سهامداری هوشمندانه
55 پله تا موفقيت
متن زير يك متن خلاصه و ساده سازي شده از پله هاي طي شده توسط جان پايپر تا رسيدن به جائي كه اكنون در آن قرار دارد مي باشد كه به نظر من تمامي تريدرها تقريبا همه اين پله ها و يا اكثريت آنها را بايد طي كنند تا به مرحله اي برسندكه بتوانند خود را تريدر بنامند.
1- كنجكاوي ما باعث مي شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقيقات اوليه اي را انجام دهيم.
2- يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله مي خريم.
3- چيزهائي از بازار كه به نظر هم دوست داشتني مي رسند شما را ترغيب به تحقيق مي كنند.
4- علاقه اي سطحي به بازار و تريدهاي هر از گاهي و عموما از دست دادن پول و گاهي هم موفقيت هاي تصادفي را در اين مرحله تجربه مي كنيم.
5- عموما شكستهاي خود را فراموش كرده و به موفقيتهاي خود مي باليم و خودمان را تشويق و متقاعد مي كنيم كه اگر اين تكنيكها را ياد بگيريم به پايان راه رسيده و موفقيتهاي زيادي بدست خواهيم آورد.
6- چارتهاي مخصوص به خودمان را را كه احيانا بزرگتر از حد معمول هم هستند و چند انديكاتور هم روي آنها رسم شده براي خود تهيه مي كنيم.
7- روشي را براي ورود به بازار تهيه كرده و فكر ميكنيم كه اين روش جز موفقيت چاره ديگري ندارد!
8- به صورت فعالي معاملات خود را آغاز ميكنيم.
9- نتايج بما گوشزد ميكنند كه به همان سادگي كه فكر ميكنيم نيست و چند نكته را بايستي مراعات كرد.
10- به تريدهايمان ادامه مي دهيم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتي ايجاد مي شوند ولي نه آنچنانكه علاقه مارا از بين ببرند.
11- همچنان نتايج خوب را انتظار ميكشيم.
12- حجم معاملات و مبالغ درگير در آنها افزايش مي يابند.
13- مطالعه و خواندن گزارشات ادامه مي يابند اما اينها جز به تنيدگي بيشتر اوضاع نمي انجامند. هنوز نميدانيم كه چه بايد بخواهيم.
14- نمره موفقيت ما بالنسبه خوب است اما كمبود مهارتهاي معاملاتي ما منجر به عدم بهره گيري و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
15- بتدريج ترس از بازار در ذهن ما جاي مي گيرد ولي هنوز اندر خم يك كوچه ايم.
16- به همان روال قبل معامله مي كنيمو به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گيري گريزانيم. فقط موضوع مهم زمان است.
17- يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه همه چيز خوب پيش مي رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر مي شود.
18- يك ضرر بزرگ مي كنيم. از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن مي كند.
19- يك كامپيوتر مي خريم و شروع به بررسي انديكاتورهاي ديگر مي كنيم.
20- به ديگر بازارها و روشها نيز سرك مي كشيم.
21- بالاخره همه پول خود را از دست مي دهيم.
22- بوضوح مي فهميم كه به همان سادگي كه مي بينيم نيست.
23- به نظر مي رسد كه به اين شيوه نمي توانيم ادامه دهيم.
24- در مي يابيم كه اطلاعات كافي براي كسانيكه مي خواهند از اين بازار كسب در امد كنند كافي نيست (سالهاي 1987 . 1988).
25- براي پر كردن اين خلا سعي مي كنيم كه يك سيستم گزارش نويسي ايجاد كرده تا چگونگي اوضاع را به ما بگويد.
26- يك آناليست را به همكاري دعوت مي كنيم. توجه داشته باشيد كه اين بدترين كاري است كه شما مي كنيد و بهترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبيد.
27- به تريد كردن ادامه مي دهيم اما در سطوح پائينتر.
28- گزارش نويس روزانه را آغاز مي كنيم كه يك موفقيت فوري محسوب مي شود.
29- تمام اينها نيازمند تحقيقات و مطالعات و آناليزهاي شخصي زيادي است اما باز هم هنوز بر ما روشن نيست كه تريد كردن يك امر ذهني است و ساير مقولات بيروني (شامل روشها كامپيوترها و كارگزاران و . )تقريبا همه نامربوط هستند البته تا وقتيكه شما از نظر ذهني آماده نباشيد.
