استراتژی مووینگ اوریج برای ورود به معاملات
به احتمال زیاد تا به حال در مورد میانگین متحرک و ساز و کار آن اطلاعات خوبی کسب کرده اید، در این مقاله میخواهیم به استراتژی مووینگ اوریج برای ورود به ترید بپردازیم و اینکه چطور می توان با آن به معامله گری پرداخت.
پیش از آن لازم است یادآوری کنیم که مووینگ استراتژی میانگین قیمتی اوریج ها می توانند هم روند بازار را به شما نشان دهند و هم اینکه چه زمانی روند قصد برگشت و تغییر حرکت دارد. تنها کاری که باید انجام داد اضافه کردن چند مووینگ اوریج با تنظیمات مختلف به چارت معاملاتی خود و انتظار برای کراس آن هاست. کراس مووینگ اوریج وقتی اتفاق می افتد که یکی از روی دیگری گذر کند و آن را قطع نماید.
میانگین متحرک (MA) یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ساده است که داده های قیمت را با ایجاد یک قیمت متوسط به طور مداوم به روز میکند. میانگین در یک دوره زمانی خاص گرفته میشود، مانند 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند. استفاده از میانگین متحرک در معاملات شما مزایایی دارد و همچنین گزینههایی برای استفاده از نوع میانگین متحرک وجود دارد. استراتژی های میانگین متحرک نیز محبوب هستند و میتوانند متناسب با هر بازه زمانی، مناسب سرمایهگذاران بلند مدت و معاملهگران کوتاه مدت باشند.
چرا بايد از استراتژي ميانگين متحرك قيمت استفاده كنيم؟
میانگین متحرک به کاهش میزان شلوغي و هرج و مرج اضافي در نمودارهاي قیمتي کمک میکند. همچنين هنگامي كه شما مووينگ اوريج را بررسی ميکنید ميتوانید ایده اولیهای را در خصوص حركت قیمت، بدست آورید.
میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در روند صعودی، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه ممکن است به عنوان سطح پشتیبانی عمل کند، همانطور که در شکل روبرو نشان داده شده است مووينگ اوريج به عنوان يك سطح مقاومت براي حركت صعودي قيمت نشان داده شده است.
استراتژی مووینگ اوریج به زبان ساده
زمانی که یک مووینگ آن یکی را قطع می کند، سیگنال احتمالی خوبی برای تغییر روند در بازار خواهیم داشت، بنابراین این حالت به شما کمک می کند تا در زمان خوبی با یک ترید خوب وارد بازار شوید. با یک ورود خوب، احتمال کسب سودهای بزرگتر و بیشتر با ریسک کمتر نیز نصیب شما خواهد شد.
اجازه دهید یک نگاه به چارت دلار ین USDJPY زیر بیاندازیم تا به کمک آن استراتژی معامله با مووینگ اوریج را بتوانیم بهتر توضیح دهیم.
در نمودار بالا می بینیم که این زوج ارز از ماه آوریل تا ماه جولای در یک روند صعودی بسیار زیبا در حال حرکت بوده و تا حوالی قیمت 124.00 بالا رفت است. اما پس از آن به آرامی به سمت پایین آمده و در اواسط ماه جولای مشاهده می کنیم که مووینگ اوریج 10 به زیر 20 آمده و به عبارتی یک کراس یا تقاطع روی داده است. پس از آن چه شده؟
بله درست حدس زدید، یک روند نزولی خیلی خوب! اگر شما در آن موقع با استراتژی مووینگ اوریج یک پوزیشن معاملاتی فروش باز کرده بودید می توانستید هزاران پیپ از بازار سود بگیرید.
البته شاید تمامی سیگنالهایی که توسط این استراتژی بوجود می آید منجر به هزاران پیپ سود نگردد و حتی ممکن است پوزیشن های ضررده را نیز تجربه کنیم. اما اگر به خوبی حد ضرر خود را مشخص کنید و در جای مناسب حد سود قرار دهید، می توانید سودهای بسیار خوبی توسط این روش معاملاتی از بازار بگیرید.
استراتژی های معاملاتي Crossovers
کراس اور یکی از اصلی ترین استراتژی های میانگین متحرک است. نوع اول آن بر اساس یک تقاطع قیمتي است، زمانی که قیمت از میانگین متحرک بالاتر یا پایینتر میرود تا نشان دهنده تغییرات احتمالی در روند باشد.
استراتژی دیگر این است که دو میانگین متحرک را روی نمودار اعمال کنید: یکی با تايم فريم بلندتر و دیگری در محدوده زماني كوتاهتر. وقتی ميانگين متحرك در دوره زماني استراتژی میانگین قیمتی كوتاهتر از ميانگين متحرك بلند مدت عبور کند، ما با يك سیگنال خرید روبروييم، زیرا نشان میدهد روند در حال تغییر است. این روش به اصطلاح صلیب طلایی شناخته میشود.
در همین حال، هنگامی که ميانگين متحرك کوتاه مدت از مووينگ اوريج بلند مدت به سمت پايين نزول كند، سیگنال فروش داده است، زیرا نشان میدهد روند قيمتي در حال تغییر است. این اتفاق به استراتژی میانگین قیمتی عنوان صلیب مرگ شناخته می شود.
استراتژي میانگین متحرک Guppy Multiple
میانگین متحرک Guppy Multiple گوپی، از دو مجموعه جداگانه از میانگین متحرک نمایی (EMA) تشکیل شده است. مجموعه اول برای سه، پنج، هشت، ده، دوازده و پونزده روز معاملاتی گذشته است. داریل گوپی، معاملهگر استرالیایی و مخترع GMMA، معتقد بود که این مجموعه اول احساسات و جهت معاملهگران کوتاه مدت را برجسته میکند. مجموعه دوم از EMA ها برای سي، چهل، پنجاه و شصت روز قبل تشکیل شده است.
در صورتي كه برای تغيير ماهیت حركت قيمتي یک جفت ارز خاص باید تعدیلاتی انجام شود، این میانگین متحرک نمایی بلندمدت است که تغییر میکند. این مجموعه دوم قرار است فعالیت سرمایهگذاران بلند مدت را نشان دهد.
