روانشناسی در بورس | بررسی بازار بورس از بُعد روانشناختی سهامداران
بسیاری از مردم چیزی درباره ابعاد مختلف سرمایهگذاری در این بازار سرمایه نمیدانند و مبنای خرید و فروشهای خود را احساسات قرار میدهند. اما برای سرمایهگذاری مطمئن و البته موفق در این بازار باید تصمیمات خود را عاقلانه بگیرید. به همین خاطر بخشی در بازار سرمایه به نام روانشناسی وجود دارد که بسیاری از آن بیخبر هستند. روانشناسی در بورس، تمام جوانب سرمایهگذاری در این بازار سرمایه و حتی فرابورس را نیز شامل میشود که یک سرمایهگذاری مطمئن و البته موفق را برای شما به همراه خواهد داشت. به همین خاطر در این مطلب قصد داریم تا به تمام جوانب مختلف روانشناسی در بورس و شیوه یادگیری آن بپردازیم.
روانشناسی در بورس؛ موضوعی که کمتر کسی درباره آن میداند
در بازارهای سرمایه مانند بورس و فرابورس بسیاری از مردم دوست دارند که در مدتی کوتاه به سودی بالا دست پیدا کنند. این در حالی است که بیشتر بازارهای سرمایه، سود را به افرادی میبخشند که تمایل دارند سرمایهگذاری بلندمدت انجام دهند.
در بسیاری از مواقع با این مورد مواجه میشویم که ارزش یک سهام به میزان زیادی بالا رفته است و فرد دارنده آن تلاش میکند تا با نگهداشتن سهام مورد نظر، سود بیشتری کسب کند. غافل از اینکه در همین حین ناگهان سهام مورد نظر روند نزولی به خود پیدا میکند و دارنده سهام تمام سودهای کسبشده خود را از دست میدهد.
در بازار بورس موارد دیگری نیز اتفاق میافتند که به دنبال آنها، سهامداران تصمیمات احساسی زیادی میگیرند. به همین خاطر در این مطلب قصد داریم تا کاری کنیم که تا حد امکان از این نوع تصمیمات دوری کنید.
کنترل احساسات در بعد روانشناختی بازار سرمایه
روانشناسی در بازار بورس به شما این امکان را میدهد تا بتوانید با کمک آن احساسات خود را بهخوبی کنترل کنید. در واقع، روانشناسی بازار سهام میتواند کاری کند که میزان سود شما چندین برابر شود. چرا که تنها تحلیل سهامها در بازار بورس ملاک نیست.
اگر قصد دارید در بازار بورس موفق شوید، آموزش روانشناسی بازار بورس یکی از آن مواردی است که حتما باید روی آن تمرکز کرده و تمام جوانب آن را بیاموزید. البته، این مسیر می تواند به تنهایی طولانی، سخت، پیچیده و گهگاه نتیجه معکوس بدهد. به همین دلیل ما در دورههای مختلف آموزش روانشناسی بازار بورسی که تهیه کرده ایم، علاوه بر توضیح 0 تا 100 همه جوانب روانشناختی دخیل در معامله با زبان ساده و همه فهم، به شیوه ای تکنیک محور روانشناسی در بورس را به شما یاد می دهیم. یعنی شما می توانید در همان ابتدا روانشناسی را رکنی اساسی در معاملات خود دانسته و تاثیر آن را در رشد معاملات خود ببینید.
تاثیری که دانش روانشناسی روی عملکرد ما در بورس میگذارد
در نظر داشته باشید که بازار بورس در کنار تمام مزایا و معایت خود به شما این امکان را میدهد تا با سرمایهگذاری هوشمندانه، به سود مناسبی دست پیدا کنید. اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که دانش روانشناسی خویشتن در بازار بورس شاید پروسه یادگیری کمی سختی داشته باشد، اما مطمئن باشید، پس از اینکه این دانش را یاد گرفتید، سرمایهگذاری موفق و البته سودی بالا را کسب خواهید کرد.
تصور کنید که یک سهام دائما دارای نوسان است. اینجاست که سهامداران احساس تصمیم به خرید یا فروش این ارز میگیرند. این در حالی است که اگر شما نسبت به دانش روانشناختی تسلط داشته باشید، ابتدا سهام را ارزیابی میکند و ممکن است در این میان حتی بخواهید سهام مورد نظر را نگهداری کنید. به همین خاطر و عملی کردن یک تصمیم عاقلانه، این امکان برای شما وجود خواهد داشت که به سود بالاتری دست پیدا کنید. به طور کلی شرایط مختلفی میتواند در بازار سرمایه بورس و فرابورس رخ بدهد که در ادامه قصد داریم تا به آنها بپردازیم.
شرایط مختلف بازار سرمایه در دانش روانشناسی
به طور کلی میتوان گفت که اگر در بازار سرمایه فعالیت داشته باشید، با شرایط مختلفی روبهرو میشوید که از جمله آنها میتوان به شاخص کل بورس، شاخص هر سهم و البته ارزش آنها اشاره کرد. این در حالی است که در موارد ذکر شده نیز ممکن است شرایط خاصی پیش بیاید که در هرکدام باید اقدام متفاوتی انجام داد. در دوره های مختلف آموزش نکات روانشناسی بازار بورس ما به این موقعیت ها پرداخته میشود.
