تکنیک تبدیل سطوح در بازار چیست؟ و روش کاربرد آن چگونه است؟
آیا شما معامله گری هستید که در افق بازار منتظر می مانید تا با نزدیک شدن یک موقعیت خوب و یک استراتژی برنده حرکت خودتان را انجام دهید ؟ یا نه . شما معامله گری هستید که در تمام اوقات در بازار معامله می کنید چون فقط باید در با زار باشید؟ طیف گسترده ای از معامله گران از دسته دوم هستند چون آنها نمی توانند به خودشان کمک کنند اینها معامله گ رانی هستند که روی نمودارهای 15 دقیقه 5 معامله را در همان زمان معامله انجام می دهند ، آنها هیچ طرح و برنامه ای ندارند و برایشان هم مهم نیست فقط می خواهند در بازار باشند ، سفارش بگذارند و با شتاب زده در بازار حضور داشته باشند .
به زبان خیلی ساده : منطقه "شکار قیمت" منطقه ای است که با احتمال قریب به یقین معامله گران آن را با قاطعیت به دام میاندازند – این منطقه سه ویژگی دارد :
منطقه قیمتی که از یک حمایت قدیم به یک مقاومت جدید یا از یک مقاومت قبلی به یک حمایت جدید برخورد می کند (flip) تبدیل سطح نامیده می شود .این قیمت می تواند به عنوان یک عامل کلیدی با اطمینان بسیار بالا در موقع معامله به کار گرفته شود چرا که ما می دانیم سطوح مهم حمایت و مقاوت بارها مورد آزمایش قرار گرفته و مورد عمل واقع شده است . یک مثال ازقیمت (flip) تبدیل سطح درشکل زیر توضیح داده شده است ، در این مثال قیمت از یک حمایت قدیمی به یک مقاومت جدید نوسان کرده است
در یک مثال مخالف دیگر می توانید ببینید که مقاومت قبلی شکسته شده و سپس قیمت (flip) تبدیل سطح در سطح حمایتی جدید برای آنکه جهش بعدی را آماده کند نگهداری شدهاست .
این الگو یکی از قدرتمندترین و عمومی ترین الگو ها در بازار مالی می باشد و مورد توجه معامله گران متعددی می باشد و به طور نزدیک مورد توجه قرار میگیرد و به صورت های مختلف مورد یادگیری قرارمی گیرد . معامله گران وقتی اولین سطح شکسته شد، شکار را آغاز می کنند . به عبارت دیگر وقتی که اولین حمایت یا مقاومت شکسته شد و قیمت حول آن حمایت و مقاوت شروع به (flip) تبدیل سطح نمود معامله گران اماده می شوند و سطح جدید را به عنوان یک حمایت یا مقاومت جدید نگه می دارند . معامله گران می توانند به راحتی و در تمام تایم فریم ها این الگو را ببیند و مشاهده کنند که بارها و بار ها تکرار شده است . قیمت های (flip) تبدیل سطح در تمام تایم فریم ها از حمایت قدیم به مقاومت جدید مشاهده می شود و این " پشتک و وارو" کلید اصلی بازار مالی می باشد و برای تقاضا و عرضه کار می کند. در شکل زیر نشان داده شده است که قیمت های (flip) تبدیل سطح چگونه کار می کند و بارها و بارها در تایم های زمانی مختلف در بازار کار می کند
چطور منطقه شکار را پیدا کنیم ؟
# استفاده از " نمودار روزانه " برای پیدا کردن " منطقه شکار " معنایش این است که شما همه مناطق کلیدی را در چارت روزانه علامت خواهید زد ، این به معنای آن نیست که شما همه معاملات خود را در نمودار روزانه انجام خواهید داد . اگر یک منطقه شکار در نمودار روزانه شناسایی شد سایر تایم فریم ها از جمله 12,8,4,2,1 ساعته هم می تواند در معاملات اقدام شود .
# بهترین و مهم ترین سطح ها در نمودار روزانه مشخص می شوند البته هیچ تفاوتی برای انتخاب تایم فریم نیست ولی ما "منطقه شکار" را در نمودار روزانه مشخص خواهیم کرد و سپس پله پله به پایین حرکت می کنیم تا عملکرد قیمت را برای معامله پیدا کنیم .
# ابتدا باید روند را پیدا کنیم ، بدون وجود یک روند شفاف و قابل ملاحظه هیچ منطقه شکاری نخواهیم داشت ، احتمالا می توان معاملاتی بر اساس سطوح حمایت و مقاومت انجام داد اما بدون " روند " منطقه شکاری نخواهیم داشت.
