کندل پین بار الگوی کندلی مهم و کاربردی ؛ آموزش کندل شناسی و کندل خوانی
کندل پین بار در تحلیل تکنیکال یکی از نشانه های اتمام و بازگشت روند در نظر گرفته می شود. در واقع پین بار به تریدر سیگنال ورود و خروج می دهد. البته بایستی نشانه های دیگری برای تایید پایان روند وجود داشته باشد و نمی توان تنها بر ظاهر شدن پین بار تکیه کرد. یادگیری و تسلط بر الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن و فارکس و آموزش بورس جایگاه ویژه ای دارد.
برای آموزش کندل خوانی و کندل شناسی و الگوهای کندلی پر کاربرد به لینک روبرو مراجعه کنید: کندل شناسی
فهرست عناوین این مطلب
نقش سایه در کندل پین بار
پین بار دارای یک سایه بلند است که این سایه بلند نشان دهنده بازگشت سریع می باشد.
بدنه در پین بار نسبت به سایه بلند آن کوچک به نظر می رسد. سایه بلند حداقل دو برابر بدنه این کندل می باشد. پین بار می تواند صعودی یا نزولی باشد و مهمترین شاخصه آن نسبت اندازه یکی از سایه ها به اندازه بدنه می باشد. یکی دیگر از نکاتی که در هنگام ظاهر شدن این کندل بایستی در نظر گرفت اینست که قبل از آن یک روند وجود داشته باشد تا بتوان ظاهر شدن این کندل را بسته به شکل آن نشانه ای از اتمام این روند و یا ادامه آن در نظر گرفت.
پین بار الگویی است که در یک کندل رخ می دهد و نوع رفتار خریداران و فروشندگان فارکس و یا باینری آپشن را در شکل ظاهری یک کندل نمایش می دهد.
تشخیص ضعف و قدرت روند با کندل pin bar
هنگامیکه این کندل بوجود می آید با توجه با محل سایه بلند آن قدرت و ضعف در روند را می توان تشخیص داد.
یکی از ویژگی های این الگو ارائه اطلاعات حاکی از قدرت و ضعف روند جاری در یک کندل است و می توان در تایم فریم بزرگ و بدون نیاز به مراجعه به تایم فریم کوچک تر قدرت و ضعف و تمایل خریداران و فروشندگان را از شکل ظاهری پین بار دریافت.
سایه بلند در بالای کندل صعف در خریداران و سایه بلند در پایین کندل ضعف در فروشندگان را نشان می دهد.
لازم به ذکر است که در پین بار رنگ بدنه در نوع نتیجه گیری بی تاثیر هم نیست. اگر روند قبلی نزولی باشد و بدنه این کندل صعودی باشد، تغییر روند محتمل تر خواهد بود. همینطور اگر روند قبلی صعودی باشد و پین بار نزولی تشکیل شود اتمام روند قبلی بیشتر مورد انتظار است.
اگر بعد از یک روند نزولی دو کندل پین بار بگونه ای تشکیل گردند که سایه بلند آنها در زیر بدنه قرار داشته باشد و پس از آن یک کندل صعودی با بدنه بزرگ ظاهر شود اتمام روند نزولی بسیار محتمل است.
لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.
- جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
- جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس
کندل پین بار بولیش
سایه بلند پین بار بولیش در زیر آن قرار دارد و بدنه آن می تواند صعودی یا نزولی باشد. توجه شود که سایه بلند بایستی حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل باشد. در صورتیکه پین بار بولیش در یک روند صعودی ایجاد شود نشان دهنده ادامه دار بودن روند است و اگر پین بار بولیش در یک روند نزولی تشکیل گردد نشان دهنده ایجاد ضعف در فروشندگان است.
سایه بلند در زیر پین بار بولیش نشان دهنده قدرت و تقاضای خریداران است. اگر قدرت خریداران زیاد شود روند نزولی باز می گردد و یک روند صعودی ایجاد می شود.
کندل پین بار بیریش
پین بار بیریش دارای سایه بلند در بالای خود می باشد. بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد و طول سایه حداقل دو برابر طول بدنه است. سایه بلند در بالای کندل بر روی مقاومت نشان دهنده احتمال زیاد اتمام روند صعودی و ایجاد ضعف در خریداران می باشد.
ظاهر شدن پین بار بیریش در یک روند نزولی نشان دهنده ادامه دار بودن روند نزولی است. علت آن سایه بلند بالای کندل است که قدرت زیاد فروشندگان را نشان می دهد.
کندل pin bar در استراتژی های معاملاتی
متدهای مختلفی برای ترید با پین بار وجود دارد و نحوه استفاده به استراتژی تریدر بستگی دارد. مهمترین نکته در ترید به روش پرایس اکشن تشخیص ضعف و قدرت خریداران و فروشندگان است که با درک پین بار ضعف و قدرت روند به درستی تشخیص داده می شود.
البته محل تشکیل پین بار در نوع اطلاعاتی که به تحلیل گر می دهد مهم به شمار می رود. تشکیل پین بار بر روی ناحیه حمایتی با سایه بلند در زیر آن نشانه افزایش قدرت خریداران و تشکیل پین بار بر روی ناحیه مقاومتی با سایه بلند در بالای آن نشانه افزایش قدرت فروشندگان است.
ذکر این نکته لازم است که در روندهای پر قدرت ظاهر شدن یک پین بار به تنهایی گویای اتمام و بازگشت روند نیست و بایستی تحلیل کامل صورت گیرد. در صورتیکه تحلیل گر استراتژی معاملاتی کاملی مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … داشته باشد مشاهده پین بار در کنار دیگر عوامل تریدر را در تصمیم گیری صحیح یاری می کند.
یکی از متدهای ترید با پین بار مشاهده آن در تایم فریم بالاتر و بعد از اتمام کندل مراجعه به تایم فریم پایین تر و یافتن الگوی ورود بر اساس پرایس اکشن است. توجه شود محل سایه بلند در پین بار مهم است. سایه بلند در بالای کندل نشان دهنده قدرت فروشندگان و سایه بلند در پایین این کندل نشان دهنده قدرت خریداران می باشد.
اردر call با پین بار بولیش
به طور کلی در حالات زیر کندل پین بار توصیه به خرید یا یا باز کردن اردر call می کند(البته در کنار دیگر عوامل استراتژی معامله گری تریدر)
- در زمانیکه روند نزولی است و پین بار بولیش که سایه بلند در زیر بدنه قرار دارد ظاهر شود.
- در زمانیکه روند صعودی است و پین بار بولیش تشکیل شود.
اردر put با پین بار بیریش
به همین ترتیب در حالات زیر کندل پین بار توصیه به فروش یا یا باز کردن اردر put می کند(البته در کنار دیگر عوامل استراتژی معامله گری تریدر)
استراتژی معاملاتی ایچیموکو پیشرفته
بخش دوم مقاله ایچیموکو که اختصاص داره به استراتژی معاملاتی در ایچیموکو پیشرفته رو میخوام با یک مثال از طبیعت شروع کنم. طبیعت و مخلوقات خدا همواره میتونن الهامبخش ما باشن.
تا حالا به زندگی یوزپلنگ دقت کردید؟! زمانی که یوزپلنگ قصد شکار داره، از یک استراتژی پیروی میکنه. اگر یوزپلنگ گله آهویی رو پیدا کنه، مدتها صبر میکنه تا بتونه ضعیفترین آهو رو پیدا کنه. دلیل این موضوع اینه که یوزپلنگ فقط میتونه فاصله کمی رو با سرعت بالا بدوه و اگر این فرصت از دست بره، برای شکار بعدی نیروی کمتری خواهد داشت.
معاملهگری (متفاوت با مفهوم سرمایهگذاری) هم دقیقا به همین شکل هست! شما باید قبل از این که وارد یک معامله بشید، با صبر و حوصله به دنبال سهام مناسب بگردید. یعنی ابتدا باید یک تحلیلگر خوب باشید و بعد معامله کنید. اگر اول معامله کنید و تازه بعدش به فکر تحلیل کردن بیفتید، مثل این میمونه که با پولتون قمار کنید! زمانی که چند بار پشت هم در معاملاتتون شکست بخورید و ضرر کنید، اعتماد به نفستون کمتر میشه و ممکنه کلا بیخیال معاملهگری بشید، در صورتی که اشکال کار جای دیگه بوده!
اگر با ایچیموکو راحت نیستی، بیخیالش شو!
نکته دیگهای که دوست دارم در مقاله ایچیموکو پیشرفته در موردش حرف بزنم این هست که شما باید با ابزاری که در تحلیل تکنیکال ازش استفاده میکنید راحت باشید. حالا هر ابزاری که میخواد باشه! استفاده کردن از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نباید شما رو گیج کنه و براتون نامفهوم باشه! هر جا احساس کردید در کار کردن با یک ابزار مشکل دارید و هر چقدر زمان میذارید اون رو خوب متوجه نمیشید، بیخیالش بشید. حتی اگر ایچیموکو اونم ایچیموکو پیشرفته باشه!
توجه کنید که برای موفقیت در معاملات، شما ابتدا باید یک سیستم و برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده داشته باشید. این برنامه باعث میشه که شما هیچ گونه تصمیمی رو در لحظه و از روی احساسات اتخاذ نکنید. فقط و فقط تحت هر شرایطی به اون برنامه عمل کنید و طبق اون خرید و فروشهاتون رو انجام بدید. بسیاری از افرادی که با رویای پولدار شدن وارد بازارهای مالی میشن، هیچ برنامه معاملاتی از پیش تعیین شدهای ندارن و فقط کورکورانه رفتار میکنن. اگر میخوای موفق بشی، تو نباید جزء اونها باشی!
در مقاله ایچیموکو پیشرفته قرار هست که یک برنامه و استراتژی معاملاتی حول اندیکاتور ایچیموکو ایجاد کنیم …
البته پیش از شروع بحث در مورد استراتژی معاملاتی ایچیموکو ذکر چند نکته در مورد اجزای اندیکاتور ایچیموکو ضروری هست. پس توجه شما رو به این نکات مهم جلب میکنم:
نحوه قرار گرفتن اجزای ایچیموکو و کندلهای قیمتی نسبت به هم چه معنایی دارند؟!
وضعیت قرار گرفتن قیمت و هر یک از اجزای اندیکاتور ایچیموکو معنا و مفهوم خاصی برای ما دارند. توجه کنید که تنکانسن شبیه به میانگین متحرک ۹ روزه، کیجونسن شبیه به میانگین متحرک ۲۶ روزه، سنکو A به عنوان میانگینی از تنکانسن و کیجونسن و سنکو B هم شبیه به میانگین متحرک بلند مدت ۵۲ روزه برای ما عمل میکنند.
در مقاله ایچیموکو پیشرفته به ساخت یک استراتژی معاملاتی حول اندیکاتور ایچیموکو خواهیم پرداخت.
وضعیت قیمت و هر یک از اجزای ایچیموکو را به این صورت میتوان طبقهبندی کرد :
وضعیت قیمت و تنکانسن
- اگر قیمت بالای تنکانسسن باشد، تنکانسن نقش حمایت کوتاه مدت را دارد و روند در کوتاه مدت صعودی است.
- اگر قیمت پایین تنکانسسن باشد، تنکانسن نقش مقاومت کوتاه مدت را دارد و روند در کوتاه مدت نزولی است.
وضعیت قیمت و کیجونسن
- اگر قیمت بالای کیجونسن باشد، کیجونسن نقش حمایت بلند مدت را دارد و روند در بلند مدت صعودی است.
- اگر قیمت پایین کیجونسن باشد، کیجونسن نقش مقاومت بلند مدت را دارد و روند در بلند مدت نزولی است.
وضعیت قیمت و ابر کومو
- اگر قیمت بالای ابر کومو باشد، ابر کومو نقش حمایت را دارد و روند صعودی است.
- اگر قیمت پایین ابر کومو باشد، ابر کومو نقش مقاومت را دارد و روند نزولی است.
- ضعیف یا قوی بودن حمایت یا مقاومت ابر کومو بستگی به ضخامت ابر کومو دارد.
- اگر قیمت در درون ابر کومو باشد روند خاصی وجود ندارد مقایسه تایم فریم ها و توصیه این است که داخل ابر کومو معامله نکنیم.
- اگر خودِ ابر کومو سبز رنگ (صعودی) باشد، روند صعودی است و اگر خودِ ابر کومو قرمز رنگ (نزولی) باشد روند نزولی است.
وضعیت قیمت و چیکو اسپن
- اگر چیکو اسپن بالای قیمت باشد، روند صعودی است.
- اگر چیکو اسپن پایین قیمت باشد، روند نزولی است.
- اگر قیمت و چیکو اسپن نزدیک به هم باشند، نمیتوان نظری داد. معیار نزدیک بودن هم حداکثر اختلاف ۵% با قیمت است.
- توجه کنید که چیکو اسپن برعکس سایر اجزای ایچیموکو عمل میکند.
چطور از ایچیموکو پیشرفته استفاده کنیم؟!
به مثال زیر توجه کنید :
- آخرین کندل (شمع) در پایین تنکانسن شکل گرفته پس روند کوتاه مدت نزولی بوده و تنکانسن نقش مقاومت کوتاه مدت را دارد.
- آخرین کندل (شمع) در پایین کیجونسن شکل گرفته پس روند بلند مدت نزولی بوده و کیجونسن نقش مقاومت بلند مدت را دارد.
- قیمت در بالای ابر کومو قرار گرفته است. پس از دیدگاه ابر کومو روند بلندمدت صعودی است و ابر کومو نقش حمایت را دارد.
- در محل نزدیک شدن قیمت به ابر کومو، ضخامت ابر کومو خیلی زیاد نیست، پس حمایت شکل گرفته در این منطقه خیلی قوی نیست. (در مقاله ایچیموکو مقدماتی گفتیم که هر چقدر ضخامت ابر کومو بیشتر باشد، سطح حمایت یا مقاومتی قویتر خواهد بود.)
- ابر کومو سبز رنگ و صعودی است. پس روند بلند مدت نیز صعودی است.
- قیمت و چیکو اسپن به هم نزدیک هستند، لذا نمیتوان نظر خاصی در این مورد داد.
- اگر در روند صعودی قیمت نسبت به کیجونسن یا تنکانسن فاصله زیادی داشته باشد، نشاندهنده رفتار هیجانی خریداران بوده و بهتر است وارد معامله خرید نشویم.
- اگر در روند نزولی قیمت نسبت به کیجونسن یا تنکانسن فاصله زیادی داشته باشد، نشاندهنده رفتار هیجانی فروشندگان بوده و بهتر است وارد معامله فروش نشویم.
- معیار فاصله زیاد برای کیجونسن ۳۰% و برای تنکانسن ۲۰% است.
سیگنال خرید معتبر در استراتژی ایچیموکو پیشرفته
- قیمت باید بالای ابر کومو باشد.
- تنکانسن باید بالای کیجونسن باشد.
- هیج مانعی (اعم از ابر کومو و کندلهای قیمتی) بر سر راه چیکواسپن نبوده و فضای مقابل آن کاملا باز باشد.
- کومو در حالت صعودی (سبز رنگ) قرار بگیرد.
- فاصله با مقاومت معتبر بعدی کم نباشد!
- قیمت فاصله زیادی با کیجونسن (حداکثر ۱۰% اختلاف) و تنکانسن (حداکثر ۵% اختلاف) نداشته باشد (پرهیز از معامله هیجانی)
- همه اجزاء ایچیموکو صعودی باشند.
در نمودار زیر که مربوط به نماد فاراک است، تمامی شرایط فوق (به جز مورد ۷ که سنکو B صعودی نیست) احراز شدهاند. لذا میتوان گفت که سیگنال خرید صادر شده است. هر چند که این سیگنال یک سیگنال ایدهآل است. به این معنا که احتمال موفقیت در آن بسیار بالا بوده اما شرایط رخ دادن آن به سختی اتفاق میفتد.
نحوه مشخص کردن حد ضرر در استراتژی ایچیموکو پیشرفته
حد ضرر در این روش را میتوان به دو روش مشخص کرد.
- معادل ۴% کمتر از قیمت خرید (با احتساب کارمزد حدود ۵/۵%) را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.
- اگر قیمت سطح تنکانسن در زیر کندل سیگنال خرید را شکست، حد ضرر فعال شده است.
نحوه مشخص کردن حد سود در استراتژی ایچیموکو پیشرفته
برای مشخص کردن حد سود یا تارگت قیمت هم به دو روش میتوان اقدام کرد :
- اگر قیمت بیش از ۲۰% از تنکانسن فاصله گرفت، سیگنال فروش داده شده و باید از معامله خارج شویم.
- روش دوم استفاده از مقاومتهای استاتیک به وجود آمده توسط ابر کو به خصوص سنکو B در گذشته است که در بخش پایانی مقاله “ایچیموکو مقدماتی ، نمودار تعادل در یک نگاه” به صورت مفصل توضیح داده شد.
بَک تست استراتژی ایچیموکو پیشرفته را فراموش نکنید!
در این روزها احتمالا سیستمها و استراتژیهای مختلفی توسط افراد مختلف به شما معرفی میشوند. در بازارهای صعودی معمولا افراد بر روی موفقیتهای استراتژیشان تأکید میکنند. اما روش آزمایش یک استراتژی معاملاتی نگاه کردن به معاملات برنده نیست! برای بررسی عملکرد یک استراتژی شما باید معاملات منجر به ضرر را بررسی کنید. بسیاری از اوقات پیش آمده که طی چند روز تمام سود به دست آمده طی یک یا دو سال از دست رفته و اصل سرمایه نیز به خطر افتاده است!
برای این که بتوانیم میزان موفقیت استراتژی ایچیموکو پیشرفته یا هر استراتژی دیگری را بسنجیم، لازم است مقایسه تایم فریم ها که مثلا در یک بازه ۵ ساله در گذشته سهام چند شرکت را بررسی کنیم. سیگنالهای خرید را به همراه تاریخ آنها یادداشت کنید. سپس بررسی کنید که پس از ورود به معامله، حد سود فعال شده است یا حد ضرر.
این کار را برای چند نماد انجام دهید و درصد سود و زیان هر معامله خود را یادداشت کنید. سپس بررسی کنید که در بازه ۵ ساله مذکور به صورت جداگانه (هر معامله) و مرکب چقدر سود یا زیان کسب کردهاید …
شما میتوانید نتایج این تمرین را با ما و سایر عزیزان در بخش نظرات همین مقاله به اشتراک بگذارید … 😎😎
چکیده مطلب :
در این مقاله که با عنوان ایچیموکو پیشرفته ارائه شد، سعی کردیم تا علاوه بر مرور مباحث قبلی یک استراتژی معتبر و موثر را با هم یاد بگیریم. همانطور که قبلا هم بارها اشاره شد، سیستم ایچیموکو نه فقط به عنوان یک اندیکاتور، بلکه به عنوان یک سیستم معاملاتی کامل میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اگر علاقمند به مبحث ایچیموکو هستید، توصیه ما این است که دو مقاله “ایچیموکو مقدماتی، نمودار تعادل در یک نگاه” و “استراتژی معاملاتی در ایچیموکو پیشرفته” را بارها و بارها مرور کنید و سعی کنید خودتان رفتار قیمت و اجزای ایچیموکو را با دقت بررسی نمایید.
