قدردانی پوتین از مشارکت فعال ولیعهد سعودی در تسهیل فرآیند تبادل اسرا
محمد بن سلمان: پادشاهی عربی سعودی برای بهکارگیری همه تلاشها جهت حل دیپلماتیک بحران اوکراین آمادگی دارد
- آدرس کپی شد
دبی - العربیه فارسی
- آدرس کپی شد
شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و نایب رئیس شورای وزیران سعودی، شامگاه پنجشنبه، 31 شهریور در تماسی تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفتوگو کرد.
پوتین در ابتدای این مکالمه تلفنی از محمد بن سلمان بابت مشارکت فعال و ویژه او در به موفقیت رساندن فرآیند تبادل اسرا تشکر کرد.
در همین راستا بن سلمان به رئيس جمهوری روسیه تاکید کرد که سعودی برای بهکارگیری همه مساعی و تلاشها جهت حل دیپلماتیک بحران اوکراین آمادگی دارد.
رئيس جمهوری روسیه در ادامه این ارتباط تلفنی با اشاره به پیوستن سعودی به عنوان شریک گفتوگو در سازمان همکاری شانگهای، تاکید کرد که اعضای این سازمان امیدوارند ریاض مشارکت فعالی را در فعالیتهای این سازمان همکاری ایفا کند.
در این گفتوگوی تلفنی همچنین جنبههای همکاری فیمابین دو کشور و راهکارهای تقویت آن در زمینههای مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
گفتوگوی تلفنی با زلنسکی
پیش از این ولیعهد سعودی پنجشنبه با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین نیز تلفنی گفتوگو کرده بود.
زلنسکی در ابتدای این مکالمه تلفنی ضمن اشاره به جایگاه محوری سعودی در منطقه خاورمیانه و جهان از محمد بن سلمان بابت میانجیگری موفق در فرآیند تبادل اسرا با روسیه قدردانی کرد.
ولیعهد سعودی نیز بر علاقمندی ریاض به حمایت از همه تلاشهای بینالمللی با هدف حل و فصل سیاسی بحران میان اوکراین و روسیه و پیشبرد تلاشها بهمنظور کاستن از تبعات انسانی ناشی از آن بحران، تاکید کرد.
محمد بن سلمان همچنین بر آمادگی سعودی جهت انجام تلاشهای میانجیگری با همه طرفها تاکید کرد.
زلنسکی بامداد پنجشنبه از محمد بن سلمان، بابت «میانجیگری» و «تسهیل» آزادی خارجیهایی که در اسارت روسیه بودند، قدردانی کرد.
او در «توییتر» نوشت: «درباره امنیت انرژی اوکراین، و بهبودی اوضاع پس از جنگ و پروژههای سرمایهگذاری مشترک بحث کردیم».
قدردانی مقام آمریکایی
در همین حال جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز از محمد بن سلمان، بابت میانجیگری موفق او در روند تبادل اسرا میان روسیه و اوکراین ابراز قدردانی کرد.
سالیوان در توییتی نوشت: «از ولیعهد پادشاهی عربی سعودی برای تسهیل تبادل اسرا تشکر میکنیم».
وی همچنین افزود که آمریکا از روند تبادل اسرا بین دو طرف درگیر استقبال میکند.
وزارت خارجه سعودی روز گذشته اعلام کرد که تلاشهای میانجیگرانه شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و گامهای انساندوستانه او در ارتباط با بحران روسیه و اوکراین به لطف مساعی مداوم او با کشورهای ذیربط موفق به این شد که روسیه 10 اسیر از شهروندان پادشاهی مغرب، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، پادشاهی سوئد و کرواسی را در چارچوب مبادله اسرا با اوکراین آزاد کند.
بنا به این گزارش سعودی ضمن انتقال این 10 اسیر از روسیه و استقبال از آنها در این پادشاهی، مقدمات بازگشت آنها به کشورهایشان را تسهیل میکند.
در همین راستا وزارت خارجه سعودی از هر کدام از کشورهای فدراتیو روسیه و اوکراین بابت همکاری سرمایهگذار فعال و پاسخ آنها به تلاشهای صورت گرفته از سوی ولیعهد سعودی جهت آزادی اسرا ابراز تشکر و قدردانی کرد.
عوامل اصلی افزایش نگرانی و تردید در میان سرمایهگذاران فعال در صنعت رمزارزی
ترس سرمایهگذاران یکی از عوامل ایجاد نوسان و تغییرات شدید قیمت در بازار رمزارزی محسوب میشود. این عامل در هنگام کاهش قیمت موجب تشدید فروش و در نتیجه کاهش بیشتر قیمت (افزایش عمق اصلاح) میشود، در شرایط صعودی نیز این عامل خروج زود هنگام سرمایهگذاران و کاهش میزان سودآوری آنها را موجب میشود. همچنین ترس یکی از موانع اصلی ورود سرمایهگذاران به حوزهی رمزارزی و فعالیت سرمایهگذاران حقیقی(افراد) و حقوقی(موسسات مالی) در این حوزه است. در این مقاله ۶ عامل اصلی ایجاد ترس در میان سرمایهگذاران بررسی میشود.