سهامهایی که در حال حاضر در پرتفوی خود دارید
در بسیاری از مواقع اقدامات احساسی را برای سهامهایی که در حال حاضر داریم، انجام میدهیم. این کار باعث میشود که در بسیاری از مواقع نه تنها سود نکنید، بلکه بابت کار خود ضرری را هم پرداخت کنید. لازم به ذکر است که برای سهامهایی که در حال حاضر در پرتفوی خود دارید، سه نوع شرایط وجود دارد که در ادامه به بعد روانشناختی برای دوری از طمع در بورس این شرایط میپردازیم.
رشد مثبت سهام
در بسیاری از مواقع یک سهامدار با این مورد مواجه میشود که سهام او در حال رشد بسیار است. اگر شما چیزی از بعد روانشناسی در بورس ندانید، در این مورد یک تصمیم کاملا احساسی میگیرید و این موضوع باعث میشود که در آینده سودی که از رشد سهام بهدست آوردهاید را به عنوان یک ضرر بزرگ بفروشید.
یک سهام را در نظر داشته باشید که دائما در حال سوددهی است. اگر در این موقعیت طمع کنید، سهام را نخواهید فروخت تا سود بیشتری نصیب شما شود. حال اگر به سود نسبتا کم قانع باشید، این اطمینان را خواهید داشت که سود سهام شما ثابت باقی خواهد ماند. حال بسیاری از افرادی که سهام خود را نفروختهاند، در آینده وارد فاز منفی سهام خود میشوند. در این موقعیت دائما قصد دارند سهام خود را بفروشند تا از سود آنها کم نشود، اما دیگر برای این کار دیر است و نمیتوان به این راحتیها سهام مورد نظر را فروخت.
نوسان و ارزش ثابت در سهام
در بسیاری از مواقع نیز با این مورد مواجه میشود که سهام مورد نظر شما دارای تغییرات ریز میشود که به طور متوسط ارزش آن ثابت است. در این صورت، بسیاری سهام خود را میفروشند و بسیاری هم تصیم بر نگهداری آن میگیرند. اما کدامیک میتواند یک تصمیم عاقلانه و غیراحساسی باشد؟
اگر شما درباره روانشناسی بورس ایران بدانید، متوجه این موضوع میشوید که در این موقعیت حتما باید شاخص آن سهام مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد. پس از بررسی دقیق سهام، نوبت به این میرسد که شما تعیین کنید که آیا باید آن سهام را فروخت، نگه داشت یا میزان بیشتری از آن را خریداری کرد. در این موقعیت دیگر خبری از یک تصمیم احساسی نیست و کاملا دقیقا و عاقلانه سرمایهگذاری خود را انجام خواهید داد.
روانشناسی در بورس درباره سهامهایی که رشد منفی دارند
با توجه به حال و هوای امروزی بورس، بیشتر مواقع شاهد این هستیم که سهامها با افت ارزش مواجه میشوند. در این صورت بسیاری از سهامداران برای جلوگیری از ضرر بیشتر اقدام به فروش سهام خود میکنند. اما آیا واقعا این کار، کار درستی است؟
در نظر داشته برای دوری از طمع در بورس باشید که در بعد روانشناسی در بازار بورس ممکن است که در بسیاری از مواقع فروش سهمهای در حال ضرر کار درستی باشد، اما نباید بدون بررسی دقیق این کار را انجام دهد. اگر روانشناسی در بورس را بلد باشید، ابتدا سهام خود را ارزیابی میکنید. چرا که ممکن است از فردا آن سهام شروع به رشد مثبت کند. در این صورت تمام ضررهای شما جبران میشوند. به همین خاطر است که میگوییم حتما باید از تصمیمات احساسی در فروش سهام جلوگیری کنید.
بعد روانشناسی درباره خرید سهام در بازار سرمایه بورس
در بسیاری از مواقع دیگر نیز با این مورد مواجه میشویم که یک سهام دارای میزان رشد یا سقوط بسیاری هستند و بهتر است که کاری درباره آنها انجام دهیم. در این موقعیت تصمیمات احساسی بسیاری وارد تفکر شما میشوند، اما باید از تمام آنها دوری کنید.
اگر یک سهام دائما درحال رشد است، این رشد در یک روز تبدیل به نزول میشود و یک تصمیم احساسی ممکن است کاری کند که شما در همان روز آخر رشد، سهام مورد نظر را خریداری کنید. خلاف همین مورد برای یک سهام در حال نزول نیز ممکن است رخ بدهد و باید با یک تصمیم عاقلانه تعیین کنید که چه زمانی آن سهام را خریداری کنید که بهجای ضرر، سود را برای شما به همراه داشته باشد.
انواع سرمایهگذاری در بورس و ارتباط آنها با روانشناسی
یک اصطلاح درباره بازار سرمایه بورس وجود دارد و آن این است که بورس سرمایه را از افراد عجول میگیرد و در جیب افراد صبور میگذارد. این اصطلاح به صورت غیر مستقیم به این مورد اشاره دارد که شما نباید به بورس به عنوان یک سرمایهگذاری کوتاهمدت نگاه کنید.
