استراتژی معاملاتی Bollinger Bands Bounce
در این مقاله، با نحوه استفاده از استراتژی Bollinger Bands Bounce در معاملات روزانه فارکس آشنا میشوید.
این استراتژی از دو شاخص معاملاتی محبوب باندهای بولینگر و RSI استفاده میکند.
استراتژی باند بولینگر بر اساس بازگشت قیمت که در طول روند اصلی رخ میدهد، پایه ریزی میشود.
نحوه استفاده از فشرده شدن بولینگر اندیکاتور باند بولینگر
باندهای بولینگر در جامعه معاملات فارکس بسیار محبوب هستند.
شما میتوانید با استفاده از باندهای بولینگر استراتژیهای معاملاتی سادهای را تدوین کنید.
این باندها توسط جان بولینگر در اوایل دهه 1980 ایجاد شدند.
هدف از پایهریزی باندهای بولینگر ارائه یک تعریف نسبی از قیمتهای پایین و بالای دارایی است.
این باندها از 3 خط تشکیل شدهاند:
- نوار بالایی
- نوار پایینی
- نوار میانی
نوار میانی اساساً به عنوان پایهای برای هر دو قسمت بالا و پایین عمل میکند.
از این باندها عمدتا برای تعیین مناطق اشباع فروش و اشباع خرید استفاده میشود.
زمانی که قیمت با باند بالایی تماس پیدا کند باید فروش خود را انجام دهید و وقتی فشرده شدن بولینگر که قیمت به باند پایین برخورد کند بهتر است خرید کنید.
فاصله بین باند پایین، بالایی و میانی با توجه به نوسانات بازار تعیین میشود.
باند میانی از میانگین متحرک 20 دورهای تشکیل شده است.
باند بالا و پایین به عنوان دو انحراف معیار در زیر و بالای میانگین متحرک در وسط مشخص میشوند.
انحراف معیار به عنوان یک مقیاس آماری است که بازتابی از نوسانات قیمت را ارائه میدهد.
بزرگتر و پهنتر شدن این باندها به معنای ایجاد نوسانات در قیمت است.
زمانی که قیمت به کندی حرکت کند، باند باریک میشود که نشان دهنده نوسانات کم قیمت است.
بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند از این استراتژی معاملاتی در بازههای فشرده شدن بولینگر زمانی 1 یا 4 ساعته استفاده کنند.
این در حالیست که شما به عنوان یک معاملهگر فارکس باید بازه زمانی مناسب خود را تعریف کنید.
بهترین اندیکاتورهای کاربردی در باندهای بولینگر
بهترین ترکیب از اندیکاتورهای تکنیکال RSI – یک اندیکاتور مومنتوم با باندهای بولینگر – یک اندیکاتور دنبال کننده روند است.
باندهای بولینگر و RSI یک ترکیب جادویی برای انجام معاملات با جفت ارز مورد نظر شما هستند.
زمانی که قیمت به باند پایین برسد، بهتر است خرید خود را انجام دهید و یا از طرفی دیگر، زمانی که قیمت به باند بالا برسد، بهتر است دارایی خود را بفروشید.
اگرچه این روش از نظر تکنیکال ممکن است کارایی داشته باشد اما به عنوان روشی پر ریسک برای استفاده از باندهای بولینگر به حساب میآید.
گاهی اوقات روندهای قوی بر این باندها سوار میشوند و در نهایت باعث ضرر معاملاتی و از بین رفتن سرمایه حساب معاملهگران خواهند شد.
به همین دلیل است که ما از اندیکاتور RSI برای کمک به تایید و معامله در زمان بازگشت قیمت در باند بالا یا پایین استفاده میکنیم.
از اندیکاتور RSI در این استراتژی برای بررسی تقویت و یا تضعیف شدن قدرت ارز مورد نظر استفاده میشود.
این اندیکاتورها باید در پلتفرم معاملاتی شما به صورت استاندارد باشند.
به شما پیشنهاد میکنیم قبل از شروع، یک خط افقی در سطح 50.00 در اندیکاتور RSI بکشید.
چگونه در باندهای بولینگر معامله کنیم؟
روشهای مختلفی برای معامله در باندهای بولینگر وجود دارد که از جمله میتوان به:
معامله در روند، انجام معاملات در روند معکوس ، معاملات range، برک اوت نوسانات یا معاملات سویینگ و معاملات روزانه اشاره کرد.
استفاده از باندهای بولینگر در بین معاملهگران فارکس بسته به سبک معاملاتی آنها متفاوت است.
اگر جزو معاملهگران روزانه هستید، باید از باندهای بولینگر در نمودارهای روزانه بهترین بهره را ببرید.
این درحالیست که معاملهگران نوسانی به فروش دارایی خود در قیمت بالا و خرید آن با قیمت پایین نیاز دارند.
استراتژی معاملاتی سویینگ باندهای بولینگر
بهترین فرصتهای معاملاتی سویینگ معمولاً پس از نزدیکتر شدن باندهای بولینگر بالا و پایین به یکدیگر ایجاد میشوند.
وقتی باندهای بالا و پایین به هم نزدیکتر میشوند به این معنی است که نوسان در حال کاهش است.
