رابطه کوچ با سرمایه گذاری


فرآیند همکاری بین کوچ و مراجعه که در آن، افکار و خلاقیت مراجع به نحوی تحریک می شود که باعث الهام شده و مراجع توانایی های فردی و حرفه ای خود را به حداکثر می رساند.
در اینجا می توانید یک نمونه از جلسه کوچینگ را که به صورت حرفه ای برگزار شده و با اجازه شخص مراجعه کننده منتشر شده است را بشنوید که حدود 30 دقیقه است.

رابطه کوچ با سرمایه گذاری

فرهنگستان زبان و ادب فارسی کتاب «پس از سکوت تا کوچ» را با موضوع زندگی و شعر مرحوم محمدرضا نعمتی‌زاده از شاعران پیشکسوت و کمتر شناخته‌ شده ادبیات انقلاب اسلامی، منتشر کرد.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا فرهنگستان زبان و ادب فارسی یک شنبه اعلام کرد که این مجموعه دومین اثر از «مجموعه روشنان» است که به همت گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر می‌شود.

«مجموعه روشنان» سلسله‌ای است از نوشته‌ها، با صبغه تحقیقی، در معرفی علمی بزرگان و پیشکسوتان نظم و نثر انقلاب اسلامی که هدف آن معرفی عالمانه بزرگانی است که در این عرصه پیش‌گام بوده‌اند.

ویژگی‌های متفاوت شعری و تربیت نسلی از شاعران جنوب و حضور در عرصه مبارزات سیاسی طی چند دهه (از روزگار ملی شدن صنعت نفت تا انقلاب اسلامی) و شرکت در میدان‌های دفاع مقدس، جایگاه خاصی را در شعر و مبارزات معاصر برای مرحوم نعمتی‌زاده ایجاد کرده است.

بخش عمده‌ای از سروده‌های مجموعه حاضر پیش از این در مجموعه‌های پس از سکوت و کتاب‌های دیگر استاد نعمتی‌زاده منتشر شده بود اما بخش عمده آثاری که در مجموعه حاضر آمده، برای نخستین بار به چاپ رسیده است.

نکته قابل ذکر اینکه مجموع آثار مرحوم نعمتی‌زاده بیش آن چیزی است که در این دفتر گرد آمده و درواقع در این مجموعه، از آوردن سیاه ‌مشق‌ها و نمونه‌های یادداشت‌های اولیه وی صرف‌نظر شده است.

سال‌شمار زندگی، مقدمه‌ای در زمینه شعر و زندگی زنده‌یاد نعمتی‌زاده (به قلم دکتر سید جعفر حمیدی، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران)، سروده‌هایی که شاعران دیگر به استاد نعمتی‌زاده اهدا کرده‌اند و سرانجام سروده‌های این شاعر نوگرای جنوبی و مجموعه‌ای از تصاویر و اسناد، مندرجات این کتاب را تشکیل می‌دهند.

اشعار این دفتر شامل آثار نیمایی و چهارپاره‌ها، غزل‌ها، دوبیتی‌ها، رباعی‌ها و سروده‌های نعمتی‌زاده است که تاریخ سروده شدن آنها بین سالهای1330 تا 1367 است.
«پس از سکوت تا کوچ» مجموعه اشعار محمدرضا نعمتی‌زاده است که زیر نظر دکتر محمدرضا ترکی، مدیر گروه ادبیات انقلاب اسلامی، گردآوری شده و انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی آن را در 480 صفحه و با شمارگان 500 نسخه به بهای 500 هزار ریال منتشر کرده است.

مدیر یا کوچ: تفاوت در چیست؟

نویسنده مشهور کتاب‌های پرمخاطب، برایان تریسی می‌گوید: “مدیریت عملیات‌محور است، در حالی که رهبری تحول‌محور است”. مسوولیت‌های مدیریتی می‌تواند شامل بسیاری از زمینه‌ها، از جمله بودجه‌بندی، برنامه‌ریزی و تهیه گزارش‌های مدیریتی و مدیریت عمومی باشد. ولیکن رهبری، شامل عنصر هدایت و حمایت مردم است، به گونه‌ای که در نهایت به آن‌ها اجازه می‌دهد به موفقیت دست یابند، مولد باشند و رشد را تجربه کنند.

برای پاسخ به اولین سوال یعنی این که، “تفاوت بین مدیر (رئیس) و کوچ (رهبر) چیست؟”، بیایید به برخی از بسترها نگاه کنیم. یکی از چالش‌هایی که در اکثر سازمان‌ها اتفاق می‌افتد، این است که افراد پس از این که در صلاحیت‌های فنی در یک نقش کارشناسی به استادی می‌رسند، به نقش مدیریت می‌روند. بنابراین، یک شخص فروشنده عالی، به مدیریت فروش ارتقا خواهد یافت، یا یک مهندس نرم‌افزار خبره، نقش مدیر پروژه را برای مدیریت برنامه‌نویسان دیگر بر عهده می‌گیرد، یا یک حسابدار موفق به نقش حسابرس یا مدیریت حسابداری ارتقاء می‌یابد. چالش این است که آشنایی با جنبه عقلانی مدیریتی (که اغلب به عنوان تکمیل فهرستی از وظایف و دستیابی به یک نتیجه ارزیابی می‌شود)، بسیار متفاوت از صلاحیت رهبری دیگران است (که از طریق آنها شما به هدف دستیابی به نتیجه می‌پردازید).