شاید درباره برخی از سهامها بتوان گفت که باری برای دوری از طمع در بورس سرمایهگذاری کوتاهمدت مناسب هستندف اما تعداد این نوع سهامها بسیار محدود است و برای سود مناسب باید بیشتر به سرمایهگذاری بلندمدت توجه داشته باشید. البته که برای سرمایهگذاری بلندمدت نیز باید حتما باید به این موضوع توجه شود که در سرمایهگذاری بلندمدت نیز باید سهامهایی را به صورت عاقلانه خریداری کرد و به هیچ عنوان یه احساسات متکی نبود.
بازار بورس؛ بازاری که افراد صبور در آن سود بیشتری میکنند
بازار سرمایه، بازاری است که به شما این امکان را میدهد تا با سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و بلندمدت، درآمد کسب کنید. برای سرمایهگذاری مناسب و موفق در این بازار سرمایه، همواره باید از تصمیمات احساسی دوری کنید. به همین خاطر امروزه دورههای مختلفی با عنوان روانشناسی بورس ایران وجود دارند که به شما تمام نکات در این باره را آموزش میدهند. نکته قابل توجه در مورد بسیاری این دوره ها تنها به بعد روانشناسی پرداخته و بیشتر راجع به روانشناسی صحبت می کنند تا بورس. آکادمی بورس دکتر درخشی اما به شیوه ای نوین، بورس و روانشناسی را شانه به شانه هم به شما آموزش داده و نه تنها شرایط مختلف این بازار را در نظر میگیرد و به شما آموزش میدهد که باید در هر شرایط چهکاری انجام دهید، بلکه همراه با شما در حین انجام دادن معامله می آید تا در ابتدای کار سوای دانش روانشناسی، از سوپرویژن نیز برخورددار باشد. برای دسترسی به دوره مذکور، کافی است روی عبارت دوره پیشرفته بورس کلیک کنید.
روش انتخاب سهام مناسب
پیشتر طی دو مقاله به توصیف نحوه سرمایه گذاری در بورس و بهترین سهام برای خرید توضیحاتی خدمت کاربران عزیز ارائه شد. در این مقاله به توصیف مدیریت ریسک می پردازیم.
مدیریت ریسک در بورس از عبارتهایی است که در عین سادگی یکی از رموز اصلی بازارهای مالی را در خود نهفته است. این رمز چیزی نیست جز “ماندگاری در بازار”
ماندگاری در بازارهای مالی رابطه مستقیمی با مدیریت ریسک دارد. مدیریت ریسک شامل بخشهایی است بهتفصیل توضیح خواهیم داد.
سهام با نقد شوندگی مناسب
یکی از بخشهای اصلی مدیریت ریسک در بورس ، انتخاب سهام مناسب است. برای انتخابات سهام مناسب آیتمهای زیادی باید مورد بررسی قرار گیرد اما مهمترین آیتم بحث نقد شوندگی سهم است.
چنان چه سهم دارای نقد شوندگی مناسب نباشد ریسک معاملات را بالا برده و سرمایه ما را به خطر میاندازد. برای مثال سهمی را در نظر بگیرید که بازار گردان مناسبی ندارد و در طول مسیر صعودی دارای صف خرید مداوم و در مسیر نزولی دارای صف فروش سنگین است.
چنان چه میانگین ارزش معاملات روزانه سهم در حد مناسبی نباشد نه از مسیر صعودی میتوان سود گرفت نه اینکه در مسیر نزولی میتوان سود کسبشده را ذخیره نمود. در عین اینکه در صورت عدم نقد شوندگی مناسب، سرمایهگذار نمیتواند تعداد سهام درخواستی را خرید یا فروش نماید.
تشکیل سبد سهام مناسب
یکی از بخشهای مهم مدیریت ریسک در بورس ، تشکیل سبد سهام است. یک سرمایهگذار حرفهای آگاه است یک سبد سهام با شرایط مشخص، ریسک موجود را تا حد ممکن کاهش میدهد و تسلط شما صرفاً بر روی سبد سهام انتخابشده قرار میگیرد.
در رابطه با سبد سهام ذکر این نکته ضروری است که از انتخاب سبد با تعداد زیادی سهم تمرکز شما را کاهش میدهد. انتخاب تعداد سهام داخل یک سبد رابطه مستقیمی با سرمایه شما دارد.
مدیریت سرمایه
بخش مهم دیگر در مدیریت ریسک در بورس ، مدیریت سرمایه است. سرمایهگذار باید سرمایه خود را بر روی تعداد مشخصی سهم سرمایهگذاری نماید. بهعبارتدیگر باید سرمایه به تعداد سهمهایی که خریداری میشود به نسب مساوی تقسیم شود.
بارها پیشآمده که سهامی را خرید کردهاید و سود مناسبی از آن کسب کردهاید و با خود گفتهاید: ای کاش بیشتر از این سهم میخریدم. عبارت “ای کاش” در بازارهای مالی دو مفهوم اساسی را تداعی میکند: ۱- ترس ۲- طمع
ای کاش در جمله بالا کاملاً ریشه در طمع دارد. طمعی که در صورت عدم کنترل ذهنی ماندگاری شما در بازارهای مالی را به خطر میاندازد.
آیا شما اطمینان ۱۰۰ درصد و کامل داشتید که به چنین سودی دست مییابید؟ طبیعتاً پاسخ منفی است.
