صندوق پروژه چیست؟
صندوقهای تامین مالی نوعی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هستند که با هدف تامین مالی پروژهها، طرحهای عمرانی همچون زمین، ساختمان و حمایت از شرکتهای نوپا تاسیس میشوند، صندوقهای تامین مالی به سه دسته تقسیم میشوند: صندوقهای پروژهای، صندوقهای زمین و ساختمان و صندوق جسورانه هستند؛ صندوق پروژهای پس از بررسیهای علمی پروژهها و طرحهای اقتصادی مختلف پروژهی خاص را انتخاب میکند و فرآیند تامین مالی آن را شروع میکند این صندوق بستری را برای جمعآوری سرمایههای خرد از عموم مردم فراهم کرده تا در جهت تخصیص این سرمایهها به پروژه تعریف شده در اساسنامه صندوق صرف شود.
هدف اصلی این صندوقها ساخت و بهرهبرداری پروژههای تولیدی مختلف است که معمولا مربوط به پروژههای بسیار بزرگی شود که احتیاج به تامین مالی زیادی دارند.
صندوق پروژه متشکل از داراییهای خرد است و آن را در پروژههای مختلفی سرمایه میکنند، این صندوق به سبدهای خود این امکان را ایجاد میکند که، کسبوکارها به رونق و سرانجام برسند.
ویژگی صندوق پروژه
- این صندوقها نرخ سود مشخص ندارند و هر صندوق مختص یک پروژه میباشد.
- بازدهی و میزان سوددهی هر صندوق به پروژهای که در آن سرمایهگذاری صورت گرفته بستگی دارد.
- ارکان این صندوق از جمله مدیریت ساخت باید مورد تایید سازمان بورس شده باشند.
- ایجاد تعادل و ثبات در عرضه و تقاضای بازار بورس
- یکی از ویژگیهای متمایزکننده صندوق پروژه، در نظر گرفتن گروههای سرمایهگذاری مختلف و عوامل انگیزانندهی هر کدام از آنان است، این صندوق گروههای مختلفی را جذب کرده و اولویت قرار دادن هر کدام از پروژهها و ارائه سلف محصولات علاوه بر سود صندوق در پایان عمر صندوق برای دارندکان واحدهای مشارکتی و تضمین حداقل بازدهی در صورت ابطال از جمله ویژگیهای انگیزشی این صندوق است.
انواع روشهای تامین مالی پروژهها
- تامین مالی خصوصی
- تامین مالی دولتی
- تامین مالی به صورت شراکت دولتی-خصوصی
- تامین مالی با تعهد محدود
- تامین مالی با تعهد کامل
مزایا صندوق پروژه
- واحدهای این صندوقها در بورس قابل معامله است به عبارت دیگر نقدشوندگی بالایی دارد.
- بازدهی مناسب
- صرفهجویی در مقیاس
- کاهش ریسک و مدیریت حرفهای، هر پروژهای باید از فیلتر سازمان بورس بگذرد تا بتواند تایید شود نکاتی از قبیل:طرح پروژه، محل و زمان اجرای پروژه، میزان نیاز سرمایهگذاری، میزان نیاز به ارز خارجی و تکنولوژیهای بهروز و . باید مورد بررسی سازمان بورس قرار بگیرد.
- دارای شفافیت کامل اطلاعات است چرا که جذب سرمایه در این صندوق در بورس انجام میشود و ارزش سهام نیز وابسته به وضعیت روز بورس است و تمامی نقل و انتقالات در بازار بورس صورت میگیرد و سرمایهگذاران به طور دقیق از سود واقعی خود در مشارکت پروژه مطلع میشوند.
- این صندوقها معمولا علاوه بر سود برای دارندگان سرمایه تا پایان عمر تضمین حداقل بازدهی را در صورت ابطال برای دارندگان واحد دارند.
- یکی از بهترین مزایای صندوقهای پروژهای این است که اگر احساس کنید که هزینههای انجام شده در پروژه غیرواقعی است، میتوانید به عنوان یک شریک در پروژه ورود پیدا کنید و همین امر منجرب میشود که صندوق با نظارت و حساسیت بالا کنترل شود و با کمترین میزان اسراف و بالاترین بهرهوری سرمایه انجام گردد.
- با استفاده از صندوقهای پروژهای میتوان پروژههای زیرساختی نیمه تمام را به واسطه سرمایههای مردمی تکمیل نمود و از سود دوطرفهای برخوردار شد.
- در این صندوق منابع مالی تامین شده تنها برای یک پروژه مورد استفاده قرار میگیرد و به همین علت سود پروژه قابل تخمین و ارزیابی است، و همین امر منجرب میشود که پیمانکاران برنامهریزی بلندمدتی داشته باشند.
معایب صندوق پروژه
یکی از بزرگترین ایرادات وارد بر صندوقهای پروژهای این است که انتقال دارایی شرکت پروژه، معمولا باید با صندوقهای سرمایهگذاری صورت بگیرد و این امر بعد از ابطال مالیات بر فروش دارند، به بیان دیگر یعنی هم در زمان ابطال هم در زمان انتقال داراییهای شرکت به پروژه مالیات گرفته میشود؛ از دیگر معایب صندوق پروژه فرآیند طولانی شدن اخذ مجوز از سازمان بورس و سایر نهادهای مربوطه است که همین امر موجب کمرنگ بودن صندوقهای پروژهای در پروژههای مختلف است.
صندوق پروژه در مقابل اوراق مشارکت
یکی از تفاوتهای صندوقهای پروژهای با اوراق مشارکت در این است که ارزش واقعی سهام خریداری شده توسط عموم مردم با وجود تورم و نوسانات قیمتی بهروز شده در حالی که در فروش اوراق مشارکت به دلیل اینکه دولت در حال فروش بدهی به مردم است و پشتوانه محکم و معلومی ندارد چرا که از ابزارهای سرمایهگذاری مستقیم است و در صورت وقوع تورم، سود تضمینشدهای دریافت نمیکنند و این عملا به معنای متضرر شدن عموم است و از ارزش اصلی پول آنها کسر میشود زیرا که اوراق مشارکت سود علیالحساب دارند به زبان سادهتر سقف نرخ سود اوراق مشارکت در حد نرخ سود بانکی است و نمیتوان از آن بیشتر باشد.
در فروش اوراق مشارکت سرمایهگذاران اطلاعی از محل هزینهها ندارند و ممکن است سرمایههای مورد نظر بهجای صرف در پروژههای زیرساختی به هزینههای جاری غیر برگشتپذیر اختصاص یابد به زبان سادهتر سرمایهگذار نمیتواند بر محل و نحوه هزینهها نظارتی داشته باشد؛ همچنین از دیگر تفاوتهای صندوق پروژه با اوراق مشارکت میزان ریسک آن است، صندوقهای پروژهای ریسک کمتری دارند.