یک اشتباه مشترک که توسط معامله گران اتفاق می افتد . ؟
وقتی که روند را شناسایی کردید ،حالا باید به دنبال مناطق ویژه ای باشید که معاملات شما بااحتمال بالا با این روند به انجام برساند و این همان منطقه شکار است .مهمترین مطلب درباره عملکرد قیمت این نیست که آخرین کندل کجا بسته شده است یا کندل وارد منطقه شده است یا نه ، این داستان قیمت است که معامله از کجا وارد می شود . شما می توانید یک سیگنال خوب داشته باشید اما اگر در منطقه اشتباه روی نمودار باشد احتمالا معامله خوبی نخواهد بود . در نمودار روزانه زیر به وضوح یک روند نزولی در آن مشاهده می شود و همینطور منطقه (flip) تبدیل سطح در آن مشخص شده است ، حالا با یک احتمال زیاد معامله گران می توانند در تمام تایم فریم ها یک معامله کوتاه را بگیرند .این منطقه شکار در نمودار روزانه مشخص شده است بنابراین معامله گران می توانند به تایم فریم های پایین تر نگاهی بیاندازند چون در این منطقه می توان با احتمال زیاد معاملات کوتاه مدت را به انجام رساند.
بهترین معامله گران تصادفی وارد معامله ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ نمی شوند ، آنها برای معامله اشان کمین می گذارند همانطور که یک ببر از لای بوته زار به دنبال شکار می نشیند .تفاوت بین بهترین معامله گران و آماتورها این است که معامله گران حرفه ای می دانند دقیقا به دنبال چه هستند ؟ و اجازه می دهند که بازار در خدمت آنها باشد این معامله گران هیچ فشاری به بازار نمی آورند ، آنها با آرامش منتظرمی مانند تا بازار به آنها نزدیک شود . اما تازه کارها در طرف مقابل با استرس وارد بازار می شوند و بدون هیچ ایده ای که واقعا به دنبال چه می گردند ؟
این خیلی مهم است که معامله گران سفارشات خود را در مناطق ترجیحی صحیح بگذارند . تعداد زیادی از معامله گران ابتدا به دنبال سیگنال می گردند و سپس خط روند را جستجو می کنند و اینکه آیا یک مقاومت از آن پشتیبانی می کند یا نه برای مثال یک معامله گر به دنبال یک دوجی ( pin bar) می گردد بعد به دنبال آن است که آیا خط حمایتی با آن جفت می شود ؟و آیا خط روندی وجود دارد ؟با این روش ده ها سیگنال با احتمال بسیار پایین وجود خواهد داشت و این کار را برای معامله گر سخت می کند که آیا سیگنال واقعا از یک سطح خوب آمده است یا نه ؟
معامله گران باید ابتدا منطقه شکار خود را علامت گذاری کنند و برای معامله اشان کمین بگذا رندخیلی قبل تر از آنکه یک سیگنال به آن منطقه برسد به جای آنکه به دنبال سیگنال بگردند و بعد تلاش کنند که آیا سیگنال با خط روند کار می کند یا نه ؟ حرفه ای ها به طور پنهانی در بازار کمین می گذارند و وقتی یک معامله خودش به آنها نزدیک می شود با یک حرکت سریع آن را تصاحب می کنند . شما از کدام دسته هستید ؟ آیا قبل از آنکه موعد معامله اتان برسد در نمودار هایتان مناطق (flip) تبدیل سطح را مشخص کرده اید ؟ و کمین هایتان را گذاشته اید ؟ اجازه می دهید که معامله به شما نزدیک شود ؟
جائی که شما قصد دارید وارد یک معامله شوید بسیار بحرانی می باشد اگر شما به طور اشتباه وارد قسمتی از روند شوید شما وقتی وارد شده اید که حرفه ای ها قبلا وارد شده و پول خود را از روند برداشته اند و سود کرده اند و شما نباید وارد شوید وقتی که بزرگان در حال خروج هستند والبته این اتفاق اغلب واقع می شود وقتی که یک روند در حال برگشت می باشد یا حتی خواهید دید که قیمت ها سقوط می کنند بنابراین شما نمی خواهید همچین پوزیشنی را بگیرید به این دلیل است که نقطه ورود برای معامله شما بسیار بحرانی است . اگرچه "منطقه شکار" فقط درتایم فریم روزانه طراحی و تنظیم می شود اما می تواند در تایم فریم های پایین تر مورد استفاده قرارگیرد . بعد ازتنظیم نمودارروزانه بر روی حمایت ها ومقاومت های کلیدی در رابطه به قیمت های (flip) تبدیل سطح کار کنید ، بررسی کنید که کدام بازار دارای روند می باشد و درچه تایم فریمی، کمین ها را بگذارید در یک موقعیت زمانی مشخص بالاخره زمان شکار فرا خواهد رسید که این راحت ترین قسمت ماجراست . همه معامله گران به دنبال این هستند تا با احتمال زیاد یک سیگنال معاملاتی در قیمت ها به دست آورند تا به انان تایید دهد آنچه را که انها فکر می کنند درست بوده است . قیمت های منطقه (flip) تبدیل سطح که درحول محدوده حمایت یا مقاومت نوسان می کنند و آماده اند که برای یک صعود یا سقوط حرکت کنند بهترین تایید این موضوع برای معامله گران است .یک مثال ازاین سیگنال ها ، الگوی شمعی Engulfing می باشد که در اینجا توضیح داده میشود.
