آموزش امواج الیوت مقدماتی؛ چگونه به کمک امواج الیوت تحلیل کنیم؟
در پاسخ به امواج الیوت چیست میتوان گفت که امواج الیوت ترکیبی از چندین موج صعودی و نزولی است که یک ا لگوی تکرارشونده را تشکیل میدهند. از این امواج در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند و بسیاری از معامله گران ارز دیجیتال در کنار سایر روشهای تحلیل از آن نیز استفاده میکنند. در ادامه میتوانید با موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید و آموزش کاربردی امواج الیوت را دنبال کنید.
امواج الیوت چیست و چه تاریخچهای دارد؟
امواج الیوت بهطورکلی به یک نظریه یا یک قاعده کلی اشاره دارد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. سرمایهگذاران و تریدرهای بسیاری از این قاعده برای تائید تصمیمگیری خود کمک میگیرند. ریشه شروع آموزش امواج الیوت در باور به این مسئله است که بازارهای مالی فارغ از بازه زمانی، الگوی خاص خود را تکرار میکنند اما این الگو در امواج الیوت چیست و چرا وجود دارد؟
بر اساس نظریه امواج الیوت (EWT) ح رکات بازار دنبالهرو توالی طبیعی از چرخههای روانشناسی جمعیت است. الگوها بر اساس احساسات فعلی موجود در بازار ایجادشده و این الگوها بهطور متناوب بین حالات نزولی (خرسی) و صعودی (گاوی) در حال تغییرند. اگر دوست دارید تا در خصوص روانشناسی ترید بیشتر بدانید مقاله استفاده از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال می تواند برای شما کاربردی باشد.
نخستین کسی که به امواج الیوت اشاره کرد رالف نلسون الیوت حسابدار و نویسنده آمریکایی در دهه سی میلادی بود. با این وجود این نظریه تا دهه هفتاد میلادی چندان شناختهشده نبود و شهرت این نظریه مدیون تلاشهای رابرت آر. پرچتر و ای. جی. فراست است.
در ابتدا، نظریه امواج الیوت، اصل موج نامگذاری شده بود که توصیفی از رفتار انسان است. نظریه الیوت بر اساس مطالعه گسترده او از دادههای بازار سهام به وجود آمده بود. تحقیقات سیستماتیک او حداقل بر رویدادههای ۷۵ سال انجامشده بود.
بهعنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال، نظریه امواج الیوت برای شناسایی چرخهها و روندهای بازار استفاده میشود و میتواند در بازارهای مالی مختلفی نیز پیادهسازی شود. البته باید توجه داشت که، موج الیوت یک شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست. در عوض، نظریهای است که ممکن است به پیشبینی رفتار بازار کمک کند. پرچتر در بخشی از کتابش متذکر میشود: “اصول موج درجه اول یک ابزار پیشبینی نیست بلکه توصیف کاملی از نوع رفتار بازارها است.”
همانطور که خواندیم اینکه امواج الیوت چیست کار چندان سختی نیست. درواقع مرحله سخت کار تشخیص امواج الیوت و استفاده از آن برای تحلیل تکنیکال است. در ادامه میتوانید آموزش کاربردی امواج الیوت را بخوانید.
آموزش امواج الیوت
برای شروع آموزش کامل امواج الیوت نخست باید با الگوی کلی این امواج و چگونگی شکلگیری آنها آشنا شوید.
الگوی کلی امواج؛ صفر تا صد امواج الیوت
معمولاً، الگوی کلی امواج الیوت با یک الگوی هشت موجی شناخته میشود. این ۸ موج شامل پنج موج انگیزشی یا حرکتی (که همسو با روند اصلی حرکت میکنند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف روند حرکت میکنند) است.
بنابراین، یک چرخه کامل امواج الیوت در بازاری صعودی به شکل زیر ترسیم میشود:
به تصویر بالا نگاه کنید. همانطور که میبینیم ۸ خط ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، A، B، C تشکیلدهنده ۸ موج اصلی الیوت هستند. حرکت بازار از خط ۱ شروع میشود و تا خط شماره ۵ روند صعودی است. پسازآن تا C تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ بهصورت نزولی ادامه پیدا میکند.
هر موجی که با روند اصلی مطابق باشد یا به عبارتی در جهت آن حرکت کند؛ یک موج انگیزشی است و هر موجی که برخلاف روند اصلی حرکت کند؛ موج اصلاحی است.