نکته قابلتأمل اینجاست که درصورتیکه سهم خریداری شده به ضرر سنگین فرو میرفت با خود میگفتید: ای کاش کمتر از این سهم میخریدم؛ و “ای کاش” در این عبارت نشأت گرفته از ترس است.
ترس و طمع به یک نسبت سرمایه شما را به خطر میاندازند. اغراق نیست که دانستن مفهوم این دو کلمه ساده، از شما یک معاملهگر حرفهای میسازد.
پس با تقسیم سرمایه به نسبتهای مساوی و سرمایهگذاری بر تعداد سهام مشخصشده میتوانید در خط میانه ترس و طمع حرکت کنید و ماندگاری خود در بازارهای مالی را تضمین کنید.
ذهن آرام
بخش مهم دیگر در مدیریت ریسک، پرورش ذهن آماده سرمایهگذاری است. یک سرمایهگذار حرفهای میداند که ضرر جزئی از معاملات است و باید در معاملات اشتباه با کمترین ضرر خارج شد.
اینکه برخی از سرمایهگذاران در هنگام نزول بازار دائم به دنبال کفهای جدیدی در بازارهای مالی بالاخص بازار بورس هستند کاملاً با مقوله خروج با کمترین ضرر در معاملات اشتباه در تضاد است.
حتی در بسیاری از موارد سرمایهگذاران زیادی تأکید دارند که در ضررها، خریدهای متوالی انجام شود و به اصطلاح تا جایی میانگین خریدهای خود را کم میکنند تا شاید با اولین واکنش مثبت به سود برسند.
شاید در واکنش به این رفتار سرمایهگذاران تنها بتوان این جمله را گفت که “ضرر نکردن در بازار نزولی، نوعی سود است.”
لذا باید بهقدری روی هیجانات رفتاری و ذهن خود تسلط داشته باشید که پس از کسب سود مناسب از بازار خارج شوید و در معاملات اشتباه نیز با کمترین ضرر نسبت بهنقد کردن سرمایه خود اقدام نمایید.
بخش مهم دیگر مدیریت ریسک در بورس ، مدیریت ریسک به بازده است. روش انتخاب نقاط خریدوفروش سهام باید بهگونهای باشد با کمترین ریسک موجود، بیشترین بازده را به همراه داشته باشد. بهعبارتدیگر باید مجموع سودهای شما بسیار بیشتر از ضررهای شما باشد. هر چه نسبت سود به بازده از مرتبه بالاتری برخوردار باشد روش انتخاب نقاط خریدوفروش شما قبل استنادتر است.
بخش مهم دیگر مدیریت ریسک در بورس ، عدم حضور در تایم کامل بازار است. حضور در ثانیه ثانیه معاملات در بازار بورس، هیجان شما را افزایش میدهد و از تصمیمگیریهای منطقی شما میکاهد. اگر با تحلیل شخصی اقدام به خریدوفروش مینمایید، پس از خرید سهم موردنظر از حضور لحظهای در بازار دوری کنید و منتظر به وقوع پیوستن تحلیل خود باشید و چنانچه از پیشنهادات خریدوفروش شرکتها و افراد حقیقی استفاده میکنید، پس خرید سهم موردنظر در قیمت اعلامی از حضور لحظهای در بازار بپرهیزید و منتظر اعلام قیمت فروش توسط پیشنهاددهنده سهم باشید.
چه کارهایی کنیم که در بورس سود بیشتری کنیم؟؟
فعالیت در بازار سرمایه همچون هر کسبوکاری دیگری نیازمند گذراندن مسیرهایی هموار و پر تلاطم برای کسب سود است.
یاد گرفتن نحوه خرید و فروش سهام و اوراق بهادار شرط لازم برای ورود و به دست آوردن موفقیت در بورس است، ولی بدون شک شرط کافی نیست. یک سهامدار و معاملهگر در بازار سرمایه علاوه بر اینکه باید در کلاسهای آموزش بورس، تحلیل بازار سهام، شرکت و مطالعه و تمرین خود را بیشتر کند، باید آمادگی ذهنی و خود کنترلی هم داشته باشد. چرا که این فرد تحت هر شرایطی در بازار پر ریسک و هیجان بورس باید از سرمایه خویش محافظت کند.
گامهایی که برای موفقیت در بورس باید برداشت
حال آنکه برای کسب پیروزی در بازار سرمایه باید از اصولی پیروی کرد. در ادامه ۱۰ گام پیشنهادی برای موفقیت در بورس را در جدول تدوین شده در این خبر مشاهده میکنید:
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید |
سهام مناسب را انتخاب کنید |
برای فعالیت در بورس هرگز پول قرض نگیرید |
در کف بخرید و در سقف بفروشید |
با طرح و برنامه ریزی مدون قدم بر دارید |
ترس و طمع را از خود دور کنید |
هدف خود را مشخص کنید |
زمان را مدنظر قرار دهید |
برای سرمایه گذاری طرح بلند مدت داشته باشید |
گول فرصت طلبان بورسی را نخورید؛ هرگز برای دریافت شایعات پول پرداخت نکنید |
در ادامه توضیحات تکمیلی مرتبط با هر کدام از این اصول را میتوانید ببینید و بخوانید:
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید
یکی از دوستان من سهام را در ۲۴۰۰ دلار خریداری و هنوز آن را نگهداری کرده است و الان قیمت آن ۷ دلار است. بله ۲۴۰۰ تا ۷٫ به نظر من او به آن سهم بیش از اندازه تعصب نشان داده و امیدوار است روزی سهم برگردد و به قیمت ۲۴۰۰ دلار برسد. جدا که فاجعه است، وقتی یک تصمیم اشتباه میگیرید آن را قبول کنید و از آن بیرون بیایید و منتظر نمانید.