درمثال زیرمشاهده می شود که در یک روند نزولی آشکار منطقه شکارشناسائی شده است ،درون این منطقه یک کندل نزولی Engulfing تایید می کند که با احتمال زیاد یک معامله کوتاه انجام می شود ، این برای یک معامله گر کافی است تا با احتمال زیاد در یک قیمت معاملاتی اقدام کند .
مثال دوم یک نمونه صعودی است . دراین چارت ما می توانیم یک روند صعودی آشکار را مشاهده کنیم به طوری که قیمت های پایانی ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ بالاتر از یکدیگر بسته شده اند ( higher high – higher low ) قیمت ها در حول و حوش یک مقاومت قبلی یک سرو شانه ساخته اند و با یک بازگشت به سطح حمایت به طور آشکار یک منطقه (flip) تبدیل سطح را شکل داده اند این منطقه حالا یک منطقه شکار است ، قبل از آنکه یک انفجار را شاهد باشیم ، یک کندل صعودی Engulfing معامله را به پرواز در می آورد ، این به طور وضوح یک سیگنال قیمتی و یک مثال از احتمال بالای وقوع قیمتی است تا معامله گران معاملات خود را اینچنین در آینده شروع کنند این ها نمونه هایی از انواع معاملاتی است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند .
روکش کردن (استاندارد سازی)
عملکرد های معاملاتی که موفق می شوند و سود های بلند مدت می سازند برای معامله گرانی است که معاملاتشان را انتخاب می کنند و می دانند دقیقا چه زمانی باید یورش ببرند وقتی که یک فرصت آشکار می شود.
وقتی که بقیه معامله گران پول هایشان را وارد معامله می کنند ، معامله گران موفق آنها را نظاره می کنند و آماده اند تا شلیک کنند آن وقت هرچه در سر راهشان هست را می زنند . به عبارت دیگر معامله گران سود ده ، نشسته ، منتظر و پنهان آماده لحظه اشان هستند وقتی که لبه کار را دیدند با یک یورش استراتژیک کار را تمام می کنند .
در حال حاضر وقتی که این طرح بزرگ باعث سود آوری معامله گران می شود و برایشان سودهای خوبی می سازد ، بقیه معامله گران بسته های پولشان را از دست می دهند چرا که آنها به دلیل عدم نظم در معاملتشان ، موفق نیسنتد .
درحالیکه معامله گران موفق درسود هستند بقیه هنوزبا فاصله ای زیاد عقب ایستاده اند حتی اگر معاملات بیشتری انجام دهند و یا هنوز بیشتر به مانیتورها نگاه کنند.
امیدوارم شما هردو درس را گرفته باشید که چطور با یک احتمال بالا معامله ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ کنید و همچنین برنامه معاملاتتان را چگونه تنظیم کنید ؟ اگر شما فقط یک درس را فراگرفته باشد موارد زیر را دارید :
احساسات بازار بیت کوین از ناحیه ترس خارج شده است؛ حرکت بعدی چیست؟
از ناحیه ترس خارج شده است و اکنون سرمایهگذاران تا حدی آسودهخاطر هستند.
در ۲ اکتبر (۱۰ مهر) و پس از پشت سر گذاشتن مقاومتهای پیش رو، توانست موقعیت خود را در سطوح بالا حفظ کند و بهدنبال آن احساسات بازار هم وارد ناحیه صعودی شده است.
نمودار قیمت بیت کوین (نمای ۱ ساعته بازار بیت کوین/ دلار)
دادههای تازه نشان میدهد بازار بیت کوین پس از جهش صعودی ۳,۰۰۰ دلاری روز جمعه، اکنون به شکل نگرانکنندهای آرام است.
از آنجا که بیت کوین سطوح قیمتی بالای خود در ماه اوت (مرداد) را حفظ کرده است، فشار استقراضی هیچ نشانهای از بازگشت قیمت در این آخر هفته ندارد. فشار استقراضی زمانی رخ میدهد که به دلایل فنی دخیل در بازار، و نه اصول بنیادین، افزایش سریعی در قیمت یک دارایی رخ دهد. فشار استقراضی ممکن است هنگام کمبود عرضه و افزایش بیش از حد تقاضا برای یک دارایی رخ دهد.
اکنون این سؤال برای مایکل ون دپوپ (Michael van de Poppe)، نویسنده کوین تلگراف، مطرح شده است که این دوره تثبیت قیمتی در روزهای آینده چگونه خواهد بود.