مهمترین راهکار برای شناخت صندوقهای سرمایهگذاری بررسی عملکرد و آگاه شدن ما نسبت به میزان سوددهی صندوقها است؛ با مراجه به سایت آکادمی دانایان میتوانید با انواع صندوقها آشنا شوید و صندوق پروژه را بهتر درک کنید.
نتیجه
صندوق پروژه با تمامی جوانبی که مطرح شد علاوه بر اینکه مولدی بر پروژههای نیمه تمام زیرساختی است سرمایههای راکد و سرگردان را وارد یک پلتفرم جهتدار میکند که هم میتواند برای کشور مفید باشد و نقدینگی را بالا ببرد هم میتواند به زیرساختهای کشور کمک کند، وجود این صندوقها موجب میشود که بخشی از سرمایهگذاران حقوقی یا حقیقی که منابع مالی زیادی دارند بتوانند با حضور خود به صنایع نوظهور تنوع ببخشند و سرمایهای مولد ایجاد کنند.این صندوق فرصت مناسبی است که همه افراد با سرمایههای بزرگ و کوچک بتوانند در آن شرکت کنند و در رشد و شکوفایی زیرساختهای کشور سهیم باشند این نکته لازم بهذکر است که هر چهقدر به پایان پروژه نزدیک شوید، میزان این سود و ارزش سهام بیشتر خواهد شد؛ صندوق پروژه نه تنها سرمایهی اولیه شما را حفظ خواهد کرد بلکه در آینده و با تمام شدن پروژه یکی از سهامداران آن خواهید بود و میتوانید هر زمان که میخواهید آن را بفروشید و سود خود بههمراه اصل سرمایه را دریافت کنید.
و در آخر سرمایهگذاری در صندوق پروژه ما را در یک پروژه خاص، سهامدار میکند و باعث میشود از منافع اقتصادی بالای مشارکت واقعی در پروژههای سود آور و کلان صنعتی که به مراتب بهتر از سود بانکی است بهرهمند کند.
ارزش سهام پرسپولیس مشخص شد
در جریان معاملات امروز بازار سرمایه، هر سهم باشگاه پرسپولیس ۳۴۵ تومان کشف قیمت شد.
به گزارش همشهری آنلاین، در جریان معاملات امروز بازار سرمایه و پس از ۵ ماه از پذیرهنویسی سرخابیها، هر سهم باشگاه پرسپولیس ۳۴۵ تومان کشف قیمت شد.
شایان ذکر است پذیرهنویسی سهام جدید ناشی از سلب حقتقدم در افزایش سرمایه شرکتهای فرهنگی ورزشی استقلال ایران و پرسپولیس در حالی روز یکشنبه (۱۵ اسفند سال گذشته) بهترتیب در قیمتهای ۲,۹۱۰ ریال و ۳,۳۸۷ ریال انجام شد که در روز نخست این پذیرهنویسی ۱۶۷ میلیون و ۴۰۳ هزار و ۹۳۰ سهم باشگاه استقلال توسط ۱۷۹ هزار و ۱۸۵ نفر و ۱۶۲ میلیون و ۲۲۹ هزار و ۱۳۶ سهم باشگاه پرسپولیس توسط ۲۰۱ هزار و ۲۵۴ نفر خریداری شد.
این در حالی است در آخرین روز کاری بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ و در دهمین روز پذیرهنویسی سهام سرخابیها، این عرضه تکمیل و همه سهام تعیین شده که معادل ۱۰ درصد سهام دو باشگاه بود، به فروش رسید تا در مجموع از ۱۵ تا ۲۸ اسفندماه گذشته حدود ۷ هزار و ۱۰۰ میلیارد ریال سهام سرخابیها به فروش برسد.
بر این اساس مجموع سهام خریداری شده پرسپولیس معادل ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال و مجموع سهام خریداری شده، استقلال ۳ هزار و ۵۹۰ میلیارد ریال بوده است.
شایان ذکر است برای این پذیرهنویسی تعداد ۱، ۲۳۶، ۰۹۹، ۶۵۶ سهم از سهام جدید شرکت فرهنگی ورزشی استقلال ایران (سهامی عام) در نماد معاملاتی (استقلالح۱) و تعداد ۱، ۰۳۴، ۸۴۰، ۵۶۷ سهم از سهام جدید شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس (سهامی عام) در نماد معاملاتی (پرسپولیسح۱) ناشی از سلب حقتقدم بهروش ثبت سفارش روز ۱۵ اسفند سال ۱۴۰۰ در تابلوی نارنجی بازار پایه فرابورس ایران عرضه شد.
پاسخ برجامی بورسیها به شاخص / افزایش ریسک انتظاری بازهم بازار سهام را تضعیف کرد
شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران در معاملات روز سهشنبه بیش از ۵هزار و ۹۰۰ واحد ریزش کرد و در محدوده یکمیلیون و ۴۲۰هزار واحدی متوقف شد. نخستین بار از نهم فروردین امسال بود که شاخص کل به این محدوده رسید. شاخصکل هموزن اما شرایط متفاوتتری را نسبت به نماگر اصلی بورس صرف سهام چیست؟ تجربه کرد، بهگونهای که ورود جریان نقدینگی منجر به رشد ۱/ ۰درصدی این پارامتر بورسی شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران در معاملات روز سهشنبه بیش از ۵هزار و ۹۰۰ واحد ریزش کرد و در محدوده یکمیلیون و ۴۲۰هزار واحدی متوقف شد. نخستین بار از نهم فروردین امسال بود که شاخص کل به این محدوده رسید. شاخصکل هموزن اما شرایط متفاوتتری را نسبت به نماگر اصلی بورس تجربه کرد، بهگونهای که ورود جریان نقدینگی منجر به رشد ۱/ ۰درصدی این پارامتر بورسی شد. آنطور که بهنظر میرسد نوسانات بازار سهام طی چند روز اخیر به حداقل رسیده و خروج پول نیز همچنان ادامه دارد، از اینرو بازیگران بورسی چندان رمقی برای تحرک در بازار ندارند و جریان نقدینگی بیشتر میل به خروج از خود نشان میدهد، در واقع پول بهدنبال راهگریزی از بورس است که بتواند تا زمان به تثبیترسیدن وضعیت معاملات از ریسکهای متعدد در امان بماند.
به هر روی ارزش معاملات خرد بورس تهران (سهام و حقتقدم) در نهایت رقم ۱۴۸۴میلیارد تومانی را به خود اختصاص داد که به لحاظ آماری کمترین مقدار خروج پول از ابتدای مرداد سالجاری (کمترین مقدار طی ۳۲ روز اخیر) در این روز معاملاتی بهثبت رسید.