به عنوان یک قاعده کلی، یکی از اصول اولیه پرایس اکشن بیان میکند که تغییرات کم قیمت همیشه با تغییرات بزرگ قیمت دنبال میشوند.
این بدان معناست که وقتی باندهای بولینگر فشرده میشوند، قیمت تمایل دارد حرکت بزرگی را در هر جهت انجام دهد.
هر چه فشار در BB طولانیتر باشد، احتمال نفوذ قیمت به یک باند یا باند دیگر بیشتر میشود.
استراتژی معاملاتی روزانه باندهای بولینگر
یک تکنیک کمتر شناخته شده، استراتژی معاملاتی دابل باند بولینگر است.
با این روش معاملاتی، معامله گران روزانه میتوانند ورود و خروج خود را به راحتی مشخص کنند.
استراتژی باند بولینگر دابل چیست؟
همانطور که از نام آن پیداست، در استراتژی باند بولینگر دابل به جای یک باند از 2 باند بولینگر استفاده میکند.
این بدان معناست که قدرت سیگنالهای خرید و فروش دو برابر خواهد شد.
هر دو باند بولینگر دوره یکسانی دارند و تنها تفاوت فشرده شدن بولینگر آنها در تنظیمات انحراف استاندارد است:
- BB اول از 2 انحراف استاندارد استفاده میکند
- BB دوم از 1 انحراف استاندارد استفاده میکند
این بدان معنی است که ما دو باند اضافی در بالا و پایین باند مرکزی خواهیم داشت.
مهم است بدانید که بیشتر قیمتها شامل یک و دو انحراف معیار میشوند.
به این ترتیب، منطقه قیمت ایجاد شده بین انحرافات استاندارد 1 و 2 میتواند سیگنالهای خرید و فروش زیادی را تحریک کند.
نحوه معامله با باندهای بولینگر دابل
از باند بولینگر دابل میتوانید در معاملات معکوس روزانه یا ادامه روند استفاده کنید.
در اینجا به قوانین مربوط به معاملات معکوس روند اشاره میکنیم:
اگر قیمت بین انحراف استاندارد پایین 1 و 2 حرکت میکند (BB بالا و پایین باید صاف باشد) خرید کنید.
اگر قیمت بین انحراف استاندارد بالاتر 1 و 2 معامله میشود، خرید کنید (BB بالا و پایین باید صاف باشد)
از سوی دیگر، اگر قیمت بین 1 تا 2 انحراف استاندارد محصور شده و به سمت بالا یا پایین حرکت کند، در جهت روند روزانه معامله کنید.
خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا
در این تئوری، باندهای بولینگر شامل تمام فعالیتهای معاملاتی میشوند که در 2 انحراف استاندارد مورد انتظار (خط روند) رخ میدهد.
این بدان معنی است که حدود 90 تا 95 ٪ از تغییرات قیمت در این محدوده رخ میدهد.
معامله گران باندهای بولینگر به دنبال نمونههایی از جمله سطوح حمایت و مقاومت هستند.
حمایت زمانی رخ میدهد که تقاضا زیاد است و روند نزولی احتمالاً شتاب خود را از دست میدهد.
از سوی دیگر، مقاومت زمانی رخ میدهد که تراکم یک روند صعودی «زیاد» شده باشد و احتمالاً در آینده نزدیک تبدیل یه یک روند نزولی میشود.
باندهای بولینگر خرید در قیمت پایین و فروش با قیمت بالا را آسان میکند.
زمانی که خط روند به پایین محدوده باند بولینگر نزدیک شود، معاملهگران میتوانند پوزیشن خود را باز کنند.
زمانی که خط روند به بالای محدوده برسد، باید پوزیشن خود را ببندند.
قوانین استراتژی معاملاتی Bollinger Bounce Bands
قانون شماره 1:
ارزی را پیدا کنید که در یک روند صعودی/نزولی مشخص باشد.
میتوانید از کانال های قیمت، خطوط روند، خطوط فیبوناچی برای تعیین روند استفاده کنید.
سطوح بالاتر یا پایین تر را پیدا کنید و یک خط روند را بکشید.
قانون شماره 2:
ارز باید به عقب برگردد (از روند صعودی) و باند پایین را لمس کند یا تقریباً لمس کند.
قانون شماره 3:
هنگامی که قیمت به باند پایین بولینگر رسید، به اندیکاتور RSI نگاه کنید، عدد نشان داده شده باید بین 30-50 و در حال افزایش باشد.
قانون شماره 4:
پس از اینکه قیمت به باند بولینگر پایینی رسید و RSI به سمت بالا رفت، زمانی که یک کندل STRONG BULLISH به سمت بالا و کندلهای برگشتی متوالی به سمت بالا را مشاهده کردید و یا متوجه تشکیل شدن یک الگوی صعودی شدهاید، وارد شوید.
در این شرایط قبل از ورود به معامله نسبت به صعودی بودن روند اطمینان حاصل کنید.
قانون شماره 5:
استاپ لاس و تعیین تارگت سود را جدی بگیرید.