در غیاب وجود رهبری موثر، مدیران می‌توانند به عادت دیکته کردن فهرست کارهای در دست انجام و مدیریت جزیی دچار شوند و یا به اشتباه و در مواقع غیر ضروری آستین خود را برای انجام کارهای جزئی و غیرلازم بالا بزنند یا واگذاری مسوولیت معکوس، صورت دهند. ما مدیران فروش جدیدی را دیده‌ایم که جلسه فروش با مشتری را به خاطر سرخوردگی مدیر اجرایی که اکنون مسوولیت زیادی دارد، در اختیار گرفته‌اند. در طی سال‌ها ما حجم زیادی از گزارش‌های بازخورد ۳۶۰ درجه مدیران را بررسی کرده‌ایم و شاهد برخی از تفاوت‌های واضح عادتی و یا رفتاری بین آنچه که ما “مدیر رئیس” و “رهبر کوچ” می‌نامیم بوده‌ایم.

در اینجا ۵ تفاوت اصلی که بین مدیر/ رئیس و کوچ/ رهبر وجود دارد، بیان می‌شوند:

۱-یک کوچ زمان بیشتری را صرف گوش دادن و پرسیدن سوالات می‌کند، در حالی که یک رئیس وقت بیشتری را صرف صحبت کردن و تعیین مسیر می‌کند.

۲- یک کوچ بیشتر زمانش را در مشاهدات ظریف و دقیق سرمایه‌گذاری می‌کند، در حالی که یک رئیس با پیش‌فرض‌های خود به سرعت نتیجه‌گیری می‌کند.

۳- یک کوچ، مسائل را برای یافتن ریشه یک مشکل باز می‌کند، در حالی که یک رئیس سریع‌ترین مسیر را برای مقابله با موارد سطحی به کار می‌گیرد.

۴- یک کوچ به کارمندان مستقیمش کمک می‌کند که مسوولیت را بپذیرند، در حالی که یک رئیس مشغول سرزنش و توبیخ دیگران است.

۵- یک کوچ از کارکنان خود برای محقق کردن برنامه‌های‌شان حمایت می‌کند، در حالی که یک رئیس به آنها نقشه می‌دهد و به آنها می‌گوید که دنباله‌روی کنند.

همه ما به نوعی تفاوت‌های رئیس و رهبر را در زندگی کاری خود تجربه کرده‌ایم. حقیقت این است که، وظایف “رئیس” نسبت به کوچ ساده‌تر و مناسب‌تر به نظر می‌رسد؛ اما هم نتایج تحقيقات و هم بررسی شواهد نشان مي‌دهد که کوچ/ رهبر، کارکنان مشتاق‌تر و مشارکت‌پذیرتری دارد و نتايج بهتري به دست مي‌آورد.

شما در سازمان خود بیشتر از نوع “رئیس” مسلک دارید یا کوچ دارید؟ شما چه رئیس یک سازمان جهانی باشید یا این که فقط تلاش کنید که در یک تیم کوچک موفق شوید، به نظر می‌آید وقت آن باشد که از خودتان بپرسید: آیا من بیشتر یک رئیس هستم یا یک رهبر؟ کارکنان شما در این باره چه می‌گویند و درباره شما چه نظری دارند؟

هزینه احداث نیروگاه مقیاس کوچک گازی

وابسته است و می‌تواند بسیار متفاوت باشد به همین دلیل رقم دقیقی را نمی‌توان به عنوان هزینه احداث نیروگاه مقیاس کوچک اعلام کرد. اما هزینه های احتمالی در خصوص احداث نیروگاه به ازای هر مگاوات ساعت جهت بررسی مالی سرمایه گذار و شرایط بازگشت سرمایه باید برآورد گردد. چرا که سرمایه گذاران بر اساس شرایط و ظرفیت مورد نیازخود می توانند تخمینی کلی از سرمایه مورد نیاز احداث نیروگاه مقیاس کوچک بدست آورند.

ویژگی‌های سرمایه گذاری در نیروگاه­های تولید همزمان برق و حرارت CHP

– سرمایه گذاری مطمئن در حوزه انرژی و خرید تضمینی توسط دولت برای حداقل مدت ۵ سال
– سود تضمینی ، کمترین ریسک
– بازگشت مبلغ سرمایه گذاری در کمتر از ۳ سال از زمان احداث
– امکان بهره برداری به صورت ۲۴ ساعته توسط مولد های دائم کار گاز سوز

– آلایندگی کم و امکان نصب در فضای شهری

– ایجاد فرصت سرمایه گذاری برای بنگاه های کوچک و متوسط

– جلوگیری از خاموشی برق، افزایش بازده تولید برق و کاهش اتلاف انرژی در صورت قرارگیری مولد در مجاورت مصرف کننده.

اطلاعات فنی اولیه برای احداث نیروگاه :

  • گاز مصرفی به ازای هر مگاوات ساعت تولید برق ۲۵۰ متر مکعب
  • هزینه گاز مصرفی بنا بر محل استفاده تعریف می­شود و مطابق با تعرفه مصارف اعلام شده می­باشد در صورتیکه تولید برق جهت تزریق برق به شبکه باشد با تعرفه نیروگاهی که پایین ترین تعرفه می­باشد به ازای یک مترمکعب ۱۰ تومان محاسبه می­ گردد.
  • قیمت فروش برق به شبکه با نرخ تعدیل ارز و ریال نسبت مستقیم دارد و متاثر از تغییر نرخ ارز و تورم ریالی می­باشد و طبق آخرین نرخ اعلامی در سال ۱۴۰۰ متوسط قرارداد خرید تضمینی ۶۵۰-۷۵۰ تومان به ازای هر ۱ کیلو وات ساعت می­باشد.
  • مساحت مورد نیاز برآوردی به ازای هر مگاوات نیروگاه ۷۰-۱۰۰ متر مربع
  • طول دوره احداث ۱۰ماه الی ۱۲ ماه
  • امکان احداث به صورت سوله و کانتینری وجود دارد. شرایط زمانی احداث نیروگاه به صورت کانتینری کوتاه تر می­ باشد. و البته بهره برداری نیروگاه در سوله توسط بهره بردار آسان تر است.
  • با توجه به نیاز تامین قطعات و خدمات پس از فروش دائمی و با توجه به شرایط تحریم نیروگاه، توصیه می­گردد حتی المقدور از برند های اروپایی به جای برند های آمریکایی برای تامین مولد استفاده گردد.
  • با توجه به هزینه های زمین، توصیه می­گردد از زمین های شهرک های صنعتی و زمین های موجود اطراف نقاط اولویت دار ( نقاط تعیین شده توسط برق منطقه ای برای احداث نیروگاه مقیاس کوچک گازی) استفاده شود.
  • با توجه به شرایط تحریم و محدودیت های تامین قطعات یدکی توصیعه می­گردد. از موادهای دوربالا با ظرفیت زیر ۲ مگاوات به جای مولدهای دور پایین با ظرفیت چهار- شش- هشت مگاواتی استفاده می­شود چرا که تامین قطعات یدکی مولدهای دوربالا به صورت مشترک در بازار جهانی امکان پذیر است ولی قطعات مولدهای دور پایین تنها توسط سازنده تامین می­شود که تامین قطعات در شرایط تحریم را با سختی هایی همراه می کند.

