امواج الیوت
همانطور که گفته شد موجهای حرکتی یا جنبشی الیوت به ۵ موج با مشخصات ذکر شده تقسیم میشوند و آنها همیشه حرکت در مسیر روندی از درجه بزرگتر را انجام میدهند. در موجهای حرکت: موج دوم هرگز بیش از ۱۰۰درصد موج اول برگشت نمیکند. موج چهارم هرگز بیش از ۱۰۰درصد موج سوم برگشت نمیکند.موج سوم همیشه حرکتی بیش از موج اول خواهد داشت.هدف موجهای جنبشی ساخت یک پیشرفت است. الیوت در ضمن کشف کرد که در دورههای قیمت، موج سوم بیشتر اوقات طول بزرگتری دارد و هرگز کوتاهترین موج از موجهای حرکت (۱،۳،۵) نیست. بنابراین موج سوم بخش بیشتری از حرکت (نسبت به موجهای ۱و۵) را به خود اختصاص میدهد.گسترش: گسترش؛ یعنی کشیده شدن و طولانیتر شدن یکی از ریزموجها. بیشتر سیکلهای حرکت شامل تنها یک گسترش در درجه رو به جلوی خود هستند (یعنی موج ۱ یا موج ۳ یا موج ۵) هر زمان، یک موج با بخشی فرعی (سیکل از درجه پایینتر) گسترش داده شود آن گسترش از نظر دامنه و مدت زمان شبیه و در محدوده چهار موج دیگر خواهد بود.ترجیحا این ۹ موج را بهصورت ۵تایی عددگذاری میکنیم. در یک ۹ موج متوالی خیلی سخت میتوان گفت که کدام موج الگویی است که گسترش یافته است. در شکل زیر مفهوم گسترش توضیح داده شده است.
از خصوصیات گسترشها این است که از سه موج یک، سه و پنج فقط یک موج گسترش یابد و راه تشخیص آن طول حرکت رو به جلوی موجها است. در موجهایی از درجه اصلی، گسترش یک موج از یک الگوی ۵ تایی اگر با افزایش حجم همراه باشد، اعتبار بیشتری دارد.
در بازار سهام، بیشتر گسترشها در موج سوم اتفاق میافتند. برای شمارش موجها همیشه به موضوع توجه داشته باشید که موج سوم هرگز کوتاهترین موج نیست و آنکه موج چهارم هرگز وارد محدوده موج اول نمیشود.
برای وضوح بیشتر دو شمارهگذاری نادرست را در وسط یک موج در شکلهای زیر میبینیم.
در تصویر ۶-۱ موج چهارم وارد محدوده موج اول شده است. در تصویر ۷-۱ موج سوم کوتاهتر از موج اول و پنجم است. مطابق قوانین هیچکدام از این شمارهگذاریها مورد قبول نیست. در حقیقت همیشه مطابق شکل ۸-۱ شمارهگذاری و گسترش موج سوم را انجام میدهند.
الیوت برای تشریح حالتی که کل اندازه حرکت 5 موج از میزان موج سوم بیشتر نباشد از لغت واماندگی استفاده کرد. یک واماندگی (کوتاهسازی) بدین معنی است که موج پنجم الزامی جهت ادامه مسیر موج سوم نداشته باشد و از محدوده موج سوم فراتر نرود. مانند تصاویر 11-1 و 12-1 کوتاهسازی اغلب با یک موج سوم بسیار قوی اتفاق میافتد.
مقدمه ای بر امواج الیوت
نظریه امواج الیوت را رالف نلسون الیوت در نیمه نخست قرن بیستم ارائه کرد. این نظریه رفتار روند را در قالب چند الگوی مجزای قابل شناسایی و تکرار شونده بررسی میکند.
در دهه ۴۰ و ۵۰ در حالی که همه تحلیلگران بر این اعتقاد بودند که شاخص داوجونز به هیچ وجه توان شکستن سقفی را که در سال ۱۹۲۹ تشکیل داده بود ندارد، الیوت به کمک نبوغ بالایی که داشت شرکتها و صنایع مرتبط با شاخص داوجونز را بررسی و اعلام کرد که بازار حرکتها و موجهای شدید افزایشی را در پیشرو دارد. اکنون شاهدیم که نه تنها آن پیشبینی آقای الیوت بلکه اکثر حوادث و حرکتهایی که او از قبل هشدار داده بود، به وقوع پیوست.سالها قبل از آقای الیوت، آقای داوجونز که امروز یکی از مهمترین شاخصهای بازار آمریکا را با نام ایشان میشناسند، نظریهای بسیار مهم که امروز از بدیهیات حرکت بازار به شمار میرود مطرح کرد.مهمترین بخش نظریه داو میگوید: حرکت بازار از نقطه الف به نقطه ب هیچ گاه به صورت مستقیم نخواهد بود. همیشه حرکت بازار به صورت موجی بوده و در صورتی که بازار بخواهد از نقطهای به نقطه دیگر حرکت کند، این حرکت به صورت موجهای بلند هم جهت روند و موجهای کوتاهتر خلاف جهت روند خواهد بود.
نظریه الیوت در حقیقت تحلیل داو از موجهای حرکتی را کامل کرد. از نظر آقای الیوت موجها دو دسته هستند. موجهای جنبشی (هم جهت روند) و موجهای اصلاحی (خلاف جهت روند)
موجهای جنبشی ساختار پنج تایی و موجهای اصلاحی ساختار سه تایی دارند. به این معنی که حرکت بازار همیشه از پنج موج به هم پیوسته هم جهت روند که آنها را از عدد ۱ تا ۵ شمارهگذاری میکنیم و سه موج به هم پیوسته خلاف جهت روند که از a تا c نامگذاری میشوند، تشکیل شده است.