هیچ گاه تعیین استاپ لاس و سطح سود را فراموش نکنید.
زمانی که قیمت سایر باندهای بولینگر را لمس کند بهتر است سطح سود خود را نیز مشخص کنید.
نکات پایانی
باندهای بولینگر شاخصهای عالی هستند که میتوانید از آنها در بازار فارکس استفاده کنید.
وقتی این باندها را با نشانگر RSI ترکیب کنید، میتوانید نقاط ورود مناسبی را برای ورود به معامله پیدا کنید.
زمانی که قیمت باند میانی را لمس کند میتوانید از استراتژی حجم نیز استفاده کنید.
به این ترتیب در صورت استفاده از این استراتژی میزان موفقیت خود را افزایش و سود خود را دو برابر خواهید کرد.
در صورت استفاده از این استراتژی تنها میتوانید یک معامله انجام دهید.
اگر استراتژی شما به گونهای است که بتوانید چندین معامله با یک جفت ارز انجام دهید ممکن است یک پوزیشن را در باند میانی اضافه کنید.
اندیکاتور بولینگر بند
استراتژیهای سودآور اندیکاتور بولینگر بند در بازار فارکس
این روزها برای معاملات فارکس، شاخصهای متنوعی در دسترس معاملهگران قرار دارد و به نظر میرسد که هر چند ماه یک بار شاخص جدیدی پا به عرصه میگذارد. اما خیلی وقتها، این شاخصهای جدید، ورژنهای تازهی نسخههای کلاسیک هستند. درس امروز کارگزاری آیتیبی در مورد یکی از قویترین شاخصهای معاملات است که آزمون زمان را با موفقیت پشت سر گذاشته است. این شاخص، اندیکاتور بولینگر بند نام دارد. در این درس به عناصر اصلی این شاخص میپردازیم و چند استراتژی بولینگر بند را نیز به شما یاد میدهیم.
تحلیل اندیکاتور بولینگر بند در فارکس
بهترین تعریف اندیکاتور بولینگر بند این است که یک شاخص نموداری نوسانات است. این شاخص متشکل است از بندها یا نوارهای فوقانی و تحتانی که نسبت به تغییرات نوسانی واکنش نشان میدهند. این نوارها دور پرایس اکشن را از بالا و پایین گرفتهاند. وقتی نوسانات یک جفت ارز فرضی بالاست، فاصلهی دو نوار زیاد میشود. وقتی نوسانات یک جفت ارز پایین باشد، فاصلهی این دو نوار نیز کم میشود و هر دو شروع به فشردهتر شدن میکنند. این شاخص شامل مووینگ اوریج بیست دورهای ساده است که میتواند برای تنظیم نقاط ورود و خروج استفاده شود.
محاسبهی بولینگر بند
اندیکاتور بولینگر بند از سه جزء اصلی ساخته شده است: نوار بالایی، نوار پایینی و نوار میانی.
نوار میانی همان مووینگ اوریج بیست دورهای ساده است که با جمع بستن قیمتهای بسته شدن بیست دورهی آخر و تقسیم آنها بر بیست، محاسبه میشود.
نوار بالایی با مووینگ اوریج بیست دورهای سادهی پرایس اکشن و انحرافات استاندارد آن محاسبه میشود. نوار پایینی هم به همین شکل محاسبه میشود. پیشفرض استاندارد مورد استفاده برای انحرافات استاندارد 2 است. بنابراین تنظیمات اندیکاتور بولینگر بند معمولاً به صورت (Bollinger (20, 2 بیان میشود.
چگونه از اندیکاتور بولینگر بند استفاده کنیم؟
اگر چه بولینگر بند در درجهی اول یک شاخص نوسانات است اما برای کشف مناطق پشتیبانی و مقاومت هم بسیار کاربردی است. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است که هر یک از آنها میتواند به عنوان پشتیبانی/مقاومت عمل کند. با این حال، نوارهای فوقانی و تحتانی برای این منظور مناسبتر از خطهای میانی هستند.
چند سیگنال وجود دارد که میتواند با استفاده از بولینگر بند تولید شود. این سیگنالها به پرایس اکشنهای مختلف نمودار، پاسخ میدهند. بیایید در ادامهی درس به سراغ این سیگنالها و پتانسیل هر یک از آنها برویم.
فشردگی بولینگر بند
وقتی باندهای بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، این اندیکاتور به ما میگوید که نوسانات جفت ارز فارکس نسبتاً کم است. به این ترتیب، حجم معاملات نیز معمولاً کم است و گفته میشود که جفت ارز به جای اینکه روند را طی کند، در حال همگرا شدن است. به این حالت، فشردگی بولینگر بند میگوییم زیرا باندها یا خطهای بولینگر در حال فشرده شدن به یکدیگر هستند. در بیشتر موارد، ما باید از معاملاتی که در محدودههای فشردگی هستند دوری کنیم زیرا آنها فرصتهای سودآور چندانی را نسبت به معاملات روند در اختیار ما قرار نمیدهند. تصویر زیر یک فشردگی بولینگر بند کلاسیک را نشان میدهد.