با توجه به تنوع شرایط و گوناگونی نیازهای کارفرمایان برای تامین برق صنایع و یا فروش برق به شبکه ، هزینه ها نیر به طبع آن متفاوت خواهد بود. شرکت خدمات انرژی تانیر می­تواند تجربیات خود را در این زمینه به صورت رایگان در اختیار مشتریان و متقاضیان احداث نیروگاه مقیاس کوچک قرار دهد.

رابطه کوچ با سرمایه گذاری

کوچینگ ابزاری مهم برای رشد مدیران : چرا و چگونه ؟

کوچینگ در ایران نسبتا جدید است هر چند که در دنیای امروز ما مبحثی است که به بلوغ رسیده و اکنون در شرکت های بزرگ و کوچک دنیا به عنوان یکی از سرویس های مهم که هر ساله برای آن بودجه کنار گذاشته می شود شناخته شده است. سرویسی که مستقیما با رشد و بهبود تصمیم ها و عملکرد افراد گره خورده است اما تفاوت های مهمی با مشاوره و منتورینگ دارد.

تعریف متفاوتی برای کوچینگ ارائه شده است و افرادی که که تجربه کوچینگ داشته اند نیز ممکن است تعاریف خود را داشته باشند بنابراین کوچینگ را هم از نقطه نظر متخصصین کوچینگ و هم از نقطه نظر مراجعین به کوچینگ تعریف می کنیم.

Coaching واژه ای است در زبان انگلیسی که ریشه در داستان کالسکه های بزرگتر و راحتتر کاکس دارد که در قرن پانزدهم بوسیله یک درشکه ساز گمنام مجارستانی ساخته شدند و تا قرن شانزدهم در کل اروپا استفاده از آنها رایج شده بود. کاکس بعدها به کوچ تغییر نام داد و حتی دانش آموزان نیز از همین نام برای معلم های سر خانه خود استفاده می کردند. همانطور که شما نیز حتما تا کنون شنیده اید استفاده از کلمه کوچ برای مربیان ورزشی نیز به سرعت رایج شد که امروزه نیز احتمالا اولین برخورد ما با عبارت کوچ از طریق مربیان ورزشی است اما همانطور که در ادامه نیز به آن خواهیم پرداخت ، رابطه کوچ با سرمایه گذاری کوچینگ و کوچ در حوزه های دیگر نیز تسری یافته و کاربرد فراوانی دارد.

کوچینگ از دیدگاه کوچ ( Coach ) :

کوچ به دنبال کنکاش در نظرات ، ایده ها و ذهنیت فردی است که به او مراجعه کرده است. چنین کنکاشی بدون ایجاد رابطه موثر و اعتماد بین طرفین ممکن نیست بنابراین رابطه و اعتماد نیز در حین جلسات کوچینگ بین کوچ و مراجع ساخته می شود و به صورت هدفمند کوچ به کنکاش در موضوع مورد نظر و علاقه مراجع با سوالات ، کنجکاوی و بازخوردهای هوشمندانه می پردازد.

این روشی است که در آن کوچ مشاوره نمی دهد و به مراجع نمی گوید که چه کاری باید انجام دهد و چه کاری نباید انجام دهد. این مسیری است که هر دو نفر با هم طی می کنند و کوچ در آن به عنوان یک هدایت گر تا رسیدن به پاسخ ها و راه حل های مناسب عمل می کند.

کوچ ها آموزش حرفه ای دیده و موظف به رعایت اصول اخلاقی مشخصی هستند. فرآیند آموزش کوچینگ زمان بر و پیچیده است که همراه با تجربه عملی طولانی مدت است و به همین دلیل کوچ ها از روزی که گواهینامه فعالیت رسمی خود را از سازمان های معتبر بین المللی دریافت می کنند به صورت حرفه ای قادر به فعالیت موثر هستند و نحوه آموزش آنها با آموزش های آکادمیک تفاوت های اساسی دارد.

کوچینگ از دیدگاه مراجع :

مراجه به دنبال پاسخ به یک سوال است. این سوال می تواند چرایی یک چالش یا چگونگی غلبه بر آن باشد. این سوال می تواند چگونگی بهبود موقعیت فعلی باشد. سوال می تواند نحوه مدیریت تغییر باشد و … . سوال هر چه که باشد به اندازه کافی پیچیده بوده که مراجع خود به تنهایی یا به کمک مشاورین و منتور ها نتوانسته پاسخ مناسبی برای آن بیابد.

مراجعینی که تجربه کوچینگ داشته اند ، دیگر آن را رها نمی کنند چرا که ظرفیت های آن را برای یافتن پاسخ های عالی برای سوالات پیچیده می دانند.

