اصطلاحات متداول در فارکس
توضیح :حد ضرر فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد ضرر هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.
T/P:take profit (حد سود)
توضیح :حد سود فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد سود هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.
Commission:کمیسیون یک معامله که بسته به نوع قرارداد متفاوت میباشد.
R/O Swap: interest Rate:سود بانکی که مبنای محاسبه آن به نوع معامله ، قرارداد و جهت (خرید یا فروش) آن، بستگی دارد که در هنگام خرید این سود به حساب معامله گر واریز و در هنگام فروش از حسابش کسر می شود.
Trade P/L:سود یا ضرر قطعی
Floating P/L:سود یا ضرر شناور
Closed Trade P/L:سود یا ضرر قطعی معامله بسته شده
Deposit :مبلغ سپرده که بسته به نوع حساب متفاوت میباشد( دلار امریکا یا یورو و…)
Withdrawal:برداشت وجه از حساب
Balance:مانده حساب قبل از باز شدن پوزیشنهای (معاملات) موجود.
Margin Requirement:موجودی مورد نیاز برای انجام یک یا چند معامله که معمولا به درصد و یا مبلغ نمایش داده میشود
:Total Credit Facilityجمع وام اختصاص داده شده به یک حساب
:Equityموجودی خالص یا مانده حساب که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
Available Margin:موجودی ضریب معاملات که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
:Free Marginموجودی ضریب معاملات به دلار که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
:Margin Level=MLدرصد ضریب معاملات نسبت به موجودی که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
Leverage:حد اکثر ضریب مجاز برای انجام معاملات که معمولا برای ارزها 100 تا 300 برابر موجودی خالص (Equity) و برای فلزات قیمتی مانند طلا و نقره 50 تا 150 برابر موجودی خالص (Equity) است.
Cell Margin warning:اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یک حساب زمانی رخ میدهد که نرخ محصولی که توسط صاحب حساب خریداری یا فروخته شده برعکس حرکت کند و به جائی برسد که موجودی صاحب حساب کافی نباشد، که در این حالت میبایستی افزایش موجودی داد و یا مقدار لازم از پوزیشنهای (معاملات) موجود را بست .
Stop out:در صورتی که صاحب حساب به اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یا Cell Margin warning توجه نکند و نرخ محصول معامله شده همچنان برعکس نوع معامله حرکت کند و موجودی خالص نزدیک به پایان باشد سیستم بصورت اتوماتیک بعضی پوزیشنهای (معاملات) را بسته به نوع و مقدار آن را میبندد و درصورتی که روند عکس ادامه پیدا کند کلیه معاملات به صورت خودکار بسته میشود تا جائی که هیچ معامله ای باقی نماند.
Volume:تعداد مرتبه تغییر نرخ در یک دوره زمانی 1 دقیقه ، 1 ساعت ، 1 روز و یا ….
فاندینگ ریت چیست؟ نرخ تامین مالی یا Funding Rate در رمزارزها
در بازارهای آتی (Futures) برعکس بازارهای اصلی، به دلیل وجود اهرم مالی و همچنین امکان ایجاد سفارشات خرید و فروش، نوسانات نسبتاً سریعی از هر دو طرف شاهد هستیم. این امر باعث میشود این بازار نسبت به بازار اصلی مستعد واگرایی شود. به منظور جلوگیری از این قضیه هزینهای در نظر گرفته شده که در هنگام واگرایی دو بازار از معاملهگران در سود به معاملهگران در ضرر پرداخت میشود. به عنوان مثال این هزینه در بازار صعودی در صورت واگرایی از معاملهگرانی که معامله خرید داشتهاند به معاملهگران با سفارش فروش، پرداخت میشود. که به آن فاندینگ ریت (Funding Rate) یا نرخ بودجه گفته میشود.
فاندینگ ریت Funding Rate چیست؟
از آنجاییکه قراردادهای معاملات آتی در بازار ارزهای دیجیتال میتواند بدون تاریخ انقضا باشد، حضور Funding Rate به عنوان نیروی الزامآور به منظور همگرایی بازارهای آتی و اصلی الزامی میباشد. به زبان دیگر، این هزینه از پاسخگویی و تناسب قراردادهای بازار آتی نسبت به شاخص قیمت بازار اصلی اطمینان حاصل میکند.
فاندینگ ریت، پرداختهای متناوب در بازههای زمانی مشخص میباشد که پرداختکننده و گیرنده این هزینه بستگی به گاوی یا خرسی بودن بازار در آن بازه زمانی دارد. در هنگام گاوی بودن بازار، سفارشات خرید پرداخت کننده و سفارشات فروش دریافت کننده هستند. و بالعکس، در بازار خرسی، سفارشات فروش پرداخت کننده و سفارشات خرید محاسبه margin cal دریافت کننده هستند. این پرداخت و دریافت در معاملات آتی بایننس هر ۸ ساعت در ساعات ۰۰:۰۰، ۰۸:۰۰ و ۱۶:۰۰ به وقت محلی اتفاق میافتد. معاملهگران فقط در صورت داشتن معامله باز در این ساعات درون پروسه پرداخت یا دریافت قرار میگیرند. به منظور سهولت در شناسایی، درصد هزینه مدنظر و زمان تراکنش در بخش معاملات آتی به صورت زیر برای معاملهگران نشان داده شده است.