بازار رمزارزها دارای طبیعتی پُر نوسان و غیر قابل پیشبینی است و پیشبینی بسیاری از تحلیلگران در این حوزه با شکست مواجه میشود. پیش از آغاز شرایط صعودی بازار بیت کوین در بهار ۲۰۱۹، تحلیلگران پیشبینی میکردند که قیمت بیت کوین به سطح ۲ هزار دلاری سقوط خواهد کرد، پس از ایجاد شرایط صعودی نیز سرمایهگذاران اعلام میکردند که این رمزارز بزودی سطح بیشینهی قیمتی جدیدی را ثبت خواهد کرد. راهاندازی پلتفرم مبادلات قرار دادهای آتی بکت(Bakkt) و اجرای رویداد هالوینگ در سال ۲۰۲۰ به عنوان دلیل اصلی پیشبینیها عنوان شده بود. اما پس از سپری شدن زمان تعیین شده مشخص گردید که تمامی پیشبینیهای ارائه شده اشتباه بودهاند. حتی پیشبینی تحلیلگر ناشناسی که در گذشته بدون خطا تغییرات قیمت بیت کوین را پیشبینی کرده بود، نیز تحقق نیافته است.
در این مقاله عوامل اصلی افزایش نگرانی و تردید در میان سرمایهگذاران فعال در صنعت رمزارزی بررسی میشود.
۱- نقدینگی پایین با وجود ارزش بالای بازار
با وجود ارزش بازار ۲۰۰ میلیارد دلاری حوزهی رمزارزی، نقدینگی در سطح پایینی قرار دارد. زیرا، تمامی داراییهای رمزارزی در مبادلات بازار شرکت ندارند، همچنین نقدینگی در میان صرافیهای مختلف و در هر صرافی در میان داراییهای رمزارزی مختلف توزیع شده است.
حجم معاملات روزانه بزرگترین صرافیها به سختی از یک میلیارد دلار فراتر میرود. برای مثال، بر اساس دادههای وبسایت CoinMarketCap، معاملات بیت کوین تنها ۳۰۰ میلیون دلار از حجم معاملات روزانهی صرافی بایننس(۹۰۶ میلیون دلار) را تشکیل میدهد. حجم اندک معاملات موجب تسهیل امکان دستکاری در بازار رمزارزی میشود.
باید توجه داشت که بازار آلتکوینها به رفتار بیت کوین وابسته است. در حقیقت، بزرگترین رمزارز بازار از نظر حجم معاملات به عنوان شاخصی برای بازار رمزارزی در نظر گرفته میشود. بنابراین، در هنگام صعود بیت کوین دیگر آلتکوینها از روند بیت کوین پیروی میکنند، اما به دلیل نقدینگی کمتر در بازار آلتکوینها، این دسته از رمزارزها سقوط شدیدتری را تجربه میکنند.
۲- موضع مبهم قانونگذاری
تنها تعداد محدودی از کشورها در رابطه با واکنش در برابر تکنولوژی نوظهور رمزارزی به جمعبندی نهایی رسیدهاند که کانادا، ژاپن، استرالیا و تعدادی از کشورهای دیگر را شامل میشود. تغییر قوانین بهطور پیوسته موجب میشود اشتیاق سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در صنعت رمزارزها کاهش یابد.
۳- ضعفهای فنی
سرمایهگذاران شرکت کننده در نظرسنجی صرافی بایننس، ضعف فنی را به عنوان مهمترین ریسک صنعت رمزارزی انتخاب کردهاند. صرافیهای رمزارزی از تجهیزات پیشرفتهای برخوردار نیستند. به عنوان مثال، سرورهای بورس اوراق بهادار نزدک و داو جونز توانایی پردازش بیش از یک میلیون تراکنش در هر ثانیه را دارا است.
تاخیر در پردازش سفارشها و آسیبپذیری سیستمهای امنیتی مانعی برای ورود سرمایهگذاران حقوقی و موسسات به حوزهی رمزارزی محسوب میشود. باید در نظر داشت که سرمایهگذاران حقوقی حجم عظیمی از سرمایه را در اختیار دارند. بنابراین تا زمانی که صرافیها محیط شفاف، امن و توانمند ایجاد کنند، اغلب سرمایهگذاران از ورود به صنعت رمزارزی خودداری خواهند کرد.