اگر به نظر نمی رسد که یک روند کوتاه مدت از میانگین های بلند مدت حمایت میکند، ممکن است نشانه خسته شدن روند بلند مدت باشد. برای تصویر بصري، با استفاده از سیستم گوپی، میتوانید میانگین متحرک کوتاه مدت را یک رنگ و همه میانگین متحرکهاي بلند مدت را یک رنگ دیگر قرار دهید.
معایب Moving averages چيست؟
میانگین متحرک بر اساس دادههای زماني قيمت به ما اطلاعات ميدهد، و هیچ مبناي خاص ديگري در مورد محاسبه و پیشبینی قيمت ندارد. بنابراین، نتایج با استفاده از میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد که بازار به حمایت/مقاومت مووينگ اوريج و سیگنالهای معاملاتي آن احترام میگذارد و در مواقعی دیگر، این شاخصها هیچ همپوشاني خاصي را نشان نمیدهد.
یک مشکل عمده ديگر نيز این مسئله است که در صورت تغییرات خاص قیمت، نمودار ممکن است به بالا و يا پايين بچرخد و چندین روند معکوس یا علائم متفاوت معاملاتي را ایجاد کند. هنگامی که این اتفاق میافتد، بهتر است استفاده از ميانگين متحرك را تا مدتي كنار بگذارید یا از شاخصهاي دیگری برای روشن شدن روند پيش رو در بازار استفاده کنید. وقتی مووينگ اوريجها برای مدتی در هم پیچیده میشوند، همین امر می تواند چندین معامله باخت و سيگنال هاي نادرست را براي شما ایجاد کند.
میانگین متحرک در شرایط روندی قوی بسیار خوب عمل میکند اما در شرایط نامنظم یا متغیر قيمتي چندان دقيق عمل نمیکند. تعدیل بازه زمانی میتواند به طور موقت این مشکل را برطرف کند، اگرچه در برخی مقاطع، این مسائل بدون توجه به بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک (ها) رخ می دهد.
تریدهای موفق چطور معامله می کنند؟
کاری که اغلب تریدرهای موفق انجام استراتژی میانگین قیمتی می دهند این است که با هر بار کراس کردن اندیکاتورها، پوزیشن قبلی خود را چه در سود و چه در ضرر می بندند و پوزیشن جدیدی باز می کنند.
برای مثال در سایت بیبی پیپز یک تریدری که اسم استراتژی خود را که از همین مقاله گرفته HLHB نام گذاری کرده، به محض کراس جدید پوزیشن را می بندد و حد ضرر خود را نیز در فاصله 150 پیپی نقطه ورود قرار می دهد.
دلیل این موضوع این است که شما نمی دانید کراس بعدی اندیکاتور چه زمانی اتفاق می افتد و ممکن است با باز گذاشتن بیش از حد معامله، ضرر جبران ناپذیری به خود بزنید.
نکته مهم در مورد استراتژی مووینگ اوریج
نکته ای که می بایست قبل از تست کردن این روش به آن توجه کنید این است که این روش در بازارهایی با روندهای بزرگ عملکرد فوق العاده ای از خود نشان می دهد اما در بازارهای رنج و نوسانی نمی تواند به خوبی نتیجه دهد. در بازارهای رنج شما پشت سر هم سیگنالهای خرید و فروش اشتباه دریافت خواهید کرد که نتیجه ای جز ضرر ندارند.
اما اگر بتوانید به توصیه همیشگی عمل کنید و روند را دوست خود بدانید و در مواقع صحیح از آن بهره بجویید، قطعا جزو موفق ترین تریدرهایی خواهید شد که بازار به خود دیده است!
نتيجه گيري پاياني در خصوص ميانگين متحرك
میانگین متحرک داده های قیمت را با هموارسازی و ایجاد یک خط جاری براي معاملهگران ساده میکند. این امر مشاهده روند قيمتي را آسانتر میکند. میانگینهای متحرک نمایی سریعتر نسبت به میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهند. در برخی موارد، این مسئله ممکن است خوب و به سود معاملهگران باشد، و در برخی دیگر، ممکن است سیگنالهای کاذب ایجاد کند. میانگین متحرک با دوره زماني کوتاهتر (به عنوان مثال 20 روز) سریعتر از تغییرات میانگین با یک دوره زماني طولانیتر (مثلا 200 روز) به تغییرات قیمت واكنش نشان میدهد.
کراس اوورهای متحرک متوسط یک استراتژی محبوب برای ورود و خروج در بازار فاركس است. مووينگ اوريج ها همچنین میتوانند مناطق حمایت یا مقاومت بالقوه را براي شما برجسته کنند.
میانگین متحرک همیشه بر اساس داده های تاریخی عمل ميكند و به سادگی میانگین قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
در نهايت براي شما عزيزان استفاده از بهترين بروكر هاي فاركس را پيشنهاد ميكنيم تا با آسودگي خاطر بيشتر به معاملات خود بپردازيد.
استراتژی میانگین هزینه دلار ؛ روشی سودده در سرمایهگذاری بیت کوین
وارن بافت علاقه زیادی به استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلار (DCA) در شاخصهای اصلی بازار سهام دارد، اما دادهها نشان میدهد که این استراتژی برای خریداران بیت کوین هم فوقالعاده عمل کرده است. پیام وارن بافت به سرمایهگذاران جوان این است: از استراتژی میانگین هزینه دلار در شاخصهای اصلی بازار سهام استفاده کنید و بهره ببرید. هر چند دادهها حاکی از آن است که در طول یک دهه گذشته این استراتژی برای بیت کوین هم عالی بوده است.
اصطلاح ” میانگین هزینه دلار ” یا DCA یک استراتژی است که سرمایهگذار مقدار کل مبلغ مورد نظر خود برای سرمایهگذاری در یک دارایی را در فواصل زمانی منظم به بخشهایی با اندازه مساوی تقسیم میکند.(مثلا این می تواند یک بار در هفته، یک بار در ماه، هر سه ماه یک بار و… باشد). تئوری پشت این استراتژی سرمایهگذاری این است که با بالا و پایین شدن قیمت سهم یا دارایی، سرمایهگذاران میتوانند از هر دو نفع ببرند زیرا تاثیر منفی نوسان قیمتی کاهش مییابد و قیمت خرید دارایی با گذشت زمان متوسط قیمت آن دارایی خواهد شد.