یکی از مفاهیم مهم معاملات فارکس این است که قیمتها به طور معمول از دورههایی با نوسانات پایین به دورههایی با نوسانات بالا منتقل میشوند و دوباره برمیگردند.
همان طور که میبینید، بعد از فشردگی، قیمتها به سمت پایین شکسته شدهاند و وارد یک روند نزولی پایدار شدهاند.
برکاوت فشردگی بولینگر بند، وقتی قیمت از یکی از خطها فراتر میرود، فرصت خوبی برای ورود به بازار فراهم میکند. این امر میتواند به نفع پایان فشردگی پشتیبانی کند و احتمال ورود قیمت به روند جدید را افزایش دهد.
وقتی قیمت خط پایینی را لمس کند
این یک سیگنال استاندارد بولینگر بند است که نشانگر این واقعیت است که نوسانات قیمت پایین است. در نتیجه، یک جهش صعودی میتواند اتفاق بیفتد و یک فرصت معاملاتی بلندمدت را ایجاد کند. به این موقعیت به چشم یک سطح پشتیبانی مخفی بر اساس نوسانات شدید نگاه کنید.
با این حال، اگر به جای آن، قیمت شروع به کاهش سریع از خط پایینی کند و فاصلهی بین دو خط به بیشتر شدن ادامه دهد، پس ما باید مراقب ورود به معاملات بلندمدت باشیم. وقتی خطوط در حال گسترده شدن هستند و ما شاهد پایین آمدن شدید قیمت در زیر خط پایینی هستیم، سرنخی است تا بدانیم روند نزولی همچنان پابرجاست.
وقتی قیمت خط بالایی را لمس کند
همان سناریویی که در بالا اشاره شد در جریان است اما در جهت مخالف. ما به باند بالایی به چشم سطح مقاومت مخفی نگاه میکنیم.
با این حال، اگر خطوط در حال گسترش باشند و قیمت شروع به بسته شدن در بالای خط بالایی فشرده شدن بولینگر کند، پس انتظار گسترش صعودی بیشتری را داریم.
برک اوت مووینگ اوریج بولینگر بند
برکاوت مووینگ اوریج بولینگر بند یک سیگنال تأیید است که پس از تعامل قیمت و خطوط بولینگر پیدا میشود. اگر قیمت خط بالایی را رد کند و سپس در جهت نزولی، مووینگ اوریج را بشکند، ما یک سیگنال قوی اما کوتاه دریافت فشرده شدن بولینگر میکنیم. اگر قیمت خط پایینی را رد کند و مووینگ اوریج را بشکند، یک سیگنال قوی طولانیمدت دریافت میکنیم.
به این ترتیب، برکاوت مووینگ اوریج میتواند برای تعیین نقاط خروج استفاده شود.
نمودار بولینگر بند بالا، سیگنالهای مختلفی که در مورد آنها صحبت کردیم را به طور خلاصه نشان میدهد. دایرههای آبی، نشاندهندهی برکاوتهای اصلی مووینگ اوریج هستند. فلش سیاه، نشاندهندهی فشردگی بولینگر بند است. فلش قرمز نمایشگر روند قیمت در حالی که بولینگر بند تحتانی را میشکند است و فلش سبز، روند صعودی بولینگر بند را نشان میدهد.
معامله با استفاده از بولینگر بند
حالا که با ساختار و سیگنالهای بولینگر بند آشنا شدید، میتوانید چند استراتژی متناسب با این اندیکاتور یاد بگیرید و از این طریق، سود زیادی در بازارهای مالی کسب کنید. ما در درسهای آتی این استراتژیها را به شما میآموزیم. مقاله “استراتژی های حد سود و ضرر در فارکس” را نیز بخوانید.
استراتژی معاملاتی Bollinger Bands Bounce
در این مقاله، با نحوه استفاده از استراتژی Bollinger Bands Bounce در معاملات روزانه فارکس آشنا میشوید.
این استراتژی از دو شاخص معاملاتی محبوب باندهای بولینگر و RSI استفاده میکند.
استراتژی باند بولینگر بر اساس بازگشت قیمت که در طول روند اصلی رخ میدهد، پایه ریزی میشود.
نحوه استفاده از اندیکاتور باند بولینگر
باندهای بولینگر در جامعه معاملات فارکس بسیار محبوب هستند.
شما میتوانید با استفاده از باندهای بولینگر استراتژیهای معاملاتی سادهای را تدوین کنید.
این باندها توسط جان بولینگر در اوایل دهه 1980 ایجاد شدند.
هدف از پایهریزی باندهای بولینگر ارائه یک تعریف نسبی از قیمتهای پایین و بالای دارایی است.
این باندها از 3 خط تشکیل شدهاند:
- نوار بالایی
- نوار پایینی
- نوار میانی
نوار میانی اساساً به عنوان پایهای برای هر دو قسمت بالا و پایین عمل میکند.
از این باندها عمدتا برای تعیین مناطق اشباع فروش و اشباع خرید استفاده میشود.
زمانی که قیمت با باند بالایی تماس پیدا کند باید فروش خود را انجام دهید و وقتی که قیمت به باند پایین برخورد کند بهتر است خرید کنید.