- امواج انگیزشی یا پیشرو: در نمونه بالا، ما شاهد پنج موج انگیزشی هستیم: ۱، ۳، ۵ که در روند صعودی، حرکت رو به بالا دارند C و A که در روند نزولی، حرکتی نزولی دارند؛ موجهای انگیزشی نامیده میشوند.
- امواج اصلاحی: در برابر موج انگیزشی موج اصلاحی قرار دارد و ۲، ۴، و B سه موج اصلاحی در نظر گرفته میشوند. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید؛ در روند صعودی ۲ و ۴ حرکتی نزولی دارند و در روند نزولی نیز B حرکت صعودی دارد. با توجه به مخالفت این امواج با روند اصلی به آنها امواج اصلاحی گفته میشود.
چرخه موج الیوت در بازار نزولی به شکل زیر ترسیم میشود:
در یک بازار نزولی نیز بر اساس روند، امواج به انگیزشی و اصلاحی تقسیم میشوند. مطابق قاعده قبل هر موج همراه با روند انگیزشی و هر موج مخالف با روند اصلاحی است. بنابراین همانطور که میبینید در بازار نزولی ۱، ۳، ۵ با وجود نزولی بودن ازآنجاییکه در جهت روند هستند؛ موج انگیزشی نام دارند و ۲ و ۴ صعودی، امواج اصلاحی هستند.
مفهوم فرکتال در امواج الیوت
فرکتال یک ساختار هندسی است. این ساختار از تکرار الگوهای مشابه تشکیل میشود و درنهایت یک ساختار واحد به شکل خود تشکیل میدهند. بهعنوانمثال شکل زیر نمونهای از یک فرکتال است.
بهطورکلی اگر اجزایی در کنار یکدیگر شکلی مثل خودشان را بسازند؛ ما با یک فرکتال روبرو هستیم. اما فرکتال چه ارتباطی با امواج الیوت دارد؟
بر اساس آموزشهای الیوت، بازارهای مالی الگوهایی با ماهیت فرکتال ایجاد میکنند. بنابراین هر موج الیوت خود از ریزموجهایی با الگوی مشابه تشکیلشده و همزمان خود بخشی از یک موج بزرگتر است.
به تصویر بالا نگاه کنید. موجهای ۲ و ۳ چرخه الیوت ما خود از ریزموجهایی تشکیلشده که ساختار الیوت را تکرار میکنند و با علامتهای ۱ تا A میتوانید چرخه الیوت آنها را تکرار کنید.
یا در سوی مقابل اگر به بازههای زمانی بزرگتر نگاه کنیم، حرکت از ۱ تا ۵ را میتوان یک موج حرکتی واحد (I) در نظر گرفت، این در حالی است که حرکت A-B-C ممکن است نشانه یک موج اصلاحی واحد (II) باشد.
موج حرکتی واحد (I)
همانطور که قبلاً اشاره شد، الیوت دو نوع موج را در نظر میگیرد: امواج انگیزشی و اصلاحی . همانطور که گفتیم هر موج خود از ریزموجهای دیگری تشکیل میشود که ساختارش را تکرار میکنند. علاوه بر این خود موج جزئی از موج بزرگتری است. در این نمونه موج حرکتی واحد (I) از امواج ۱ تا ۵ تشکیلشده و در این واحد یک موج انگیزشی است. چراکه در جهت روند صعودی حرکت میکند.
موج اصلاحی واحد (II)
موج اصلاحی واحد (II) معمولاً از یک ساختار سه موجی ساخته میشود که خود شامل دو موج انگیزشی و یک موج اصلاحی است. این سه موج اغلب موج A، موج B و موج C نامیده میشوند.
در مقایسه با امواج انگیزشی، امواج اصلاحی کوچکتر هستند چراکه برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند. در برخی موارد، تشخیص امواج اصلاحی بسیار سخت میشود، زیرا هرکدام از آنها دارای انواع مختلفی است و طول و پیچیدگی هرکدام بهطور قابلتوجهی متفاوت از دیگری است.
در مورد امواج اصلاحی از پرچتر نقلشده است؛ مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی در نظر داشت این است که این امواج هیچوقت از پنج موج ساخته نمیشوند.