مدت زمان طولانی است که وارن بافت خوشبینی خود نسبت به استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلار در شاخصهای بازار سهام را ابراز داشته است. بالاخص “پیشگوی اوماها” یعنی وارن بافت به استفاده از استراتژی DCA در شاخص سهام S&P500 بسیار علاقهمند است.
اما اطلاعات و دادههای چند سال گذشته نشان از کارآمدی و بازدهی خوب استراتژی میانگین هزینه دلار برای بیت کوین دارد. در طول دهه گذشته بیت کوین برای ۵ سال بازدهی سالانه ۱۰۰ درصدی داشته است. علاوه بر این در حال حاضر ۹۸٪ آدرسهای بیت کوین به سوددهی رسیدهاند.
میانگین هزینه دلار برای بیت کوین کارآمد است؛ تاریخ چنین میگوید
به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاری از ماه ژانویه ۲۰۱۴ با استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلار (هر هفته) ۱۰۰ دلار در بیت کوین سرمایهگذاری میکرد، مبلغ کل سرمایهگذاری او ۳۵,۷۰۰ دلار و بازدهی آن تا امروز ۱۶۴۸٪ و یا حدود ۵۸۹,۰۰۰ دلار میشد.
علاوه بر این قیمت بیت کوین در صرافی بایننس در تاریخ ۶ اوت ۱۱,۷۴۴ دلار بود. در آن زمان محققان کوین متریکس(CoinMetrics) اعلام کردند که اگر سرمایهگذاری با استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلاردر بالاترین مقدار ثبت شده بیت کوین یعنی ۲۰,۰۰۰ دلار تا ششم اوت امسال روی آن سرمایهگذاری میکرد، سود ۶۱.۷ درصدی عایدش میشد.
علیرغم آنکه بیت کوین هنوز هم ۳۰٪ پایینتر نسبت به بالاترین مقدار ثبت شده قیمتی خود خرید و فروش میشود، اعمال استراتژی میانگین هزینه دلار در قله قیمتی آن در دسامبر ۲۰۱۷ سود کلی ۶۱.۷ درصدی و یا سود سالانه ۲۰.۱ درصدی نصیب سرمایهگذاران خود میکرد.
از ششم اوت تا الان قیمت بیت استراتژی میانگین قیمتی کوین با ثبت افزایش ۱۷.۹ درصدی در سه ماه از ۱۱,۷۴۴ دلار به ۱۳,۸۴۰ رسیده است. بازدهی متوسط یک سرمایهگذار با استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلار یا میانگین هزینه دلار بیت کوین از قیمت ۲۰,۰۰۰ دلار اکنون به مراتب بیشتر است.
بنابراین سرمایهگذاری روی بیت کوین برای طولانی مدت صرف نظر از نوسان قیمتی بازدهی خوبی داشته است. چندین دلیل برای این موضوع وجود دارد. یکی از این دلایل این است که بیت کوین یک دارایی ذخیره ارزش نوپا است که در مقایسه با طلا کوچک و ناچیز است.
در طول سال ۲۰۲۰ شاهد افزایش چشمگیری در تقاضای نهادها وسازمانها برای خرید بیت کوین بودهایم. بیت کوین برای سازمانها جذاب است زیرا هم یک اقدام احتیاطی برای آنها محسوب میشود و هم یک سرمایهگذاری بالقوه است که میتواند رشدی فزاینده و تصاعدی داشته باشد.
“میانگین هزینه دلار” برای بیت کوین کارساز بوده است زیرا بیت کوین میتواند فازهای اصلاحی زیادی داشته باشد. اما، در طول روندهای صعودی، با بهبود زیرساختها و اصول بنیادی آن و ورود هیجانی سازمانها برای خرید بیت کوین، ارزش آن میتواند به سرعت افزایش یابد.
به عنوان مثال، در مارس ۲۰۲۰، قیمت بیت کوین به طور ناگهانی در صرافیهای عمده به ۳,۶۰۰ دلار کاهش یافت. از یکم نوامبر، قیمت بیت کوین بالاتر از ۱۳,۸۰۰ دلار است، یعنی بیش از ۳ برابر.
بیشتر آدرسهای بیت کوین در حال حاضر به سود نشستهاند
تحلیلگران Glassnode دریافتند که ۹۸٪ از کل آدرسهای بیت کوین در سودهستند. آنها این آمار را از طریق تجزیه و تحلیل پیدا میکنند؛ (به این ترتیب که) زمانی که بیت کوین برای اولین بار وارد یک آدرس میشود و قیمت خریداری شده بیت کوین را ارزیابی می کنند. آنها توضیح دادند:
٪۹۸ از کل UTXOها یا خروجیهای خرج نشده تراکنشهای بیت کوین در حال حاضر سودده هستند. سطحی که از دسامبر ۲۰۱۷ معمولا در بازارهای گاوی یا صعودی بیت کوین مشاهده نشده است.
جمع بندی
در داراییای که پتانسیل رشد تصاعدی را دارد، مدیریت استراتژیهای پر خطر می تواند دشوار شود. بدین ترتیب، DCA یا استراتژی “میانگین هزینه دلار بیت کوین” به طور معمول روشی عملی و کارآمد برای خرید و فروش بیت کوین است.این استراتژی معاملاتی در مورد بیت کوین بسیار عملکرد خوبی داشته و میتواند توسط سرمایهگذاران این حوزه مورد استفاده قرار گیرد. باتوجه به نوسانات بالا در بازار معاملاتی اولین رمز ارز بازار ارزهای دیجیتال، استراتژیهایی که ایده کاهش میانگین خرید را ارائه میدهند، عملکرد بهتری را نشان دادهاند. شما برای سرمایهگذاری در بیت کوین از چه روشی استفاده میکنید؟
استراتژی در بازارهای مالی فارکس و ارز دیجیتال؛ رمز ثروت سازی در بازارهای مالی
بازار فارکس و ارز دیجیتال بازاری 24 ساعته است. هنگامی که یک بازار در هر جایی از جهان باز باشد، شانس تجارت و انتشار اخبار جدید وجود خواهد داشت. راه های مختلفی برای کسب سود از بازارهای مالی وجود دارد. یکی از این روشها، معاملات رمز ارزها است. برای پيش بيني روند قیمت ها و معامله در اين بازار دو نوع تحليل عمده بنیادی و تكنيكال وجود دارد. یکی از ویژگی های تریدر های موفق، آشنایی کامل با استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال و فارکس است. در این مقاله، قصد داریم به بررسی استراتژی در بازارهای مالی و استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال بپردازیم. اگر شما نیز علاقهمند به این موضوع هستید، در ادامه با ما همراه باشید.