سهام مناسب را انتخاب کنید
اولین گام پیش از سرمایه گذاری در بازار بورس انتخاب سهامی مناسب است. بررسی دقیق وضعیت سهام شرکتهایی که به واسطه گزارشهای تحلیلی و تبلیغات رسانهای به خرید آنها علاقمند شده اید از اهمیت بسیاری برخوردار است. با انجام این کار و انتخاب سهامی مناسب در واقع قسمت دشوار سرمایه گذاری در بورس را پشت سر گذاشته و میتوانید به کسب سودی سرشار در آینده امیدوار باشید.
پول قرض نگیرید
هرگز با پولی که متعلق به شما نیست سهام نخرید. شما تنها باید با پول خودتان سهام خریداری کنید پولی که در آینده نزدیک مورد نیازتان نیست و تصور نکنید که قسمت عمده آن را در بازار از دست خواهید داد.
در کف بخرید و در سقف بفروشید
به نظر ساده است؟ بله، اما ساده نیست برای اینکه اگر شخص از اکثریت بازار تبعیت کرده باشد، پول زیادی را در بازار از دست نخواهد داد. همیشه رازی را در نظر بگیرید که میتواند موفقیت شما را در بازار سرمایه تضمین کند. هر ۶ ماه یا در هر سال قیمت سهام حدود ۳۰درصد پایین میآید، یعنی زمان خرید است و برعکس اشخاصی هستند که بر اساس اخبار و شایعات قیمت سهام را بالا میبرند که آن، زمان فروش است.
طرح و برنامه داشته باشید
زمانی که قصد دارید پول خود را در بورس سرمایه گذاری نمایید برنامه ریزی و تدوین نحوه فعالیت شما از اهمیت بسیاری برخوردار است. طرحهای دقیق و برنامه ریزی شده در جهت کنترل سرمایه و مدیریت گردش مالی، برای رسیدن شما به اهداف و تحقق خواسته هایتان نقش مهمی را ایفا مینماید.
نکته مهم دیگر اختصاص قسمتی از سرمایه خود به عنوان بودجه پشتیبان است. این امر میتواند امنیت فعالیتهای مالی و اقتصادی شما را در زمان بروز بحرانهای اقتصادی و تاثیر آن بر بازار بورس تامین نماید.
طمع نکنید و ترسو نباشید
ترس و طمع بزرگترین دشمن سرمایهگذاران است و تنها راه گریز از آن داشتن برنامه ورود به معامله است قبل از اینکه عملا وارد شوید. برنامه خرید و فروش شما باید راه حلی برای معاملات اشتباه باشد، چه مقدار سود مد نظر شماست، چه مقدار از سود قابل ذخیره کردن است. اگر شما به برنامه خود تکیه کنید به ترس و طمع فائق خواهید آمد.
اهداف خود را مشخص کنید
البته ارزش پولی که برای خرید سهام در بورس هزینه نموده اید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است، حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص میتواند عامل موفقیت شما در بازار سرمایه گذاری گردد. این امر میتواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارتهای مورد نیاز، سرمایه گذاریهای بزرگ و موفقی را در بورس انجام داده و از درآمد و سود سرشاری در آینده برخوردار شوید.
کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایه گذاری میتواند آیندهای تضمین شده را برای شما به ارمغان بیاورد.
زمان را دریابید
این موضوع در بازار سهام بسیار مهم است، اما کمتر در این مورد صحبت شده است. هر سرمایهگذاری از کارشناس سرمایه سوال میکند چه سهمی را باید بخرد. اما هرگز سوال نمیکند چه زمانی برای خرید سهام مناسب است. اگر وارد سهمی خوب شوید، اما در زمان نادرست، شما ضرر خواهید کرد و اگر وارد سهم بدی شوید، اما در زمان درست، ممکن است به طور تصادفی سود کنید. اگر شما سهم خوبی خریداری کنید بعد از اینکه به اندازه کافی بالا رفت شما برای یک ضرر آماده میشوید.
برای سرمایه گذاری طرح بلند مدت داشته باشید
طرحهای سرمایه گذاری کوتاه مدت در نگاه اول جذاب به نظر میرسند، اما باید به این نکته توجه داشت که در آمد و سود حاصل از اینگونه سرمایه گذاری نمیتواند اعتبار و ثبات شما را در بازار بورس تضمین کند،، اما طرح و برنامه ریزی برای انجام سرمایه گذاریهای بلند مدت در بورس توصیه همیشگی شرکتهای تجاری و سرمایه گذاری بوده است.
سود بیشتر و تضمین شده مزیت اصلی این قبیل سرمایه گذاریها در برابر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت است البته در صورتی که بازارهای سرمایه از ثبات لازم برخوردار باشند.