ون دپوپ روز جمعه در یوتیوب گفت:
با این وجود ون دپوپ افزود که از نظر او ادامه روند صعودی در نتیجه حرکات کوتاهمدت قیمت بوده است و ارتباط چندانی با کاهش بیشتر قیمت در اوایل هفته گذشته ندارد.
مقایسه سطوح خریدوفروش در صرافی بایننس نشان میدهد که اولین مقاومت صعودی در سطح ۴۸,۰۰۰ دلار قرار گرفته است.
شاخص سطوح خریدوفروش در بازار جفت ارز بیت کوین/ تتر
رکت کپیتال (Rekt Capital)، معاملهگر و تحلیلگر مطرح بازار ارزهای دیجیتال، هم به همین اندازه خوشبین است. او میگوید بیت کوین به مدت ۴ ماه در حال تشکیل کفهای بالاتر (Higher Lows) بوده است و هر بار که قیمت افزایش یافته این سطوح با حمایت قدرتمند خریداران روبهرو شده است. منظور از تشکیل کفهای بالاتر شرایطی است که کف قیمتی جدید بالاتر از کف قیمتی ماقبل خود باشد.
او با اشاره به وضعیت شاخص ترس و طمع گفت که بهطور کلی بعد از حرکات قیمتی ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ روز جمعه، بار دیگر ترس بازار بیت کوین را ترک کرده است.
رکت کپیتال گفته است:
شاخص ترس و طمع روز پنجشنبه در منطقه ترس شدید قرار داشت. این شاخص با افزایش قیمت از سطح ۲۰ درصد به سطوح فعلی در ۵۴ درصد رسیده و وارد ناحیه خنثی شده است.
اردر بلاک (order block) چیست و چگونه آنها را معامله کنیم؟
اردر بلاک Order Block
در چند سال گذشته مفهوم اردر بلاک که توسط یک معاملهگر یوتیوب توضیح داده شده بود، در بین معاملهگران بسیار مورد توجه قرارگرفتهاست. اما اردر بلاک یا بلوک سفارشات چیست؟ به طور خلاصه بلوکهای سفارشات، همان مناطق عرضه و تقاضا هستند، البته با کمی تفاوت ساختاری که در ادامه به آن میپردازیم.
اردر بلاک، رفتاری در بازار است که نشان از پر شدن سفارشات و روند حرکتی موسسات مالی و بانکهای بزرگ که بازیگران عمده بازار هستند را در خود جایدادهاست. حرکت این موسسات در بازار، عمدتا با نمایش الگوهای خاصی اتفاق میافتد و منجر به روندها و حرکات بزرگ میشود، بنابراین معاملهگران باید بدانند، این نهادها در بازار چطور به معامله میپردازند. هنگامی که اردر بلاک ایجاد میشود و قیمت در یک محدوده باریک نوسان میکند، سرمایهگذاران در حال پر کردن سفارشات خود در این مناطق هست و معاملات این بازیگران بازار، به صورت اردر بلاک به نمایش درمیآید. پس از اتمام سفارشات و انجام این خرید و فروشها، بازار مانند فنر رهاشده و حرکت سریعی به سمت بالا یا پایین انجام میدهد. در این مقاله قصد داریم تا این نواحی را شناسایی کنیم و بتوانیم به طور بهینه از آن استفاده کنیم.
اردر بلاک چیست و چگونه تشکیل میشود؟
اردر بلاکها نوع خاصی از مناطق عرضه و تقاضا هستند و زمانی تشکیل میشوند که یک سری سفارشات به صورت بلوکی در آنجا قرار گرفته است. این سفارشات میتواند از طرف بانکها یا سایر بازیگران بزرگ ایجاد شده باشد.
بانکها معمولا سفارشات بزرگی را در هر سری از معاملات خود انجام میدهند و اگر بخواهند این سفارشات را مستقیما و با تعداد کمی معامله وارد بازار کنند، حرکتهای بزرگی در قیمت ایجاد میشود و قیمتها، قبل از انجام سفارش به صورت کامل، به پرواز درمیآید و در نتیجه سود کمتری عاید آنها میشود. بنابراین آنها برای جلوگیری از این اتفاق سفارشات خود را به پوزیشنهای کوچک و قابل مدیریت تقسیم میکنند.
