وبلاگ ترید به مباحث و آموزش های پیرامون بورس و مسائل مربوط به آن میپردازد . اگر شما نیز دانشی در این زمینه دارید ، با عضویت در وبلاگ به جمع نویسندگان ما بپیونید و معلومات خود را به اشتراک بگذراید .
آشنایی کامل و قدم به قدم با سه نوع دیگر از پیوت پوینت ها
در حالی که به شما پیشنهاد میکنیم که از روش استاندارد محاسبه پیوت پوینت تبعیت کنید، باید بدانید که راههای دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد. در این درس، در مورد این روشهای دیگر صحبت خواهیم کرد و همچنین فرمول محاسبه این سطوح را به شما ارایه خواهیم نمود.
پیوت پوینت وودی ( Woodie )
R2 = پیوت پوینت + سقف - کف
R1 = (2 x پیوت پوینت ) - کف
پیوت پوینت = ( سقف + کف + 2 x قیمت بسته شدن ) / 4
S1 = (2 x پیوت پوینت ) - سقف
S2 = پیوت پوینت - سقف + کف
در فرمولهای بالا، توجه نمایید که محاسبه پیوت اندیکاتور کاماریلا پیووت پوینت بسیار متفاوت از روش استاندارد است.
همچنین به منظور محاسبه سطوح حمایت و مقاومت مربوطه، از تفاوت بین سقف و کف روز گذشته (که به عنوان بازه نیز شناخته میشود) استفاده خواهید کرد.
در اینجا یک نمودار نمونه داریم که در آن پیوت پوینت وودی بر روی جفت ارز EUR/USD اضافه شده است. پیوت پوینت وودی، سطوح حمایت و سطوح مقاومت با خطهای توپر نمایش داده شدهاند در حالی که خطهای نقطهچین سطوح محاسبه شده با استفاده از روش استاندارد را نشان میدهند.
از آنجاییکه آنها دارای فرمولهای متفاوتی هستند، سطوح به دست آمده از محاسبات وودی با سطوح حاصله از روش استاندارد بسیار متفاوت میباشند.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند از فرمولهای وودی استفاده کنند زیرا آنها وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبلی میدهند. دیگران فرمولهای استاندارد را ترجیح میدهند زیرا بسیاری از معاملهگران از آنها استفاده میکنند که این امر میتواند آنها را خودتعبیرکننده سازد.
در هر صورت، از آنجاییکه سطح مقاومت میتواند تبدیل به سطح حمایت شود (و برعکس)، اگر تصمیم دارید از فرمولهای وودی استفاده کنید، باید مراقب این سطوح باشید زیرا آنها میتوانند تبدیل به زمینههای مورد علاقه شوند. به هر حال، انتخاب با شماست!
پیوت پوینت کاماریلا ( Camarilla )
R4 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.5000)
R3 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.2500)
R2 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.1666)
R1 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.0833)
پیوت پوینت = ( سقف + کف + قیمت بسته شدن ) / 3
S1 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.0833)
S2 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.1666)
S3 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.2500)
S4 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.5000)
فرمولهای کاماریلا مشابه با فرمول وودی هستند. آنها نیز از قیمت بسته شدن و بازه روز قبل برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
تنها تفاوت این است که باید 8 سطح اصلی (4 سطح مقاومت و 4 سطح حمایت) را محاسبه کنید و هر یک از این سطوح باید در یک ضریب ضرب شوند.
مفهوم اصلی پیوت پوینت کاماریلا این است که بر اساس این ایده بنا شدهاند که قیمت تمایلی طبیعی برای بازگشتن به میانه (آشنا به نظر میرسد؟) یا در این مورد به قیمت بسته شدن روز قبل دارد.
روش کار این است که هنگامی که قیمت به سومین سطح حمایت یا مقاومت میرسد، بخرید یا بفروشید. با این حال، در صورتیکه قیمت سطح S4 یا R4 را قطع کرد، به این معنی خواهد بود که روند روزانه قوی است و زمان آن است که از مزایای آن بهرهمند شوید!