همچنین شبکهی بیت کوین و اتریوم از سرعت بالایی در پردازش تراکنشها برخوردار نیست. در نتیجه، افزایش تعداد تراکنشها در شبکهی این رمزارزها موجب بروز پدیدهی انباشتگی و طولانی شدن فرآیند تایید تراکنشها میشود.سرمایهگذار فعال
این موضوع موجب میشود در زمان تغییر قیمت کاربران قادر به واکنش سریع نباشند و زیان را تجربه کنند.
۴- ضعف در حفاظت از حریم خصوصی
صرافیهای رمزارزی به دلیل افشای اطلاعات شخصی کاربران بارها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. این عامل نیز همانند ضعفهای فنی در تصمیمگیری سرمایهگذاران نقش مهمی دارد.
حفاظت از هویت سرمایهگذاران بزرگ از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، سطح بالایی از امنیت برای حفاظت از اطلاعات شخصی کاربران و ارائهی تضمین برای جلوگیری از انتشار اطلاعات سرمایهگذاران ضروری است.
۵- ترس سرمایهگذاران از سقوط بازار رمزارزی
اگرچه نگرانی از کاهش قیمت رمزارزها بر رفتار سرمایهگذاران تاثیر میگذارد. باید در نظر داشت که صرافیهای رمزارزی، صندوقهای سرمایهگذاری و استخرهای ماینینگ دارای ذخایر رمزارزی عظیمی هستند که میتواند کل بازار رمزارزی را تخریب کند.
اگرچه امکان وقوع این سناریو اندک است سرمایهگذار فعال و مالکان بزرگ رمزارزها حوزهی فعالیت خود را تخریب نمیکنند، سرمایهگذاران این احتمال را در نظر میگیرند.
۶- فقدان ابزارهای ضروری برای جذب دیگر سرمایهگذاران
پلتفرمهای رمزارزی تنها برای میزبانی فعالان در این حوزه طراحی میشوند. سرمایهگذاران بزرگ، اشتیاقی برای ترک بازار سهام و ارزهای رایج با هدف فعالیت در صرافیهای رمزارزی ندارند.
همزمان با افزایش نقدینگی، علاقه به پلتفرمهای رمزارزی نیز افزایش خواهد یافت. اما ایجاد ابزارهایی برای ترکیب داراییهای توکنیزه شده با شاخص بازار سهام، سهام، بازارهای مبادلات خارجی و کالا، قراردادهای نقدی، فلزات گرانبها و موارد مشابه ضروری است.
با گذر زمان، شرایط تغییر خواهد کرد و با برطرف شدن مشکلات بازار رمزارزی، ترس سرمایهگذاران نیز از بین خواهد رفت. اگرچه در مقطع زمانی کنونی مشکلات زیادی وجود دارد، سرمایهگذاران حقوقی همچنان رویکرد مثبتی نسبت به صنعت رمزارزی دارند.
منبع Hackernoon
عوامل اصلی افزایش نگرانی و تردید در میان سرمایهگذاران فعال در صنعت رمزارزی
سرمایهگذاری بلندمدت موفق در بورس چگونه امکانپذیر است؟
الفباخبر ، بازار سهام در تمامی کشورهای جهان از جمله ایران دربرگیرنده سلایق و علایق متعددی است. در این بازار هر یک از فعالان متناسب با صلاحدید خود اقدام به خرید و فروش سهام میکنند، با اینحال نبود دیدگاه عمیق و اصولی در این بازار میتواند برای سرمایهگذاران فاجعهبار باشد و همانند آنچه که در یک سال و نیم گذشته شاهد بودیم زیانهای سنگینی را به سرمایهگذاران تحمیل کند.
بیشتر بخوانید:
شاخص های بورس ثابت ماند
سامانه "سیمرغ" در بورس کالا راه اندازی میشود
بورس امروز سبزپوش شد
نبود دیدگاه معین و چارچوب مشخص سرمایهگذاری سببشده تا سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاهمدت و فعال یا غیرفعال منجر به سردرگمی فعالان بازار سهام شود. بسیاری در یک سال اخیر با فرض بازده بالای بازار سهام در چند دهه گذشته فروشندگان سهام را شماتت کرده و از آنها خواسته بودند که دیدی بلندمدت به بازار سهام داشته باشند.