هر جلسه کوچینک مانند یک سفر از سوال به پاسخ است . سوال نمایانگر یک وضعیت یا موقعیت است و پاسخ نشان دهنده یک موقعیت یا وضعیت یا نقشه راه برای رسیدن به موقعیت مطلوب است. کوچ در شفاف کردن وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب مهارت دارد و آنچه که در جلسه کوچینگ بین کوچ و مراجع اتفاق می افتد، پیمودن این مسیر به اتفاق هم است و مراجع در این سفر تنها نخواهد بود.

کوچ تنها ایجاد اعتماد ، رابطه ، کنجکاوی و بررسی و بازخورد نمی پردازد بلکه به صورت فعالانه در مشخص کردن گام های حرکت در مسیر تغییر و رسیدن به نقطه مورد نظر مراجع با او همراهی کرده و پیگیری می کند. گام ها با وسواس انتخاب می شوند چرا که کوچ حتی آنها را نیز به چالش می کشد و از زوایای مختلف به همراه خود مراجع مورد ارزیابی و بررسی قرار می دهد تا مطمئن شود که مراجه گام هایی را بر می دارد که علاوه بر اینکه در ایجاد تغییر و حل مساله موثر هستند ، مراجع توانایی برداشتن این گام ها را نیز دارد.

احتمالا تصور زیر نمای خوبی از فرآیند کوچینگ بر اساس آنچه گفتیم می تواند در ذهن شما ایجاد کند :

فرآیند کوچینگ

تعریف فدراسیون بین المللی کوچینگ ( ICF ) از کوچینگ چیست ؟

فرآیند همکاری بین کوچ و مراجعه که در آن، افکار و خلاقیت مراجع به نحوی تحریک می شود که باعث الهام شده و مراجع توانایی های فردی و حرفه ای خود را به حداکثر می رساند.
در اینجا می توانید یک نمونه از جلسه کوچینگ را که به صورت حرفه ای برگزار شده و با اجازه شخص مراجعه کننده منتشر شده است را بشنوید که حدود 30 دقیقه است.

کوچینگ گرایش های مختلفی دارد و در جاهای متفاوتی به کار گرفته می شود از جمله :

کوچینگ زندگی
کوچینگ سلامت
کوچینگ مالی
کوچینگ تحصیلی
کوچینگ ورزشی
کوچینگ رشد معنوی
کوفاندر کوچینگ
کوچینگ عملکرد
بیزینس کوچینگ
کوچینگ مدیران

کوچینگ

کوچینگ مدیران چیست ؟

کوچینگ مدیران اجرایی ( Executive Coaching )، رویکردی پرس و جو محور جهت توسعه حرفه ای و شخصی مدیران است که اهدافی چون ایجاد آگاهی و فعالیت های مبتنی بر آن و تسهیل یادگیری و رشد ، دارد. تمرکز آن بر روی افزایش کارایی افراد با کمک به آنها در توسعه و حفظ نگرش ها و دیدگاه های جدید، مهارت و رفتار است.

یک کوچ مدیران اجرایی، خود فردی حرفه ای است که با مدیران و کارکنان مستعد پست های مدیریتی کار می کند تا به آنها کمک کند که خود آگاهی خود را افزایش دهند، اهداف را خود روشن کنند، به برنامه های توسعه فردی خود دست یابند، توانایی بالقوه خود را کشف کنند، و به عنوان یک مدیر یا عضو تاثیر گذار در شرکت عمل کنند.

فواید کوچینگ مدیران:

  • بهبود کارایی و افزایش کارآمدی
  • بهبود خصوصیات اخلاقی
  • کاهش عقب گرد در مسیر شغلی
  • کمک به کشف استعداد ها
  • افزایش اعتماد به نفس
  • ایجاد مهارت های جدید
  • افزایش شانس دستیابی به اهداف

چرا کوچینگ مدیران ( Executive Coaching ) و چرا حالا ؟

چه زمانی که بخواهید که بر یک چالش فکری در تصمیم های مدیریتی و کاری فائق آیید و چه زمانی که بخواهید ظرفیت های خود جهت اثربخشی و کارایی بالاتر را افزایش دهید، یک کوچ اجرایی می تواند تسهیل گر بسیار خوبی باشد. تصمیم گیری هیچگاه آسان نبوده است ، مخصوصا در دنیای پیچیده ، رقابتی و اشباع شده از اطلاعات امروز که جنبه های مختلف زندگی کاری ، شغلی و فردی ما بر یکدیگر بدون اراده ما اثر می گذارند. کوچینگ مدیران چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی و سازمانی تسهیل کننده تصمیم هاست .

تعداد کمی از مدیران اجرایی می دانند که چگونه تصمیم می گیرند. درصد بالایی از تصمیمات خارج از حوزه آگاهی انسان شکل می گیرند. کوچینگ و تصمیم گیری در علم مدیریت دیگر حتی یک روش خلاقانه جدید نیست بلکه یک ابزار است که مدیران از آن بهترین استفاده را می برند.

تصمیم ها اقدامات را می سازند. تصمیم ها پاسخ به سوال همیشگی ( در مرحله بعدی چه کاری باید انجام دهم ؟ ) هستند. اقدام می کنیم تا به دیگران ، محیط و سیستم ها پاسخ مناسب دهیم. بنابراین باید تصورات و ایده هایی از پارامترها و متغیر های گوناگون داشته باشیم و عواقب احتمالی تصمیم خود را نیز قبل از هر نوع تصمیمی بسنجیم. باید بتوانیم همه حالت های گوناگون رو به جز یکی به عنوان تصمیم نهایی کنار بگذاریم.