در نمودار زیر ملاحظه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا سطوحی متفاوت (خطهای توپر) در مقایسه با سطوح روش استاندارد (خطهای نقطهچین) ارائه میدهد!
همانطور که در نمودار بالا میتوانید ببینید، اهمیت بیشتری به قیمت بسته شدن به عنوان مخالف پیوت پوینت داده شده است. به خاطر همین، این امکان وجود دارد که سطوح مقاومت بتوانند زیر پیوت پوینت باشند یا سطوح حمایت بتوانند بالای آن باشند.
ببینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت بالای پیوت پوینت کاماریلا هستند.
پیوت پوینت فیبوناچی ( Fibonacci )
R3 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x 1.000)
R2 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x .618)
R1 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x .382)
پیوت پوینت = ( سقف + کف + قیمت بسته شدن ) / 3
S1 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x .382)
S2 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x .618)
S3 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x 1.000)
سطوح پیوت پوینت فیبوناچی ابتدا با محاسبه پیوت پوینت به روش استاندارد تعیین میشوند.
سپس بازه روز گذشته در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب میشود. اغلب معاملهگران از سطوح اصلاحی 38.2% اندیکاتور کاماریلا پیووت ، 61.8% و 100% در محاسبات خود استفاده میکنند.
سرانجام ارقام به دست آمده را به پیوت پوینت اضافه یا از آن کم کنید تا به این ترتیب به سطوح پیوت پوینت فیبوناچی دست یابید.
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که سطوح محاسبه شده به روش فیبوناچی (خطهای توپر) چه تفاوتی با سطوح محاسبه شده به روش استاندارد (خطهای نقطهچین) دارند.
منطق پشت سطوح فیبوناچی این است که بسیاری از معاملهگران استفاده از نسبتهای فیبوناچی را دوست دارند. مردم آنها را برای سطوح اصلاحی، میانگینهای متحرک و غیره مورد استفاده قرار میدهند.
حال چرا از آنها در پیوت پوینت نیز استفاده نکنیم؟
به خاطر داشته باشید که هم فیبوناچی و هم سطوح پیوت پوینت برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند. از آنجایی که بسیاری از معاملهگران به این سطوح نگاه میکنند، آنها میتوانند خودتعبیرکننده شوند. شاید پیش خودتان بگویید چقدر تحلیل کردن سخت است چرا اصلا ثبت نام فارکس خودم را کامل کردم. اما نباید اینطور باشد. یادگیری مباحث در ابتدا شما را با چالش مواجه می کند اما پس از مدتی چشم شما تبدیل به قوی ترین اندیکاتور خواهد شد.
کدام روش پیوت پوینت بهترین است؟
واقعیت این است که درست مانند همه گونههای تمام اندیکاتورهایی که تا کنون یاد گرفتهاید، هیچ بهترین روشی وجود ندارد. همه اینها واقعا به این بستگی دارد که چگونه دانش خود در مورد پیوت پوینت را با سایر ابزارهای موجود در جعبه ابزار معاملاتی فارکس خود ترکیب نمایید. اگر هنوز پروسه آموزش فارکس خود را شروع نکرده اید از لینک انتهای مقاله استفاده کنید.تحلیل فاندامنتال را به هیچوجه دست کم نگیرید و از منبع کاملی مثل تقویم اقتصادی فارکس غافل نشوید.
فقط بدانید که اغلب نرمافزارهای معاملاتی که به صورت خودکار محاسبات را انجام میدهند، به طور معمول از روش استاندارد برای محاسبه سطوح پیوت پوینت استفاده میکنند.
اما اکنون که میدانید چگونه محاسبات مربوط به این سطوح را خودتان انجام دهید، میتوانید همه آنها را بررسی نمایید تا ببینید که کدام روش برای شما مناسبتر است.
اندیکاتور کاماریلا پیووت
وبلاگ ترید به مباحث و آموزش های پیرامون بورس و مسائل مربوط به آن میپردازد . اگر شما نیز دانشی در این زمینه دارید ، با عضویت در وبلاگ به جمع نویسندگان ما بپیونید و معلومات خود را به اشتراک بگذراید .
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فارکس بوک و آدرس forexbook.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خطوط حمایت و مقاومتی که تا کنون در مورد آنها بحث کردیم، همه به صورت چشمی و ترسیمی به دست می آمدند. در این درس در مورد خطوطی بحث خواهیم کرد که با استفاده از فرمول های ریاضی محاسبه شده و قدرت و اثرگذاری چشمگیری در رفتار معامله گران و در نتیجه روند قیمت دارند.
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 207
بازدید کل : 186690
تعداد مطالب : 155
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟ | این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط […]
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟ | این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط پیوت را میتوان با کمک اندیکاتورها نیز شناسایی کرد.
پیوت Pivot چیست؟
پیوت Pivot نقاطی کلیدی هستند که در نمودارهای روند تغییرات قیمت مورد ارزیابی قرار می گیرند. در اصل نقاطی که تغییر جهش رخ داده در نمودار را مشخص می کنند، پیوت نام دارند. به سادگی می توان گفت که نقاط با اهمیتی که در نمودارها مسیر تغییر جریان قیمتی را مشخص می کنند، همان پیوتها می باشند. در این قسمت به توضیح درباره انواع پیوت Pivot، کاربرد پیوت، محاسبه و اهمیت محاسباتی آن مطالبی بیان می نماییم.
به نمودار زیر نگاه کنید. اگر دقت کنید در ابتدا نمودار روند قیمتی در حال بالا رفتن است. هر چند در برهه هایی از زمان کاهش محسوسی دیده می شود اما کلیت نمودار در حال بالا رفتن است. شیب خط روند آبی رنگ سمت چپ این مطلب را تصدیق می کند. اما از نقطه ای که ما آن را پیوت Pivot می نامیم، به ناگاه کلیت تغییرات قیمت نزولی می شود که شیب خط روند قرمز رنگ سمت راست با شیب نزولی نشانگر آن است. پس پیوت Pivot همین نقطه راس تغییر روندهای بزرگ است. نقطه تغییر را در نمودار پیدا کنید. این نقاط کلیدی هستند و راهکار اصلی این مقاله می باشند.
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص نقاط پیوت
علاوه بر اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت ، جهت تشخیص نقاط پیوت میتوانید نقاط حمایت و مقاومت گذشته بازار را در تایم فریمهای مختلف بصورت دستی ترسیم کنیم. چنانچه این نقاط ساپورت و رزیستنس با نقاط پیوت بازار طلاقی و همپوشانی پیدا کند احتمال موفقیت در معامله ما دو چندان خواهد بود.
اهمیت و کاربرد پیوت Pivot
در شکل های بالا مشاهده می شود که امواج و نقاط پیوت چگونه در کنار همدیگر قرار گرفته اند و راهکارهای شناسایی آنها نیز مشخص گردیده است. با توجه به مطالب فوق مشخص می شود که اهمیت پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. پیوت Pivot نقطه ای است که با شناسایی آن می توان قله و دره بعدی را پیش بینی کرد و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه ای درازمدت پیاده سازی کرد.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
آشنایی کامل و قدم به قدم با سه نوع دیگر از پیوت پوینت ها
در حالی که به شما پیشنهاد میکنیم که از روش استاندارد محاسبه پیوت پوینت تبعیت کنید، باید بدانید که راههای دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد. در این درس، در مورد این روشهای دیگر صحبت خواهیم کرد و همچنین فرمول محاسبه این سطوح را به شما ارایه خواهیم نمود.
پیوت پوینت وودی ( Woodie )
R2 = پیوت پوینت + سقف - کف
R1 = (2 x پیوت پوینت ) - کف
پیوت پوینت = ( سقف + کف + 2 x قیمت بسته شدن ) / 4
S1 = (2 x پیوت پوینت ) - سقف
S2 = پیوت پوینت - سقف + کف
در فرمولهای بالا، توجه نمایید که محاسبه پیوت پوینت بسیار متفاوت از روش استاندارد است.
همچنین به منظور محاسبه سطوح حمایت و مقاومت مربوطه، از تفاوت بین سقف و کف روز گذشته (که به عنوان بازه نیز شناخته میشود) استفاده خواهید کرد.
در اینجا یک نمودار نمونه داریم که در آن پیوت پوینت وودی بر روی جفت ارز EUR/USD اضافه شده است. پیوت پوینت وودی، سطوح حمایت و سطوح مقاومت با خطهای توپر نمایش داده شدهاند در حالی که خطهای نقطهچین سطوح محاسبه شده با استفاده از روش استاندارد را نشان میدهند.
از آنجاییکه آنها دارای فرمولهای متفاوتی هستند، سطوح به دست آمده از محاسبات وودی با سطوح حاصله از روش استاندارد بسیار متفاوت میباشند.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند از فرمولهای وودی استفاده کنند زیرا آنها وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبلی میدهند. دیگران فرمولهای استاندارد را ترجیح میدهند زیرا بسیاری از معاملهگران از آنها استفاده میکنند که این امر میتواند آنها را خودتعبیرکننده سازد.
در هر صورت، از آنجاییکه سطح مقاومت میتواند تبدیل به سطح حمایت شود (و برعکس)، اگر تصمیم دارید از فرمولهای وودی استفاده کنید، باید مراقب این سطوح باشید زیرا آنها میتوانند تبدیل به زمینههای مورد علاقه شوند. به هر حال، انتخاب با شماست!
پیوت پوینت کاماریلا ( Camarilla )
R4 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.5000)
R3 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.2500)
R2 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.1666)
R1 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.0833)
پیوت پوینت = ( سقف + کف + قیمت بسته شدن ) / 3
S1 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.0833)
S2 = قیمت اندیکاتور کاماریلا پیووت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.1666)
S3 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.2500)
S4 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.5000)
فرمولهای کاماریلا مشابه با فرمول وودی هستند. آنها نیز از قیمت بسته شدن و بازه روز قبل برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
تنها تفاوت این است که باید 8 سطح اصلی (4 سطح مقاومت و 4 سطح حمایت) را محاسبه کنید و هر یک از این سطوح باید در یک ضریب ضرب شوند.
مفهوم اصلی پیوت پوینت کاماریلا این است که بر اساس این ایده بنا شدهاند که قیمت تمایلی طبیعی برای بازگشتن به میانه (آشنا به نظر میرسد؟) یا در این مورد به قیمت بسته شدن روز قبل دارد.
روش کار این است که هنگامی که قیمت به سومین سطح حمایت یا مقاومت میرسد، بخرید یا بفروشید. با این حال، در صورتیکه قیمت سطح S4 یا R4 را قطع کرد، به این معنی خواهد بود که روند روزانه قوی است و زمان آن است که از مزایای آن بهرهمند شوید!
در نمودار زیر ملاحظه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا سطوحی متفاوت (خطهای توپر) در مقایسه با سطوح روش استاندارد (خطهای نقطهچین) ارائه میدهد!
همانطور که در نمودار بالا میتوانید ببینید، اهمیت بیشتری به قیمت بسته شدن به عنوان مخالف پیوت پوینت داده شده است. به خاطر همین، این امکان وجود دارد که سطوح مقاومت بتوانند زیر پیوت پوینت باشند یا سطوح حمایت بتوانند بالای آن باشند.
ببینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت بالای پیوت پوینت کاماریلا هستند.
پیوت پوینت فیبوناچی ( Fibonacci )
R3 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x 1.000)
R2 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x .618)
R1 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x .382)
پیوت پوینت = ( سقف + کف + قیمت بسته شدن ) / 3
S1 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x .382)
S2 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x .618)
S3 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x 1.000)
سطوح پیوت پوینت فیبوناچی ابتدا با محاسبه پیوت پوینت به روش استاندارد تعیین میشوند.
سپس بازه روز گذشته در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب میشود. اغلب معاملهگران از سطوح اصلاحی 38.2% ، 61.8% و 100% در محاسبات خود استفاده میکنند.
سرانجام ارقام به دست آمده را به پیوت پوینت اضافه یا از آن کم کنید تا به این ترتیب به سطوح پیوت پوینت فیبوناچی دست یابید.
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که سطوح محاسبه شده به روش فیبوناچی (خطهای توپر) چه تفاوتی با سطوح محاسبه شده به روش استاندارد (خطهای نقطهچین) دارند.
منطق پشت سطوح فیبوناچی این است که بسیاری از معاملهگران استفاده از نسبتهای فیبوناچی را دوست دارند. مردم آنها را برای سطوح اصلاحی، میانگینهای متحرک و غیره مورد استفاده قرار میدهند.
حال چرا از آنها در پیوت پوینت نیز استفاده نکنیم؟
به خاطر داشته باشید که هم فیبوناچی و هم سطوح پیوت پوینت برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند. از آنجایی که بسیاری از معاملهگران به این سطوح نگاه میکنند، آنها میتوانند خودتعبیرکننده شوند. شاید پیش خودتان بگویید چقدر تحلیل کردن سخت است چرا اصلا ثبت نام فارکس خودم را کامل کردم. اما نباید اینطور باشد. یادگیری مباحث در ابتدا شما را با چالش مواجه می کند اما پس از مدتی چشم شما تبدیل به قوی ترین اندیکاتور خواهد شد.
کدام روش پیوت پوینت بهترین است؟
واقعیت این است که درست مانند همه گونههای تمام اندیکاتورهایی که تا کنون یاد گرفتهاید، هیچ بهترین روشی وجود ندارد. همه اینها واقعا به این بستگی دارد که چگونه دانش خود در مورد پیوت پوینت را با سایر ابزارهای موجود در جعبه ابزار معاملاتی فارکس خود ترکیب نمایید. اگر هنوز پروسه آموزش فارکس خود را شروع نکرده اید از لینک انتهای مقاله استفاده کنید.تحلیل فاندامنتال را به هیچوجه دست کم نگیرید و از منبع کاملی مثل تقویم اقتصادی فارکس غافل نشوید.
فقط بدانید که اغلب نرمافزارهای معاملاتی که به صورت خودکار محاسبات را انجام میدهند، به طور معمول از روش استاندارد برای محاسبه سطوح پیوت پوینت استفاده میکنند.
اما اکنون که میدانید چگونه محاسبات مربوط به این سطوح را خودتان انجام دهید، میتوانید همه آنها را بررسی نمایید تا ببینید که کدام روش برای شما مناسبتر است.
اندیکاتور کاماریلا پیووت
برای اطلاع از تخفیف دوره ها ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
حساب دیسکورد ایپ کوین هک و 360,000 دلار NFT به سرقت رفت
شبکه سولانا برای ساعاتی متوقف شد!
میرور پروتکل، مجددا هک شد
رئیس بانک مرکزی: رمزریال تا شهریور عملیاتی می شود.
فروش جایزه یورو ویژن 2022 به ارزش 500 اتریوم
آیا ریزش قیمت لونا 2 در راه است؟
افتتاح اولین ساختمان کریپتو در جهان با مزرعه استخراج بیت کوین در آرژانتین
تیم دریپر: زنان بازار صعودی بعدی بیت کوین را هدایت خواهند کرد
رصد حساب های بانکی جهت مبارزه با پولشویی
ارز دیجیتال ملی آمریکا ممکن است 5 سال طول بکشد
الگوی سه حمله (Three Drives Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک پنج صفر (0 – 5 Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی سایفر (Cypher Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی کوسه (Shark Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی پروانه (Butterfly Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Harmonic Pattern) چیست؟
الگوی هارمونیک خفاش (Bat Harmonic Pattern) چیست؟
الگوهای هارمونیک ABCD (AB=CD) ایده آل و جایگزین چیست؟
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟
پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت چیست؟ در تحلیل تکنیکال، یکی از مهم ترین ابزارهای بررسی وضعیت گذشته و حال حاضر قیمت، پیوت است. به بیان ساده؛ نقاط چرخش قیمت در نمودار را پیوت می گویند که بر اساس ماهیت به دو دسته قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار به دو دسته ماژور و مینور تقسیم می شوند.
یکی از اهداف مهم تحلیل تکنیکال، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. درست است که تعیین دقیق نقاط کف و سقف قیمتی (نقاط بازگشتی قیمت) عملا ممکن نیست ولی بعضی از ابزارها در این زمینه کمک کننده هستند. در ادامه به معرفی و شرح انواع پیوت ها می پردازیم.
انواع پیوت ها
1- پیوت های قیمتی
در تعریف کلاسیک: اگر بازار در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت کند، به نقطه ای که روند تغییر نموده است؛ پیوت قیمتی می گویند.
امروزه تعریف پیوت به این صورت بیان می شود: ” اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، در جهت مخالف با همان شرایط حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشتی قابل اطمینان خواهیم داشت ” نحوه تشخیص پیوت های قیمتی به صورت بصری بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی اندیکاتور کاماریلا پیووت خواهد و بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی می توانید از آن ها استفاده نمایید.
2- پیوت های محاسباتی
این نوع از پیوت ها بر اساس داده های قیمتی (OHLC) یک کندل و با استفاده از فرمول های ریاضی محاسبه می شوند. خروجی این محاسبات، چند عدد است که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می شود. این پیوت ها بر اساس تایم فریم و داده های قیمتی مورد استفاده تا مدت زمان مشخصی معتبر هستند و با تشکیل کندل های جدید، آپدیت می شوند. به عنوان مثال پیوت های نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدتی کاربرد ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی دارند که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم ترین آنها هستند.
انواع پیوت محاسباتی
لازم به ذکر است که پلتفرم های رسم نمودار همچون تریدینگ ویو، پیوت پوینت های استاندارد را محاسبه می کنند. در محاسبه پیوت پوینت های محاسباتی و خطوط حمایتی و مقاومتی آن از داده های قیمتی جلسه معاملاتی قبلی استفاده می شود. در واقع High و Low به ترتیب بالاترین و پایین ترین قیمت جلسه محاسباتی قبلی است و Open و Close به ترتیب قیمت باز شدن و بسته شدن کندل قبلی است.
از آنجا که بازارهای مالی جهانی، بازارهای 24 ساعته هستند، بیشتر تریدرها پیوت پوینت ها را به صورت روزانه محاسبه می کنند. پلتفرم های رسم نمودار همچون تریدینگ ویو، علاوه بر محاسبه پیوت پوینت ها و سطوح حمایتی و مقاومتی آن، عموما ما بین هر دو سطح نیز یک منطقه میانی را محاسبه می کنند که معامله گران اسکالپ از این مناطق برای تعیین حد سود و ضرر خود استفاده می کنند.
الف) پیوت پوینت استاندارد (Standard Pivot Point)
در پیوت پوینت استاندارد سه سطح حمایتی و سه سطح مقاومتی تعیین می شود.
Standard Pivot Point (PP) = (High + Low + Close)/3
First Resistance (R1) = (2 x PP) – Low
First Support (S1) = (2 x PP) – High
Second Resistance (R2) = PP + (High – Low)
Second Support (S2) = PP – (High – Low)
Third Resistance (R3) = High + 2(PP – Low)
Third Support (S3) = Low – 2(High – PP)
نحوه انجام معامله با پیوت ها:
چنانچه در انجام معاملات روزانه به شاخصی برای تصمیم گیری نیاز داشته باشیم، می توانیم از پیوت ها استفاده کنیم. ویژگی پیوت این است که نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان می دهد، بنابراین می توانیم از آن برای تشخیص روند استفاده کنیم:
- انجام معامله در زمان رد شدن از پیوت
برای انجام معامله در این حالت باید حد ضرری مشخص کنیم که پایین تر از پیوت است و قیمت هدف را در سطح بالاتر قرار دهیم.
برای انجام معامله در حین روند، باز هم می توانیم از محاسبات پیوت پوینت استفاده کنیم. فرض کنید می خواهیم در سطح مقاومت 2 معامله کنیم. در این صورت باید مقاومت سطح 1 و سطح 3 به ترتیب حد ضرر و حد سود ما باشند.
به بیان دیگر، اگر قیمت بالاتر از پیوت پوینت (PP) بود، به معنی آن است که روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت (قیمت کمتر از PP) اقدام به فروش نماییم.
روش جایگزین محاسبه پیوت
فرمول دیگری برای محاسبه پیوت وجود دارد که درآن قیمت باز شدن امروز بازار نیز لحاظ می شود. باقی محاسبات مانند قبل است.
Standard Pivot Point (PP) = (High + Low + Close + Today Open)/4
ب) پیوت پوینت کاماریلا (Camarilla Pivot Point)
در پیوت پوینت کاماریلا چهار سطح حمایتی و چهار سطح مقاومتی تعیین می شود.
Camarilla Pivot Point (PP) = (High+Low+Close)/3
First Resistance (R1) = Close + ((High-Low) x 1.0833)
First Support (S1) = Close – ((High-Low) x 1.0833)
Second Resistance (R2) = Close + ((High-Low) x 1.1666)
Second Support (S2) = Close – ((High-Low) x 1.1666)
Third Resistance (R3) = Close + ((High-Low) x 1.2500)
Third Support (S3) = Close – ((High-Low) x 1.2500)
Fourth Resistance (R4) = Close + ((High-Low) x 1.5000)
Fourth Support (S4) = Close – ((High-Low) x 1.5000)
ج) پیوت پوینت وودی (Woodie Pivot Point)
در پیوت پوینت وودی دو سطح حمایتی و دو سطح مقاومتی تعیین می شود.
Woodie Pivot Point (PP) = (High+Low+2Close)/4
First Resistance (R1) = (2 x PP) – Low
First Support (S1) = (2 x PP) – High
Second Resistance (R2) = PP + (High – Low)
Second Support (S2) = PP – (High – Low)
د) پیوت پوینت فیبوناچی (Fibonacci Pivot Point)
در پیوت پوینت فیبوناچی سه سطح حمایتی و سه سطح مقاومتی تعیین می شود.
Fibonacci Pivot Point (PP) = (High+Low+Close)/3
First Resistance (R1) = PP + ((High – Low) x 0.382)
First Support (S1) = PP – ((High – Low) x 0.382)
Second Resistance (R2) = PP + ((High – Low) x 0.618)
Second Support (S2) = PP – ((High – Low) x 0.618)
Third Resistance (R3) = PP + ((High – Low) x 1.000)
Third Support (S3) = PP – ((High – Low) x 1.000)
3- پیوت های ماژور
با مشاهده نمودار قیمت یک دارایی می توان کف و سقف هایی را مشاهده کرد که موجب وقوع حرکات قوی در جهت مخالف شده اند. به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردار هستند و تحلیل گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی باید از این پیوت ها استفاده کنند.
4- پیوت های مینور
به پیوت هایی که نهایتا منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می شوند، پیوت های مینور می گویند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم گیر ندارند، بیشتر در تایم فریم های پایین قابل مشاهده اند. الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر پیوت های مینور از اعتبار چندانی برخوردار نیستد. توصیه می شود، معامله گران برای کاهش درصد خطای تحلیل، به تایم فریم های بالاتر مراجعه نمایند.
چگونه پیوت های ماژور و مینور را از یکدیگر تشخیص دهیم؟
تشخیص آنها به صورت بصری و بر اساس مقایسه میزان قدرت حرکت بعدی قیمت در این سطوح امکان پذیر است. روشی مبتنی بر ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مک دی نیز وجود دارد که به شرح زیر است:
- تغییر فاز اندیکاتور مک دی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38 درصد موج قبلی
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار دو ویژگی بالا را داشته باشند، به احتمال زیاد با یک پیوت ماژور روبه رو هستیم.
محدودیت پیوت چیست؟
نقاط پیوت بر اساس فرمول های ساده ای محاسبه می شود. هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت ها حول نقطه پیوت نوسان کنند. به همین دلیل بهتر است برای دستیابی به نتیجه مطلوب تر، از ترکیب پیوت با اندیکاتورهایی مثل مک دی، RSI، میانگین متحرک و حتی الگوهای کندل استیک استفاده نمود.
دیدگاه شما