تعیین زمان برگشت سهم


تعیین زمان برگشت سهم

ادامه از همین صفحه
. نیت حمایت دارند؛ ضمن اینکه در بین سهامداران نیز، حداقل از لحاظ گفتاری و توصیه‌ای، نظر مثبتی به بازار سرمایه وجود دارد که این خود نشانه‌های خوبی در میان‌مدت و بلندمدت برای فعالان بازار است و آنها را به این باور می‌رساند که برگشت بازار به روال طبیعی حتمی است.ذات بازار سرمایه، نوسان‌های کوتاه‌مدت است و بر این اساس، باید بر روی آموزش و کنترل هیجان سرمایه‌گذاران در مقاطع خاص کار کرد؛ همانطور که در این مدت، بارها مشاهده شده دولت و سازمان بورس، با اتخاذ تصمیماتی سعی در آرام کردن بازار داشته‌اند، اما با وجود تصمیمات و حمایت‌های دولتی، بازار همچنان بر مدار نزول و ترس قرار دارد؛ بنابراین به طور قطع، بازار سرمایه چه در کوتاه‌مدت و چه در بلندمدت با چنین تصمیماتی نمی‌تواند به ثبات برسد.مجموعه اقداماتی که انجام شده، جدای از اینکه تصمیمات درستی بوده است یا خیر، تنها می‌تواند سقوط و صعود بازار را به تعویق بیاندازد و نمی‌تواند اهرمی قدرتمند برای جلوگیری از ترس‌ها و رفتارهای هیجانی در بازار باشد؛ به این معنا که تصمیمات دولتی همچون ممنوعیت معاملات الگوریتمی، ضرورت بازارگردانی به شکل کنونی برای شرکت‌های فعال در بورس و مواردی از این دست، همانند سدی هستند که به شکل موقت، مانع از خطر می‌شوند، بنابراین خواه و ناخواه، بازار دچار ترس شده و تا زمانی که این ترس برطرف نشود، نمی‌توان انتظار چندانی از آینده خوب بورس داشت.سرمایه‌گذاری در بورس روش‌های متفاوتی دارد و هر فردی که قصد سرمایه‌گذاری در این بازار را دارد، باید این کار را بر اساس برخی معیارها انجام دهد؛ سرمایه‌گذار در بورس باید قبل از سرمایه‌گذاری، ابتدا شرایط خود را برای این کار بسنجد و برخی فاکتورها را بررسی نماید؛ به این معنا که این فاکتورها، شامل میزان آشنایی فرد با بازار سرمایه، سطح اطلاعات مالی وی، میزان ریسک‌پذیری، مقدار زمانی که می‌تواند به بررسی و تحلیل اختصاص دهد و همچنین مهارت‌های فرد در سرمایه گذاری و خرید و فروش سهام است.معامله‌گران بازار سرمایه، همواره برای تشخیص نقطه ورود به و خروج از سهام مورد نظر خود، به دنبال راه‌های علمی و روشی برای خرید و فروش موفق باشند؛ البته روش‌های مختلفی برای تعیین زمان مناسب تصمیم‌گیری در بازار سهام وجود دارد که توجه به ارزش ذاتی سهم، یکی از این معیارها است.ارزش‌ذاتی در واقع همان ارزش واقعی هر سهم است که در نتیجه تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر وضعیت یک شرکت به دست می‌آید؛ به این معنا که ارزش ذاتی در بیشتر مواقع با ارزش روز سهام تفاوت دارد و همین مسأله‌ای است که برای سرمایه‌گذاران با تجربه‌تر، فرصت کسب سود را فراهم می‌کند؛ پس می‌توان با دسته‌بندی کردن فعالان بازار و هدایت کردن آن دسته از افرادی که وقت و اطلاعات کافی برای سرمایه‌گذاری مستقیم ندارند، به سمت سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بورس از قبیل صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های سبدگردان، تا حدودی بازار را از هیجانات دور کرده و تناسب بین رشد بازار با عوامل بنیادی اقتصاد کشور و ارائه فرصت تحلیل سهام به سرمایه‌گذاران بالقوه و تازه‌وارد را فراهم کرد.

روش‌های تعیین حد سود و زیان

روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثال‌هایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.

فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود

برخی سرمایه‌گذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان می‌شوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معامله‌گر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود می‌گیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.

فواصل قیمتی نسبت به ناحیه ورود

اعداد رند

استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معامله‌گران کهنه‌کار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژه‌ای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آن‌ها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار می‌شود. برخی معامله‌گران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.

اعداد رند

اندیکاتورها

بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معامله‌گران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم می‌شوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایه‌گذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آن‌ها استفاده می‌کنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معامله‌گران مبتدی، سهولت کاربری آن‌ها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرم‌های تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی می‌شوند.

میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج می‌باشد. میانگین‌ها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده می‌شوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.

اگر قیمت بالاتر از میانگین‌ها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت هم‌زمان حد سود و زیان را پوشش می‌دهد.

اندیکاتورها

فیبوناچی

افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را می‌شناسند و داستان معروف آن را نیز شنیده‌اند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار می‌آیند که حتی می‌توان صرفاً بر مبنای آن‌ها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معامله‌گران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده می‌کنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه می‌شویم که معامله‌گر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی می‌باشد؛ قرار داده شده است.