استراتژی استفاده از تحلیل بنیادی
یکی از انواع استراتژی در بازارهای مالی، استفاده از تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی به شناسايي و اندازهگیری عواملي میپردازد که تعیینکننده ارزش واقعي ابزار هاي مالي (نرخ بهره، ارزها و…) هستند. از جمله اين عوامل میتوان به وضعیت عمومی اقتصاد، شرايط سياسي، عرضه و تقاضا براي ارز، پيشينه تاريخي و پیشبینی آينده روند اقتصادي و… اشاره کرد. معمولاً روش هایی كه براي تحليل بنيادي بهکار میرود روشهایی هستند كه از طريق مدل های اقتصاد سنجي انجام میشوند.
استراتژی اسکالپ
یکی از روش ها و استراتژی در بازارهای مالی، استراتژی اسکالپ (Scalp) است. هدف تریدر های نوسانگیر، سود کردن حتی مقدار جزئی در بازه زمانی چند دقیقه تا چند ساعت است. در این روش، معاملهگر به صورت لحظهای تغییرات و نوسانات را دنبال میکند و با خرید و فروش های پر تعداد در مدت زمان کوتاه، سود کسب میکند. سود به دست آمده در هر معامله کم است و تریدر با افزایش تعداد معاملات، سود نهایی را افزایش میدهد.
استراتژی اسکالپ میتواند احتمال ضرر را به حداقل برساند. نوسانگیری یک فرصت مناسب برای افرادی است که تمایلی به نگهداری بلند مدت دارایی ندارند. به دلیل کوتاه بودن زمان معاملات، تریدر با ریسک کمتری مواجه است. هر استراتژی معاملاتی، معایبی دارد که معاملهگران باید به آنها توجه داشته باشند. افرادی که سرعت عمل بالا ندارند، ممکن است عملکرد موفق و سودآوری در نوسانگیری نداشته باشند. استفاده از استراتژی اسکالپ برای انجام معاملات، همراه با استرس است و باید تریدر به صورت لحظه به لحظه قیمت ها را بررسی کند.
استراتژی اسکالپ | آکادمی آینده
اسکالپرها باید از مهارت و دانش کافی برخوردار باشند و حتماً زمان کافی برای ارزیابی و بررسی تحلیل تغییرات بازار را داشته باشد. این استراتژی معاملاتی برای همه مناسب نیست و بیشتر مناسب افرادی است که علاقه مند به هیجان هستند و توانایی تصمیم گیری سریع را در لحظات حساس دارند. همین طور میتوانند زمان زیادی را پشت مانیتور برای بررسی نمودار ها بگذرانند.
کسب مهارت اسکالپینگ، نیازمند زمان و حوصله زیاد است. بنابراین بهتر است افراد مبتدی در اوایل برای افزایش سرمایه های خود از این روش استفاده کنند.
استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال
برای نوسانگیری و استراتژی در بازارهای مالی، باید بتوانید استراتژی میانگین قیمتی از نوسانات جزئی بازار استفاده کنید. هدف این است که نوسانگیر، به هیچ وجه درگیر سرمایهگذاری نشود و فقط با سود کم، از معامله خارج شود. بسیاری از نوسانگیران ارز دیجیتال، از نمودار ۵ و ۱۵ ثانیهای در معاملات خود استفاده میکنند تا تغییرات را بهصورت لحظه به لحظه ببینند.
برای مثال، معاملهگری ارز دیجیتال کاردانو را در قیمت ۲ دلار خریداری میکند و بعد از گذشت چند دقیقه و یا چند ساعت، آن را در قیمت ۲ دلار و ۷ سنت میفروشد. سپس با پایین آمدن قیمت، دوباره آن را در قیمت ۲ دلار و یا حتی کمتر از ۲ دلار خریداری کرده و در ۲ دلار و ۱۰ سنت به فروش میرساند.
بهترین روش برای در امان ماندن از ضرر های سنگین در نوسانگیری، نزدیک نگه داشتن حد استراتژی میانگین قیمتی ضرر
Stop-Lossنسبت به قیمت خریداری شده است. موفقیت در این استراتژی معاملاتی، به میزان مهارت تریدر بستگی دارد. از طرف دیگر باید توانایی پذیرش زیان در معاملات را هم داشته باشید و برای خروج خود از بازار، یک برنامه مشخص اجرا کنید. متأسفانه افرادی هستند، زمانی که با معامله زیانده مواجه میشوند، تحت تأثیر احساسات قرار گرفته و نمیتوانند خود را برای خروج از بازار متقاعد کنند و ضرر های مالی سنگینی متحمل میشوند.
استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال | آکادمی آینده
معاملات سودآور با استراتژی فارکس
بازار فاركس اين امكان را فراهم آورده كه علاوه بر ايجاد آسان معاملات ارزي، گروهي نيز از تفاوت نرخ های ارز استفاده كنند و از نوسان آن براي سودآوري بهره گیرند. بروکر های فارکس، اکانت هایی را به صورت دمو فراهم کردهاندو تا کاربران استراتژی میانگین قیمتی بتوانند با پول مجازی و بدون به خطر انداختن سرمایه واقعیشان، به معامله بپردازند. در حساب دمو، پلتفرم معاملات و ویژگی های آن همانند حساب های واقعی است. از تمامی ابزار ها و روش های قابل دسترسی برای یادگیری اصول استفاده کنید. میتوانید تمرین کنید. مهارت ها و توانایی های خود را در زمینه تجارت فارکس افزایش دهید.
در هر معاملهای که تریدر ها نوسانگیری میکنند، حدود ۵ یا ۷ پیپ (0.01 از یک درصد) سود میبرند و این روند را در کل روز تکرار میکنند. معاملهای طبق استراتژی در بازارهای مالی و با استفاده از اهرم بالا و تنها چند پیپ در هر بار باعث میشود که سود انباشته شود. مخصوصاً اگر معاملات سودآور باشند و چندین بار در کل روز تکرار شوند.
در بازار فارکس ، هر لات برابر با 100000 است. واحد این صد هزار نیز متغیر است. در هر لات استاندارد، ارزش متوسط یک پیپ تقریباً 10 دلار هست. معاملاتی که با استراتژی اسکالپ انجام شود، میتواند نسبت به معاملات معمولی بازدهی بیشتری داشته باشد. پس اگر بتوانید ارز و سهامی را انتخاب کنید که در مدت زمان کوتاهی نمودار صعودی داشته باشند و افزایش قیمت پیدا کند میتوانید با انجام چندین معامله میزان سود مورد نظر خود را به دست بیاورید و سرمایه خود را رشد دهید.
استراتژی فارکس | آکادمی آینده
بهترین اسیلاتورهای استراتژی در بازارهای مالی
اسیلاتور ها و اندیکاتور ها، اصلیترین ابزار تحلیل تکنیکال و در واقع نمودار های کمکی هستند که با کمک توابع ریاضی ترسیم میشوند. هدف استفاده از اندیکاتورها تصمیمگیری بهتر و تشخیص فرصت های معاملاتی مناسب است.
اسیلاتور RSI
یکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و کاربردی برای استراتژی در بازارهای مالی، اسیلاتور RSI است. کارکرد با شاخص قدرت نسبی برای مبتدیان آسان است و میتواند به این افراد در شناسایی نقاط ورود و خروج کمک کند. اگر RSI بالای منطقه 70 باشد، دارایی مورد نظر بیش از حد خریداری شده. یعنی در منطقه اشباع خرید قرار دارد و قیمت آن به احتمال زیاد در آینده با کاهش همراه خواهد بود. اما زمانی که RSI پایینتر از منطقه 30 باشد، دارایی مورد نظر بیش از حد فروخته شده است. یعنی در منطقه اشباع فروش قرار گرفته و احتمال افزایش قیمت آن زیاد است. بنابراین زمان مناسبی برای خرید میباشد.
استراتژی معاملاتی RSI | آکادمی آینده
اندیکاتور میانگین متحرک MA
میانگین متحرک ساده معمولاً چند کندل انتهایی را باهم جمع میکند. سپس میانگین آنها را محاسبه میکند. هر مقدار فاصله MA با کندل ها بیشتر باشد، زمان صعود نشان میدهد بازار شارپی صعود میکند. بهتر است با دو میانگین متحرک تحلیل کنید. زمانی که میانگین ها همدیگر را مدام قطع کنند، یعنی بازار رنج است. سیگنال فروش زمانی است که میانگین بزرگ تر، میانگین کوچک تر را به سمت پایین قطع کند.
استراتژی معاملاتی با اندیکاتور میانگین متحرک MA | آکادمی آینده
اسیلاتور ADX
یکی از اندیکاتور های پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و کاربردی برای استراتژی در بازارهای مالی، ADX است. شاخص میانگین حرکت جهتدار در گروه اندیکاتور های روند قرار میگیرد و به صورت کلی از سه عنصر اصلی شامل منحنی های +DI و -DI و منحنی اصلی ADX تشکیلشده است. (برای تائید میتوان از اندیکاتور مکدی و سار پارابولیک استفاده کرد) دوره تناوب بهتر است به صورت پیشفرض بر روی ۱۴ کندل اخیر تنظیم شود.
هرگاه منحنی ADX صعودی بود و به سطوح بالاتر نزدیک شود، بازار در حال تشکیل یکروند قدرتمند است. این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. هرگاه منحنی ADX نزولی بود و خود را به سطوح پایینی نزدیک کند، بازار روند خاصی نداشته و وارد فاز استراحت شده است. زمانی که +DI منحنی -DI را به سمت بالا بشکند سیگنال خرید، و زمانی که +DI منحنی DI- را به سمت پایین بشکند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
استراتژی معاملاتی با اسیلاتور ADX | آکادمی آینده
اسیلاتور Stochastic
اسیلاتور استوکستیک یک نوسانگر تصادفی در تشخیص روند و مناسب استراتژی فارکس میباشد که لحظه به لحظه طیفی از قیمت ها را در طول یک بازه زمانی مشخص و مقایسه میکند. این نوسانگر حساسیت بسیار زیادی دارد و تمام حرکات بازار را زیر نظر میگیرد و به صورت میانگین متحرک نمایش میدهد. در طی روند صعودی، قیمت ها برابر یا بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی خواهند ماند. در طی روند نزولی، قیمت ها احتمالاً برابر یا پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی خواهند ماند.
میزان نوسان از 0 تا 100 است. وقتی خطوط استوکستیک بالای 80 باشند، به این معناست که بازار بیش خرید شده است. وقتی خطوط استوکستیک زیر 20 باشد، بازار احتمالاً بیش فروش شده است. به طور کلی، در زمانی که بازار بیش فروش شده است ما پوزیشن خرید میگیریم. و در صورت وقوع بازار بیش خرید شده، میفروشیم.
استراتژی در بازارهای مالی | آکادمی آینده
اسیلاتور MACD
یکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و کاربردی برای استراتژی در بازارهای مالی، اسیلاتور مکدی است در نمودار مکدی، معمولاً سه عدد دیده میشود. اولین عدد تعداد دوره هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک سریع تر و عدد دوم تعداد دورههایی است که در میانگین متحرک کندتر استفاده میشود. عدد سوم تعداد میله ها و هیستوگرام، اختلاف بین میانگین متحرک سریع و کند را رسم میکند. خط مکدی میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک 12 و 26 دوره است. خط سیگنال، در حقیقت میانگین متحرک خط مکدی است. در بین این دو خط اندیکاتور مکدی، خط سیگنال، میانگین متحرک کند تر است.
هنگام استفاده از سیگنال های مکدی برای استراتژی فارکس و یا استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال توجه کنید زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به پایین قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.
