بهای تمام شده کالاهای فروخته شده -فروش خالص = حاشیه سود ناخالص
صورت سود و زیان چیست؟
معمولا سیستمهای حسابداری برای انجام محاسبات سنگین مربوط به این حوزه نیاز به چندین صورت مالی خواهند داشت که در این میان یکی از مهمترین و پر کاربردترین صورتهای مالی در سیستمهای حسابداری، صورت سود و زیان نام دارد. نام دیگر این صورت مالی، صورت درآمد و هزینه است که از این موضوع میتوانیم نتیجه بگیریم که قرار است در صورت سود و زیاد با مطالبی در رابطه با میزان هزینههای صرف شده برای یک شرکت و یا میزان درآمدهای حاصله از فعالیتهای مختلف سروکار داشته باشیم. اگر قصد داریم بدانید که صورت سود و زیان چیست و چه اهدافی را دنبال میکند، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
نقش صورت سود و زیان در بورس
در یک تعریف کلی برای صورت سود و زیان میتوان بگوئیم که در این صورت مالی به گزارش جامعی از عملکرد مالی یک شرکت پرداخته میشود اما این گزارش صرفا برای یک دوره عملکرد مالی شرکت مورد نظر تعیین میشود. در واقع قرار است که به واسطه صورت سود و زیان یک سری اطلاعات در رابطه با هزینههای شرکت و درآمدهای ناشی از فعالیتهای مختلف برای شرکت دسترسی داشته باشیم. حال شاید این سوال در ذهن تداعی گردد که صورت سود و زیان چه نقشی در بورس دارد؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که قطعا در اختیار داشتن اطلاعات مالی از شرکتهای سهام دار بورسی برای دورههای مالی مشخص، میتواند تعیین کننده وضعیت فعالیت آن شرکت باشد. در واقع فعالیت مالی شرکت مشخص میکند که تا چه اندازه میتوان به آینده آن امیدوار بود. به هر اندازه که گزارش تهیه شده از فعالیتهای مالی شرکت قویتر باشد نشان از عملکرد مناسب شرکت دارد و همچنین گویای این موضوع خواهد بود که شرکت مورد نظر ارزش سرمایهگذاری در بازار بورسی را خواهد داشت.
اهداف تهیه صورت سود و زیان
در تهیه صورت سود و زیان چندین هدف دنبال میشود که این اهداف عبارتند از:
- پی بردن به میزان سودآوری یک شرکت از جمله اهدافی است که در تهیه صورت سود و زیان دنبال میشود. در واقع اعداد و ارقام این صورت مالی میتواند نشان دهنده میزان موفقیت شرکت در رسیدن به سودآوری باشد.
- دید جامعی که مدیران شرکتها از صورت سود و زیان آن به دست میآورند بسیار با اهمیت خواهد بود چرا که قطعا این صورت مالی میتواند پارامتر مناسبی برای مقایسه کارایی مالی شرکت با شرکتهای رقیب باشد.
- گاهی اطلاعاتی که صورت سود و زیان در اختیار مدیر و مسئولین شرکت قرار میدهد، هشداری برای ادامه روند فعالیت خواهد بود؛ به این معنا که عملکرد ضعیف صورت سود و زیان یک شرکت میتوان مدیران را به سمت اخذ تصمیمات بهتر هدایت کند. طبیعتا یک صورت مالی که راضی کننده نباشد، میتواند تصمیماتی در رابطه با افزایش ظرفیت تولید، تغییر کارکرد برخی از خطهای تولید و یا حتی افزایش کیفیت محصولات را به دنبال داشته باشد.
نحوه تهیه صورت سود و زیان
تهیه صورت سود و زیان دارای چندین مرحله است که بایستی به دقت انجام شود. این مراحل عبارتند از:
- مشخص کردن مدت زمان دوره برای محاسبه صورت سود و زیان که این مدت زمان معمولا 3.6.9 و یا ۱۲ ماهه انتخاب خواهد شد.
- محاسبه تمامی درآمدهای شرکت در مدت زمان تعیین شده در مرحله قبل؛ این درآمدها میتواند حاصل از فروش محصولات، ارائه خدمات و یا هر دو مورد باشد.
- محاسبه قیمت تمام شده برای تمامی محصولات فروخته شده که میتواند اعم از هزینههای پرداختی به کارگران و یا هزینه خرید مواد اولیه باشد.
- محاسبه میزان سود ناخالص شرکت به واسطه کسر هزینههای تمام شده از درآمد حاصل از فروش محصول و یا ارائه خدمات
- محاسبه هزینههای عملیاتی ناشی از توزیع و فروش محصول
- محاسبه مبلغ درآمد قبل از کسر مالیات؛ به این صورت که مبلغ سود ناخالص منهای هزینههای فروش و اداری میشود.
- ثبت مبلغ مالیات بر درآمد به منظور محاسبه سود خالص
- محاسبه درآمد خالص به واسطه کسر مبلغ مالیات از درآمد محاسبه شده در مراحل قبل
- ثبت تمامی اطلاعات به دست آمده در مراحل گفته شده که اعم از نام شرکت، دوره مالی و در نهایت گزارش سود و زیان خواهد بود.
انواع سود صورت سود و زیان
همانطور که گفتیم صورت سود و زیان یکی از اصلیترین صورتهای مالی میباشد که دارای انواع مختلفی میباشد که عبارتند از:
صورت سود و زیان جامع
توجه داشته باشید که در صورت سود و زیان عادی به یک سری درآمدها و هزینههای شرکتی پرداخته میشود که در آنها خبری از درآمد و یا هزینههای تاثیر گذار بر روی حقوق صاحبان سرمایه نخواهد بود؛ به این معنا که در صورت سود و زیان معمولی که پیش از این در مورد آن صحبت کردیم، برخی از جزئیات هزینه و درآمد آورده نمیشود به همین دلیل برای محاسبه دقیقتر صورت سود و زیان، تمامی درآمد و یا هزینههای تاثیر گذار بر حقوق صاحبان سرمایه در گزارش درج خواهد شد؛ به صورت سود و زیان تهیه شده، صورت سود و زیان جامع گفته میشود.
صورت سود و زیان انباشته
همانطور که گفتیم در صورت سود و زیان تمامی اطلاعات مربوط به درآمد و هزینه، سود خالص دوره جاری و حتی تاخیریهای سنواتی به نمایش گذاشته میشود حال آنکه این صورت سود و زیان جامع محاسبه شده، در دوره آینده به عنوان صورت سود و زیان انباشته شناخته میشود. در واقع صورت سود و زیان انباشته که یک سرفصل از حقوق سرمایه گذاران به حساب میآید، انتقال پیدا نمیکند و تنها در دورههای متوالی روی هم انباشته میشود.
صورت سود و زیان تلفیقی
در یک گروه معاملاتی تعدادی از شرکتهای سرمایه گذار فعالیت میکنند که در طی روابط این شرکتها با یکدیگر، برخی از هزینه و درآمدها عاید میشود؛ حال اگر این درآمد و هزینهها که از روابط بین شرکتها به دست آمده اند، با یکدیگر ترکیب شده و در گزارش مالی آورده شود، صورت سود و زیان تلفیقی تهیه میشود. در واقع دیدگاه صورت حساب سود و زیان تلفیقی حولعدم تاثیرگذاری هزینه و درآمدهای بین گروهی بر مجموع دارایی گروه میچرخد. درآمد و هزینههای مربوط به اجاره، هزینه و درامدهای مربوط به بهره وام دریافتی از شرکتهای گروه، هزینه و درآمد ناشی از فروش کالا در گروه و… از مواردی است که در صورت سود و زیان تلفیقی به آن پرداخته نمیشود.
اجزا و ساختار تشکیل دهنده صورت سود و زیان
صورت سود و زیان که تاکنون در مورد آن صحبت کردیم، از اجزای مختلفی تشکیل شده است که در ادامه هر کدام را به اختصار توضیح میدهیم:
درآمد یا میزان فروش
منظور از درآمد، مجموع مبالغی است که از فروش محصول و یا ارائه خدمات به دست میآید اما این میزان درآمد به صورت خالص نخواهد بود چرا که شامل هزینه و مخارجی در مرحله تولید محصول نیز میشود که هنوز از آن کسر نشده است.
سایر درآمدها
معمولا هر شرکت در کنار هزینههای اصلی که دارد، دارای یک سری هزینههای اضافی مانند هزینههای صرف شده در جهت تحقیق و توسعه و یا اختلال در ارزش میشود که این هزینه و درآمدها تحت عنوان سایر درآمدها مطرح میشود.
بهای تمام شده کالای فروش رفته
به تمامی هزینههایی که برای تولید صفر تا صد محصول خرج میشود، بهای تمام شده کالای فروش رفته گفته میشود؛ حال آنکه در شرکتهای خدماتی، این هزینهها در ازای ارائه خدمات تعریف میشود. هزینههای فروش در صورت سود و زیان میتواند شامل موارد مربوط به پرداخت حقوق کارکنان، تهیه مواد اولیه و یا هزینههای استهلاک باشد.
هزینههای توزیع و فروش
ارائه محصولات از طرف شرکت به مخاطبان هدف در بردارنده یک سری هزینههای مرتبط مانند هزینههای حمل و نقل خواهد بود که این هزینهها را تحت عنوان هزینههای توزیع و فروش میشناسیم.
هزینههای اداری
هزینههای مرتبط با مدیریت و پشتیبانی در شرکت تولید کننده محصول و یا ارائه دهنده خدمات که در ارتباط غیر مستقیم یا عرضه کالا هستند، در حیطه هزینههای اداری قرار میگیرد.
سایر هزینهها
یک سری فعالیتهای غیر اصلی در شرکت مربوطه انجام میگیرد که طبیعتا هزینههایی را هم به دنبال دارد؛ این سری هزینهها در دسته سایر هزینهها جای میگیرد.
هزینههای مالی
وامهایی که شرکتهای سرمایه گذار دریافت میکنند قطعا دارای بهرههایی هم خواهند بود که بهره این وامها همان هزینههای مالی صورت سود و زیان به حساب میآیند.
مالیات بر درآمد
مالیات دوره مالی که در جریان است به همراه مالیات مربوط دوره مالی گذشته و همچنین هزینههای مربوط به مالیات معوق همگی جزو مالیات بر درآمد در صورت سود و زیان هستند.
هزینه استهلاک
هر شرکت یک سری تجهیزات را به عنوان دارایی بلند مدت در اختیار دارد که طبیعتا این تجهیزات هر چند مدت یکبار به تعمیرات احتیاج خواهند داشت. هزینهای که برای تعمیرات این تجهیزات در نظر گرفته میشود را هزینه استهلاک در صورت سود و زیان میخوانیم.
فرمول محاسبه سود و زیان
برای محاسبه صورت سود و زیان کافیست از دو فرمول جداگانه برای محاسبه سود و زیان استفاده کنید. به این ترتیب که برای محاسبه سود دوره مالی، میزان هزینههای دوره مالی را از میزان درآمدهای دوره مالی کم کنید؛ همچنین برای محاسبه زیان دوره مالی، میزان درآمدهای دوره مالی را از میزان هزینههای دوره مالی کسر کنید. لازم به ذکر است که اگر میزان درآمدهای ناشی از فعالیتهای درآمدزای شرکت مورد نظر از مجموع میزان هزینههای آن برای تولید محصول بیشتر باشد، شرکت در سود دهی خواهد بود.
جمعبندی
در این مقاله مطالبی را در حیطه صورت سود و زیان و نقش آن در بورس در اختیار شما عزیزان قرار دادیم. همانطور که گفتیم آگاهی از صورت سود و زیان شرکتهای سرمایه گذار برای مدیران و همچنین کسانی که قصد سرمایهگذاری دراین شرکتها را دارند بسیار با اهمیت خواهد بود؛ چرا که این صورت مالی نشان دهنده میزان موفقیت شرکت برای کنترل هزینهها و همچنین خدماترسانی خوب به مشتریان است. لازم به ذکر است که تمامی اطلاعات مربوط به هزینهها و درآمدهای شرکت مورد نظر در دوره مالی مشخص در صورت سود و زیان ذکر میشود.
سود و زیان عملیاتی و غیر عملیاتی سهام بورس چیست؟
هدف هر بنگاه اقتصادی کسب سود است. برای تعیین سود باید درآمدها و هزینههای شرکت شناسایی شوند. درآمدها میتوانند به صورت فروش نقد یا نسیه به دست آیند. هزینهها، جریانهای نقدی خروجی برای تولید درآمدها هستند. هزینهها نیز میتوانند نقد یا نسیه باشند. سود از تفاضل بین درآمدها و هزینهها به دست میآید. درصورتی که حجم هزینهها بیشتر از درآمدها باشد، شرکت زیان خواهد کرد. در این مقاله هدف تفکیک سود و زیان شرکتها به دو بخش عملیاتی و غیرعملیاتی است، اما پیش از آن لازم است، اجزای صورت سود و زیان به طور مجزا معرفی گردد و نتیجه فعالیت یک شرکت را در قالب میزان درآمد، هزینه و سود یا زیان در یک دوره مشخص زمانی نمایش میدهد. اقلام این صورت مالی به شرح زیر میباشند:
بسته به ماهیت فعالیت شرکت، صورت سود و زیان میتواند اقلام متفاوتی داشته باشد. صورت سود و زیان نمای شرکت را از دید روش کسب درآمد و چگونگی صرف هزینهها نشان میدهد. در ادامه تکتک اقلام آن بررسی میشوند.
درآمد
به صورت کلی درآمد عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به آورده آنان مربوط میشود. درواقع فروش یا درآمد، ارزش کالاها و خدمات فروش رفته شرکت را نشان میدهد. انواع درآمدها به دو گروه طبقهبندی میشوند:
درآمدهایی هستند که درنتیجه فعالیت شرکت در راستای اساسنامه (موضوع فعالیت هر شرکت، هنگام تأسیس به وضوح در اساسنامه شرکت قیدشده است و یا در تصمیمات مجامع تغییر میکند). و باهدف نیل به منظور خاصی که برای آن به وجود آمده است، به دست میآیند. این دسته از درآمدها با توجه به اصل تداوم فعالیت شرکت، میتوانند جنبه دائمی و پایدار داشته باشند. استمرار رشد این گروه از درآمدها میتواند نقطه قوت شرکت باشد. درواقع، کلیه درآمدهایی که شرکتها از طریق انجام “عملیات اصلی” خود کسب نمایند، درآمدهای عملیاتی شرکت میباشند.
گروهی از درآمدهای شرکت که در قالب اهداف اساسنامه شرکت نیستند درآمدهای غیرعملیاتی نام دارند. مهمترین ویژگی این درآمدها آن است که عموماً تکرارپذیر نیستند. ناپایداراند و سود حاصل از آنها قابل برنامهریزی نیست. لازم به ذکر است که از دیدگاه حسابداری و نیز تحلیلی تفکیک این دو نوع درآمد (عملیاتی و غیرعملیاتی) بسیار اهمیت دارد که در انتها چرائی آن بررسی میگردد.
هزینهها
مفهوم کلی هزینهها عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به ستانده آنان مربوط میشود. انواع هزینهها به شرح زیر است:
بهای تمامشده کالا
این گروه از هزینهها، هزینههایی هستند که شرکت برای تولید محصولات خودمصرف میکند. این هزینهها بهصورت مستقیم منتج به تولید گردیده و یا زمینههای لازم برای تولید را فراهم میکند. عناصر تشکیلدهنده بهای تمامشده کالا به شرح زیر میباشند:
- مواد اولیه مستقیم: مواد اولیه مستقیم بخش اصلی تولید محصول را تشکیل میدهند.
- دستمزد مستقیم تولیدی: حقوق و دستمزد پرداختی به پرسنل واحد تولید است که نتیجه عملکردشان مستقیماً منتج به تولید محصول میشود.
- سربار: سایر هزینههای تولیدی به غیر از مواد اولیه مستقیم و دستمزد را هزینههای سربار میگویند. به عنوان مثال هزینه تعمیرات و نگهداری ماشینآلات تولیدی. این گروه از هزینهها برای ادامه تولید موردنیاز هستند اما نمیتوان آنها را جز به جز به محصول خاصی تخصیص داد.
خالص سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی
از آنجا که شرکت میتواند از فعالیتهای مختلف عملیاتی کسب درآمد نماید یا متحمل هزینه شود، منابع و هزینههای مربوط به سایر فعالیتهای عملیاتیِ متفاوت از مبالغ گزارششده در سرفصل فروش و بهای تمامشده، در این سرفصل به صورت جداگانه گزارش میشوند. “سایر هزینههای عملیاتی” در بردارنده هزینههای فروش، بازاریابی، هزینههای مالی و اداری شرکت هستند که ارتباط مستقیم با تولید شرکت ندارند اما امکان حذف آنها از سازمان هم وجود ندارد و از الزامات بقای سازمان هستند. خالص سایر درآمدها و هزینههای عملیاتی، ماحصل تفاوت سایر هزینههای عملیاتی از سایر درآمدهای عملیاتی است. «خالص سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی: شرکت میتواند از فعالیتهای غیرعملیاتی نیز کسب درآمد نماید یا متحمل هزینه شود. اینگونه مبالغ در این سرفصل نشان داده میشوند». به کلیه هزینههایی که در قالب هزینه بهای تمامشده کالا و هزینههای اداری، مالی، توزیع و فروش قرار نگیرد هزینههای غیرعملیاتی میگویند. این دسته از هزینهها دائمی نیستند و با نوع عملکرد شرکت مرتبط نیستند. خالص سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی، ماحصل تفاوت سایر هزینههای غیرعملیاتی از سایر درآمدهای غیرعملیاتی است.
هزینههای مالی
این گروه از هزینهها شامل هزینههای دریافت وام و تأمین مالی شرکت است. این هزینهها به دلیل اهمیت خاصی که دارند در طبقهبندی مستقلی آورده میشوند. بخش بزرگی از آنها شامل هزینه بهره و سایر هزینههای مرتبط با تحصیل وام است.
مالیات بر درآمد
عمده شرکتها طبق قانون باید بخشی از سود خود را به عنوان مالیات به دولت بپردازند. نرخ مالیات بسته به ماهیت کسب و کار، نوع فعالیت، چرخه عمر، نوع محصولات، رویه های حسابداری شرکتها و … متغیر خواهد بود. در ایران نرخ رایج مالیات برای شرکتهای غیر بورسی ۲۵% و برای شرکتهای بورسی ۲۲٫۵% است.سود خالص یا زیان خالص
در این طبقهبندی، سعی شده است، اقلام صورت سود و زیان به تفکیک عملیاتی و غیرعملیاتی آورده شود، دلیل تفکیک فعالیتهای غیرعملیاتی از عملیاتی، شناسایی عملکرد واقعی شرکت است. در ادامه به توضیحات بیشتری از تفاوت این دو بخش میپردازیم:
همانطور که دیدیم، فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی معمولاً به شکل جداگانه در صورت سود و زیان گزارش میشوند. همه درآمدهایی که شرکتها از طریق انجام عملیات اصلی خود کسب میکنند، درآمدهای عملیاتی شرکت محسوب میشود. همچنین همه هزینههایی که در فرایند این درآمدهای عملیاتی ایجاد شوند، جزء هزینههای عملیاتی شرکت هستند. سود یا زیان، تفاوت درآمدها و هزینههاست، لذا سود و زیان عملیاتی با در نظر گرفتن درآمد و هزینه بخش عملیاتی یک شرکت و سود یا زیان غیرعملیاتی با در نظر گرفتن درآمد و هزینه بخش غیرعملیاتی یک شرکت تعریف میگردد. سود غیرعملیاتی ناشی از فعالیتهای “غیرمرتبط با موضوع اصلی” شرکت است. معمولاً سود غیرعملیاتی مربوط به سود حاصل از فروش داراییهای غیرمنقول، سود حاصل از سرمایهگذاریها و سهام، سود حاصل از اوراق مشارکت و… میباشد که ممکن است بخشی از آن غیرمستمر باشد. برای مثال یک شرکت غیرمالی میتواند سود سهام یا سود حاصل از سرمایهگذاری در دیگر شرکتها را به عنوان درآمد غیرعملیاتی شناسایی نماید.
درآمد حاصل از سرمایهگذاری و هرگونه عایدی و زیان حاصل از فروش این اوراق بهادار میتواند جزئی از روند عادی کسب و کار چنین شرکتهایی باشند. حال اگر همین مثال در شرکتی که فعالیت اصلی آن مالی است بررسی گردد، درآمد حاصل از سرمایهگذاری و درآمدهای مالی جزء فعالیتهای عملیاتی آن محسوب میشوند. لذا آنچه اهمیت پیدا میکند آن است که نمیتوان تعریف ثابتی برای عملیاتی یا غیرعملیاتی بودن یکقلم درآمدی یا هزینهای ارائه داد و این موضوع بسته به فعالیت هر شرکت تعریف میگردد.سود عملیاتی نشاندهنده باقیمانده سود بعد از محاسبه تمام هزینههای عملیاتی مربوط به واحد تجاری است. علاوه بر بهای تمامشده کالای فروش رفته، هزینههای اداری، عمومی و هزینههایی نظیر اجاره و بیمه، حمل و نقل و کرایه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند. در حقیقت تمام هزینههایی که برای حفظ فعالیت واحد تجاری “ضروری” هستند، باید در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته شوند. درواقع سود عملیاتی “قابلیت سوددهی از بخش عملیاتی” یک واحد تجاری را مشخص میکند.
آنچه در تحلیل یک شرکت باید موردتوجه قرار بگیرد، آن است که سودهای عملیاتی معمولاً قابلیت اتکا و پایداری بیشتری نسبت به سودهای غیرعملیاتی دارند، لذا آنچه در یک شرکت اهمیت دارد آن است که از محل “عملیات اصلی” خود سودآور باشد، بررسی صورتهای مالی شرکتها نشان میدهد، در برخی موارد، شرکت از محل عملیات اصلی خود زیان زننده بوده و به مدد درآمدهای غیرعملیاتی همچون درآمد سرمایهگذاریها (با فرض غیرمالی بودن شرکت مدنظر) درنهایت توانسته سود خالص ایجاد کند. در بحث نسبتهای مالی سه نوع اصلی حاشیه سود ناخالص (مارجین ناخالص)، حاشیه سود عملیاتی (مارجین عملیاتی) و حاشیه سود خالص (مارجین خالص) بررسی میگردد. در مثال مذکور، حاشیه سود عملیاتی منفی بوده و حال آنکه به واسطه اضافه شدن درآمدهای سرمایهگذاری و جبران زیان در بخش غیرعملیاتی شرکت، حاشیه سود خالص مثبت است. درواقع آنچه اهمیت دارد این است که در بررسی یک شرکت تنها به سودآوری مقطع فعلی بسنده نشود و چگونگی ایجاد سود و محلهای آن به دقت آنالیز شود (تمام روندی که از سود خالص یا زیان خالص مرحله فروش در صورت سود و زیان شروعشده تا رسیدن به سود خالص بررسی گردد). بدین ترتیب میتوان متوجه شد، سودآوری شرکت چقدر از محل فعالیتهای عملیاتی و چقدر از محل فعالیتهای غیرعملیاتی بوده و مهمتر از همه، چقدر در سالیان آتی “قابلیت تکرارپذیری” دارد. وجود منابع دیگر درآمدی که در این مقاله با درآمدهای غیرعملیاتی از آنها اسم بردیم نه تنها برای شرکت بد نیست، بلکه به شرط سرمایهگذاری صحیح و ایجاد جریانات نقدی سود خالص یا زیان خالص ورودی مثبت، مفید نیز هست، در مثال عنوانشده شرکت از محل عملیات اصلی خود زیان زننده بود، هر شرکتی در طول عمر خود ممکن است به دلیل تغییرات برخی فاکتورها همچون نرخ فروش، تحریم، بهای تمامشده و… در مقاطعی با این شرایط روبرو شود، اما اگر زیانده بودن بخش عملیاتی شرکت در چندین سال مدام تکرار شود و سودآوری خالص نهائی شرکت بر پایه درآمدهای غیرعملیاتی بچرخد، شرکت در طولانیمدت دچار مشکل میگردد، به بیانی ساده، شرکت از فعالیت اصلی خود که به واسطه آن تأسیسشده است، توانایی “خلق ارزش” برای سهامداران خود را نخواهد داشت.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
ترازنامه و صورت سود و زیان دو مورد از سه صورت های مالی هستند که شرکت ها به طور منظم منتشر می کنند. چنین اظهاراتی یک سابقه مداوم از وضعیت مالی یک شرکت ارائه می دهد و توسط اعتباردهندگان، تحلیلگران بازار و سرمایه گذاران برای ارزیابی سلامت مالی و پتانسیل رشد یک شرکت استفاده می شود.
ترازنامه (balance sheet) و صورت سود و زیان (profit and loss statement) دو مورد از سه صورت های مالی هستند که شرکت ها به طور منظم منتشر می کنند. چنین اظهاراتی یک سابقه مداوم از وضعیت مالی یک شرکت ارائه می دهد و توسط اعتباردهندگان، تحلیلگران بازار و سرمایه گذاران برای ارزیابی سلامت مالی و پتانسیل رشد یک شرکت استفاده می شود. سومین صورت مالی، صورت جریان نقدی (the cash-flow statement) نامیده می شود.
نکات مهم
- ترازنامه دارایی، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام شرکت را در یک مقطع زمانی خاص گزارش می کند.
- ترازنامه، هم به سرمایه گذاران و هم به اعتبار دهندگان تصویری از چگونگی استفاده مؤثر مدیریت شرکت از منابع آن، ارائه می دهد.
- صورت سود و زیان درآمد، هزینه های متحمل شده در یک دوره زمانی خاص را به صورت خلاصه ارائه می کند.
- صورت سود و زیان، اطلاعاتی را در مورد اینکه آیا یک سود خالص یا زیان خالص شرکت می تواند با افزایش درآمد، کاهش هزینه ها یا هر دو، سود ایجاد کند ارائه می دهد.
ترازنامه
ترازنامه دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام شرکت را در یک مقطع زمانی خاص گزارش می کند. ترازنامه، مبنایی برای محاسبه نرخ بازده و ارزیابی ساختار سرمایه شرکت فراهم می کند. این صورت مالی تصویری از مالکیت و بدهی یک شرکت و همچنین میزان سرمایه گذاری سهامداران ارائه می دهد.
ترازنامه منابع یا داراییهای یک شرکت و همچنین نحوه تامین مالی آن داراییها را، چه از طریق بدهی یا از طریق انتشار سهام همانطور که در حقوق صاحبان سهام نشان داده شده است، نشان میدهد. ترازنامه به سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تصویری از چگونگی استفاده موثر مدیریت شرکت از منابع را ارائه می دهد. درست مانند سایر صورت های مالی، ترازنامه برای انجام تحلیل های مالی و محاسبه نسبت های مالی استفاده می شود. در زیر چند نمونه از اقلام موجود در ترازنامه معمولی آورده شده است.
دارایی ها
- پول نقد و معادل آن: اینها نقدشوندهترین داراییهایی هستند که ممکن است شامل اسناد خزانه (اسناد)، گواهی سپرده کوتاهمدت (CD) و وجه نقد باشند.
- اوراق بهادار قابل عرضه به بازار: این دسته شامل اوراق بهادار حقوقی و بدهی است که بازار نقدینگی برای آنها وجود دارد.
- مطالبات: همچنین به عنوان حساب های دریافتنی شناخته می شود، این امر نشان دهنده پولی است که مشتریان به شرکت بدهکار هستند.
- فهرست موجودی: این حوزه، کلیه کالاهای موجود برای فروش را پوشش می دهد.
تعهدات
- بدهی: این حوزه شامل بخش فعلی بدهی بلندمدت و بدهی بانکی است.
- هزینه های جاری: این حوزه شامل تعهدات مالی مانند اجاره، مالیات و خدمات آب و برق است.
- پرداختنی ها: این حوزه شامل دستمزد و سود سهام است.
حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام برابر با کل دارایی های شرکت منهای کل بدهی های آن است و یکی سود خالص یا زیان خالص از رایج ترین معیارهای مالی است که توسط تحلیلگران برای تعیین سلامت مالی یک شرکت استفاده می شود. حقوق صاحبان سهام نشان دهنده ارزش خالص یک شرکت است، به این معنی که اگر تمام دارایی های شرکت منحل شود و تمام بدهی های آن بازپرداخت شود، به سهامداران بازگردانده می شود.
سود انباشته، تحت حقوق صاحبان سهام ثبت می شود و به درصدی از سود خالص اشاره دارد که به عنوان سود سهام پرداخت نشده است، اما توسط شرکت برای سرمایه گذاری مجدد در تجارت اصلی خود یا برای پرداخت بدهی نگهداری می شود.
تراز آزمایشی در مقابل ترازنامه
توجه به این نکته مهم است که تراز آزمایشی (trial balance) با ترازنامه متفاوت است. این یک گزارش داخلی است که در بخش حسابداری باقی می ماند. از سوی دیگر، ترازنامه یک صورت مالی است که بین سایر بخش ها، سرمایه گذاران و وام دهندگان توزیع می شود.
تراز آزمایشی اطلاعات مالی را در سطح حساب، مانند حسابهای دفتر کل، ارائه میکند و در نتیجه جزئیتر است. در نهایت، اطلاعات موجود در تراز آزمایشی برای تهیه صورت های مالی دوره مورد استفاده قرار می گیرد.
در مقابل، ترازنامه چندین حساب را جمع آوری می کند و تعداد دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام را در سوابق حسابداری، در یک زمان خاص به صورت خلاصه ارائه می کند. ترازنامه شامل هزینه های معوق، درآمد تعهدی و ارزش سهام پایانی است، در حالی که تراز آزمایشی اینگونه نیست. علاوه بر این، ترازنامه باید مطابق با فرمت استانداردی که در چارچوب حسابداری توضیح داده شده است، مانند استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS) یا اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) باشد.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان، یک صورت مالی است که درآمدها، هزینهها و هزینههای متحمل شده در یک دوره زمانی خاص، معمولاً یک سال مالی یا سه ماهه را به صورت خلاصه ارائه میکند. این سوابق اطلاعاتی در مورد توانایی (یا فقدان آن) یک شرکت برای ایجاد سود از طریق افزایش درآمد، کاهش هزینه ها یا هر دو ارائه می دهند. نامهای متعدد صورت سود و زیان شامل «صورت عملیات»، «صورت نتایج مالی» و «صورت درآمد و هزینه» است.
درآمد ناخالص و درآمد خالص
صورت سود و زیان، درآمد خالص و ناخالص یک شرکت را ارائه می دهد. صورت سود و زیان با اولین درآمد شروع می شود، که به عنوان درامد ناخالص شناخته می شود، و هزینه های تجارت، از جمله بهای تمام شده کالاهای فروخته شده، هزینه های عملیاتی، هزینه های مالیاتی، هزینه های بهره، و هر هزینه دیگری که گاهی اوقات به عنوان «غیرمعمول» یا «مقطعی» شناخته می شود، کم می کند. این باقی مانده، درآمد خالصی است که به عنوان سود یا درآمد نیز شناخته می شود.
سود و زیان تحقق یافته
صورت سود و زیان، سود یا زیان محقق شده شرکت را در یک دوره زمانی مشخص با مقایسه کل درآمدها با کل هزینه ها و مخارج شرکت نشان می دهد. و با گذشت زمان می تواند توانایی شرکت در افزایش سود را از طریق کاهش هزینه ها یا افزایش فروش، نشان دهد. شرکتها، صورت های سود و زیان را سالانه و در پایان سال مالی شرکت و یا به صورت فصلی منتشر میکنند. حسابداران، تحلیلگران و سرمایه گذاران صورت سود و زیان را با دقت مطالعه می کنند و جریان نقدی و قابلیت های تامین مالی بدهی را بررسی می کنند.
درآمدها و هزینه ها
از دیدگاه حسابداری، درآمدها و هزینههای متحمل شده در صورت سود و زیان فهرست میشوند، نه پولی که وارد یا خارج میشود. همانطور که توسط سازمان خدمات درآمد داخلی (IRS) و اصول پذیرفته شده حسابداری تعریف شده است، یکی از جنبه های سودمند صورت سود و زیان این است که از درآمدها و هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی استفاده می کند.
نکته: ترازنامه یک لحظه زمانی خاص را در نظر می گیرد، در حالی که یک صورت سود و زیان مربوط به یک دوره زمانی معین است.
مقایسه ترازنامه و صورت سود و زیان
اگرچه ترازنامه و صورت سود و زیان شامل برخی از اطلاعات مالی یکسان، از جمله درآمدها، هزینه ها و سودها هستند، اما تفاوت های مهمی بین آنها وجود دارد. تفاوت اصلی آنها در این است که، ترازنامه داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام را در یک لحظه زمانی خاص گزارش میکند، اما صورت سود و زیان درآمدها و هزینههای یک شرکت را در یک دوره زمانی خاص به صورت خلاصه ارائه میکند.
هدف هر صورت
هر سند با هدفی متفاوت ساخته شده است. ترازنامه ها جامع هستند و دارایی ها و بدهی های شرکت و همچنین سرمایه گذاری های بلندمدت را نشان می دهد. برخلاف صورت سود و زیان، ارزش کامل سرمایه گذاری ها یا بدهی های بلندمدت در ترازنامه ظاهر می شود. نام «ترازنامه» از روشی گرفته شده است که سه حساب اصلی در نهایت با یکدیگر تعادل و برابر هستند. کلیه دارایی ها در یک بخش فهرست شده اند و مجموع آنها باید برابر با مجموع کلیه بدهی ها و حقوق صاحبان سهام باشد.
صورت سود و زیان به یک سوال بسیار خاص پاسخ می دهد: آیا شرکت سودآور است؟حسابداران از صورت سود و زیان برای کمک به ارزیابی دقت تراکنش های مالی استفاده می کنند و سرمایه گذاران نیز از صورت سود و زیان برای تشخیص سلامت یک شرکت استفاده می کنند. همچنین خود شرکت می تواند اظهارنامه خود را برای اهداف سازنده بررسی کند. نظارت دقیق صورتهای مالی نشان میدهد که در کدام قسمت درآمد قوی است و در کدام قسمت هزینهها به طور مؤثر انجام میشوند، و عکس این قضیه نیز صادق است. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است متوجه افزایش فروش، اما کاهش سود شود و به دنبال راه حل های جدید برای کاهش هزینه های عملیاتی باشد.
مقایسه سود و ارزش کل
صورت سود و زیان سود خالص را نشان می دهد، به این معنی که آیا یک شرکت بدهکار یا زیان ده است یا خیر. ترازنامه نشان می دهد که یک شرکت واقعاً چقدر ارزش دارد، یعنی ارزش کل آن را نشان میدهد. اگرچه هر دوی این موارد کمی بیش از حد ساده شده اند، اما اغلب صورت سود و زیان و ترازنامه توسط سرمایه گذاران و وام دهندگان تفسیر می شود.
توجه به این نکته مهم است که سرمایه گذاران درآمد یا سود را با جریان نقدی اشتباه نگیرند. ممکن است یک شرکت بدون ایجاد جریان نقدی سودآور عمل کند یا بدون تولید سود، جریان نقدی ایجاد کند.
نحوه محاسبه صورت ها
صورت سود و زیان از حسابداران می خواهد که درآمد شرکت را در یک قسمت و تمام هزینه های آن را در قسمت دیگر جمع کنند. مبلغ کل هزینه ها از کل درآمد کسر می شود که منجر به سود یا زیان می شود. ترازنامه به روش های مختلفی محاسبه میشود که همگی با یک فرمول اساسی انجام می شوند:
دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام
ختم کلام
ترازنامه و صورت سود و زیان در هنگام استفاده با سایر اسناد مالی، می تواند برای ارزیابی کارایی عملیاتی، ثبات سالیانه و دستور العمل سازمانی یک شرکت استفاده شود. به همین دلیل اعداد گزارش شده در هر سند توسط سرمایه گذاران و مدیران شرکت بررسی می شود. ارائه این اظهارات در هر صنعت کمی متفاوت است، اما اختلافات بزرگ بین رفتار سالانه هر یک از اسناد، اغلب به عنوان علامت خطر در نظر گرفته می شود.
توانایی (یا ناتوانی) یک شرکت در ایجاد درآمد به طور مداوم در طول زمان، محرک اصلی قیمت سهام و ارزش گذاری اوراق است. به همین دلیل، هر سرمایهگذاری باید در مورد تمام صورتهای مالی (از جمله صورت سود و زیان و ترازنامه)، شرکت مورد علاقه کنجکاو باشد. پس از بررسی گروهی، این صورتهای مالی باید با صورتهای مالی سایر شرکتهای صنعت مقایسه شود تا معیارهای اجرایی به دست آید و روندهای احتمالی سطح بازار درک شود.
روش های محاسبه سود چگونه است؟
از آنجایی که سود نمایانگر موفقیت تجارت و کسب و کار شماست لازم است با روش های محاسبه سود آشنا شوید. بسیاری میزان سود را با ارزش شرکت و یا مجموعه در ارتباط مستقیم میدانند. به همین دلیل مهم است که مدیران اجرایی با انواع روش های محاسبه سود آشنا شوند. همانطور که از عنوان مقاله مشخص است سود روش های مختلفی برای محاسبه دارد. در صورتی که هزینه ها را از درآمد کم کنیم میزان سود به دست میاید. اگر بخواهیم این مسئله را به شکل یک فرمول نشان دهیم باید نوشت:
درآمد- هزینه= سود
البته در نظر داشته باشید که فرمول بالا از ساده ترین روش های محاسبه سود است. هر چه یک کسب و کار گسترده تر باشد، روش های پیچیده تری برای محاسبه میزان سود آن عنوان میشود. سود را به سه دسته تقسیم میکنند. سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص از جمله معروف ترین زیر مجموعه های سود هستند که هرکدام روش متفاوتی برای محاسبه دارند.
سود ناخالص
در روش های محاسبه سود در صورتی که بهای تمام شده کالا را از درآمد حاصل از فروش آن کسر نماییم سود ناخالص به دست خواهد آمد. بهای تمام شده کار در این بخش عموما شامل هزینه های مربوط به مواد اولیه و هزینه های مربوط به دستمزد خواهد بود. برای محاسبه سود ناخالص هزینه های یک باره همانند هزینه مربوط به تجهیزات و هزینه های سربار همانند هزینه های مربوط به مالیات در نظر گرفته نمیشوند. به همین دلیل آن را سود ناخالص گویند. برای محاسبه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده میشود:
حاشیه سود ناخالص = (فروش خالص – COGS) ÷ فروش خالص
از میان روش های محاسبه سود، سود ناخالص چندان دقیق نیست و نباید مبنای عملکرد مجموعه باشد. عموما سود ناخالص به دلیل عدم محاسبه هزینه های عملیاتی مقدار بیشتری را نسبت به دیگر انواع سود نشان میدهد. در تهیه و تنظیم صورت سود و زیان، محاسبه سود ناخالص اهمیت دارد. سود ناخالص همچنین نشان میدهد که یک شرکت در بکارگیری نیروی کار و تجهیزات تا چه اندازه کاربردی و موفق عمل کرده است.
سود عملیاتی
در روش های محاسبه سود و برای به دست آوردن سود عملیاتی تنها به بهای کالای به فروش رسیده و هزینه تمام شده اکتفا نمیشود. در واقع برای محاسبه هزینه تمام شده فاکتورهای متعددی در نظر گرفته میشوند. هزینه هایی چون حمل و نقل، اجاره، بیمه، کرایه، حقوق و دستمزد و … همه در محاسبه سود عملیاتی در نظر گرفته میشوند؛ این موارد را هزینه های عملیاتی میدانند. در این سود هزینه هایی همچون استهلاک نیز محاسبه شده و از کل سود کم میشود. هرچند سود عملیاتی دقیق تر از سود ناخالص است اما باز هم نسبت به سود خالص کاستی هایی دارد.
فرمول محاسبه سود عملیاتی:
سود عملیاتی =درآمد عملیاتی – هزینه کالاهای فروختهشده (COGS) – هزینههای عملیاتی – استهلاک
در صورتی که هزینه هایی همچون بهره و مالیات در سود عملیاتی در نظر گرفته نشود به آن EBIT میگویند. به سود عملیاتی، درآمد قبل از مالیات و بهره گفته میشود. در محاسبه سود عملیاتی هزینه های ثابت به حساب نخواهند آمد. هزینه های ثابت شامل مواردی چون اجاره، تبلیغات، بیمه، حقوق کارمندانی که مستقیما در فرآیند تولید دخالت ندارند و … میشود.
سود خالص در محاسبه انواع روش های سود
در انواع روش های محاسبه سود، سود خالص نشان دهنده توانایی شرکت برای تبدیل درآمد به سود است و محاسبه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. سود خالص نشان میدهد که پس از محاسبه تمام هزینه ها و جریان های درآمدی در نهایت چقدر از درآمد شما باقی مانده است. به همین دلیل برای محاسبه سود خالص لازم است هزینه های عملیاتی، هزینه های سربار، COGS، هزینه های جاری و … از کل درآمد کسر شود.
فرمول سود خالص در انواع روش های محاسبه سود:
فرمول دوم:
حاشیه سود خالص = (درآمد خالص ÷ درآمد) × 100
در حقیقت سود خالص پس از کسر تمام هزینه ها به دست میاید. در نظر داشته باشید که سود خالص همیشه مقدار مثبت ندارد و ممکن است گاهی منفی شود. در این صورت دیگر سود خالص نیست و به آن زیان خالص میگویند. برای افزایش سود خالص راهکارهایی همچون رشد درآمدها و کاهش هزینه ها پیشنهاد میشود.
سود غیر عملیاتی
تا اینجا در انواع روش های محاسبه سود به سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص پرداختیم. سود غیرعملیاتی یکی دیگر از روش هایی است که از آن برای محاسبه سود استفاده میکنند. هرچند نسبت به سایر روش ها کمتر متداول است اما گاها سود غیرعملیاتی هم کاربردی واقع میشود. در صورتی که مجموعه از محل فعالیت های غیر مرتبط با موضوع فعالیت فعلی سودی کسب نماید، آن را سود غیر عملیاتی گویند.
حاشیه سود شرکت
حاشیه سود (profit margin) چیست و در انواع روش ها برای محاسبه سود چه نقشی دارد؟ برای به دست آوردن حاشیه سود لازم است ابتدا سود خالص را همانطور که در بخش های قبلی به آن اشاره شد به دست آورید. در مرحله بعد لازم است سود خالص به دست آمده را بر درآمد فروش تقسیم کنید. حاشیه سود بیشتر به صورت درصدی بیان میشود و عنوان میدارد که به ازای هر صد میلیون تومان فروش چقدر سود به دست می آید. هر چه حاشیه سود درصد بالاتری داشته باشد به این معنی است که شرکت سود بیشتری کسب کرده است.
همانند انواع روش های محاسبه سود روش های مختلفی برای محاسبه حاشیه سود وجود دارد. حاشیه سود نیزبه سه بخش حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص تقسیم میشود. هر یکی از این موارد کاربرد مختص خود را دارند. به عنوان مثال حاشیه سود عملیاتی برای مقایسه بازده سود مجموعه در طول زمان به کار میرود.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / درآمد * 100
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / درآمد * 100
حاشیه سود خالص = درآمد خالص / درآمد * 100
توجه داشته باشید که از بین تمام موارد ارائه شده حاشیه سود خالص بیش از بقیه به سود واقعی نزدیک است و در بیشتر مواقع برای محاسبه به آن استناد میکنند. با این حال سود عملیاتی و سود ناخالص نیز در جای خود اهمیت دارند. به عنوان مثال از سود عملیاتی برای بررسی قابلیت سوددهی عملیاتی یک واحد تجاری استفاده میکنند. سود خالص، سود ناخالص و تفاوت میان این دو یکی از مولفه هایی است که سهامداران و سرمایه گذاران توجه زیادی به آن دارند.
صورت سود و زیان شرکت تولیدی چیست؟ این سند چه ساختاری دارد؟
صورت سود و زیان شرکت تولیدی با مقایسه درآمد و هزینههای تولید تعیین میشود. سود به معنای پولی است که از درآمد حاصل شده و بیش از هزینههای تولید یا فروش محصول است. ضرر به معنای مبلغ درآمدی است که کمتر از هزینههای تولید باشد. صورت سود و زیان شرکت تولیدی شامل دو دسته اصلی فروش و هزینه است و شامل فروش خالص، هزینه کالاهای فروخته شده، حاشیه ناخالص، هزینه فروش و اداری (یا هزینه عملیاتی) و سود خالص میباشد.
فهرست مطالب
به دلیل اینکه صورت سود و زیان شرکت تولیدی به شما میزان فروش و هزینه را نشان میدهد، با استفاده از آن میتوانید جریان نقدینگی ورودی (و یا خروجی) از کسب و کارتان را به خوبی رصد کنید. تهیه صورت سود و زیان شرکت تولیدی تا زمانی که فوت و فن آن را یاد نگرفته باشید کار سختی به نظر میرسد، اما به محض یادگیری اصول آن، دیگر چندان سخت نخواهد بود.
چرا باید برای یک شرکت تولیدی، صورت سود و زیان تهیه کرد؟
در رابطه با هر کسب و کار یک سوال مهم و اساسی وجود دارد: “آیا من از کسب و کارم درحال کسب درآمد هستم؟” در واقع با داشتن صورت سود و زیان میتوان بر عملیاتهای جاری در شرکت تولیدی نظارت همه جانبه داشت. یک صورت سود و زیان به طور منظم (به صورت فصلی یا ماهیانه برای مشاغل جدید) اطلاعات به هنگام و مهمی در مورد درآمد و هزینهها داده و به صاحب شرکت می گوید که آیا برای جبران ضررها یا کاهش هزینه ها نیاز به انجام تغییرات هست یا نه.
ساختار کلی صورت سود و زیان شرکت تولیدی
صورت سود و زیان شرکت تولیدی در یک دوره زمانی (معمولا یک ماهه، سه ماهه یا یک سال مالی) به تصویر کشیده میشود. در صورت سود و زیان با استفاده از دادههای کسب و کار و چند محاسبه ساده سود خالص (یا ضرر خالص) محاسبه میشود. با استفاده از نتایج این محاسبات، شما میتوانید مسیر کسب و کار خود را پیشبینی کنید. این محاسبات شامل موارد زیر هستند:
بهای تمام شده کالاهای فروخته شده – فروش خالص = حاشیه سود ناخالص
هزینههای فروش و اداری – حاشیه سود ناخالص = سود عملیاتی خالص
هزینههای دیگر−درآمدهای دیگر+ سود عملیاتی خالص = سود خالص قبل از مالیات
مالیات بر درآمد – سود خالص قبل از مالیات = سود خالص (یا ضرر خالص)
در عنوان صورت سود و زیان شرکت تولیدی همیشه باید دورهی زمانی محاسبهی سود و زیان ذکر شده باشد. برخلاف ترازنامه (که تصویری از شرکت در یک تاریخ خاص در زمان ارائه می کند)، صورت سود و زیان شرکت تولیدی لیستی از آنچه که در یک دوره زمانی رخ داده است را نشان میدهد. در نتیجه عنوان این صورت باید حاوی عباراتی باشد که دوره زمانی مورد بررسی را نشان میدهد: برای مثال: “دوره زمانی یک ماهه-روز / ماه / سال”، ” دوره زمانی سه ماهه- روز / ماه / سال” و “دوره یکساله- روز / ماه / سال”.
مراحل تهیه صورت سود و زیان شرکت تولیدی
1- عنوان کاربرگ خود را با نام شرکت و دورهی زمانی صورت سود و زیان شرکت تولیدی پر کنید.
- فروش خالص
- هزینه کالاهای فروخته شده
- هزینههای فروش و مدیریت(اداری)
- سایر درآمدها و هزینهها
فروش خالص
فروش خالص به معنی میزان کل فروش منهای هرگونه برگشتیها و تخفیفات بازرگانی در طول دوره زمانی مد نظر است. نرخ مجاز برگشتی بین مشاغل مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است. برای مثال یک فروشگاه خرده فروشی کوچک در مقایسه با یک کارخانه تولیدی بزرگ نرخ برگشتی کمتری دارد. میزان برگشتی معمولاً یک یا دو درصد از کل فروش محاسبه میشود. مبلغ مجاز برای تخفیفهای بازرگانی عبارت است از تفاوت قیمت استاندارد یا قیمت “کاتالوگ” محصول با قیمت واقعی پرداخت شده توسط مشتریان.
باید توجه داشته باشید که قرار است هزینه فروش شما هنگام ثبت سفارش محاسبه شود یا هنگام حمل و یا دریافت کالا. در هر صورت سود خالص یا زیان خالص اینکه هزینهی فروش را بر حسب کدام مورد بالا محاسبه می کنید تابعی از سیستم حسابداری تولیدی شماست و تصمیمات آتی با توجه به آن اتخاذ و محاسبه خواهند شد.
2- فروش کل و سایر هزینههای صورت سود و زیان را پر کرده و فروش خالص را محاسبه کنید.
هزینه کالاهای فروخته شده برای شرکت تولیدی
برای تولیدکنندگان روش محاسبه هزینه کالاهای فروخته شده (یا به عبارت دقیقتر قیمت کالاهای تولید شده) متفاوت از روش خردهفروشان و عمدهفروشان است. دلیل این امر هم آن است که هزینههای یک تولید کننده شامل هزینه تهیه مواد اولیه (برای ایجاد محصول) و هزینههای تولید و ساخت آن محصول می باشند.
برای یک تولید کننده، هزینه کالاهای فروخته شده به دو دسته تقسیم میشوند: هزینههای مستقیم و هزینههای غیرمستقیم.
هزینههای مستقیم شرکت تولیدی شامل الف) هزینههای کالای موجود بر اساس موجودی اولیه و پایان یافته است (به عبارت دیگر ارزش موجودی کالاها در ابتدای دوره حسابداری (موجودی اصلی)، اضافه کردن قیمت کالاهای خریداری شده در طول دوره حسابداری (موجودی جدید) و سپس کسر قیمت کالاهای باقی مانده در پایان دوره حسابداری(موجودی باقیمانده)) و ب) هزینههای مواد اولیه، که شامل هزینهی کار کالای در حال ساخت، و همچنین هزینههای مستقیم کارگر است.
هزینههای غیر مستقیم شامل هزینههای غیرمستقیم نیروی کار، سربار کارخانه، مواد و لوازم است. به دلیل وجود این هزینههای اضافی، هزینه کالاهای تولید شده در شرکت های تولیدی غالباً در یک صورت جداگانه تنظیم میشود. اطلاعات این صورت هزینهی جداگانه در ادامه وارد صورت سود و زیان اصلی شرکت تولیدی میشود.
از جمله هزینههای غیر مستقیم یک شرکت تولیدی که در صورت سود و زیان آن باید لحاظ شود به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
- هزینه نیروی کار: هزینه مستقیم نیروی کار، هزینهای است که برای تبدیل مواد اولیه به محصولات نهایی به کارگر پرداخت میشود. هزینه غیرمستقیم نیروی کار شامل هزینههای پرداختی به سایر پرسنل کارخانه مانند پرسنل حمل و نقل یا کارگران بخش نگهداری و انبار را شامل میشود.
- سربار کارخانه: شامل استهلاک نیروگاه و تجهیزات؛ آب و برق کارخانه (نور،گرما و نیرو)، بیمه؛ مالیات بر املاک و مستغلات، و دستمزد سرپرستان و سایر افرادی که مستقیماً برای ایجاد محصول کار نمی کنند می باشد.
- مواد و ملزومات: هزینه مواد و ملزوماتی که در جریان تولید محصول مصرف میشود جزء هزینه مستقیم کالاهای فروخته شده برای تولیدکنندگان لحاظ میشود. ملزومات شامل وسایلی است که در طی مراحل تولید مصرف نشده و به عنوان هزینههای غیرمستقیم در نظر گرفته میشوند.
همچنین اگر ظروف یا بسته بندی محصول جزئی جدایی ناپذیر از آن باشد، هزینهی آن در هزینه کالای فروخته شده لحاظ میشود ولی اگر بسته بندی جزئی از محصول تولیدی نباشد، هزینهی آن باید جزء هزینههای فروش محاسبه شود.
3- اضافه کردن هزینههای فروش در صورت سود و زیان شرکت تولیدی.
یک شرکت تولیدی برای اینکه اطمینان یابد تمام هزینههای اجرایی محاسبه شده اند، باید این هزینه ها را در یک “برگه هزینه کالاهای تولید شده” جداگانه وارد کند. در ادامه میتوان اطلاعات این برگه را به کاربرگ کلی منتقل کرده و از این کاربرگ نهایی برای محاسبه درآمد خالص عملکرد خود استفاده کرد.
حاشیه سود ناخالص
هنگامی که فروش خالص و هزینه کالاهای فروخته شده در صورت سود و زیان شرکت تولیدی وارد شد، میتوان سود ناخالص دوره حسابداری را محاسبه کرد (گاها از سود ناخالص با عنوان حاشیه سود ناخالص نیز یاد میشود).
بهای تمام شده کالاهای فروخته شده -فروش خالص = حاشیه سود ناخالص
4. محاسبه سود ناخالص شرکت تولیدی
هزینههای فروش و مدیریت
برای انواع شرکت ها دو نوع هزینه صورت سود و زیان ثبت میشود: هزینههای فروش و هزینههای عمومی و مدیریتی.
هزینههای فروش، شامل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم در عملیات فروش است. این هزینهها شامل حقوق فروشندگان، هزینههای دفتر فروش، حق کمیسیون، تبلیغات، انبارداری و حمل و نقل هستند. به طور کلی میتوان گفت که هزینههای سود خالص یا زیان خالص فروش شامل هزینههای ثبت سفارش و انجام سفارش هستند.
هزینههای عمومی و مدیریتی، این ها هزینههای عملیاتی هستند و مستقیماً با فروش کالا ارتباط ندارند. این هزینه ها شامل حقوق پرسنل، لوازم و سایر هزینههای عملیاتی لازم برای ادارهی یک کسب و کار می باشند. هزینههای عمومی و مدیریتی معمولاً جزء هزینههای “سربار” محسوب شده و در زمره هزینههای چون اجاره، آب و برق، تلفن، مسافرت و ملزومات شرکت قرار می گیرند.
هزینههای تعمیرات و بهسازی انجام شده برای تجهیزات یا املاک نیز ممکن است به عنوان هزینه در نظر گرفته شود. با این حال این هزینهها فقط شامل هزینههای نگهداری اموال یا تجهیزات (مانند تعمیرات سقف، رنگ آمیزی مجدد و…) میباشند. ولی برای تعمیرات اساسی یا نگهداری تجهیزاتی که باعث افزایش عمر دارایی میشوند(یعنی طول عمر مفید دارایی را افزایش داده و بخاطر استهلاک آنها هزینه ای از درآمد کسر نمیشود) باید سرمایه گذاری صورت گیرد. هزینههایی که برای اهداف مدیریتی مصرف میشوند، به معنی هزینههای هستند که در نتیجهی تصمیمات مدیریتی به وجود میآیند. این تصمیمات و هزینههای متعاقب آن توسط مدیران شرکت گرفته شده و مستقیماً به فروش یا تولید وابسته نیستند.
5-هزینههای فروش، هزینههای عمومی و مدیریتی شرکت تولیدی خود را در کاربرگ بنویسید
سود عملیاتی خالص
سود عملیاتی خالص اختلاف بین حاشیه سود ناخالص و هزینههای فروش و مدیریت است.
هزینههای فروش و مدیریت(اداری) – حاشیه سود ناخالص = سود عملیاتی خالص
6-محاسبه سود عملیاتی خالص در کاربرگ مربوطه
آخرین مواردی که در صورت سود و زیان شرکت تولیدی وجود دارند شامل: سایر هزینهها و درآمدها و مالیات بر درآمد هستند.
سایر هزینهها و درآمدها
این دسته شامل اقلام تعهدی برای هرگونه درآمد یا هزینه غیرمعمول بوده و ارتباط مستقیمی با فعالیت های تجاری شرکت ندارد. سایر درآمدها شامل درآمد حاصل از سود، سود سهام، فروش متفرقه، اجاره، حق امتیاز و سود حاصل از فروش داراییهای سرمایهای است. سایر هزینهها نیز شامل اقلام تعهدی برای هرگونه ضرر و زیان غیرمنتظره و غیر مرتبط با روند عادی تجارت است و همچنین میتواند شامل ضرر ناشی بابت از بین رفتن تجهیزات نیز باشد. برای محاسبه سود خالص قبل از مالیات بر درآمد، سایر درآمدها باید به سود عملیاتی خالص اضافه شده و سایر هزینه ها از سود عملیاتی خالص کسر شود به بیان بهتر:
(سایر هزینه ها – سایر درآمدها) + سود عملیاتی خالص = سود خالص قبل از مالیات بر درآمد
7-هرگونه درآمد یا هزینه دیگر کسب و کار خود را در کاربرگ مربوطه وارد کرده و سپس سود خالص قبل از مالیات بر درآمد خود را محاسبه کنید.
سود خالص
سود خالص به صورت زیر محاسبه میشود:
مالیات بر درآمد – سود خالص قبل از مالیات بر درآمد = سود خالص
حالا دیگر همه چیز را راجع به صورت سود و زیان شرکت تولیدی میدانید
تهیه صورت سود و زیان شرکت تولیدی برای کسب و کارهای کوچک بسیار مهم است. صورت سود و زیان شامل مستنداتی از فروش محصولات تولیدی و هزینههای صرف شده است. در صورت سود و زیان معمولا اطلاعات ارزشمندی از جمله هزینه کالاهای فروخته شده، حاشیه سود ناخالص، هزینههای مدیریت و فروش و همچنین سود خالص در اختیار مدیران و مالکان کسب و کار قرار میگیرد. تدوین منظم صورت سود و زیان شرکت تولیدی یکی از مهمترین ابزارهایی است که صاحبان مشاغل کوچک میتوانند از آن برای ارزیابی و ایجاد تغییرات در کسب و کار خود استفاده کنند.
دیدگاه شما