همانطور که در شکل مشخص است یک چرخه (سیکل) کامل از هشت موج تشکیل شده است. در موجهای جنبشی موجهای ۱، ۳و ۵ (هم جهت روند) موجهای بلندتر و قویتر و موجهای ۲ و ۴ (خلاف جهت روند) کوتاهتر و از قدرت کمتری برخوردارند. به همین ترتیب در سه موج اصلاحی موج aو c موجهای بلندتر و موج b موج کوتاهتر و ضعیفتر خواهد بود.
اگر زاویه دید خود را تغییر دهیم متوجه میشویم که موجهای کوچکتر نظیر موج 1 و 2 نیز از نظریه الیوت تبعیت کرده و به تنهایی یک سیکل حرکتی هشت تایی را تشکیل میدهند؛ یعنی خود موج 1 از پنج ریز موج و موج 2 از سه ریز موج تشکیل شده است.از دید دیگر، پنج موج جنبشی اولیه ما میتوانند یک موج 1 از یک سیکل بزرگتر باشند. پس با امواج حرکتی (جنبشی) توجه به تئوری الیوت تمامی حرکتهای کوچک و بزرگ بازار مانند شکل زیر از موجهای حرکتی 5 تایی و 3 تایی تشکیل شده است.
به زودی مقاله کامل روشهای معاملاتی با امواج الیوت در فارکس سنتر گذاشته میشود.
شاید دوست داشته باشید
بورس های بین المللی
آگوست 6, 2018
تکنیکال بهتر است یا فاندامنتال؟
ژانویه 6, 2018
آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
اساس تفکر سنتی در تحلیل تکنیکال از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی داشته است. مردم دیگر مثل قدیم فکر و رفتار نمیکنند؛ پس نوع و سبک تحلیل رفتاری معاملهگران نیز باید در طول زمان تغییر کند. اکثر روشهای تحلیل تکنیکال بر اساس دو مولفه قیمت و الگوها بنا شدهاند. اما مولفه سومی نیز وجود دارد که بسیار مهم است و آن مولفه زمان است. موج شماری به روش الیوت یا همان امواج الیوت یکی از سبکهای تحلیل تکنیکال است که طرفداران بسیار زیادی نیز دارد. این سبک تحلیلی بر هر سه مولفه قیمت، زمان و الگوها تمرکز دارد و میتواند دید خوبی را از نمودارها به ما بدهد.
چگونه باید موج شماری کنیم؟ تاریخچه امواج الیوت از کجا و چگونه شکل گرفته است؟ در این مقاله قصد داریم تئوری تحلیل بر اساس امواج الیوت را باهم مرور کرده و یاد بگیریم.
تاریخچه نظریه الیوت
نظریه امواج الیوت توسط شخصی به نام «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) و در دهه 1930 میلادی شکل گرفت. تا قبل از آن تصور میشد که بازار بورس رفتاری غیر قابل درک و تصادفی دارد. اما الیوت معتقد بود که بازار امواج حرکتی (جنبشی) امواج حرکتی (جنبشی) در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند، زیرا عواطف و احساسات مردم تکراری هستند. برای مثال در مقابل ترس از ضرر، همه مردم فروشنده هستند.
این عامل احساسی، رفتاری را در بازارهای مالی شکل میدهد که در طول تاریخ و در همه انسانها یکسان است. تاثیر این احساسات نیز بر نمودارهای قیمتی به یک شکل نمایان میشود. پس میتواند این الگوها را شناسایی کرد و با استفاده از این شناخت، بازار را تحلیل کرد.
نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است. سرمایهگذاران برای سودآوری از روندهای بازار به نوعی سوار بر یک موج حرکتی هستند. پس در بازارهای مالی هر حرکت، صرف نظر از جهت آن (صعود یا نزول)، یک موج حرکتی را شکل میدهد.
الیوت در 75 سالگی، زمانی که به علت بیماری بازنشسته شد، تحقیقات خود را برای تحلیل بازار شروع کرد. او روی نمودارهای شاخص سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه موجود و نمودارهای ساعتی که خودش آنها را ساخته بود، تحقیقات خود را ادامه داد. بعد از آن الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری در الگوهای خودش را تشریح کرد امواج حرکتی (جنبشی) و نام آن را امواج الیوت گذاشت. نتایج این تحقیقات گسترده در مجموعهای به نام “R.N. Elliott’s Masterworks” و در سال 1944 چاپ شد که طرفداران بسیار زیادی پیدا کرد. الیوت ویو اینترنشنال (Elliott Wave International) یکی از بزرگترین شرکتها در زمینه تجزیه و تحلیل بازارهای مالی دنیا است که تحلیل آنها به سبک امواج الیوت انجام میشود.
آیا امواج الیوت بدون خطا است؟
در جواب باید بگوییم که خیر. حتی خود الیوت نیز در این باره گفته است که این الگوها هیچ قطعیت کاملی برای پیشبینی در مورد حرکات قیمتی آینده ندارند، بلکه تنها به تحلیل ما کمک میکنند. درواقع از امواج الیوت میتوان در ارتباط با سایر روشهای تحلیل تکنیکال از جمله پرایس اکشن و یا اندیکاتورها برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در بازار استفاده کرد. این درحالی است که معاملهگران ممکن است همزمان، تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
تفسیر روش موج شماری الیوت
در گذشته الیوت پیشبینیهای دقیقی از بازار سهام را مبتنی بر ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای خود انجام داد. طبق نظریه الیوت، ما دونوع موج کلی داریم که از نظر جهت حرکتی از هم متمایز میشوند. موجهای صعودی یا جنبشی (Motive Wave) و موجهای ریزشی یا اصلاحی (Corrective Wave).
در حالت کلی موجهای جنبشی در بازار که در جهت یک روند بزرگتر حرکت میکنند، همیشه در الگوی خود پنج (5) موج دارند. این پنج موج از تحلیل رفتاری و روانشناسی معاملهگران بدست آمده است که پیشنهاد میکنم برای درک بهتر حتما آنها را مطالعه کنید.