در ادامه با یک مثال، نحوه کار این روش معاملهگری را توضیح میدهیم
فرض کنید که جی پی مورگان میخواهد ۲۰۰ میلیون دلار جفت ارز EURUSD را در قیمتی مشخص خریداری کند. اگر حجم تمام سفارشات فروش معامله گران دیگر را اندازهگیری کنیم، تنها ۵۰ میلیون دلار از این جفت ارز، برای فروش حاضر میباشد. بدیهی است که این بانک نمی تواند تمام سفارش را به صورت کامل انجام دهد. چرا که فروشنده به اندازه کافی وجود ندارد. اگر آنها تمام ۲۰۰ میلیون دلار را خریداری کنند تنها ۵۰ میلیون دلار از سفارش آنها پر میشود و ۱۵۰ میلیون دلار دیگر باقی مانده و منجر به افزایش قیمت خواهدشد. اگر این بانک بخواهد تمام این پول را در معامله خرید وارد کند، مجبور است در قیمتهای بالاتری اقدام به خرید نماید که این موضوع سود کلی آنها را کاهش میدهد.
بنابراین تصمیم میگیرند از یک اردر بلاک استفاده کنند تا سفارش آنها به صورت قابل کنترل و با درصد موفقیت بالاتری پر بشود. با این کار میتوانند بدون نگرانی از افزایش بیش از حد قیمت، سفارش خود را تکمیل نمایند.
به عنوان مثال، آنها اولین حجم سفارش خود را ۲۰ میلیون دلار قرار میدهند که بسیار کمتر از حجم فروش ۵۰ میلیون دلار گفتهشده در مثال بالا میباشد. این موضوع باعث افزایش ناگهانی قیمت و جلب توجه سایر معاملهگران نمیشود. سپس منتظر میمانند تا به تعداد فروشندگان اضافه شود، زمانی که حجم فروش بالا رود و مجددا به ۵۰ میلیون دلار برسد، جی پی مورگان ۲۰ میلیون دلار دیگر از حجم خرید خود را، وارد بازار میکند و همین کار را به صورت مرحله به مرحله آنقدر ادامه میدهد تا تمام حجم خریدش وارد بازار شود. این روش باعث میشود که در نقطهای از نمودار قیمت، یک محدوده ایجاد شود که به آن محدوده عرضه و تقاضا یا اردر بلاک یا بلوک سفارشات گفته میشود.
تصویر بالا نشانهای از یک منطقه اردر بلاک است. احتمالا تا به حال نمونههای زیادی از این مناطق را دیدهاید .
اردر بلاکها از نظر ساختاری، با مناطق عرضه و تقاضای عادی شباهتهای بسیاری دارند، و زمانی که قیمت از محدوده باریک اردر بلاکها خارج میشود و با قدرت به سمت بالا یا پایین حرکت میکند، در برگشت قیمتی به آن محدوده، مجددا رفتار مشابهی از خود بروز میدهد و به همان سمت قبلی حرکت میکند. یعنی اگر نمودار قیمت، بعد از خروج از یک اردر بلاک، به سمت پایین نمودار، حرکت شارپی را انجام دهد، در اصلاح و حرکت رو به بالای بعدی، بعد از رسیدن به محدوده اردر بلاک، انتظار توقف و یک حرکت نزولی دیگر را داریم. این مدل حرکت در روند صعودی نیز اتفاق میافتد .
با این حال، هنگامی که قیمت در محدوده اردر بلاک قرار دارد، ما به طور دقیق نمیتوانیم تشخیص دهیم که حرکت بعدی قیمت پس از آن به کدام سمت خواهد بود و آنالیز آن، درصد خطای بالایی به همراه دارد. در ادامه، روش درست استفاده از اردر بلاک را در معاملاتتان به شما آموزش میدهیم تا به صورت بهینه از آن استفاده کنید .
تفاوت اردر بلاک با مناطق عادی عرضه و تقاضا
در واقع دو تفاوت اساسی بین مناطق عرضه و تقاضای عادی و اردر بلاکها وجود دارد. اول اینکه اردر بلاکها نسبت به مناطق عرضه و تقاضای عادی، احتمال بازگشت بالاتری دارند و این موضوع به اینکه در کجا و یا در چه زمانی این الگوها شکل گرفتهاند، بستگی ندارد. یعنی اگر این بلاکها حتی پس از یک افزایش یا کاهش طولانیمدت از لحاظ زمانی ظاهر شوند، احتمالا از همان منطقه، شاهد بازگشت قیمت خواهیم بود .
دلیل این اتفاق این است، که در این مناطق یا قیمت به کف رسیده است که بانکها میخواهند خرید انجام دهند و یا به سقف قیمتی رسیده که بانکها میخواهند دارایی خود را بهفروش برسانند. بنابراین به احتمال زیاد، این مناطق منجر به تغییر جهت قیمت میشوند، زیرا بانکها اقدام به گرفتن پوزیشنهای بزرگی نمیکنند مگر اینکه مطمئن باشند قیمت در مسیری که میخواهند، حرکت خواهد کرد .
تفاوت دیگر و عمده این اردر بلاک ها در شکل ظاهری آنها، با مناطق عرضه و تقاضا است. تصویر زیر را ببینید .