نمونه:
در بخش Funding، درصد پرداختی و دریافتی و در بخش Countdown زمان باقی مانده تا تراکنش بعدی برای معاملهگران مشخص شده است. مبلغ تراکنش برای هر فرد به ازای سایز قرارداد وی در نظر گرفته میشود که از فرمول زیر تبعیت میکند:
میزان Funding= ارزش اسمی معامله * Funding Rate
ارزش اسمی معامله= قیمت بازار (Mark Price) * سایز قرارداد
قیمت بازار (Mark Price)، آخرین قیمت ثبت شده در بازار برای محاسبات سود و ضرر (PNL) و معاملات مرزی (Margin) میباشد که علت تفاوت آن با قیمت آخرین معامله جلوگیری از تأثیر هیجانات لحظهای و دستکاریها در محاسبات مدنظر است.
برای محاسبه Funding Rate از دو پارامتر نرخ بهره (Interest Rate) و نرخ ویژه (Premium Rate) استفاده میشود. نرخ بهره در صرافی بایننس ثابت و به صورت پیشفرض به میزان روزانه ۰.۰۳٪ (۰.۰۱٪ به ازای هر ۸ ساعت) میباشد و فقط براساس شرایط بازار مانند نرخ بودجه دولتی (Federal Funds Rate) تغییر کند. فرمول محاسبه Funding Rate به صورت زیر میباشد:
Funding Rate (F) = Premium Index (P) + clamp(0.01% – Premium Index (P), -0.05%, 0.05%)
که در آن Premium Index (P) شاخص ویژه (میانگین وزنی-زمانی نرخ ویژه در طول ۸ ساعت)، ۰.۰۱٪ همان نرخ بهره و clamp تابع محاسباتیست که میزان Funding Rate را به ازای نرخ ویژه در بازه -۰.۰۴٪ تا ۰.۰۶٪ برابر با نرخ بهره و مساوی ۰.۰۱٪ و در غیر اینصورت آن را برابر با 5+P± در نظر میگیرد.
مثال 1:
برچسب زمانی: 2020-08-27 20:00:00 UTC
شاخص ویژه: 0.0369%
- توجه به این نکته لازم است که زمان ذکر شده در این مثال داخل بازه زمانی ۱۶:۰۰ الی ۲۴:۰۰ (۰۰:۰۰) بوده و هنوز به زمان تراکنش Funding نرسیده است. در این زمان، شاخص ویژه به صورت لحظهای حساب شده و در لحظه تراکنش، شاخص ویژه از میانگین وزنی-زمانی همه این لحظات حساب میگردد.
Funding Rate: 0.01%
مثال 2:
برچسب زمانی: 2020-08-28 08:00:00 UTC
شاخص ویژه: 0.0429%
Funding Rate:
Funding Rate (F) = Premium Index (P) + clamp(0.01% – Premium Index (P), -0.05%, 0.05%)
= 0.0429% + clamp(0.01% – 0.0429%, -0.05%, 0.05%) = 0.0429% + (-0.0329%) = 0.01%
Funding Rate حدگذاری شده (Capped Funding Rate)
Funding Rate هر قرارداد بسته به “نرخ حاشیه اولیه (Initial Margin Ratio)” و “نرخ حاشیه نگهداری (Maintenance Margin Ration)” در سطح ماکزیمم اهرم مالی آن ارز محاسبه میشود. برای مثال برای حساب Funding Rate قرارداد دائمی BTCUSDT، “نرخ حاشیه اولیه” و “نرخ حاشیه نگهداری” در سطح ماکزیمم اهرم مالی 125x به ترتیب برابر با ۰.۸٪ و ۰.۴٪ میباشد. نحوه محاسبه Funding Rate محدود به صورت زیر میباشد:
Floor = max(Funding Rate of last period – 0.75 * Maintenance Margin Ratio, -0.75 * (Initial Margin Ratio- Maintenance Margin Ratio))
Cap = min(Funding Rate of last period + 0.75 * Maintenance Margin Ratio, 0.75 * (Initial Margin Ratio- Maintenance Margin Ratio))
Capped Funding Rate = clamp(Funding Rate, Floor, Cap)
بر این اساس Funding Rate در حدودی مشخص تحت عنوان کف و سقف تعیین و محاسبه خواهد شد.
سطح استاپ اوت (stop out) چیست؟
سطح استاپ اوت (stop out) و سطح کال مارجین (Margin Call) تقریبا شبیه هم هستند. البته استاپ اوت از کال مارجین به مراتب بدتر است.
در فارکس، استاپ اوت به این معنی است که سطح مارجین شما به درصد خاصی کاهش یافته، که در این سطح بروکر شما به طور خودکار یک یا چند معامله شما را میبندد.
(منظور از سطح مارجین Margin Level: اکوئیتی تقسیم بر مارجین ضربدر ۱۰۰ است که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت.)
استاپ اوت به دلیل کم بودن مارجین آزاد در حساب معاملاتی شما رخ میدهد. یعنی میزان مارجین آزادی که در حسابتان وجود دارد برای باز ماندن معاملات شما کافی نیست.
اگر بخواهم دقیقتر بگویم، استاپ اوت زمانی رخ میدهد که درصد اکوئینی (Equity) شما، کمتر از درصد مارجین استفاده شده (Used Margin) که در بروکر شما مشخص شده است، برسد.
