الگوهای چارت مستطیلی


الگوی مستطیلی شکل

الگوی مستطیل صعودی و نزولی (Rectangle) در بازار فارکس

الگوی مستطیل صعودی و نزولی از سری الگوهای ادامه دهنده روند هستند و یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال فارکس است.

الگوی مستطیل را میتوان به عنوان یک محدوده رنج قیمت،محدوده ازدحام معاملات یا در کل محدوده تقابل قدرت بین فروشندگان و خریداران دانست.

برای مشاهده تمامی جلسات آموزشی روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.

الگوی مستطیل صعودی و نزولی

آشنایی با الگوی مستطیل صعودی و نزولی (Rectangle)

الگوی مستطیل صعودی یا نزولی از ساده ترین و پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال فارکس است.این الگو را میتوان به عنوان یک محدوده رنج قیمت دانست و چون در بسیاری از مواقع روند بازار دچار سردرگمی می شود و حالت رنج به خود میگیرد میتوان به وفور این الگو را در بازار مشاهده کرد.

در هر تایم فریم و هر نمودار قیمتی میتوان از الگوی مستطیل استفاده کرد اما این الگو در تایم فریم های میان مدت معتبر تر است.

از آن جایی که اکثر معامله گران در زمان رنج بازار اقدام به معامله نمیکنند و در انتظار پایان روند رنج می مانند الگوی مستطیل میتوانند زمان پایان روند رنج را پیشبینی کند و کاربرد زیادی دارد.

برای شناسایی الگوی مستطیل صعودی باید در یک روند صعودی قوی به دنبال آن گشت و برای شناسایی الگوی مستطیل نزولی باید در یک روند نزولی قوی آن را یافت در هر صورت الگوهای ادامه دهنده در ادامه روندهای ثابت حال چه بلند مدت باشد یا میان مدت شکل می گیرند.

زمانی که در ادامه یک روند میان مدت یا بلند مدت چه نزولی چه صعودی یک روند کوتاه مدت رنج شکل میگیرد به صورتی سقف ها و کف های قیمتی میتوانند سطوح حمایت و مقاومت موازی را تشکیل دهند الگوی مستطیل تشکیل شده است.

برای رسم این الگو نیاز به دو نقطه قیمت در سقف قیمت ها و دو نقطه قیمت در کف قیمت ها داریم این دو نقطه و نقاط قیمتی پس از آن نباید حتما هم قیمت باشد اما فاصله آن ها باید به گونه ای باشد دو خط موازی الگو موازی باقی بماند و شیب نداشته باشد.

شکل ظاهری الگوی مستطیل Rectangle به شکل زیر است.

الگوی مستطیل Rectangle

الگوی مستطیل در نمودار بالا یک مستطیل نزولی است زیرا در ادامه یک روند نزولی ایجاد شده است.همانطور که میبینید سقف ها و کف های قیمتی در یک محدوده ایجاد شده است و سطح حمایت مقاومت یا دو خط تشکیل دهنده الگو دقیقا موازی است.

مشخصات الگوی ادامه دهنده صعودی و نزولی (Rectangle)

چون در روند بازار ایجاد محدوده های رنج زیاد و طبیعی است ممکن است هر کدام از این محدودها یک الگو مستطیل در نظر گرفته شود و دچار خطا شوید.باید بدانید هر رنجی مستطیل نیست مگر اینکه تمام شرایط زیر در الگو صادق باشد:

  1. روند الگو:الگوی ادامه دهنده روند باید در ادامه یک روند ثابت ایجاد شود در الگو مستطیل ترجیح به این است که در ادامه یک روند چند ماهه باشد.هرچه روند بلند مدت تر باشد اعتبار مستطیل کمتر می شود.
  2. چهار نقطه قیمت:دو نقطه قیمت برای رسم مقاومت بالا و دو نقطه قیمت برای رسم حمایت پایین مورد نیاز است.لازم نیست هر دو نقطه در یک قیمت باشد اما باید در یک سطح باشند تا سطح حمایت و مقاومت قابل رسم باشد.بهتر است نقاط متناوب باشد یعنی در مقابل هر برخورد سقف قیمت با مقاومت یک برخورد کف قیمت با حمایت وجود داشته باشد.
  3. حجم معاملات:بر خلاف الگوهای مثلث که کاهش حجم نشان تایید الگو بود در مستطیل ها دلیلی برای کاهش حجم وجود ندارد ممکن است در ادامه الگو حجم کاهش پیدا کند اما نه نشانه تایید الگو است نه عدم تایید.هر طرف از خرید و فروش که حجم بیشتری داشته باشد نشانه ای از شکست الگو در همان جهت است.
  4. مدت زمان:الگوی مستطیل میتوانند از چند هفته تا چند ماه گسترش یابد.مستطیل کمتر از 3 هفته مستطیل نیست بلکه یک الگوی پرچم است.بهترین نوع مستطیل الگویی است که در سه ماه تشکیل شود زیرا انتظار می رود یک الگوی سه ماه پیشبینی خود را انجام داده باشد و یک الگوی 6 ماهه فراتر از پیشبینی و با یقین روندی را پیش بگیرد.
  5. شکست الگو:الگوی مستطیل نیز همانند مثلث متقارن کاملا خنثی است و تنها یک توقف قیمت هستند جهت شکست بستگی زیادی به افزایش حجم در جهت شکست دارد.افزایش و کاهش حجم در داخل الگو میتواند سر نخ هایی را از شکست ارائه دهد اما تا زمان شکست کامل حمایت یا مقاومت هیچ تاییدی برای الگو وجود ندارد.
  6. بازگشت به شکست:یک اصل اساسی در تحلیل فنی این است که پشتیبانی شکسته به مقاومت بالقوه تبدیل می شود و بالعکس.پس روند قیمت یک بار دیگر به سطح شکست بازمیگردد و این سطح اگر مقاومت باشد باید به حمایت تبدیل شود و بالعکس که تاییدی دیگر از شکست صحیح و تایید اعتبار الگو است.
  7. هدف قیمت:فاصله سطح حمایت و مقاومت در سرتاسر الگو برابر است و همین فاصله میتواند به عنوان هدف قیمت یا حد سود انتخاب شود.

در تایید اعتبار الگوهای خنثی مانند مستطیل و مثلث متقارن هیچ معیاری به اندازه حجم معاملاتی که منجر به شکست الگو می شود مهم نیست پس تا زمانی که شکست در جهت ادامه روند قبل از الگو رخ ندهد این الگو به هیچ عنوان اعتبار ندارد و مورد تایید نیست.

بروکر جاست فارکس

تحلیل الگوی مستطیل صعودی و نزولی

در سال 1999 نمودار قیمت میکرون الکترونیک (MU) پس از صعود قیمت چند ماهه در سطح 40 با یک مقاومت برخورد کرده است که منجر به تشکیل الگوی مستطیل صعودی شده است.

الگوی مستطیل صعودی

روند الگو:روند قیمت این نمودار از فوریه 99 صعودی بوده است تا زمانی که پیش از اکتبر 99 با یک مقاومت در سطح 40 مواجه است روند ثابت صعودی در این الگو مورد تایید است.

چهار نقطه قیمت:نقطه قیمت اول در سطح 40 کمی مشکوک است و بالاتر از سطح 40رفته است اما نقطه قیمت دوم مقاومت(نقطه3) سطح 40را بعنوان مقاومت تایید می کند.نقطه اول حمایت(نقطه2) مورد تایید است و با این که موج دوم کف قیمت تشکیل نداده است اما کف قیمت موج سوم (نقطه 4)باز هم سطح 30 را لمس کرده است و نقاط بعدی این سطوح را بعنوان سطح حمایت و مقامت الگو تایید می کند.

حجم معاملات:با اینکه حجم معاملات درون این الگو حائز اهمیت نیست اما کف های قیمتی که نتوانسته اند سطح حمایت را لمس کنند نشان دهنده کاهش حجم معاملات فروش است و سرنخی برای شکست الگو در جهت صعود را نشان میدهد.

شکست الگو:در اواخر فوریه 2000 افزایش حجم ناگهانی معاملات خرید و افزایش تقاضای بازار که اندیکاتور ولوم نیز آن را تایید می کند منجر به شکست سطح مقاومت شده است و الگو مستطیل صعودی کاملا تایید می شود.

مدت زمان:مدت زمان الگو 5 ماه است و نشان میدهد الگو میتواند پیشبینی صحیحی از روند بازار نشان دهد.

تبدیل سطج حمایت به مقاومت:با اینکه این نمودار پولبکی به در جهت سطح شکست نداشته است اما افزایش حجم معاملات خرید و کندل های قوی صعودی شکست را تایید و سطح حمایت را به مقاومت تبدیل می کند.

هدف قیمت:عرض الگو 10 واحد است و حد سود اولیه میتواند 10 واحد باشد اما روند بسیار قوی صعودی در زمان شکست الگو در یک حرکت میتواند این ده واحد را رد کند بنابراین باید بدانیم صعود خیلی بیشتر از 10 واحد ادامه پیدا می کند.بهترین روش حد سود برای این نوع شکست ها روش تریلینگ استاپ پس از ده واحد اولیه است.

بروکر جاست فارکس

نکات مهم الگوی ادامه دهنده روند مستطیل

یکی از نکاتی که مهم است بدانید این است که بسیاری از معامله گران علاقه مند به معامله در روند رنج از سقف به کف و از کف به سقف محدوده رنج هستند پس به حجم معاملات در درون الگوی مستطیل هیچ اعتمادی نیست و نباید حجم معالات درون مستطیل را سرنخی معتبری از شکست الگو دانست.

الگوی مستطیل الگوی خنثی است و با اینکه از سری الگوهای ادامه دهنده روند است اما ممکن است در جهت بازگشت روند نیز شکست داشته باشد بخصوص الگوهایی که در مدت زمان بیشتری تشکیل می شود ممکن است تحت تاثیر واقع و رخدادهایی قرار گیرند که ارزش سهام یا جفت ارز را تغییر می دهند و منجر به شکست های دور از انتظاری می شوند.

همه این ها را گفتیم که بدانید تا قبل از شکست الگوی مستطیل در هیچ جهتی وارد معامله نشوید و حتی پس از شکست الگو منتظر تایید شکست بمانید.تایید شکست میتواند پولبک(اصلاح قیمت) ایجاد گپ قیمت یا الگوهای تک کندل پس از شکست باشد.

حد سود را در مشخصات الگو توضیح دادیم اما برای تعیین حد ضرر الگو میتوانید سه نقطه را با ریسک های متفاوت انتخاب کنید:

الگوی مستطیلی شکل

این الگو، هم بازگشتی است و هم پیرو روندی. سقف و کف دامنه محدود نوسانی، دو خط افقی موازی است. برای تشکیل الگو، حداقل بایستی دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود. برای همین، تا زمانی که شکست تائید نشده، نمی‌توان در رابطه با مسیر بعدی بازار حرفی زد. منظور از شکست الگو، حرکت قیمت به بالای سقف یا زیر کف دامنه محدود نوسانی است. برای تشکیل الگو، بایستی دو کف و دو اوج قیمتی مجزا تشکیل شده باشد. درواقع الگو با اتصال کف‌ها و اوج‌های قیمتی تشکیل می‌شود.

الگوی مستطیلی شکل

الگوی مستطیلی شکل

الگوی مستطیلی شکل

اگر الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شود، آنگاه با الگوی کف مستطیلی شکل مواجه هستیم. اگر شکست صعودی باشد، الگو بازگشتی صعودی خواهد بود و اگر شکست نزولی باشد، الگو پیرو روندی خواهد بود. برای برآورد هدف قیمتی، کافی است فاصله بین سقف و کف دامنه محدود نوسانی را محاسبه کنید. در شکست‌های صعودی، ارتفاع الگو را به سقف دامنه محدود نوسانی اضافه می‌کنیم. در شکست‌های نزولی، ارتفاع الگو را از کف دامنه محدود نوسانی کم می‌کنیم.
در مقابل، اگر الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شود، الگوی اوج مستطیلی شکل را خواهیم داشت. در این صورت، شکست صعودی، منجر به ادامه روند صعودی خواهد شد. اگر شکست نزولی باشد، الگو بازگشتی خواهد بود. برای برآورد قیمتی هم از ارتفاع الگو استفاده می‌کنیم.
اگر ارتفاع الگو نسبتاً زیاد باشد، می‌توان در درون الگو وارد معامله شد. یعنی از سقف قیمتی فروش زد و از کف قیمتی هم وارد معامله خرید شد. بااین‌حال بایستی توجه کرد که معامله در بازارهای خنثی، به دلیل احتمال شکست الگو، با ریسک‌هایی همراه است.