باید توجه داشت که تقاطع خط مکدی و خط سیگنال در نواحی اشاره شده و با ویژگی های فوق به عنوان سیگنال محسوب میشوند و عدم وقوع هر یک از موارد فوق سیگنال مکدی را نقض میکند.
استراتژی در بازارهای مالی با اسیلاتور MACD | آکادمی آینده
نتیجهگیری و کلام آخر
- توجه به اخبار و شرایط بازار نیز یکی از مؤلفه های مؤثر در سودآوری استراتژی در بازارهای مالی است.
- برای بهره مندی بیشتر از استراتژی اسکالپ، بهتر است در ابتدا تمام تمرکز خود را بر روی ترید تنها یک ارز دیجیتال قرار دهند. هر چه مقدار نوسان یک ارز دیجیتال بیشتر باشد، آن ارز برای معاملات مناسبتر است. در اسکالپ، با تمام سرمایه خود، ترید نکنید. از اندیکاتورهای سیگنالدهی لحظهای و ابزار تکنیکال مناسب استفاده کنید.
- یک استراتژی در بازارهای مالی زمانی به سودآوری میانجامد که برنامهای برای خروج از معامله داشته باشد.
- اسیلاتور های استراتژی میانگین قیمتی لحظهای در معاملات و استراتژی فارکس بسیار کمککننده هستند. با استفاده از آنان میتوانید بفهمید که در چه زمانی خرید و در چه زمانی فروش بهتر است. روند بازار را زیر نظر بگیرید. بنا به استفاده و توقع هرکسی از اندیکاتور مورد استفاده، نوع و محبوبیت آنها باهم متفاوت میشود.
- اگر بخواهید در معاملات خود بهترین نتیجه را بگیرید، نیاز است چند اندیکاتور را با ترکیب کرده و نتیجه هرکدام را با هم بسنجید. البته استفاده بیش از حد از اندیکاتور های مختلف روی چارت میتواند به ضرر شما نیز تمام شود و نتایج متناقض بدست آید.
- از نکات مهم استراتژی در بازارهای مالی این است که معاملات خود را با مبالغ کم آغاز کنید و قبل از معامله در حساب اصلی، با حساب دمو ترید انجام دهید.
برای آموزش حرفهای ترین استراتژی در بازارهای مالی میتوانید با همکاران ما تماس بگیرید و پس از آموزش و کسب مهارت شروع به کسب درآمد کنید. در آکادمی آینده، دورههای آموزشی تخصصی در بازارهای مالی جهانی را طراحی کردیم تا شما بتوانید با سادهترین روش، در ابتدا سرمایه خود را از آسیبهای این بازار حفظ نموده و بهراحتی به درآمد دلاری برسید.
استراتژی معاملاتی VWAP برای اسکالپینگ و معاملات روزانه سهام (برای مبتدیان)
اندیکاتور میانگین قیمت هم وزن (VWAP) نشان دهنده ی میانگین قیمت درون دوره روزانه بر اساس حجم است. این اندیکاتور مقدار نوسان در یک روز معاملاتی از باز تا بسته را محاسبه می کند و آن را به یک خط داینامیک در زمان واقعی تبدیل می کند.
این اندیکاتور کاربرد های فراوانی دارد که یکی از مهم ترین آن ها استفاده از آن به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت داینامیک است و با استفاده صحیح از آن به موقعیت های معاملاتی فوق العاده ای می توان دست پیدا کرد که با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه می توانید سود محشری را از آن دریافت کنید.
در ادامه این مطلب با یک استراتژی کم نظیر بر پایه این اندیکاتور کاربردی و فیبوناچی اصلاحی آشنا می شوید که این استراتژی می تواند برای شما بسیار مفید واقع شود ، این استراتژی در بازارهای فارکس و سهام قابل استفاده است و نتایج مطلوبی را در پیش دارد.
مشخصات استراتژی
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- تایم فریم : تایم فریم های پایین (مانند M5 و M15)
- بازار : فارکس و سهام
پیش نیاز استراتژی
اندیکاتور VWAP با رنگ پیشفرض :
قانون معامله
- ابتدا روند جفت ارز مورد نظر صعودی باشد
- سپس یک موج صعودی را شاهد باشیم
- در ادامه قیمت شروع به اصلاح نزولی کند
- در این مرحله ما یک فیبوناچی اصلاحی بر روی موج صعودی رسم می کنیم
- و در آخر قیمت به منطقه همپوشانی تراز 50 درصد فیبوناچی و خط VWAP برخورد کند و یک کندل صعودی را شاهد باشیم (وقتی استراتژی میانگین قیمتی خط VWAP در بین دو تراز فیبوناچی که فاصله کمی از یکدیگر دارند قرار می گیرد ، آن منطقه برای ما یک منطقه حمایت است)
- ابتدا روند جفت ارز مورد نظر نزولی باشد
- سپس یک موج نزولی را شاهد باشیم
- در ادامه قیمت شروع به اصلاح صعودی کند
- در این مرحله ما یک فیبوناچی اصلاحی بر روی موج نزولی رسم می کنیم
- و در آخر قیمت به منطقه همپوشانی تراز 50 درصد فیبوناچی و خط VWAP برخورد کند و یک کندل نزولی را شاهد باشیم (وقتی خط VWAP در بین دو تراز فیبوناچی که فاصله کمی از یکدیگر دارند قرار می گیرد ، آن منطقه برای ما یک منطقه مقاومت است)
در معامله خرید : زیر منطقه تلاقی تراز 50 درصد فیبوناچی و خط VWAP
در معامله فروش : بالای منطقه تلاقی تراز 50 درصد فیبوناچی و خط VWAP
در معامله خرید : قله یا سطح مقاومت پیش رو
در معامله فروش : دره یا سطح حمایت پیش رو
برای آشنایی بیشتر با این استراتژی ویدیوهای زیر را تماشا کنید
چگونه از میانگینهای متحرک برای خرید سهام استفاده کنیم؟
چگونه از میانگینهای متحرک برای خرید سهام استفاده کنیم؟
میانگین متحرک (Moving average – MA)، یک ابزار تکنیکالی ساده میباشد که اطلاعات قیمتی را با ساخت یک قیمت میانگین بهروزرسانی شده (updated average price)، تعدیل (Smooth) میکند. این میانگین میتواند شامل یک دورهٔ زمانی مشخص، مانند 10 روزه، 20 دقیقهای، 30 هفتهای و – یا هر تایم فریمی که معاملهگر انتخاب کند – باشد. فواید زیادی در استفاده از میانگینهای متحرک حین معامله وجود دارد، که از آنها میتوان به گزینههای موجود برای استفاده از میانگینهای متحرک، اشاره کرد. استراتژیهای میانگین متحرک بین معاملهگران محبوب بوده و میتوانند با هر تایم فریمی، متناسبسازی شود. در این حالت، این استراتژی هم برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای معاملهگران کوتاهمدت، مناسب خواهد بود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک (Moving Average)، یک اندیکاتور تکنیکالی است که بهصورت گسترده استفاده میشود، استفاده از این اندیکاتور نویز حرکات قیمتی را گرفته و نوسانات قیمت را تعدیل میکند.