تحرک کم پول در بازار توام با خروج نقدینگی سنگین طی چند روز از سوی سرمایهگذاران حقیقی در پی تشدید ریسک سیستماتیک از جمله عوامل فروکشکردن تب متقاضیان خرید سهام در این روزها محسوب میشود.
پیشتر با اعلام اخبار منفی پیرامون مذاکرات برجام رشد انتظارات تورمی، دلاریها را هم با افزایش قیمت روبهرو میکرد. بهنظر میرسد که تغییر این نگاه در بازار سهام ناشی از افزایش احتمال رکود در بازارهای جهانی و خنثیشدن احتمالی رشد قیمت دلار با افت قیمت کامودیتیها در ماههای آینده، حتی با فرض توافق برجام است.
تغییر رفتار محافظهکارانه معاملهگران در واکنش به طولانیشدن پروسه معاملات دیگر موضوعی است که منجر به افزایش ریسک انتظاری در بازار سهام شده و بهعبارتی زمینه تضعیف مجدد قیمت سهام در بازار سرمایه را فراهم آورده است.
ترس دستهجمعی با اهرم سیاسی
این روزها بورس به سبب غبارآلود شدن فضا در حوزه برنامه جامع اقداممشترک بهطور مجدد با چالشهای جدیدی مواجه شده است.
طولانیتر شدن بلاتکلیفی معاملهگران نسبت به گذشته و وزن گرفتن ابهامات پیرامون برجام سرمایهگذاران را خستهتر از همیشه کرده است. ارزش معاملات کاهش چشمگیری یافته و سرمایهگذاران بهطور مجدد دچار ترس دستهجمعی در بازار شدهاند. رویدادی که مطابق با آمار و ارقام کلیت بازار اعم از شرکتهای دلاری و ریالی را در برگرفته است.
بهطور معمول در چنین شرایطی (همهگیری ترس) برای سرمایهگذاران دیگر وضعیت بنیادی یا تکنیکالی شرکتها اولویت چندانی نخواهد داشت. حفظ ارزش پول با استراتژی شناسایی سود میتواند تا حدودی ریسک معاملاتی سرمایهگذاران را کاهش دهد. هر چند پارک شدن نقدینگی در کف حساب کارگزاریها هم در واقع هیچ عایدی برای سهامداران نخواهد داشت اما جلوگیری از زیان احتمالی میتواند تا حدودی امنیت نقدینگی بورسبازان را در شرایطی که چشمانداز مطلوبی نسبت به آینده بهخصوص در بعد سیاست خارجه وجود ندارد، تضمین کند.
جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چندی پیش درخصوص موقعیت برجام از فاصله چند میلیمتری تا حصول توافق سخن بهمیان آورد، اما اکنون آنچه که از جریان دادوستدهای بخش مولد اقتصاد بهنظر میرسد، این است که این فاصله به مراتب بیشتر از گذشته شده است.
بورستهران، با برجام و بدون برجام
هر چند در صورت حصول معاهده بینالمللی حداقل۱۰ماه تا یک سالزمان برای ورود به بازارهای جهانی نیاز است و بهعبارتی عملیاتیشدن مراودات پیش از این بازه زمانی امکانپذیر نیست اما به هر روی در حالحاضر هم از وضعیت چندان مساعدی نسبت به گذشته برخوردار نیستیم.
با اینکه در محافل متعدد اقتصادی و سیاسی از وضعیت ناهنجار اتحادیه اروپا در فصل سرما گفته میشود و اینکه غرب در چند قدمی زمستان سخت قرار گرفته است، اما نباید فراموش شود که ورود مذاکرات به فاز فرسایشی عاملی در راستای امتیازگیری بیشتر طرفین محسوب نخواهد شد، زیرا همانطور که اشاره شد عملیاتیشدن برجام مستلزم گذشت مدت زمان مشخصی است و امسال توافق و عدمتوافق تاثیری در وضعیت اروپا ایجاد نخواهد کرد.
از سویی با توجه به جنگ میان روسیه و اوکراین، روسیه در واکنش به اعمال تحریمها علیه کشور خود، گاز صادراتی بهسوی غرب را با محدودیتهایی همراه کرده است. احتمالا تا زمان پابرجایی تحریم چنین مواضعی از سوی روسیه پایدار باقی بماند.
به هر ترتیب در شرایط فعلی غرب نیاز چندانی به نفت ایران نخواهد داشت و بیشتر تمرکز اتحادیه اروپا به مقوله گاز است. هرچند ایران در این حوزه هم از پتانسیلهای قابلملاحظهای برخوردار است اما استخراج و بهنوعی آمادهسازی گاز صادراتی مستلزم یکسری فرآیندها و تجهیزاتی است که متاسفانه در این زمینه با محدودیتهایی همراه هستیم. از سویی خط لوله برای انتقال گاز به اروپا نیز در کشور وجود ندارد، بنابراین با توجه به شریط فعلی در این زمینه نیز کشور با مخاطراتی مواجه است. آنطور که بهنظر میرسد حصول توافق در چنین ابعادی میتواند برای سالآینده با فراهمآوردن زیرساختها مثمرثمر واقع شود، در غیر اینصورت فرورفتن به فاز فرسایش در امر مذاکرات فقط منجر به طولانیشدن دسترسی ایران به بازارهای جهانی خواهد شد و هیچ عایدی دیگری بههمراه ندارد.
پیششرط امضای ایران در هتل کوبورگ
بهتازگی رئیس دولت ۴ مولفه ضروری در حوزه برجام را بهعنوان شروط اصلی ایران در حوزه سیاست خارجه عنوان کرده است. تضمینهای اطمینانآور، راستیآزمایی عینی و عملی نسبت به رفع تحریمها، رفع تحریمها بهصورت معنادار و پایدار و بستهشدن پرونده ادعاهای سیاسی در رابطه با پادمان بهعنوان پیششرطهای لازم برای امضای توافق در هتل کوبورگ نام برده شد.
به تازگی نیز هماهنگکننده مذاکرات برجام در بروکسل از ایجاد انحراف در مسیر برجام خبر داده است. انعکاس این خبر در بازارهای مالی کشور واکنشهای متعددی در پی داشت؛ بهدنبال این امر دلار و سکه با تعدیلات مثبتی همراه شدند و سرمایه سرمایهگذاران خرد از سهام دلاری و ریالی خارج شد.