فاصله بین باند پایین، بالایی و میانی با توجه به نوسانات بازار تعیین میشود.
باند میانی از میانگین متحرک 20 دورهای تشکیل شده است.
باند بالا و پایین به عنوان دو انحراف معیار در زیر و بالای میانگین متحرک در وسط مشخص میشوند.
انحراف معیار به عنوان یک مقیاس آماری است که بازتابی از نوسانات قیمت را ارائه میدهد.
بزرگتر و پهنتر شدن این باندها به معنای ایجاد نوسانات در قیمت است.
زمانی که قیمت به کندی حرکت کند، باند باریک میشود که نشان دهنده نوسانات کم قیمت است.
بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند از این استراتژی معاملاتی در بازههای زمانی 1 یا 4 ساعته استفاده کنند.
این در حالیست که شما به عنوان یک معاملهگر فارکس باید بازه زمانی مناسب خود را تعریف کنید.
بهترین اندیکاتورهای کاربردی در باندهای بولینگر
بهترین ترکیب از اندیکاتورهای تکنیکال RSI – یک اندیکاتور مومنتوم با باندهای بولینگر – یک اندیکاتور دنبال کننده روند است.
باندهای بولینگر و RSI یک ترکیب جادویی برای انجام معاملات با جفت ارز مورد نظر شما هستند.
زمانی که قیمت به باند پایین برسد، بهتر است خرید خود را انجام دهید و یا از طرفی دیگر، زمانی که قیمت به باند بالا برسد، بهتر است دارایی خود را بفروشید.
اگرچه این روش از نظر تکنیکال ممکن است کارایی داشته باشد اما به عنوان روشی پر ریسک برای استفاده از باندهای بولینگر به حساب میآید.
گاهی اوقات روندهای قوی بر این باندها سوار میشوند و در نهایت باعث ضرر معاملاتی و از بین رفتن سرمایه حساب معاملهگران خواهند شد.
به همین دلیل است که ما از اندیکاتور RSI برای کمک به تایید و معامله در زمان بازگشت قیمت در باند بالا یا پایین استفاده میکنیم.
از اندیکاتور RSI در این استراتژی برای بررسی تقویت و یا تضعیف شدن قدرت ارز مورد نظر استفاده میشود.
این اندیکاتورها باید در پلتفرم معاملاتی شما به صورت استاندارد باشند.
به شما پیشنهاد میکنیم قبل از شروع، یک خط افقی در سطح 50.00 در اندیکاتور RSI بکشید.
چگونه در باندهای بولینگر معامله کنیم؟
روشهای مختلفی برای معامله در باندهای بولینگر وجود دارد که از جمله میتوان به:
معامله در روند، انجام معاملات در روند معکوس ، معاملات range، برک اوت نوسانات یا معاملات سویینگ و معاملات روزانه اشاره کرد.
استفاده از باندهای بولینگر در بین معاملهگران فارکس بسته به سبک معاملاتی آنها متفاوت است.
اگر جزو معاملهگران روزانه هستید، باید از باندهای بولینگر در نمودارهای روزانه بهترین بهره را ببرید.
این درحالیست که معاملهگران نوسانی به فروش دارایی خود در قیمت بالا و خرید آن با قیمت پایین نیاز دارند.
استراتژی معاملاتی سویینگ باندهای بولینگر
بهترین فرصتهای معاملاتی سویینگ معمولاً پس از نزدیکتر شدن باندهای بولینگر بالا و پایین به یکدیگر ایجاد میشوند.
وقتی باندهای بالا و پایین به هم نزدیکتر میشوند به این معنی است که نوسان در حال کاهش است.
به عنوان یک قاعده کلی، یکی از اصول اولیه پرایس اکشن بیان میکند که تغییرات کم قیمت همیشه با تغییرات بزرگ قیمت دنبال میشوند.
این بدان معناست که وقتی باندهای بولینگر فشرده میشوند، قیمت تمایل دارد حرکت بزرگی را در هر جهت انجام دهد.
هر چه فشار در BB طولانیتر باشد، احتمال نفوذ قیمت به یک باند یا باند دیگر بیشتر میشود.
استراتژی معاملاتی روزانه باندهای بولینگر
یک تکنیک کمتر شناخته شده، استراتژی معاملاتی دابل باند بولینگر است.
با این روش معاملاتی، معامله گران روزانه میتوانند ورود و خروج خود را به راحتی مشخص کنند.
استراتژی باند بولینگر دابل چیست؟
همانطور که از نام آن پیداست، در استراتژی باند بولینگر دابل به جای یک باند از 2 باند بولینگر استفاده میکند.
این بدان معناست که قدرت سیگنالهای خرید و فروش دو برابر خواهد شد.
هر دو باند بولینگر دوره یکسانی دارند و تنها تفاوت آنها در تنظیمات انحراف استاندارد است:
- BB اول از 2 انحراف استاندارد استفاده میکند
- BB دوم از 1 انحراف استاندارد استفاده میکند
این بدان معنی است که ما دو باند اضافی در بالا و پایین باند مرکزی خواهیم داشت.
مهم است بدانید که بیشتر قیمتها شامل یک و دو انحراف معیار میشوند.
به این ترتیب، منطقه قیمت ایجاد شده بین انحرافات استاندارد 1 و 2 میتواند سیگنالهای خرید و فروش زیادی را تحریک کند.
نحوه معامله با باندهای بولینگر دابل
از باند بولینگر دابل میتوانید در معاملات معکوس روزانه یا ادامه روند استفاده کنید.
در اینجا به قوانین مربوط به معاملات معکوس روند اشاره میکنیم:
اگر قیمت بین انحراف استاندارد پایین 1 و 2 حرکت میکند (BB بالا و پایین باید صاف باشد) خرید کنید.
اگر قیمت بین انحراف استاندارد بالاتر 1 و 2 معامله میشود، خرید کنید (BB بالا و پایین باید صاف باشد)
از سوی دیگر، اگر قیمت بین 1 تا 2 انحراف استاندارد محصور شده و به سمت بالا یا پایین حرکت کند، در جهت روند روزانه معامله کنید.
خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا
در این تئوری، باندهای بولینگر شامل تمام فعالیتهای فشرده شدن بولینگر معاملاتی میشوند که در 2 انحراف استاندارد مورد انتظار (خط روند) رخ میدهد.
این بدان معنی است که حدود 90 تا 95 ٪ از تغییرات قیمت در این محدوده رخ میدهد.
معامله گران باندهای بولینگر به دنبال نمونههایی از جمله سطوح حمایت و مقاومت هستند.
حمایت زمانی رخ میدهد که تقاضا زیاد است و روند نزولی احتمالاً شتاب خود را از دست میدهد.
از سوی دیگر، مقاومت زمانی رخ میدهد که تراکم یک روند صعودی «زیاد» شده باشد و احتمالاً در آینده نزدیک تبدیل یه یک روند نزولی میشود.
باندهای بولینگر خرید در قیمت پایین و فروش با قیمت بالا را آسان میکند.
زمانی که خط روند به پایین محدوده باند بولینگر نزدیک شود، معاملهگران میتوانند پوزیشن خود را باز کنند.
زمانی که خط روند به بالای محدوده برسد، باید پوزیشن خود را ببندند.
قوانین استراتژی معاملاتی Bollinger Bounce Bands
قانون شماره 1:
ارزی را پیدا کنید که در یک روند صعودی/نزولی مشخص باشد.
میتوانید از کانال های قیمت، خطوط روند، خطوط فیبوناچی برای تعیین روند استفاده کنید.
سطوح بالاتر یا پایین تر را پیدا کنید و یک خط روند را بکشید.
قانون شماره 2:
ارز باید به عقب برگردد (از روند صعودی) و باند پایین را لمس کند یا تقریباً لمس کند.
قانون شماره 3:
هنگامی که قیمت به باند پایین بولینگر رسید، به اندیکاتور RSI نگاه کنید، عدد نشان داده شده باید بین 30-50 و در حال افزایش باشد.
قانون شماره 4:
پس از اینکه قیمت به باند بولینگر پایینی رسید و RSI به سمت بالا رفت، زمانی که یک کندل STRONG BULLISH به سمت بالا و کندلهای برگشتی متوالی به سمت بالا را مشاهده کردید و یا متوجه تشکیل شدن یک الگوی صعودی شدهاید، وارد شوید.
در این شرایط قبل از ورود به معامله نسبت به صعودی بودن روند اطمینان حاصل کنید.
قانون شماره 5:
استاپ لاس و تعیین تارگت سود را جدی بگیرید.
هیچ گاه تعیین استاپ لاس و سطح سود را فراموش نکنید.
زمانی که قیمت سایر باندهای بولینگر را لمس کند بهتر است سطح سود خود را نیز مشخص کنید.
نکات پایانی
باندهای بولینگر شاخصهای عالی هستند که میتوانید از آنها در بازار فارکس استفاده کنید.
وقتی این باندها را با نشانگر RSI ترکیب کنید، میتوانید نقاط ورود مناسبی را برای ورود به معامله پیدا کنید.
زمانی که قیمت باند میانی را لمس کند میتوانید از استراتژی حجم نیز استفاده کنید.
به این ترتیب در صورت استفاده از این استراتژی میزان موفقیت خود را افزایش و سود خود را دو برابر خواهید کرد.
در صورت استفاده از این استراتژی تنها میتوانید یک معامله انجام دهید.
اگر استراتژی شما به گونهای است که بتوانید چندین معامله با یک جفت ارز انجام دهید ممکن است یک پوزیشن را در باند میانی اضافه کنید.
آشنایی با اندیکاتورها: بخش 2 باند بولینگر
باند بولینگر اولین بار توسط جان بولینگر در سال 1۹۸۰ به وجود آمده است. باند بولینگر از اندیکاتورهای قدرتمند تکنیکالیست ها شناسایی شده است. باند بولینگر در اطراف و ساختار قیمت یک سهام و در طول یک روند کشیده شده است. مکانی که باند نوسان میکند در قسمت بالا و پایین میانگین متحرک قرار دارد.
ایده اصلی در اندیکاتور باندهای بولینگر نشان دادن نحوه پراکندگی قیمت در اطراف مقدار میانگین است. این اندیکاتور از باند بالایی، باند پایینی و خط میانگین متحرک میانه که به آن باند وسط نیز میگویند تشکیل شده است. باندهای بالایی و پایینی به نوسان قیمت بازار واکنش نشان میدهند و هنگامی که نوسان زیاد باشد از هم دور میشوند (ز خط میانه دور میشوند) و هنگامی که نوسان کم باشد به هم نزدیک میشوند (به سمت خط میانه کشیده میشوند).
اجزای اصلی باند بولینگر
میانگین متحرک ساده
این میانگین متحرک ساده معمولاً در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم شدهاند میانگینی از قیمت سهم در طول یک بازه زمانی (که معمولاً ۲۰ روزه میباشد) است. منظور از متحرک بودن میانگین این است که قیمت در بازه های زمانی مختلف ، یکسان نمیباشد، بلکه متغیر میباشد.
باند بالایی
با استفاده از 2 انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی
با استفاده از 2 انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
تشخیص نوسانات بازار به وسیله باندها
زمانی که باند بولینگر باریک میشود به این معنا میباشد که نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش یافتن هستند، همچنین وقتی که باند بولینگر وسیع میشود این موضوع به این صورت تفسیر می شود که نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش پیدا کردن می باشد. در همین قسمت دانستن این موضوع می تواند جالب باشد که وقتی باند بولینگر فشرده میشود از جهت دیگری (که منظور خطوط روند که شامل میانگین متحرک و خطوط بالا و پایین آن است) یک نوع سیگنال محسوب میشود مبنی بر اینکه روند سهم در حال تغییر کردن میباشد.
پس از اینکه خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک شدهاند، بعد از آن شروع یک روند صعودی در سهم را میبینیم. به صورت ساده می توان گفت زمانی که قیمت پایانی سهم ، به سمت باند بالایی حرکت کند به این معنی است که بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد و امکان تغییر روند غریب الوقوع میباشد و هرگاه که قیمت پایانی ، به سمت باند پایینی حرکت کنند اشباع فروش در بازار را نمایان میکند. در این قسمت این موضوع که تحلیلگران تغییر نوسانات در باند بولینگر به موقع در نظر داشته باشند بسیار ضروری است.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Band) در تحلیل تکنیکال چیست ؟
بولینگر بندز یا باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل میشود:
- دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
- یک میانگین متحرک ساده (SMA)
کاربر میتواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند.
معامله گر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.
در نمودار زیر، باندهای بولینگر، میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه را به وسیله باندهایی در بالا و پایین به همراه حرکات روزانه قیمت سهام احاطه کرده اند. از آنجا که انحراف معیار برای سنجش نوسانات بازار بکار می رود، هنگامی که بازار دچار نوسان زیاد می شود، باندها پهن تر شده و در بازه هایی که نوسان کمتری دارند باندها تراکم بیشتری دارند.
در واقع، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه آیا بازار نوسانی است؟ هنگامی که بازار آرام است، باند ها به یکدیگر نزدیک شده و فشرده شدن بولینگر زمانی که بازار پر نوسان است، باندها از هم دور می شوند. توجه داشته باشید که در نمودار زیر، زمانی که قیمت آرام باشد، باند ها به هم نزدیک می شوند.
وقتی قیمت به سمت بالا حرکت می کند، باندها از هم جدا می شوند(پراکنده می شوند). این همه آن چیزی است که وجود فشرده شدن بولینگر دارد. بله، ما می توانیم ادامه دهیم و با رفتن به تاریخ Band Bollinger، نحوه محاسبه، فرمول های ریاضی پشت آن و غیره حوصله تان را سر ببریم، اما صادقانه بگویم، شما نیازی به دانستن هیچکدام از این اطلاعات را ندارید.
ما فکر می کنیم مهم ترین اصل این است که ما به شما برخی از راه هایی را بیاموزیم که می توانید باند های بولینگر را به معاملات خود اعمال کنید.
بازگشت به بولینگر
یکی از چیزهایی که باید درباره باندهای بولینگر بدانید، این است که قیمت تمایل دارد به وسط باندها بازگردد. این کل ایده پشت Bollinger Bounce است. با نگاه کردن به جدول زیر، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن به چه سمتی برود؟
اگر شما گفتیدبه سمت پایین ، جوابتان درست است! همانطور که می بینید، قیمت به سمت وسط منطقه گروه ها بر می گردد.
چیزی که شما فقط دیدید کارکرد Bollinger Bounce بود. به همین دلیل است که این پرش ها رخ می دهد. دلیل این بازگشت ها این است که باند های Bollinger مانند سطح حمایت و مقاومت عمل می کنند. هر چه مدت زمانی که در آن قرار دارید طولانی تر می شود، این باند ها قوی تر می شوند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه می دهند که در این بازگشت ها رشد می کنند و این استراتژی بهترین استفاده را در زمانی که بازار نوسانی است و هیچ روند مشخصی وجود ندارد، دارند. حالا بگذارید نگاهی به یک راه برای استفاده از Bollinger Bands زمانی که بازار دارای روند است بیاندازیم.