گول فرصت طلبان بازار سرمایه را نخورید
هزاران کارشناس در بازار وجود دارد. اغلب آنها از بازار سهام اطلاع بیشتری ندارند. با این وجود سرمایهگذاران به توصیههای آنها مبلغی پرداخت میکنند سوال سادهای که این سرمایهگذار باید از خودش بپرسد این است که چرا این متخصص با داشتن دانش کافی به جای ثروتمند شدن با استفاده از بکار گیری آن اطلاعات برای دوری از طمع در بورس تنها در قبال چند دلار آن اطلاعات را میفروشد؟ همیشه تصمیم زندگیتان را خودتان اتخاذ کنید.
در پایان باید گفت هر شخص پس از دریافت کد بورسی با توجه به شناخت خود و قدرت تحمل فشارها و هیجانات بازار سرمایه، باید برنامه خود در خصوص نحوه خرید و فروش، تعداد معاملات، سیستم معاملاتی پرسیگنال یا کم سیگنال و استراتژی خود را در قالب چشماندازی تهیه کند و پس آشنایی با اصطلاحات پر کاربر این بازار و پیمودن گامهای لازم سپس وارد بازار و دنیای معاملهگری شود.
اثر «ترس» و «طمع» بر اصلاح بازار سهام
کمپین جهانی «هفته سرمایهگذار» هر سال به مدت یک هفته در ماه اکتبر با نظارت آیسکو برگزار میشود و نهادهای نظارتی و مشارکتکنندگان در این رویداد به انعکاس ابتکارات، نوآوریها و اقدامات انجامشده در حوزههای آموزش سواد مالی و حمایت از سرمایهگذاران میپردازند. شعار سازمان بورس و اوراق بهادار برای «هفته جهانی سرمایهگذار» که به آیسکو اعلام شده، «اگر به فکر سرمایهگذاری با بازدهی خوب هستید، دانش مالی کسب کنید» است. احمد یزدانپناه اقتصاددان نیز با همین نگاه به بررسی اصلاح بازار سهام پرداخته و از ترسهای این اتفاق مهم در اقتصاد کشور نوشته است. بازار سهام طی دو تا سه هفته قبل با ریزش شاخص، مجددا بحث «اصلاح» قیمتی را داغ کرد. به گفته این استاد دانشگاه دلیل قانعکننده و به قول بورسیها بنیادی برای این اصلاح به صحنه نیامد جز اینکه به درستی گفته شد هر صعودی برای همیشه نیست همانطور که هر نزولی همیشگی نخواهد بود. بر این اساس خروج نقدینگی از بورس و خروج پولهای حقیقی نمایانگر آن است که عنوان تحلیل برخی از اهل فن را بپذیریم که «ترس به بورس بازگشت». یزدانپناه تاکید کرده است: البته این ترس همان نگرانی فعالان بازار سهام از شایعه افزایش نرخ بهره بانکی و ابهام در فرجام برجام و یکی دو عامل دیگر بود. این ترسها و دغدغهها موجب شد که «رفتار هیجانی» احتمالی سرمایهگذاران بازار را با نااطمینانی بیشتری همراه کند.
این اقتصاددان مراد خود از این بررسی را تحلیل خلاصه و ساده اهمیت رفتار سرمایهگذاران در زمان «اصلاح» شاخص بورس با تکیه بر تاثیر دو شکلدهنده اصلی رفتار آنان یعنی «ترس» و «طمع» اشاره بیان میکند. یزدانپناه در یادداشت خود آورده است: در والاستریت گفتهای معروف و قدیمی است که میگوید «بازارهای مالی بر دو محور، یعنی دو هیجان قدرتمند، «ترس» و «طمع» میچرخند.
سرمایهگذار قدر و نامی بورس که شهرت جهانی دارد، وارن بافت در نامهای در سال ۱۹۸۶ به سهامداران شرکت خود نوشت «گاه و بیگاه شاهد طغیان و جولان دو بیماری به شدت مسری، «ترس» و «طمع» هستیم؛ چیزی که بین اهالی و جامعه سرمایهگذاری همیشه رخ خواهد داد.» این رفتار هیجانی سرمایهگذار که بیشتر از همه از ترس و طمع او ناشی میشود، مسوول بالا رفتن سرسامآور قیمت سهام در یک بازار سهام رو به افزایش و صعودی یعنی «بازار گاو نشان» (Bull market) و پس از آن مسوول ریزش و سقوط قیمت سهام در بازار «خرس نشان» است.
در بازار سهام برای برخی شرایط بازار از نماد بعضی حیوانات استفاده میشود؛ برای مثال با توجه به نحوه حمله گاو وقتی بازار به باور و انتظار سرمایهگذاران روند صعودی به خود بگیرد عنوان «بازار گاوی» و بر عکس آن را «بازار خرسی» میگویند.
من در کلاس «اقتصاد مالی» خود پیشنهاد «بازار گاونشان» و «خرسنشان» را مطرح میکنم شبیه «آدامس خروسنشان». وقتی طمع و آز و ولع بر رفتار سرمایهگذار سلطه پیدا میکند، میگویند «بازار خوکی» شده است (Pig market). پس شاید این پیشنهاد بتواند تعدیلی باشد.