بر خلاف مناطق عادی عرضه و تقاضا، که تعداد معاملات و توقف قیمت در آن ناحیه باید کمتر از اردر بلاکها باشد و با چند کندل در همان تایم فریم، ناحیه بیس (Base) تشکیل شود، اردر بلاکها همیشه زمانی تشکیل میشوند که قیمت از یک محدوده قیمتی باریک دور شده است و حتی ممکن است، زمان بیشتری را هم در آن ناحیه سپری کند. این ساختار، زمانی شکل میگیرد که بانکها از سفارشات بلوکی برای پر کردن پوزیشنهای خود استفاده میکنند. در سفارشات بلوکی، ما شاهد ایجاد کف یا سقف در قیمت هستیم. بنابراین، برای تشخیص محدودههای نوسانی اردر بلاک، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به دنبال یک محدوده نوسانی باریک بگردید .
نحوه پیدا کردن و استفاده از اردر بلاکها در معاملات
بهترین راه برای استفاده از اردر بلاکها در معاملات، این است که در کنار استراتژی خود به دنبال پیدا کردن آنها نیز باشید. این مناطق زیاد تشکیل نمیشوند و شما نمیتوانید از آن به عنوان یک استراتژی مشخص استفاده کنید. به طور مثال اگر از روش پرایس اکشن که یک روش تحلیلی است استفاده میکنید، میتوانید از ترکیب موقعیتهای پرپتانسیل تحلیلی خود، که از تحلیل پرایس اکشن استخراج کردهاید با نواحی اردر بلاک استفاده کنید و ضریب موفقیت بهتری را در معاملات به خود دهید .
اما چگونه میتوانید از اردر بلاکها در معاملات خود استفاده کنید؟ از آنجا که اردر بلاکها همان محدودههای عرضه و تقاضا هستند، (البته از یک نوع بسیار نادر آنها) نحوه معامله به وسیله آنها نیز، مشابه همان معامله بر اساس محدودههای عرضه و تقاضا است .
شما ابتدا در چارت ساده قیمت به دنبال این مناطق هستید و آنها را علامتگذاری میکنید .
منتظر میمانید تا قیمت برای اولین بار، به محدودهی مشخص شده نزدیک شود. منتظر بمانید که نمودار قیمت به شما تریگر ورود مناسب و سیگنال معتبر دهد. این تریگر ورود میتواند یک الگوی کندلی، الگوی نموداری و یا حتی واگراییها باشد.
حال بعد از اینکه سیگنال موردنظر داده شد و به معامله ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ ورود کردید، حد ضرر را در سمت دیگر منطقه با کمی فاصله قرار داده و منتظر باشید که نمودار قیمت، حرکت خود را انجام دهد و در این حال، معامله خود را مدیریت کنید.
به همین سادگی، شما در همین چند خط این سیستم معاملاتی را فرا گرفتید. اما اگرچه توضیح این نوع معامله ساده است، اما معامله بر اساس آن ممکن است کمی دشوار باشد. پیدا کردن مناطق درست و واقعی به این سادگی نخواهند بود و ممکن است به دفعات زیاد، شما را به اشتباه بیندازند، اما با کمی تمرین به این روش مسلط خواهید شد.
نکته کلیدی که در اینجا باید به خاطر بسپارید این است که، به دنبال مناطقی باشید که بسیار فشرده باشند. یعنی محدوده نوسانی، بسیار کوچک باشد (چیزی شبیه به همان مناطق عرضه و تقاضا)، زیرا هرچقدر محدوده فشردهتر باشد، احتمال اینکه سفارشات بزرگتری در آنجا باشد، بیشتر است.
در نمودارهای زیر، نمونههایی از این استراتژی قابل مشاهده میباشد.
در اینجا مشاهده میکنیم که نمودار قیمت بعد از خروج از این ناحیه، به بالا پرتاب شدهاست. قیمت در هنگام بازگشت به این ناحیه، دوباره مورد تقاضا قرارگرفتهاست و یک بلاک اردر را تشکیل داده است.
به میزان باریک بودن منطقه عرضه و تقاضا دقت کنید. این یک نوسان معمولی نیست. بلکه این نوسانات بسیار کوچک هستند و تقریبا در همان نقاط شروع، خاتمه مییابند. شما برای پیدا کردن بلاک اردرها باید به دنبال چنین نقاطی باشید.
در اینجا یک نمونه دیگر، در تایم فریم ۱۵ دقیقهای را میبینید. یک مستطیل بسیار کوچک با نوسانات جزئی. چیزی که فقط در زمانهایی مشاهده میکنیم که بانکها در حال پر کردن بلوکهای سفارش خود هستند. مجددا بعد از بازگشت به این ناحیه، پتانسیل زیادی برای ادامه روند نزولی وجود دارد و دیگر معاملهگران نیز به دنبال آن حرکت میکنند.