مثال اول

الگوی مستطیلی شکل، کاملاً نشانگر یک بازار خنثی است. قیمت بین سقف و کف در حال نوسان است. نکته‌ای که در این الگو بایستی به آن توجه کرد، تعیین محل سقف و کف دامنه است. بخصوص که در برآورد قیمتی الگو، به ارتفاع الگو نیاز است. پس سؤالی که پیش می‌آید، این است که آیا بایستی پایین‌ترین و بالاترین سطوح قیمتی را به‌عنوان سقف یا کف در نظر گرفت، یا تنها به سطوحی توجه کرد که بازار بیشتر به آن برخورد کرده است؟
بهتر است که در رسم سقف و کف دامنه محدود نوسانی، سطوحی را در نظر بگیرید که بازار بیشترین تعداد برخورد را به آن‌ها داشته است. شکست‌های جعلی در سقف یا کف قیمتی الگو، امری عادی است. می‌توان از شکست‌های جعلی چشم‌پوشی کرد. در اینجا منظور از شکست‌های جعلی، کندل های قیمتی هستند که از سقف یا کف عبور کرده‌اند، اما نتوانسته‌اند در خارج از سقف یا کف بسته شوند. در این وضعیت، کندل هایی را مشاهده می‌کنیم، که دنباله از سقف یا کف عبور کرده، اما بدنه کندل همچنان در داخل دامنه محدود نوسانی است. شکست‌های ضعیف هم بایستی نادیده گرفته شوند. شکست‌های ضعیف، شکست‌هایی هستند که کندل در خارج محدوده بسته شده، اما کندل های بعدی دوباره به داخل محدوده بازگشته‌اند.
کار با این الگو ساده است. پس از تعیین سقف و کف قیمتی، منتظر شکست آن بمانید. با اولین نشانه شکست الگو، ارتفاع را محاسبه و هدف قیمتی را مشخص کنید. درصورتی‌که شکست قطعی تائید شد، وارد معامله شوید. در مثال بالایی، به مستطیل نارنجی توجه کنید. در این محدوده، پیش از شکست الگو، یک کاهش جزئی در نمودار ظاهرشده است. این کاهش جزئی به معامله‌گر کمک می‌کند تا با شکسته شدن سقف، وارد معامله خرید شود و حد ضرر را هم در زیر محل کاهش جزئی قرار دهد (زیر مستطیل زرد).

مثال دوم

در نمودار یک‌ساعته EURUSD، بعد از یک حرکت نزولی، بازار وارد فاز خنثی‌شده است. الگو تشکیل شده مستطیلی شکل است. سقف الگو سه بار لمس شده، ولی تنها دو مورد آن را می‌توان به‌عنوان برخورد در نظر گرفت. درواقع زمانی ما اوج‌های قیمتی را به‌عنوان برخورد به سقف الگو در نظر می‌گیریم، که بعد از برخورد به سقف، قیمت تا کف بعدی پایین آید. در کف الگو، شاهد شکست ضعیف الگو هستیم (برخورد دوم).
محل شکست الگو، محدوده جالبی است. در داخل دایره رسم شده، پیش از شکست الگو، شاهد کاهش جزئی قیمت هستیم. این اولین نشانه از شکست احتمالی الگو است. درعین‌حال، پس از شکست سقف، قیمت در بالای ۱٫۰۴۸۰۴ بسته شده است. در ادامه، قیمت در قالب حمایت به سقف الگو برخورد کرده و به سمت بالا حرکت کرده است. یعنی علاوه بر شکست قطعی، کاهش جزئی هم در الگو روی‌داده است. چنین پدیده‌ای، معامله‌گر را برای انتخاب حد ضرر مناسب کمک می‌کند.