فیبوناچی

سطوح حمایت و مقاومت

تعداد کثیری از معامله‌گران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آن‌ها را شامل می‌شود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایه‌گذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونه‌ای از موقعیت‌های معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند.

سطوح حمایت و مقاومت

خطوط روند

همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده می‌شود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل می‌شوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار می‌روند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی می‌شوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آن‌ها تدوین یافته‌اند. به عنوان نمونه کانال‌های قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری می‌باشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم می‌شوند.

در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده می‌کنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معامله‌گر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم می‌نمایند. در چنین موقعیت‌هایی معامله‌گران بلندمدتی می‌توانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایه‌گذار افق کوتاه ‌مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، می‌توان از معامله خارج شد.

خطوط روند

الگوهای قیمتی

امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آن‌ها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شده‌اند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آن‌ها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کف‌های چند قلو، کنج.

این الگوها بر اساس شرایط وقوع می‌توانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی می‌تواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.

P/E و کاربرد آن در بازار سرمایه | تحلیل سهام به وسیله P/E

نسبت price to earning) P/E) یکی از اصطلاحات پرکاربرد در بازار سرمایه است. بیشترین کاربرد P/E در ارزشگذاری سهام شرکتها می‌باشد. تحلیلگران در معاملات خود علاوه بر سایر متغیرهای تحلیلی از این نسبت نیز استفاده می‌کنند. در واقع نسبت P/E یک سهم از معیارهای مهم تصمیم‌گیری در معاملات سهام محسوب می‌شود.

P/E چیست؟

P/E از جمله نسبتهای مالی مهم است. این نسبت حاصل تقسیم قیمت یک سهم (P= price) بر سود (EPS) آن می‌باشد. منظور از EPS، سود سهام شرکت پس از کسر مالیات است. با محاسبه این نسبت، می‌توان مدت زمان بازگشت سرمایه را بدست آورد. به تعبیری، انتظارات سرمایه‌گذاران از بازدهی دارایی خود در آینده را نشان می‌دهد. به این معنا که سرمایه ‌ذار برای هر یک ریال سود دریافتی خود در آینده، حاضر به پرداخت چند ریال است.

با محاسبه P/E یک سهم می‌توان تعداد سال برگشت اصل سرمایه را بدست آورد. برای درک این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید شما سهام شرکتی را به مبلغ 3000 تومان خریده‌اید. مطابق با EPS سهام مورد نظر، سالانه 20% معادل 600 تومان سود به سهام شما تعلق می‌گیرد. مبلغ پرداخت شده برای خرید هر سهم را بر سود اختصاص یافته در هر سال تقسیم نمایید. حاصل، تعداد سالی است که زمان می‌برد تا اصل پول به شما برگردد.

5 = 600 ÷ 3000

سود سهم ÷ قیمت سهام = P/E

بنابراین، پنج سال طول می‌کشد تا 3000 تومانی که سرمایه‌گذاری کرده‌اید، دو برابر شود. چنانچه EPS یا سود سهام تغییر کند، P/E آن سهم نیز تغییر خواهد کرد. شرکتها بطور معمول، سرمایه گذاران را نسبت به اطلاعات جدید EPS آگاه کرده و مقدار P/E را بروز می‌کنند.

انواع P/E

معمولاً P/E در تاریخ‌هایی که شرکتها اطلاعات مربوط به EPS خود را افشاء می‌کنند، محاسبه می‌شود. P/E با توجه به نوع EPS به سه دسته دنباله‌دار، میانگین و برآوردی تقسیم می‌شود. در ادامه، هریک را به شما معرفی خواهیم کرد.

دنباله دار

این نوع، رایج‌ترین روش محاسبه نسبت P/E می‌باشد. از تقسیم قیمت روز سهم بر EPS تحقق یافته دوازده ماه گذشته (TTM) سهم بدست می‌آید. نسبت بدست آمده در این روش از داده های گزارش شده واقعی بدست می آید. این نوع P بر E که با آخرین EPS شرکتها محاسبه می‌شود را P بر E دنباله‌دار می‌گویند. P/E دنباله‌دار در واقع، نسبت قیمت به سود سهم در حال حاضر می‌باشد.

میانگین

از تقسیم قیمت روز سهم بر میانگین سود تحقق یافته شش ماه گذشته و سود پیش‌بینی شده شش ماه آینده سهم، P/E میانگین بدست می‌آید. تحلیلگر با در نظر گرفتن این نسبت، می‌تواند از تحلیل گذشته و آینده سهم استفاده می‌کند.

برآوردی(پیشتاز،پیشرو)

اگر برای محاسبه P/E از EPS برآوردی استفاده شود، P/E برآوردی یا پیشتاز بدست خواهد آمد. این نوع EPS بیانگر سودآوری سهام شرکت در سال آینده می‌باشد. به بیان دیگر در محاسبات خود از سودی که برای سال آینده شرکت برآورد می‌شود، استفاده می‌نماییم. در محاسبه این نسبت عواملی ازجمله رشد سود (EPS) شرکتها، نرخ بهره بانکی، تورم و مواردی از این قبیل در نظر گرفته می‌شود. با جمع‌آوری اطلاعات درباره ی نحوه عملکرد بازار، عملکرد شرکت در سال آینده پیش‌بینی می‌شود. این نسبت برای ارزشگذاری شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد. تحلیلگران نیز اغلب از این نوع نسبت در تحلیلهای خود استفاده می‌نمایند از این رو به آن P به E تحلیلی نیز گفته می‌شود.