در مقابل امواج اصلاحی را داریم که این امواج همیشه در جهت مخالف روند اصلی هستند و در طول مسیر اصلاح خود، سه (3) موج دارند. همچنین این الگوها خود را در مقیاسهای کوچکتری نیز تکرار میکنند که اینفینیتیوم (Infinitum) نام دارند.
در بازارهای مالی، یک روند صعودی سالم همیشه از مجموع موجهای جنبشی و اصلاحی تشکیل شده است. یعنی هر بالا رفتنی یک پایین آمدن هم دارد که در مجموع یک موج صعودی از درجه بزرگ را تشکیل میدهد. موجهای جنبشی، حرکات صعودی را تشکیل میدهند؛ درحالی که موجهای اصلاحی در خلاف جهت حرکت اصلی قرار دارند.
قاعده کلی الیوت
رفتار انبوه مردم در الگوهای و روندها در بازار شناختپذیر هستند. الیوت این شناخت را قانون موجها نامگذاری کرد. طبق این قانون گفتیم که هر موج جنبشی در نمودار از 5 موج تشکیل میشود که ناشی از تحلیل رفتاری معاملهگران مختلف در بازار است. حرکتهای اصلاحی نیز معمولا از 3 موج تشکیل میشوند که در جهت مخالف حرکت بازار هستند.
در نشانهگذاری این امواج، موجهای 1 تا 5 یا (A,B,C,D,E) برای حرکات صعودی و حروف A,B,C یا (W,X,Y) برای نشان دادن موجهای اصلاحی بهکار میروند.
در حرکات جنبشی نیز موجهای اصلاحی کوچکی داریم. موج2، موج 1 صعودی را اصلاح میکند و به همین ترتیب موج 4، موج 3 صعودی را اصلاح میکند.
درجهبندی امواج الیوت
باید بدانیم که نمودار با توجه به تایم فریمهای مختلف، از درجات مختلفی برخوردار است. بهعنوان مثال موج 2 اصلاحی در یک حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر خود بهصورت یک موج اصلاحی ABC ظاهر شود. و یا موج 3 در حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر از یه حرکت 5 موجی دیگر تشکیل شده باشد.
مقیاس زمان الگوها در مقابل شکل ظاهری الگوها از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند. ممکن است امواج توسعه داده و یا فشرده شوند اما شکل امواج همیشه ثابت باقی میماند.
قواعدی که نمیتوانند شکسته شوند
بهطور کلی در روش الیوت سه قاعده وجود دارد که غیر قابل شکست محصوب میشوند. این قواعد تحت هر شرایطی پابرجا میمانند
- موج 2 هرگز به موج 1 نخواهد رسید. به عبارتی دیگر اگر موج اصلی درحال صعود باشد، موج 2 نمیتواند به قیمتهای زیر موج 1 تجاوز کند.
- در یک حرکت جنبشی 5 موجی، موج 3 هرگز نمیتواند کوتاهترین موج باشد. این که میگویند موج 3 بلندترین موج است نیز همیشگی نیست اما در اغلب مواقع موج 3 بلندتر از موجهای 1 و 5 است.
- در مجموع یک حرکت جنبشی (5 موجی)، موج 4 اصلاحی هرگز نمیتواند به داخل موج 1 همپوشانی داشته باشد.
اگر در شمارش امواج، یکی از شرایط فوق نقض شوند، زنجیره خاصی که درنظر داریم، موج اصلی نیست و باید شمارش امواج را مجددا اصلاح کنیم.
امواج اصلی در الیوت
موج انبساطی یا توسعه یافته
- معمولا در یک حرکت جنبشی، یکی از امواج 1، 3 یا 5 دچار انبساط میشوند. انبساطها نوسانات اغراقی و کشیدهای هستند که در مقایسه با سایر امواج، کاملا خارج از مقیاس هستند. این موج انبساطی معمولا در موج 3 ظاهر میشود. خاصیت آنها این است که در درجات پایینتر از ریز موجهای دیگری تشکیل میشوند که میتوانند ما را در موج شماری به اشتباه بیاندازند.
مثلث قطری
- مثلث قطری یا مثلث دیاگونال یکی دیگر از امواج اصلی در الیوت محسوب میشوند. این الگو شبیه یک مثلث است که توسط دو خط همگرا تشکیل شده باشد. مثلث قطری سه گوش دارد و معمولا در پنجمین موج از یک حرکت جنبشی (پس از اتمام موج انبساطی سوم) رخ میدهند. ساختار این موجها هم میتواند 3 تایی باشد و هم 5 تایی. اما عموما این نوع ساختارها بهصورت سه موجی و در موجهای کوتاه تشکیل میشوند.
نکته: قانون همپوشانی موج 1 و 4 در مثلث قطری صدق نمیکند و این یک استثنا محسوب میشود.
نکته: وقتی یک مثلث در انتهای یکی از موجهای 1 یا 3 یا 5 تشکیل میشود، به این معنی است که آن موج از درجه بزرگتر در حال خاتمه است و بهزودی موج 2 یا 4 (فاز اصلاحی) از درجه بزرگتر آغاز میشود.
امواج شکسته
- گاهی اوقات پیش میآید که موج 5 موفق به عبور از سقف موج 3 نمیشود. در الیوت این ناتوانی در عدم عبور را موج شکسته یا ارتدکس مینامند. باید درنظر داشته باشیم که موج شکسته یک الگوی بازگشتی محسوب میشود.
امواج اصلاحی در الیوت
پس از اتمام یک حرکت جنبشی 5 موجی، حرکت اصلاحی در 3 موج کاهشی آغاز میشود. به یاد داشته باشیم که شناسایی امواج اصلاحی و ارتباط بین آنها و الگوهای خاص از قبل، کار بسیار دشواری است که با تمرین و تجربه بدست میآید. دلیل این امر هم پیچیدهتر بودن الگوهای اصلاحی و تغییرات زیاد آنها نسبت به امواج جنبشی است.