تصمیم هایی که به افراد تحمیل و دیکته نمی شوند بلکه در طی جلسات کوچینگ بوسیله خود فرد یا افراد گرفته می شوند. تصمیم هایی که منجر به کارایی ، نظم و اثر بخشی بالاتر می شوند. کوچینگ برای گروه مدیران یا کارکنان منتخب سازمان، فواید بیشتری نیز دارد.

مدیران عالی سازمان با جلسات برنامه ریزی شده کوچینگ می توانند هوش هیجانی کارکنان را در مسیر بهتری هدایت نموده و روابط انسانی قدرتمند تری از طریق اعتماد سازی در تیم و رفع تعارض های تیمی در سازمان را تجربه کنند. لحاظ نمودن این سطح از کارایی که در پی کوچینگ افراد چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی است، انعطاف پذیری بیشتر و نتایج بهتر را در پی دارد.

کوچینگ

آنچه که بوسیله کوچ مدیران ارائه می گردد:

کوچ در برابر مراجع ، مدیر وی و در پاره ای مواقع مدیر منابع انسانی سازمان مسئول است. هیچیک از اطلاعاتی که در جلسات کوچینگ بین کوچ و مراجع رد و بدل می شود بدون اجازه مراجع در اختیار مدیر وی و مدیر منابع انسانی سازمان قرار نخواهد گرفت. اما در پاره ای مواقع در صورتی که کوچ صلاح بداند و با تکیه بر اصول اخلاقی ICF با هماهنگی مراجع بین او و مدیر مستقیم یا سایر مدیران ممکن است جلسات تسهیل گری برگزار نماید.

حمایت مدیران ارشد حیاتی است و پشتیبانی از مراجع تا دستیابی به نتایج رضایت بخش بوسیله کوچ ادامه خواهد یافت.

چه کسانی کوچ مدیران را به استخدام در می آورند:

شرکت هایی به استخدام کوچ مدیران اقدام می کنند که نیاز دارند تا برخی مسائل مربوط به مدیران اجرایی امروز یا آینده خود را روشن یا حل کنند. امروزه اکثر شرکت ها کوچینگ مدیران اجرایی را به عنوان راهی برای سرمایه گذاری در مدیران ارشد و افراد با پتانسیل های بالای مدیریتی می شناسند. دیگر در شرکت ها وجود کوچ ها یک امر محرمانه نیست بلکه به عنوان نمادی برای پیشرو بودن است.

در حالی که به صورت سنتی مدیران ارشد سازمان ( مانند مدیران عامل یا رئسای هیئت مدیره ) به استخدام کوچ مدیران می پردازند، اینکه شرکت ها ( اغلب دپارتمان های منابع انسانی آنها ) به عنوان بخشی از برنامه توسعه انسانی بخواهند از خدمات کوچینگ استفاده کنند رایج شده است.

خصوصا مدیران جوان در ابتدای دوره مدیریتی خود با چالش های زیادی روبرو می شوند که حتی فکرش را هم نکرده اند و کمک به مدیران یا افرادی که کاندیدای مدیریت در شرکت هستند به معنی کمک به توسعه منابع انسانی و افزایش سود آوری شرکت است . علاوه بر این، کوچینگ به منظور اصلاح مشکلات رفتاری و کمک به افراد در حل اختلافات میان فردی نیز کاربرد دارد.

چه زمانی یک مدیر یا شرکت نباید به استخدام کوچ مدیران مبادرت ورزد ؟

یک کوچ نباید توسط مدیران یا شرکت ها به خدمت گرفته شود اگر :

  • اگر که به اثر مثبت کوچینگ باور ندارند، به بازخورد علاقه مند نیستند و به اینکه باید تغییراتی در خود یا مسیر شغلی خود ایجاد کنند اعتقادی ندارند.
  • اگر به دنبال مشاوره یا توصیه هایی هستند که مشکلات آنها را حل کند.
  • اگر کوچینگ را به منزله آخرین تلاش بر می گزیند.
  • اگر توان پرداخت دستمزد کوچ که خود مدیران با سابقه اجرایی یا منایع انسانی بوده و متخصص آموزش دیده کوچینگ نیز هستند.
  • اگر که بحث تعارضات تیمی و روابط انسانی در میان است و مدیران ارشد مرتبط با موضوع حاضر به همکاری نیستند.

محرمانگی کوچینگ مدیران به چه نحو است؟

وقتی که سخن از کوچینگ مدیران به میان می آید ، تمام گفتگوی بین کوچ و مراجع به طور کامل محرمانه است. اگر یک شرکت برای دریافت خدمات کوچینگ پول می دهد، به صورت دوره ای گزارش هایی در خصوص اهداف تعیین شده مثل رفع تعارض های تیمی، حل مسائل مرتبط با ارتقا درجه و … ، دریافت خواهد کرد اما هیچ چیز دیگری بدون اجازه مراجع به اشتراک گذاشته نخواهد شد.

گفتگوی تفصیلی با علی مهدوی عضو هیات مدیره صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک؛ «تامین مالی» کلیدی ترین شرط بقاء و توسعه صنایع کوچک است

حجم تسهیلات اعطایی به کل صنعت و بویژه بنگاههای کوچک تناسبی با سهم این بنگاهها از اشتغال و تولید ناخالص ملی ندارد و این نوع سیاستگذاری و مدیریت، بیانگر نوعی توزیع ناعادلانه است و کارایی بخش صنعت در تنظیم بازار بی ارتباط با این موضوع نخواهد بود.

صنایع کوچک هم اکنون به لحاظ سطح اشتغال و تولید، یکی از ارکان اقتصاد ایران به حساب می آید اما اغلب این صنایع نیازمند تامین مالی هستند که وجود صندوق های حمایتی فقط می توانند بخشی از آنرا تامین کنند که البته ماهیت و کارکرد این صندقها نیز باید متکی بر بازار سرمایه باشد و اکنون بیشتر «بانک محور» هستند.

