تعریف مناطق عرضه و تقاضا


استراتژی های پرایس اکشن در مناطق عرضه و تقاضا – مجله فارکس

در این راستا استراتژی های بی شماری وجود دارد که می توان از آن ها پیروی کرد، اما راحتی و درک این استراتژی ها امری ضروری است. مهارت تخصیص(Allocating skill) : که عبارتست از توانایی تهیه و تدارک منابع سازمانی ضروری برای اجرای یک استراتژی. البته اين کاهش لزوماً بد نيست، چرا که بدين طريق شرکت می تواند منابع مورد نياز ساير بخشهائي که موفق تر بوده اند را تأمين نمايند. در صورتی که استراتژی حذف محدود هم کارگر نيافتد، در آنصورت اقدام به فروش يا تعریف مناطق عرضه و تقاضا حذف کامل محصول يا خط تولِيد آن می نمايند. حتی ارز هایی مانند Facebook Libra، که از بلاک چین نیز بهره می برند، از آنجایی که توسط سازمانی با اعضای محدود مدیریت می شوند، تفاوت زیادی با ارز دیجیتالی مثل بیت کوین دارند.

با محدود شدن دامنه فعاليت، امکان متمرکز کردن منابع ميسر شده و يک برتری رقابتی نسبت به رقبا بدست می آِيد. یکی از این سیگنالها به دلیل فعال شدن زود هنگام حد ضرر باطل شده و سیگنال دیگر هم اصلاً سیگنال نبوده است. امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند محدوده (امواج با اندازه مساوی در حال تعریف مناطق عرضه و تقاضا افزایش و کاهش)، مثلث (امواج قیمت در حال کوچک شدن و کوچک شدن) و دامنه افزایش (سوئینگ بالاتر و سوئینگ پایینتر) ایجاد کنند. در روند خرسی قیمتها به صورت مداوم در حال کاهش یافتن هستند. حال روی Play کلیک کنید تا بک تست شما شروع شود. به همین دلیل است که ایجاد یک استراتژی تجارت بسیار مهم است – این می تواند به معامله گران کمک کند تا روند تجزیه و تحلیل اطلاعات را برای کمک به تصمیم گیری ساده کنند.

که عبارتست ار توانایی استفاده از اطلاعات برای مشخص کردن این امر که آیا مانعی بر سر اجرای استراتژی به وجود آمده است یا خیر. گسترش راههای ارتباطی بهویژه راههای ریلی و فراهم کردن آب و برق ارزان برای واحدهای صنعتی و ایجاد و توسعه بسترهای ارتباطی در فضای مجازی برای تبادل اطلاعات تجاری در فضای کسبوکار، رفع موانع تولید و تسهیل فضای کسبوکار، اصلاح تعرفههای تجاری در جهت حمایت از تولیدات داخلی، تسهیل در جهت سرمایهگذاریهای بخش دولتی و خصوصی باشد. در اثر نوآوری در محصولات و ارائه محصولات جديد يا اصلاح شده به بازار، مزيتهای جديد رقابتی برای سازمان ايجاد می گردد.

يعنی به جای سرمايه گذاری روی يک محصول يا تک محصولی شدن، در چند زمينه مختلف اقدام به ارائه محصولات می گردد. اغلب، شركت بخشي از واحدهاي خود را مي فروشد تا براي سرمايه گذاري خاص يا خريد شركت هاي ديگر تأمين اعتبار نمايد. برای تحمل ریسک کمتر، معامله گران باید منتظر بمانند تا وارد موقعیت جدیدی شوند و قیمت به سطح مورد نظر برسد. وقتی تریدر وارد یک معامله شد، قیمت یک دارایی کریپتو میتواند به سرعت تغییر کند. آیا باید به همین ترتیب ادامه داد و یا نیاز به تغییر وجود دارد؟ زمانی که از افراد خواسته میشود تا فعالیتهای رهبری سازمان را که موجب پیشرفتشان میشود و واقعیتهای بازار که مخالف آنچه نیاز دارند انجام دهند است، تعریف کنند افراد نوعی از مدیریت را که خود و سازمانشان نیاز دارند را میپذیرند و به شدت انگیزه پیدا میکنند تا انرژی خود را به اشتراک بگذارند و بهترین وجه از توانمندیهایشان را نشان دهند.

شناسايي خلاءهای بازار رقابت که به علت عدم حضور رقبا رها شده است. انتخاب اين استراتژی نشانگر ضعف نيست، بلکه به علت تغيير اولويتها می توان تخصيص منابع را از محصول دارای اولويت کمتر به اولويت بيشتر منتقل نمود. درون مایه اصلی این روشها تنظیم عوامل درونی(نقاط ضعف، نقاط قوت) و عوامل درونی (فرصتها و تهدیدها) به منظور بهرهمندی از منابع نهفته در فرصتها (یا اجتناب از زیانهای نهفته در تهدیدها) است.