30- ترس بر ما مستولي شده و هنوز هم شيوه خاصي نداريم.
31- مفهميم كه تريد منطقي بدون داشتن يك شيوه مناسب نتيجه اي جز ناكامي ندارد.
32- بدنبال يك روش مي گرديد.
33- روشهاي موجود در بازار به نظرتان مناسب نيشتند و شروع به طراحي يك روش مخصوص به خود مي كنيد.
34- با روش خود شروع به تريد مي كنيم كه البته كاري بس سخت است.
35- ما به دلايل قانع كننده اي براي تريدهاي خود نمي رسيم (چيزي كه قبل از داشتن روش نيز به آن دچار بوديم)اما در مي يابيم كه قبلا راجع به آن بررسي كرده ايم. جريانات دروني شما بكار مي افتند.
36- مفهميم كه نكته اصلي در تريد كردن همانا ذهن ماست.
حال مي توانيم پيشرفت واقعي را شروع كنيم
37- شروع به تكميل استراتژي خود كرده و با يك سايز مناسب تريد ميكنيم.
38- اما هنوز هم دچار ترس هستيم و اين به مساله بزرگي تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتيم كه كاهش ضررها ضروري است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده)را با وجود ترس نمي توانيم به آن دست پيدا كنيم.
39- به تريد كردن خود ادامه مي دهيم و به خود اميدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر مي بندد.
40- ضربه بزرگ ديگري مي خوريم.
41- احساس بدي پيدا كرده و فكر مي كنيم كه بهتر است تسليم شويم و يا شايد بهتر بود همان مرتبه اول و چند سال پيش كه براي اولين بار كال شديم تسليم مي شديم.
42- به تريد خود ادامه داده و سعي مي كنيم كه از اعتماد به نفس زيادي پرهيز كنيم. خودمان را به سيستم مديريت استرس مسلح كرده و به زودي ياد مي گيريم كه مراقبه كنيم(چيزي كه براي هر تريدري ضروري است)و در مي يابيم كه هميشه متواضع بوده و مانند ظرف خالي باشيم. اگر شما از خودتان پر باشيد جائي براي يادگيري باقي نمي گذاريد.
43- يك تريدر ديگر را به عنوان راهنما انتخاب كرده و او نيز يك روش را به شما معرفي مي كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن هم وضعيت مناسب(ذهني) شماست.
44- سيستم خودمان را مي سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بهتر شدن نتايج و وضعيت ذهني ما مي شود. ديگر ترس مساله مهمي نيست.
45- تصميم به ملاقات با يك مربي روانشناس معاملات مي گيريم.
46- سود بزرگي را به دليل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت مي رسانيم. ما همان كاري را مي كنيم كه هر تريدر موفقي انجام مي دهد. آيا دوباره هم اين ترفند را مي توانيم بكار ببنديم؟
47- شروع به دور شدن از ترس و رسيدن به مرحله ريسك محوري مي كنيم.
48- مي فهميم كه وضعيت ذهني همه چيز است و ارامش داشتن امري حياتي است و باز هم سايز پوزيشنهاي خود را كم مي كنيم.
49- چند روزي را با گروه معاملاتي مربي روانشناس خود در آمريكا بسر مي بريم.
50- شروع به سود كردن با روش پايدار مي كنيم.
51- باز كمي به خودمان غره مي شويم! اما اين بارمي فهميم كه اشتباه كرده و با ضرر كمي آنرا محدود مي كنيم و باز به خودمان يادآوري مي كنيم كه متواضع بمانيم.
52- بعضا به صورت ناخودآگاه تريد مي كنيم. در اين كار داريم حرفه اي مي شويم.
53- مي دانيم كه چالشهاي زيادي پيش رو داريم اما با اعتماد به نفس آنها را رفع مي كنيم.
54- متوقف كردن پول يك مساله مي شود. حقيقتا ما در يك دنياي پر از فراواني زندگي مي كنيم.
55- در مي بابيم كه زندگي ما بواسطه تريد كردن بهتر شده و در بسياري از زمينه هاي زندگي به خواسته هايمان مي رسيم.