این در حالی است که منطقا صرف ماندگاری در بازار سهام را نمیتوان به معنای سرمایهگذاری بلندمدت دانست، اما سرمایهگذاری بلندمدت در بورس چگونه امکانپذیر است؟ آیا پرهیز از خرید و فروش سهام و نگهداری آن برای چند سال به معنای سرمایهگذاری بلندمدت بوده و سودزا است؟
اتفاقنظر روی یک موضوع
بازار سهام مدتها است که در دام رکود افتاده و تمامی حرفها و عملها برای بیرونآوردن آن از دام رکود هیچ فایدهای نداشته است. شاخص بورس مداوم حول محدوده یکمیلیون و۲۰۰ تا یکمیلیون و ۳۰۰هزار نوسان میکند و هر موجی از تقاضا که از سوی حقوقیها ایجاد میشود با عرضه حقیقیها مواجه شده و از سوی آنها به منزله فرصت خروج از بازار راکد سهام تلقی میشود. بهدنبال همین رویداد بازار سهام تقریبا بهطور بیوقفهای شاهد خروج پول فعالان خرد بازار است. دادههای «دنیایاقتصاد» حکایت از آن دارد که از زمان شروع ریزش شاخص بورس، یعنی دقیقا از بیستم مردادماه سال گذشته تاکنون، بیش از ۱۰۰هزار میلیاردتومان پول حقیقی از بازار یاد شده خارج شده که رقمی به مراتب بیشتر از منابع وارد شده به بورس از ابتدای سال۹۹ تا تاریخ یادشده (۲۰مرداد) است.
در این میان هر بار که شاخص اندکی سرمایهگذار فعال بالا رفته و بعدا با شتاب بیشتری پایین آمده، بازار توصیهها و رهنمودها از سوی کارشناسان بازار سهام و متخصصان حوزه اقتصاد مالی داغ بوده است. از مطالبی نظیر داشتن حد ضرر و لزوم فعالیت تحلیلی در بازار سهام تا لزوما بهرهبردن از مزایای سرمایهگذاری غیرمستقیم و یا حتی دوریجستن از سیگنالفروشان در فضایمجازی؛ اینها همه و همه جزو مسائلی بودهاند که به گوش فعالان خرد بازار آشنا هستند. مسوولان بازار سهام هم که نظرات خود را داشتهاند و با آنکه به سبب برخی از تصمیمات بارها از سوی فعالان خرد و کلان این بازار شماتت شدهاند، توصیههای خود را داشتهاند.
در طول این مدت ورای همه اختلافنظرها که درخصوص نحوه حمایت از بازار سرمایه وجود داشته، یک تصور وجود دارد که در بین فعالان بازار سهام و مسوولان آن مشترک است. استناد آنها به رشد ارزش بازار سهام در دهههای اخیر حکایت از آن دارد که بازار سهام بر اساس تحولات رخ داده در سبد بورس تهران پربازدهترین بازار دارایی ایران در بلندمدت بوده که نسبت به داراییهایی نظیر ملک، سکه و دلار بیشترین بازدهی را در طول سالیان اخیر داشته است. براساس دادههایی که چندی قبل از سوی یکی از موسسات سرمایهگذاری فعال در بازار ایران منتشر شد، بورس طی ۲۰ سال اخیر در شرایطی بیش از ۳۸۲ برابر رشد ارزش داشته که در همین مدت ارزش ریالی سپرده بانکی سرمایهگذار فعال با فرض پسانداز یک مبلغ معین ۳۸ برابر، سکه ۱۹۰برابر و ملک ۹۶برابر شده است.
همین امر سبب شده تا هرکدام از دستاندرکاران بازار سهام در کنار فعالان با سابقه و ثابت این بازار بر لزوم سرمایهگذاری بلندمدت متفقالقول باشند.
آنها بر این باور هستند که با توجه به تجربه سالهای اخیر بازار سهام اگرچه بعد از دورههای رونق تورمی این بازار با رکودهای سنگین و طاقتفرسایی روبهرو میشود، با این حال همین توانایی بازار سهام در بازپسگرفتن ارزش دارایی مردم از تورم دلیل خوبی است برای اینکه همچنان به این بازار اتکا کرده و سعی کنیم تا با پذیرفتن ناملایمات آن به هر نحویکه شده گلیم خود را در روزهای سخت از بازار سهام بیرون بکشیم تا روزهای خوب آن هم فرابرسد، با اینوجود یک مساله مهم مطرح است.
در بازاری به مانند بازار سهام ایران که به واسطه نوسانات شدید متغیرهای سیاسی و اقتصادی دائما دستخوش تغییر و تحول است چگونه میتوان سرمایهگذاری بلندمدت داشت؟ آیا صرف رهاکردن دارایی در سهام و در نظر گرفتن نوسانهای قیمت آن سرمایهگذاری بلندمدت است؟
یک تصور غلط
از سال گذشته تاکنون که شاخصهای بورس و فرابورس شروع به کاهش کردهاند، بسیاری بر این باور بودهاند که به سبب بازده بلندمدت شاخص بورس، مردم باید سهام خود را نگاه دارند و دیدی بلندمدت نسبت به بازار سرمایه داشته باشند. این در حالی است که سرمایهگذاری بلندمدت و داشتن نگاه حرفهای به بازار سهام هیچ ارتباطی با نفروختن سهام در شرایط بحرانی ندارد، در واقع اینکه یک سرمایهگذار اساسا تا چه حد باید سهام خریداریشده یا هر دارایی دیگری را در پرتفوی خود نگهداری کند، امری است تابع مطلوبیت او، درکی که او از عامل ریسک دارد و پیشفرضهای سرمایهگذاری که قبل از اقدامکردن به خرید یک دارایی داشته است. بنابراین حتی اگر فرض کنیم که نگهداری یک یا چند سهم که با قیمتهای شاخص ۲میلیون و ۱۰۰هزار واحدی خریده شدهاند از لحاظ تحلیلی کار درستی باشد (سرمایهگذار فعال که نبود) بازهم توصیه به مردم برای نفروختن سهام امری از پایه اشتباه و بیاساس بوده است، چراکه هیچکس در هیچجای دنیا صرفا با نفروختن سهام خود به یک سرمایهگذار حرفهای تبدیل نمیشود، چراکه اگر اینطور بود خود فعالان حقوقی بازار پیش از همه دست از فروش سهام برمیداشتند.
بررسی سخنان خبرگان مالی و چهرههای برجسته سرمایهگذاری در بازارهای مالی دنیا حکایت از آن دارد که موفق یا موفقنبودن یک سرمایهگذاری لزوما ارتباطی با شناسایینشدن ضرر ندارد یا حتی کسب سود ندارد. آنچه که یک سرمایهگذاری موفق را از سرمایهگذار فعال یک سرمایهگذاری ناموفق متمایز میکند تطابق نسبی سرمایهگذاری با اهداف از پیش تعیینشده آن است، از اینرو برای افرادی که با نیت سوداگرانه وارد بازار سهام میشوند، تبدیلشدن ناگهانی به سرمایهگذاران بلندمدت صرفا با تغییر شرایط بازار موفقیت به حساب نمیآید، چراکه حکایت از ضعف دیدگاهها و استراتژی دارد و بهعنوان گواهی بر احتمالا زیاندیدن فرد تلقی میشود، در واقع برای سرمایهگذار کوتاهمدت، افزایش افق سرمایهگذاری شبیه به این است که فردی که از تهران قصد عزیمت به کرج را دارد، صرفا به این دلیل که ورودی شهر مقصد بسته شده برای مقابله با ناکامی خود تا وقتی که باک ماشین خالی شود به گاز دادن ادامه بدهد.
سرمایهگذاری فعال و غیرفعال
بعضا مشاهده شده که طرفداران عدمفروش سهام در برش زمانی کوتاه، سرمایهگذاری بلندمدت را نشانهای از بلوغ سرمایهگذاران میدانند. این در حالی است که بنا به آنچه که پیشتر شرح داده شد بلوغ سرمایهگذار صرفا زمانی قابلحصول است که او بداند با چه هدفی و بهسوی چه مقصدی پای به معاملات پرریسک بازار سهام میگذارد، از اینرو نمیتوان رهاکردن هر سهمی در پرتفوی را ناشی از داشتن رویکرد PASSIVE یا همان منفعلانه در بازار سهام دانست.
برای تشریح این موضوع خوب است بدانید سرمایهگذاری در بورس را میتوان در دو گروه سرمایهگذاری فعال (Active) و غیرفعال (Passive) جای داد. در سرمایعگذاری اکتیو یا فعال، فرد بر اساس رویکرد معاملهگری (تکنیکال یا فاندامنتال) درصدد است تا در کوتاهترین زمان ممکن نهایت استفاده را از بازار برده و بالاتر از حد معمول هم سود کند. به این ترتیب رویکرد این گروه از سرمایهگذاران عموما کوتاهمدت بوده و بیراه نیست اگر بگوییم همین افراد نقدشوندگی بازار را افزایش میدهند. گروه دوم یعنی سرمایهگذاری غیرفعال، به نوسانات کوتاهمدت توجهی ندارند و با دیدی بلندمدت معامله میکنند. این گروه با نیت قبلی و پس از بررسیهای تحلیلی شرکتها برای افقهای چندساله به چینش پرتفوی میپردازند اما ممکن است با بروز اتفاقات ناگهانی و پیشبینی نشده بازهم دست به اصلاح سبد سهام خود بزنند.
سرمایهگذاری غیرفعال یا Passive در عمل به حالتی اطلاق میشود که در آن سرمایهگذار میلی به خرید و فروش مکرر سهام ندارد و از اینرو با انجام بررسیهای اولیه اقدام به خرید سهامی میکند که به زعم او نیاز به پایش چندانی ندارد و در بلندمدت میتواند ضمن پایداری در جریان نقد عایدی برای سهام از افزایش قیمت مناسبی هم برخوردار باشد، در واقع آنچه که میتوان از آن بهعنوان مهمترین خصیصه سرمایهگذاری غیرفعال برشمرد، پایینبودن دفعات معامله، هزینه کارمزد پایین و داشتن نگاه بلندمدت در سهامداری است. چنین سهامداری سرمایهگذاری خود را از ابتدا بر مبنای همین رویکرد انجام میدهد.
این در حالی است که سرمایهگذار فعال یا Active از ابتدا رویکرد زمانی متفاوتی دارد. او به سبب آنکه قصد تداوم انباشت پول در یک دارایی برای مدتی طولانی را ندارد برخلاف سرمایهگذار غیرفعال هر روز بازار دارایی موردنظر خود را رصد میکند. کوتاهبودن دوره سرمایهگذاری موجب میشود تا او سعی کند از هر فرصتی حتی اندک در بازار سهام برای کسب سود بهره ببرد. همین امر سبب میشود تا او ضمن پرداخت هزینه تراکنش بالا برای خرید و فروش سهام نگاهی متفاوت نسبت به ارزندگی سهم داشته باشد، در واقع او ممکن است سهامی را بخرد که از حیث بنیادی و بلندمدت هیچتوجیحی برای ارزندگی آن ندارد اما به دلیل اینکه نوسانهای خوبی از آن بهدست میآید برای فعالان بازار یادشده جذاب است. نکتهای که باید توجه داشت این است که او نیز مانند سرمایهگذار غیرفعال از ابتدا بر اساس استراتژی معینی که مبتنی بر خرید و فروش بسیار است پا به بازار مربوطه گذاشته و نیازی به تغییر مسیر و نگهداری سهام نمیبیند. چنین فردی عموما با بهرهگیری از حد ضرر زمانی یا قیمتی از موقعیت غیرسودده خارج میشود.
نکته مهم در بررسی این دو نوع سرمایهگذاری این است که هر دوی این اشخاص برای داشتن یک بازار کارآ لازم هستند؛ چراکه دسته اول با داشتن رویکرد بلندمدت نگاه تحلیلی و اقتصادی را در بازار زنده نگاه میدارند و دسته دوم با انجام خرید و فروشهای متعدد منجر به ایجاد نقدشوندگی در بازار میشوند؛ از اینرو نمیتوان هیچکدام را بر دیگری دارای برتری دانست، با اینحال تحلیل عملکرد این سرمایهگذاران نشان داده که در کشورهای پیشرفته سرمایهگذاری غیرفعال برای افراد عادی بازدهی بسیار بالاتری داشته است، چراکه ضمن کاستن از هیجانات مقطعی بازار برای سرمایهگذار از هزینههای زمانی و معاملاتی بهشدت میکاهد و راه را برای داشتن نگاهی بلندمدت و به دور از حاشیه در بازار سهام فراهم میکند.
راه و چاه در بورس
با توجه به آنچه که تاکنون گفته شد ناگفته پیداست که سرمایهگذاری امری است پرریسک که پرداختن به آن نیازمند آگاهی و تجربه است. در سالهای اخیر نوسان مداوم قیمتها در کل سرمایهگذار فعال اقتصاد، سرمایهگذاران در داخل ایران را بر آن داشته تا سعی کنند با ورود به این بازار ارزش دارایی خود را از گزند تورم حفظ کنند، با اینحال همین ورود سراسیمه مانع از آن شده که دانشاندوزی و داشتن نگاه استراتژیک در این بازار مقدم بر خود سرمایهگذاری باشد. با شروع واژگونی قیمتها در سال گذشته همانطور که پیشتر شرح داده شد، بسیاری با فرض اتخاذ رویکرد بلندمدت در بازار سهام از فروش سهام خود سر باز زدند و حالا بسیاری از آنها در ضررهای سنگینی قرار دارند. این در حالی است که همین افراد تا قبل از شروع افت قیمتها سرمایهگذاران کوتاهمدتی و بهظاهر فعال بودند، از اینرو میتوان نتیجه گرفت که بیشتر فعالان بازار سهام در سالهای اخیر به شکلی غیراصولی و بدونداشتن برنامه قبلی سرمایهگذاری کردند و در بسیاری از موارد حتی تحلیلی از خود نداشتهاند که باید چه چیزی را بخرند یا بفروشند.
با این حال بهنظر میآید که نزدیک به دو سال حضور در بازار پر ریسک سهام آنها را بسیار آبدیدهتر از قبل کرده است، بهطوریکه میتوانند برای دستیابی به بازده بلندمدت در بازار سهام راهکارهایی را پیش بگیرند که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در آنها سرمایهگذاری اصولی امری قابلحصول باشد.