خبراقتصادی – به اعتقاد علی مهدوی، بن بست و منجی در اقتصاد وجود ندارد، همه این قبیل حرفها ناشی از عدم شناخت مکانیزم و واقعیت های علم اقتصاد است. بلکه آنچه برای اداره، توسعه و پیشبرد موفقیت آمیز اقتصاد ضروری است، سیاستگذاری درست، استفاده از تکنوژی روز دنیا، شفافیت و رقابت و تکیه بر تجارب و منابع ملی است.

عضو موظف هیات مدیره صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک، می گوید: صنایع کوچک هم اکنون به لحاظ سطح اشتغال و تولید، یکی از ارکان اقتصاد ایران به حساب می آید اما اغلب این صنایع نیازمند تامین مالی هستند که وجود صندوق های حمایتی فقط می توانند بخشی از آنرا تامین کنند که البته ماهیت و کارکرد این صندقها نیز باید متکی بر بازار سرمایه باشد و اکنون بیشتر «بانک محور» هستند.

مهدوی با تاکید بر اینکه رابطه کوچ با سرمایه گذاری استانداردهای توسعه، نباید فدای مطالبات اجتماعی شود، افزود: حجم تسهیلات اعطایی به کل صنعت و بویژه بنگاههای کوچک تناسبی با سهم این بنگاهها از اشتغال و تولید ناخالص ملی ندارد و این نوع سیاستگذاری و مدیریت، بیانگر نوعی توزیع ناعادلانه است و کارایی بخش صنعت در تنظیم بازار بی ارتباط با این موضوع نخواهد بود.

متن گفتگو با این مدیر پرتجربه صنعتی کشور را پی می گیریم:

جناب مهدوی! یکی از مباحث اساسی در حوزه صنایع کوچک و متوسط، موضوع « تامین مالی» است. بفرمایید که موضوع تامین مالی، از چه زمانی با مفهوم صنایع کوچک پیوند خورده است؟

بله. درست است موضوع تامین مالی برای رشد صنایع کوچ یک نیاز حیاتی و البته یک بحث کاملا تخصصی و فنی است. اما به لحاظ تاریخی طی سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰ جهش های متعددی در بازارهای مالی رخ داد. پیدایش صنایع جدید همراه با تبدیل بنگاه های خانوادگی به شرکتهای عمومی و گسترش ادغام در کشورهای توسعه یافته، به تبدیل دارایی شرکت ها در قالب سهام و در نتیجه به افزایش سهام منجر شد و به دنبال آن، نوآوری زیادی در تامین مالی رخ داد. یکی از شیوه های تامین مالی صنایع کوچک هم ایجاد و توسعه موسسات جبرانی وبه شکل امروزی ترصندوق های حمایتی در سطح جهانی بود.

تاثیر مکانیزم های تامین مالی بر صنایع کوچک ایران چگونه است. قبل از آن اگر ممکن است به اهمیت صنایع کوچک در رشد اقتصادی کشور هم اشاره ای داشته باشید؟

صنایع کوچک یکی از موثرترین راه های اشتغال زایی و کارآمدترین شیوه به جهت کاهش وابستگی به نفت است و بیشترین سهم را هم در رشد اقتصادی دارد.
در باره اهمیت تامین مالی در اقتصاد ایران باید گفت که بخش صنعت و معدن و تجارت در کنار دارابودن ۴۰ درصد جی دی پی و ۳۸ درصد اشتغال، مسئولیت تنظیم پایدار بازار را هم به عهده دارد. در حال حاضر حدود ۵۲ هزار واحد صنعتی فعال در کشور داریم که تقریبا ۱۰ هزار واحد آن در زمینه تامین مالی دچار مشکل جدی هستند. ۹۲ درصد از این تعداد واحد در زمره صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند.

در سنوات گذشته بیش از ۹۷۰ هزار میلیارد تومان حجم تسهیلات اعطایی به صنایع بوده که تنها ۳۰ درصد آن به بنگاهای کوچک تخصیص یافته ، این جهت گیری مدیریت منابع بیانگر توزیع ناعادلانه آن می باشد. براساس بررسی های و استانداردهای موجود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان نیاز نقدینگی بخش صنعت و معدن کشور است که سهم صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک چیزی کمتر از ۵/۰ درصد است واین مبلغ قابل قیاس با استاندارد های کشورهای توسعه یافته نمی باشد ،خوشبختانه در این راستا طی سالجاری دولت بسته حمایتی تحت عنوان جهش تولید با ۵۲ هزار میلیارد تومان را ابلاغ کرده است.

البته در کشور ما توسعه صنایع کوچک به لحاظ تعداد، قابل قبول است رابطه کوچ با سرمایه گذاری اما در بحث فضای حاکم بر کسب و کار این بخش به خوبی درک نشده است ، زیراکه اهمیت حاکم بر فضای کسب و کار در حوزه صنایع کوچک به اندازه اقتصاد کلانمی باشد. یعنی از لحاظ سیاسی و سیاستگذاری، فضای حاکم بر کسب وکار بدرستی مدیریت نشده و بستر رقابتی بعنوان موتور توسعه در این زمینه به وجود نیامده است.

خاستگاه نهادهای تامین مالی در ایران کجاست؟ از چه الگوهای جهانی اخذ شده اند؟

پیدایش صنایع جدید همراه با تبدیل بنگاههای خانوادگی به شرکتهای عمومی وگسترش ادغام در کشورهای توسعه یافته به افزایش سهام منجر شده وبدنبال ان نواوری زیادی در تامین مالی رخ داده است ،به بیانی نهادههای تامین مالی از انچه که در دسترس بوده سرهم بندی گردیده است.