معایب P/E برآوردی:

این نسبت مشکلاتی نیز دارد. به عنوان مثال، ممکن است شرکتها بطور عمد سود را کمتر تخمین بزنند تا بتوانند در زمان اعلام سود سه ماهه بعدی، P/E را کم کنند. همچنین امکان دارد شرکتها مقدار سود خود را بیشتر بیان کنند و سپس آن ‌را در اعلامیه بعدی سود، تعدیل کنند. تخمینهای تحلیلگران خارج از شرکت نیز ممکن است با تخمینهای شرکت متفاوت بوده و باعث ایجاد سردرگمی شوند.در حقیقت در P/E دنباله‌دار ما از گزارشات واقعی استفاده می‌کنیم؛ اما این نسبت متکی بر حدس و پیش‌بینی تحلیلگران از وضعیت آینده سهام می‌باشد.

P/E دنباله‌دار P/E میانگین P/E برآوردی
قیمت ÷ EPS تحقق یافته دوازده ماه گذشته (TTM) قیمت ÷ سود تحقق یافته شش ماه گذشته و سود پیش‌بینی شده شش ماه آینده قیمت ÷ EPS برآوردی

P/E منفی چیست؟

در تابلو معاملاتی سایت TSETMC گاهی شاهد این هستیم که P/E برخی نمادها منفی است. منفی بودن این نسبت در یک نماد به معنای زیان ده بودن سهام آن شرکت می‌باشد. این نسبت منفی، با منفی شدن سود سهام حاصل می‌شود. عدد P/E منفی به این معنی است که اگر شرکت همین روند را ادامه دهد، سالهایی برابر با عدد P بر E زمان می برد تا سرمایه‌های آن بطور کلی نابود شود و به صفر برسد. با توجه به این تعریف، انتظار می‌رود، سهامداران از شرکتهای دارای P/E منفی فاصله بگیرند؛ برخلاف انتظار تا به حال شاهد این قضیه بوده‌ایم که سرمایه‌گذاران به سراغ سهام شرکتهایی با این ویژگی رفته و سود مطلوبی نیز کسب کرده‌اند.

تصویر فوق مربوط به نماد «سمایه» در تابلو معاملات است. همانگونه که قابل مشاهده می‌باشد، نسبت P/E این سهم 0.42 - می‌باشد. سهامداران در ازای هر سهم این شرکت 18,387 ریال متضرر شده‌اند.

کاربرد p/e منفی شرکتها در تحلیل تکنیکال

ممکن است سرمایه‌گذاران بدون توجه به تحلیل بنیادی و P/E منفی سهم به جهت آن که سهم از لحاظ تکنیکال، روند صعودی در پیش دارد آن را خریداری نمایند.

کاربرد p/e منفی شرکتها در تحلیل بنیادی

گاهی نیز ممکن است سرمایه‌گذاران با در نظر گرفتن اتفاقاتی که در شرکت رخ می دهد، سهام آن را علیرغم زیان ده بودن، خریداری نمایند. علت سرمایه‌گذاری آنان روی سهمی با P/E منفی، پیش‌بینی سودآوری بالا در آینده است. طبق داده‌های تحلیلی، آن سهم در آینده به سودآوری مطلوب خواهد رسید و از زیان خارج می‌شود.

گاهی نیز خبر افزایش سرمایه یک سهم با وجود P/E منفی، موجب می‌شود، سرمایه‌گذاران اقدام به خرید آن نمایند.

P/E گروه چیست؟

هر نماد زیرمجموعه گروه خاصی از نمادها است. به عنوان مثال، نماد «سمایه» زیرمجموعه گروه بانکها و مؤسسات اعتباری می‌باشد. از میانگین P بر E زیرمجموعه‌های یک گروه، P بر E آن گروه حاصل می‌شود. P/E نمادهای هم گروه با یکدیگر قابل مقایسه هستند؛ اما نمی‌توان این نسبت را برای دو نماد از دو گروه مختلف با یکدیگر مقایسه نمود. از مقایسه P/E دو نماد هم گروهی، می‌توان در معاملات بهره برد. به مثال زیر توجه کنید:

P بر E نماد A حدوداً عدد 50 است؛ حال اگر نماد B در همین گروه P بر E بسیار بالاتری داشته باشد، به چند شکل می‌توان این مقایسه را تعبیر کرد:

  1. قیمت آن نماد حباب دارد.
  2. به دلیل طرحهایی که دارد، انتظار بازار از آن خیلی بالا رفته است.
  3. به زودی قیمت کاهش چشمگیری می‌یابد.
  4. سودآوری شرکت (که همان EPS است) بالا خواهد رفت.

استفاده و کاربرد نسبت P/E

برخی سرمایه‌‌گذاران معتقدند عدد P/E سهم به ما می‌‌گوید که با خرید تعیین زمان برگشت سهم سهم، چند سال طول می‌‌کشد تا اصل سرمایه برگردد و دو برابر شود؛ این نسبت، سودآوری سهام در آینده را به ما نشان می‌دهد.

P بر E برای تحلیلگران و سرمایه‌گذاران یکی از با اهمیت ترین شاخص‌ها است. با استفاده از آن می‌توان دریافت که قیمت سهام نسبت به ارزش واقعی خود بالاتر یا پایین‌تر است.

از مهم‌ترین کاربردهای محاسبه P/E ، ارزشگذاری سهام می‌باشد. فرض کنید بعد از تحلیلهای به عمل آمده متوجه می‌شوید EPS سهمی از عدد X به Y رو به تغییر است؛ اگر پیش‌بینی شما درست باشد، می‌توان قیمت سهم را (در صورتی که به مقدار Y سود کند) محاسبه کرد. اکنون می‌توان از P/E سهم استفاده نمود. نسبت قیمت بر سود سهم مورد نظر را در EPS آن ضرب نمایید. حاصلضرب، قیمت سهم را در صورت درست بودن پیش‌بینی شما نمایش می‌دهد؛ اگر قیمت سهم بالاتر از قیمت فعلی آن در بازار باشد به معنای استعداد سهم برای رشد خواهد بود. خرید این سهم می‌تواند سود ده باشد. اگر در محاسبات کوچکترین خطایی رخ دهد، می‌تواند منجر به اخذ تصمیمی اشتباه شود.

معایب P/E

این ابزار در کنار مزایا، کاستی‌هایی نیز دارد. در میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس، شرکتهایی نیز وجود دارند که EPS آنها صفر یا حتی منفی می‌باشد. محاسبه P/E این شرکتها با مشکلاتی همراه است. برخی صاحبنظران P/E این شرکتها را صفر و برخی منفی در نظر می‌گیرند. اکثر تحلیلگران در این شرایط ، P/E را قابل تفسیر نمی‌دانند.

یکی دیگر از محدودیتهای این ابزار هنگام مقایسه نسبت P/E دو شرکت بروز می‌کند. ارزش شرکتها و نرخ رشد آنها با توجه به نوع فعالیت و زمان، متفاوت است. به همین دلیل مقایسه این نسبت، برای دو نماد غیر هم گروه صحیح نبوده و نتیجه کارآمدی نخواهد داشت.

P/E بالا و پایین در سهام

P/E بالا در یک سهم، بیانگر رشد سود آن شرکت در آینده می‌باشد؛ البته این یک پیش‌بینی از بازار است. چنانچه بازار طبق این پیش‌بینی روند خود را طی کند و سود شرکت بیشتر شود، نسبت P/E آن نیز بالاتر خواهد رفت. پایین بودن این نسبت در سهام شرکتها به معنای پیش‌بینی کاهش سود شرکت در آینده می‌باشد. اگر بازار مطابق انتظار پیش رود در نتیجه P/E سهم کمتر خواهد شد.

P/E بالا در یک سهم علاوه بر پیش‌بینی رشد سود شرکت، بیانگر طولانی‌تر بودن دوره بازگشت سرمایه نیز می‌باشد. جهت درک این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
قیمت هر سهم شرکت الف 2000 تومان است و سود تخصیص یافته به هر سهم 500 تومان می باشد. P/E این شرکت برابر با عدد 4 می‌شود.
قیمت هر سهم شرکت ب 600 تومان است و سودی که به هر سهم تخصیص داده می‌شود 100 تومان می‌باشد. P/E این شرکت برابر با عدد 6 می‌شود. در ظاهر سهام 2000 تومانی شرکت الف، گرانتر از سهام 600 تومانی شرکت ب است؛ ولی با نگاه حرفه ای و ارزشی، سهام 2000 تومانی که P/E آن 4 بوده و سریع‌تر سرمایه شما را دو برابر می‌کند، ارزانتر از یک سهم با P/E معادل 6 می‌باشد.

چگونه از P/E در معاملات خود استفاده کنیم؟

هر اندازه این نسبت در سهام شرکتی پایین‌تر باشد، سهام آن شرکت برای خرید مناسب تر خواهد بود. P/E برابر با 4 مطلوب تر از P/E معادل 5 است. در P بر 4E شما در ازای 400 هزار تومان سرمایه 100 تومان سود می‌کنید؛ اما در P بر 5E برای کسب همین مقدار سود باید 500 هزار تومان سرمایه داشته باشید.

سرمایه‌گذارانی که سهام شرکتهایی با P بر E بالا را خریداری می‌کنند، در واقع، برای هر ریال سود سهام آن شرکت، پول بیشتری می‌پردازند. در خرید سهام چنین شرکتهایی باید عوامل دیگری را نیز در نظر گرفت از جمله:

  • برنامه های آتی شرکت
  • زمینه فعالیت شرکت
  • موقعیت شرکت در آن صنعت
  • آینده شرکت در آن صنعت
  • و.

هنگامی که سرمایه‌گذاران اقدام به خرید سهام شرکتی با P بر E بالا می‌نمایند، یعنی به آینده آن امیدوارند و با انتظار افزایش میزان سودآوری شرکت، سهام آن را برای سرمایه گذاری خود انتخاب می‌کنند.
شرکتی که P/E بالایی داشته، اما مطابق پیش‌بینی‌ها روند خود را طی نمی‌کند؛ در واقع تعیین زمان برگشت سهم با قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی خود، معامله می‌شود. سرمایه‌گذاران به جهت آن که شرکت مطابق برنامه‌های خود عمل نکرده است، سرمایه خود را از آن خارج خواهند کرد و قیمت سهام آن نیز به زودی به صورت چشمگیری کاهش می‌یابد.

شما برای P/E معادل با 2 در ازای هر 2 میلیون تومان سرمایه، 1 میلیون تومان سود دریافت می‌‌کنید. سود مطلوب و چشمگیری است؛ اما چرا همه از این سود استقبال نکرده و چنین سهم‌هایی را خریداری نمی‌کنند؟ پاسخ این است که P بر E های کوچک، کمی شک برانگیز هستند. P بر E کم به تنهایی علت خوبی برای انتخاب یک سهم جهت سرمایه‌گذاری نیست؛ با تقاضای زیاد برای خرید یک سهم نیز، قیمت آن بالا می‌رود و در نتیجه P بر E آن نیز افزایش می‌یابد. بنابراین P/E پایین تنها به معنای سود دهی بیشتر نیست، بلکه ممکن است به دلیل تقاضا و قیمت پایین سهم باشد.

جمع بندی

بطور خلاصه، نسبت P بر E یکی از ابزارهای کاربردی است که می‌تواند در تحلیل و ارزشگذاری یک سهم، مورد استفاده قرار گیرد. این نسبت حاصل تقسیم قیمت یک سهم بر سود آن در مقیاس زمانی می‌باشد. P بر E یک سهم به تنهایی نمی‌تواند ملاک سرمایه‌گذاری ما در آن باشد. ضروری است این ابزار در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد. برای استفاده از این نسبت در تحلیلهای خود، نکات حائز اهمیتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. برخی از این نکات در ادامه شرح داده شده است:

سود در سرمایه گذاری چگونه محاسبه می‌شود؟

محاسبه سود در سرمایه گذاری - مدیریت ثروت مانو

برای هر سرمایه‌گذار، مهمترین معیار عملکرد، بازگشت سرمایه (ROI) یا سود در سرمایه گذاری است به این معنی که با صرف چه هزینه‌ای، ثروت خود را بیشتر می‌کنند. در ادامه به صورت کامل به نحوه محاسبه سود در سرمایه گذاری می‌پردازیم.

سود در سرمایه گذاری و بازار بورس

به بیان بسیار ساده تفاوت قیمت خرید و فروش به عنوان سود و زیان در نظر گرفته می‌شود. اما در این تعریف، هزینه‌ها به صورت کلی در نظر گرفته نشده‌اند. برای محاسبه سود سهام باید کارمزد کارگزاری، کمیسیون و مالیات (صندوق‌های سرمایه‌گذاری معاف از مالیات است) را در نظر بگیرید.
فرض کنید ۱۰۰۰ سهم از یک شرکت را با قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدید، پس در ابتدا ۱ میلیون تومان هزینه کردید. با گذشت زمان و رشد این سهام، قیمت هر عدد سهم به ۵۰۰۰ تومان و سرمایه شما به 5 میلیون تومان می‌رسد.
با تفریق این دو عدد به مبلغ ۴ میلیون می‌رسیم اما این عدد سود ناخالص است و باید کارمزد کارگزاری و مالیات را کم کنیم که تقریبا 1.5 درصد ارزش خرید و فروش می‌شود. به طور مثال اگر فرض کنیم ۷۰ هزار تومان کارمزد پرداخت شده، و هزینه دیگری نداشته‌اید، سود شما از این معامله ۳ میلیون و ۹۳۰ هزار تومان خواهد بود.
شما به تقسیم این عدد به تعداد سهم، می‌توانید میزان سود بدست آمده در ازای هر سهم را نیز محاسبه کنید.

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه معیار مالی است که به سرمایه گذار اجازه می‌دهد سطح موفقیت مالی خود را با مقایسه نسبت سود کل تولید شده به هزینه سرمایه‌گذاری اندازه‌گیری کند. از ROI می‌توان برای تعیین میزان سرمایه‌گذاری فردی یا مجموعه‌ای از سرمایه‌گذاری‌ها استفاده کرد.
سرمایه‌گذاری ممکن است روی افزایش دانش شما از طریق شرکت در دوره‌ها، کارگاه‌ها، دانشگاه و غیره تمرکز داشته باشد. شما می‌توانید با هدف ایجاد بازدهی و سود باکیفیت، روی افزایش سطح مهارت‌ها یا دانش خود متمرکز شود تا به هدف خود دست یابید و همزمان با انتخاب ابزارهای مناسب سرمایه‌گذاری (پیشنهاد می‌شود در ابتدا، سرمایه‌گذاری غیرمستقیم انتخاب شود) روی افزایش دارایی‌های مالی مانند پول نقد، سهام و املاک نیز سرمایه‌گذاری کنید.
از نرخ بازگشت سرمایه می‌توان به عنوان معیار جذابیت مالی قبل از سرمایه‌گذاری یا هنگام فروش دارایی برای تعیین درصد سود استفاده کرد. همه سرمایه‌گذاری‌ها ثمربخش نیستند، بنابراین میزان سود می‌تواند بر اساس قیمت خرید و فروش سرمایه‌گذاری مثبت یا منفی باشد.
اگرچه میزان بازگشت سرمایه به درک بازدهی حاصل از سرمایه‌گذاری شما کمک می‌کند، اما ارزش زمانی پول، یا بازدهی بر اساس مدت زمانی که سرمایه گذاری انجام شده است، را در نظر نمی‌گیرد. با محاسبه درصد بازده سرمایه گذاری، در مجموع سود، یا زیان به عنوان درصدی از کل سرمایه به صورت سود یا زیان نشان داده می‌شود. اگرچه ROI یکی از روش‌های محاسبه بازگشت سرمایه است، اما به صورت کلی دو روش معمول برای محاسبه سود در سرمایه گذاری وجود دارد.

نحوه محاسبه سود در سرمایه گذاری بر اساس نرخ بازگشت سرمایه

نرخ بازگشت سرمایه به روش‌های مختلفی محاسبه می‌شود. در ادامه دو روش محاسبه ROI ارائه شده است. از آنجایی که در اکثر روش‌ها از املاک و مستغلات به عنوان یک وسیله درآمد منفعل نام برده می‌شود، ما به یک مثال در مورد سرمایه گذاری در املاک و مستغلات نگاهی می‌اندازیم.
روش اول
یکی از راههای موثر محاسبه ROI استفاده از تعیین زمان برگشت سهم این فرمول است

ROI = بازده خالص تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری ضرب در ۱۰۰ درصد

مراحل زیر را هنگام استفاده از این فرمول در نظر بگیرید

۱. بازده خالص سرمایه گذاری را مشخص کنید

فرض کنید یک خانه تک واحدی را به قیمت ۳۰۰ میلیون تومان خریداری کرده‌اید. یک سال بعد، به دلیل تقاضای زیاد و عرضه پایین، توانستید همان خانه را با ۶۰ میلیون تومان افزایش به قیمت ۳۶۰ میلیون تومان بفروشید. فرض کنید ۵ درصد ارزش فروش ملک (۲.۵ درصد برای هر طرف) یا ۱۸ میلیون تومان پرداخت می‌کنید. همچنین درصدی را باید بابت هزینه‌های اداری و انتقال سند پرداخت کنید؛ با فرض در نظر گرفتن 3 درصد، ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز اینگونه کسر می‌شود. همچنین احتمالا باید ۲۵ درصد نیز بابت مالیات و عوارض شهرداری خرج کنید، که ۱۵ میلیون تومان دیگر نیز اینجا هزینه می‌کنید. ممکن است هزینه‌های دیگری نیز متحمل شوید که برای ساده بودن مثال، آنها را در نظر نمی‌گیریم.
(توجه داشته باشید که تمام اعداد بر اساس فرض مشخص شده‌اند و هزینه‌ها ممکن است بالاتر یا پایین‌تر باشد)
با اطلاعات ارائه شده، بازده خالص سرمایه اینگونه محاسبه می‌شود
ابتدا از ۳۶۰ میلیون تومان، ۳۰۰ میلیون (هزینه اولیه خانه) و سپس از ۶۰ میلیون تومان تمام خرج‌ها را کم می‌کنیم که ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باقی می‌ماند.

۲. تعیین هزینه سرمایه گذاری

فرض کنید شما ۳۰۰ میلیون تومان هزینه خرید خانه در آن زمان از طریق وام مسکن با ۲۰ درصد سرمایه اولیه یا ۶۰ میلیون تومان خریداری کرده‌اید، بنابراین هزینه سرمایه گذاری شما در اینجا ۶۰ میلیون تومان خواهد بود.

۳. تقسیم سود خالص بر هزینه سرمایه گذاری ضرب در ۱۰۰ درصد

آخرین مرحله این است که بازده خالص سرمایه گذاری ۱۶ میلیون و دویست هزار تومانی خود را از مرحله ۱ بر هزینه سرمایه گذاری ۶۰ میلیون تومانی مرحله ۲ تقسیم کنید و اعشار را در ۱۰۰ درصد ضرب کنید تا ROI خود را در قالب درصد دریافت کنید.

نتیجه ۲۷ درصد خواهد بود.
روش ۲
یکی دیگر از روشهای موثر محاسبه ROI، روش زیر است:

ROI = (ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری x ۱۰۰٪

سخن پایانی

محاسبه سود سرمایه گذاری فقط به فرمول های بالا محدود نمی‌شود و روش‌ها و ابزارهای زیادی وجود دارد. بسیاری از اپلیکیشن‌های سرمایه گذاری در بورس این امکان را برای شما فراهم می‌کنند، که سود خود را مشاهده کنید.

همانگونه که گفته شد، ابزارها و روش‌های زیادی برای سرمایه‌گذاری وجود دارد. نکته‌ای که نباید فراموش شود این است که سرمایه‌گذاری کاملا یک مهارت تخصصی است. سامانه مدیریت ثروت مانو، این امکان را فراهم کرده است که افراد با هر سطح از دانش مالی، بدون نیاز به صرف زمان بابت تحلیل اخبار و فاکتورهای اقتصادی، متناسب با درجه ریسک‌پذیری خود، بهترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری را انتخاب کنید.

منظور از حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال بورس چیست؟

مفهوم حمایت و مقاومت در بورس یکی از مباحث بسیار مهم در قسمت تحلیل تکنیکال بازار است؛ فرق چندانی ندارد که شما تحلیل گر تازه کاری باشید یا حرفه ای بازار ، در هر صورت تعیین نقطه یا ناحیه حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال پر اهمیت ترین مطالبی است که باید بیاموزید.
اما حرکت یک سهم به نبرد بین خریداران و فروشندگان بستگی دارد. فشار خریداران قیمت سهم را به سمت بالا و فشار فروشندگان قیمت سهم را به سمت پایین هدایت خواهد کرد و این امر به سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اشاره می کند. هر گاه سهم بر روی نقطه حمایتی قرار بگیرد خریداران کنترل قیمت را بر دست می گیرند و قیمت را بالا می کشند و زمانی که به نقطه مقاومت سهم نزدیک می شویم فروشندگان بر بازار مسلط می شوند و قیمت را پایین می کشند.

این مطلب می تواند برای شما مفید باشد: کانال قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟

حمایت و مقاوت در بورس چیست؟

برای آنکه بتوانیم نقطه حمایت و مقاوت سهم را تشخیص دهیم باید بدانیم که دو عبارت حمایت و مقاومت معادل انگلیسی Support و Resistance می باشند و منظور از حمایت سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی قوی می باشد و بر فشار فروش فروشندگان سهم غلبه میکند؛ اما مقاومت برعکس حمایت است و به محدوده یا سطحی گفته می شود که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند.

فیلم آموزش حمایت و مقاومت در بورس

برای درک بهتر این مطلب سهمی را در نظر بگیرید که قیمتش ۴۰۰۰ تومان می باشد. قیمت سهم بعد از حدود دو هفته کاهش پیدا می کند و به ۳۵۰۰ تومان می رسد. بعد از رسیدن قیمت سهم به محدوده ۳۵۰۰ تومان، سهم دوباره افزایش تقاضا روبرو می شود و مجدد به قیمت ۴۰۰۰ تومان می رسد و در ادامه باز به قیمت ۳۵۰۰ تومان بازمی گردد.
برای این سهم ۴۰۰۰ تومان مقاومت و ۳۵۰۰ تومان حمایت محسوب می شود، در تصویر زیر می توانید خط حمایت و مقاومت را مشاهده کنید.

حمایت و مقاومت در بورس چیست

ناحیه حمایت در تحلیل تکنیکال ( Support )

عملکرد خط یا ناحیه حمایت به این صورت است که بعد از رسیدن قیمت به این سطح فشار تقاضا بر عرضه پیشی می گیرد و در نتیجه خریداران در این ناحیه پر قدرت تر از فروشندگان ظاهر می شوند و قیمت سهم از این ناحیه برمی گردد و افزایش پیدا می کند.
این سطح از قیمت چنان برای خریداران جذاب می شود که انتظار افزایش قیمت را در آنها به وجود می‌آورد و همین امر باعث می شود تا دست به خرید بزنند . باید توجه داشته باشید که هر چه تعداد برخوردها در یک سطح حمایتی بیشتر باشد آن سطح از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود و در نتیجه احتمال بازگشت سهم نیز بیشتر می شود.

ناحیه حمایت در تحلیل تکنیکال

به رفتار شرکت فولاد مبارکه در چارت بالا توجه کنید. انتظارات در طول زمان (تقریبا از دی ماه ۱۳۹۵ تا مرداد ماه ۱۳۹۶ )تغییرات زیادی را درسهم به وجود آورده است و بارها قیمت را تا سطح ۳۹۲ ریال پایین آورده است؛ اما هر بار خریداران در این سطح پرقدرت ظاهر شده اند و از سقوط بیشتر سهم به پایین جلوگیری کرده اند؛ بنابراین سطح، حمایت قیمتی سهم فولاد مبارکه بوده است که اکثریت سرمایه گذاران اعتقاد داشته اند قیمت از آن سطح به سمت بالا حرکت می‌کند.

ناحیه مقاومت در تحلیل تکنیکال ( Resistance )

نحوه عملکرد سطح یا نقطه مقاومت درست برعکس سطوح حمایتی است؛ به این صورت که بعد از رسیدن قیمت به این سطوح فشار عرضه ها در بازار بیشتر از تقاضا می شود و در نتیجه فروشندگان در این ناحیه پر قدرت تر از خریداران خواهند بود و قیمت سهم را کاهش می دهند.
به عبارتی دیگر می توان گفت که معامله گران نسبت به بالاتر رفتن قیمت از این ناحیه بدبین می باشند و احساس می کنند قیمت سهم از این ناحیه بالاتر نمی رود.

ناحیه مقاومت در تحلیل تکنیکال

نمودار بالا تغییرات قیمت سهام شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس را در یک بازه تقریبا یکساله نشان می دهد. هر گاه قیمت‌ به سطح ۳۹۲ ریال نزدیک شده است، مقادیر عرضه بر تقاضا فزونی یافته و مانع از افزایش قیمت شده است؛ در واقع سطح مقاومت، بیانگر محدوده قیمتی است که اکثریت معامله گران بر این باورند که قیمت از آن سطح بالاتر نخواهد رفت.

آموزش رسم خطوط حمایت و مقاومت

تا به اینجای کار فهمیدیم که خطوط حمایت و مقاومت در بازار سرمایه بسیار مهم و با اهمیت هستند تا جایی که تکنیکالیست های بازار تقریبا هر روز این خطوط را در سهم های مختلف بررسی می کنند و به واسطه ی آنها سطح قیمت ها را تحلیل می کنند؛ بنابراین باید برای کسب سود در بازار سرمایه و جلوگیری از زیان در معاملات پیش از خرید و فروش سهام بیاموزیم که به چه شکل این خطوط را به درستی رسم کنیم.

رسم خطوط حمایت و مقاومت بسیار ساده است، کافیست برای رسم حمایت یک کف قیمتی را انتخاب کنید و سپس از این نقطه به سایر نقاط کمینه قیمت خطی را رسم کنید فقط باید دقت کنید که این خط نباید نمودار سهم را با چند کندل قطع نماید. نحوه رسم مقاومت هم دقیقا به همین صورت است با این تفاوت که در این حالت بیشینه های قیمت را به یکدیگر متصل می نمایید؛ خطوط حمایت و مقاومت به دو دسته حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک تقسیم می شوند. دو تصویر زیر مثال هایی از این دو حمایت و مقاومت هستند.

حمایت و مقاومت استاتیک در تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت داینامیک

دو روش تشخیص اعتبار خطوط حمایت و مقاومت

تحلیل گران بازار سرمایه همواره یک محدود حمایتی تعریف می کنند چرا که متاسفانه نقطه حمایتی تعریف چندان دقیقی را ندارد و مستعد خطای محاسباتی تعیین زمان برگشت سهم و به اشتباه انداختن تحلیلگر می باشد؛ بنابراین فعالان بازار یک محدوده را به عنوان حمایت و مقاومت در نظر می گیرند تا از این خطاها مصون بمانند.
اما برای تشخیص اعتبار یک محدوده حمایت و مقاومت نیز دو روش عمده وجود دارد:
۱.هر چه شیب خط حمایت و مقاومت افقی تر باشد، تحلیل بهتر خواهد بود؛ یعنی اگر خطی را برای حمایت و مقاومت رسم می کنیم هر چه شیب آن کمتر باشد و حالت افقی داشته باشد قدرت تحلیل شما بالاتر خواهد بود و می توانید وزن بیشتری را به آن بدهید.
۲.تعداد برخوردها به سطح حمایت و مقاومت بیانگر اعتبار این سطح می باشد؛ بر روی نمودار هر چه تعداد برخورد ها در مرور زمان با محدوده حمایتی یا مقاومتی که رسم کرده ایم بیشتر باشد، آن سطح دارای قدرت بیشتری خواهد بود.

فیلم آموزش تشخیص اعتبار خطوط حمایت و مقاومت

شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت

همه ی تکنیکالیست ها می دانند که سطوح حمایتی و مقاومتی دائمی نیستند و با تغییر تحلیل و انتظارات سرمایه گذاران می توانند شکسته شوند. هر گاه قیمت ها به سطوح مقاومتی تعیین زمان برگشت سهم به طور کامل نفوذ کنند، آنگاه سطح مقاومت پس از شکسه شدن نقش حمایتی به خود خواهد گرفت؛ همچنین به طور مشابه زمانی که سطوح حمایتی شکسته شوند به سطوح مقاوتی تبدیل خواهند شد.
اما چیزی که در این بین مورد توجه تحلیلگران قرار می گیرد حجم معاملات در نقاط تلاقی نمودار قیمت با سطوح حمایت و مقاومت است. اگر قیمت‌ها در سطوح حمایت و مقاومت با افزایش زیادی در حجم معاملات مواجه شوند و در آنها نفوذ کنند، دلالت بر آن دارد که انتظارات سرمایه گذاران که تاثیر گرفته ازعوامل بنیادی مانند تغییرات EPS ، عوامل درونی و بیرونی ، حوادث و رویدادهای غیر مترقبه و …. است که تغییر یافته اند.

شکسته شدن سطوح حمایت ومقاومت

خلاصه حمایت و مقاومت در بورس

اساس تشکیل الگو های قیمت بر مبنای حمایت و مقاومت ها می باشد. تعیین و بررسی خطوط حمایت و مقاومت در معامله گری بسیار مهم می باشد سعی کنید در اولین قدم از تحلیل خود این خطوط را مشخص نمایید.
در شکسته شدن حمایت یا مقاومت هم شدت و حجم معاملات بسیار مهم می باشد. هرچه قدر شکست با حجم بالایی باشد آن شکست اعتبار بیشتری خواهد داشت؛ یعنی وقتی حمایتی با صف فروش بالا شکسته می شود اعتبار بالاتری نسبت به حمایتی که با حجم پایین شکسته می شود دارد. زمانی که بازار از مقاومت می‌گذرد، مقاومت به حمایت تبدیل می‌شود و هر چقدر قیمت سطح مقاومت و حمایت را تست کند ولی از آن نگذرد، آن سطح از حمایت یا مقاومت قویتر می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.