از اینرو بهنظر میآید که هماکنون و با آرامشدن فضای معاملات در بازار سهام و نبود نوسانهای شدید فرصت مناسبی برای تعیین رویکرد سرمایهگذاری بهوجود آمده است و فعالان خرد بازار میتوانند برای قرار گرفتن در مسیر بازده بلندمدت یا کوتاهمدت بازار سهام از طریق سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم با تحلیل و بررسی دقیق حضور خود در این بازار را تداوم ببخشند.
انواع صندوقهای سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایه
محمد علیزاده اصل: صندوقهای سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایه ایران به چند دسته متفاوت تقسیم میشوند که هریک قواعد و مقررات مخصوص بهخود را دارند.
1-صندوق سرمايهگذاري در سهام: در صندوقهاي سرمايهگذاري در سهام حداقل 70درصد داراييهاي صندوق صرف خريد سهام و حق تقدم سهام و حداكثر30درصد سرمایهگذار فعال سرمایهگذار فعال داراييهاي صندوق بهصورت وجوه نقد، سپردههاي بانكي، اوراق مشاركت و گواهي سپرده نگهداري ميشود. بازخريد واحدهاي سرمايهگذاري به قيمت روز توسط ضامن تضمين شده است.
2-صندوق سرمايهگذاري در اوراق بهادار با درآمد ثابت و با پيشبيني سود: اين صندوق از نوع صندوقهاي سرمايهگذاري در اوراق بهادار با درآمد ثابت است و حداقل 70درصد داراييهاي صندوق صرف خريد اوراق مشاركت، سپردههاي بانكي و گواهي سپرده نگهداري ميشود و حداكثر30درصد داراييهاي صندوق صرف خريد سهام و حق تقدم سهام ميشود. پرداخت سود در مقاطع تعيينشده صورت ميپذيرد. اين نوع صندوقها معمولا بازدهي مشابه سپرده بانكي دارند. اين نوع صندوقها براي افرادي كه ريسكپذير نيستند توصيه ميشود.
3-صندوق سرمايهگذاري در اوراق بهادار با درآمد ثابت و حداقل سود تضمينشده: اين نوع صندوق مشابه صندوق سرمايهگذاري در اوراق بهادار با درآمد ثابت است، با اين تفاوت كه سرمایهگذار فعال حداقل ميزان سود، توسط صندوق تضمين شده است. صندوق در مقاطع تعيينشده در اميدنامه، سود تضمين شده سالانه روز شمار را بهحساب سرمايهگذاران واريز ميكند.
4-صندوق سرمايهگذاري نيكوكاري: هدف از تشكيل صندوق، جمعآوري سرمايه از اشخاص نيكوكار و تشكيل سبدي از داراييها و مديريت اين سبد بهمنظور كسب منافع و سپس صرف تمام يا بخشي از منافع در امور نيكوكارانه است. اين صندوق از نوع صندوق سرمايهگذاري با درآمد ثابت و با پيشبيني سود است.
5-صندوق شاخصي:حداقل 85درصد داراييهاي صندوق صرف خريد سهام شركتهاي بورس ميشود. اين صندوقهاي شاخص بورس اوراق بهادار تهران را مبناي خود قرار ميدهند و تلاش ميكنند با حداقل هزينه مديريتي و معاملاتي به بازدهي معادل شاخص يادشده دست يابند.
6-صندوق سرمايهگذاري زمين و ساختمان: اين صندوقها تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار تأسيس شده و به جمعآوري سرمايه از عموم و تخصيص آن به سرمايهگذاري در ساخت پروژه ساختماني مشخص و سپس فروش واحدهاي ساختماني آن ميپردازند.
7-صندوق سرمايهگذاري پروژه: اين صندوق نهاد مالي است كه با اخذ مجوز از سازمان بورس تأسيس شده و به جمعآوري سرمايه از عموم و تخصيص آن به سرمايهگذاري در ساخت و تكميل پروژه معين در اساسنامه، ميپردازد.
8-صندوقهاي سرمايهگذاري قابل معامله: شما با خريد واحدهاي صندوقهاي سرمايهگذاري قابل معامله موسوم به ETF، پول خود را در اختيار صندوقي قرار ميدهيد كه با استفاده از يك تيم مديريت حرفهاي سعي ميكند تا با تشكيل سبدي از سهام و انواع اوراق بهادار، سود كسب كند. واحدهاي صندوقهاي سرمايهگذاري قابل معامله در بورس (ETF) در طول روز همانند سهام معامله ميشود.
◄ یک فعال بندری: به محض موفقیت یک سرمایهگذار، میگویند پای مافیا در میان است!
تین نیوز | یک فعال بندری و سرمایه گذار بخش خصوصی گفت: در کشور ما وقتی کسی سرمایهگذاری موفقی در جایی میکند، به سرمایهگذاری دو و سوم که می رسد می گویند که انحصار دارد یا مافیایی در کار است، این در حالی است که دنیا از این سرمایهگذاران موفق بیشتر حمایت میکنند.
به گزارش تین نیوز، فرید عامری در مراسم عقد قراردادهای سرمایهگذاری به ارزش 21 هزار میلیارد ریال توسط بخش خصوصی در بنادر کشور، اظهار کرد: اگر نگاهی به وضعیت کشور و اقدامات کشورهای متخاصم در یک دهه اخیر داشته باشیم متوجه می شویم هدف از تحریم کاهش درآمد و سرمایهگذاری در ایران بوده است.
وی با بیان اینکه بخش حمل و نقل نقش بسزایی در پیشرفت اقتصادی دارد، تصریح کرد: یکی از گلوگاههای کشور بنادر است بنابراین هر آنچه با حمل و نقل دریایی از جمله بندر، ناوگان و پسکرانه مرتبط است مهم به شمار میآید.
عامری با تاکید بر اینکه توجه به این موارد ضامن پیشرفت پایدار هر کشوری است، اظهار کرد: در یک سال گذشته وضعیت پذیرش و نگاه کلی در بنادر تغییر محسوسی پیدا کرده و حداکثر تلاش برای جذب سرمایه صورت گرفته است.
این سرمایه گذاران فعال در بنادر گفت: در قسمت زیرساختهای هزینههای سرمایهگذاری بسیار بالا و بازگشت سرمایه ناچیز است، متاسفانه دیده میشود که سرمایهگذاری در زیرساختها به سرمایهگذارانی واگذار میشود که در روبناها سرمایهگذاری کردهاند.
عامری از این که در بنادر به سرمایهگذار به عنوان رقیب نگاه میشود، انتقاد کرد و افزود: یک بندر موفق آن است که راه آهن فعالی داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه تنها راهحل برای اینکه بندر شهید رجایی قفل نشود این است که آنجا راهآهن داشته باشیم، تصریح کرد: در حال حاضر کرایه حمل بار و ترانزیت در راهآهن بیش از جاده است و این به معنی آن است که می خواهیم جاده را تقویت کنیم؛ نه ریل را.
این فعال حمل و نقل دریایی با بیان اینکه باید از بنادر موفق دنیا در زمینه توسعه و جذب سرمایهگذاری الگوبرداری کنیم، گفت: سازمان بنادر هماهنگ کننده نیازها در بخش سرمایهگذاری است و برگزاری حداقل سالی یک سمینار برای معرفی فرصتهای سرمایهگذاری جزو الزامات است.
وی ادامه داد: باید فرآیند سرمایه گذاری در بنادر تسریع شود، در حال حاضر به خاطر محدودیت نیروی انسانی، این فرآیند تا حدی زمان بر است که گاه، طرح ممکن است از اقتصادی بودن خارج شود.
نماینده سرمایهگذاران فعال در بنادر با اشاره به اینکه راهکار عملی در این بخش تفویض اختیارات از ادرات بنادر است، افزود: باید میزان جذب سرمایه از شاخصهای اصلی ارزیابی در بنادر باشد، ضمن آنکه باید مشوقهای سرمایهگذاری را در نظر بگیریم.
عامری با اشاره به صندوق توسعه ملی گفت: سازمان بنادر و وزارت راه باید به سرمایه گذار ضمانت بدهد که تفاوت ناشی از برابری ریال و دلار را در زمان نوسانات نرخ ارز پرداخت می کند.
وی با اشاره به نرخ سود تسهیلات بانکی اغلب بالای 30 درصد است، برلزوم کاهش نرخ کارمزد بانک ها و امکان استفاده بخش خصوصی از وجوه اداره شده سازمان بنادر تاکید کرد.
عامری افزود: در کشور ما وقتی کسی سرمایهگذاری موفقی در جایی میکند، به سرمایهگذاری دو و سوم که می رسد می گویند که انحصار دارد یا مافیایی در کار است، این در حالی است که دنیا از این سرمایهگذاران موفق بیشتر حمایت میکنند.
وی با اشاره به اجاره ثابت و متغییر در بنادر گفت: در گذشته در سازمان بنادر اجاره متغیر در صورت افزایش فعالیت کاهش مییافت اما در حال حاضر این روند معکوس شده، همچنین در قراردادهای سرمایهگذاری آنقدر سرمایهگذار را محدود میکنیم که بیش از دو سال طول میکشد تا یک سرمایهگذار موافقتنامه اصولی را با تلاش شبانهروزی بگیرد.
این سرمایه گذار بندری تاکید کرد: اگر اعتقاد داشته باشیم بخش خصوصی، شریک تجاری دولت است، حتما رفتار دیگری با او خواهیم داشت.
دیدگاه شما