مراحل تکامل یک معامله گر
متن زير يك متن خلاصه و ساده سازی شده از پله ھای طی شده توسط جان پايپر تا رسیدن به جائی كه اكنون در آن قرار دارد می باشد كه به نظر من تمامی تريدرھا تقريبا ھمه اين پله ھا و يا اكثريت آنھا را بايد طی كنند تا به مرحله ای برسند كه بتوانند خود را تريدر بنامند.
1- كنجكاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار، مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم.
2- يك يا دو كتاب و چند گزارش و مجله می خريم.
3- چیزھائی از بازار كه به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می كنند.
4- علاقه ای سطحی به بازار و تريدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در اين مرحله تجربه می كنیم.
5- عموما شكستھای خود را فراموش كرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشويق و متقاعد می كنیم كه اگر اين تكنیك ھا را ياد پنج مرحله تکامل یک تریدر بگیريم به پايان راه رسیده و موفقیتھای زيادی بدست خواھیم آورد.
6- چارتھای مخصوص به خودمان را كه احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند انديكاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می كنیم.
7- روشی را برای ورود به بازار تھیه كرده و فكر میكنیم كه اين روش جز موفقیت چاره ديگری ندارد!
8- به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میكنیم.
9- نتايج به ما گوشزد میكنند كه به ھمان سادگی كه فكر میكنیم نیست و چند نكته را بايستی مراعات كرد.
10- به تريدھايمان ادامه می دھیم و نتايج نسبتا (بد) متفاوتی ايجاد مي شوند ولی نه آنچنانكه علاقه ما را از بین ببرند.
11- ھمچنان نتايج خوب را انتظار می كشیم.
12- حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزايش می يابند.
13- مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می يابند اما اينھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند. ھنوز نمیدانیم كه چه بايد بخواھیم.
14- نمره موفقیت ما نسبتاً خوب است اما كمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و كسب سود شايسته از بازار مي شود.
15- بتدريج ترس از بازار در ذھن ما جای مي گیرد ولي ھنوز اندر خم يك كوچه ايم.
16- به ھمان روال قبل معامله می كنیم و به تعداد زياد معامله كرده و از قانون معدل گیری گريزانیم .فقط موضوع مھم زمان است.
17- يك سود بزرگ براي خود ثبت كرده و احساس اينكه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زياد از حد منجر می شود.
18- يك ضرر بزرگ می كنیم .از نظر رواني مساله شروع به بزرگ شدن می كند.
19- يك سیستم خوب می خريم و شروع به بررسی انديكاتورھای ديگر می كنیم.
20- به دیگر بازارها و روش ها نیز سرک می کشیم.
21- بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم.
22- بوضوح می فھمیم كه به ھمان سادگی كه می بینیم نیست.
23- به نظر می رسد كه به اين شیوه نمی توانیم ادامه دھیم.
24- درميابیم كه اطلاعات كافی براي كسانیكه مي خواھند از اين بازار كسب درآمد كنند كافي نیست (سالھای ١٩٨٧. ١٩٨٨)
25- برای پر كردن اين خلا سعی می كنیم كه يك سیستم گزارش نويسی ايجاد كرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگويد.
26- يك آنالیست را به ھمكاری دعوت می كنیم. توجه داشته باشید كه اين بدترين كاری است كه شما می كنید و بھترين كار آن است كه يك نفر تريدر را به كمك بطلبید.
27- به تريد كردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر.
28- گزارش نويسی روزانه را آغاز می كنیم كه يك موفقیت فوری محسوب می شود.
29- تمام اينھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زيادی است، اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست كه تريد كردن يك امر ذھنی است و ساير مقولات بیرونی (شامل روشھا، كامپیوترھا، كارگزاران و . ) تقريبا ھمه نامربوط ھستند، البته تا وقتی كه شما از نظر ذھنی آماده نباشید.
30- ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداريم.
31- می فھمیم كه تريد پنج مرحله تکامل یک تریدر منطقی بدون داشتن يك شیوه مناسب نتیجه ای جز ناكامی ندارد.
32- بدنبال يك روش می گرديد.
33- روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیستند و شروع به طراحی يك روش مخصوص به خود می كنید.
34- با روش خود شروع به تريد می كنیم كه البته كاری بس سخت است.