- میانگینهای متحرک را میتوان با استفاده از چندین روش ساخت. و میتوان آنها را با تعداد روزهای متفاوت، تنظیم کرد.
- مشهورترین مورد استفاده از میانگینهای متحرک، یافتن جهت حرکت روند در بازار و پیدا کردن سطوح حمایتی و مقاومتی در نمودار میباشد.
- زمانی که قیمت یک دارایی به بالای میانگین متحرک حرکت میکند، یک سیگنال معاملاتی برای معاملهگران تکنیکال میسازد. علاوه بر استفاده از میانگینهای متحرک بهصورت منفرد، از آنها در ساخت دیگر اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (Moving average Convergence Divergence – MACD) استفاده شده است.
چرا باید از میانگینهای متحرک استفاده کنیم؟
استفاده از میانگینهای متحرک، باعث کاهش میزان نویز (noise) در نمودار میشود. کافی است به جهت حرکت میانگین متحرک نگاه کرده تا بتوانید جهت روند در بازار را بیابید. اگر حرکت میانگین متحرک به سمت بالا بود، قیمتها بهطور کلی، حرکت صعودی دارند. اگر جهت حرکت میانگینهای متحرک به سمت پایین بود، حرکات کلی قیمتها، نزولی میباشد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک ممکن است بهعنوان یک مقاومت عمل کند. در روند صعودی، میانگین متحرک میتواند نقش یک حمایت و یا کف (floor) را ایفا کند. در روندهای نزولی، میانگین متحرک میتواند مانند سقفی باشد که قیمت به آن برخورد کرده و دوباره به حرکت خود به سمت پایین ادامه میدهد.
شایان ذکر است که قیمتها همواره این چنین به وجود میانگین متحرک، توجه نمیکنند. قیمتها ممکن است از این خطوط گذر کرده و یا پس از رسیدن به آنها توقفی داشته و سپس حرکتی در جهت عکس انجام دهند.
بهعنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمتها در بالای میانگین متحرک قرار داشتند، روند صعودی است. اگر قیمتها در محدودهٔ زیرین میانگینهای متحرک قرار داشته باشند، روند نزولی است. هرچند، میانگینهای متحرک میتوانند از طول متفاوتی برخوردار باشند (که در ادامه به این مبحث میرسیم). بنابراین یک میانگین متحرک ممکن است نشاندهندهٔ یک روند صعودی بوده در حالی که میانگین متحرکی با تنظیمات متفاوت، یک روند نزولی را به نمایش بگذارد.
انواع میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک میتوانند به روشهای مختلفی محاسبه شوند. یک میانگین متحرک سادهٔ 5 روزه (Simple Moving Average – SMA)، قیمت بسته شدن 5 روز اخیر در نمودار را جمع کرده و آنها را بر عدد 5 تقسیم میکند و یک میانگین متحرک تازه برای هر روز میسازد. هر یک از این میانگینها به میانگین بعدی متصل میشوند که در کنار یکدیگر یک خط شناور را میسازند.
یکی دیگر از انواع محبوب میانگینهای متحرک، میانگینهای متحرک نمایی (Exponential Moving Averages – EMA) است. محاسبات در این میانگینها، پیچیدهتر میباشند. زیرا در این میانگینها، اطلاعات قیمتی اخیر دارای وزن بیشتری میباشند. اگر شما یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه در نموداری یکسان اعمال کنید، متوجه خواهید شد که میانگین متحرک نمایی واکنش سریعتری در برابر تغییرات قیمتی، نسبت به میانگین متحرک ساده خواهد داشت. زیرا میانگینهای متحرک نمایی، وزن بیشتری را به دیتاهای قیمتی اخیر میدهند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک نمایی میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی بهصورت خودکار محاسبات لازم را انجام میدهند. بنابراین هیچگونه نیازی به انجام محاسبات دستی برای بهدست آوردن میانگینهای متحرک، وجود نخواهد داشت.
لازم بهذکر است که هیچیک از میانگینهای متحرک برتر از دیگری نیستند. ممکن است یک میانگین متحرک نمایی در بازار سهام و یا بازارهای مالی، برای مدتزمانی عملکرد بهتر داشته باشد، و در زمانی دیگر، یک میانگین متحرک ساده بیشتر به کار ما بیاید. تایم فریم انتخاب شده (بدون توجه به نوع آن میانگین متحرک) نیز نقشی اساسی در میزان تأثیرگذاری این ابزار، خواهد داشت.
طول میانگین متحرک
میانگینهای متحرک معمول دارای طول 10، 20، 50، 100 و 200 میباشند. میتوان این اعداد را به هر تایم فریم نموداری (یک دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره) اعمال کنیم. این مورد بسته به افق زمانی معاملهگر (traders time horizon) خواهد داشت. (اُفق زمانی یا (investment time horizon)، به مدت زمانی گفته میشود که یک سرمایهگذار، انتظار دارد تا سرمایهگذاریاش را نگهداری کند.)
تایم فریم یا طولی که شما برای میانگین متحرک انتخاب میکنید که از آن تحت عنوان (look back period) نیز یاد میشود، میتوانند نقشی بزرگ در میزان کارایی میانگین متحرک داشته باشد.