نکات کلیدی:
- باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: یک میانگین متحرک ساده یا میدلاین (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه هستند اما می توان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه بولینگر بندز
اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) است.
یک میانگین متحرک ۲۰ روزه میتواند میانگین قیمت های بسته شدن برای ۲۰ روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.
نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی می شود و قیمت روز ۲۱ را اضافه کرده و میانگین گیری می کند و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه می شود. انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژه ای دارد.
برای مجموعه داده ای فرضی، انحراف معیار محاسبه می کند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند. انحراف معیار را می توانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوتهای مجذور میانگین است محاسبه کنید. سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید. مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود می آورند.
فرمول بولینگر بندز :
که در آن:
باند بالایی بولینگر : BOLU
باند پایینی بولینگر : BOLD
میانگین متحرک : MA
۳ ÷ (قیمت بسته شدن + قیمت پایین + قیمت بالا) : قیمت معمول (به انگلیسی Typical Price)
تعداد روزها در دوره هموارسازی (smoothing period) (معمولا ۲۰) : n
تعداد انحراف معیار (معمولا ۲) : m
انحراف معیار در طول n دوره گذشته از قیمت معمول : σ[TP, n]
فشار (squeeze)
فشار، مفهوم اصلی باندهای بولینگر است.
فشار به نزدیک شدن این باندها به یکدیگر و منقبض شدن میانگین متحرک گفته می شود. فشار، حاکی از دوره ای از معاملات با نوسان کم است که معامله گران آن را نشانه ای بالقوه از آینده ای با نوسان بالا می دانند که فرصت هایی برای معاملات فراهم می کند.
از دیگر سو، هر چه باندها از هم دورتر شوند، احتمالا از شدت نوسانات کم شده و احتمال خروج معامله گر از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال های معاملاتی نیستند. این باندها مشخص نمی کنند که زمان این تغییرات چه وقت فرا می رسد و قیمت ممکن است به چه سمتی حرکت کند.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید که باندها به هم فشرده می شوند. قیمت شروع به شکستن باند بالا می کند. بر اساس این اطلاعات، شما فکر می کنید که قیمت کجا خواهد رفت؟ اگر شما گفتید به سمت بالا، دوباره درست جواب دادید!
به این طریق می توان از این شرایط در معاملات استفاده کرد. این استراتژی برای شما طراحی شده است تا هر چه زودتر حرکت های موجود در بازار را بگیرید.
تنظیمات مثل این هر روز رخ نمی دهد، اما شما احتمالا اگر به یک نمودار ۱۵ دقیقه نگاه کنید، آنها را چند بار در هفته می بینید. بسیاری از چیزهای دیگر که می توانید با Bollinger Bands انجام دهید وجود دارد.
اما این دو راهبرد رایجترین کاربردها در رابطه با آن ها هستند. وقت آن است که قبل از حرکت به سمت شاخص بعدی این را در جعبه ابزار معاملاتی خود قرار دهیم.
شکست ها (breakouts)
تقریبا ۹۰ درصد عملکرد قیمت (price action) بین دو باند صورت می پذیرد. هر شکستی بالا یا پایین باندها یک اتفاق مهم تلقی می شود. شکست، یک سیگنال معاملاتی نیست.
اشتباه اکثر افراد این است که میپندارند شکست و عبور قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ نشانه ای دال بر مسیر یا اندازه حرکت قیمت در آینده نیستند.
محدودیت های بولینگر بندز
باندهای بولینگر یک سیستم معاملاتی مستقل نیستند.
آنها فقط اندیکاتوری را شکل می دهند که طراحی شده تا به معامله گران اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت ارائه کند. پیشنهاد جان بولینگر استفاده از این ابزار به همراه دو یا سه اندیکاتور غیروابسته است که سیگنال های مستقیم تری از بازار ارائه می کنند.
به عقیده بولینگر، در تحلیل بازار باید از اندیکاتورهای متفاوت براساس انواع مختلف داده استفاده شود. برخی از تکنیک های تکنیکال مورد علاقه او، استفاده از اندیکاتور MACD، اندیکاتور on-balance volume، و شاخص قدرت نسبی (RSI) هستند.
از آنجا که باندهای بولینگر از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شوند، به داده های قدیمی تر قیمت وزنی مشابه داده های جدیدتر می دهند، به این معنا که اطلاعات جدید ممکن است به خاطر داده های قدیمی تر اهمیت خود را از دست بدهند.
علاوه بر این، استفاده از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه و دو انحراف معیار تا حدی اختیاری است و ممکن است در هر موقعیتی و برای همه نتیجه مطلوب نداشته باشد. معامله گران باید بر این اساس فرضیات خود را در مورد میانگین متحرک ساده و انحراف معیار تطبیق دهند و بر آنها نظارت داشته باشند.
پس بطور خلاصه، باندهای بولینگر طراحی شده اند تا به تریدرها در کشف فرصت های معاملاتی که احتمال موفقیت در آنها بیشتر است کمک کنند.
دیدگاه شما