35- ما به دلايل قانع كننده ای برای تريدھای خود نمی رسیم (چیزی كه قبل از داشتن روش نیز به آن دچار بوديم) اما در می يابیم كه قبلا راجع به آن بررسی كرده ايم. جريانات درونی شما بكار مي افتند.
36- می فھمیم كه نكته اصلی در تريد كردن ھمانا ذھن ماست. حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع كنیم.
37- شروع به تكمیل استراتژی خود كرده و با يك سايز مناسب تريد می كنیم.
38- اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و اين به مساله بزرگی تبديل مي شود. قبلا ياد گرفتیم كه كاھش ضررھا ضروری است و اما بخش دوم (حفظ جريان سود ده) را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا كنیم.
39- به تريد كردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواريم كه خوب شود. بتدريج ترس رخت بر می بندد.
40- ضربه بزرگ ديگری می خوريم.
41- احساس بدی پیدا كرده و فكر می كنیم كه بھتر است تسلیم شويم و يا شايد بھتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش كه برای اولین بار كال شديم تسلیم می شديم.
42- به تريد خود ادامه داده و سعی می كنیم كه از اعتماد به نفس زيادی پرھیز كنیم. خودمان را به سیستم مديريت استرس مسلح می کنیم و به زودی ياد می گیريم كه مراقبه كنیم (چیزی كه برای ھر تريدری ضروری است) و در می يابیم كه ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم. اگر شما از خودتان پر باشید جایی برای يادگیری باقی نمی گذاريد.
43- يك تريدر ديگر را به عنوان راھنما انتخاب كرده و او نیز يك روش را به شما معرفی می كند كه بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب (ذھنی) شماست.
44- سیستم خودمان را می سازيم و آنرا توسعه داده كه منجر به بھتر شدن نتايج و وضعیت ذھنی ما می شود. ديگر ترس مساله مھمی نیست.
45- تصمیم به ملاقات با يك مربی روانشناس معاملات می گیريم.
46- سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جريان سود ده در يك معامله به ثبت می رسانیم. ما ھمان كاری را می كنیم كه ھر تريدر موفقی انجام می دھد. آيا دوباره ھم اين ترفند را می توانیم بكار ببنديم؟
47- شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ريسك محوری می كنیم.
48- می فھمیم كه وضعیت ذھني ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سايز پوزيشن ھای خود را كم می كنیم.
49- چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بريم.
50- شروع به سود كردن با روش پايدار می كنیم.
51- باز كمی به خودمان غره می شويم! اما اين بار می فھمیم كه اشتباه كرده و با ضرر كمی آنرا محدود می كنیم و باز به خودمان يادآوری می كنیم كه متواضع بمانیم.
52- بعضا به صورت ناخودآگاه تريد می كنیم. در اين كار داريم حرفه ای می شويم.
53- می دانیم كه چالش ھای زيادی پیش رو داريم اما با اعتماد به نفس آنھا را رفع می كنیم.
54- متوقف كردن پول يك مساله می شود. حقیقتا ما پنج مرحله تکامل یک تریدر پنج مرحله تکامل یک تریدر در يك دنیای پر از فراوانی زندگی می كنیم.
55- در می یابیم كه زندگی ما بواسطه تريد كردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھايمان می رسیم.
اطلاعیه
قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.
کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و . که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.
همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.
دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.
منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.
لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.
پنج مرحله تکامل یک تریدر.
- تاریخ عضویت: Jan 2012
- نوشته ها: 1761
مقاله: پنج مرحله تکامل یک تریدر.
همه كساني كه در بازارهای مالی كار ميكنند اين پنج مرحله را پشت سر مي گذارند.
پس خيلي عجله نكنيد .
من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:
1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)
- تاریخ عضویت: Jan 2012
- نوشته ها: 1761
مرحله يك : بي کفایتی نا آگاهانه
اولین گامي كه برميداريد زمانی است كه شروع مي كنيد نگاهي به بازار بيندازيد.
ميدانيد كه راه خوبي براي پول در آوردن است و هزاران چيز در مورد آن شنيده ايد وميليونرهای زیادی را ديده ايد.
چند تا معامله دمو انجام میدهید ناگهان 1000 $ به حسابتان افزوده میشود . خیلی لذت بخش است
چقدر ساده ! پول درآوردن در فـارکس واقعا ساده است . باید حساب واقعی باز کنم و زود به آرزوهای برسم .