قوانین مطلق موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال
شاید در آموزش امواج الیوت با قوانین زیادی برخورد کنید اما بد نیست بدانید که همه قوانین در این زمینه میتوانند کاملاً نسبی و موقعیتی عمل کنند. اما قوانین زیر برای موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال مطلق هستند و باید آنها را در الگوی کلی امواج ببینید.
قانون شماره یک: موج ۳ هرگز کوتاهتر از امواج ۱ و ۵ نیست . شاید بزرگترین موج نباشد اما قطعاً کوتاهترین هم نیست.
قانون شماره دو: در یک بازار صعودی نقطه انتهای موج ۲، هرگز پایینتر از نقطه شروع موج ۱ نخواهد بود. در یک بازار نزولی نیز نقطه انتهای موج ۲، هرگز بالاتر از نقطه شروع موج ۱ نیست.
قانون شماره سه: موج ۴ هرگز نباید سطح انتهایی موج ۱ را بشکند. در یک بازار صعودی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ بالاتر باشد و در یک بازار نزولی انتهای موج ۴ باید از انتهای تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ موج ۱ پایینتر باشد.
بهترین آموزش الیوت از طریق روانشناسی هر موج
موج ۱: تصور کنید اتفاقی در شرف وقوع است که بر قیمت ارزهای دیجیتال تأثیر مثبت بسیار زیادی خواهد داشت اما همه از این اتفاق با خبر نیستند و هنوز خبر آن به صورت رسمی و قطعی منتشرنشده است. با این وجود عده محدودی که اغلب سرمایهداران کلانی هستند از تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ این اتفاق با خبر هستند. آنها شروع به خرید ارز دیجیتال موردنظر میکنند. با افزایش تقاضا قیمت ارز دیجیتال بالاتر میرود. موج اول الیوت به موج مافیا نیز مشهور است.
موج ۲: همانطور که میدانیم موج دوم اصلاحی است و در یک بازار صعودی، حرکتی نزولی دارد اما چرا؟ خریداران موج ۱ دیگر دست از خرید کشیدهاند و به همین خاطر با کاهش تقاضا قیمت کاهش پیدا میکند و حرکت این موج نزولی است.
موج ۳: این موج مربوط به فعالان بازار و تحلیل گران است. آنها با تحلیل نمودار و همچنین اخبار متوجه شروع این روند صعودی شده و دست به خرید میزنند.
موج ۴: این موج مربوط به زمانی است که خرید فعالان بازار به پایان رسیده و بازار با کاهش تقاضا حرکتی نزولی را تجربه میکند.
موج ۵: در این موج عده بیشتری دست به خرید میزنند. افرادی که از خرید در موج ۳ جاماندهاند در این موج خرید میکنند و افرادی که هنوز از سود خود راضی نیستند روند نزولی پیش رو را تکذیب میکنند. بهاینترتیب یک موج صعودی دیگر پدید میآید و قیمت به بیشترین حد خود میرسد. این موج اغلب بهعنوان تحلیل افراد ناآگاه و فرصتطلبی افراد سودجو شناخته میشود.
موج A: در این موج خرید مردم ناآگاه به اتمام رسیده است و کسی هم دیگر از این ارز حمایت نمیکند. چراکه قیمت آن به نسبت ارزشی که دارد؛ گران است. پس حرکت نزولی است.
موج B: سهام در این نقطه رشد مختصری خواهد داشت اما چرا؟ سهام پس از ریزش قبلی به کف نقطه حمایتی ۴ میرسد. عدهای که با خیر در موج ۵ متحمل ضرر شدهاند در این حرکت خرید میکنند تا با کم کردن میانگین بدون ضرر از معامله خارج شوند. عدهای هم آرزوهای بزرگی برای ارز خود دارند. پس طمع میکنند و بیشتر میخرند. همین افزایش تقاضا صعود موج B را رقم میزند.
موج C: افرادی که با ضرر مواجه شدهاند در این نقطه از معامله خارج میشوند. درصورتیکه این نقطه برای تحلیل گران و مافیای بازار نقطه ارزشمندی است. ارز به کف قیمت خود رسیده است و بهترین فرصت برای خرید را فراهم میکند. در انتهای این موج است که تحلیل گران دوباره دست به خرید میزنند.
آیا میتوان به امواج الیوت در واقعیت تکیه کرد؟
بحثهای زیادی در مورد کارایی امواج الیوت وجود دارد. برخی میگویند که میزان موفقیت اصول امواج الیوت بهشدت وابسته به توانایی معامله گران در تشخیص امواج الیوت و تشخیص شروع امواج الیوت است.
در عمل امواج ممکن است بدون زیر پا گذاشتن قوانین به چندین روش مختلف کشیده شود. باید در نظر داشت که ترسیم درست امواج کار سادهای نیست. این کار علاوه بر تمرین بسیار زیاد به هوش و دقت زیادی نیاز دارد.
منتقدان بسیاری به خاطر قوانین و پیچیدگیهای ذهنی موجود در این نظریه با آن موافق نیستند. از طرفی هم معامله گران زیادی به کمک امواج الیوت به موفقیتهای زیادی دست پیداکردهاند.
با این وجود هر روزه تعداد بیشتری از معامله گران نظریه امواج الیوت را با شاخصهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شانس موفقیت خود در معاملات را افزایش داده و خطرات و ریسک را کاهش دهند. اندیکاتورهای Fibonacci Retracement و Fibonacci Extension شاید محبوبترین نمونهها از این دست باشند.
سخن پایانی
به گفته پرچتر، الیوت هرگز در مورد اینکه چرا بازارها تمایل به بروز ساختار پنج- سه موجی دارند اظهارنظری نکرده است. در عوض، او بهسادگی دادههای بازار را تجزیهوتحلیل کرده است و به چنین نتیجهای رسیده است. اصول الیوت صرفاً نتیجه چرخههای اجتنابناپذیر بازار است که توسط طبیعت انسان و روانشناسی جمعیت به وجود آمده است.
موج الیوت یک شاخص تحلیل تکنیکال نیست، بلکه یک نظریه است. به همین ترتیب، هیچ راه درستی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ساخته ذهن است. پیشبینی دقیق حرکات بازار با نظریه امواج الیوت نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معاملهگران باید نحوه ترسیم و شمارش موجها را پیدا کنند. این پیچیدگی بدان معنا است که استفاده از این نظریه میتواند برای تازهکاران ریسکی و خطرناک باشد.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
آموزش فارکس + تکنیک های مهم فارکس
فارکس مخفف ارز خارجی است – معامله تبدیل یک ارز به ارز دیگر. این فرآیند می تواند به دلایل مختلفی از جمله تجاری، گردشگری و ایجاد تجارت بین المللی انجام شود.
فارکس در بازار فارکس معامله می شود، بازاری که 24 ساعت شبانه روز و پنج روز هفته برای خرید و فروش ارز باز است و توسط بانک ها، مشاغل، شرکت های سرمایه گذاری، صندوق های تامینی و معامله گران خرده فروشی استفاده می شود.
5 نکته تجارت فارکس برای مبتدیان
بازارهای هر دو ارز را بشناسید: هر دو ارزی را که به عنوان بخشی از جفت ارز معامله می کنید، درک کنید. از نیروهای کلان محیطی که می توانند بر بازارهایی که در معرض آن هستید تأثیر بگذارند آگاه باشید.
به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید: پیروی از یک برنامه معاملاتی به شما کمک می کند تا احساسات را از معاملات خود خارج کنید و استراتژی های ورود و خروج خود را از قبل تعیین کنید. این روش ساختاریافته برای داد و ستد بازارها می تواند به حفظ ثبات معاملات و دور نگه داشتن احساسات کمک کند.
تست کنید، ارزیابی کنید و دوباره امتحان کنید: معامله در مورد ارزیابی بعد از هر معامله است، به منظور تجزیه و تحلیل اینکه چه چیزی موثر بوده و چه چیزی انجام نشده است. هنگامی که به عنوان یک مبتدی معامله می کنید، به زمان نیاز دارید تا ذهنیت معاملاتی خوبی ایجاد کنید و درک کنید که روانشناسی معاملاتی شما در حال پیشرفت است. می توانید استراتژی های معاملاتی خود را در حساب دمو فارکس ما آزمایش کنید.
این شعار کلاسیک را دنبال کنید: “زیان خود را کاهش دهید و اجازه دهید سود شما اجرا شود”، به عنوان بخشی از روانشناسی معاملاتی شما. به محض ظاهر شدن وسوسه نشوید که سود ببرید یا از ضرر کردن نترسید. استراتژی معاملاتی خود را دنبال کنید و شرایط مدیریت ریسک را برای حذف احساسات از تجارت خود اعمال کنید.
بهترین شریک تجاری را برای خود انتخاب کنید: یک پلت فرم معاملاتی قابل اعتماد، خدمات مشتری و اسپرد ثابت برخی از عوامل مهمی هستند که به تعیین تجربه کلی تجارت شما کمک می کنند.
مفهوم جفت ارز در آموزش فارکس
“جفت ارز” از یک ارز پایه و یک ارز مظنه تشکیل شده است که به موجب آن شما یکی را برای خرید دیگری می فروشید. قیمت یک جفت این است که چه مقدار از ارز مظنه برای خرید یک واحد از ارز پایه هزینه می شود. شما می توانید با پیش بینی صحیح حرکت قیمت یک جفت ارز سود کسب کنید. FXTM صدها ترکیب از جفت ارزها را برای معامله ارائه می دهد، از جمله عمده ترین جفت ها که محبوب ترین جفت های معامله شده در بازار فارکس هستند. اینها عبارتند از یورو در برابر دلار آمریکا، دلار آمریکا در برابر ین ژاپن و پوند انگلیس در برابر دلار آمریکا. نمودار سمت چپ به پرمعاملهترین جفت ارز (EUR/USD) در بازار فارکس نگاه میکند و اجزای ضروری آن را تجزیه میکند. دومین رقم اعشار است. در بازار فارکس، معاملات ارزها اغلب میلیونها دلار ارزش دارند، بنابراین تفاوتهای کوچک قیمت پیشنهادی و درخواستی (یعنی چندین پیپ) میتواند به زودی به سود قابل توجهی اضافه شود. البته، چنین حجم معاملات بزرگ به این معنی است که یک اسپرد کوچک نیز می تواند با زیان تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ قابل توجهی برابر باشد. تجارت فارکس ریسکی است، بنابراین همیشه با دقت معامله کنید و ابزارها و تکنیک های مدیریت ریسک را اجرا کنید.
مروری بر بازار فارکس
بازار FX جایی است که ارزها معامله می شوند. این تنها بازار معاملاتی واقعاً مستمر و بدون توقف در جهان است. در گذشته، بازار فارکس تحت سلطه شرکتهای نهادی و بانکهای بزرگ بود که به نمایندگی از مشتریان عمل میکردند. اما در سالهای اخیر بیشتر خردهفروشی شده است و معاملهگران و سرمایهگذاران با اندازههای مختلف هلدینگ شروع به مشارکت در آن کردهاند.
یکی از جنبههای جالب بازارهای فارکس جهانی این است که هیچ ساختمان فیزیکی وجود ندارد که به عنوان مکان معاملاتی برای بازارها عمل کند. در عوض، این مجموعه ای از اتصالات است که از طریق پایانه های تجاری و شبکه های کامپیوتری ایجاد می شود. مشارکت کنندگان در این بازار موسسات، بانک های سرمایه گذاری، بانک های تجاری و سرمایه گذاران خرد هستند.
بازار ارز نسبت به سایر بازارهای مالی غیرشفاف تلقی می شود. ارزها در بازارهای فرابورس معامله می شوند که در آن افشای اطلاعات اجباری نیست. استخرهای نقدینگی بزرگ از شرکت های نهادی یکی از ویژگی های رایج بازار است. می توان فرض کرد که پارامترهای اقتصادی یک کشور باید مهمترین معیار برای تعیین قیمت آن باشد. اما اینطور نیست. یک نظرسنجی در سال 2019 نشان داد که انگیزه موسسات مالی بزرگ مهمترین نقش را در تعیین قیمت ارز ایفا می کند.
فارکس عمدتاً از طریق سه محل معامله می شود: بازارهای نقدی، بازارهای پیش فروش و بازارهای آتی. بازار نقدی بزرگترین بازار از هر سه بازار است، زیرا دارایی «بنیادی» است که بازارهای آتی و آتی بر آن مبتنی است. هنگامی که مردم به بازار فارکس مراجعه می کنند، بنابراین معمولاً به بازار نقدی اشاره می کنند. بازارهای آتی و آتی معمولاً برای شرکتها یا شرکتهای مالی که باید ریسکهای ارز خارجی تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ خود را تا تاریخ مشخصی در آینده پوشش دهند، محبوبیت بیشتری دارند.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟
برای آشنایی با تحلیل تکنیکال این مقاله از مقالات آموزش فارکس را مطالعه فرمایید. تحلیل تکنیکال در تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ فارکس چارچوبی است که بر اساس آن معامله گران حرکات قیمت را مطالعه می کنند.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است: تریدر می تواند با مشاهده و بررسی حرکت های پیشین قیمت شرایط معاملاتی فعلی و حرکات قیمتی بالقوه را تشخیص دهد.
کسی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کند ، تحلیلگر تکنیکال نامیده می شود. تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند به عنوان معامله گران تکنیکال شناخته می شوند.
دلیل اصلی برای استفاده از تحلیل تکنیکال این است که ، به لحاظ تئوری ، تمام اطلاعات فعلی بازار در قیمت منعکس شده است.
معامله گران تکنیکال عموما معتقدند که ” همه چیز داخل نمودارهاست!”
به معنای ساده یعنی اینکه تمام اطلاعات بنیادین و فاندامنتالی نیز در قیمت فعلی تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟ بازار لحاظ شده است.
اگر قیمت تمام اطلاعاتی که وجود دارد را منعکس می کند ، برای انجام معامله تنها به تحلیل حرکات قیمتی (پرایس اکشن) نیاز است.
تحلیل تکنیکال آهنگ ، جریان و روند حرکات قیمت را بررسی می کند.
اساس تحلیل تکنیکال
حال ، آیا تاکنون این گفته قدیمی را شنیده اید که “تاریخ تمایل به تکرار خود دارد“؟
خوب ، این اساساً همان چیزی است که تحلیل تکنیکال می گوید!
اگر در گذشته قیمت مشخصی به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمده ای در نظر گرفته شده باشد ، یک چشم معامله گران فارکس به آن خواهد بود و در معاملات خود همان سطح قیمت تاریخی را لحاظ می کنند.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای مشابهی هستند که در گذشته شکل گرفته اند و ایده های معاملاتی خود را با این باور که قیمت احتمالاً می تواند مشابه قبل عمل کند شکل می دهند.
تحلیل تکنیکال چندان به پیش بینی ارتباط ندارد ، بلکه اساسا در مورد احتمالات است.
تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی در گذشته به منظور شناسایی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی آینده است.
خوب! چگونه می توان “حرکات قیمتی در گذشته را مطالعه کرد”؟
در دنیای معامله گری ، وقتی کسی می گوید ” تحلیل تکنیکال” ، اولین چیزی که به ذهن می رسد نمودار است.
تکنیکالیست ها از نمودارها استفاده می کنند زیرا آسانترین راه برای تجسم داده های در گذشته هستند!
تحلیلگران تکنیکال نمودارها را زندگی می کنند ، می خورند و نفس می کشند به همین دلیل است که آنها را اغلب چارتیست می نامند.
شما می توانید به داده های گذشته نگاه کرده و روندها و الگوهایی را بیابید که می توانند به شما در یافتن فرصت های عالی معاملاتی کمک کنند.
علاوه بر این ،کثرت معامله گرانی که به تحلیل تکنیکال اعتماد می کنند ، باعث می شود این الگوها و سیگنال های اندیکاتوری خود به خود تحقق یابند.
هر میزان معامله گران فارکس بیشتری به یک سطح قیمتی خاص یا یک الگوی نموداری توجه کنند، احتمال اینکه این الگو خود را در بازار نمایان سازد بیشتر خواهد شد.
تحلیل تکنیکی یک واقعیت ثابت نیست
با این حال باید بدانید که تحلیل تکنیکال بسیار وابسته به ذهنیت تحلیلگر دارد.
صرف اینکه حمید و امیر دقیقاً هردو به یک نمودار یا اندیکاتور نگاه می کنند، به معنای این نیست که آنها ایده مشابهی راجع به اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد ، در ذهن خود خواهند داشت.
نکته مهم این است که شما مفاهیم را تحت عنوان تحلیل تکنیکال درک می کنید ، بنابراین هرگاه کسی شروع به صحبت در مورد فیبوناچی ، باند بولینگر یا نقاط پیوت کند ، خون دماغ نخواهید کرد.
احتمالا با خود فکر می کنید ، “خدای من ، این افراد بسیار زرنگ هستند. چه کلمات عجیبی “فیبوناچی” و “بولینگر” . من هرگز نمی توانم این مطالب را یاد بگیرم! ”
زیاد نگران نباشید.
بعد از اتمام آموزش در مدرسه فارکس سایت ما ، شما هم به اندازه ما 😉 زرنگ خواهید شد.
دیدگاه شما