مثال سوم

در این مثال هم با الگوی بازگشتی مستطیلی شکل مواجه هستیم. بعد از یک حرکت صعودی، بازار وارد فاز خنثی‌شده است. در اینجا چهار اوج قیمتی و چهار کف قیمتی تشکیل شده است. کف قیمتی چهارم به کف قیمتی برخورد نکرده است. بااین‌حال می‌توان این محدوده را هم کف قیمتی در نظر گرفت. همان‌طور که مشاهده می‌شود، شاید تعیین سطوح سقف و کف قیمتی خیلی دقیق نباشد. در چنین شرایطی، تنها راه چاره، یافتن سطحی است که بیشترین برخورد را داشته است. شاید در این نمودار، می‌شد کف قیمتی را چند پیپ بالاتر در نظر گرفت.
نکته قابل‌توجه در این الگو، محل شکست کف قیمتی است. افزایش جزئی پیش از شکست روی نداده است. درعین‌حال، شکست هم قطعی نیست. پس‌ازاینکه قیمت در زیر کف الگو بسته شده، در قالب مقاومت به آن برخورد نکرده است. درواقع این الگو برای ورود به معامله فروش اصلاً مناسب نیست. در چنین شرایطی، حتماً بایستی به سایر عوامل تأثیرگذار بر بازار هم توجه کرد. مسائل بنیادی بازار می‌توانند توجیهی برای این حرکت نزولی ناگهانی داشته باشند.
علاوه بر این، به اوج قیمتی سوم دقت کنید. در اینجا کاهش جزئی در سقف الگو روی‌داده است، که اولین نشانه از شکست صعودی است. حتی دو پین بار صعودی متوالی هم تشکیل‌شده‌اند. اگر کسی با فرض شکست صعودی الگو، از این محدوده وارد معامله خرید می‌شد، تقریباً پس از سه ساعت، حد ضرر فعال می‌شد. پیش‌بینی اینکه بازار قطعاً به کدام سمت خواهد رفت، تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل پیش از معامله بایستی صبر کرد تا شکست قطعی روی دهد و پس از شکست قطعی وارد بازار شد. یعنی قیمت در بالای سقف بسته شود و در ادامه در قالب حمایت به سقف الگو برخورد کند.

مثال چهارم

در مثال بالایی، با الگوی پیرو روندی مستطیلی شکل مواجه هستیم. این الگو هم، مانند مثال قبلی برای معامله مناسب نیست. شکست صعودی است و با روند پیش از تشکیل الگو در یک راستاست. اما شکست بدون برخورد مجدد بوده و همچنین پیش از شکست، هیچ کاهش جزئی روی نداده است. در چنین شرایطی تنها می‌توان از اطلاعاتی که الگو در اختیار معامله‌گر می‌گذارد استفاده کرد. به‌طور مثال می‌توان گفت که با شکست الگو قیمت می‌تواند تا هدف قیمتی رسم شده برسد. بیشتر از این نمی‌توان از الگو استفاده‌ای کرد.

۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی الگوهای چارت مستطیلی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی

  • حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
  • هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش‌تعیین ‌شده دارند. میزان‌تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
  • هر چه شکل‌گیری یک الگو مدت‌زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می‌رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
  • بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این‌رو به منظور تمیز دادن آن‌ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست‌های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
  • یکی از بهترین روش‌های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
  • برخی صاحب‌نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش‌یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.

۱- الگوی سر و شانه

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

۲- الگوی سقف و کف دوقلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

۳- الگوی سقف و کف سه‌قلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

۴- الگوی پرچم

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

۵- الگوی مستطیل

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.

۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی

  • حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
  • هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش‌تعیین ‌شده دارند. میزان‌تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
  • هر چه شکل‌گیری یک الگو مدت‌زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می‌رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
  • بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این‌رو به منظور تمیز دادن آن‌ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست‌های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
  • یکی از بهترین روش‌های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
  • برخی صاحب‌نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش‌یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.

۱- الگوی سر و شانه

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی الگوهای چارت مستطیلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

۲- الگوی سقف و کف دوقلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

۳- الگوی سقف و کف سه‌قلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

۴- الگوی پرچم

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

۵- الگوی مستطیل

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.

تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (فنجان – مستطیل)

آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | آموزش تحلیل تکنیکال در مشهد | ثبت نام کد بورسی رایگان | پارسیان بورس

تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (فنجان – مستطیل) – هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آن‌ها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه به‌راحتی قابل‌تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریم‌های (دوره‌های زمانی) مختلفی تشکیل می‌شوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را می‌توان نوع پیچیده‌تری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، برای یادگیری مباحث یاد شده می‌توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:

انواع الگوهای قیمتی

الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند

  • الگوهای بازگشتی: پس از این الگوها تغییر روند رخ می‌دهد
  • الگوهای ادامه دهنده: پس از این الگوها نمودار به روند خود ادامه می‌دهد

حتما بخوانید:

قسمت های قبلی آموزش الگوهای قیمتی:

در این مطلب به بررسی مفصل الگوی فنجان و مستطیل می‌پردازیم.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده روند است فنجان و دسته یک الگوی خیزان ادامه دهنده است که دوران تثبیت قبل از شکست را نشانه گرفته است. این الگو را ویلیام انیل در کتاب “ چگونه در سهام پول درآوریم ” در سال 1988 معرفی کرد.. بخش فنجان الگوی فنجان و دسته یک حرکت اصلاحی از روند صعودی قبلی است و زمانی که قیمت ها به آرامی بسمت پایین و سپس به آرامی به سمت بالا می آیند و در بلند مدت شبیه حرف ” U “ می‌شود بخش دسته یک حرکت اصلاحی رو به پایین از سمت راست فنجان ایجاد نموده و سپس برگشت به سمت بالا به سوی سطح قیمت بالای سمت چپ فنجان که معمولا مانند حرف “ V “ خواهد شد. هنگامی که قیمت محدوده لبه فنجان را به سمت بالا می شکند سیگنال خرید صادر می شود.

تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (فنجان – مستطیل)

الگوی فنجان و دسته معمولا قبل از یک روند صعودی با ٪ 30 رشد و در بازه زمانی 7 تا 65 هفته ایجاد می شود، اما اکثریت الگوهای شکل گرفته در بازار بین 3 تا 6 ماه طول می‌کشد. دوره زمانی شکل گیری دسته الگو حداقل یک هفته و معمولاً 2 هفته طول می‌کشد. علاوه بر این، فاصله بین بالای فنجان و ته فنجان ٪ 12 تا ٪ 15 است، اما تواند تا ٪ 33 نیز افزایش پیدا کند. به طور معمول حجم در سمت چپ از فنجان کاهش می‌یابد و پس از آن مجددا افزایش می‌یابد. لبه‌های فنجان باید در محدوده های قیمتی یکسانی باشد.

نتایج پژوهش Bulkowski نشان می‌دهد که متوسط افزایش قیمت پس از شکست الگوی فنجان و دسته ٪ 34 است. احتمال رسیدن قیمت به هدف 34 درصدی تنها %50 است و درصد عدم موفقیت الگو 5 درصد است. همچنین هدف به قیمت برای فنجان و دسته به روش زیر محاسبه می شود:


قیمت در نقطه الگوهای چارت مستطیلی شکست + ((بالاترین قیمت از هر دو طرف فنجان – پایینترین قیمت در ته فنجان) * ٪ 50)

خرید:

هنگامی که قیمت بالاتر از لبه سمت راست فنجان ، بسته شود، اقدام به خرید نمایید.

هشدار:

قیمت معمولاً 10تا 15درصد افزایش می‌یابد و سپس روند آن وارونه می‌شود و به سمت پایین می‌رود.

در این صورت به سرعت سهم مورد نظر را بفروشید، در غیر این صورت زیان زیادی خواهید کرد.

دسته کوتاه:

الگوهایی که دسته هایی کوتاه تر از 23روز دارند، عملکرد بسیار خوبی را پس از شکست قیمتی از خود نشان می‌دهند.

شکل و چگونگی حجم:

فنجان هایی که از نظر حجم معامله کاملاً U شکل هستند، عملکرد بهتری از سایرین پس از شکست قیمتی دارند.

الگوی فنجان و دسته وارونه

نوع دیگری از فنجان و دسته فنجان و دسته وارونه است.

جهت روند قبل از الگو می‌تواند به سمت بالا یا رو به پایین باشد.

در فنجان و دسته وارونه، بیش از نیمی از زمان قیمت افزایش می یابد.

پس از آن قیمت‌ها به آرامی کاهش و به آرامی ایجاد یک منحنی بالا می‌نماید.

بخش دسته یک حرکت اصلاحی رو به بالا از سمت راست فنجان (لبه) را تجربه نموده و سپس برگشت به سمت پایین و حرکت مجدد قیمت به سمت لبه‌های فنجان تکمیل کننده الگو خواهد بود.

سیگنال فروش زمانی صادر می‌شود که قیمت از محدوده حمایتی لبه فنجان به سمت پایین افت کند.

Bulkowski معتقد است که متوسط کاهش قیمت در الگوی فنجان و دسته وارونه ٪ 16 است.

تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی (فنجان – مستطیل)

الگوی مستطیل

این الگو نیز بسته به خروج سهم می‌تواند صعودی یا نزولی باشد، به‌نوعی كه طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته به‌ اندازه عرض مستطیل رشد کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.