بهطور کلی امواج اصلاحی به دو صورت شکل میگیرند:
امواج اصلاحی در شکل ساده بهصورت الگوهای زیگزاگ (A,B,C)، مثلثها و اشکال بیقاعده تشکیل میشوند.
ساختار اصلاحی زیگزاگ
در شکل زیر نمونه یک اصلاح با ساختار زیگزاگ امواج حرکتی (جنبشی) را مشاهده میکنید. معمولا در اصلاح زیگزاگ، موج A و C بهصورت 5 موجی و موج B نیز بهصورت 3 موجی ظاهر میشوند.
از نکات مهم دیگری که باید درباره زیگزاگ بدانیم این است که زیگزاگ میتواند در حالت افقی نیز شکل بگیرد که این معنی که الگو در جهت افقی حرکت کند تا این که عمق داشته باشد. به این نوع حرکات اصلاحی به اصطلاح flat فلت میگوییم.
در بعضی از مواقع موج B میتواند از موج 5 نیز فراتر رود. این امر موجب میشود که در بعضی از مواقع که شمارهگذاری انجام میدهیم، چون موج B قلهای فراتر از موج 5 را ایجاد کرده، ما به اشتباه موج B را یک موج جنبشی تشخیص میدهیم و انتهای موج 5 را شناسایی میکنیم که باید در این موارد بسیار دقت کنیم. در شکل زیر نحوه موج شماری این اصلاح را نشان میدهد. با این ساختار اصلاحی اصطلاحا ایرگولار (Irregular) میگویند.
در مورد بالا میبینیم که موج C بهصورت کامل موج A را اصلاح میکند و حتی فراتر از آن نیز میرود. در امواج اصلاحی اینچنینی مهمترین عامل پیدا کردن پایان موج C است که میتوان متوجه پایان یک موج اصلاحی شد. که معمولا بعد از آن (درصورت پایان اصلاح) منتظر یک 5 موجی صعودی باشیم.
الگوی اصلاحی مثلث نیز یکی دیگر از ساختارهای اصلاحی ساده هستند که همانند قوانین مثلثهای قطری عمل میکنند. در این مثلثها هر سقف از سقف قبلی خود کوتاهتر و هر کرف نیز از کف قبلی خود بالاتر هستند. به این ترتیب ساختار اصلاحی مثلث، بین دو خط همگرا شکل میگیرد که میتواند حالت فلت نیز باشد.
در نمودار فوق موج 4 اصلاحی بهصورت یک مثلث فلت ظاهر شده است. در این الگوی اصلاحی، معمولا ریز موجها بهصورت 3 موجی تشکلیل میشوند. و شکستن خط روند بالای مثلث میتواند نشانهای برای پایان اصلاح و شروع قوی موج 5 صعودی باشد.
امواج اصلاحی پیچیده
تا اینجا امواج حرکتی (جنبشی) برخی از ساختارهای ساده در امواج اصلاحی را باهم مرور کردیم. اما همیشه بازار به همین راحتی اصلاح نمیکند. در اغلب اوقات خصوصا در روندهای نزولی بلند مدت، شاهد تشکیل ساختارهای پیچیده الیوتی هستیم. این امر ریشه در روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران دارد. ساختار اصلاحهای پیچیده درواقع از ترکیب همان اصلاحهای ساده شکل گرفتهاند که بین آنها یک موج x قرار میگیرد. در ادامه به ترکیب چند اصلاح پیچیده در امواج اصلاحی الیوت اشاره میکنیم.
تفاوت نئوویو و الیوت در تحلیل تکنیکال
از جمله ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، امواج الیوت و نئوویو است که به معامله گران این امکان را می دهد تا تصمیم و درک درستی از وضعیت بازار داشته باشند. در این مقاله می خواهیم به بررسی تفاوت این دو امواج حرکتی (جنبشی) نظریه با یکدیگر بپردازیم تا متوجه کارایی این دو ابزار در بازار مالی شوید. برای درک بهتر این موضوع بهتر است به معرفی هر یک از این دو ابزار بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با تفاوت نئوویو و الیوت، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
نظریه نئوویو چیست؟
تئوری نئوویو، نظریه ای شکل گرفته از تحلیل تکنیکال بوده که این قابلیت را به امواج حرکتی (جنبشی) معامله گران می دهد تا شناخت درستی از حرکات امواج در بازارهای مالی داشته باشند. البته حرکات الگویی در نظریه تحلیل تکنیکال به سبک نئوویو، ناشی از موارد حائز اهمیتی است. تحولات در روانشناسی و احساسات معامله گران از جمله مواردی است که در تحلیل تکنیکال نئوویو حائز اهمیت است. بنابراین دلیل شکل گیری الگوهای موجی در نئوویو، هیجانات، افکار و احساسات امواج حرکتی (جنبشی) سرمایه گذاران فعال در بازار است.
اما به صورت کلی، نظریه الیوت بر این فرض عمل می کند که تغییرات قیمت در بازارهای مالی قابل پیش بینی است. این حرکات مورد انتظار معمولاً در الگوهای منظم با پارامترهای قیمتی خاص ایجاد می شوند. بنابراین می توان پیش بینی کرد که گام های بعدی بازار در چه مسیری گسترش می یابد. نظریه الیوت بر این فرض عمل می کند که تغییرات قیمت در بازارهای مالی قابل پیش بینی است. این حرکات مورد انتظار معمولاً در الگوهای منظم با پارامترهای قیمتی خاص ایجاد می شوند. بنابراین می توان پیش بینی کرد که گام های بعدی بازار در چه مسیری گسترش می یابد.
نئوویو یک نسخه در حال تکامل و تغییر یافته از الیوت است. در سبک گلن نیلی الیوت، قوانین متعددی وجود دارد که بازار را در چارچوب محکم تری بررسی می کند. قواعد گنجانده شده در نظریه الیوت دیدگاه سطحی تری نسبت به حرکات بازار دارند و نسبتاً منسوخ تلقی می شوند. بنابراین به طور کلی نتیجه می گیریم که دیدگاه اولیه رالف نلسون الیوت سطحی و ذهنی است و در بازارهای امروزی کارکرد خاصی نخواهد داشت.
آقای رالف نلسون الیوت اظهار داشت که بازارهای مالی به طور تصادفی حرکت نمی کنند. یکی از دستاوردهای آقای الیوت بررسی سیستم حاکم در بازارهای مالی توسط نسبت های فیبوناچی است. بازارهای مالی بر اساس نظم طبیعت حرکت می کنند که یکی از شگفتی های این نظریه است.
کاربرد امواج نئوویو چیست؟
مطمئناً ابزارهای مورد استفاده برای تحلیل روندهای بازار سرمایه به ویژه بورس، هر کدام کاربران خاص خود را دارند و نقاط قوت منحصر به فردی دارند. همانطور که قبلا ذکر شد، نئوویو یک نسخه ارتقا یافته از روش موج الیوت است که به عنوان پرکاربردترین و مهمترین ابزار برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت سهام شناخته شده است. در واقع مدل نئوویو بیان می کند که فقط دانستن الگوی موج الیوت کافی نیست و باید استراتژی خود را با توجه به شرایط بازار پیاده سازی کنید.
نظریه امواج الیوت چیست؟
نظریه موج الیوت برای توضیح حرکات قیمت در بازارهای مالی توسط رالف نلسون الیوت ایجاد شد، جایی که او یک الگوی تکرار شونده از امواج را شناسایی و مشاهده کرد. امواج می تواند در رفتار مشتری و حرکت قیمت سهام ظاهر شود. سرمایه گذاران تلاش می کنند از موج صعودی سود بگیرند. بسیاری از تحلیلگران فنی سعی می کنند از نظریه موج الیوت در بازار سهام استفاده کنند. این فرضیه بیان می کند که حرکت قیمت سهام قابل پیش بینی است. زیرا امواج به طور مکرر بالا و پایین می روند. این نظریه چندین نوع امواج مانند امواج جنبشی و امواج اصلاحی الیوت را شناسایی کرد.
موج جنبشی
این امواج شامل پنج موج کوچک است که در نهایت شامل جهت و حرکت است. موج جنبشی رایج ترین و راحت ترین نوع موج الیوت است. ریزموج های موج جنبشی هستند که سه تای آنها محرک و دو تای آنها اصلاحی هستند. ساختار موج محرک از 5-3-5-3-5 تشکیل شده است.
موج اصلاحی
موج اصلاحی الیوت از سه موج ریز تشکیل شده است که همه آنها در نهایت حرکتی اصلاحی بر خلاف روند جنبشی انجام می دهند. الگوی اصلاحی مشابه الگوی جنبشی یا انقباضی است. تعداد امواج اصلاحی بسته به نوع تصحیح متفاوت است.
هر دو امواج جنبشی و اصلاحی، در یک الگوی فراکتال همپوشانی (پیوت ماژور) مشابه یکدیگر، یک الگوی بزرگتر را تشکیل می دهند. با توجه به دیدگاه های متفاوت معامله گران و تحلیلگران، موضع ما در قبال این امواج متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، در یک سال نمودار ممکن است در یک موج اصلاحی باشد، اما در 30 روز شاهد یک موج صعودی خواهیم بود. روابط موج در قیمت و زمان، نسبت های فیبوناچی رایج مانند 38% و 62% را نشان می دهد.
تفاوت نئوویو و الیوت در چیست؟
این درست نیست که بگوییم این دو روش کاملاً متفاوت هستند. همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، روش نئوویو در واقع ادامه امواج الیوت است و به نوعی مکمل این روش است. NeoWave نشان می دهد که در فرآیند قیمت گذاری، الگو باید پس از تکمیل تایید شود. در واقع یکی از مهم ترین نکات در آموزش امواج الیوت با سبک نمایش جدید، گرفتن تاییدیه از شمارنده امواج برای جلوگیری از هرگونه خطا و اشتباه در نام گذاری الگوها می باشد.
موج الیوت که به نام کاشف آن، رالف نلسون الیوت نامگذاری شده است، به سادگی نحوه رفتار گروهی از مردم را اندازه گیری می کند. یکی از آسانترین مکانها برای مشاهده این پدیده در بازارهای مالی است، جایی که تغییر روانشناسی سرمایهگذار در قالب تغییرات قیمت منعکس امواج حرکتی (جنبشی) میشود. در حالی که تصور می شد معامله گران تا حدودی هرج و مرج رفتار می کنند، رالف نلسون الیوت دریافت که آنها در واقع در چرخه های تکراری معامله می کنند که معلوم شد، احساسات سرمایه گذاران در نتیجه تأثیرات بیرونی بوده است.
از سوی دیگر، NeoWave فراتر از آموزش اصول موج الیوت است. تکنیک های تحلیل NeoWave گلن نیلی یک رویکرد منطقی، علمی و عینی برای پیش بینی موج ارائه می دهد. با پیروی از سه عنصر اصلی NeoWave ،NeoWave فراتر از «پیشبینی» اصل موج الیوت است. NeoWave قوانین و مفاهیم اضافی را برای فرآیند تجزیه و تحلیل موج تعیین می کند که آن را از قلمرو فرضیات و به قلمرو علم ارتقا می دهد. موج نئو یک روش موج پیشرفته الیوت با تعداد قوانین بیشتر و الگوهای جدیدتر برای افزایش عینیت کلی است. به همین خاطر است که این امواج، تحلیل های دقیق تری خواهیم داشت.
همه چیز درباره امواج الیوت
آیا تا به حال عبارت “امواج الیوت” را شنیده اید؟ اگر در بازار ارزهای دیجیتال معامله می کنید این آموزش به شما بسیار کمک خواهد کرد پس در ادامه با فیماچارت همراه باشید.
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) برای توصیف حرکت قیمت ها در بازارهای مالی تهیه شده است که در آن او الگوهای تکراری و موجهای هندسی را مشاهده و شناسایی کرد. او این امواج را در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کنندهها مشخص کرد. اصطلاح سوار شدن بر روی موج که در آن سرمایهگذاران در تلاش برای سودآوری از یک روند بازار هستند نیز از این نظریه گرفته شده است.
نکات مهمی که در مورد نظریه امواج الیوت باید بدانید :
- نظریه امواج الیوت روشی برای تجزیه و تحلیل فنی است که در آن به بررسی الگوهای تغییرات قیمت در بلند مدت، در اثر تغییرات مداوم در احساسات سرمایهگذاران میپردازد.
- این تئوری دارای دو نوع مشخص موج است، امواج جنبشی و اصلاحی.
- تمامی امواج در این نظریه به خودی خود در یک مجموعه بزرگتر از امواج قرار دارند که به همان الگوی جنبشی/اصلاحی پایبند هستند، که به عنوان روشی بر پایه هندسه فراکتال برای سرمایه گذاری توصیف شده است.
نظریه امواج الیوت چگونه شکل گرفت
نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در سال ۱۹۳۰ تدوین شد. او بعد از اینکه به علت بیماری مجبور به بازنشستگی شد، برای پر کردن وقت خود به چیزی احتیاج داشت، بنابراین شروع به مطالعه ۷۵ سال نمودارهای سالانه ، ماهانه ، هفتگی و روزانه که خود آنها را در فهرست های مختلف وارد نموده بود، کرد. این تئوری در سال ۱۹۳۵ هنگامی که الیوت پیش بینی عجیبی از بورس اوراق بهادار کرد عملی شد. الیوت در آن زمان به درستی پیشبینی کرد که شاخص بورس به پایینترین میزان خود خواهد رسید، و از آن زمان به بعد این تئوری به عنوان یک رکن اصلی برای هزاران مدیر بورس ، بازرگان و سرمایهگذاران خصوصی بدل شد.
الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی ، پیش بینی و سرمایه گذاری در الگوهای موج خود را تشریح کرد. تمامی کتابها، مقالات و نامههای او در این زمینه در سال ۱۹۴۴ تحت عنوان شاهکار الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) منتشر شد. نظریه جهانی امواج الیوت بزرگترین منبع تحلیل مالی مستقل و پیشبینی بازار در دنیا است و تمام بازارهایی که از آن استفاده میکنند به نام بازار مدل الیوت شناخته میشوند.
الیوت همواره متذکر بود که این الگوهای هیچگونه اطمینان قطعی در مورد حرکت قیمت های آینده ارائه نمیدهند، بلکه به منظور کمک برای تشخیص احتمالات در مورد آینده بازار کمک می کنند و آنها را می توان همراه با انواع دیگر تجزیه و تحلیل فنی، استفاده کرد. اما همیشه معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
نحوه کارکرد امواج الیوت
بر طبق نظریه الیوت به طور کلی حرکت صعودی در بازار به ۵ موج تقسیم میشود که با نام موجهای جنبشی معروفند و در مقابل آن ۳ موج وجود دارد که به موجهای اصلاحی معروف است. پنج موج صعودی با اعداد ۱ تا ۵ نمایش داده شده است و سه موج اصلاحی با ABC علامتگذاری میشود. که این الگوها در بازههای زمانی کوچک و بزرگ مشخص میشوند. در حالت ایده آل ، الگوهای کوچکتر را می توان در الگوهای بزرگتر شناسایی کرد. نحوه کارکرد امواج الیوت نیز از اطلاعات بدست آمده از این الگوها است که با قرار دادن آنها در اصلاح فیبوناچی میتوان از جهت حرکت بازار اطلاع پیدا کرد و به خرید و فروش با میزان ریسک کمتر دست زد.
در مدل الیوت، تغییر قیمت بازار همیشه بر طبق روند حرکتی این دو موج جنبشی و اصلاحی است. موجهای جنبشی دارای ۵ موج است، موج ۱، ۳ و ۵ صعودی و موج ۲ و ۴ اصلاح کننده قیمت هستند. در شکل بالا ۳ موج صعودی به ۵ قسمت تقسیم شدند و به شکل ((i)), ((ii)), ((iii)), ((iv)), ((v)) نمایش داده شده است و دو موج اصلاحی نیز هرکدام به سه بخش تقسیم شده و از نمادهای ((a)), ((b)), ((c)) برای هر قسمت استفاده شده است. که در نظریه الیوت به این ۵ موج که هرکدام دارای چند ریز موج است به طور کلی موج اول میگویند.
موجهای اصلاحی نیز از ۳ موج تشکیل شده است ، موج اول که شامل ۵ مرحله نزولی است به نام موج A و سپس موج سه مرحلهای اصلاحی به نام موج B و در آخر یک موج نزولی دیگر به نام موج C. و این ۳ موج در اصطلاح موج دوم نامیده میشوند. در بازار خرسی روند غالب رو به پایین است ، بنابراین این الگو معکوس می شود، یعنی پنج موج پایین و سه موج به بالا خواهد شد.
تمامی این امواج حرکتی (جنبشی) درجهبندیهای صورت گرفته در نظریه امواج الیوت، برای شناسایی چرخهها است تا تحلیلگران بتوانند موقعیت یک موج را در پیشرفت کلی بازار مشخص کنند. تمامی مراحلی که در چرخه موجهای الیوت وجود دارد را میتوان در بازههای زمانی هفتگی، ماهانه و یا سالانه بازار پیدا کرد. این الگو را میتوان در تمامی نمودارهای EWF استفاده کرد.
استفاده از امواج الیوت در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که گفته شد نظریه امواج الیوت مبتنی بر مفهوم الگوهای تکراری، که تحت تأثیر روانشناسی سرمایهگذاران بوده، شکل گرفته است. رالف نلسون الیوت یک تحلیلگر مستقر در ایالات متحده بود و پس از سالها تحقیق و تجزیه و تحلیل داده های بازار سهام ، کتاب اصل موج (The Wave Principle) را نوشت که در آن تئوری خود را شرح می داد. روش او در تجارت سنتی پذیرش گستردهای پیدا کرده است و اکنون به عنوان یک شاخص رایج در تجارت ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد.
شاخص امواج الیوت به نوسانات در عملکرد قیمت، تحت تأثیر روانشناسی جمعی، تریدرها نگاه میکند. این نوسانات اغلب در الگوهای یا موجهای تکراری به وجود میآیند و با شناسایی در مراحل اولیه شکلگیری این موجها، تریدرهای ارز دیجیتال میتواند قیمت ارز را باتوجه و نوع موج و الگوهای آن پیشبینی کنند.
الگوی شکست امواج الیوت
دو نوع موج مختلف وجود دارد که توسط نشانگر امواج الیوت مشخص شده اند : ضربهای و اصلاح کننده. امواج ضربهای دقیقا همسو با حرکت بیشتر تریدرها بوده و از ۵ موج تشکیل شده است. ریتم حرکتی این امواج مانند تصویر زیر است : موجهای ۱، ۳ و ۵ به صورت حمایتی عمل میکنند، در حالی موجهای ۲ و ۴ اصلاحاتی در این روند خاص هستند.
این پنج موج را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
- موج اول : مربوط به سرمایهگذاران است که به عنوان مثال دست به خرید بیت کوین میزنند زیرا به نظر آنها قیمت آن از ارزش واقعی آن کمتر است.امواج حرکتی (جنبشی)
- موج دوم : هنگامی است که بعضی از سرمایهگذاران به سود میرسند که این امر سبب اصلاح قیمت بیت کوین میشود.
- موج سوم : با توجه به موج ۱، گروه بزرگی از تریدرها این مسئله را صعودی میدانند و تصمیم می گیرند از موج ۲ که موجب کاهش قیمت شده استفاده کنند و به خرید و ترید بیتکوین بپردازند. معمولا این بلندترین موجی است که شکل میگیرد.
- موج چهارم : بعد از فشار قوی موج سوم، سرمایهگذاران اکثرا سود مناسبی میکنند که سبب اصلاح دوباره قیمت میشود.
- موج پنجم : موج نهایی معمولا زمانی تشکیل میشود که تعداد بسیار زیادی از تریدرها دیگر توانایی مقاومت در برابر از دست دادن فرصت سرمایه گذاری سودآور (FOMO) را ندارند. این امر سبب شکلگیری الگوی ABC میشود.
الگوی ABC امواج الیوت
الگوی ABC که معمولا با نام موج اصلاحی شناخته میشود، به عنوان تصحیح کننده الگوی ۵ موج به کار میرود. که ساختار آن به صورت یک الگوی ۳ موج است. در شکل زیر چگونگی تشکیل این امواج نشان داده میشود.
الیوت در کتاب خود ۲۱ الگوی اصلاحی مختلف ABC را بیان کرده است. با این حال ، تریدرهای ارزهای دیجیتال تمایل دارند که روی بروزترین و ساده ترین الگوهای ABC متمرکز شوند که شامل : الگوی زیگ زاگ (Zig-zag) ، الگوی صاف (مستطیل) و الگوی مثلث میشوند. برخلاف امواج جنبشی تشخیص امواج اصلاحی کار بسیار دشواری است. برای آشنایی بیشتر با الگوهای موج اصلاحی به برخی از قوانینی که در هنگام رخ دادن آنها میافتد اشاره میکنیم.
برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع زیگزاگ است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بیافتد
- الگوی زیگزاگ دارای سه موج است
- موج A به صورت جنبشی و نقطه شروع شیب است
- موج B می تواند از هر الگوی اصلاحی استفاده کند
- موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
- موج B کوتاهتر از موج A است
- موج C بلندتر از موج B است
- موج B یک موج اصلاحی است
برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع صاف (مستطیل) است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بیافتد
- الگوی صاف دارای سه موج است
- موج A می تواند هر نوع الگوی تصحیح به جز مثلث باشد
- موج B می تواند هر نوع الگوی تصحیح باشد (در بیشتر موارد زیگزاگ است)
- موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
- بلندی موج B بیشتر از ۹۰ درصد موج A است
- موج C معمولا هم اندازه و یا کمی بلندتر از موج B است
- موج B یک موج اصلاحی است
البته باتوجه به بلندی موج B و C این الگو دارای ۳ مدل است
- معمولی : این الگو همگامی اتفاق میافتد که تقریبا بلندی هر سه موج به یک اندازه باشد
- گسترده : این الگو همگامی اتفاق میافتد که موج B از موج A، و موج C از موج B بلندتر باشد
- مداوم : این الگو همگامی اتفاق میافتد که موج B از موج A بلندتر باشد اما موج C از موج B کوتاهتر باشد
در کل ، امواج جنبشی و اصلاحی در کنار هم، به اصطلاح “حرکت ۳-۵” را تشکیل می دهند ، که می تواند در مدت زمان از ۱ دقیقه تا یک سال رخ دهد.
الگوی تجارت امواج الیوت در بازارهای ارز دیجیتال
برای استفاده از الگوی امواج الیوت در تجارت ارزهای دیجیتال باید به قوانین زیر توجه داشته باشید:
- موج ۳ هرگز نمی تواند کوتاهترین موج جنبشی باشد
- موج ۲ هرگز نمی تواند پایینتر از شروع موج ۱ باشد.