یک میانگین متحرک با بازهٔ زمانی کوتاه، واکنشی بسیار سریعتر در مقابل تغییرات قیمتی، در مقایسه با میانگین متحرکی که دارای بازهٔ زمانی بلندمدت است، خواهد داشت. در نمودار زیر، یک میانگین متحرک 20 روزه را میبیند که حرکات قیمتی را نزدیکتر از یک میانگین متحرک 100 روزه دنبال میکند.
میانگین متحرک 20 روزه در نمودار فوق، میتواند برای معاملهگران کوتاهمدت از اثر بیشتری برخوردار باشد. زیرا این میانگین متحرک، حرکات قیمتی را نزدیکتر دنبال کرده و در نتیجه، تأخیر (lag) کمتری نسبت به میانگین متحرک بلندمدت ایجاد خواهد کرد. استفاده از میانگین متحرک 100 روزه، برای معاملهگران بلندمدت سودمندتر خواهد بود.
تأخیر، زمان لازم برای یک میانگین متحرک، برای صادر کردن سیگنال بازگشت قیمتی احتمالی میباشد. راهنمای کلی که پیشتر گفته شد را بهخاطر آورید، زمانی که قیمت در بالای میانگین متحرک باشد، روند بهصورت کلی صعودی میباشد. بنابراین زمانی که قیمت به محدودهٔ زیرین میانگینهای متحرک حرکت کند، سیگنال یک بازگشت قیمتی احتمالی را میدهد. یک میانگین متحرک 20 روزه، سیگنالهای بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه، صادر خواهد کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
میانگینهای متحرک میتوانند از هر بازهٔ زمانی برخوردار باشند: 15،28، 89 و غیره. تنظیم میانگین متحرک بهگونهای که سیگنالهایی دقیقتر، با توجه به تاریخچهٔ اطلاعات قیمت صادر کند، میتواند در یافتن سیگنالهای آینده به معاملهگر کمک شایانی کند.
یک استراتژی دیگر که میتوان از آن استفاده کرد، استفادهٔ همزمان از دو میانگین متحرک در یک نمودار میباشد: یک میانگین متحرک با بازهٔ زمانی بلندمدت و دیگری با بازهٔ زمانی کوتاهمدت. زمانی که میانگین متحرک با بازهٔ زمانی کوتاهمدت، میانگین متحرک با بازهٔ زمانی بلندتر را به سمت بالا قطع کند، یک سیگنال خرید صادر شده است و نشان میدهد که روند حرکت خود به سمت بالا را آغاز کرده است. که از آن تحت عنوان تقاطع طلایی (Golden Cross) نام برده میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی تقاطع طلایی میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی تقاطع طلایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
در همین حین، اگر میانگین متحرک با بازهٔ زمانی کوتاهمدت، میانگین متحرک با بازهٔ زمانی بلندمدت را به سمت پایین قطع کند، یک سیگنال فروش را میسازد. و نشان میدهد که روند نزولی شده است. از این تقاطع تحت عنوان تقاطع مرگ (Death/Dead Cross) نامبرده میشود.
معایب استفاده از میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک براساس دیتاهای تاریخی قیمت محاسبه میشوند، و این محاسبات هیچگونه قدرت پیشبینی بهصورت ذاتی ندارند. از این رو، نتایج تولیدشده توسط این میانگینهای متحرک، میتواند تصادفی و غیردقیق باشد. در برخی اوقات، بازار به محدودههای حمایت و مقاومت ساخته شده توسط میانگینهای متحرک توجه میکند، و سیگنالهای معاملاتی صادرشده درست میباشند. در برخی اوقات نیز، بازار به این اندیکاتور، توجهی نشان نمیدهد.
یک مشکل اساسی، زمانی رخ میدهد که حرکات قیمتی (Price Action) متلاطم شود (Choppy) – و قیمت دائماً به سمت بالا و پایین حرکت میکند – که باعث ساخته شدنِ چندین سیگنال بازگشت قیمتی اشتباه خواهد شد. زمانی که این اتفاق رخ میدهد، بهترین کار کنار گذاشتن این اندیکاتور، و استفاده از اندیکاتورهای دیگر برای تشخیص هرچه بهتر روند میباشد. اتفاق مشابه میتواند زمانی رخ دهد که تقاطعهای میانگینهای متحرک، برای مدتزمانی درهم پیچیده شود که میتواند سیگنالهای معاملاتی اشتباهی را صادر کنند.
میانگینهای متحرک، زمانی که بازار از روند قدرتمند برخوردار است بهخوبی عمل میکنند، اما در حالات رِنج (range) و یا حرکات افقی بازار (sideways)، عملکردی ضعیف از خود نشان میدهند. دستکاری تنظیماتِ بازههای زمانی، میتواند برای مدتی کوتاه چارهٔ کار باشد، با این وجود در برخی نقاط، مشکلات ذکرشده بدون توجه تایم فریم انتخاب شده، پیش خواهد آمد.
جمعبندی
میانگینهای متحرک، حرکات قیمتی را با ایجاد یک خط شناور، تعدیل میکنند. استفاده از این میانگینهای متحرک باعث تسهیل تشخیص جهت روند میشود. میانگینهای متحرک نمایی، واکنش سریعتری در برابر تغییرات قیمت، نسبت به میانگینهای متحرک ساده خواهند داشت. در برخی از موارد، این موضوع سودمند بوده و در برخی دیگر باعث ایجاد سیگنالهای اشتباه میشود. میانگینهای متحرک با دورهٔ زمانی کوتاهتر (برای مثال 20 روزه)، نسبت به میانگینهای متحرکی که دارای دورهٔ زمانی بلندمدتتر هستند (مانند 200 روزه)، واکنشی سریعتر نسبت به حرکات قیمتی نشان میدهند.
تقاطعهای ایجادشده توسط میانگینهای متحرک، یک استراتژی معاملاتی محبوب برای ورود و خروج از بازار بهشمار میآیند. میانگینهای متحرک میتوانند مناطق احتمالی حمایت و مقاومت را نیز نشان دهند. با این وجود که بهنظر میرسد میانگینهای متحرک توانایی پیشبینی بازار را دارند، آنها همواره براساس دیتاهای تاریخی قیمت محاسبه میشوند و تنها نشاندهندهٔ میانگینی از قیمت، در بازهٔ زمانی تعیینشده میباشند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما