8 استراتژی معاملاتی موفق در بازار بورس
بازار بورس همواره دارای افت و خیزهای فراوانی است که این نوسانات به واسطهی تاثیرپذیری بالای این بازار از عوامل اقتصادی و سیاسی کشور است. به همین سبب، چنانچه بدون شناخت کافی از ماهیت این بازار و نداشتن چارچوبی منظم در معاملات به این عرصه قدم بگذارید، بی شک محتمل ضررهای سنگین خواهید شد. بنابراین، اتخاذ یک استراتژی ثابت در معاملات امری ضروری است و داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق به شما در کسب سود مطمئن و کم ریسک کمک میکند.
تفاوتی ندارد که نگاه شما به بازار کوتاهمدت است یا بلندمدت، همواره میبایست برای استراتژی معاملات روند معاملات خود استراتژی مناسب داشته باشید. اما به واقع چرا داشتن برنامهای از پیش تعیین شده برای انجام معاملات ضروری است؟ چرا میبایست به اجرای استراتژی معاملاتی پایبند بود و تحت هیچ شرایطی آن را نادیده نگرفت؟
پاسخ همه این سوالات در یک کلمه خلاصه میشود، «ریسکگریزی». احتمال ضرر کردن، همواره عاملی بازدارنده برای ورود معاملهگران به یک معامله بودهاست؛ با داشتن استراتژی مشخص در معامله این ممکن به حداقل میرسد و معاملهگر میتواند سرمایهی خود را به درستی مدیریت کند.
استراتژی معاملاتی چیست؟
داشتن طرحی برای معاملات یا همان استراتژی معاملاتی، مجموعهای از اصول و قواعدی است که معاملهگر پیش از انجام هر گونه معامله در بورس، آنها را با توجه به روحیات و انتظارات خود از بازار تعیین میکند و به رفتار او در هنگام معامله نظارت میکند.
به عنوان مثال در هنگام خرید معاملهگر میتواند با به کارگیری استراتژی ورود پلکانی که یکی از ابتداییترین و در عین حال کاربردیترین استراتژیهای معاملاتی است بر احساس ترس خود در هنگام ورود به یک معامله غلبه کند. بدین صورت که معاملهگر سرمایهی خود را به چند قسمت تقسیم میکند و در محدودهی جذاب قیمتی (سطوح حمایت)، در هر مرحله از کاهش قیمت اقدام به خرید نماید تا بدین وسیله، ضمن کاهش میانگین قیمت خرید خود (قیمت سر به سر) در صورت کاهش بیشتر قیمت، در صورت برگشت قیمت در اولین فرصت ممکن نیز وارد سود شود.
9 استراتژی سرمایهگذاری موفق در بازار سرمایه
تعیین یک استراتژی معاملاتی در وهلهی اول ممکن است کاری ساده به نظر بیاید، اما با شروع یک معامله و در صورت پیشبینی اشتباه روند قیمت، معاملهگر دچار اضطراب و سردرگمی در تصمیمگیری میشود و ممکن است متحمل ضرر گردد، که از نداشتن استراتژی قبل از معامله ناشی میشود.
در ادامه به معرفی 9 استراتژی معاملاتی برتر در بین معاملهگران حرفهای در دنیا خواهیم پرداخت.
1. سرمایهگذاری در سهام رشدی
سرمایهگذاری در سهام رشدی در حقیقت نوعی استراتژی معاملاتی است که تمرکز آن بر سهام شرکتهایی است که پیشبینی میشود، روند رشد و سودآوری آنها در آینده تداوم داشته باشد. این گونه شرکتها به جای تقسیم سود نقدی بین سهامداران و همچنین استفاده از تسهیلات جهت تامین نقدینگی لازم برای توسعه طرحها و زیرساختهای خود، استراتژی معاملات روند سود انباشته و مازاد سالیانه خود را دوباره به چرخهی سرمایهگذاری باز میگردانند تا از این طریق افزایش تولید و به تبع آن فروش بیشتر را محقق سازند. این نوع از استراتژی معاملاتی بر پایهی تحلیلهای بنیادین استوار است که در ترکیب با تحلیلهای تکنیکالی به ورود و خروج در نقاط استراتژی معاملات روند مناسب قیمتی کمک میکند.
2. سرمایهگذاری درآمدی
سرمایهگذاری درآمدی، تشکیل پرتفویی از اوراق بهادار با کمترین ریسک، سود مشخص و تضمین شده است. این نوع استراتژی مناسب افرادی است که وقت یا مهارت کافی را برای فعالیت در بورس ندارند و تمایل به کسب سود بیش از سود بانکی را دارند. از جمله اوراق بهاداری که در این دسته قرار میگیرند میتوان به واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری و اوراق قرضه اشاره کرد که حداقل سود سالانه را با کمترین ریسک ممکن محقق میسازند. در این استراتژی، علیرغم وضعیت نامساعد بازار نیز، سودی تضمین شده و به صورت روزشمار به سهامداران پرداخت میشود.
3. سرمایهگذاری در سهام ارزشی
سرمایهگذاری در سهام ارزشی نوعی از استراتژی سرمایهگذاری است که در آن سهامی برای خرید انتخاب میشوند که پایین تر از ارزش ذاتیشان در بازار معامله میشوند و مستعد رشد میباشند. این استراتژی مرسومترین استراتژی معاملاتی در بورس است که در آن معاملهگران پس از اعلام پیشبینی سود شرکتها (EPS) و تقسیم قیمت هر سهم بر مقدار سود اعلامی، از ارزندگی سهام شرکتها در آینده آگاه میشوند و اقدام به خرید سهم و نگهداری آن تا رسیدن به قیمت مناسب برای فروش میکنند.
4. فروش استقراضی
از فروش استقراضی با عنوان فروش تعهدی نیز یاد میشود. این نوع استراتژی در حقیقت کسب سود از روند نزولی بازار است و به معنای قرض گرفتن اوراق بهادار از کارگزاری یا مالک اوراق و فروش آنها با پیشبینی کاهش قیمت در آینده است و پس از محقق شدن پیشبینی، خرید دوباره آن اوراق از بازار و بازگرداندن آنها به مالک است. در این شیوهی معاملاتی در صورت پیشبینی اشتباه روند نزولی و افزایش قیمت، ضرر متوجه معاملهگر خواهد شد. در این استراتژی، معاملهگر میبایست به تحلیلهای تکنیکال مسلط باشد و از قواعد خاص آن مانند بلوکه شدن مقداری از سرمایه به عنوان وجه تضمین و کارمزدها و شرایط تسویه با مالک و کارگزاری آگاهی کامل داشته استراتژی معاملات روند باشد.
5. سرمایهگذاری مومنتوم
سرمایهگذاری مبتنی بر استراتژی مومنتوم، سرمایهگذاری در جهت روند است و معاملهگران که از این استراتژی استفاده میکنند، معتقدند که روند حرکت قیمت در جهت صعود یا نزول در بازههای زمانی خاصی ثابت میماند و میتوان تا زمان تغییر روند بازار، حداکثر سود ممکن را از آن برد. این استراتژی همواره به تحلیل تکنیکال معروف بودهاست و تکنیکالیستها از آن استفاده میکردند اما در حال حاضر معاملهگران فاندامنتالی (بنیادی)نیز با توجه به انتظارات خود از آن بهره میگیرند، زیرا این دو تحلیل مکمل یکدیگر هستند و احتمال موفقیت در معامله را افزایش میدهند.
6. نوسانگیری
نوسانگیری استراتژی معاملاتی دیگری است که فرد معاملهگر به سادگی با روند بازار حرکت و اقدام به خرید و فروش میکند. علاقهمندان به این شیوه، هنگام افزایش قیمتها اقدام به خرید و با کاهش آن، به سرعت با تمام سرمایه از بازار خارج میشوند. در این استراتژی هدف یک معامله گر موفق پیشبینی قیمت بازار نیست، بلکه رصد بازار است؛ بدین معنی که معاملهگر برای افزایش قیمت سهم در آینده سهمی را خرید نمیکند بلکه با مثبت و منفی شدن قیمتها، خرید و فروش میکند. البته نوسانگیر برای کار خود از فرمولها و فاکتورهای ریاضی خاصی برای تعیین حرکت سهام استفاده میکند که میتوانید با خواندن مقاله کسب سود با نوسانگیری با آن آشنا شوید.
7. استراتژی شکاف قیمت یا گپ
بهره گرفتن از استراتژی شکاف قیمتی یا گپ زمانی کارایی دارد که قیمت پایانی سهمی با قیمت آخرین معامله آن در روز معاملاتی فاصله داشته باشد. در این شرایط، معاملهگر در زمان پیش گشایش بازار در روز بعد سهم را رصد میکند تا قیمت بازگشایی مشخص شود. سپس به محض بالا رفتن قیمت از قیمت پیشگشایش، اقدام به خرید میکند و تا سقف دامنهی مجاز قیمت اقدام به فروش نمیکند.
8. استراتژی مبتنی بر الگوی پرچم
الگوی پرچم الهام گرفته شده از الگوی کانال است. پرچم صعودی یا نزولی همانند سایر الگوهای نموداری در انتهای یک حرکت صعودی یا نزولی شکل میگیرد و در این شرایط بازار وارد فاز اصلاحی شدهاست. الگوی پرچم الگویی ادامه دهنده است. بدین معنی که بعد از شکست الگو، بازار به روند قبلی خود برمیگردد و آن را ادامه میدهد. الگوی پرچم در واقع نشان استراتژی معاملات روند دهنده دوره بلاتکلیفی در بازار است، جایی که در آن خریداران و فروشندگان در حال مبارزه برای به دست گرفتن بازار هستند. معاملهگران در این استراتژی پس شکست الگو وارد معامله میشوند و تا انتهای تارگت که به وسیلهی میله پرچم تعیین میشود، از بازار خارج نمیشوند.
سخن پایانی
با توجه به مطالبی که گفته شد، امیدواریم به اهمیت تعیین استراتژی در بازار سهام آگاهی پیدا کرده باشید و بتوانید با در نظر گرفتن انتظارت خود از این بازار به تعیین یک استراتژی معاملاتی موفق دست یابید تا به وسیلهی آن از انجام رفتارهای هیجانی که نوسانات بازار نشات میگیرد، بر حذر باشید. همانطور که گفته شد شناخت درست و استفاده صحیح از ابزارهای مختلف مانند انواع تحلیلهای تکنیکال بیش از هر چیز دیگری در تعیین استراتژی معاملاتی موفق نقشی مهم و حیاتی ایفا میکند.
اصول پایه طراحی استراتژی معامله در بازار فارکس
مجله افیکس کار: یکی از مهم ترین موضوعات در زمینه تجارت موفق در بازار فارکس، داشتن یک استراتژی معامله می باشد. در اینترنت، شما می توانید استراتژی های زیادی مانند فیبوناچی، بریک آوت و غیره را ببینید. اما نمی توانید در بازار فارکس با این استراتژی ها پول کسب کنید. برای داشتن بهترین استراتژی تجاری، باید روحیه، اهداف، برنامه و رویای خود را در نظر بگیریم.
بعد از تعیین اهداف خود در بازار فارکس، گام بعدی درک این مساله است که هیچ قانون و استراتژی ثابتی در بازار فارکس وجود ندارد. همه چیز متغیر است، همه چیز در حال حرکت است، هیچ معجزه یا استراتژی وجود ندارد که بتواند به شما کمک کند یک میلیونر بشوید.
بازار فارکس یک بازار با بیش از ۵ تریلیون دلار حجم روزانه است. ما باید مانند یک متخصص در این بازار رفتار کنیم و مهارت ها و استراتژی خود را برای تجارت فارکس بهبود بخشیم.
بهترین شاخص تحلیل تکنیکال برای استراتژی شما
تحلیل تکنیکال فارکس پر از شاخص ها، الگو ها و دیگر ابزار های مفید برای تحلیل بازار فارکس می باشد. بهترین راه برای استفاده از تحلیل تکنیکال یافتن روندها است. بدون روند، ما نمی توانیم هیچ کاری انجام دهیم، باید روند را مشخص کنیم. روند صعودی، روند نزولی، محدوده. مفید ترین استراتژی تجاری استراتژی روند است.
شما یک روند صعودی را در یک دارایی پیدا می کنید. آن را می خرید و سود زیادی بهتان می دهد. بعد این روند رو به کاهش است. شما یک دارایی دارای روند نزولی را پیدا می کنید. آن را می فروشید و مثل یک گنج می شود.
چگونه روند ها را پیدا کنیم؟ رایج ترین شاخص ها برای یافتن روند ها میانگین متحرک است. میانگین متحرک 50 و 100 روزه به طور متوسط توسط بهترین معامله گران حرفهای مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر میانگین متحرک، شما می توانید از شاخص الیگیتور، نوارهای بولینگر ، ایچیموکو و … استفاده کنید.
بیایید درباره مراحل استراتژی معاملات روند طراحی استراتژی معامله در فارکس اطلاعات کسب کنیم:
اول: الگوهای بازار را تشخیص دهید
هر بار که به چارت یا نمودار قیمتی بازار نگاه میکنیم، میتوانیم سناریوها و الگوهای مختلف بازار را تشخیص دهیم. مهم نیست که کدام تایم فریم باشد، تمامی بازارها رفتارهای مشابهی را در طول زمان به نمایش میگذارند.
برای مثال بازار وارد فاز کف یا اوج سازی میشود و در یک محدودهای نوسان میکند. سپس از این محدوده خارج میشود و اصطلاحاً شکست روی میدهد. سپس بازار در قالب پولبک به سطح شکسته شده برخورد میکند و سیگنال ورود به معامله صادر میشود.
شاید تصور کنید که این صرفاً یک تئوری است. اما در واقعیت هم همین اتفاق میافتد. کافی است یک نمودار یا چارتی را باز کنید و از دید تکنیکال به آن نگاه کنید. خیلی زود متوجه خواهید شد که تمام مراحل و الگوهای بازار را میتوانید تشخیص دهید.
الگوی اصلی بازار
روند: ابتدا روند بازار نزولی است. یعنی قیمت به تدریج پایین می آید.
فاز خنثی/ تجمع (Accumulation): در این قسمت روند اصلی بازار متوقف و بازار وارد دامنه محدود نوسانی شده است. در این مرحله به قطعیت نمی توان گفت که روند اصلی بازار به پایان رسیده است. معمولا در این مرحله فروشندگان توان پایین کشیدن بازار را ندارند و در عین حال بسیاری از فروشندگان در حال تثبیت سود و خروج هستند. همزمان با خروج فروشندگان هم خریداران در حال ورود به بازار هستند و اصطلاحا خریداران در حال تجمع در بازار هستند.
شکست جعلی: این مرحله یک شکست جعلی را نشان می دهد. بدین ترتیب در نمودار فوق، در انتهای روند نزولی، بازار وارد فاز خنثی شده و سپس یک شکست جعلی روی داده است. از این رو می توان گفت که روند نزولی به پایان رسیده است.
شروع روند جدید: بازار بعد از ثبت شکست جعلی به درون فاز خنثی بازگشته است. در ادامه قیمت سقف فاز خنثی را شکسته و روند صعودی جدید به راه انداخته است.
فاز خنثی/توزیع (Distribution): طبق تصویر بالا، سرعت روند صعودی کاهش یافته و در ادامه بازار وارد فاز خنثی شده است. در این مرحله، خریدارانی که در طول روند صعودی وارد بازار شده بودند، از بازار خارج می شوند و بازار آماده روند جدید می شوند.
شکست جعلی: در این مرحله نیز، بازار به بالای سقف فاز خنثی عبور می کند و یک شکست جعلی دیگر یا اوج قیمتی جدید ثبت می کند. در ادامه بازار به فاز خنثی باز می گردد و بعد از شکست کف فاز خنثی حرکت نزولی به راه می اندازد.
دوم: ابزار و اندیکاتور مناسب برای تشخیص الگوی بازار
الگوی بازار | ابزار و اندیکاتور مناسب |
کف سازی و اوج سازی (فاز خنثی) | حمایت/مقاومت و اسیلاتورها |
شکست | حمایت/مقاومت ، اندیکاتورهای مومنتومی |
پولبک | حمایت/مقاومت ،میانگین متحرک،خطوط روند |
شروع روند | اندیکاتورهای مومنتومی،میانگین متحرک،خطوط روند |
فاز خنثی یا بدون روند | حمایت/مقاومت ، اسیلاتورها،خطوط روند |
پایان روند | اندیکاتورهای مومنتومی،میانگین متحرک،خطوط روند |
اوج یا کف بازار | اسیلاتورها،خطوط روند،الگوهای نموداری |
بازگشت یا تغییر روند | حمایت/مقاومت،میانگین متحرک،خطوط روند |
اشتباه رایج تریدرهای تازه کار:
یکی از اشتباهات بزرگ معامله گران تازهکار این است که یک یا چند اندیکاتور تکنیکال را انتخاب میکنند و در تمامی چارتها از آن استفاده میکنند و هیچ توجهی هم به فاز یا چرخهای که بازار در آن قرار دارد، نمیکنند. شما باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنید که کار با آنها را به خوبی بلد هستید و میدانید که برای کدام چرخه بازار مناسب هستند.
به طور مثال، اندیکاتور میانگین متحرک بهترین اندیکاتور برای دورههای روند دار بازار است و اگر بازار بدون روند باشد یا وارد فاز خنثی شود، اندیکاتور میانگین متحرک هم کارایی خود را از دست خواهد داد.
در واقع اندیکاتورهای مومنتومی تنها در دورههایی که بازار روند دارد به کار میآیند. پس اگر بازار در فاز اصلاح یا پولبک باشد، اندیکاتور میانگین متحرک هم ارزیابی غلطی از بازار ارائه خواهد کرد.
بر همین اساس باید در انتخاب ابزار و اندیکاتور سعی کنید اول اندیکاتورها و چرخههای بازار را خوب بشناسید و سپس بر اساس وضعیت بازار، اندیکاتور مناسب را انتخاب کنید. اگر میخواهید در این حرفه موفق شوید، باید در مهارتهایی که لازم است به درجه استادی برسید.
سوم: انتخاب تایم فریم مناسب
وقتیکه میخواهید با الگوهای خاص بازار معامله کنید، میتوانید این الگوها را در انواع مختلف تایم فریمها پیدا کنید. مهم نیست که در کدام تایم فریم الگویی را تشخیص دهید، تئوریهای تکنیکال در تمام تایم فریمها کارایی دارند.
با این حال باید توجه داشته باشید که هیچ تایم فریم خوبی در بازار وجود ندارد. یعنی نمیتوان گفت که تایم فریم مثلاً چهارساعته بهترین تایم فریم است. شما باید تایم فریمی را انتخاب کنید که با سبک ترید شما همخوانی دارد.
اگر سبک معاملاتی شما به گونهای است که دوست دارید با نوسانات بیشتری از بازار درگیر شوید، میتوانید از تایم فریمهای کوتاهتر استفاده کنید. اما اگر یک استراتژیست هستید و صبوری بخشی از شخصیت شماست، میتوانید از تایم فریمهای بالاتر استفاده کنید.
چهارم: نتیجه گیری
وقتی مشخص شد در کدام تایم فریم و با کدام ابزار و در کدام چرخه از بازار معامله خواهید کرد، زمان آن رسیده که همه چیز را جمعبندی کنید. با این حال این پایان کار نیست.
شما باید قوانین ورود و خروج و مدیریت سرمایه و معامله را هم به استراتژی اضافه کنید. بدون این قوانین، استراتژی شما ناقص خواهد بود. قوانین مربوط به ورود به معامله، تعیین حد سود و حد ضرر، خروج از معامله و مدیریت سرمایه را تعریف کنید. نباید این قوانین را زیر پا بگذارید. با تعریف این قوانین کار طراحی استراتژی معاملاتی هم تمام شده و شما میتوانید استراتژی را تست کنید.
چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم
به گزارش سرمایه نگر ، هر کسب و کاری نیازمند برنامهریزی است و برای موفقیت در آن استراتژی معاملات روند باید هدفگذاری کرد. برای سرمایهگذاری در بازار سهام، سهامداران باید استراتژی معاملاتی خود با بچینند تا بتوانند به موفقیت بیشتر دست یابند و معاملاتی سودآور انجام دهند.
طراحی استراتژی معاملاتی کار آسانی نیست و نیازمند شناخت کامل بازار و قدرت تحلیل بالا است. حال سوال این است که چگونه استراتژی معاملاتی استراتژی معاملات روند خود را بسازیم؟
هر شخصی میتواند سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشد و لزومی ندارد همه از یک روش پیروی کنند. نداشتن یک سیستم معاملاتی همانند این است کسی که شنا کردن بلد نیست، در آب عمیق شیرجه بزند! بنابراین، در بازارهای مالی برای این که بتوانیم دارایی خود را حفظ کنیم و به دور از هیجانات بازار، بر میزان آن بیافزاییم، نیازمند یک استراتژی معاملاتی صحیح و مدون هستیم.
طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی مراحل مختلفی دارد؛
گام اول: برای معاملات خود بازه زمانی انتخاب کنید
اولین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. برخی از معاملهگران بازه زمانی کوتاه مدت را انتخاب میکنند و برخی دیگر با دید میان مدت یا بلند مدت در بازار فعالیت میکنند. پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایهگذار است.
گام دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید
تشخیص شروع یک روند صعودی یا نزولی استراتژی معاملات روند کار آسانی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم. این امر بیش از هر چیز از تجربه سهامدار نشات میگیرد و بهتر است روند غالب در بازار را تشحیص دهیم. به عبارتی، در روند صعودی شاهد سقفها و کفهای بالاتر و در استراتژی معاملات روند روند نزولی شاهد سقفها و کفهای پایینتر هستیم.
البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم اما؛ با تایید روند، سرمایهگذار میتواند با خیال راحتتری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.
گام سوم: نسبت ریسک به بازدهی خود را تعیین کنید
همانطور که در گزارش قبلی اشاره شد، هر سرمایهگذار باید حد سود و حد زیان برای معاملات خود تعیین کند. در بحث طراحی سیستمهای معاملاتی نیز باید تعیین کنیم که در یک معامله حاضر هستیم چه میزان ریسک را قبول کنیم؟!
حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایهگذاری یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درست را اتخاذ کند.
گام چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید
در این مرحله باید تعیین کنیم که حاضریم چه میزان از سرمایه خود را برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید یکجا باشد یا به صورت پلهای.
نکته مهم در خرید پلهای در نظر گرفتن پتانسیل سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیانگریزی موجود در سرمایهگذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید میشود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایهگذار هم حساسیت بیمورد داشته باشد.
گام پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید
بعد از اینکه چهار مرحله ذکر شده را انجام دادید، باید محدوده مناسب برای ورود به سهم را بشناسیم. اغلب سهامداران نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین میکنند. البته باید در کنار این ابزار، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندهها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایهگذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.
باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدودههای مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.
گام ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید
مرحله آخر، آزمون استراتژی معاملاتی است. این مرحله، اجرای گام به گام مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی است و هیچ وقت سعی نکنید اصول خود را زیر پا بگذارید. ایردادهای سیستم معاملاتی در طول زمان و با تکرار انجام آن، مشخص میشود و با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن افزایش استراتژی معاملات روند مییابد.
کلام آخر
طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بورس باید برای هر سرمایهگذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه سرمایهگذار عمل کرده و سرمایهگذار نیزبه راحتی قادر به تشخیص موقعیتهای مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.
تفاومت سیستم های معاملاتی و استراتژی معاملاتی
امروز میخواهیم تقاوت سیستم معاملاتی و استراتژی معاملاتی بهتون بگیم
که خیلی موضوع مهمی هست و خیلی از تریدهای تازه کار و شاید حتی حرفهای تفاوت این دو نمیدونن،
حتما این مطلب تا انتها بخونید.
سیستم های معاملاتی به اینگونه هستند که اکثر تریدر ها در گوگل سرچ میکنند، که چه زمان
یک سهامی را بخرند یا در باینری آپشن BUY و برعکس چه زمانی بفروشند یا در باینری آپشن SELL بزنند.
در واقع اینکه با یک جفت ارز یا یک سهام در چارت چیکار کنیم ، سیستم های معاملاتی می گویند.
اما استراتژی معاملاتی خیلی کامل تر هست و جزئیات بیشتری داره ، که شامل، سیستم مدیرت ریسک،
میزان زمانی برای ترید کردن میزارید چقدر باشد ؟، در چه ساعاتی ترید کنید؟،
رواشناسی ترید و در کدام بازر ها ترید کنید ؟ (بازار آمریکا ویا بازار اروپا) و چیزهای دیگر را شامل میشود
هر کسی که سیستم های معاملاتی را یاد بگیرد باید در کنار فاکتور های قبلی که گفتیم قرار بدهد و
استراتژی مناسب را طراحی کند. این استراتژی ها برای شرایط مختلف بازار متفاوت است و نیاز به آموزش دارد،
تا بتوانید یک استراتژی معاملاتی درست طراحی کنید برای شرایطهای مختلف بازار از آن استفاده کنید
استراتژی معاملاتی به شما میگه که چه زمان وارد بازار شید چه زمان خارج شید،
چه تایم فریمی ترید کنید و خیلی چیزهای دیگر را به شما میگه نه سیستم معاملاتی .
موضوع دیگریای که باید بدانید این هست که چه سبک معاملاتی را انتخاب می کنید،
مثلا سیستم های معاملاتی اندیکاتوری یا استراتژی معاملاتی اندیکاتوری.
سبک های اندیکاتوی درواقع روند محور هستند ، روند را به شما نشان میدهند،
اما نمیتونن به خوبی پایان روند را به شما نشان دهند. یعنی اینکه سیستم اندیکاتوری به شما میگه که این روند ادامه دارد یا خیر.
اما سیستم های پرایس اکشن بر خلاف سیستم های اندیکاتوری هستند ، به این صورت که
آخر روند رو به شما نمایش میدهند. به خاطر داشته باشید که سیستم های پرایس اکشنی هم هست که
هم سو با روند حرکت میکنند اما اکثر آن ها انتهای روند رو نشون میدهند ،
همانند واگراییها، واگرایی های انتهای روند را به شما نشان میدهند و شما باید بر خلاف آن ترید کنید. خیلی مهم هست که تفاوت این دو تا سبک را بدونید.
سیستم های معاملاتی حداقل باید دو نکته را به شما نشان دهند:
1- روند کلی بازار به چه شکل است.یعنی اینکه به شما بگه که بازار صعودی هست یا نزولی (حداقل در آن تایم فریمی که هستید روند بازار و بگه )
دومین نکتهای که باید به شما بگه ماشه چکانی هست یعنی اینکه به شما بگه در زمان خاص وارد بازار بشین را ماشه چکانی میگن اینکه به شما بگه اگر و یا حدودا این اتفاق افتاد وارد بشین نداریم سیستم معاملاتی درست، باید زمان دقیق ورود به بازار و به شما بگه. در تحلیل تکنیکال حدود نداریم و این بازار، بازار شکار لحظههای میباشد
نکته دیگری که باید به آن توجه کنید سیستم های معاملاتی تک تایم فریم یا سینگل هستند
که این روش قدیمی هستند.
یعنی برای سیگنال گیری نیاز نیست تایم فریم های بالا یا پایین تری را چک کنید.
اما در سیستم های معاملاتی جدید که مالتی تایم فریم هستند شما باید حداقل 5 تایم فریم رو چک کنید،
تا بتوانید از آن ها سیگنال درست بگیرید.
نکته آخری باید به آن دقت کنید این هست که خیلی از دوست پکیج هایی رو خریداری میکنند،
یک الی دو ساعت هست و در این یک ساعت، دو سیستم معاملاتی را برایشان توضیح میدهند و انتظار دارند،
که با این دو سیستم معاملاتی بتوانند در هر شرایط بازار ترید کنند ! در صورتی که اینگونه نیست خیلی مهم است که به شما،
استراتژی معاملاتی و استراتژی سازی را توضیح دهند که بتوانید استراتژی طراحی کنید و جزئیات بازار را به شما توضیح بدهند.
زمانی که میخواهید پکیج یا دوره ای رو تهیه کنید حتما به سر فصل های اون دوره دقت کنید تا کامل و اصولی باشه و در هر شرایط بازار
شما بتوانید به سود برسید.
در آخر مشاوران تیم پاورآپ ترید در کنار شما هستند تا شما هر مشکل یا سوالی دارید به شما پاسخ دهند.
مراحل ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران
*مهدی افضلیان، مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشید: یکی از الزامات معاملهگری در بازار سرمایه، داشتن یک سیستم معاملاتی مدون، مکتوب و شخصی است. نداشتن یک سیستم معاملاتی مدون و مکتوب در بازار شبیه این است که بدون داشتن مهارت شنا کردن در جای عمیق شنا کنید.
به گزارش نبض بورس، در بازارهای مالی، سرمایهگذار بدون داشتن یک سیستم معاملاتی، قادر به حفظ دارایی خود نیست و هیجان موجود در این بازارها طوری است که ممکن است موجب از دست رفتن کل سرمایه سرمایهگذار شود. سیستم معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معاملهگر نظم داده و مانع ایجاد هر عامل منفی اثرگذار بر روحیه سرمایهگذار میشود و زمینهسازی لازم برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار را برای سرمایهگذار فراهم میکند. در این حالت سرمایهگذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی بوده و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را میداند؛ در ادامه استراتژی معاملات روند با مراحل طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی آشنا میشوید.
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید
نخستین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی به کار رفته در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال بین یک دقیقه تا یک ماه است و انتخاب بازه زمانی مناسب برای هر معاملهگری به تجربه و یا نوع معاملات او بستگی دارد (برخی از معاملهگران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و یا برخی دیگر در بازه زمانی بلند مدت در بازار فعالیت کنند).
به طور مثال تحلیلگری که بر روی نمودارهای هفتگی معامله میکند، اجازه فعالیت در بازه زمانی کوتاه مدت را ندارد و به همین دلیل نیاز نیست که روزانه در سایتهای بورسی به دنبال بررسی قیمت سهم، خواندن اخبار و اظهار نظرهای دیگر سرمایهگذاران در مورد سهم باشد.
پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایهگذاران است.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید
به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم؛ البته در بحث امواج الیوت و شمارش موجها میتوان انتهای موج ۵ را همراه با مشاهده واگراییها، به عنوان شروع روند در نظر گرفت، ولی ممکن است با خطاهایی همراه باشد. پس بهتر است با همان شرایط رایج، شروع روند در بازار را تشحیص دهیم (در روند صعودی شاهد سقفها و کفهای بالاتر و در روند نزولی شاهد سقفها و کفهای پایینتر هستیم). در کل دیدگاه معاملهگران مبنی بر وجود یک روند غالب در بازار، موجب ایجاد نظم در معاملات میشود.
البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم، ولی با تایید روند، سرمایهگذار میتواند با خیال راحتتری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.
مرحله سوم: نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید
در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایهگذار میتواند با چه نسبتی از حد سود و حد زیان، یک معامله موفق در بازار داشته باشد. در بحث طراحی سیستمهای معاملاتی هم باید تعیین کنیم که در یک معامله چه میزان ریسک را قبول کنیم. حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایهگذاری (دیدگاه عمومی در بین سرمایهگذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا باید بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R در معامله باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
مرحله چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید
در این مرحله باید تعیین کنیم که چه میزان سرمایهای برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید را یکباره انجام دهیم و یا برنامهریزی برای خرید پله ای داشته باشیم.
نکته مهم در خرید پلهای در نظر گرفتن پتانسیلهای سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیانگریزی موجود در سرمایهگذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به محدوده حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید میشود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایهگذار هم حساسیت بیمورد داشته باشد.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید
بعد از اینکه چهار مرحله اول را با موفقیت پشت سر گذاشتید، باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشید. عموما افرادی که فعال بازارند نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین میکنند و به دلیل وجود ابزارهای گوناگون برای تشخیص نقطه بهینه ورود به سهم، عموما فضای مشترکی بین همه سرمایهگذاران وجود ندارد.
به نظر من تعیین نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با ابزارهای تکنیکالی تعیین شود و معاملهگر باید در کنار این ابزارها، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندهها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایهگذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.
برای تعیین قیمت فروش هم سرمایهگذار در مرحله اول باید از مقاومتهای استاتیک و داینامیک موجود در نمودار استفاده کند؛ اما باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدودههای مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.
عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
مرحله ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید
مرحله آخر تست سیستم معاملاتی است؛ در این مرحله، مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی را اجرا و طبق اصول و ضوابط تعیین شده معامله کنید و هیچ وقت سعی نکنید اصول را زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی طراحی شده را چند بار تست و هر بار سعی کنید با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن را افزایش دهید.
برای تست سریعتر سیستم هم از دادههای چند ماه گذشته سهام استفاده کنید.
به عنوان مثال به سه ماه گذشته برگردید و شرایط خرید سهم در آن محدوده زمانی را تعیین کنید و سپس بر اساس مستندات موجود، پنج مورد ذکر شده را به ترتیب اجرا کنید و با در نظر گرفتن بازه زمانی مورد نظر در طول سه ماه، عملکرد معاملاتی خود را مورد سنجش قرار دهید.
به این ترتیب میتوانید سیستم طراحی شده را تست کنید و مشکلات موجود را تشخیص داده و مرحله به مرحله کارایی سیستم را افزایش دهید.
سخن آخر
طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بازار باید برای هر سرمایهگذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مد نظر قرار گیرد، چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه سرمایهگذار عمل کرده و سرمایهگذار هم به راحتی قادر به تشخیص موقعیت های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.
دیدگاه شما