(منظور از Equity موجودی حساب شماست. اگر معاملهای باز دارید و از آن سود کردید به اکوئیتی شما اضافه میشود و اگر ضرر کنید از اکوئیتی شما کم میشود.)
اگر حساب شما به این سطح برسد، بروکر به طور خودکار شروع به بستن معاملاتتان میکند، و این کار را از ضرردهترین معاملات شما شروع میکند و تا زمانی که بتواند سطح محاسبه margin cal مارجین شما را به بالای محدوده استاپ اوت برساند، این کار را ادامه میدهد.
به محض این که سطح مارجین شما به نزدیکی یا در محدوده پایینتر از سطح استاپ اوت (stop out) قرار گیرد، بروکر شما شروع به بستن معاملات میکند تا جلوی ضررهای بیشتر شما را بگیرد.
بستهشدن معاملات توسط بروکر را استاپ اوت (stop out) میگویند.
توجه داشتهباشید، زمانی که فرآیند استاپ اوت شروع شود، معمولا نمیتوان آن را متوقف کرد و این فرآیند به صورت خودکار انجام میشود.
حتی پشتیبان بروکر هم نمیتواند برای شما کاری انجام دهد و این فرآیند را متوقف کند.
استاپ اوت را همچنین به نامهای Margin Closeout Value ،Liquidation Margin، و Minimum Required Margin نیز میشناسند.
مثال:
به عنوان مثال فرض کنید سطح استاپ اوت در بروکر شما ۲۰% در نظر گرفته شده باشد.
این بدین معنی است که بروکر شما، زمانی که سطح مارجین حساب شما به ۲۰% برسد، به صورت خودکار معاملات را میبندد.
۲۰% سطح مارجین = سطح استاپ اوت
طبق تصور زیر فرض کنید حساب معاملاتی با موجودی محاسبه margin cal ۱۰۰۰ دلار دارید و ۸۰۰ دلار آن را در ضرر هستید.
زمانیکه سطح مارجین شما به ۱۰۰% برسد، از طرف بروکر پیغام کال مارجین دریافت میکنید. با این حال فرض کنید هنوز تصمیمی نگرفتید که مجددا حسابتان را شارژ کنید، چون فکر میکنید که بازار به سمت مورد نظر شما باز خواهد گشت.
( در محدوده کال مارجین شما میتوانید معامله هایتان را باز بگذارید اما نمیتوانید معامله جدیدی باز کنید.)
طبیعتا این بدین معنی است که شما به هیچ عنوان معاملهگری خوبی نیستید چون ریسک زیادی برای این معامله کردید و همچنین در مورد معامله کاملا اشتباه فکر میکردید.
برگردیم به مثال، بازار همچنان خلاف پیشبینی شما حرکت میکند.
و حالا ۹۶۰ پیپ در ضرر هستید، که اگر ارزش دلاری هر پیپ ۱ دلار باشد، بدین معنی است که ۹۶۰ دلار در ضرر هستید و اکوئیتی شما به ۴۰ دلار رسیده است.
همانطور که گفتم اکوئینی را بدین صورت محاسبه می کنیم:
سود و ضرر شناور + موجودی حساب = اکوئیتی
که در این مثال بدین صورت است
همچنین سطح مارجین شما به ۲۰% رسیده است که بدین طریق محاسبه میشود:
۱۰۰% * (مارجین استفاده شده برای معامله / اکوئیتی) = سطح مارجین
که در این مثال بدین صورت است:
۱۰۰% * (۲۰۰$ / ۴۰$) = ۲۰%
برای انجام این معامله ۲۰۰ دلار مارجین نیاز داشتهاید پس مارجین استفاده شده (Used Margin) نباید به زیر ۲۰۰ دلار برسد.
در این مرحله، معامله شما به صورت خودکار بسته خواهد شد.
زمانی که معامله شما بسته میشود، مارجینی که برای آن معامله استفاده شده است (بلاک شده است)، آزاد خواهد شد و تبدیل به مارجین آزاد (Free Margin) میشود.
درست است این شرایط میتواند ناامید کننده باشد، چون تا قبل از این ۹۶۰ دلار ضرر شما به صورت شناور (Floating) و تحقق نیافته (Unrealized loss) بود ولی با این کار ضرر شما ثبت میشود و موجودی جدید حساب شما به ۴۰ دلار میرسد.
زمانی که معامله بازی نداشته باشید، اکوئیتی و مارجین آزاد شما با هم برابر خواهد بود. که در این مثال هر دو ۴۰ دلار هستند.
زمانی که حساب معاملاتی شما در آستانه سطح مارجین قرار بگیرد، در پلتفرم معاملاتی بدین صورت نمایش داده خواهد شد:
اگر چندین معامله باز داشته باشید، بروکر معمولا از ضرردهترین معامله شروع به بستن میکند.
هر معاملهای که بسته میشود مارجین استفاده شده در آن، آزاد میشود که همین امر سبب میشود سطح مارجین شما افزایش پیدا کند.
اما حتی اگر با بستن ضرردهترین معامله، باز هم سطح مارجین شما به بالای ۲۰% نرسد، بروکر اقدام به بستن باقی معاملات تا زمانی که سطح مارجین به بالای ۲۰% برسد، میکند.
سطح استاپ اوت اجازه نمیدهد نسبت به مقداری که واریز کردید، پول بیشتری از دست بدهید و به بروکر بدهکار شوید.
اگر معامله شما همچنان به ضررش ادامه دهد، در نهایت موجودی حساب شما صفر میشود و ممکن است حتی موجودی شما منفی شود و به بروکر بدهکار شوید.
بروکر ترجیح میدهد خودش به وسیله استاپ اوت معامله شما را ببندد تا این که منفی شدن حساب معاملاتی شما را ببیند و از شما بستانکار شوند.
اگر چند معامله باز داشته باشید، چه اتفاقی رخ میدهد؟
در مثال بالا، ما این سناریو را در نظر گرفتیم که یک معامله باز داشته باشید. اما اگر چندین معامله باز داشته باشیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟
خوب به نظر میرسد که شما بیشتر قمارباز هستید تا یک معاملهگر. ولی خوب به هر حال اجازه دهید مثالی بزنم که اگر این اتفاق رخ دهد و شما چندین معامله باز داشتهباشید فرآیند بستهشدن معاملات چطور شکل میگیرد.
هر بروکر فرآیند مخصوص خودش را دارد، پس اول از چگونگی انجام این پروسه مطمئن شوید. روشی که ما در اینجا بیان میکنیم بین بروکرها بسیار رایج است و به شما پیشزمینهای میدهد که اگر درصد زیادی از حسابتان را ریسک کنید، ممکن است چه اتفاق تلخی را تجربه کنید.
فرض کنید سطح استاپ اوت در بروکر شما ۱۰۰% باشد.
در هر مقطعی اگر سطح مارجین شما به زیر ۱۰۰% مورد نیاز برسد، پروسه بستن خودکار معاملات شما، با ضرردهترین معامله آغاز میشود.
پس اگر چندین معامله باز داشته باشید، معاملهای که بیشترین ضرر را به حساب شما زده است، ابتدا بسته میشود و این روند به همین ترتیب ادامه خواهد داشت تا زمانی که سطح مارجین شما به ۱۰۰% یا بیشتر از آن برسد.
این فرآیند بستگی به این دارد که در معاملات بازتان چه مقدار حجم و مقدار سود و ضرر شناور دارید، چون اگر نیاز باشد بروکر تمام معاملات شما را میبندد تا به مارجین مورد نظر برسد.
به خاطر داشتهباشید که تنها شما مسئول حساب معاملاتیتان هستید و باید حواستان باشد که مارجین مورد نیاز برای معاملاتتان به اندازه کافی دارید یا خیر. پس زمانی که بروکر معاملات شما را به طور خودکار میبندد، فقط باید خودتان را سرزنش کنید.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
تکامل در معامله گری
برای موفقیت در بازارهای مالی اعم از بورس ارز دیجیتال و فارکس باید در مسیر درست تریدر بودن تکامل یافت. در این سایت یک معامله گر آنچه برای تکامل و رشد لازم دارد ارایه شده است.
مفاهیم بازار فارکس
مفاهیم بازار فارکس
کسانی که در بازار فارکس فعال هستند، با مفاهیمی چون، مارجین، سطح مارجین(Margin Level)، مارجین آزاد(Free Margin)، ارزش پیپ (Pip Value) ، نقدینگی (Equity) و تراز موجودی (Balance) آشنا هستند. البته شاید بسیاری هم بارها اسامی این مفاهیم را در مقالات مربوط به بازار فارکس یا متاتریدر و جاهای دیگر دیده باشند، اما نیازی به دانستن بیشتر در مورد آنها احساس نکرده باشند. مفاهیم بازار فارکس ضمن آنکه با سیار بازارها متفاوت هستند با هم در ارتباطند و با تغییری یکی از آنها دیگری هم تغییر می کند.
مثلا با تغییر ضریب اهرمی که معامله گر انتخاب کرده است، سطح مارجین، مارجین آزاد و اصطلاحا نقطه اخراج از بازار (Step Out) تغییر می کند. در ادامه به بررسی هریک از موارد فوق به زبان ساده می پردازیم.
مارجین و محاسبات آن در فارکس
پیپ و پوینت (Pip and Point)
پیپ وپوینت مبنای حرکت در بازار فارکس است. یکی دیگر از تفاوت های مفاهیم این بازار با سایر بازارهاست.
Pip مخفف عبارت percentage in point می باشد و به معنی یک صدم از صد درصد است. با این حساب یک پیپ در واقع یک ده هزارم (۰.۰۰۰۱) می باشد. در ارزهایی که چهار رقمی هستند یعنی بعد از علامت اعشار چهار رقم وجود دارد، رقم آخر پیپ گفته می شود. برخی ارزها که بیشتر پایه ین ژاپن دارند، دو رقمی می باشند که رقم دوم به عنوان پیپ گفته می شود.
حرکت بازار در فارکس بر اساس تغییر پیپ عنوان می شود برای مثال ۱۰۰ پیپ افزایش داشته یا کاهش. در حال حاضر بسیاری از بروکرها پنج رقمی (در برخی دیگر ۳ رقمی) هستند، رقم پنجم و سوم با عنوان پوینت خوانده می شود. بنابراین، هر ۱۰ پوینت یک پیپ است.
حجم معامله (Volume)
حجم معامله در بازار فارکس اصطلاحا با عبارت Lot شناخته می شود. در واقع لات واحد حجم معاملات در بازار است. یکی از تفاوت های اساسی بازار فارکس با دیگر بازارها همین حجم معاملات است. در بازار سهام واحد خرید و فروش سهام است که می تواند از یک سهم تا میلیاردها سهم باشد. در دیگر بازارها که مانند فارکس مارجینال هستند، مانند بازار آتی، حجم معاملات براساس قرارداد (Contract) سنجیده می شود.
لات در زبان انگلیسی به معنی عدد خیلی بزرگ یا یک معامله بزرگ است که وجه تسمیه حجم معاملات در این بازار است. قبل از آنکه بروکرهای فارکس به معامله گران خرد خود ضریب اهرمی بدهند، برای معامله هر لات استاندارد به ودیعه ای به میزان یکصدهزار دلار پول نیاز بود. و دلیل نامگذاری حجم معاملات در فارکس همین امر می تواند باشد.
در حال حاضر این امکان وجود دارد که یک معامله گر حجم معامله ای با توجه به میزان لوریجی که انتخاب می کند، در بازار فارکس با سرمایه های بسیار کم هم ترید کند. البته این امکان، بیش از آنکه یک امتیاز باشد، یک گودالی است که بسیاری از سرمایه های اندک معامله گران خرد را می بلعد.
بسیاری از بروکر در خصوص میزان حجم که به تریدر اجازه معامله می دهند، شبیه هم هستند و گاها تفاوت های کمی وجود دارد. هر لات استاندارد را به یکصد هزار واحد تقسیم کرده اند. برخی بروکرها به این شکل کار می کنند و برخی به صورت اعشاری از یک لات. برای مثال، این حجم می تواند از Lot 0.01 تا چندین ده لات باشد.
سود و زیان (Profit and Loss)
سود و زیان در فارکس حاصل ضرب حجم معامله در میزان پیپی است که از محل ورود به معامله کم یا زیاد شده است. با توجه به اینکه فارکس یک بازار دوطرفه است، بستگی به نوع معامله باز این حاصلضرب سود یا زیان تلقی خواهد شد. اگر پوزیشن فروش(Sell or Short) باشد، حرکت قیمت به سمت پایین سود و افزایش نرخ برابری آن جفت ارز ضرر (منفی) شده و از میزان موجودی شما کم خواهد شد.
هر لات استاندارد با ارزش پیپ یک، معادل ۱۰ دلار است. حال اگر همین یک لات ۳۰ پیپ حرکت کرده باشد، (۱۰*۳۰) برابر ۳۰۰ دلار خواهد بود. این نسبت با افزایش و کاهش میزان حجم معامله نیز تغییر می کند. برای مثال حرکت ۴۰ پیپ با حجم ۰.۱ لات برابر با ۴۰ دلار خواهد بود.
این محاسبه در برخی جفت ارزها مانند GBP/EUR که ارزش پیپ متفاوتی می توانند داشته باشند، کمی بیشتر یا کمتر از ( بسته به ارزش پیپ) ۱۰ دلار خواهد بود. البته این تفاوت به دلیل تفاوت ارزش پیپ است نه لات. در هر شرایطی یک لات معادل ۱۰ دلار است. با توجه به اینکه بازار فارکس یک بازار بر اساس مارجین است، به صورت ارز( دلار یا یورو) بیان نمی شود.
Balance & Equity
بالانس حساب همان میزان پولی است که شما به حساب بروکر خود واریز می کنید.
Equity یا تراز حساب، حاصل جمع لحظه ای مقدار بالانس با سود/زیان تمام پوزیشن های باز است. تا زمانی که معامله ای بسته نشود، سود و زیان آن معامله در Equity نمایش داده می شود و به محض بسته شدن آن پوزیشن، سود/ زیان آن معامله روی بالانس اعمال می شود.
ضریب اهرمی (Leverage)
ضریب اهرمی از پایه ای ترین مفاهیم بازار فارکس است که عمده معامله گران در زمان افتتاح حساب آن را انتخاب می کنند. و این حداکثر ارتباط آنها با لوریج است.
وارد شدن ضریب اهرمی به ادبیات بازار فارکس بود که امکان حضور تریدرهای خرد را با سرمایه های اندک فراهم کرد. همانطور که گفته شد، حداقل سرمایه لازم برای ورود به بازار یکصدهزار دلار بود. البته این مبلغ برای بانکها و موسسات مالی مبلغ زیادی نیست ولی تقریبا عمده معامله گران خرد نمی توانستند از پس چنین مبلغی بربیایند.
Leverage توان مضاعفی است برای خرید و فروش که بروکرهای فارکس در اختیار معامله گران خود قرار می دهند تا بتوانند با سرمایه های بسیار اندک هم در این بازار ترید کنند.
ضریب اهرمی، به صورت یک نسبت X:1 نشان داده می شود. و اینجا X همان توان چندین برابری است که یک معامله گر می گیرد. به عبارت دیگر، لوریج میزان تفاوت میزان موجودی تریدر و توان معاملاتی اوست. هرچه از نسبت بالاتری استفاده کند، توان معامله بالاتری خواهد داشت و این مانند یک شمشیر دولبه است که در معامله گرهای خرد، لبه مضرر بودنش بُرنده و تیزتر از لبه سود و منفعت برای اوست.
در حقیقت میزان لوریج باید بر اساس میزان مارجین مورد نیاز و پلن معاملاتی یک معامله گر انتخاب شود.
مارجین و محاسبات آن در فارکس
در بازار فارکس کلیه محاسبات از جمله مارجین یا همان ودیعه، میزان سود و زیان، محاسبه سطح مارجین و سایر موارد متفاوت از دیگر بازارهاست. برای مثال میزان حرکت بازار براساس پیپ (Pip) و پوینت (Point) می باشد. تنها میزان پولی که به حساب خود واریز می کنید، تعیین کننده توان معامله شما در بازار فارکس نیست، بلکه طبق ضریب اهرمی (Leverage) که استفاده می کنید، میزان مارجین شما در حساب فارکسی شما محاسبه می شود.
مارجین (Margin )
مارجین یا ودیعه میزان پولی است که تریدر موقع معامله یک جفت ارز یا CFD به صورت ودیعه بروکر آن را بلوکه می کند.
مارجین صرفاً بخشی از پول تریدر است که کارگزار فارکس از موجودی حساب کنار می گذارد تا ترید انجام شده باز بماند و اطمینان حاصل شود که معامله گر می تواند ضرر احتمالی معامله را پوشش دهد.
به محض بسته شدن ترید، مارجینی که برای این معامله بلوکه شده بود، آزاد می شود و معامله گر می تواند با توجه به میزان مارجین آزاد خود وارد معامله دیگری شود.
مارجین لازم برای هر معامله (Margin Requirement)
مارجین لازم برای هر معامله به صورت درصد بیان می شود و از یک بروکر به بروکر دیگر و همچنین برای جفت ارزهای مختلف فرق می کند.
این رقم می تواند در یک بروکر برای EUR/USD رقم ۲% باشد و در یک بروکر فارکس دیگر ۴% یا بیشتر باشد.
پس از مطالعه بخش بعد بیشتر متوجه این بخش خواهید شد.
مارجین برداشتی (Required Margin)
میزان مارجینی که برای معامله یک حجم مشخص از یک جفت ارز از کل مارجین یک حساب بلوکه می شود را مارجین برداشتی می گویند.
مثال ۱: فرض کنید که یک بروکر برای معامله USD/JPY به میزان ۲% مارجین بردارد (۲% = Margin Requirement).
با توجه به اینکه ارز صورت و حساب شما هر دو دلار هستند نیاز به تبدیل نرخ ها وجود ندارد. حال اگر حجم معامله یک لات استاندارد(یعنی ۱۰۰۰۰۰ واحد) باشد به میزان ۲۰۰۰ دلار ( ۲درصد یکصد هزار دلار) از ودیعه معامله گر را بلوکه خواهد کرد. اگر حجم یک دهم لات (یعنی ۱۰۰۰۰ واحد حجم) باشد به میزان ۲۰۰ دلار ( دو دهم درصد یکصد هزار دلار) از مارجین را بلوکه خواهد کرد.
مثال ۲: فرض کنید که قصد معامله GBP/USD را دارید که ۵% = Margin Requirement است. و مظنه این جفت ارز ۱.۳۵۰۰ می باشد. با توجه به اینکه حساب شما برپایه دلار می باشد ولی ارز صورت این جفت ارز پوند می باشد، نهایتا میزان مارجین برداشتی چقدر خواهد بود.
با توجه به اینکه ارز مخرج دلار و ارز صورت پوند می باشد و حساب افتاحی شما نزد بروکر نیز دلار می باشد، بر این اساس ۱۰۰۰۰۰ هزار پوند برابر ۱۳۵۰۰۰ دلار می باشد. بنابراین برای ترید یک لات استاندارد از این جفت ارز ابتدا باید تبدیل نرخ انجام شود. با این نرخ مظنه گفته شده یکصد هزار پوند معادل یکصد و سی و پنج هزار دلار می باشد. حال با در نظر گرفتن ۵% مارجین مورد نیاز، ۶۷۵۰ دلار (۱۳۵۰۰۰*۵%)خواهد بود. حال اگر شما بخواهید ۰.۱ لات (۱۰۰۰۰) واحد ترید کنید، ۶۷۵ دلار مارجین برداشته خواهد شد.
مثال ۳: فرض کنید که قصد معامله EUR/GBP را دارید و ۷% = Margin Requirement است و حساب شما بر پایه دلار می باشد. حال برای ترید یک لات استاندارد به چه میزان پول نیاز هست و چه میزان مارجین برداشته می شود.
با توجه به اینکه حساب شما به دلار است و نه در صورت و نه مخرج قرار دارد باید معادل دلاری ارز صورت را ابتدا محاسبه کرد. در این جفت ارز یورو ارز صورت می باشد. با مراجعه به مظنه EUR/USD، می توان نرخ تبدیل را بدست آورد. با فرض اینکه مظنه یورو به دلار برابر ۱.۱۱۵۰ می باشد، هر یکصد هزار یورو برابر ۱۱۱۵۰۰ دلار است، پول لازم برای ترید یک لات یورو به پوند به این میزان پول نیاز می باشد که با احتساب ۷% مارجین مورد نیاز، ۷۸۰۵ دلار از مارجین بلوکه خواهد شد.
این محاسبه در اصل با احتساب شرایط ضریب اهرمی ۱:۱ است. حال اگر ضریب اهرمی متفاوتی لحاظ شود به همان میزان نسبت ضریب اهرمی، مارجین برداشتی متفاوت خواهد بود.
ارتباط مارجین برداشتی و ضریب اهرمی
بین پول مورد نیاز، مارجین برداشتی و ضریب اهرمی یک ارتباط معکوس وجود دارد. به عبارت دیگر، با افزایش لوریج میزان پول مورد نیاز کاهش می یابد.
لوریج /۱ = مارجین مورد نیاز
مارجین مورد نیاز /۱ = لوریج
با این اوصاف می توان از یکی از موارد فوق به دیگری رسید. می توان با دانستن لوریج، مارجین مورد نیاز را محاسبه کرد، یا با در نظر گرفتن مارجین مورد نیاز به لوریج رسید.
روش اول: محاسبه مارجین مورد نیاز
در این مسیر معامله گر اول لوریج خود را انتخاب می کند. در مثال های بخش قبل میزان سرمایه اولیه و مارجین مورد نیاز محاسبه شد که بر اساس لوریج ۱:۱ بود. حال به هر میزان لوریج افزایش یابد به همان میزان آن اعداد کاهش می یابد. اگر مارجین انتخاب ۱:۵۰ باشد، در مثال دوم که به ۱۳۵۰۰۰ دلار سرمایه لازم بود به یک پنجاهم یعنی ۲۷۰۰ دلار کاهش می یابد. اگر لوریج ۱:۲۰۰ انتخاب شود به ۶۷۵ دلار تقلیل می یابد.
روش دوم: محاسبه لوریج مورد نیاز متناسب با سرمایه
در این روش، شما براساس پولی که در حساب دارید و همچنین حداکثر حجمی که می خواهید داشته باشید، میزان لوریج خود را انتخاب می کنید. برای مثال اگر شما ۱۰۰۰ دلار در حساب خود داشته باشید، و بخواهید که ۰.۲ لات EUR/USD معامله کنید.( با فرض اینکه مظنه این جفت ارز ۱.۱۱۵۰ است.) شما به ۲۲۳۰۰ دلار پول در حساب خود نیاز دارید در حالیکه شما فقط ۱۰۰۰ دلار موجود دارید. با اوصاف شما به لوریج ۱:۲۵ نیاز خواهید داشت.
در مثال بالا، شما اگر لوریج ۱:۱۰۰ انتخاب کنید به ۲۵۰ دلار، لوریج ۱:۲۵۰ به ۹۰ دلار و در لوریج ۱:۵۰۰ به ۴۵ دلار مارجین نیاز خواهید داشت و باقی مارجین مانده را می تواند در پوزیشن ها دیگر استفاده کند.
دراکثر مواقع بسیاری از معامله گران در موقع افتتاح حساب، لوریج هایی با نسبت های بالا ۱:۲۰۰ تا ۱:۱۰۰۰ انتخاب می کنند که آنها را از دانستن چنین محاسباتی بی نیاز می کند اما در واقع دست آنها را برای Over trade یا ورود با حجم هایی بسیار بالاتر از مقداری که موجودی حساب آنها کشش داشته باشد، باز می گذارد.
زیرا هرچه حجم معاملات باز آنها بیشتر باشد، سطح مارجین آنها متلاطم تر بوده و امکان از دست دادن کل حساب بشدت با همان نسبت افزایش می یابد چون معامله گر عمدی یا سهوی بخش بیشتری از مارجین خود را درگیر ترید می کند و این یعنی قرار دادن درصد بالاتری از سرمایه در خطر از دست رفتن. (برای بررسی این موضوع به صفحه خطر از دست دادن سرمایه مراجعه کنید.)
سطح مارجین
سطح مارجین یک مبنای خوب برای درک وضعیت حساب معامله گر است.
سطح مارجین نسبتی است بین Equity و مارجین استفاده شده (Used Margin) است. به صورت درصد بیان می شود. به عنوان مثال، اگر سهام شما ۵۰۰۰ دلار و حاشیه استفاده شده ۱۰۰۰ دلار باشد، سطح مارجین ۵۰۰ درصد است.
مارجین استفاده شده، به مجموع مارجین های بلوکه شده گفته می شود که بحث آن در بخش مارجین برداشتی بیان شد. اگر معامله گری فقط یک ترید داشته باشد مارجین استفاده شده آن برابر مارجین بلوکه شده همان پوزیشن خواهد بود و اگر چندین معامله باز داشته باشد مجموع مارجین برداشتی آنها را Used Margin می گویند.
سطح مارجین یک حساب عموما در نوسان آن است و دلیل آن تغییر Equity می باشد و مارجین استفاده شده ثابت است.
Margin Level = (Equity / Used Margin) x 100%
اگر پوزیشن های شما در سود باشند، میزان Equity بیشتر خواهد شد و در حالیکه مارجین استفاده شده، ثابت است، بنابراین، سطح مارجین هم افزایش خواهد یافت. برعکس اگر معاملات در ضرر باشند و یا بر ضرر آنها افزوده شود، از میزان Equity کاسته شد و سطح مارجین هم کاهش می یابد.
سطح مارجین از یک جنبه که وضعیت حساب را نشان می دهد دارای اهمیت است. اگر سطح مارجین ۱۰۰ درصد باشد، یعنی حساب در خطر از دست رفتن می باشد چون سطح Equity برابر مارجین استفاده شده است. به این معنی است که معامله گر در حال حاضر Free Margin ندارد و امکان یک پوزیشن دیگر برای او وجود ندارد و دوم اینکه حساب او به شدت در زیان می باشد. البته افت شدید و سریع سطح مارجین نشانه حجم بالای پوزیشن(ها) نیز می باشد که باعث شده مارجین استفاده شده رقم بالا و نزدیک به Equity باشد.
Free Margin
مارجین آزاد حاصل تفریق Equity از مارجین استفاده شده است.
در صورتیکه تریدر هیچ پوزیشینی در بازار نداشته باشد، مارجین آزاد برابر Equity خواهد بود. اما اگر او یک یا چند پوزیشن بگیرد، مارجین استفاده شده از Equity کسر می شود و حاصل مارجین آزاد خواهد بود.
همانند بحث سطح مارجین اگر Equity با در سود بودن معاملات افزایش یابد، میزان مارجین آزاد نیز افزایش می یابد و برعکس اگر به دلیل زیان Equity کاهش یابد، Free Margin هم کاهش خواهد یافت.
عمده بروکرهای فارکس، به میزان مارجین آزاد اجازه برداشت به مشتری می دهند.
Call Margin & Step Out
با کاهش سطح مارجین، یک اخطار به معامله گر ارسال می شود که به آن اصطلاحا Call Margin گفته می شود. کال مارجین سطحی از مارجین هست که کاهش یافته ولی هنوز به سطح اخراج از بازار و بسته شدن تمام حساب ها نرسیده است.
دلیل اسم گذاری آن بر می گردد به زمانی که کارگزار به مشتریان خود که در خطر از دست دادن سرمایه خود بودند زنگ می زد و از آنها می خواست برای جلوگیری از بسته شدن اتوماتیک پوزیشن هایشان مارجین خود را افزایش دهند. گرچه الان این تماس به اخطار در پلترفرمهای معاملاتی تبدیل شده است.
با ادامه کاهش سطح مارجین و رسیدن به سطح مشخصی که در بروکرهای مختلف می تواند متفاوت باشد، تمام پوزیشن ها بصورت اتوماتیک بسته می شود و به احتمال زیاد معامله گر دیگر مارجین لازم برای انجام معامله را ممکن است نداشته باشد. به این سطح اصطلاحا Step Out گفته می شود.
شرایط معاملات FBS س Quesالات متداول - سطوح Margin Call و Stop Out چیست؟
Margin Call سطح حاشیه مجاز (40٪ و کمتر) است. در این مرحله ، شرکت به دلیل عدم وجود حاشیه رایگان ، حق بستن تمام موقعیت های باز مشتری را دارد اما مسئولیت ندارد. Stop Out حداقل سطح مجاز حاشیه (20٪ و پایین تر) است که در آن برنامه معاملات شروع به بستن موقعیت های باز مشتری به منظور جلوگیری از ضررهای بیشتر منجر به تراز منفی (زیر 0 USD) می کند.
چگونه می توانم یک مقدار را محاسبه کنم؟
برای انجام محاسبه می توانید از ماشین حساب معامله گر ما استفاده کنید. شما همچنین می توانید یک مقدار نقطه محاسبه با استفاده از فرمول زیر: OnePointValue = (قرارداد × (قیمت + OnePoint)) - (قرارداد × قیمت)، که در آن:
• OnePointValue - یک مقدار نقطه در ارز مقابل است؛
• قرارداد - اندازه قرارداد در ارز پایه ؛
• قیمت - قیمت جفت ارزی ؛
• OnePoint - قیمت (یک امتیاز). مثال. محاسبه یک امتیاز برای GBPCHF در یک حساب USD.
• تعداد - 1.25.
• ابزار معاملاتی (جفت ارزی) - GBPCHF.
• نرخ GBPCHF - 1.47125.
• قرارداد - 125 000 GBP.
• نرخ USDCHF - 0.94950. OnePointValue = (125 000 x (1.47125 + 0.00001)) - (125 000 x 1.47125) = 183 907.5 - 183 906.25 = 1.25 CHF برای تبدیل مبلغ به دلار آمریکا: OnePointValue = 1.25 CHF / 0.94950 = 1.31 USD.
چه اتفاقی می افتد اگر یک حساب برای مدت طولانی استفاده نشود؟
اگر سه ماه متوالی از حساب واقعی برای تجارت استفاده نشود ، به طور خودکار برای بایگانی ارسال می شود. با این حال ، همیشه می توانید حساب را در بخش شخصی خود بازیابی کنید. تمام بودجه در آن ذخیره خواهد شد
چگونه می توانم بودجه مورد نیاز (حاشیه) را برای افتتاح سفارش محاسبه کنم؟
برای انجام چنین محاسباتی می توانید از ماشین حساب معامله گر ما استفاده کنید.
چه زمانی می توانم تجارت کنم؟
زمان فعالیت سرور معاملاتی از ساعت 00:00 روز دوشنبه تا 23:00 به وقت ترمینال جمعه (GMT + 2) است.
چه نوع اجرای سفارش در FBS استفاده می شود؟
اجرای سفارش بازار برای همه انواع حساب ها در FBS (Cent ، Micro ، Standard ، Zero Spread ، Unlimited و Segregated) اعمال می شود. می توانید اطلاعات بیشتر در مورد اجرای بازار را در اینجا بخوانید.
چه استراتژی های تجاری در FBS مجاز است؟
شرکت FBS با استفاده از تمام استراتژی های معاملاتی بدون محدودیت ، مناسب ترین شرایط تجارت را ارائه می دهد. می توانید از تجارت خودکار با کمک مشاوران خبره (EA) ، جرم گیری (pipsing) ، پرچین و غیره استفاده کنید.
دیدگاه شما