از صد نفر شنیده اید که حساب واقعی باز نکن حتما ضرر میکنی . با خود زمزمه میکنید :" من با بقیه فرق دارم " .
دلیلهایی هم پنج مرحله تکامل یک تریدر بر این مدعا برای خود میاورید.
حساب واقعی خود را باز میکنید و شروع میکنید معامله اول 120 $ دلار سود . وای چقدر خوب .
کم کم اوضاع عوض میشود یک ضرر سنگین میکنید یک کم احساس بدی میکنید اما هنوز امیدوارید .
شروع میکنید به معامله کردن و ریسک کردن .معامله هاي بسیاری مي كنيد و ريسك هاي زيادي رو متحمل ميشويد
اما قيمتها برخلاف پيش بيني شما تغيير ميكند. درجهت خلاف دفعه پيش يك پوزیشن ديگرميگیرید،
جهت حرکت قيمتها برعكس ميشود دوباره و دوباره و. شک میکنید که شاید کسی عمدا میخواهد شما رو ببازاند و از میدون خارج کند !
متاسفانه ترید کردن مثل نواختن پیانو ، كه در ابتدا، كاربسيار راحتي به نظر ميرسه ولي بعد از مدت كوتاهي متوجه میشوید كه مشكلتر از اين نميشود .
انواع نت ها ، انواع کشش ها و پیدا کردن کلیدهای پیانو و..
بعد از مدتی معامله کردن فـارکس بزرگترین چالش زندگیتان میگردد .
چالشی که هرگز تصور نمیکردید اینقدر بزرگ باشد .
*خب اين مرحله يك است مرحله اي كه شما نسبت به بي كفايتي خود برای ترید کردن آگاه نیستید.*
مرحله يك مي تواند به مدت يك يا دو هفته یا حتی یک ماه طول بكشدسپس وارد مرحله دوم ميشويد . .
من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:
1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)
- 1 پسندیدن
- تاریخ عضویت: Feb 2012
- نوشته ها: 3031
*خب اين مرحله يك است مرحله اي كه شما نسبت به بي كفايتي خود برای ترید کردن آگاه نیستید.*
اقا پیام چه موقعه یک فرد میفهمه که در عرصه فارکس بی کفایته و باید از این بازار خارج بشه؟ ایا پارمترها و نشانهای برای این بی کفایتی وجود دارند؟
در ف ا رک س هر چه کمتر بدانید موفقتر هستید !
اساس کار در ف ا ر کس مدیریت سرمایه با یک توجیه تکنیکال هست !
همیشه بیاد داشته باشید انچیزی که در ف.ارکس تمام میشود "فرصتهای معاملاتی" نیست بلکه سرمایه شماست !
همه نوشتهایم جنبه اموزشی داردو نویسنده هیچ مسئولیتی در قبال خرید و فروش خوانندگان ندارد !
- تاریخ عضویت: Jan 2012
- نوشته ها: 1761
مرحله دوم : بي کفایتی آگاهانه .
مرحله دوم جايي است كه مي فهميد كار بيشتري بايدانجام دهيد و چيزهايي زیادی وجود دارند كه بايد ياد بگيريد.
هوشيارانه مي فهميد كه يك معامله گر نالايق هستيد و مهارت و بينش لازم رابراي كسب يك سود مستمر نداريد .
در طي اين فاز، سيستم ها و E-Book هاي فراواني مي خريد
و وب سايت ها و انجمنهای زيادي را ازقیمتها گرفته تا سرمایه و حتی فـارکس فکتوری را ميخوانيد.
و جستجوي خود را براي يافتن جام مقدس آغاز ميكنيد
در اين مرحله، خوره سیستمها و استراتژی ها شده و از اين روش به آن روش ميپريد
بدون اينكه یکی را پیگیری کنید و ببينيد آيا جواب مي دهد يا نه؟
بعد از چند ضرر سیستم خود را عوض میکنید
و یا آن را تغییر میدهید و میخواهد بهینه کنید تا دیگر پنج مرحله تکامل یک تریدر ضرر نکنید
هر وقت به انديكاتور جديدي بر ميخوريد خوشحالي وجودتان را فرا میگيردو فکر میکنید كه اين ديگرخودش است .
تاپیک ها و مضوعاتی با عنوان سیستم تضمضینی ، سیستم 100% و. شما رو حسابی جذب میکند
تمام سيستمهاي اتوماتيك را روي متا تريدر امتحان ميكنيد،
ازميانگين ها گرفته تا خطوط فيبو ناچي و حمايت و مقاومت و DMI , ADX , و. و صدها چيز ديگر
اميد اينكه سيستم جادويي شما امروزشروع ميشود
سعي ميكنيد بالا و پايين قيمتها را بگيريد و نقطه دقيق بازگشت را با انديكاتور خود پيدا كنيد
ولي باز هم ضررميكنيد با وجود اينكه كاملا مطمئن بوديد .
به چت رومهاي زنده ميرويدو ميبينيد كه ساير معامله گران با استفاده از روشهاي بسيار ساده سود ميكنند .
چرا شما اينطور نيستيد . ميليونها سوال داريد كه بعضي از آنها ممكن است احمقانه به نظر برسند .
در خودتان كمي احساس خنگي كرده و فكر ميكنيد كه کسانی كه اين حرفها رو مي زنند دروغگو هستند .
شما مطالعات بسیاری كرده ايد و چيزهاي زيادي مي دانيد حداقل به اندازه آنها اطلاعات داريد
پس چرا آنها سود ميكنند ولي شما نه . ؟
پس حتما دروغ ميگويند .
ولي مي بينييد كه حساب آنها روز به روز بزرگتر ميشود در حاليكه حساب شما كوچك و كوچك تر مي شود .
شما مثل يك نوجوانيد .
معامله گران ديگر شما را نصيحت مي كنند ولي لجبازيد و فكر مي كنيد خودتان بهتر مي دانيد.
سرمایتون رو به صفر مي رسونيد و با وجود اينكه همه مي گويند ديوانه ايد باز هم توجهي نمي كنيد چرا كه شما بهتر ميدونيد !
پول ميدهيد و از اشخاص مختلف سيگنال ميخريد ولي بازهم به درد شما نمي خورد .
اين قسمت ممكن است سالها طول بكشد . در واقع اگر به خوبي پيش برويد بيش از يك سال طول ميكشد .
شخصا بسیاری از دوستان خود را در همین انجمن دیده ام که بعد از سه یا 4 سال هنوز در این مرحله اند .
و در حال پنج مرحله تکامل یک تریدر تلاش برای گرفتن کف ها و سقف ها و پیش بینی دقیق بازار .
در نهايت از اين مرحله خارج میشويد درحالیکه پول وزمان زيادي رابيشتر از آنچه فكر مي كرديد صرف اين كار كرده ايد .
دو يا سه حساب بزرگ را صفركرده و شايد 3 يا 4 بار بكلي از این كار منصرف شده ايد
حالا مرحله سوم فرا ميرسد.
من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:
1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)
- تاریخ عضویت: Jan 2012
- نوشته ها: 1761
مرحله سوم : يافتم ، يافتم
در انتهاي مرحله دوم ميفهميد كه اين سيستم نيستكه تفاوت ايجاد ميكند .
مي فهميد كه واقعا ممكنه كه از يك ميانگين حركتي ساده و نه هيچ چيز ديگري هم پول در آورد ،اگر بر خودتون كنترل داشته و مديريت مالي درستي داشته باشيد .
در اینجا شروع به مطالعه كتابهاي روانشناسي معامله ميكنيد و با ويژگيهايي كه در اين كتابها بیان شده اندآشنا ميشويد .
در نهايت لحظه يافتم يافتم ( ارشميدس) فرا ميرسد .
لحظه يافتم يافتم باعث ميشود كه افقهاي جديدي در ذهن شما باز شود .
ناگهان متوجه ميشويد كه نه تنها شما بلكه هيچ كس ديگري نمي تواند حركت بازار را براي تا 10 ثانيه ديگر پيش بيني كند چه برسد به 20دقيقه ديگر.
پس تنها با سيستمي کار ميكنيد كه كاملا در آن جا افتاده ايد و كم كم خوشحال ميشويد ضمن اینکه آستانه ريسك مشخصي براي خود داريد .
شروع به انجام معامله هايي مي كنيد كه احتمال بالایی ازسود درآنها وجود دارد .