نهادهای مالی در ایران هم متاثر از این فرایند تاریخی است، البته در کشور ما، تامین مالی، هم در بنگاه های موجود و هم در سرمایه گذاریهای جدید و تامین نظام بنگاهداری، «بانک محور» است تا بازار سرمایه محور!

امروزه نقش بازار سهام بیشتر به جای تامین مالی، سرمایه گذاری شرکتی و به بیانی، ایجاد نقدینگی است. به طوری که این نقدینگی باعث می شود تا پس اندازهای کوتاه مدت به تعهدات بلند مدت تبدیل شود. از طرفی ما در کشور خود و حتی کشورهای دیگر شاهد درآمدهای نگهداری شده چه در حوزه خانواده و چه در حوزه بنگاه ها هستیم که کار و یا ابتکار خاصی از سوی نهادها و موسسات مالی برای مدیریت این درآمدهای رسوب شده، صورت نگرفته است.

به این دلیل، تشکیل صندوق های حمایتی مثل صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک ایران، نوعا تلاشی برای مدیریت درآمدهای رسوب شده در کشور به حساب می آید.

در کشور ما خوشبختانه در دهه های ۷۰ و ۸۰ بیش از ۱۱ صندوق حمایتی که یکی صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک است، تشکیل شده و مهمترین ماموریت این صندوق هم حمایت از سرمایه گذاری و ضمانت سرمایه گذاری است. البته در یک مقطعی هم ما شاهد پرداخت مشوقهایی توسط دولت بوده وهستیم، که به مرور زمان دولت در حوزه تامین پرداخت یارانه، مشوق صادراتی و حمایت از صنایع کوچک و بزرگ به لحاظ مالی وانحراف منابع دچار مشکل شدند، لذا دولت و مجموعه تصمیم سازانوتصمیم گیران، تصمیم بر این گرفتند که به جای پرداخت یارانه مستقیم، از طریق تضمین سرمایه گذاری با شیوه های کارامد دیگر، حمایت از صنایع و فضای کسب و کار را داشته باشند.

اهداف صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک دقیقا چیست؟

در ابتدا باید بگویم که اقتصاد ایران از نظر اشتغال زایی و تولید ناخالص ملی، تا حد زیادی به کارکرد صنایع کوچک استوار است و به لحاظ تعداد صنایع کوچک در ایران هم اکنون نزدیک به ۹۲ درصد صنایع تشکیل می دهند.

برای حمایت از ایجاد و توسعه صنایع کوچک، مدل ها و تجربیات جهانی مختلفی وجود دارد که یکی از موفق‌ترین آن‌ها، ایجاد صندوق‌های ضمانت است.

این کمک ها، به چه نوع واحدهای کوچکی تعلق می گیرد؟

کمک به توسعه صنایع کوچک از طریق تضمین حداکثر هفتاد درصد و در مناطق کمتر برخوردار تا ۸۵درصد اصل و سود تسهیلات اعطایی بانکها و موسسات مالی و اعتباری به صنایع و استفاده از وجوه اداره شده و سایر منابع مالی در چارچوب سیاست های صنعتی و برنامه های توسعه ای کشور در زمینه احداث، توسعه، بهسازی و نوسازی، سرمایه در گردش، توسعه پیمانکاری های فرعی، تحقیق و توسعه، خرید فناوری و دانش فنی و تجهیزات آزمایشگاهی و توسعه منابع انسانی و همچنین انجام سایر اموری که در راستای تحقق هدف صندوق است، صورت می گیرد.

شما موانع موجود حاکم بر فضای کسب و کار را چه می دانید؟

عمده ترین چالش حال حاضرِ واحدهای صنعتی ما به ویژه صنایع کوچک، عدم قدرت پاسخگویی به تغییرات دوره ای در بازارها و فن آوریهایی است که موجب تغییرات گسترده در محصولات و مهارتها و نیز تغییرات گسترده در شکل سازمانی می شوند.

موضوع دیگر، باز تولید نواحی یا مدیریت مشکلات جمعی واحدهای صنعتی، مستلزم مجموعه نیرومندی از سازو کارهای حاکمیتی است که متاسفانه در این حوزه، هنوز به یک درک و فهم مشترکی از توسعه نرسیده ایم و شاید کلیدی ترین موضوع و مانع در حوزه توسعه فضای کسب و کار این است که ((استانداردهای توسعه فدای مطالبات اجتماعی شده است)).

همچنین اندیشمندان حوزه بنگاه داری نظام های صنعتی منطقه ای را ( اشیاء نامرئی) می نامند که مهمترین رسالت آنها تنظیم رقابت، هماهنگ سازی اطلاعات و مدیریت فضای حاکم بر کسب و کار است که اهمیتش بیشتر از خود اقتصاد کلان است لذا بدلایلی از جمله پراکندگی واحدهای کوچک صنعتی ،عدم مطالعه تاریخ بنگاه داری و بعضا گسست در فرایند سیر تاریخی تجربیات فنی ومدیریتی و…. ما نتوانسته ایم شرایطی فراهم شود که شاهد تبادل اطلاعات وتجربیات باشیم.

ضمن اینکه مجموعه جهت گیری های مدیریتی ،ساختاری ،بنگاهداری و عدم رعایت استانداردهای توسعه در فضای حاکم برکسب و کار، مانع تبدیل منافع ویژه به منافع رایج نشده است. این امر باعث بداخلاقی وهمچنین باعث مشکلاتی به شکل ساختاری در حوزه کسب و کار و مدیریت منابع و مدیریت بسته های سیاستی و حمایتی گردیده که قطعا با اعمال حاکمیت قانون ،ساختارگرایی وایجاد بستر رقابتی عادلانه می توان از این بن بست خارج شد.

در ابتدای صحبت تان به موضوع رقابت اشاره کردید، نقش رقابت در توسعه و بهره وری کشورهای پیشرفته چگونه است؟

توسعه اقتصادی فرآیندی کند است که در اکثر کشورها از جمله کشور ما، به ریشه و علت اصلی فقر و عدم توسعه یافتگی، پرداخته نمی شود. توسعه و موفقیت اقتصادی یک موضوع ذاتی یا ژنتیکی نیست و این مشکل راه حلهایی دارد و باید به ریشه های آن پرداخت که یکی از کلیدی ترین موضوعات که می توان به آن اشاره کرد موضوع فضای رقابتی است. زیرا فضای رقابتی باعث می شود تا استعدادها شکوفا شود.

امروزی برخی صاحبنظران می گویند نوآوری و کارآفرینی در پس استثنائات نهفته است که باید شکار شود که شکار نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی تنها در بستر رقابتی ایجاد می شود، هرچه رقابت شدیدتر ومتوازن تر باشدسرعت نواوری بالاتراست،اگر رشد بهره وری به سمت شرکتهای ضعیف تر به لحاظ حمایت های غیر کارشناسی شیفت پیدا کند آنگاه می بایست با نواوری وتوسعه خداحافظی کرد.

اولویت های صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک و تنوع خدمات آن را بفرمایید؟

همگام با چالش های ارزی و مشکل کرونا، صندوق ضمانت هم اقدام به اجرای سیاست های حمایتی از تعویق اقساط و بعضا بخشش جرایم (ناشی رابطه کوچ با سرمایه گذاری از دیرکرد پرداخت اقساط) کرد.

همچنین حمایت از طرح های دانش بنیان، حمایت از واحدهای تولیدی صادرات گرا، طرح های ایجادی با پیشرفت فیزیکی حداقل ۶۰% ، تامین سرمایه در گردش بنگاه های صنعتی، طرح های توسعه ای که با ظرفیت کامل در حال حاضر فعال هستند و طرح اشتغال زا، از اولویت های صندوق است.

فرآیند حمایت صندوق ضمانت از طریق ضمانت سرمایه گذاری و موضوع سرعت بخشیدن به فرآیند اجرای طرح های توجیحی که در راستای سرمایه گذاری سریعتر انجام بگیرند و همچنین در کنار ضمانت از سرمایه گذاری صندوق به عنوان یک نهاد جبرانی وفنی کنار سرمایه گذار وبعنوان مشاموری امین نقش آفرینی می کند.

البته جدیدا به این نقشها تنوع بخشیده شده است. یعنی در کنار حمایتهای اعتباری و به بیانی مالی در حوزه غیراعتباری هم ورود پیدا کرده ایم و قراردادهای پیمانکاری، مناقصات، مزایده، حمایت از امتیاز خرید مواد اولیه را هم ضمانت می نمایند.

تاکید داشتید که تامین مالی برای صنایع کوچک ارزش حیاتی دارد، بفرمایید که کلا توان مالی صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک برای این منظور چقدر است؟

در خصوص میزان توانایی مالی صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک، ابتدا باید بگویم که سرمایه اولیه صندوق براساس قانون تاسیس آن ۵۰۰ میلیارد ریال تعیین شد و مقرر گردید در مدت دو سال در قانون بودجه کل کشور تامین شود که تاکنون نزدیک به ۳۶۰ میلیارد ریال آن در اختیار صندوق قرار گرفته است.

همچنین افزایش سرمایه صندوق در بودجه سال ۹۴ به میزان ۲۵ میلیون دلار با نرخ روز بانک مرکزی پیش بینی شد که در سال ۹۴ به حساب صندوق واریز شد. در این راستا در جهت صدور ضمانت نامه برای شرکت های پشتیبان استانی و کارگاه های روستایی در طرح ملی پوشاک به منظور افزایش سرمایه صندوق مبلغ ۱۰۰۰ میلیارد ریال تخصیص داده شد. در نتیجه مجموع کل مبالغ دریافتی بابت سرمایه صندوق ۲ هزار و ۱۰۲ میلیارد و ۵۰۴ میلیون و ۹۹۹ هزار و ۸۷۴ ریال یا ۲.۱۰۲.۵۰۴.۹۹۹.۸۷۴ ریال است که صندوق ضمانت مجاز است تا شش برابر آن ایجاد تعهد نماید.

کل خسارت پرداختی صندوق از ابتدا ۱۳۷.۷ میلیارد تومان است که ۷۱.۷ میلیارد تومان آن بازیافت شد و بیشترین مبلغ خسارتی در حوزه سرمایه در گردش برای واحدهای صنعتی بوده است.

چه تعداد مراجعاتی طی سال گذشته به صندوق صورت گرفته است؟ آمار مشخصی دارید؟

بله. البته آمارها بصورت تفکیک شده بر روی خروجی سایت صندوق هم موجود است اما تعداد پرونده های وارده به صندوق جهت اخذ ضمانت نامه ۱۲۶ پرونده و تعداد کل ضمانت نامه های صادره و تمدیدی ۱۵۷ پرونده بوده که کل مبلغ ضمانت نامه های صادره و تمدیدی ۱۱۲ میلیارد تومان بوده است. در این راستا، تنوع در نوع ضمانت نامه های ایجادی ۴۵ درصد، سرمایه در گردش ۳۳درصد، توسعه ای ۹درصد و غیر بانکی ۱۳درصد بوده است.

در پایان باید بگویم که صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک خدمات ارزشمندی به لحاظ ساختاری انجام داده است. به گونه ای که متقاضیان این صندوق که ریسک پذیرترین افراد سرمایه گذار هستند دیگر نیاز نیست به صندوق مراجعه کنند. زیرا به لحاظ توسعه، زیرساختها و سامانه ها در فضای مجازی خدمات ارائه می شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.