- موج ۴ هرگز نمی تواند از بیشترین قیمت موج ۱ کمتر باشد.
- اگر موج ۲ سریع تمام شود، موج ۴ بیشتر طول میکشد و برعکس
- استثنا در امواج جنبشی: اگر طول موج های ۱ و ۳ هم اندازه باشند، به احتمال زیاد موج ۵ هم همون اندازه خواهد بود.
اگر یکی از قوانین فوق شکسته شود ، کل الگوی شما بیاعتبار است. البته که لیستی از قوانین اضافی نیز وجود دارد که باید به آنها رعایت شود، اما این قوانین از اهمیت کمتری برخوردار بوده و می توانند شکسته شوند.
هم اکنون برای مثال میتوانید به نمودار قیمتی بیت کوین در زیر توجه کنید. ما حرکت ۳-۵ را برای در نمودار آن مشخص کردهایم. قیمت در ابتدای شروع موج ۱ به کمترین میزان خود رسیده است، قبل از اینکه شروع به سیر صعودی داشته باشد. و به محث پایان یافتن موج ۵، الگوی ABC شکل گرفته و شاهد کاهش قیمت هستید.
در این مثال تمامی ۳ قانون اصلی که گفته شد رعایت شده است. اصلیترین نکته در مورد امواج الیوت این است که شما بتوانید موجها را به درستی تشخیص دهید. این امر به ویژه در هنگام شناسایی امواج ۳ و ۵ بسیار مهم است. برای فهمیدن اینکه امواج ۲ و ۴ دقیقا چه زمانی به پایان میرسند، تریدرها از اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده میکنند.
برای اینکه بیشتر با کارکرد این اصلاح آشنا شوید، ما همان نمودار قسمت قبلی را با اضافه کردن اصلاح فیبوناچی به شما نشان میدهیم. همانطور که در تصویر مشخص شده، موج دوم هنگامی که به ۷۸.۶ درصد اصلاح فیبوناچی میرسد به اتمام میرسد. با این اطلاعات و دانستن اینکه موج ۲ نمی تواند از موج ۱ پایینتر بیاید ، برای اینکه در تریدمان ضرر نکنیم میتوانیم از لحظه شروع قیمت موج ۱ استفاده کنیم و سرمایهگذاری را در نقطهای که کمترین میزان نوسان را دارد انجام دهیم.
تریدرهای معمولا از سطح ۳۸.۲ درصد تا ۷۸.۶ درصد فیبوناچی برای پیدا کردن اتمام موج ۲ و شروع موج ۳ استفاده میکنند. زیرا در این محدوده است که پیشبینی ما درست از آب در میآید و عملکرد قیمت در موج اصلاحی ۲ پایین تر از شروع موج ۱ نخواهد بود. اینگونه است که تریدرهای ارز دیجیتال موجهای بازارها را میگیرند و به اصطلاح برروی آن سوار میشوند تا بیشترین سود ممکن را ببرند. اما همیشه به یاد داشته باشید که عملکرد قیمت باید ۳ قانون اصلی را رعایت کند. اگر اینگونه نباشند ، الگوی امواج الیوت اعمال نمی شود و بهتر است از شاخص های مختلف فنی دیگر برای پیشبینی وضع قیمت استفاده کنید
نتیجهگیری
نظریه امواج الیوت یک چارچوب کامل برای درک رفتار بازار ارائه می دهد ، و با یافتن پاسخ این سوال که، دقیقا ما کجا قرار گرفتهایم؟ به سازماندهی نظرات ما در مورد بازار کمک می کند. ترکیب نظریه الیوت با نسبتهای فیبوناچی، به تریدرها کمک میکند تا تصمیمگیری کنند ، برخی از نقاط خوب ورود و خروج را فراهم میکند و در نتیجه اعتماد به نفس تریدرها را افزایش میدهد. از طرف دیگر ، نقص اصلی نظریه موج الیوت میزان بالای وابستگی به تصمیم کاربران است. یافتن دو تحلیلگر موج الیوت که به نتیجه گیری یکسان برسند یا الگوهای موج یکسانی را ترسیم کنند دشوار است.
به طور خلاصه ، تجزیه و تحلیل امواج الیوت یک روش عالی برای فراهم آوردن اطلاعات در هنگام تحلیل بازار است، اگرچه تجارت را صرفا با استفاده از تجزیه و تحلیل این موج نیز توصیه نمیکنیم. درعوض، سعی کنید در کنار این روش از ابزارهای دیگری مانند میانگین حرکت یا نوسان ساز استفاده کنید تا تصمیم نهایی در مورد خرید یا فروش یک ارز دیجیتال بگیرید.
کلام آخر
متخصصان امواج الیوت تاکید دارند که صرفا به دلیل اینکه بازار از یک الگو فراکتال استفاده میکند ، نمیتوان آن را به راحتی پیش بینی کرد. به عنوان مثال اگر درخت را به عنوان یک الگو فراکتال فرض کنیم ، این بدان معنی نیست که هر کسی می تواند مسیر هر یک از شاخه های آن را پیش بینی کند. از نظر کاربرد عملی ، اصل امواج الیوت مانند سایر روش های تحلیل ، نیاز به مطالعه فراوان و درک کافی از آن دارد.
یکی از نقاط ضعف اصلی این است که کاربران اکثرا مقصر شکست خود را ضعف در تئوری میدانند تا در اشتباه خواندن نمودارها، که این امر سبب میشود که آنها هرگز در فهمیدن اینکه یک موج چه موقع به پایان میرسد عاجز باشند. با این حال معاملهگرانی که به تئوری امواج الیوت باور دارند با شور و شوق از آن دفاع می کنند.
دیدگاه شما