لازم به ذکر است که این مقالات برگرفته از کتاب “معاملهگری با ابرهای ایچیموکو” (Trading with Ichimoku Clouds) نوشته مانش پاتل (Manesh Patel) میباشد. این کتاب به عنوان یکی از منابع معتبر مطالعاتی در مورد سیستم ایچیموکو در سراسر جهان استفاده میشود. بیشتر تمرکز نویسنده در کتاب معاملهگری با ابرهای ایچیموکو بر روی بازار فارکس بود، اما ما سعی کردیم که مطالب عنوان شده را به نوعی مطابق با معاملات بورس اوراق بهادار در ایران خدمت شما عزیزان ارائه کنیم.
قطعا تمام نظرات و سوالات شما در قسمت نظرات همین مقاله مطالعه شده و در صورت لزوم پاسخ داده خواهد شد …
چگونه به صورت مولتی تایم فریم ترید کنیم؟
زمان یکی از مهمترین متغیرهایی است که همه معاملهگران باید به آن توجه کنند. در واقع، چارچوب زمانی معاملاتی (تایم فریم) شما به طور مستقیم بر استراتژیهایتان تاثیر میگذارد. در حالیکه برخی از معاملهگران میخواهند موقعیتهای خود را برای دورههای طولانی حفظ کنند، برخی دیگر (مانند معاملهگران روزانه) موقعیتهای خود را برای دورههای زمانی بسیار کوتاهتر نگه میدارند. حال اگر بتوانید در مولتی تایم فریم معامله کنید میتوانید موفقیت بیشتری به دست آورید. به این معنی که چند بازه زمانی مختلف را مد نظر قرار دهید.
یافتن بازه زمانی مناسب برای انجام معاملات، کار آسانی نیست. یک معاملهگر فارکس هنگام شروع معاملات با طیف گستردهای از انتخابها روبرو میشود. انتخاب نوع نمودار و پیکربندی چارچوب زمانی یکی از این انتخابهاست. اکنون این سوال مطرح میشود که چگونه چارچوب زمانی مناسبی را تعیین کنیم و چه مواردی را باید در نظر بگیریم؟ اول از همه، انتخاب تایم فریم به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. در ادامه تایم فریم مناسب برای هر سبک معاملاتی مطرح شده است:
- اگر معاملهگر میانمدت هستید از بازههای زمانی بالاتر مانند نمودار هفتگی استفاده کنید.
- اگر معاملهگر نوسانی هستید از بازههای زمانی متوسط مانند نمودار 4 ساعته استفاده کنید.
- اگر معاملهگر درون روزی هستید از بازههای زمانی کمتر مانند نمودار 15 دقیقهای استفاده کنید.
این یک رویکرد ساده است. بهتر با بازار به روشی هوشمندانهتر برخورد کنید. البته انتخابهای مهم دیگری (علاوه بر بازه زمانی) وجود دارد که باید قبل از به خطر انداختن سرمایه خود به آنها نیز دقت کنید اما توجه به بازههای زمانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
منظور از مولتی تایم فریم یا تایم فریم چندگانه (MTF) چیست؟
فهرست عناوین مقاله
راهنماهای استراتژی معاملاتی به معاملهگران توصیه میکنند که از تکنیکهای تحلیل بازه زمانی چندگانه استفاده نمایند. این میتواند منجر به قابل اعتمادترین استراتژی در فارکس مقایسه تایم فریم ها شود. چرا؟ چون این فرصت را برای معاملهگران فراهم میکند تا ساختار بازار را به روشی بسیار عمیقتر از هر تحلیل زمانی منفردی درک کنند. در زیر میتوانید نمودار قیمتی را به ترتیب در بازه زمانی ساده و مولتی تایم فریم ببینید.
این فرصتی را برای معاملهگران فراهم میکند تا به جای اینکه بخواهند اخبار را دنبال کنند، رفتار نمودار را در بازههای زمانی مختلف مورد بررسی قرار دهند. از طرفی این امکان را برای معاملهگران فراهم میکند تا عملکرد استراتژی خود را از طریق ورودیها، خروجیها، مدیریت تجارت، مدیریت پول و غیره بهبود بخشند و ارتقا دهند.
بیایید این را با مقایسه تایم فریم ها یک استراتژی چارچوب زمانی واحد مقایسه کنیم. یک استراتژی چارچوب زمانی واحد، دید بسیار محدودی از بازار ارائه میدهد و اغلب معاملهگران را در مورد اینکه چرا استراتژی آنها شکست میخورد سردرگم میکند. به همین دلیل است که ما آنالیز بازه زمانی چندگانه (MTF) را توصیه میکنیم. استفاده از MTF دارای این اشکال است که میتواند معاملهگران جدیدی را که تازه شروع به کار کردهاند گیج کند.
استفاده از مولتی تایم فریم
باید به خاطر داشته باشید، یک روند در یک بازه زمانی طولانیتر زمان بیشتری برای توسعه داشته است، به این معنی که برای تغییر مسیر آن، حرکت بزرگتری لازم است. همچنین، مقایسه تایم فریم ها سطوح حمایت و مقاومت در بازههای زمانی طولانیتر قابل توجهتر است. با این حال نباید بازههای زمانی کوچکتر را نادیده گرفت. بهترین کار این است که با انتخاب بازه زمانی دلخواه خود شروع کنید و سپس به بازه زمانی بالاتر بعدی بروید.
در آنجا میتوانید بر اساس اینکه بازار در نوسان است یا روند دقیقی دارد، یک تصمیم استراتژیک برای خرید بلندمدت یا کوتاه مدت خود بگیرید.
سپس به بازه زمانی دلخواه خود (یا حتی پایینتر!) باز میگردید تا تصمیمات تاکتیکی در مورد محل ورود و خروج اخذ کنید. لازم است بدانید، این احتمالاً یکی از بهترین شیوههای استفاده از مولتی تایم فریم است. با اضافه کردن بعد زمان به تجزیه و تحلیل خود، میتوانید برتری بیشتری نسبت به سایر معاملهگران که تنها در یک فریم زمانی معامله میکنند، بدست آورید. اکنون مثالی را مرور میکنیم تا به روشنتر شدن موضوع کمک کنیم.
نحوه انجام معامله با مولتی تایم فریم
فرض کنید قصد دارید وارد فارکس شوید. پس از مدتی معاملات نمایشی، متوجه میشوید که مثلا تجارت جفت EUR/USD را بیشتر دوست دارید و با نگاه کردن به نمودار 1 ساعته احساس راحتی میکنید. چون نمودارهای 15 دقیقهای خیلی سریع هستند و نمودار 4 ساعته نیز ۴ ساعت طول میکشد. اولین کاری که مقایسه تایم فریم ها انجام میدهید این است که برای بررسی نمودار 4 ساعته EUR/USD به سمت بالا حرکت میکنید. این به شما کمک میکند روند کلی را تشخیص دهید.
مثلا به وضوح میبینید که این جفت در یک روند صعودی قرار دارد. این به شما نشان میدهد که فقط باید به دنبال سیگنالهای خرید باشید. دقت کنید روند، دوست شما است. پس باید با آن همجهت شوید. اکنون به بازه زمانی مورد نظر خود یعنی نمودار 1 ساعته برمیگردید تا نقطه ورود مناسب را پیدا کنید.
از طرفی تصمیم میگیرید اندیکاتور Stochastic را نیز بر نمودار بیندازید. هنگامیکه به نمودار 1 ساعته برمیگردید، میبینید که یک شمعدان دوجی شکل گرفته است و Stochastic به تازگی از ناحیه اشباع فروش خارج شده است.
اما هنوز کاملاً مطمئن نیستید. شما میخواهید مطمئن شوید که نقطه ورود واقعاً خوبی را انتخاب کردهاید، بنابراین به نمودار 15 دقیقهای میروید تا به شما کمک کند ورودی بهتری پیدا کنید یا در مورد آنچه یافتهاید اطمینان داشته باشید.
بنابراین اکنون چشمان خود را بر نمودار 15 دقیقهای قفل میکنید. میبینید که خط روند بسیار قوی است. از طرفی Stochastic خروج از منطقه اشباع فروش را در بازه زمانی 15 دقیقهای نیز نشان میدهد! پس با تصور این که این نقطه میتواند زمان خوبی برای ورود و خرید باشد وارد معامله میشوید.
همانطور که در تصویر دیده میشود، روند صعودی ادامه داشته و EUR/USD همچنان صعود کرده است. بدیهی است که برای استفاده از مولتی تایم فریم محدودیت وجود دارد. چون شما نمیخواهید صفحهای پر از نمودارهایی که به شما چیزهای مختلف میگویند باز کنید. در واقع توصیه میشود حداقل از دو مورد و حداکثر از سه تایم فریم استفاده کنید. افزودن موارد بیشتر فقط باعث سردرگمی شما خواهد شد.
مزایای استفاده از مولتی تایم فریم
تحلیل تایم فریم چندگانه به سادگی فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن اما در بازههای زمانی متفاوت است. به یاد داشته باشید، یک جفت در چندین بازه زمانی میتواند بررسی شود: روزانه، ساعتی، 15 دقیقهای و حتی 1 دقیقهای.
وقتی نمودار روی “1 ساعت” قرار میگیرد، نمودار 1 ساعته را نشان میدهد. اگر روی “5 دقیقه” کلیک کنید، نمودار 5 دقیقهای ظاهر میشود. دلیلی وجود دارد که چرا برنامههای نمایش نمودار، تایم فریمهای زیادی را ارائه میدهند.
چون شرکتکنندگان مختلفی در بازار حضور دارند. این بدان معنی است که معاملهگران مختلف فارکس میتوانند نظرات متفاوتی در مورد نحوه معامله یک جفت ارز داشته باشند و همه نظرات میتواند کاملاً صحیح باشد.
شناسایی واگرایی اندیکاتور و نمودار
تحلیل تکنیکال می تواند در هر بازاری که بر اساس عرضه و تقاضا شکل گرفته مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از واگرایی ها در نمودار نیز یکی از تکنیکهای قدرتمند است که توسط آن می توان حرکت بعدی قیمت را در بازار سهام، ارز یا هر بازار دیگری پیش بینی کرد.
واگرایی ها می تواند توسط اندیکاتورهای نوسانگر تحلیل تکنیکال مانند مکدی(MACD) ، استوکستیک ، RSI ، CCI و Williams %R شناسایی شوند.
یک نوسانگر تکنیکال جهت شناسایی وضعیت اشباع خرید و اشباع فروش در یک بازار مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجاییکه نوسانگرها اغلب بر اساس قیمت و حرکت های نسبی یا حجم معاملات محاسبه می شوند بهترین ابزارها برای شناسایی قدرت روند نموار هستند.
بطور معمول وقتی که روند قیمتها معکوس می شود نوسانگرها نیز با الگوی مشابهی حرکت می کنند. بنابراین زمانیکه نمودار قیمت، یک قله بالاتر یا یک کف بالاتر ایجاد می کند نوسانگر نیز این حرکت نمودار را تقلید می کند. همین طور زمانیکه قیمت، قله کوچکتر و کف کوچکتر ایجاد می کند حرکت اندیکاتورهای نوسانگر نیز مشابه خواهد بود. به این رفتار مشابه نمودار قیمت و نوسانگر، همگرایی گفته می شود.
زمانیکه نمودار قیمت، قله یا کف جدید ایجاد می کند اما نوسانگر نمی تواند رفتار مشابهی داشته باشد یک واگرایی رخ داده است. با شناسایی این واگرایی ها معامله گران احتمال می دهند که قیمتها مسیر خود را تغییر دهد.
چگونه واگرایی ها شکل می گیرند؟
واگرایی زمانی رخ می دهد که حرکت قیمت با حرکت اندیکاتور نوسانگر، مشابه نباشد. واگرایی در اغلب اوقات در نزدیکی سطوح مقاومت و حمایت اتفاق می افتند.
بنابراین واگرایی ها نه تنها می توانند برای تعیین نقاط ورود و خروج معامله مورد استفاده قرار گیرند بلکه جهت شناسایی بهتر سطوح حمایت و مقاومت نیز کاربرد دارند. واگرایی ها را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد. با این حال همه چهار نوع واگرایی، خستگی نمودار قیمت را نشان می دهند که نوسانگر با عدم ایجاد قله ها و کف های جدید آنرا نشان می دهد.
واگرایی ممکن است در هر زمانی با هر تایم فریمی اتفاق بیفتد. با این وجود اگر واگرایی در تایم فریم بزرگتری شناسایی شود پیش بینی بهتری از قیمتها حاصل می شود. یکی از معمول ترین اشتباهات در استفاده از واگرایی ها این است که معامله گر انتظار دارد پس از شناسایی واگرایی، قیمت تغییر جهت دهد. این یک تفکر اشتباه است. صرفا بخاطر اینکه واگرایی رخ داده نباید قیمتها روند خود را تغییر دهند. بنابراین حائز اهمیت است که معامله گر پس از یافتن واگرایی این تغییر احتمالی روند را با ابزارهای دیگر تایید کند.
انواع واگرایی ها
بطور کلی واگرایی ها چهار نوع اند که می توان آنها را به دو دسته بزرگتر تقسیم کرد:
- واگرایی معمولی
- واگرایی مخفی
هر یک از واگرایی های معمولی و مخفی می توانند واگرایی منفی یا واگرایی مثبت باشند. بنابراین چهار نوع واگرایی به شرح زیر خواهیم داشت:
- واگرایی مثبت معمولی
- واگرایی منفی معمولی
- واگرایی مثبت مخفی
- واگرایی منفی مخفی
در زیر این چهار نوع واگرایی بین نمودار و اندیکاتور نوسانگر را بصورت شکل مشاهده می کنید.
تصویر بالا در جدول زیر خلاصه شده است:
حرکت قیمت | حرکت نوسانگر | نوع واگرایی |
از یک قله به قله بالاتر | از یک قله به قله پایین تر | واگرایی منفی معمولی |
از یک کف به کف پایین تر | از یک کف به کف بالاتر | واگرایی مثبت معمولی |
از یک قله به قله پایین تر | از یک قله به قله بالاتر | واگرایی منفی مخفی |
از یک کف به کف بالاتر | از یک کف به کف پایین تر | واگرایی مثبت مخفی |
مثال هایی از واگرایی های مثبت و منفی
در نمودارهای زیر مثالهایی از هر چهار نوع واگرایی را می بینید. در نمودارهای زیر از نوسانگر استوکستیک استفاده شده است. اما شما می توانید با انواع نوسانگرهایی که در بالا ذکر شدند استفاده کنید.
شناسایی واگرایی ها زمانبر است و نمی توان انتظار داشت که اثر واگرایی ها در قیمت، یک شبه اتفاق بیفتد. جهت شروع کار و شناسایی واگرایی ها بهترین روش، استفاده از اندیکاتورهای واگرایی است که در برخی نرم افزارها مانند متاتریدر4 در دسترس است. این اندیکاتورهای اتوماتیک، واگرایی ها را برای شما شناسایی می کنند که می تواند درک بهتری از قله ها و کف به شما بدهند. همچنین جهت شروع خوب است که از نمودار خطی قیمت و نوسانگر RSI استفاده کنید. زیرا بدین صورت می توانید بسادگی قیمت و نوسانگر را با یکدیگر مقایسه کنید.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4 / 5. تعداد آرا 10
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
سامانه سجام چیست؟
بروکرهای با میز معاملاتی(DD) و بروکرهای بدون میز معاملاتی(NDD)
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
مقایسه استوکاستیک و RSI
اندیکاتورهای استوکاستیک و RSI علیرغم تفاوت جدی که در نوع تعریف و محاسبات درونی دارند اما به لحاظ ظاهری اغلب رفتار مشابهی را از خود به نمایش میگذارند و بر روی نمودارها معمولا شاهد صدور سیگنالهای همزمان توسط این دو اندیکاتور هستیم. بویژه در مورد RSI میتوان گفت بعید است این اندیکاتور، نقطه ای را به عنوان سیگنال خرید یا فروش اعلام نماید بدون این که استوکاستیک نیز چنین سیگنال مشابهی ارایه نکرده باشد. در مورد تفاوت دو اندیکاتور میتوان گفت استوکاستیک نسبت به RSI بسیار سریعتر و پرنوسانتر است. و تعداد سیگنالهای استوکاستیک و البته همچنین میزان خطای آنها، به مراتب بسیار بیشتر از RSI است. بنابراین استفاده از استوکاستیک در مقایسه با RSI در مواقعی معقول به نظر میرسد که روند جاری از قدرت مناسبی برخوردار مقایسه تایم فریم ها باشد و معاملهگر نیاز به تعداد سیگنالهای بیشتری جهت ورود به بازار داشته باشد. در تصویر زیر نمونهای از رفتار دو اندیکاتور RSI و استوکاستیک را در کنار یکدیگر بر روی نمودار قیمت جهانی طلا ملاحظه میکنید.
یک سیستم بسیار قدیمی و رایج در میان معاملهگران وجود دارد که اصطلاحا سیستم معاملاتی Popular به معنی «محبوب» و «عامهپسند» نامیده میشود. این سیستم از سه اندیکاتور اصلی شامل میانگین متحرک، RSI و استوکاستیک تشکیل شده است. نقش سه اندیکاتور با یکدیگر متفاوت بوده و هر کدام وظیفه متفاوتی را برعهده دارند به این صورت که میانگین متحرک نقش ابزار روندنما را ایفا میکند تا معاملهگر بتواند جهت روند بلندمدت را در تایمفریم بالاتر بوسیله میانگین متحرک مشخص نماید. در تصویر فوق میتوانید نمونهای از این سیستم معاملاتی را در تایمفریم D1 مشاهده کنید.
سپس در تایمفریم پایینتر، از اندیکاتور استوکاستیک برای ورود به بازار استفاده میشود. استوکاستیک با تعداد سیگنالهای فراوان خود معمولا گزینه خوبی به عنوان ابزارماشهچکانی [47] خواهد بود. در تصویر زیر میتوانید همان نمودار قبلی را در تایمفریم H4 مشاهده کنید. مطابق معمول، سیگنالهای استوکاستیک که همسو با روند اصلی باشند برای ورود به بازار مورد استفاده قرار میگیرند و سیگنالهایی که برخلاف روند باشند چشمپوشی خواهند شد.
نهایتا از اندیکاتور RSI به عنوان ابزار قدرتسنج استفاده میشود، به این صورت که با اندازهگیری مقدار RSI در تایمفریم بالاتر، میتوان به قدرت روند جاری پی برد و حجم معاملات را متناظر با قدرت روند تنظیم نمود. علاقمندان میتوانند مطالب تکمیلی درباره این سیستم معاملاتی را به سادگی بر روی اینترنت جستجو نمایند.
دیدگاه شما