برای مثال اگر يک شرکت توليد کننده کفش اقدام به ايجاد يا خريد فروشگاههای کفش به منظور ايجاد شبکه توزيع کفش های توليد خودکند، از اين استراتژی پيروی تعریف مناطق عرضه و تقاضا نموده است. کسب و کارها وقتی در وضعیت بهتری هستند که چندین و چند تامین کننده وجود داشته باشد. مدیرانی که ترس ها و ناامیدی های سایرین در رابطه با اجرای یک استراتژی جدید را درک می کنند، آمادگی این را دارند که بهترین اجرا کننده باشند. سفر کردن به دیگر کشورها تنها برای تفریح نیست از این طریق می توان با تکنولوژی و نوآوری های روز دنیا آشنا شد و بهترین وسایل را نیز به دست آورد. این مدیران تأکیدشان بر اعضای سازمان و گفتگو برای یافتن بهترین روش به اجرا درآوردن استراتژی است.

آقای سیدن در استراتژی خود در پرایس اکشن اقدام به ابداع روش نموده است که به وسیله آن میتوان درصد قابل توجهی از این اردرها را مشاهده نمود و به وسیله آن اقدام به ورود به بازار در جهت معاملات بانکها و مؤسسات مالی کرد. اگر اين روند ادامه يابد، سازمان می تواند به راحتی رهبری بازار را بعهده گرفته و از حالت انفعالی خارج گردد.

از همین رو، نوآوری ارزش تنها هنگامی به وقوع میپیوندد که شرکتها مولفهی نوآوری را با قیمت، مطلوبیت و هزینه همسو کنند. اما در بازاری که در آن اعتماد مصرفکننده پایین و بودجه بالا است تنها وعده یک برند نیست که آن را از سایر برندها متمایز میکند، بلکه داشتن هدفی خاص است. استراتژی برنامه نیست ولی برای ظهور، رشد و اثربخشی نیازمند برنامه است. مجریان موفق استراتژی ها دارای استعداد زیادی در برنامه ریزی امور، بودجه بندی مالی و زمانی و تخصیص سایر منابع بحرانی می باشند.

مجریان موفق این شبکه را طوری طراحی می کنند تا افرادای را که در بر میگیرند، بتوانند از عهده انواع خاصی از مشکلات قابل پیش بینی برآیند. مجریان استراتژی ها در صورتی موفق میشوند که سیستمهای بازخور اطلاعاتی بوجود آورند و پیوسته از وضعیت اجرای استراتژی ها گزارش بگیرند. در این راستا مدلهای برنامه ریزی استراتژیک بسیاری موجود می باشند که انتخاب آنها با توجه به ماهیت شرکت، وضعیت صنعت مربوطه و شرایط محیطی صورت می پذیرد.

غضنفری با اشاره به ارسال نامهای از سوی اتاق بازرگانی به مقامات و مسئولین اقتصادی کشور مبنی بر استمهال تسهیلات دریافتی، گفت: انتظار ما این است درک بهتری از وضعیت صندوق ایجاد شود و امیدواریم از اتاق بازرگانی برای وصول مطالبات در کاهش دوره ساخت و مشارکت طرحها کمک بگیریم. این خط به معاملهگران کمک میکند رابطهی میان روندهای قبلی و فعلی را متصور شوند. مدیریت استراتژیک فرایندی است که به وسیله آن مدیران برای دراز مدت فعالیت های سازمان را تعیین کرده ، اهداف عملیاتی ویژه ای را مشخص و استراتژی های نیل به این اهداف را با توجه به شرایط داخلی و خارجی طراحی و برنامه های عملی برای اجرای استراتژیها را انتخاب می کنند. چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر (که براساس نرخ بازده سرمایه نسبت به هزینه سرمایه آن طراحی شده است)، سودآوری یک صنعت را براساس پنج منشا رقابتی مشخص میکند.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟ VIX (شاخص CBOE Volatility) – اگر معامله گران احساس کنند که باید در برابر ریسک از خودشان محافظت کنند، این یک نشانه است از افزایش نوسان و افزایش میانگین متحرک و معامله گر قادر خواهد بود تا کف و اوج را تشخیص دهد. به نفع معامله گر می باشد. درست که بازدهی در طولانی مدت اهمیت دارد اما این موضوع میتواند به اعتماد به نفس یک معامله گر آسیب برساند. در گام بعدی به این موضوع می پردازیم. این کتاب انقلابی باعث تغییر نگرش سنتی به فروش و بازاریابی شده و راهی نوین به سوی برد در آینده را نشان میدهد.

تغییر در موقعیت سازمانها (محیط داخل و خارج) و ا’فت و خیز عملکرد مالی آنها ، نیروهای فشار همیشگی برای تغییر و تنظیم مجدد استراتژیها هستند. در رویکرد استراتژی یک اصل قوی و بدون تغییر وجود دارد و آن تمرکز است. روند تکامل استراتژی در بستر رویکردهای مختلف تحقق یافته است و رویکرد استراتژی را حاصل یک فرایند تحلیلی و قاعدهمند میدانند.

در طول چند دهه اخیر، كشورهای مختلف جهان، متناسب با شرایط، فرصتها، ساختار حكومتی و فرهنگ اجتماعی خود استراتژیهای توسعه اقتصادی مختلفی را در پیش گرفتند. از سوی دیگر از آنجا که برنامه های استراتژیک مبتنی بر پیش بینی آینده و برنامه های عملیاتی مبتنی بر شرایط موجود در یک سازمان می باشند، غالباً برنامه های عملیاتی نسبت به برنامه های استراتژیک مشروح تر می باشند. برنامه ریزی استراتژیک در کنار تجزیه و تحلیل آینده مطرح است؛ در حالی که برنامه ریزی عملیاتی به تجزیه و تحلیل عملکرد روزمره سازمان برمیگردد؛ لذا گردآوری داده های پایه برای برنامه ریزی استراتژیک به مراتب مشکل تر از گردآوری داده برای برنامه ریزی عملیاتی است. در سال های بعد، این سیستم توسط معامله گران غربی توسعه داده شد.

قیمت ملک در این مناطق تهران شکست/ به سقوط قیمت مسکن امید داشته باشیم؟

قیمت ملک در این مناطق تهران شکست/ به سقوط قیمت مسکن امید داشته باشیم؟

ایسنا نوشت: یک کارشناس بازار مسکن معتقد است افزایش قیمت خانه در اسفندماه ناشی از انتظارات تورمی بوده که در ماه‌های آینده تعدیل می‌شود و بازار به آرامش خواهد رسید، اما کاهش قیمت اتفاق نمی‌افتد.

عباس زینعلی اظهار کرد: افزایش قیمت مسکن در سال گذشته چندان قابل ملاحظه نبود اما این‌که در اسفندماه شاهد رشد شش درصدی در تهران بودیم به تصور عمومی از وضعیت اقتصاد در سال آینده برمی‌گردد.

وی افزود: چیزی که در فرهنگ اقتصادی ما از گذشته وجود داشته این است که معمولا می‌خواهیم از یک خط عبور کنیم و وقتی عبور می‌کنیم آرام می‌شویم. این انتظارات تورمی ناشی از همین دیدگاه است.

این کارشناس بازار مسکن، افزایش نسبی قیمت خانه را ناشی از شرایط عمومی اقتصاد دانست و گفت: رشد قیمتی که در کالاها دیده شد در بخش ساختمان نیز بروز پیدا کرد. این اتفاق معمولا هر ساله می‌افتد. به نظر من بازار مسکن در سال جاری آرام می‌شود. البته بسیار بعید است که برگشت قیمت اتفاق بیفتد.

زینعلی تاکید کرد: به شکل موردی در معاملات، افت قیمت رخ می‌دهد؛ کما این‌که از سال گذشته نرخ‌ها در شمال تهران به طور محسوسی شکسته شده اما در کلیت بازار برگشت قیمت اتفاق نخواهد افتاد.

وی، کشف قیمت در بازار مسکن را دارای منطق دانست و گفت: قیمت‌ها در نظام عرضه و تقاضا طراحی می‌شود. بنابراین هیچ محصولی به صورت غیرمنطقی به یک قیمت مشخص نمی‌رسد. کاهش نرخ‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که عرضه نامحدودی از یک محصول در یک جغرافیای مشخص ایجاد شود. اما در بخش مسکن کشور ما چنین چیزی وجود ندارد و کماکان با فشار تقاضا مواجه هستیم.

این کارشناس بازار مسکن درباره اثرات طرح نهضت ملی مسکن بر قیمت خانه گفت: دولت قرار نیست خودش این واحدها را بسازد و نباید هم بسازد. دولت باید تسهیلات و شرایط مناسب را برای بخش خصوصی فراهم کند که آمار ساخت یک میلیون مسکن محقق شود.

زینعلی خاطرنشان کرد: تجربه نشان داده ما توان تولید مسکن مطابق با تقاضای واقعی را نداریم. بنابراین در محدوده زمانی چهار ساله که دولت تعریف کرده، ساخت چهار میلیون واحد قابل انجام نیست. با این حال بهتر است قضاوت منفی نداشته باشیم و دولت را در این حرکت تشویق کنیم. یک امیدی در بین مردم ایجاد شده که امیدواریم ظرفیتش به وجود بیاید.

متوسط قیمت مسکن در تهران ۳۵ میلیون تومان

به گزارش اسفندماه سال ۱۴۰۰ متوسط قیمت مسکن شهر تهران ۳۵ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان در هر متر مربع بوده که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۶.۲ درصد و ۱۶ درصد افزایش دارد. بنابر اعلام بانک مرکزی هم‌چنین تعداد معاملات انجام شده در این ماه حدود ۶.۸ هزار فقره بود که نسبت به ماه قبل ۱۹.۹ درصد کاهش و در مقایسه با ماه مشابه در سال قبل ۲۹.۶ درصد افزایش نشان می‌دهد.

راهبردهای مدیریت منابع آب در سمت عرضه و تقاضا نیازمند تغییر

مدیریت منابع آب

تجربه کشورهای جهان نشان می‌دهد که حفظ بهینه منابع آب در کنار ایجاد رشد پایدار اقتصادی امکان پذیر است و برای تحقق این مهم لازم است علاوه بر تلاش برای ایجاد منابع جدید آبی و مدیریت بهینه منابع موجود، در سمت مدیریت تقاضا نیز تحولاتی صورت بگیرد.

مسیر اقتصاد/ تاکنون مسائل آب به طور سنتی داخل بخش و محدود به موضوعات فنی تفسیر و مدیریت شده اند. اما علاوه بر فعل و انفعالات درون بخش آب که حیطه تعریف مناطق عرضه و تقاضا کار مهندسان و متخصصان هیدرولوژی و هیدرولیک است، مؤلفه‌های دیگری نیز وجود دارند که از حوزه فیزیک آب خارج است و به انواع رفتارهای انسانی مربوط می‌شوند. این مؤلفه‌ها نسبت به مؤلفه‌های فنی، نقش تأثیرگذارتر و تأثیرپذیرتری از منابع آب دارند.

مؤلفه‌های انسانی در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های منابع آب مغفول مانده‌اند

از این رو به جای تمرکز بر چرخه هیدرولوژی باید بر چرخه هیدرولوژی-اجتماعی متمرکز شد تا بتوان تأثیرگذاری/تأثیرپذیری عوامل انسانی را بر منابع آب درک کرد. به رغم اهمیت چرخه هیدرولوژی-اجتماعی، مؤلفه‌های انسانی آن در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های منابع آب مغفول مانده‌اند و به همین دلیل معضلاتی در بخش آب وجود دارد که ریشه آن‌ها نه در فیزیک آب بلکه در مؤلفه‌های رفتاری انواع کنشگران و تصمیم‌گیران است.

آن بخش از مسئله آب که به بعد فیزیکی آن باز می‌گردد تحت تأثیر عوامل اقلیمی است، اما از سوی دیگر عوامل اقلیمی به نوبه خود دسته‌ای از عواملی است که بر نحوه شکل‌گیری تقاضا نیز مؤثر است. براساس الگوی شکل گرفته تقاضا، مسئله تخصیص منابع آب و مسائل مترتب بر آن شکل می‌گیرند. این موارد در محدوده مدیریت عرضه آب قرار می‌گیرند. اما در مقابل مدیریت عرضه، سمت دیگر در حوزه مدیریت تقاضا قرار دارد که به عوامل مربوط به شکل‌گیری تقاضای آب با منشأ اجتماعی و براساس مؤلفه‌های فردی و جمعی مربوط می‌شود و از نیروهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و غیره تأثیر می‌گیرد.


در اين مفهوم، احساس افراد نسبت به فراوانى منابع آب نيز بر شكل‌گيرى رفتارهاى فردى و اجتماعى تأثيرگذار است. به طورى تعریف مناطق عرضه و تقاضا كه ممكن است نوع استفاده‌اى كه از آب می‌شود فرد را دچار اين سوگيرى شناختى كند كه همچنان وفور منابع آب وجود دارد و اين منابع به وفور در دسترس ما باقى خواهد ماند. بيشترين تعامل بين بخش آب و خارج از آب به اين موضوع باز می‌گردد.

سرانجام پافشاری بر تأمین تقاضای فزاینده، نابودی ظرفیت برد حوضه آبریز

ضرورى است به اين نكته نيز توجه شود كه موضوع سياست‌گذارى در حوزه آب از جمله موضوع‌هاى پيچيده‌اى است كه سياست‌هاى اتخاذ شده در اين حوزه ارتباط دوطرفه و تنگاتنگى با ساير حوزه‌ها دارد. بر همين اساس توجه هم زمان سياست‌گذار به عدم اتخاذ «سياست‌هاى متناقض» با ساير بخش‌ها مانند سياست‌هاى امنيت غذايى، سياست‌هاى امنيت ملى و مسائل قومى، سياست‌هاى اقتصادى در سطح ملى و محلى و غيره امرى ضرورى است.

براى توسعه يک منطقه معمولا برنامه‌ها و طرح‌هايى تعريف مى‌شوند كه بارگذارى را بر منابع آب افزايش مى‌دهند. تا جايى كه حد مصارف آب درحوضه به سقف ظرفيت برد منابع آب می‌رسد. اما به جاى اتخاذ مسير جداسازى اقتصاد منطقه از منابع آب، با توسل به رويكرد عرضه‌محور در جهت افزايش منابع، سعى در بالا بردن سقف ظرفيت برد حوضه مى‌شود. اين مسئله به جاى اينكه شكاف كمبود آب را كمتر كند به رشد بيشتر تقاضا و در نتيجه فاصله بيشتر بين تأمين آب و تقاضا منجر خواهد شد.

در چنين حالتى، نه تنها موتور تقاضاى آب متوقف نمی‌شود بلكه شرايطى پيش می‌آيد كه بارگذارى صنايع و ساير مصارف روى منابع آب از حد ظرفيت برد بالاتر مى‌رود و در بلندمدت باعث نابودى زيرساخت‌هاى حيات و در نتيجه فرسايش ظرفيت برد می‌شود. به چنين وضعيتى، حالت جهش و افت مى‌گويند.


در مجموع، شواهد نشان مى‌دهند كه سياست‌گذار تنها به دنبال افزايش عرضه به عنوان راه‌حل موقتى جبران كمبود منابع آب به بهانه رشد اقتصاد است. در حالى كه اين كار تنها بدهى و تراز منفى منابع آب را افزايش مى‌دهد و رويكرد عرضه محور به طور مزمن به تحريک تقاضايى منجر مى‌شود كه هيچ پايانى ندارد.


بسيارى از جهت‌گيرى‌هاى غلط توسعه‌اى به كسرى منابع منجر مى‌شود

در مسئله آب مداخله‌هاى سياستى كه وارد مى‌شوند به طور كلى بر دو سمت مديريت آب يعنى مديريت عرضه و تقاضا متمركز هستند. به عبارت ديگر هدف از مداخلات سياستى در مديريت آب يافتن راه‌حل‌هايى براى افزايش منابع يا كاهش مصارف است.

بسيارى از جهت‌گيرى‌هاى توسعه‌اى كه به اشتباه توسعه پايدار هم ناميده می‌شود، در عمل غلط است و به كسرى منابع منجر مى‌شود. راه‌حل اين است كه به سمت جدا كردن رشد اقتصادى از مصرف منابع آب حركت شود تا به اين وسيله از بار تقاضا براى منابع كاسته شود.

اين رويكردى است كه در بسيارى از كشورها در پيش گرفته شده است و مسير رشد اقتصادى خود را از مسير مصرف منابع جدا كرده‌اند. به اين ترتيب حفظ منابع هيچ ممانعتى براى رشد اقتصادى به وجود نياورده است. اين راهبرد مى‌تواند الهام‌بخش سياست‌گذاران باشد. متأسفانه مشكل آنجاست كه هدف به ابزار تقليل داده مى‌شود.

به عنوان مثال، در حوزه مصرف آب، امنيت غذايى به تعریف مناطق عرضه و تقاضا امنيت كشاورزى تقليل داده مى‌شود، درحالى كه با داشتن منابع آب محدود بايد در اولويت‌هاى بازنگرى انجام شود. بدين معنا كه اگر امنيت غذايى براى كشور در اولويت است، نبايد تأمين معيشت و توليد ثروت نيز در اولويت‌هاى مصرف آب قرار گيرند.

توازن در عرضه و تقاضا

محمد خيري كارشناس بازارسرمايه نقش و وظیفه صندوق تثبیت، حقوقی‌های فعال و بازارگردان‌ها تعریف شده است، اما مهم این است که آیا این ماموریت عملی می‌شود یا خیر. همان‌طور که از نام صندوق تثبیت مشخص است، وظیفه این صندوق، تثبیت بازار در شرایط غیرمنطقی معاملات است. منابعی هم که داشته از حقوقی‌های بزرگ تامین شده تا جایی که به صلاحدید سازمان، این صندوق در بازار ورود کند و سمت تقاضا یا عرضه را تقویت کند. همان‌طور که مشخص است قسط اول صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار هم واریز شد؛ پس مشکل جدی این صندوق در تامین منابع تا حدودی برطرف تعریف مناطق عرضه و تقاضا شده است.

توازن در عرضه و تقاضا

بازارسرمایه کشورمان با بحران جدی روبه‌رو است و نمی‌توانیم همه چالش‌های آن را ناشی از عوامل بیرونی بدانیم، مشکل اصلی بازار که منجر به بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران شده، داخلی است و چندان به نتیجه برجام یا نرخ ارز وابسته نیست، آن مساله هم کمبود نقدینگی است. همچنین رفتارها نشان داده بازارسرمایه نقشی در راس یا بدنه دولت ندارد و دیدگاهی که طی چند و‌قت اخیر دیده شده، منجر به پیگیری از سوی مدیران بورسی شده است، اما متاسفانه چیزی که قابل رویت است، اینکه برخی در بدنه دولت از اصطلاحات بورسی هم چندان آگاه نیست و هنوز با بسیاری از فاکتور‌ها مانند خوراک پتروشیمی و. آشنا نیستند.

متاسفانه نگاه به بورس مانند گذشته است؛ یعنی محلی وجود دارد تا تامین مالی سریع و بدون دردسر انجام شود. دیدی مبنی بر توسعه طرح‌های مختلف در کشور، توسعه اشتغال و. وجود ندارد.

این روند بی‌ثبات در بازارسرمایه سیگنال خروج منابع از بازار را به سرمایه‌گذاران می‌دهد، باید روش‌های علمی برای تقویت و توسعه بورس بررسی شود. در حال حاضر سهم‌های ارزنده زیادی در بازار وجود دارد، گزارش‌های ۹ ماهه با توجه به روند سودسازی آنها P/ E حدود ۴ دارند؛ پس شرایط مطلوبی برای سرمایه‌گذاری وجود دارد.

صندوق تثبیت بازارسرمایه با ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا می‌تواند بسترسازی مناسبی در راستای توسعه و تقویت معاملات داشته باشد؛ به‌طوری که حقوقی‌ها هم مانند گذشته، اهرم و ابزار حمایتی در معاملات باشند، نه اینکه مانند الان ترس و واهمه خرید داشته باشند و فقط نظاره‌گر معاملات باشند.قیمت‌ها به حدی ارزنده است که قطعا سرمایه‌گذاری بلندمدت بازدهی معقولی نسبت به سایر بازارها را به سرمایه‌گذاران می‌دهد، فردی که هم‌اکنون وارد بازار می‌شود، پیروز میدان می‌شود؛ چون این قیمت‌ها قیمت خرید است.

باتوجه به ابهامات و رویدادهای سیاسی که وجود دارد، برخی صنایع می‌توانند به عنوان لیدرها فعال باشند؛ چرا که بازار نیازمند لیدرسازی است؛ چرا صنایع و شرکت‌های بزرگ و قوی نباید حمایت شوند؟ اگر حمایت‌ها از سر گرفته شود، قطعا ورق بازار برگردانده می‌شود.

"مدیریت تقاضا" در حوضه آبریز زاینده رود ضروری است

افزایش تدریجی شکاف بین منابع و تقاضای آب در حوضه آبریز زاینده رود در چهاردهه گذشته به رقابت فشرده تر بین ذی نفعان و دغدغه ای چالش برانگیز برای تامین آب مورد نیاز بخش های شرب، محیط زیست، کشاورزی و صنعت منجر شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رشد قابل توجه جمعیت (طبیعی و مهاجرت) و صنایع در حوضه آبریز زاینده رود به همراه تغییرات اقلیمی تلاش‌ها برای فائق آمدن بر کمبودها و چالش‌های مدیریتی را کم اثر کرده است زیرا همزمان با افزایش تقاضای آب، منابع آبی زاینده رود کاهش یافته و به دنبال آن معیشت مردم و اکوسیستم‌های مهم دچار کمبود شده است.

بر اساس آمارها در نیم قرن اخیر جمعیت این حوضه آبریز از کمتر از یک میلیون به بیش از چهار میلیون نفر افزایش یافته که معیشت بیش از یک میلیون نفر آنها به کشاورزی وابسته است. از سوی دیگر صنایع مهمی همچون فولاد، پالایشگاه نفت و کارخانه سیمان به همراه صنایع کوچک‌تر در جوار زاینده رود قرار گرفته و دستکم ۳۰۰ هزار نفر در این صنایع مشغول به کار است.

حوضه آبریز زاینده رود با اقلیمی خشک از اواخر دهه ۷۰ به دلیل بارگذاری‌های غیر اصولی و بیش از حد توان اکولوژیک منطقه همواره با کمبود و تنش آبی دست به گریبان بوده است و نمونه بارزی از دغدغه‌های انسانی و زیست محیطی در کشور به شمار می‌رود.

وضعیت این حوضه آبریز به قدری نامتعادل و در هاله‌ای از ابهام است که به نظر می‌رسد حتی طرح‌های انتقال آب به این حوضه نیز تأثیری نداشته باشد زیرا به گفته کارشناسان سه برابر منابع این حوضه، مصارف و بهره برداری جدید تعریف شده است، از این رو رودخانه زاینده رود در اصفهان در بیشتر ماه‌های سال آب ندارد، به رودخانه‌ای فصلی تبدیل شده و نگرانی‌ها برای تأمین شرب، کشاورزی و محیط زیست در جای خود باقی است؛ در رابطه با همین موضوعات و دغدغه‌های مطرح شده با بابک ابراهیمی، معاون برنامه‌ریزی شرکت آب منطقه‌ای استان اصفهان گفت و گویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

آیا مشکل حوضه آبریز زاینده رود ناشی از نبود مدیریت تقاضا است؟

مدیریت عرضه و تقاضا یا "مدیریت تأمین و مصرف" در حوضه منابع آب برای ایجاد تعادل میان منابع تعریف مناطق عرضه و تقاضا و مصارف هر دو ضروری است؛ برای این مهم راهکارهای عمومی وجود دارد، نخست تأمین هرچه بیشتر آب و دوم بهینه سازی و کاهش مصارف موجود و یا هر دو به طور همزمان اجرا شود، از این رو برای تأمین آب گزینه‌های مختلفی از جمله بهره برداری از آب‌های ژرف، شیرین سازی و انتقال آب دریا، باروری ابرها به روش‌های مرسوم و انتقال آب بین حوضه‌ای، وجود دارد که البته هر یک دارای مشکلات و چالش‌های خود است.

چرا برای تأمین آب شرب، بر شیرین سازی آب دریا نمی‌توان سرمایه گذاری کرد؟

شیرین سازی و انتقال هر یک مترمکعب آب دریا در حال حاضر و با توجه به آخرین نرخ ارز حداقل ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان خواهد بود، این گزینه در عمل برای تأمین کشاورزی و حتی شرب مناسب نیست و نمی‌توان هزینه آن را از مصرف کننده دریافت کرد، بنابراین نمی‌توان برای تأمین شرب روی این موضوع سرمایه گذاری کرد؛ با این وجود ممکن است برای صنعت مورد توجه باشد، در این مورد صنایع خاص در صورت تمایل و با مجوز وزارت نیرو می‌توانند سرمایه گذاری کرده و آب را از دریا برای مصرف خود انتقال دهند.

بارورسازی ابرها چقدر در روند تأمین آب مؤثر تعریف مناطق عرضه و تقاضا است؟

اثربخشی بارور سازی کلاسیک ابرها نیز بر اساس مقالات علمی و پژوهش‌ها در بهترین حالت بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است، بنابراین انتقال آب بین حوضه‌ای به عنوان راهکار دیگری برای تأمین آب، مورد توجه است.

هم اکنون طرح‌های انتقال آب کوهرنگ یک و دو، چشمه لنگان و خدنگستان در حال بهره برداری است و گزینه‌های محدود باقی مانده شامل طرح‌های کوهرنگ سه و بهشت آباد است که از جمله طرح‌های انتقال آب از حوضه کارون به حوضه زاینده رود "در سقف تخصیص استان از حوضه کارون" خواهد بود.

چرا با وجود بهره برداری از تونل کوهرنگ یک و دو، چشمه لنگان و خدنگستان همچنان حوضه آبریز زاینده رود با بحران آب روبرو است؟

زیرا به رغم انتقال بین حوضه‌ای متناسب با تأمین آب، مصارف جدید تعریف شده است، به بیان ساده‌تر همسو با روند تأمین آب، روند مصرف آب نیز در حوضه وجود داشته است.

میانگین انتقال آب از کوهرنگ یک ۲۹۳ میلیون مترمکعب، کوهرنگ دو ۲۲۴ میلیون مترمکعب و چشمه لنگان و خدنگستان نیز ۱۳۰ میلیون مترمکعب در سال است؛ مجموع این انتقال‌های بین حوضه‌ای ۶۴۷ میلیون مترمکعب در سال برآورد می‌شود؛ این میزان انتقال آب به صورت میانگین برای یک سال با بارش‌های نرمال است و می‌تواند متناسب با وضعیت بارش هر سال تغییر کند.

اگر پروژه تونل و سد کوهرنگ سه نیز به بهره برداری برسد ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب به حوضه آبریز زاینده رود می‌توان انتقال داد، بهشت آباد نیز از نظر هزینه پروژه سنگین و گرانی است اما جزو تنها گزینه‌های تأمین آب حوضه است و بر اساس تابلو منابع و مصارف این طرح مجوز انتقال حدود ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب در سال را خواهد داشت. این در حالی است که به رغم ممنوعیت بارگذاری در حوضه و کنترل بارگذاری‌ها در استان اصفهان از سال ۱۳۹۴، میزان اراضی زیرکشت در دیگر بخش‌های حوضه افزایش قابل توجهی داشته است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد اراضی کشاورزی در بالادست حوضه آبریز زاینده رود در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری از ۳۵ هزار هکتار در سال ۱۳۶۰ به ۱۱۳ هزار هکتار در سال ۱۳۹۸ افزایش یافته است؛ این سطح اراضی کشاورزی به طور کاملاً تقریبی به حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز دارد که در محدوده سرشاخه‌های حوضه سد زاینده رود تا حدود سد چم آسمان برداشت می‌شود.

سهم صنایع از منابع آب حوضه آبریز زاینده رود چقدر است؟

هم سو با افزایش مصارف آب در بخش کشاورزی سراب حوضه، روند رو به رشد مصارف آب شرب را نیز داشته‌ایم به طوری که میزان مصارف بخش شرب در حوضه امروز به مرز ۴۰۰ میلیون مترمکعب در سال رسیده است.

بخش زیادی از منابع آبی و یا آب‌های انتقال یافته به حوضه برای تأمین بخش شرب و کشاورزی جدید بالادست به‌ویژه در استان چهارمحال و بختیاری شده؛ البته کمتر از ۷۰ میلیون مترمکعب آب سطحی نیز به مصارف صنایعی مختلف مانند فولاد، ذوب آهن، پتروشیمی، نیروگاه‌ها و … اختصاص یافته است.

در ۳۰ سال گذشته به مرور آب مورد نیاز بخش‌های میانی و پایاب حوضه به مصارف جدید اختصاص یافته و به مرور منابع آب پایین دست حوضه کاهش یافته است، در این شرایط کشاورز پایین دست به دلیل کاهش آب در دسترس سطحی رودخانه به برداشت از منابع آب زیرزمینی روی آورده که با توجه به اَندرکنش آب‌های زیرزمینی و سطحی، در نهایت خشکی رودخانه را به وقوع می‌پیوندد.

وضعیت منابع آب زیرزمینی در حوضه آبریز زاینده رود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در حوضه آبریز زاینده رود سالانه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب از منابع زیرزمینی تجدید ناپذیر برداشت می‌شود که این موضوع به افت سطح آب در آبخوان‌ها منجر شده زیرا نرخ تغذیه آبخوان‌ها کمتر از نرخ برداشت از آنها است؛ میزان افت در برخی مناطق به بیش از ۸۰ متر نیز رسیده است. از این رو در چنین شرایطی بدیهی است که انتظار فرونشست زمین را در مناطق مختلف داشته باشیم.

در استان اصفهان حدود ۱۷ هزار چاه غیرمجاز وجود دارد، مسدود کردن یک چاه غیرمجاز هزینه بر و روند قضائی آن نیز زمان‌بر است، با این وجود به‌رغم مسدود کردن حدود شش هزار چاه غیرمجاز، وضعیت منابع آب زیرزمینی بهبود چشمگیری نداشته است زیرا در طول روند مسدود سازی چاه‌های غیرمجاز، چاه‌های غیرمجاز جدید شناسایی شده است.

اگر توسعه کشاورزی در بالادست صورت نمی‌گرفت، آیا باز هم کمبود آب در این حوضه وجود داشت؟

اگر توسعه زمین‌های کشاورزی و افزایش برداشت‌های بالادست حوضه و رسیدن به سطح کشاورزی معادل ۱۱۳ هزار هکتار نبود، امکان تأمین آب مصارف سنتی بخش آبخور حوضه و همینطور تالاب فراهم می‌شد و در مناطق میانی تعریف مناطق عرضه و تقاضا و پایاب حوضه نیز نیازی به حفر چاه و بارگذاری بیشتر بر منابع آب زیرزمینی نبود؛ همچنین با کاهش سطح آب در آبخوان‌ها و خشک شدن رودخانه زاینده رود نیز مواجه نمی‌شدیم.

البته اگر طرح‌های انتقال آب صورت نمی‌گرفت و از توسعه کشاورزی در بالادست نیز جلوگیری می‌شد باز تعریف مناطق عرضه و تقاضا هم بخشی از منابع آب طبیعی حوضه باید به شرب و صنعت جدید اختصاص می‌یافت و باز هم با کمبود آب مواجه می‌شدیم، با این وجود و به رغم کمبود آب، همچنان که پیگیری طرح‌های تأمین آب (انتقال آب بین حوضه‌ای) را در دستور کار داشتیم، مصارف بخش کشاورزی نیز افزایش یافته است.

راهکار مناسب برای ایجاد تعادل میان منابع و مصارف در این حوضه آبریز چیست؟

توجه کافی به مدیریت تقاضای آب همراه با اجرای طرح‌های تأمین آب در حوضه زاینده رود، ضروری است؛ معتقدم منابع آب جدیدی که با وجود مشکلات بی شمار اجتماعی برای حوضه تعریف می‌شود باید با برنامه‌ریزی دقیق تنها برای تأمین نیاز شرب و صنایع کم آب بر اختصاص یابد.

رویکرد مصرف منابع آب انتقالی در اراضی شیبدار که در برخی مناطق تا ارتفاع ۶۰۰ متر (با برق یارانه‌ای به پمپاژ نیاز دارند) نیز می‌رسد، برای مصرف در کشت‌های کم بهره اقتصادی، توجیه ندارد و تنها به بحرانی‌تر شدن وضعیت منابع آب در مناطق میانی و پایاب حوضه زاینده رود منجر می‌شود.

چرا برای رهاسازی آب در رودخانه سخت‌گیری می‌شود؟

شرکت آب منطقه‌ای اصفهان باید نگران تأمین آب بخش‌های مختلف مصرف در طول سال باشد، سخت گیری های موجود در بحث رها سازی آب به دلیل شرایط کنونی ذخیره سد زاینده رود و همچنین وضعیت پیش بینی بیلان آبی سال جاری است؛ باید همواره نگران تأمین آب شرب نزدیک به ۴.۵ میلیون جمعیت وابسته به منابع آبی حوضه زاینده رود باشیم.

بدیهی است که تنش‌های ناشی از کمبود آب و خشکسالی‌های اقلیمی و همینطور اجتماعی- اقتصادی در حوضه را متحمل می‌شویم و معتقدیم خروج از وضعیت موجود که نتیجه عملکرد چند دهه اخیر بوده، بدون تحمل این تنش‌ها و عبور از یک دوره گذار تا رسیدن به یک وضعیت تثبیت شده که قطعاً کوتاه مدت نیست، امکان پذیر نخواهد بود؛ همچنین شفاف سازی در حوضه آبریز زاینده رود باید دقیق و منطبق بر اصول مدیریت به هم پیوسته در حوضه‌های آبی باشد زیرا مرز حوضه‌های آبی مستقل از مرزهای سیاسی است.

در حوضه زاینده رود نیز شاهد هستیم که مرز حوضه آبریز از مرز سیاسی بین دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری تبعیت نمی‌کند؛ بر این اساس هر قدر توسعه در پشت مرز سیاسی دو استان تعریف شود در نهایت به کاهش هرچه بیشتر آورد و ذخیره سد زاینده رود و همینطور کاهش جریان آب رودخانه در پایین دست و بی آبی تالاب گاوخونی منجر خواهد شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.