زماني كه معامله زیان ده مي شود، عصباني نميشويدو از آنجاييكه اين مطلب در مغز شما فرو رفته كه هيچ كس نمي تواند بازار راپيش بيني كند
حتي آن را اشتباه خود هم نميدانيد .
به محض فهميدن اينكه پيش بيني تان درست نبوده فورا معامله را ميبنديد .
در اینجا درك كرده ايد كه بازي معامله جزء يك چيز نيست :
پيوستگي و نظم شما در گرفتن تمام معاملاتي كه سيستم شما ميگويد صرف نظر از اينكه چه نتیجه ای خواهد داشت .
شما در مورد مديريت مالي و اهرم ، ريسك حساب و غيره و غيره ياد مي گيريد و واقعا در آن غوطه ور ميشويد
و بخاطر مي آوريد نصيحت كساني را كه يكسال پيش یک چنین حرفهایی را به شما ميزدند .
در آن زمان آماده پذیرش نبوديد ولي حالا هستيد .
زمان يافتم يافتم وقتي فرا ميرسد كه
واقعا قبول كنيد كه نميشود بازاررا پيش بيني کرد
و حالا مرحله چهارم فرا ميرسد .
من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:
1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.
2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.
3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.
4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.
5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .
6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.
7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم. (مارک داگلاس)
مراحل تکامل تریدر ۵۵ پله تا موفقیت
مراحل تکامل تریدر ۵۵ پله تا موفقیت مراحل تکامل یک تریدر ۵۵ پله تا موفقیت متن زیر یک متن خلاصه و ساده سازی شده از پله های طی شده توسط جان پایپر تا سیدن به جایی که اکنون در ان قرار دارد می باشد. که به نظر من تمامی تریدرها تقریبا همه […]
مراحل تکامل یک تریدر 55 پله تا موفقیت
مراحل تکامل تریدر 55 پله تا موفقیت
مراحل تکامل یک تریدر
55 پله تا موفقیت
متن زیر یک متن خلاصه و ساده سازی شده از پله های طی شده توسط جان پایپر تا سیدن به جایی که اکنون در ان قرار دارد می باشد. که به نظر من تمامی تریدرها تقریبا همه این پله ها و یا اکثریت انها را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند. 1- کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دهیم. 2- یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم. 3- چیز های از بازار که به نظر هم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند. 4- علاقه ای سطحی به بازار و ترید های هر از گاهی و عموما از دست دادن پول و گاهی هم موفقیت های تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم. 5- عموما شکست های خود را فراموش کرده و به موفقیت های خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که اگر این تکنیک ها را یاد بگیریم تا به پایان راه رسیده و موفقیت های زیادی بدست خواهم اورد. 6- چارت های مخصوص به خودما را که احیانا بزگتر تر از حد معمول هستند و چند اندیکاتور هم روی انها رسم شده برای خود تهیه می کنیم. 7- روشی برای ورود به بازار تهیه کرده و فکر می کنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد. 8- به صورت فعالی معاملات خود را اغاز می کنیم. 9- تنایج بما گوشزد می کنند که به همان سادگی که فکر می کنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد. 10- به ترید های ادامه می دهیم و نتایج نسبتا بد متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه انچنان که علاقه ما را از بین ببرند. 11- هم چنان نتایج خوب را انتظار می کشیم.
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به پنج مرحله تکامل یک تریدر مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.
١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .
٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .
٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .
۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .
۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که
اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .
۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .
٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !
٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .
٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .
١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .
١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .
١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .
١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .
١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .
١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .
١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .
١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .
١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .
١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .
٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.
٢١ – بالاخره ھمه پول خود پنج مرحله تکامل یک تریدر را از دست می دھیم .
٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .
٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .
٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.
٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می پنج مرحله تکامل یک تریدر کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .
٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .
٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .
٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .
٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است
اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است
و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .
٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .
٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .
٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .
٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .
٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .
٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .
٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم
٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .
٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .
قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .
٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .
۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .
۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .
۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .
خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )
چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .
۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند
که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .
۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .
دیگر ترس مساله مهمی نیست .
۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .
مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .
ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .
آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟
۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .
۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .
۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .
۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .
۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم
و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .
۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می پنج مرحله تکامل یک تریدر شویم .
۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .
۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .
۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم
دیدگاه شما