چگونگی اثرگذاری طمع بر قیمت سهام و بازده
یزدانپناه عنوان میکند: جف بروس مدیرعامل آمازون زمانی از وارن بافت پرسیده بود «تز شما درباره سرمایهگذاری بسیار ساده است، چرا هر کس عینا از شما آن را کپی نمیکند.» او جواب داده بود: «زیرا هیچکس نمیخواهد پله به پله ثروتمند شود.» جواب بافت گویای عصاره «طمع» در رفتار سرمایهگذاریهاست. سرمایهگذاران میخواهند که به سرعت سود عایدشان شود و این بازارهای «گاونشان» هستند که فرصت خوبی را بر کسب سود در یک دوره زمانی کوتاه در اختیار آنها میگذارند. وقتی قیمتها روند صعودی پیدا میکنند، مردم بیشتر و بیشتری پول بیشتر و بیشتری را برای سرمایهگذاری در سهام اختصاص میدهند. قیمت سهام هم از قانون عرضه و تقاضا تبعیت میکند. با بالا رفتن تقاضا (پول بیشتر)، قیمت سهام بالاتر میرود و سودها رشد میکنند. رشد و فزونی سودها موجب طمع بیشتر شده و پول بیشتر وارد شده برای سرمایهگذاری یا خرید بیشتر به بورسها و بازار سهام، قیمتها را بیش از حد (حد آن چیست؟) بالا میبرد.
به گفته این استاد دانشگاه با اوج گرفتن قیمت سهام یا داراییها دیگر در بازارهای مالی بازار با «حباب قیمتی» مواجه میشود، یعنی قیمتها از «ارزش ذاتی» و یا بنیادی خود فاصله زیادی میگیرند. مثل تمام حبابها سرانجام حباب داراییها هم میترکد و برای دوری از طمع در بورس قیمتها سقوط میکنند. بنابراین سرمایهگذارانی که سهام خود را در قیمتها بسیار بالا خریده بودند با «اصلاح» بازار سهام دچار ضرر و زیانهای سنگینی میشوند.
سایه ترس
به گفته این اقتصاددان وقتی قیمت یک دارایی مثل سهم داغداغ شود، سرانجام بازار آن را «اصلاح» میکند. ظهور و بروز بازارهای «خرسنشان» (بازارها با روندی کاهشی در قیمتها) میتواند به علت عوامل متعددی صورت گیرد، اما بیشترین عامل مشترک بین آنها به کندی سطح فعالیتهای اقتصادی جامعه و کسادی و بیرونقی اقتصادها مربوط میشوند. عموما دیده شده که سرعت افت قیمتهای سهام در بازار خرسنشان سریعتر از آهنگ رشد آنهاست. به گزارش ایبنا، یزدانپناه تاکید میکند که دلایل متعددی را برای سقوط شدید قیمتها در بازار خرسنشان میتوان ارائه کرد ولی در یک کلمه دلیل بنیادی آن «ترس» است. وقتی قیمتها تند و تیز افت میکنند، ترس سرمایهگذاران آن است که نکند این کاهشها بیشتر شوند و بنابراین فروش آنها بر پایه این ترس و وحشت خواهد بود. همانطور که اشاره شد، قیمت سهام هم از عرضه و تقاضا در بازار آن متابعت میکند. به گفته او در یک بازار خرسنشان، عرضه سهام بالاست، چراکه بیشتر سرمایهگذاران فروشندهاند. این دلهره و ترس برای فروش موجب میشود که قیمت سهام با شیب تندی افت کند. سرانجام، قیمتها با این کاهشها به سطحی میرسند که ارزندگی آنها، به قول فعالان بورسها، جذاب میشود (سهام ارزانشده) و در نهایت به پایینترین حد خود یعنی نقطه «قعر» چرخه بازار سهام میرسند و فرصت خوب و ارزندهای برای سرمایهگذاری را رقم میزنند.
اثر رفتار سرمایهگذار در اصلاحات بازار
این اقتصاددان عنوان میکند: شما نمیتوانید بازار را کنترل کنید، ولی میتوانید بر اعمال و تصمیمات خود کنترل داشته باشید. این اقدامات و اعمال شما هستند که تعیینکننده سود یا زیان شما چه در بازار سهام و چه در سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هستند. فرض کنید شما آن علم و تجربه لازم را بر بهرهمندی بهینه از بازارهای مالی ندارید. پس بهترین فکر آن است که از طریق صندوقها و بازارگردانها وارد بازار پیچیده سرمایهگذاریهای مالی شوید. به فرض اگر شما ۱۰۰ هزار تومان (اعداد فرضی و کوچک در مثال آورده شدهاند) میخواهید در یک صندوق سرمایهگذاری مشترک، سرمایهگذاری کنید که «ارزش خالص دارایی» هر «واحد» سرمایهگذاری در آن صندوق، یعنی NAV آن، ۱۰۰ تومان است و بنابراین شما ۱۰۰ واحد خریداری میکنید، NAV مزبور ابتدا بالا میرود و به ۱۱۰ میرسد و سپس کاهش یافته و ۹۰ تومان میشود. گرچه ارزش بازار وجوه شما حالا کمتر از قیمت خرید شماست، ولی این فقط نه یک زیان فرضی و موهومی است نه یک ضرر و زیان واقعی. در طول زمان، ارزش بازار سرمایهگذاری شما ممکن است با بهبود بازار سهام بالا رود. در نهایت سود بردن و یا زیان کردن شما بستگی به اقدام و عمل و شیوه رفتار شما دارد. انتخاب شما میتواند یکی از این موارد باشد: یک) ترس از اینکه ارزش بازار وجوه سرمایهگذاریشده شما حتی پس آن کم شدن باز هم کمتر شود، دست به نقد کردن آن میزنید (Redeem). با این اقدام شما ضرر و زیان فرضی اشارهشده در بالا را یعنی تومان ۰۰۰/۱۰= (۹۰- ۱۰۰) × ۱۰۰ را به یک ضرر واقعی ۰۰۰/۱۰ تومانی تبدیل کردهاید. دو) تصور کنید ارزش بازار سرمایهگذاری شما باز بیشتر کاهش یابد و شما این فرصت برایتان به دست آمده که آن را با هزینه کمتری دوباره خریداری کنید. فرض میکنیم گمانههای شما درست از آب درآمده و NAV صندوقی که شما در آن سرمایهگذاری کردهاید به ۸۰ تومان تنزل پیدا کرده است، اگرچه ۸۰ تومان، پایینترین قیمتی است که با آن مواجه شدهاید، ولی بعید است شما در آن قیمت سرمایهگذاری کنید، چرا که شما ترس آن را خواهید داشت که نکند از آن هم بیشتر افت کند. به طور تقریب در تمامی بازارهای خرسنشان افت بازار، بیشتر از ناحیه ترس زیاد بین سرمایهگذاران بوده است. اکثر کارشناسان سرمایهگذاری پذیرفتهاند که تقریبا تبیین زمان و فرصت نقطه قعر یک بازار خرس برای دوری از طمع در بورس نشان غیرممکن است. بیشتر سرمایهگذارانی که ضرر کردهاند در پی آن هستند قبل از سرمایهگذاری مجدد خود از بهبود بازار سهام مطمئن و خاطرجمع شوند. با این وجود، چرخش اوضاع از نقطه قعر چرخه بازار، که همان بهترین زمان سرمایهگذاری است، به سوی بهبود معمولا خیلی سریع اتفاق میافتد. بنابراین تا آن زمان که شما به سرمایهگذاری مجدد اقدام کنید، قیمتها به طور قابل ملاحظهای از نقطه قعر بالاتر رفتهاند. فرض کنید که «ارزش خالص دارایی» (NAV) ۹۵ تومان است. شما به قول فعالان بازار سهام قبلا معادل ۹۰ هزار تومان نقد شده بودید، یعنی حالا از محل فروش سهام خود این مبلغ را دارید. بنابراین شما ۴/۹۴۷ واحد خریداری خواهید کرد. به فرض اینکه در عرض یک سال NAV آن صندوق به ۱۱۰ تومان برسد، ارزش بازار سرمایهگذاری شما ۱۰۴۲۱۰ تومان خواهد شد. بنابراین، سودی معادل ۴۲۱۰ تومان عایدتان شده است. سه) ابدا هیچ کاری نکنید، به «طرح سرمایهگذاری» خود وفادار بمانید، هر چند قیمتها کاهش یافتهاند. ارزش بازاری سرمایهگذاری شما ممکن است بالا رود، پایین بیاید و دوباره افزایش یابد. وقتی NAV سرمایهگذاری شما ۱۱۰ تومان است، سود شما ۰۰۰/۱۰= (۹۰ – ۱۱۰) × ۱۰۰ تومان خواهد شد. هیچ اقدامی نکردن و اسیر هیجانات و احساسات نشدن و بر «ترس» و «طمع» غلبه داشتن بهترین طرز رفتار و اقدام در برای دوری از طمع در بورس برای دوری از طمع در بورس این مثال است. یزدانپناه بیان میکند: در احوالات زندگی نابغهای چون اسحاق نیوتون آمده که او به وسوسه و هیجان حاکم بر بازار سهام با خرید یکی از داغترین سهام آن زمان بورس انگلیس مبلغ هنگفتی را در یک سرمایهگذاری سفتهبازانه از دست داد.
پس از آن زیان نیوتون گفته بود «من توانستم حرکات اجرام آسمانی و سماوی را محاسبه کنم، ولی قادر به تحلیل رفتار جنونآمیز آدمیان نشدم». پس غلبه بر هیجانات و شناخت آنها در بازارهای مالی کاری است که تمرین و ممارست و خودسازی خاص خود را میخواهد. قیمتهای سهام منعکسکننده رفتار سرمایهگذاری جمعی تمامی سرمایهگذاران است. گرچه طمع و ترس غریزههای اساسی و سوخت دو موتور محرک رفتار سرمایهگذاریها هستند، ولی بیشترین ضربهها را هم بر منافع و منابع مالی شما وارد میآورند. باید حق داد که در یک بازار پرتلاطم و مواج حفظ آرامش و دوری از هیجانزدگیها کاری «نه به همین سادگی» است. ولی اگر شما اجازه ندهید طمع و ترس بر رفتار سرمایهگذاری شما اثر بگذارد، آنگاه شما در تحقق و دستیابی به اهداف مالی خود بسیار قویتر عمل خواهید کرد. و کلام آخر، توصیه معروف وارن بافت که گفته در بازار سهام «وقتی دیگران حریص هستند، شما بترسید و وقتی سایرین میترسند شما حریص باشید.»
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
دیدگاه شما