در بعضی موارد نادر، ناحیه اردر بلاک پس از یک حرکت سریع نزولی یا صعودی تشکیل میشود. این حالت چیزی شبیه به الگوهای رالی بیس رالی (Rally-Base-Rally) یا دراپ بیس دراپ (Drop-Base-Drop) در سیستم معاملاتی عرضه و تقاضا میباشد. وقتی چنین چیزی را در نمودار قیمت مشاهده کردید، منطقه اردر بلاک را بین بیشترین و کمترین سطح، که قیمت در آن نوسان کرده است، رسم کنید. این موضوع باعث میشود منطقه شما اعتبار بیشتری پیدا کند. این رخداد زمانی اتفاق میافتد که بانکها پوزیشنهای موردنظر خود را در محدوده مشخصی از قیمت گرفتهاند، اما به علت بزرگی حجم این سفارش خرید یا فروش، باعث جهش اولیه قیمت در همان جهت شدهاند. بانک مربوطه مجبور است ادامه سفارشات خود را در منطقهای دورتر (بالاتر یا پایینتر) نسبت به موقعیت فعلی به پایان برساند. لازم به ذکر است، دیگر بانکها و موسسات مالی نیز از این فرصت اولیه استفاده میکنند تا به این موج جدید حرکتی، در سطوح اولیه اضافه شوند.
سخن پایانی:
استراتژی اردر بلاک، در صورت استفاده درست از آن یکی از استراتژیهای مناسب برای معاملهگری است. این استراتژی اگر به درستی تشخیص داده شده باشد، در اکثر مواقع میتواند سودآور باشد. در این استراتژی، شما قابلیت این را دارید که از نسبت ریسک به ریوارد (R/R) بهتری برخوردار باشید ولی علاوه بر داشتن صبر در هنگام سودآوری، باید در تشخیص درست این نواحی هم، مهارت زیادی را کسب نمایید. با این حال گاهی پیش میآید که بازار شما را غافلگیر میکند و همه چیز در تضاد با تحلیل شما میباشد، بنابراین هرگز مدیریت سرمایه را فراموش نکنید.
با این حال، با توجه به درصد بالای موفقیت این مدل از تحلیل، میتوانید این نواحی را با استراتژی شخصی و سبک تحلیلی خود ترکیب کرده و در مواقعی که در نمودار قیمت، به نقاط و ناحیههای مشترکی رسیدید، حجم معامله خود را کمی افزایش دهید. اما توجه کنید که موقعیت معاملاتی بر اساس این استراتژی معمولا کم پیش میآید. بنابراین بهتر است که اردر بلاکها، به عنوان استراتژی اصلی شما نباشند بلکه به عنوان مکمل استراتژی شما یا یک استراتژی در کنار استراتژی اصلی شما به کار گرفته شوند.
نگاهی کلی به وضعیت امروز بازار رمزارزها (1 تیر)
پس از سقوط سنگین هفته گذشته بیت کوین تا پایین ترین سطح 18 ماهه آن در حدود 17500 دلار، این ارز دیجیتال به تدریج شروع به بازیابی بخشی از زیان های خود کرد. به این ترتیب، قیمت از این ناحیه بازگشت و با عبور از مارک 20 هزار دلاری، روز گذشته به مرز 22000 دلار رسید.
با این حال، در آن نقطه شکست خورد و به تدریج شروع به کاهش کرد و بار دیگر در منطقه 20000 دلاری ایستاد. در حال حاضر، این دارایی موفق شده است بالاتر از این سطح باقی بماند و اکنون با قیمت 20397 دلار معامله میشود.
با این حال، ارزش بازار آن دوباره به زیر 400 میلیارد دلار کاهش یافته و چیرگی آن بر آلتکوین ها به 43.3٪ رسیده است.
گفتنی است که گرت سولووی (Gareth Soloway)، تحلیلگری که رشد و کاهش بیت کوین را در سال گذشته به درستی پیش بینی کرده بود، گفته است که این دارایی هنوز از بحران خارج نشده و حتی ممکن است در چند هفته آینده تا منطقه 10000 دلار کاهش یابد.
در همین حال، تتر اعلام کرد به زودی پنجمین استیبل کوین مبتنی بر ارز فیات خود را این بار با حمایت پوند بریتانیا، در ماه جولای (مرداد) راه اندازی خواهد کرد.
طبق آمار اعلام شده توسط گوگل ترندز، همزمان با کاهش 50 درصدی ارزش بیت کوین، جستجوی عبارت «بیت کوین مُرد» در گوگل به بالاترین سطح سالانه خود رسیده است.
SHIB پیشتاز است
اکثر آلتکوین ها در 24 ساعت گذشته روند اصلاحی BTC را دنبال کرده اند. اتریوم پس از 7 درصد کاهش در تایم فریم روزانه، بار دیگر در میان مهم ترین بازندههای بازار قرار گرفته است. دومین ارز رمزنگاری شده بزرگ بازار، اکنون با قیمت 1080 دلار معامله می شود.
کاردانو، سولانا و پولکادات با درصد مشابهی کاهش یافته اند. به عبارت دیگر، ADA با قیمتی کمتر از 0.5 دلار، SOL با قیمت 25.40 دلار و DOT با قیمت 7.5 دلار ترید می شوند.
در مقابل، شیبا اینو و LEO در مقیاس 24 ساعته افزایش قیمت را تجربه کرده اند. SHIB تقریباً 12 درصد در یک روز جهش کرده و در حال حاضر 0.000009 دلار قیمت دارد. از سوی دیگر، LEO پس از 7 درصد افزایش، نزدیک به 6 دلار ایستاده است.
در نهایت، ارزش تجمعی بازار کریپتو در یک روز حدود 30 میلیارد دلار از دست داده و به زیر 900 میلیارد دلار رسیده است.
این مطلب صرفاً ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ ترجمه از منبع ذکر شده بوده و مسئولیت آن با آکادمی پرشیا بلاکچین نمی باشد.
نحوه تشخیص شکست در حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران در خرید و فروش سهام از آن استفاده میکنند. همیشه در بین فعالان ناحیه بازگشت قیمت چیست؟ بازار سرمایه این مشکل وجود دارد که چرا علی رغم توجهی که به نمودارها دارند و وقات و زمانی که برای آن صرف میکنند ولی باز هم در نحوه تشخیص درست دچار مشکل می شوند و در عمل نمودار آنها کارایی لازم را ندارد و چرا در بین هر تحلیل ممکن حدود 5 تحلیل درست از آب در می اید و ضریب خطا در آن در محدوده 50 درصد و بیشتر است. در این بخش قصد داریم در خصوص یکی از مشکلات ممکن در تشخیص درست نمودار صحبت کنیم.
تصور کنید که حدود 15 دقیقه برای تحلیل یک نمودار وقت گذاشته اید و کلیه خطوط ممکن برای یک تحلیل درست را کشیده اید. با اطمینان خاطر به خرید سهم اقدام میکنید و با توجه به هدف های قیمتی از پیش تعیین شده در سهم منتظر می مانید تا تحلیل شما درست عمل کند. بعد از خرید قیمت سهم کاهش می یابد ولی شما باز هم بر روی تحلیل خود پافشاری میکنید که به زودی قیمت سهم به تارگت های تعیین شده می رسد اما در کمال ناباوری میبینید که قیمت سهم از محدوده خرید شما کاهش یافته و به محدوده حد زیان رسیده است و به همین دلیل مجبور به فروش سهم می شوید و در نهایت با زیان از سهم خارج می شوید. پس از این زیان به دنبال علت آن هستید ولی میبینید که کلیه اصول لازم برای موفقیت در این معامله اجرا شده است. حال یک سوال باقی می ماند و این است که چرا این معامله منجر به سود نشده است.
گام های حرکتی نمودار در تحلیل تکنیکال
یکی از دلایل عدم موفقیت در تحلیل نمودار را می توان مربوط به گام های حرکتی نمودار دانست. تصور کنید که یک نمودار در یک کانال خنثی در حال حرکت می باشد. استراتژی معاملاتی در این حالت خرید در کف قیمتی و فروش در سقف قیمت می باشد. حال تصور کنید که نمودار به حمایت نزدیک می شود و میخواهید براورد کنید که با چه احتمالی امکان شکست کف حمایتی در نمودار و شروع ریزش قیمتی سهم وجود دارد. در این خصوص باید به گام های حرکتی نمودار توجه کرد. زمانی که نمودار یک رشد 15 درصدی را در طی 20 روز سپری میکند ولی در هنگام کاهش قیمت به سادگی و ظرف مدت زمان 3 روز 15 درصد کاهش می یابد این نشان میدهد که ریزش قیمت در نمودار تند ولی در رشد قیمتی کند می باشد. در این شرایط نمیتوان انتظار حمایت در محدوده کف کانال (روند) را برای سهم مد نظر داشت.
در بحث حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بهتر است در تحلیل نمودار ها و به خصوص در بررسی حمایت ها و مقاومت ها حتما گام های حرکتی نمودار را مورد توجه قرار داد و به این نکته توجه کرد که نمودار چند روز توانسته صعود کند و در چند روز آن صعود تبدیل به ریزش قیمتی شده است. برای شکست یک مقاومت باید خریداران نسبت به فروشندگان قوی تر عمل کنند به عنوان مثال قیمت در مدت 5 روز 25 درصد کاهش یافته است ولی در رشد قیمتی 25 روز زمان برده است تا قیمت 25 درصد رشد کند. این نشان میدهد که احتمال شکست مقاومت پایین می باشد.
دیدگاه شما