بر این اساس ریسک سرمایهگذاری بهطور مجدد در بازار سرمایه تشدید شد و نمادهای معاملاتی شرکتهای بزرگ و لیدر بورس شاهد خروج پول از گردونه معاملات سهام در روز گذشته بودند. صنایع برجامی اعم از خودرو و بانک نیز در جرگه بیشترین خالص فروش از سوی حقیقیها جای گرفتند. با اینکه اکثر کشورهای شرکت کننده در گفتوگو با طرح اتحادیه اروپا (حفظ توافق هستهای) موافق بودند، اما گفته میشود پافشاری ایران بر ۴ پیششرط تا حدودی در مسیر برجام مکث ایجاد کرده است. در عین حال نباید فراموش کرد که دستیابی به معاهده بزرگ مستلزم برآورده شدن خواستههای طرفهای مذاکرات بوده و طبیعی است ایران از مواضع خود عقبنشینی نکند.
تورم جهانی مزید بر ابهام برجام
اکنون بهرغم افزایش فاصله تا دستیابی به برجام که کلیت اقتصاد را تهدید میکند، صنایع کامودیتیمحور بازار سهام که تقریبا ۷۰درصد بورس را دربر گرفتهاند با موضوع رکود بازارهای جهانی و اثرات مستقیم آن در روند حرکتی و سودآوری شرکتهای داخلی دست و پنجه نرم میکنند. سایه ابر تورم نیز همچنان روند حرکتی کالاییها را تحتتاثیر قرار داده است. چشمانداز بازار کامودیتیها و بهطور کلی اقتصاد جهانی مطلوب نیست. چین هم با شرایط نامساعدی همراه بوده که میتواند رکود کالاهای اساسی را در دنیا تشدید کند.
این عوامل در حقیقت مواردی هستند که شرکتهای بزرگ و غالبا لیدر بازار سهام را تحتتاثیر قرار دادهاند و برای بورس ایران بهعنوان تهدید محسوب میشوند.
نا کارآمدی سیاستها
به هر ترتیب از ۲ عامل تورم و خلقپول میتوان بهعنوان عوامل ایجادکننده شرایط فعلی در کلان اقتصاد کشور فارغ از موضوعاتی پیرامون مذاکرات هستهای نام برد. در شرایطی که فعالان اقتصادی با مواردی اعم از نرخگذاری دستوری، تشدید مالیات در حوزههای متفاوت، ریسکهای پیرامون دستوالعملهای خلقالساعه و . مواجه هستند و بهنوعی فضای کسبوکار دستخوش ریسکهای اینچنینی شده است، سرعت چاپ پول به حدی بالاست که اثرات آن بهصورت تورم در کالاهای مصرفی در سطح جامعه بهوضوح نمایان است.
احتمالا در حوزه مالیات هم عملیاتیشدن بخشنامه جدید سازمان امور مالیاتی در حوزه صفرشدن مالیات شرکتهایی که سود تقسیمی خود را بهجای پرداخت نقدی به سهامداران و خارج کردن آن از بازار، صرف افزایش سرمایه شرکت میکنند، شاهد خواهیم بود.
گردش پول در بازار
در چهارمین روز کاری هفتهجاری ۵۲میلیارد تومان دیگر از سرمایه سهامداران خرد در بازار سهام خارج شد. خالص تغییر مالکیت صنایع بورسی در ۱۵شهریورماه نشان میدهد که محصولات شیمیایی با بیش از ۱۶میلیاردتومان، چندرشتهای صنعتی با ۱۵میلیاردتومان، بانک و فلزات اساسی هر کدام با بیش از ۱۴میلیاردتومان خروج پول حقیقی همراه بودند. در نقطه مقابل بیشترین ورود پول مربوط به صنعت اطلاعات صرف سهام چیست؟ و ارتباطات با بیش از ۳۸میلیاردتومان بود. تنها صنعتی که توانست با فاصله زیاد در صدر فهرست جذب پول حقیقی جای گیرد. روز گذشتهنماد معاملاتی «آسیاتک» با ۵/ ۲۵میلیارد تومان جذب پول حقیقی توانست در رتبه نخست ورود پول از سوی سرمایهگذاران خرد قرار بگیرد. در ادامه «هایوب» با حدود ۱۳میلیارد تومان و «خزامیا» در حوالی ۸میلیارد تومان در رتبههای دوم و سوم این فهرست قرارگرفتند، در مقابل بیشترین خروج پول سهامدار خرد بهنماد معاملاتی «خساپا» با ۱۱میلیاردتومان فرار نقدینگی اختصاص یافت. نماد «فارس» با خروج تقریبا ۱۱میلیاردتومان و «شپدیس» با ۹میلیاردتومان در ادامه فهرست خروج پول سرمایهگذاران خرد جای گرفتند.
رصد بورس با نظریه بازیها/ اقتصاد ایران همچنان در تله بازی با جمع صفر گرفتار شده است
از دید علمی بدون وجود رشد اقتصادی، ماهیت بازار سرمایه، بازی با جمع صفر است. به این معنا که برنده شدن برخی از فعالان بازار به هزینه باخت بازیگران دیگر است. عدم توجه به این ماهیت و حمایت از بازار به طریق دستوری، تنها منجر به اتلاف منابع میشود؛ بدون آنکه برای اقتصاد ارزش افزوده حقیقی داشته باشد. فهم ماهیت بازار و اصولا تمایزات بازارهای مالی با بخش حقیقی اقتصاد میتواند راهگشای تخصیص منابع و سیاستگذاری درست باشد. با علم به این واقعیت، بازار سهام و سیاستهای حمایتی از آن از دریچه نظریه بازیها بررسی شدهاست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد داستان بخش کاغذی اقتصاد از بخش حقیقی متمایز است، اگرچه اقتصاد ایران و بازار ثانویه امروز هر دو تبدیل به یک بازی با جمع صفر شدهاند، اما باید به این نکته اشاره کرد که فهم سیاستگذار از بازار ثانویه فهمی واهی و اشتباه است. بازار ثانویه باتوجه به ذات و ماهیت جمع صفر بودن آن نمیتواند با سیاستهای حمایتی و اتلاف منابع به بهانه حمایت از آن، برای بخش حقیقی اقتصاد خلق ارزش کند.
در این بازار آنچه بهدست میآید و آنچه از دست میرود، برابر است. برعکس این حالت توسعه تولید و صنعت و در مجموع اقتصاد میتواند موجب گذار از بازی با جمع صفر به بازی با جمع مثبت در بخش حقیقی اقتصاد شود. سیاستگذار میتواند بخش حقیقی اقتصاد را که ماهیتی متفاوت از بخش کاغذی دارد هدف قرار دهد. در همین راستا میتوان انتظار داشت که اگر چنین تفاوتی بهدرستی درک شود حمایتها از بازار سهام بهنحوی نخواهد بود که منابع بخش واقعی را هدر دهد و آنها را صرف بازاری کند که به واسطه ماهیت خود نمیتواند بدون تقویت ساختارهای بازار اول و بهبود شرایط کلان اقتصادی، نقشی در بهبود اوضاع کلان داشته باشد.
بازی جمع صفر؛ چرا و چگونه؟
بازی با جمع صفر بدین معناست که در یک معامله شکلگرفته هنگامی که تبادل بین دو نفر انجام میشود در طرف معلوم منفعت موجود ثابت باشد اما در طرف مجهول که در اینجا دارایی در دسترس افراد است مقادیر درمیان آنها تغییر کند. برای مثال فرض کنید که شما در یک مبادله سودی به اندازه ۵۰میلیونتومان کسب میکنید اما در طرف دیگر شخص یا اشخاصی هستند که به همین میزان پول از دست دادهاند. در اینجا شما وارد معادلهای شدهاید که اصطلاحا یک بازی با جمع صفر است؛ به این معنا که سود شما به اندازه زیان دیگری یا دیگران خواهد بود.
برای مثال فرض کنید که شما در یک بازار برای مثال بازار فارکس مبادله میکنید، شما سود میکنید، آنچه پیشبینی کرده بودید، درست از آب درآمده است، اما در همین بین شخص دیگری در برابر شما ضرر کرده و درست پیشبینی نکرده است. این بازی جمع صفر است. این مساله به بازار فارکس محدود نیست و در بازار ثانویه ایران نیز وجود دارد. البته در نگاهی کلانتر اقتصاد ایران با رشد اقتصادی و بهرهوری پایین در سالهای اخیر نیز تقریبا یک بازی جمع صفر است. چیزی خلق نمیشود که بر رفاه همه افزوده شود؛ آنچه هست صرفا در محدوده اختیارات دولت و افراد بازتوزیع میشود. بهعبارت بهتر بهجای آنکه کیک اقتصاد ایران بزرگتر شود تنها ترکیب منتفعان آن در حال تغییر است. در چنین شرایطی اگر سهم فرد یا گروهی در حال تغییر باشد به این معنا نیست که او در یک رقابت اقتصاد به شکلی مولد در کسب یا عدمکسب دارایی بیشتر گام برداشته، بلکه سهم او از آنچه که پیشتر نیز وجود داشته است، تغییر میکند. اشاره به عبارت محدوده اختیارات دولت و افراد در سطور پیشین نیز به همین دلیل است. در همین راستا نخستینبار فردریک باستیا به توهم شیشه شکسته اشاره کرد. او نشان داد گاهی اوقات ممکن است فکر کنیم مثلا با ایجاد رونق کاغذی و واهی در یک بخش همهجامعه از آن منتفع شدهاند درحالیکه قضیه به گونه دیگری است. کسانی که منتفع میشوند دیده میشوند و کسانی که ضرر میکنند چندان به چشم کسی نمیآیند. ما بهطور ذاتی و تکاملی برندهها را با وضوح بیشتری میبینیم؛ این در حالی است که بازندگان نیز در این میان همچنان وجود دارند. برای مثال درخصوص بازار سرمایه نیز برندگان بازدهی بالای یک صندوق بورسی دیده میشوند اما گروهی که با تحلیل نادرست ضرر کردهاند موردتوجه چندانی قرار نمیگیرند، اما آنها نیز وجود دارند. روح و ذات بازار ثانویه یک بازی با جمع صفر است، زیرا به احتمال بسیار بالا چیزی به رفاه بخش حقیقی اقتصاد (تولید و بهرهوری) نمیافزاید. ما صرف سهام چیست؟ در این گزارش نشان میدهیم که فهم سیاستگذار از بازار ثانویه ریشه در برداشت اشتباه و ادغام نادرست بخش حقیقی و کاغذی دارد.
بازی در بازار سرمایه جمع صفر ایران
بازار سرمایه همیشه بازندگان و برندگان خود را داشته است، بازاری که اگرچه در یک سالمشخص ممکن است بازدهی کمتری از سایر بازارهای رقیب داشته باشد اما تجربه ثابت کرده است که؛ چه در اقتصاد ایران و چه در اقتصادهای دیگر، بیشترین بازدهی در طول ۱۰سال همیشه متعلق به بازار سرمایه بوده است، اما همه طعم این بازدهی را نچشیدهاند. این نیز طبیعی است؛ بازار سرمایه از سایر بازارهای رقیب ریسک بیشتری دارد و سرمایهگذاری در بازار سرمایه با تقبل ریسک آن و صبر، طبیعتا از بیشترین بازدهی برخوردار خواهد بود. مشکل اصلی بازار سرمایه این است که در اقتصاد ایران هم از جانب دولتها و هم از جانب سرمایهگذاران بهعنوان یک بازار کوتاهمدت نگریسته میشود، درحالیکه سایر بازارها مانند بازار مسکن حتی با وجود بازدهی کمتر در بلندمدت بهعنوان بازاری بلندمدت در نظر گرفته میشوند. ریچارد تالر نوبلیست اقتصادرفتاری به سرمایهگذاران پیشنهاد میکند پرتفوی خود را سالانه چک کنید، نه روزانه. بازار سرمایه از مرداد۹۹ با خروج حجم عظیمی از نقدینگی حقیقی مواجه شده است؛ درحالیکه بازدهی شاخص از سال۱۳۸۰ تا شهریورماه امسال در حدود ۱۲هزار و ۲۴۰درصد است. همین نکته نشان میدهد که سرمایهگذاری در بازار سرمایه بیشتر گرایش به نگاه کوتاهمدت دارد، با اینحال بازار ثانویه یک بازی با جمع صفر است.
آینهای پیشروی کل اقتصاد
مساله مهم در اینجا است که اقتصاد ایران نیز تبدیل به یک بازی جمع صفر شده است. فهم این نکته بسیار مهم است که خلق ارزش حقیقی در بخش تولید و صنعت اقتصاد شکل میگیرد و تمامی مدیران بنگاهها حداقل این نکته را میدانند که رشد قیمت سهام آنها یا کاهش آن در کوتاهمدت تابعی از وضعیت حقیقی بنگاه نیست، با اینحال حمایت از بازار ثانویه، بازاری که در آن بازدهی مثبت برای یک عده برابر است با بازدهی منفی برای عدهای دیگر، مفهوم و منطق اقتصادی ندارد.
این یک حمایت از بازی با جمع صفر است درحالیکه این بازی با جمع صفر در بازاری کاغذی صورت میگیرد که برای بخش حقیقی اقتصاد خلق ارزش نمیکند و بیشتر خود نیز در بلندمدت تابع تحولات بخش حقیقی اقتصاد (رشد اقتصادی، تولید و رشد بهرهوری) است. داستان توسعه اقتصادی داستان عبور از بازی با جمع صفر به بازی با جمع مثبت است. این بازی جمع مثبت باید در بخش حقیقی اقتصاد صورت گیرد. میانگین رشد بهرهوری کل در ۱۰ساله اخیر نزدیک به صفر است. رشد اقتصادی بدون احتساب نفت در سال۱۴۰۰ نیز ۵/ ۳درصد بوده که برای اقتصادی به مانند اقتصاد ایران با وجود ظرفیتهای خالی فراوان و وفور سرمایههای طبیعی و انسانی اصلا قابلقبول نیست.
چاله حمایت از بازار سهام
آمار و دادهها نشان میدهند که اقتصاد ایران همچنان در تله بازی با جمع صفر گرفتار شده و رشد و تحول بزرگی در بخش حقیقی آن صورت نگرفته است. سیاستهای حمایتی از بازار سرمایه تنها اتلاف منابع در بخش کاغذی اقتصاد است و کمکی به رشد و توسعه اقتصادی نمیکند؛ از طرفی سیاستهای مداخلهگرانه در بخش حقیقی و فقدان حمایت با برنامه و درست در این بخش کاملا نشان از انحراف منابع در اقتصاد ایران دارد. اهالی بازار بورس نیز دچار دو توهم اقتصادی اما غیرمنطقی شدهاند، نخست آنها نیز همانند سیاستگذار متقاضی اختصاص منابع برای حمایت از بازار ثانویه هستند، دوم اینکه گمان میکنند وظیفه دولت و سازمان بورس برطرفکردن ریسک بازار سرمایه است؛ درحالیکه وظیفه این سازمان تبدیل نااطمینانی به ریسک است.
نگاه دولت به بازار سرمایه اشتباه و ضدتوسعهای است. از طرفی ممکن است سیاستگذار دچار اشتباه در فهم تمایز بخش حقیقی اقتصاد از بخش کاغذی شده باشد و گمان کند بازار ثانویه بازاری است که در آن خلق ارزش حقیقی صورت میگیرد. این نهتنها ممکن است موجب اختصاص منابع به بازار کاغذی شود، بلکه میتواند با قرارگیری در اولویت سیاستگذاری کشور باعث کمرنگشدن نقش و اهمیت بخشهایی از اقتصاد شود که در واقع نیاز به تخصیص منابع دارند. برای سیاستگذاران اقتصادی ایران در سالهای اخیر شاخص بورس تهران بهنظر از شاخص رشد بهرهوری یا شاخص رشد صنعت مهمتر بوده است. منابع بسیاری صرف حمایت از این بازار در سالهای اخیر شده است. بازار سرمایه و شاخصکل موضوع و محور گفتوگوهای بسیاری از محافل اقتصادی شده است و تلاش زیادی بهمنظور سرمایهگذاری در صندوقها، شرکتهای بازار ثانویه و بهطور کلی بازار سرمایه شده است، با اینحال در یک نگاه کلی اگر نگوییم همه این تلاشها اتلاف منابع بوده اما باعث رشد شاخص بورس تهران نشده است. همانطور که در ابتدا گفته شد بازار کاغذی، بازار مجموع برندگان و بازندگان است، بازاری است که خلق ارزش حقیقی نمیکند و حتی اگر اثرات مثبتی هم بر بخش حقیقی داشته باشد برای بازیگران این بازار همچنان بازاری با جمع صفر است و بیشتر معلول رشد ارزش حقیقی در اقتصاد است. دولت باید منابع را به بخشی اختصاص دهد که منافع و رفاه را برای همه افزایش دهد. مباحث بازی با جمع صفر در بازار کاغذی پیرو مباحثی است که اقتصاددانانی مانند حامد قدوسی نیز به آن پرداختهاند.
افزایش سرمایه چیست؟ + مراحل و انواع افزایش سرمایه
مفهوم “افزایش سرمایه” به زبان ساده یعنی سرمایه شرکتهای بورسی افزایش یابد. یکی از مهمترین موارد قید شده در اساسنامه شرکتها “مبلغ سرمایه اولیه” است که توسط سهامداران شرکت تامین میشود. حال اگر سرمایه اسمی شرکت زیاد شود میگوییم شرکت افزایش سرمایه داده است. 2 دلیل اصلی آن میتواند بروزرسانی ارزش داراییهای شرکت و تامین منابع مالی جدید برای طرحهای توسعه باشد. با توجه به دلایل ذکر شده، 3 نوع افزایش سرمایه داریم: 1) از محل تجدید ارزیابی داراییهای شرکت، 2) با استفاده از سود انباشته شرکت، 3) تزریق آورده نقدی توسط سهامداران. در این آموزش بورس به بررسی مفهوم افزایش سرمایه، مراحل آن، تاثیر بر قیمت و تعداد سهام به همراه فرمول محاسبه و انواع آن در بورس میپردازیم.
افزایش سرمایه چیست؟
ابتدا باید پاسخ این پرسش را پیدا کنید که منظور از “سرمایه” چیست؟ هنگام ثبت یک شرکت، مقدار آورده نقدی سرمایهگذاران در اساسنامه شرکت به عنوان “سرمایه اولیه” ثبت میشود. میزان سرمایه غیرنقدی (داراییها) نیز توسط کارشناس رسمی دادگستری برآورد و ثبت خواهد شد. هر گونه تغییر در ارزش دارایی شرکت یا تزریق سرمایه جدید به عنوان افزایش سرمایه شناخته میشود. برای مثال ارزش ملک شرکتی در سال 1370، مبلغ 1 میلیون تومان ارزیابی و ثبت شده است. حال در سال 1400 شرکت میتواند با استفاده از “تجدید ارزیابی در داراییهای شرکت” اقدام به افزایش سرمایه کند.
بنابراین “عدم برابری سرمایه با دارایی شرکت” یکی از دلایل افزایش سرمایه است. دقت بفرمایید در این روش صرفا سرمایه اسمی شرکت بروزرسانی شده و هیچ نقدینگی جدیدی تزریق نمیشود. گاهی اوقات شرکت نیاز به نقدینگی برای گسترش فعالیتهای تولیدی خود دارد. این نقدینگی موردنیاز توسط “آورده نقدی سهامداران” تامین میشود که پس از آن، سرمایه شرکت افزایش مییابد.
انواع روشهای افزایش سرمایه
در حالت کلی 3 نوع افزایش سرمایه داریم. هر کدام از این روشها، دلایل و مراحل خاص خود را دارند. برای مثال “فرار از تعلیق شرکت” و “اجرای پروژههای تولیدی جدید” هر دو میتواند از دلایل افزایش سرمایه باشد. بنابراین با شناخت مفاهیم این روشها، هنگام مواجه با آنها تصمیم بهتری خواهید گرفت. انواع آن عبارت است از:
- از محل تجدید ارزیابی داراییهای شرکت (در قالب سهام جایزه)
- با استفاده از سود انباشته شرکت (در قالب سهام جایزه)
- تزریق آورده نقدی سهامداران (در قالب سهام حق تقدم)
در ادامه هر کدام از این روشها را با جزئیات و به تفضیل آموزش خواهیم داد.
از محل تجدید ارزیابی داراییهای شرکت
همانطور که گفته شد هر شرکت داراییهایی مثل زمین، سرمایهگذاریها، تجهیزات و … دارد. ارزش این داراییها به مرور زمان تغییر پیدا میکند. برای مثال شرکتی با دلار 4000 تومان تجهیزات صنعتی خریداری کرده است. حال با رشد قیمت دلار به 20000 تومان، ارزش داراییهای آن 5 برابر شده است. در این روش صرفا اساسنامه شرکت آپدیت میشود و هیچ گونه نقدینگی جدیدی به شرکت تزریق نمیشود.
تذکر: لزوما همیشه ارزش داراییهای شرکت به مرور زمان افزایش پیدا نمیکند. گاهی اوقات با مستهلک شدن تجهیزات، امکان کاهش ارزش تجهیزات و بالطبع کاهش داراییهای شرکت وجود دارد.
با استفاده از سود انباشته شرکت
در مقاله قبلی پیرامون DPS (سود نقدی سهام) و سود انباشته صحبت کردیم. شرکتها در پایان سال مالی خود، موظف به انتشار صورتهای مالی (سود و زیان شرکت) هستند. شرکت میتواند بخشی از سود هر برگه سهام (EPS) را به عنوان سود نقدی (DPS) به سهامداران پرداخت کند. بخشی از EPS به عنوان “سود انباشته” در “حساب اندوخته شرکت” ذخیره میشود. “سود انباشته” به عنوان دارایی شرکت شناخته میشود. حال شرکت میتواند از محل سود انباشته، اقدام به افزایش سرمایه کنند. البته در این روش نیز هیچ گونه نقدینگی جدیدی به شرکت تزریق نمیشود.
از محل آورده نقدی سهامداران
اگر شرکتی قصد توسعه فعالیتهای تولیدی خود را داشته باشد قطعا به نقدینگی نیاز دارد. شرکتها میتوانند این نقدینگی را از بانکها وام بگیرند یا از سهامداران خود مطالبه کنند! چرا که سهامدار مالک شرکت است. این روش یک بازی بُرد – بُرد برای شرکت و سهامداران است. چرا شرکت بجای طی کردن پروسه پیچیده دریافت وام از بانک، به راحتی نقدینگی خود را دریافت میکند. سهامداران نیز با سرمایهگذاری در طرحهای توسعه شرکت، از سودآوری شرکت در آینده ذینفع خواهند بود. پُر واضح است در این روش نقدینگی جدید به شرکت تزریق میشود.
پرسش: اگر سهامداری مشتاق به سرمایهگذاری در طرحهای توسعه شرکت نباشد تکلیف چیست؟ پاسخ در “حق تقدم سهام” نفهته است.
حق تقدم سهام چیست؟
اولویت استفاده از افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سهامداران، با سهامداران فعلی شرکت است. بدین منظور سهامی با عنوان “حق تقدم سهام” به سهامداران فعلی شرکت اختصاص داده میشود. در یک مهلت 60 روزه بعد از انتشار حق تقدم سهام، امکان معامله این اوراق وجود دارد. حق تقدمها دقیقا مشابه سهام شرکتهای بورسی قابل معامله هستند. حال سهامداران فعلی در این بازه 60 روزه، سه رهکار پیشرو دارند:
- واریز “مبلغ اسمی سهم” به حساب شرکت: به ازای هر برگه حق تقدم سهام، باید 100 تومن به حساب شرکت واریز کنید.
- فروش حق تقدم سهام به اشخاص دیگر: براحتی میتوانید در این بازه 60 روزه، حق تقدم سهام خود را بفروشید.
- اگر سهامداری در این بازه 60 روزه، مبلغ اسمی سهم را به حساب شرکت واریز نکند و حق تقدم سهام را نیز نفروشد! در اینصورت شرکت به نیابت از سهامدار اقدام به فروش حق تقدم های استفاده نشده میکند. سپس پس از کسر هزینهها، مبلغ حاصل از فروش را به حساب سهامدار واریز خواهد کرد!
نماد بورسی حق تقدم سهام، مشابه نماد بورسی سهام است اما حرف “ح” در انتهای آن وجود دارد. برای مثال مطابق شکل بالا “پترولح” متعلق به حق تقدم سهام “پترول” است. در مقاله آموزشی زیر بطور کامل به واکاوی بحث “حق تقدم سهام در بورس” پرداختیم.
فرمول افزایش سرمایه: محاسبه قیمت و تعداد سهام
بعد از افزایش سرمایه شرکتهای بورسی، هم قیمت سهم و هم تعداد سهام سهامداران فعلی دستخوش تغییر میشود. بطور خلاصه از نظر تئوری، دارایی سهامدار قبل و بعد از افزایش سرمایه با یکدیگر مساوی است. همچنین درصد مالکیت سهامداران هیچ تغییری نمیکند!
روش تجدید ارزیابی
در این روش تعداد برگه سهام شرکت با توجه به درصد افزایش سرمایه، افزایش مییابد. برای مثال یک شرکت بورسی با 1 میلیون برگه سهم را درنظر بگیرید. پس از افزایش سرمایه 150 درصدی، تعداد سهام شرکت با رشد 1.5 میلیونی به 2.5 میلیون برگه سهم میرسد. اگر شخصی قبل از آن، سهامدار 1000 برگه سهم باشد حال 2500 برگه سهام خواهد داشت. بنابراین درصد مالکیت سهامداران قبل و بعد از افزایش سرمایه تغییر نمیکند!
قیمت هر برگه سهام به همان تناسب کاهش مییابد! به طوری که ارزش دارایی سهامداران از نظر تئوریک، قبل و بعد از افزایش سرمایه هیچ تغییری نخواهد کرد! فرمول تعداد و قیمت سهام در روش تجدید ارزیابی و سود انباشته بصورت زیر است:
از محل سود انباشته
در این روش نیز، قیمت و تعداد سهام شرکت مشابه روش قبلی محاسبه میشود. یعنی هیچ گونه تغییری در دارایی سهامداران قبل و بعد از افزایش سرمایه رخ نمیدهد. صرفا تعداد سهام افزایش و قیمت سهام کاهش مییابد. در این روش نیز به سهام اضافه شده به پرتفوی سهامداران “سهام جایزه” گفته میشود.
از محل آورده نقدی سهامداران
بعد از افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سهامداران، سهامی تحت عنوان “حق تقدم سهام” به سهامداران فعلی اختصاص مییابد. حال سوال اینجاست “قیمت حق تقدم سهام” و “قیمت سهام” و “تعداد برگه سهم” بعد از آن چگونه محاسبه میشود؟ بعد از تصویب افزایش سرمایه در مجمع عمومی فوقالعاده و در روز بازگشایی نماد بورسی شرکت، قیمت سهام و حق تقدم سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
برخلاف روشهای قبلی، در روز بازگشایی، تعداد سهم سهامداران هیچ تغییری نمیکند! در این روش “سهام جایزه” بلافاصله به پرتفوی سهامداران اضافه نمیشود. در واقع ابتدا باید سهامدار نسبت به وایز وجه 100 تومنی به ازای هر برگه حق تقدم اقدام کند. سپس پس از مهلت 60 روزه، اوراق حق تقدم به برگه سهام تبدیل و در پرتفوی سهامداران اضافه میشوند. در مقاله آموزشی “حق تقدم سهام” بصورت مفصل و با مثالهای عملی به این موضوع پرداختیم.
نکته: دامنه نوسان حق تقدم سهام شرکتهای بورسی بصورت 2 برابر دامنه نوسان سهام است. برای مثال برای تمامی نمادهای متعلق به بازار بورس بصورت %10+ و 10- درصد است.
تذکر: فرمول محاسبه قیمت سهام پس از افزایش سرمایه صرفا تئوری است! در واقعیت احتمال بازگشایی نماد بورسی با قیمتی بیشتر یا کمتر از قیمت تئوریک وجود دارد. برای مثال یک شرکت مشمول ماده 141 صرفا بخاطر ضرر سنگین مجبور به افزایش سرمایه میشود. از طرفی شرکت دیگر با قصد توسعه فعالیتهای تولیدی، اقدام به جذب نقدینگی میکند. قطعا شرایط بنیادی این دو شرکت یکسان نیستند!
مراحل افزایش سرمایه
هر سهامدار باید بصورت مستمر اطلاعیههای شرکت در سایت کدال را بررسی کند تا از گزارشات شرکت مطلع شود. تمامی اطلاعیههای مربوطه در سایت کدال درج میشود. در ادامه به بررسی مراحل افزایش سرمایه میپردازیم.
1. پیشنهاد و تصویب از طرف هیئت مدیره شرکت
این مرحله با درج آگهی “پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوقالعاده در خصوص افزایش سرمایه” در سایت کدال درج میشود. در این اطلاعیه نوع، درصد و دلیل آن توسط هیئت مدیره شرکت پیشنهاد میشود.
2. بررسی توسط حسابرس و بازرس قانونی
در این مرحله حسابرس با توجه به مفروضات اطلاعیه قبلی، افزایش سرمایه صرف سهام چیست؟ را بررسی میکند. احتمال تایید یا رد کل آن و یا فقط بخشی از آن وجود دارد. نتیجه این بررسی در سایت کدال منتشر میشود.
3. صدور مجوز توسط سازمان بورس
شرکت موظف است تمامی مدارک و مستندات را برای سازمان بورس اوراق بهادار ارسال کند. سازمان بورس در این مرحله میتواند کل یا بخشی از افزایش سرمایه را تایید کند. پس از صدور مجوز، اطلاعیهای تحت عنوان “اطلاعیه صدور مجوز” در کدال منتشر میشود. پس از تایید توسط سازمان بورس، شرکت 60 روز فرصت دارد تا افزایش سرمایه دهد.
4. آگهی دعوت به مجمع عمومی فوقالعاده افزایش سرمایه
شرکت باید آگهی تحت عنوان “زمان تشکیل جلسه هیئتمدیره در خصوص افزایش سرمایه شرکت” در سایت کدال منتشر کند. در این مرحله سهامداران میتوانند تصمیم بگیرند که آیا میخواهند در این پروسه شرکت کنند یا نه! اگر سهامداری قصد شرکت نداشته باشد باید قبل از برگزاری مجمع فوقالعاده نسبت به فروش سهام خود اقدام کند.
5. برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده
در این مرحله، نماد بورسی شرکت متوقف خواهد شد تا مجمع فوقالعاده برگزار شود. در روز برگزاری مجمع فوقالعاده با حضور سهامداران شرکت، بحث و رایگیری خواهد شد. نهایتا در صورت تصویب آن توسط سهامداران شرکت، اطلاعیهای تحت عنوان “آگهی ثبت افزایش سرمایه” در کدال درج میشود. حال نماد بورسی شرکت آماده بازگشایی خواهد بود.
6. بازگشایی نماد بورسی شرکت پس از افزایش سرمایه
بعد از تایید و تصویب افزایش سرمایه در مجمع فوقالعاده، نماد بورسی شرکت بازگشایی خواهد شد. برای مثال نماد بورسی “کویر” با افزایش سرمایه 200% در خرداد 99 را درنظر بگیرید. قیمت پایانی سهام قبل از توقف نماد 53720 ریال بوده بنابراین قیمت تئوریک در روز بازگشایی، 17907 ریال محاسبه میشود. اما مطابق شکل زیر، 19% بالاتر از قیمت تئوری یعنی با قیمت 21730 ریال بازگشایی شده است.
تذکر: از قسمت “اطلاعیهها” در سایت TSETMC، میتوانید تمامی عناوین اطلاعیههای شرکت را مطالعه بفرمایید. اما برای اطلاع دقیق از زمانبندی و شرایط آن اطلاعیه مربوطه را در سایت کدال مطالعه بفرمایید.
با کلیک روی لینک زیر میتوانید لیست تمام شرکتهایی که در شرف افزایش سرمایه هستند را مشاهده کنید. در واقع مجوز لازم توسط سازمان بورس اوراق بهادار صادر شده و منتظر برگزاری مجمع فوقالعاده برای تصویب آن توسط هیئت مدیره هستند. اگر قصد شرکت در مجمع فوق العاده را ندارید باید حتما قبل از تغییر وضعیت نماد بورسی به حالت “ممنوع – متوقف” اقدام به فروش سهام خود کنید.
مزایای و معایب افزایش سرمایه
- امکان خروج شرکتهای زیانده از ماده 141 قانون تجارت
- بهروز شدن داراییهای شرکت و اصلاح صورتهای مالی
- تامین منابع مالی موردنیاز شرکت جهت اجرا پروژههای جدید
- بهبود سودآوری شرکت با اجرایی شدن طرحهای توسعه
- جذب نقدینگی جدید با فرآیندی سادهتر از دریافت وام از بانک
معایب: - افت سوددهی شرکت در دورههای مالی بعدی
- امکان ایجاد زیان انباشته سنگین در بلندمدت
- طولانی بودن فرآیند تبدیل حق تقدم سهام به سهم
در مقاله بعدی بطور کامل به بررسی مزایا و معایب هر کدام از این روشها پرداختیم.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما