نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیلگران تکنیکال با توجه به نمودار سهام به تحلیل و بررسی سهم میپردازند. اما نکتهای که وجود دارد در نظر گرفتن عوامل بنیادی است. عدهای از تحلیلگران بر این باور هستند، زمانی که سهمی تحت تأثیر عوامل بنیادی از جمله تقسیم سود یا افزایش سرمایه قرار میگیرد، تغییرات قیمت روی نمودار سهم نیز باید اعمال و نمایش داده شود. در این موارد تحلیلگران تکنیکالیست میتوانند از نمودار تعدیل شده سهام استفاده کنند. در حالی که عدهای دیگر از تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که در نمودار سهم و تحلیل آن عوامل بنیادی نباید در نظر گرفته شوند و تنها به قیمت سهم در گذشته باید اکتفا کرد. به همین خاطر از نمودارهای تعدیل نشده استفاده میکنند .
در واقع در نمودارهای تعدیل شده سهام، سود سهام تقسیمی در مجامع و یا اثر افزایش سرمایه بر قیمت سهم نیز نمایش داده میشود و در اختیار کاربران قرار میگیرد .
نمودار تعدیل شده چیست؟
نمودار تعدیل شده، نموداری است که دو عامل پرداخت سود نقدی و افزایش سرمایه که از عوامل بنیادی و مؤثر بر قیمت سهم هستند را در نظر میگیرد. معمولاً این دو عامل باعث ایجاد گپ قیمتی بزرگی (با توجه به درصد افزایش سرمایه) روی نمودار قیمت میشوند و این امر موجب سردرگمی سهامدار به دلیل شکسته شدن مقاومت و حمایتهای اصلی چارت قیمتی سهم ایجاد میشود.
شکاف قیمتی چیست؟
شکاف، یک قطع منطقه در نمودار است که در آن با افزایش یا افت قیمت رو به رو هستیم. در واقع شکاف قیمتی یک فضای ناپیوسته در نمودار قیمت دارایی یا اوراق بهادار است که اغلب بین ساعات معاملاتی رخ میدهد. معمولا تشخیص شکافها آسان است، اما تعیین نوع شکاف دشوار میباشد.
شکاف قیمتی به شما چه میگوید؟
شکافها معمولاً زمانی رخ میدهند که شرکت با افزایش سرمایه، تقسیم سود نقدی، گرههای معاملاتی یا تعدیلهای مثبت یا منفی همراه می شود و یک خبر یا رویداد، موجب هجوم خریداران یا فروشندگان به اوراق بهادار شود. این امر منجر به افت قابل توجه قیمت در بالاتر یا پایینتر از قیمت بسته شدن روز گذشته میشود. شکاف، میتواند نشاندهنده شروع یک روند جدید یا معکوس شدن روند قبلی باشد و این مسئله به نوع شکاف بستگی دارد .
مزایا و معایب استفاده از نمودار آشنایی با چارت تعدیل شده
از جمله مزایای این نمودار میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- به دلیل اینکه افزایش سرمایه موجب افزایش تعداد برگه سهم میشود، بر قیمت هر برگه سهم اثر گذاشته و قیمت هر سهم کاهش مییابد و اثر آن روی نمودار تعدیل شده در نظر گرفته میشود.
- در نمودار تعدیل شده نقاط حمایت و مقاومت به درستی نشان داده خواهند شد و استفاده از خطوط روند برای مشخص کردن روند، معاملات را تسهیل میکند. تحلیلگران نموداری میتوانند با استفاده از نمودار تعدیل شده تحلیل درستتری از روند آتی سهم داشته باشند.
- اگر قصد استفاده از اسیلاتور و اندیکاتورها را دارید باید از نمودار تعدیل شده سهم استفاده کنید. اسیلاتور یا اندیکاتور در چارت تعدیل شده بهراحتی قابل استفاده هستند.
از جمله معایب آن می توان به مورد زیر اشاره کرد:
- به دلیل حذف گپهای قیمتی در نمودارهای تعدیل شده، تاریخچه قیمتی سهم مشخص نیست.
نمودار تعدیل نشده چیست؟
در نمودارهای تعدیل نشده، عوامل بنیادی چون تقسیم سود در نمودار قیمتی سهم لحاظ نمیشود و فقط بیانگر روند قیمت سهم در گذشته میباشد. مانند تصویر زیر:
مزایا و معایب استفاده از نمودار تعدیل نشده
استفاده از نمودار تعدیل نشده نیز همانند نمودار تعدیل شده، شامل مزایا و معایبی میباشد که به آنها پرداخته شده است.
از مزایا این نمودار این است که:
- برخی از تکنیکالیستها معتقدند که در تحلیل تکنیکال تنها با توجه به قیمت سهم در گذشته بررسی انجام میشود، به همین خاطر بهتر است عوامل بنیادی مانند تقسیم سود را لحاظ نکرد.
اما از معایب آن به مورد زیر میتوان اشاره کرد:
- به دلیل وجود گپ قیمتی حاصل شده، در نمودار تعدیل نشده، اندیکاتورها کاربرد ندارند.
تفاوت دو نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در تحلیل تکنیکال
یکی از مواردی که مورد بحث تحلیلگران بورس میباشد، استفاده از نمودارهای تعدیل شده یا تعدیل نشده است. هریک از این نمودارها مزایا و معایب خود را دارند که تا به اینجا به بررسی آنها پرداختیم. برای آنکه بتوانیم دو نمودار را به درستی با یکدیگر مقایسه کنیم، لازم به بررسی بیشتر این دو نمودار است که در این قسمت تفاوت دو نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در تحلیل تکنیکال را بیان میکنیم.
مهمترین تفاوت این دو نمودار در لحاظ کردن شکاف و گپ قیمتی ایجاد شده است.
- همانطور که گفته شد رایجترین علت ایجاد شکاف، تقسیم سود یا افزایش سرمایه شرکت است.
- از دیگر علل ایجاد گپ قیمتی به تعدیلهای مثبت و منفی پس از افشای اطلاعات و گرههای معاملاتی میتوان اشاره کرد.
در بورس و بازار سرمایه، قیمت دستخوش نوسانات بازار قرار میگیرد که اثر این نوسانات را تنها در نمودارهای تعدیل شده میتوانید مشاهده کنید.
به خاطر داشته باشید که استفاده از هر یک از این دو نمودار، نتیجه متفاوتی خواهد داشت پس حتماً یکی را برای تحلیل خود انتخاب کنید.
نمودار تعدیل شده بهتر است یا تعدیل نشده؟
پس از آنکه با تعریف و مزایا و معایب نمودارهای تعدیل شده و تعدیل نشده آشنا شدید و تفاوت آنها را دانستید، شاید برایتان این سؤال همچنان باقیمانده باشد که استفاده از کدام نمودار بهتر است؟ نمودار تعدیل شده بهتر است یا تعدیل نشده؟در پاسخ باید بگوییم که نمیتوان این دو نمودار را بر یکدیگر برتری داد چون که هر کدام از این دو نمودار با توجه به موردی که تحلیلگر مدنظر دارد، مورد استفاده قرار میگیرد پس نمیتوان یکی را بهعنوان بهترین نام برد.
تحلیلگرانی که از نمودار تعدیل شده استفاده میکنند، بر این باورند که سهم گپ ایجاد شده را پر خواهد کرد، به همین خاطر نقاط حمایت و مقاومت جدید به دست میآورند.
اگر قصد به کارگیری الگوهایی مانند امواج الیوت یا هارمونیک و سایر الگوها را دارید، استفاده از الگوی تعدیل شده مناسب است. اما اگر نمودار را به جهت بررسی نقاط حمایت و مقاومت کلاسیک بررسی میکنید، استفاده از نمودار تعدیل نشده مناسب است.
نحوه استفاده از نمودار تعدیل شده در اکسیر اقتصاد بیدار
در اکسیر اقتصاد بیدار پس از وارد شدن به حساب کاربری خود و جستوجوی نماد مورد نظر، از قسمت کادر بالای نمودار امکان تنظیم نمودار به صورت تعدیل شده و یا تعدیل نشده وجود دارد.
از کادر مشخص شده میتوانید تبدیل نمودار تعدیل شده به نشده و برعکس را انتخاب کنید. در تصویر زیر، نمودار به حالت تعدیل شده که با گپ قیمتی همراه است، را مشاهده میکنید . برای مثال در تصویر زیر، نمودار بهصورت تعدیل نشده تنظیم شده است. همانطور که مشخص است، شکاف و گپ قیمتی به دلیل افزایش سرمایه میباشد.
- نقاط آبی: زمان افزایش سرمایه
- نقاط زرد : زمان پرداخت سود نقدی
در تصویر زیر سهم خودرو در نمودار تعدیل نشده در اکسیر اقتصاد بیدار را مشاهده میکنید که روند معاملات سهم به صورت پیوسته و بدون گپ میباشد.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان نتیجه گرفت که هر تحلیلگر با توجه به هدف و نتیجهای که انتظار دارد کسب کند، تصمیم به استفاده از نمودار تعدیل شده یا تعدیل نشده میگیرد. تنها تفاوت این دو نمودار در نحوه نمایش روند سهم است. هر زمان آشنایی با چارت سهم به دلیل افزایش سرمایه یا تقسیم سود نقدی با شکاف یا گپ قیمتی همراه شود، در نمودار تعدیل شده قابل مشاهده است. در صورتی که در نمودار تعدیل نشده نمودار بهصورت ساده و به صورت روند قیمت سهم درگذشته نمایش داده میشود.
آشنایی با نمودار رابطهای (ER)
نمودار Entity Relation (ER) اولین بار درسال ۱۹۷۶ توسط چِن (Chen) از دانشگاه MIT جهت طراحی بانک های اطلاعاتی معرفی شد. یکی از چالش هایی که در آن زمان وجود داشت بیان ساده ای از بانک های اطلاعاتی به دور مدل خاصی بود. این مدل به دلیل سادگی و قابلیت فهم بالا، اهمیت فراوانی پیدا کرد و به تدریج استفاده از آن گسترش یافت. در ادامه به مفاهیم موجود در ER میپردازیم.
موجودیت یا پدیده
موجودیت عبارت از پدیده هایی است که در بانک اطلاعاتی وجود خارجی دارد. برای مثال پدیده هایی همچون استاد، دانشجو، درس، دانشکده از جمله موجودیت های هستند که در بانک اطلاعاتی دانشگاه وجود دارند.
موجودیت ها دو نوع هستند. نوع اول موجودیت هایی که مستقل از هر موجودیت دیگر است و به خودی خود معنی خواهد داشت که به این موجودیت ها مستقل می گویند. نوع دوم موجودیت هایی هستند که وجودشان وابسته به یک نوع موجودیت دیگر است که به آن وابسته گویند. برای مثال فرض کنید در پایگاه داده ای می خواهیم اطلاعات دانشجو و اطلاعات خانواده او را ذخیره نماییم. در اینجا دانشجو یک موجودیت مستقل و خانواده دانشجو که وابسته به وجود دانشجو است یک موجودیت وابسته به شمار می آید.
هر موجودیت دارای ویژگی هایی است که آن را نسبت به موجودیت های دیگر متمایز می سازد، به این ویژگی ها صفت می گویند. برای مثال برای موجودیت دانشجو می توانیم صفت هایی همچون شماره دانشجویی ، نام ، تاریخ تولد و کد رشته تعریف نماییم.
انواع صفات
صفت کلید عبارت است از یک یا چند صفت از هر موجودیت که مقادیر آن منحصر به فرد است. برای مثال موجودیت دانشجو را در نظر بگیرید صفت شماره دانشجویی برای این موجودیت مقادیر منحصر به فردی خواهد داشت پس می تواند صفت کلید باشد اما صفت کد رشته نمی تواند کلید باشد؛ زیرا ممکن است چند دانشجو در یک رشته در حال تحصیل باشند.
صفات کلید در نمودار ER دو نوع هستند. نوع آشنایی با چارت اول کلید اصلی که کلید همان موجودیت است و با کشیدن یک خط زیر نام صفت نمایش داده می شود. نوع دوم کلید فرعی که کلیدی است که به سبب رابطه بین موجودیت ها به عنوان صفت این موجودیت در نظر گرفته شده است که با کشیدن دو خط در زیر نام صفت مشخص می شود.
کلید = شماره دانشجویی
کلید = نام + نام خانوادگی + ت.تولد
صفت ساده و مرکب
برخی از صفاتی که در بانک اطلاعاتی داریم ممکن است از تشکیل چند صفت کوچکتر به وجود آمده باشند، به چنین صفاتی که هم خودشان به تنهایی و هم بخش های آن ها معنی دار هستند صفات مرکب گوییم. برای مثال صفت آدرس یک صفت مرکب است زیرا آدرس به بخش های کوچکتری مانند خیابان کوچه و پلاک تقسیم می شود. اکثر صفات موجود در بانک اطلاعاتی تجزیه پذیر نیستند. به صفاتی که از بخش های کوچکتری تشکیل نشده باشند صفات ساده گوییم.
صفت مبنا و مشتق
صفات از نظر ذخیره شدن مقادیر به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته اول صفاتی هستند که به شکل مستقیم مقادیر آن ها در پایگاه داده ذخیره خواهد شد که به این نوع از صفات، مبنا می گویند. برای مثال صفت نام دانشجو یا رشته تحصیلی از نوع صفات مبنا می باشند.
دسته دوم صفاتی هستند که مقادیر آن ها در پایگاه داده ذخیره نشده است و با توجه به مقادیر صفات دیگر تعیین می شود که به این نوع از صفات، مشتق گوییم. برای مثال صفت سن که با توجه به تاریخ تولد محاسبه خواهد شد از نوع مشتق می باشد. صفات مشتق را با خط چین نمایش خواهیم داد.
ارتباط
به تعامل میان دو یا چند موجودیت مختلف با یکدیگر ارتباط می گویند. برای مثال موجودیت های درس و دانشجو با یکدیگر ارتباط دارند.
هر ارتباط باید خصوصیات مختلفی را داشته باشد:
هر ارتباط یک نام دارد.
هر ارتباط معنای مشخصی دارد که آن ارتباط را از سایر ارتباطات متمایز می سازد.
هر ارتباط نمونه هایی دارد.
ماهیت ( چندی ) ارتباط
ماهیت یا چندی ارتباط بیانگر چگونگی ارتباط میان مجموعه نمونه های دو موجودیت مختلف است. به طور کلی سه نوع چندی داریم :
یک به یک ۱ : ۱
یک به چند ۱ : N
چند به چند N : M
با بیان مثال های مختلف به بررسی هریک از ماهیت های گفته شده می پردازیم.
در مثال فوق ارتباط بین دانشجو و درس یک به یک می باشد یعنی هر دانشجو می تواند یک درس را انتخاب نماید و هر درس نیز می تواند توسط یک دانشجو انتخاب شود.
در بالا یک ماهیت یک به چند را مشاهده میکنیم با توجه به این چندی هر دانشجو می تواند چند درس را انتخاب نماید و هر درس می تواند فقط توسط یک دانشجو انتخاب شود.
با توجه به ماهیت چند به چند رابطه بالا، هر دانشجو می تواند چند درس را انتخاب نماید و در مقابل هر درس می تواند توسط چند دانشجو انتخاب شود.
در ماهیت های یک به چند باید به دو نکته مهم توجه کرد:
۱- موجودیت سمت ۱ یک موجودیت مستقل و موجودیت سمت n یک موجودیت وابسته است که وابستگی آن به موجودیت سمت ۱ می باشد.
۲- شرکت موجودیت سمت ۱ همیشه در ارتباط اختیاری می باشد اما در مقابل شرکت موجودیت سمت n اجباری می باشد. به عبارتی دیگر هر نمونه از موجودیت سمت n باید با یک موجودیت سمت ۱ ارتباط داشته باشد. برای نمایش این نوع موجودیت ها به یکی از دو شکل زیر عمل می شود.
ارتباط IS_A
برخی از موجودویت ها وارث موجودیت های دیگری هستند. برای مثال موجودیت استاد و موجودیت دانشجو هر دو از نوع موجودیت شخص می باشند. یعنی استاد و دانشجو صفات یک شخص را دارند. برای نمایش IS_A به روش زیر عمل می کنیم:
در این مقاله با مفهوم مدل رابطه ای ER آشنا شدیم. حال با توجه به مفاهیم گفته شده می توان نمودار ER هر پایگاه داده ای را رسم نماییم. در مقاله بعدی به تبدیل مدل رابطه ای ER به جدول رابطه ای می پردازیم.
مدل های داده مفهومی، منطقی و فیزیکی در مرجع نمودار ER
در حالی که هر سه سطح یک مدل مرجع نمودار ER موجودیتهایی با ویژگیها و روابط را شامل میشوند، اما در اهدافی که به خاطر آنها ایجاد شدهاند و مخاطبانی که هدف قرار میدهند تفاوت دارند.
یک شناخت کلی از سه مدل داده این است که تحلیلگر کسب و کار از یک مدل مفهومی و منطقی برای مدلسازی اشیاء تجاری موجود در سیستم استفاده میکند، در حالی که طراح پایگاه داده یا مهندس پایگاه داده مدل مفهومی و منطقی نمودار ER را برای ایجاد مدلی فیزیکی از نمودار رابطهای ارائه میکند. ساختار پایگاه داده برای ایجاد پایگاه داده، آماده است. در ادامه، به معرفی سه مدل داده نمودار ER میپردازیم:
مدل داده مفهومی
مدل مفهومی نمودار رابطهای، اشیاء تجاری که باید در یک سیستم وجود داشته باشند و روابط بین آنها را مدلسازی میکند. در یک مدل مفهومی با شناسایی اشیاء تجاری درگیر در رابطه، تصویری کلی از سیستم ارائه میشود. این مدل داده مشخص میکند چه موجودیتهایی (نه جداول) وجود دارند. به عنوان مثال، جداول “چند به چند” ممکن است در یک مدل داده منطقی یا فیزیکی وجود داشته باشد اما آنها فقط به شکل یک رابطه فاقد کاردینالیتی در مدل داده مفهومی نمایش داده میشوند.
نکته: مرجع نمودار رابطهای مفهومی از استفاده از تعممیمسازی در مدلسازی «نوعی» رابطه بین دو موجودیت پشتیبانی میکند، به عنوان مثال، مثلث، نوعی شکل است. این کاربرد مانند تعمیم دادن در نمودار رابطهای UML است. توجه داشته باشید که فقط در مدل مفهومی از تعمیم دادن رابطه پشتیبانی میشود.
مدل داده منطقی
مدل منطقی مرجع نمودار ER نسخه دقیق و جزئیتری از یک مدل مفهومی نمودار رابطهای است. یک مدل منطقی نمودار رابطهای به منظور توسعه مدل مفهومی و با تعریف دقیق ستونها در هر موجودیت و معرفی موجودیتهای عملیاتی و معاملاتی ایجاد میشود.
اگرچه یک مدل داده منطقی هنوز هم جدا از سیستم پایگاه داده واقعی که پایگاه داده در آن ایجاد میشود عمل میکند، اما اگر روی طراحی تأثیر بگذارد، میتوانید استفاده از آن را در نظر بگیرید.
یک نمودار رابطهای فیزیکی، نمایی از طراحی واقعی یک پایگاه داده رابطهای را نشان میدهد. در یک مدل داده فیزیکی، مدل دادههای منطقی با اختصاص دادن به هر ستون با نوع، طول، جای خالی و غیره توضیح میدهد.
از آنجایی که یک مرجع نمودار ER فیزیکی نشان میدهد که چگونه دادهها باید در یک DBMS خاص سازماندهی و به هم ربط داده شوند. لازم است که قرارداد و محدودیتهای مربوط به سیستم پایگاه داده واقعی که در آن پایگاه داده ایجاد خواهد شد را در نظر بگیریم. مطمئن شوید که انواع ستونها توسط DBMS پشتیبانی میشوند و از کلمات ذخیره شده در نامگذاری موجودیتها و ستونها استفاده نمیشوند.
چگونه میتوان نمودارها و چارت های قیمت را درک نمود
اخیراً با استیوِن که سرمربی یکی از تیمهای بسکتبال امریکا است گفتگویی داشتم. او هم میگفت بازیکنانی مانند استِفِن کِری روزانه ساعتها روی ابتداییترین مهارتها مانند دریبل زدن و پرتاب توپ تمرین میکنند. این بازیکن یکی از بهترین پرتاب کننده های NBA است، اما با اینحال پس از هر جلسه، در سالن میماند و ساعتها روی پرتاب توپ تمرین میکند.
وقتی بیوگرافی ورزشکارانی مانند مایکل جوردن، آندره آغاسی و آرنولد شوارتزنگر را مطالعه میکنید (که حتما توصیه میکنم این کار را انجام دهید) مجدداً همین الگوی رفتاری را مشاهده میکنید. یعنی بهترینهای دنیا بیشتر از هر فرد دیگری، روی مهارتهای پایهای خود کار میکنند. آنها خود را درگیر دریبلهای عجیب و غریب یا حواشی نمیکنند، بلکه همیشه روی اصول حرفه خود تمرکز میکنند.
چنین رویکردی در حرفه معاملهگری هم میتواند سودمند باشد. هر فردی ممکن است به راحتی در دنیایی از اندیکاتورهای رنگارنگ گم شود، یا مدام به دنبال استراتژیهای رمزآلود باشد و ساعتها زمان خود را در بهبود تکتک پارامترهای یک استراتژی تلف کند و همیشه درباره جزئیترین مسائل نگران و آشفته باشد. اما تمام این کارها نمیتواند تغییری در عملکرد کلی شما ایجاد کنند. معاملهگران اگر روی اصول اولیه کار کنند و واقعا نحوه خواندن و تحلیل نمودارها را فرابگیرند، معاملات خود را در یک ژورنال ثبت کنند، روی روانشناسی خود کار کنند، ریسک معاملات خود را مدیریت کنند و ذهنیت قماربازی را از خود دور کنند، قطعا نتایج خیلی بهتری خواهند گرفت.
اگر معاملهگران با خودشان صادق باشند، میدانند که قطعا کار و تمرین روی مواردی که اشاره کردم تاثیر بسیار بزرگتری روی عملکرد آنها خواهد گذاشت تا اینکه مدام به دنبال راز و رمز و ماجراجویی باشند.
«هر احمقی میتواند چیزها را بزرگتر، پیچیدهتر و خشنتر کند. برای حرکت در جهت عکس، به کمی نبوغ و مقدار زیادی جرأت و جسارت نیاز است»
در دوره پرایس اکشن فراکتالی امینو، معاملهگران میآموزند که از زاویه جدیدی به نمودارها نگاه کنند. بایستی طرز فکر مبتنی بر تمپلیت را کنار بگذارید و برای درک عمیق آنچه بازار به شما نشان میدهد، باید فراتر از چند الگوی نموداری معمولی را ببینید.
وقتی الگوهای پیچیده را به اجزاء آن تجزیه میکنیم، دیگر میتوانیم هر موقعیت از بازار را کاملاً درک کنیم.
هر الگوی نموداری را میتوان به روندهای مجزایی تجزیه نمود و مورد تحلیل قرار داد. از طرفی هر روندی هم از چند موج تشکیل میشود. موجها را میتوان به کندلاستیکها تجزیه نمود و هر کندلاستیک نیز اطلاعات و جزئیات زیادی در خود دارد.
برای مثال، در تصویر زیر میتوانیم ببینیم که یک الگوی پوششی (Engulfing) در نمودار تایمفریم روزانه (نمودار سمت چپ) تشکیل شده است. نمودار تایمفریم ۴ ساعته (نمودار وسطی) همان قسمت را با کمی جزئیات بیشتر نشان میدهد. و نمودار تایمفریم یک ساعته (نمودار سمت راست) نشان میدهد که الگوی پوششی نمودار تایمفریم روزانه در واقع همان الگوی سر و شانه در تایمفریم یک ساعته است.
به عنوان یک مثال دیگر میتوان به تحلیل روند براساس سقف و کفهای قیمت اشاره نمود. بعضی افراد ممکن است فکر کنند این روش تحلیل خیلی سادهانگارانه است، اما معاملهگری که درک کرده است که سقف و کفهای قیمت در واقع رد پای شرکتکنندگان بازار در این جنگ هر روزه بین خریداران و فروشندگان است، این طریقه تحلیل را به خوبی متوجه میشود.
در طول یک روند صعودی، معمولا قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد میکند. در واقع قیمت تنها به این صورت میتواند افزایش یابد. به محض اینکه این رفتار قیمت تغییر کند و خریداران دیگر قادر نباشند قیمت را بالاتر ببرند، معاملهگران تکنیکال بایستی حواس خود را جمع کنند. در این هنگام، قیمت بقدری بالا رفته که خریداران دیگر حاضر نیستند آن دارایی مورد معامله را در آن قیمت خریداری کنند (شاید حتی سود خود را بگیرند و وارد معامله فروش شوند) و از طرفی قیمت بقدری بالا رفته که فروشندگان برای ورود به بازار راغب میشوند. زمانی که بازار شروع میکند کف و سقفهای پایینتر ایجاد کند، میتوان گفت روند قیمت به سمت نزول تغییر کرده است.
البته میتوانیم این تحلیل را بهتر هم انجام دهیم. یعنی علاوه بر اینکه سقف و کفها را تشخیص میدهیم، ببینیم این سقف و کفها چگونه تشکیل شدهاند. لزومی ندارد کار خودمان را خیلی پیچیده کنیم، اما با مشاهده نمودار زیر، میتوانید ببینید که:
- روند صعودی خیلی با قدرت شروع شده است، زیرا خطوط روند اولیه شیب زیادی داشته است.
- در ادامه قدرت و مومنتوم روند کاهش یافته، چرا که شیب روند صعودی کمتر شده است.
- در عین حال، قیمت به آشنایی با چارت سختی میتواند سقف بالاتری ایجاد کند و بالاخره به جایی میرسد که دیگر سقف جدیدی تشکیل نمیدهد.
- همچنین هرچه روند صعودی بیشتر پیش میرود، امواج نزولی قیمت بزرگتر میشوند. این نشان میدهد که فروشندگان بیشتری در حال ورود به بازار هستند و خریداران دیگر قادر نیستند این جمعیت از فروشندگان را به راحتی جذب کنند.
- در نهایت روند بازار به سمت نزول تغییر میکند که تمام نشانههای بالا از پیش خبر از این تغییر میدادند.
همانطور که میبینید، وقتی بازار را به این روش یعنی از دیدگاه خریداران و فروشندگان بررسی میکنید، باعث میشود تحلیل قیمت نسبتاً ساده و قابل درک شود.
زیبایی این روش در این است که دیگر زمان خیلی زیادی طول نمیکشد تا وضعیت حال حاضر بازار را درک کنید. در کتابها و وبسایتهای مختلف، انواع الگوهای نموداری شامل سر و شانه، گوهها، مثلثها، فنجان و دسته و … توضیح داده شدهاند. هر یک از این الگوهای نموداری را میتوان به اجزاء آن تجزیه نمود و در این صورت خواهید دید که دیگر تحلیل نمودار واقعا قابل درک و فهم میشود. بعلاوه با داشتن این دیدگاه، معاملهگر میتواند با الگوهای نموداری، حتی اگر شباهتی به تصاویر موجود در کتابها نداشته باشند هم معامله کند، چرا که حالا دیگر میداند چگونه پرایس اکشن و رفتار قیمت بازار را بسیار فراتر از آنچه در کتب و منابع مختلف آموزش داده شده، بخواند و تحلیل کند.
برای مثال بیایید یک الگوی سر و شانه را بررسی کنیم و ببینیم واقعا چه چیزی به ما میگوید: قیمت یک روند نزولی را شروع کرده و در طول این روند، کفهای پایینتر (Lower Lows) و سقفهای پایینتر (Lower Highs) تشکیل داده است. اما میبینید که موج قیمت از شانه سمت چپ تا سر الگو به سختی توانسته یک کف جدید ایجاد کند. همین نشانه به ما آشنایی با چارت میگوید که بازار دیگر تحت کنترل کامل فروشندگان قرار ندارد. در ادامه قیمت بالا میرود و یک سقف جدید تشکیل میدهد و شانه سمت راست نشان میدهد که قیمت یک کف بالاتر (Higher Low) ایجاد کرده است. همه اینها نشان میدهند که تغییراتی در توازن بین خریداران و فروشندگان در حال وقوع است. در نهایت هم میبینید که روند صعودی شکل گرفته است.
قیمت در بازارهای مالی رفتار پویایی دارد، بنابراین هیچ دو الگویی مشابه یکدیگر نیستند. به همین خاطر، این روش تحلیل بازار میتواند بسیار مفید و سودمند باشد.
الگوی سر و شانه نمودار زیر را در نظر بگیرید. شانه سمت چپ نشان میدهد که روند صعودی دیگر خیلی قدرتمند نیست، چرا که قیمت برای یک بازه زمانی طولانی در یک ناحیه رِنج قرار داشته است. به عبارتی دیگر، خریداران قادر نبودند قیمت را به راحتی گذشته بالاتر ببرند. موج بعدی که قسمت سر الگو را تشکیل داده خیلی کوتاه بوده و همانطور که میبینید، قیمت به سختی توانسته یک سقف جدید ایجاد کند. شانه سمت راست نشان از عدم تمایل خریداران دارد و اینکه دیگر نمیتوانند قیمت را بیش از این بالاتر ببرند. شانه سمت راست آخرین تلاش ضعیف شرکتکنندگان بازار برای بالا بردن قیمت را نشان میدهد. اما در نهایت فروشندگان کنترل بازار را بدست میگیرند و تمام نشانههای فوق از قبل درباره شروع یک روند نزولی آشنایی با چارت خبر میدادند.
ما حتی میتوانیم نگاه جزئیتری به روندها داشته باشیم. اندازه کندلها و نسبت اندازه شادو و بدنه کندلها هم اطلاعات زیادی در مورد ریزساختار رابطه بین خریداران و فروشندگان در اختیار ما قرار میدهند.
معمولا کندلها در طول روندها بدون شادو یا با شادوهای کوچک ظاهر میشوند. همچنین، درطول روند معمولا کندلها نسبت به کندلهای انتهای روند یا کندلهای نواحی رِنج بدنه بزرگتری دارند. اما چرا؟ زیرا در طول روندهای پایدار و قوی، یک گروه از شرکتکنندگان بازار (خریداران یا فروشندگان) کنترل بازار را بدست میگیرد و به همین خاطر میتوانند به راحتی قیمت را در جهت روند حرکت بدهند. حالا هرچه یکی از گروههای خریداران یا فروشندگان نسبت به دیگری قویتر باشد، کندلها با سرعت بیشتری حرکت میکنند و اندازه شادوی کندلها کوچکتر خواهد بود. میتوانید این شرایط را در روندهای تصویر زیر مشاهده کنید.
همانطور که میبینید لزومی ندارد پرایس اکشن را خیلی پیچیده کنید. اگر یک معاملهگر بداند که چطور مسائل پیچیده را به اجزاء ساده آن تجزیه کند، در آن صورت میتواند هر موقعیتی را در نمودار به سرعت تحلیل و تفسیر کند.
در دوره پرایس اکشن فراکتالی امینو، ساختار و چگونگی حرکت قیمت در بازارهای مالی را عمیقتر و با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم و انواع و اقسام روندها و الگوهای نموداری را تحلیل میکنیم و دانش نحوه کسب درآمد مستمر از بازارها را بدست میآورید.
گانت چارت (Gantt chart) چیست؟ | آشنایی با گانت چارت
اگر مدیر پروژه هستید، بر شما واجب است که بدانید نمودار گانت چیست؛ اما اگر مدیر پروژه نیستید و در آینده میخواهید وارد این حرفه شوید باز هم باید با گانت چارت آشنا شوید، پس تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
آنچه در این مقاله میخوانید
گانت چارت چیست؟
نمودار گانت (Gantt chart) یا هارمونوگرام، یکی از متداولترین روشها برای سنجیدن پیشرفت در پروژهها است که امروزه در برنامه ریزی پروژه بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد؛ این نمودار از بهترین ابزارها برای ارائه فعالیتها و رویدادها در یک بازه زمانی میباشد.
وقتی بحث مدیریت پروژه بهمیان میآید زمان بندی یکی از نکات بسیار مهم است، که باید به آن دقت شود. این نمودار اغلب در مدیریت پروژهها برای آسانتر شدن فرایند برنامهریزی، پیگیری و کنترل پروژه استفاده میشود.
در گذشته و قبل از وجود رایانهها، شرکتها و کارخانهها از کاغذ و مداد برای رسم نمودار گانت استفاده میکردند که اینکار مدیریت و کنترل پروژه را بسیار سختتر میکرد؛ زیرا با هر تغییر در فرایند پروژه باید نمودارها اصلاح میکردند و مجددا بهصورت دستی آنرا رسم میکردند که ساعتها زمان میبرد؛ اما امروزه با پیشرفت صنعت و تکنولوژی با استفاده از نرمافزارهای مختلف مانند اکسل میتوان به راحتی گانت چارت را ترسیم کرده و آنرا به کار بگیرند، لازم بهذکر است که این نمودار بیشتر در نرمافزار Microsoft project مورد استفاده قرار میگیرد.
نمودار گانت بهگونهای است که در آن هر فعالیت با یک نوار نشان داده میشود. اطلاعاتی که هریک از این نوارها در اختیار ما قرار میدهند:
- نوع فعالیتها
- زمان شروع و پایان هر فعالیت
- مدت زمانی که هر فعالیت طول میکشد
- جاییکه فعالیتها با هم تداخل دارند (روابط و وابستگی فعالیتها)
- ترتیب و توالی فعالیتها
- تاریخ آغاز و پایان هر پروژه
- وضعیت پروژه در یک زمان مشخص
- برآورد زمان
- برآورد هزینه
- منابع درصد پیشرفت هرفعالیت
همانطور که گفته شد گانت چارت، نموداری میلهای (Bar graph) است که، برنامه را به فعالیتهاي ریزتر و جزییتر میشکند، هرفعالیت درآن بهصورت نوار و یک میله ای افقی نشان داده میشود. محور افقی گانتچارت نشاندهنده زمان و محور عمودی نشاندهنده انواع فعالیتها میباشد.
در چه مشاغلی میتوان از نمودار گانت یا gantt chart آشنایی با چارت استفاده کرد؟
نمودار گانت تقریبا در بسیاری از صنایع کاربرد دارد و برای افرادی که در هر یک از جایگاه های زیر هستند کاربردی میباشد:
- مدیران پروژه
- راهنمایی تیم
- مدیران عمومی
- مدیران عملیات
- مدیران منابع انسانی
- مدیران برنامه ریزی
- مدیران کار
- مدیران بازاریابی
- طراحان
- مدیران اجرایی
- و هرفردی که نیاز به دسترسی سریع به جدول زمانبندی فعالیتها داشته باشد.
تاریخچه گانت چارت
نگاهی بیاندازیم به پیشینه گانت چارت:
- در سال 1765: جوزف، اولین چارت میله ای را رسم کرد.
- در سال 1786: ویلیام، گرافهای میلهای و خطی را توسعه داد و از آنها در روابط تجاریاش استفاده کرد.
- در سال 1896: کارول ادمکی اهل روس یک چارت گرافیکی به نام هارمونوگرام را ابداع کرد.
- در سال 1910: هنری گانت چارت عمومی کنترل تولید را اختراع کرد؛ که این چارت بر خلاف سایر چارتها قادر به کنترل فعالیتها هم بوده است. او این چارت را در پروژههای موسسه کشتی سازی خود برای کوتاه کردن زمان ساخت کشتیها به کار برد. بعد از آن با پیشرفت در حوزه نرم افزار و برنامه نویسی گانت چارت شهرت بیشتری پیدا کرده است؛ بهگونهای که در حال حاضر تقریبا 80% از مدیران در دنیا از گانت چارت برای برنامه ریزی و کنترل فعالیتهای خود استفاده میکنند.
اجزای مهم نمودار میلهای چه چیز هایی هستند؟
نمودار گانت 4 جز اصلی دارد:
- برچسبها: نشاندهنده اجزای مختلف پروژه میباشد.
- نقاط عطف: نشاندهنده وظایف در مراحل مهم پروژه و کارهایی که منجر به تکمیل و موفقیت پروژه میباشد.
- Bars: بارها نشاندهنده زمان دقیقی هستند که هر فعالیت در آن انجام میشود.
- وابستگیها: یکی از مزایای مهم نمودار گانت رسم وابستگی بین وظایف و منابع برای جلوگیری از وقوع تنگناها و مشکلات میباشد.
گانت چارت چه کمکی به مدیران میکند؟
به بیان ساده اگر کارخانه یا شرکتی قرار است یک کالای مشخصی را در فلان تاریخ و ساعت به مشتری تحویل دهد، باید فعالیتهای پروژه خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کند و برای آن برنامهریزی دقیقی داشته باشد؛ این برنامهریزی باید بهگونهای باشد که کارخانه تقریبا تا زمان دریافت سفارش جدید، کار سفارش قبلی را به پایان رسانده باشد.
حالا سوال این است که در این میان نمودار گانت چه کمکی میکند؟
گانت چارت به مدیران و کارشناسان این امکان را میدهد:
- پروژه را به خوبی مدیریت کنند،
- با تحلیل نمودار ببینند که آیا توانستهاند موانع موجود در میان مسیر را از بین ببرند یا نه؟
- پروژه چه میزان پیش رفته است؟ اصلا پیشرفتی داشته یا خیر؟
- برنامه زمان بندی چقدر طول میکشد؟
- هزینه پروژه و هزینههای احتمالی چقدر است؟
نمودار گانت آنلاین چه کمکی به مدیران میکند؟
به آسانی میتوان برنامه پروژه را به اشتراک گذاشت، با توجه به آنلاین بودن گانت چارت، هر فردی که به شما بپیوندد علاوه بر دیدن برنامه پروژه می تواند وظایف و فعالیتها خود را بهروزرسانی کند، هزینه مدیریت پروژه آنلاین کمتر از نسخه دسکتاپ میباشد.
گانت چارت پروژه و مزایا و معایب آن
گانت چارت مانند هر چیز دیگری یک سری مزایا و معایبی دارد که به بررسی آنها میپردازیم.
مزایای گانت چارت
- تجسم آسان پروژه: بسیاری از نسخه های دیگر برنامه ریزی پروژه آشنایی با چارت تجسم عوامل مهم مثل وابستگی و تخصیص منابع را دشوار می کنند اما گانت چارت در این زمینه عملکرد عالی دارد .
- نمودار گانت در اجرای جلسات مهم برای برنامهریزی موثر است. مانند: برگزاری جلسات برای کووید – 19؛ به گونهای که جلسات از راه دور برگزار میشود و تغییراتی که با هم به توافق رسیدهاند را سریعا با استفاده از نرمافزارها روی نمودار گانت پیاده سازی میکنند.
- اندازهگیری پیشرفت کار، نه فقط تکمیل آن: یکی از مهم ترین مزیت های گانت چارت توانایی اندازه گیری پیشرفت کار در جهت تکمیل آن میباشد. همچنین به افراد این امکان را میدهد که میزان درصد تکمیل کار را به روز کنند، ویژگی که بسیاری از طرح بندیهای برنامهریزی آن را ندارند.
- در بسیاری از برنامهریزیها، برنامهریزی بر پایه ارتباط کارگران است یعنی وظایف و منابع عدهای از کارگران مربوط به موفقیت عدهای دیگر است؛ اما در گانت چارت طرح و برنامه بهگونه ای است که هر فرد در مسیر خود متمرکز میباشد.
- نمودار گانت چارت gantt chart به طور واضح نشان میدهد که کدام کارگران یا فعالیت برجسته بوده و یا متوقف شدهاند؛ این ویژگی توجه مدیران را در تصمیمگیری در رابطه با کارگران و یا اختصاص منابع و … جلب میکند.
- نشان ندادن وابستگی متقابل در برخی از برنامهها یکی از دغدغههای مدیران میباشد، زیرا می تواند عواقب ناشناختهای داشته باشد. استفاده از گانت چارت به مدیران این امکان را میدهد که بلافاصله تاثیر تغییرات را مشاهده کرده و همپوشانیهای احتمالی را شناسایی و برای برطرف کردن آن چارهجویی کنند.
و مواردی از قبیل:
- ایجاد حس مسولیت پذیری در تیم
- مسیردهی فرایندها
- ارتباط تیمی بهتر
معایب گانت چارت
- گاهی اوقات بسیار پیچیده می شود؛ در این شرایط باید نیروی ماهر و متخصصتری را برای تحلیل نمودارها استخدام کرد، که باعث تحمیل هزینه به مدیران میشود.
- نمودار دائما باید بروزرسانی شود، برخی افراد که درگیر مسائل فنی هستند ممکن است زمان کافی برای اصلاح نداشته باشند.
- اندازه هر نوار در گانت چارت میزان هر کار رانشان نمیدهد؛ یعنی چه؟ هر نوار میزان زمان لازم برای یک سر از وظایف را نشان میدهد، خب حالا ممکن است یک کار دشوار 10 ساعت طول بکشد و یک کار متوسط 56 ساعت طول بکشد، در این شرایط ممکن است یک سری افرادی که آگاهی ندارند دچار اشتباه شوند و تصور کنند کاری که بیشتر طول کشیده وظیفه سنگینتری است.
به طور خلاصه می توان گفت نمودار گانت ابزاری بسیار مناسب برای تجسم پیشرفت در پروژه ها میباشد، مزایای متعدد نمودار گانت میتواند بهره وری، کارایی و انعطاف پذیری بیشتری را در پروژهها برای مدیران داشته باشد.
در آخر سر توصیه میکنیم نرم افزار msp را کامل و اصول یاد بگیرید آشنایی با چارت و همه کارها را به صورت برنامه ریزی شده جلو ببرید، پس به همین خاطر کالج صنایعشو پکیج جامع کنترل پروژه به صورت پروژه محور را تهیه کرده و در اختیار کاربران عزیز قرار داده است.
نمودار سایکرومتریک چیست؟ :بخش اول
سایکرومتریک دانشی در مورد مخلوط هوا و بخار آب میباشد.این نمودار ابزار بسیار مهمی برای طراحان سیستم های تهویه مطبوع میباشد.از این نمودار برای محاسبه بار سرمایی ،گرمایی،انتخاب تجهیزات و طراحی سیستم ها استفاده میشود.
سایکرومتریک چیست؟
ساکرومتریک دانش خواص ترمودینامیکی هوای مرطوب است.به بیان دیگر اگر هوا را در نظر بگیریم چگونه میتوان میزان گرمای گرفته شده و یا اضافه شده و میزان رطوبت گرفته شده و یا اضافه شده به آن را محاسبه کرد؟ با بررسی منابع و مقالات مرجع در زمینه تهویه مطبوع،کارشناسان فنی شرکت جهان تهویه اعتماد پنج کاربرد اصلی این نمودار را به شکل زیر تعریف کرده اند.
پنج کاربرد سایکرومتریک
- تعیین کردن دمایی که در آن تقطیر بر روی دیواره ها رخ میدهد
- تعیین تمام ویژگی های هوای مرطوب تنها با داشتن ۲ مورد از شرایط
- محاسبه کردن دبی هوای مورد نیاز فضاها و تجهیزات جهت رسیدن به بار حرارتی و برودتی موردنیاز
- محاسبه بار مورد نیاز برودتی نهان و کل که هر تجهیز باید آن را تامین کند
- تعیین دمای مورد نیاز جهت رسیدن به بار کل مورد نیاز
خصوصیات هوا و بخار
در ابتدا لازم است با خواص هوا آشنا شویم.هوای اتمسفر ،ترکیبی از گاز های مختلف میباشد.دو جز اصلی این ترکیب گاز نیتروژن و اکسیژن است که در مجموع ۹۹ درصد ترکیب هوا را تشکیل میدهند و
۱ درصد باقی مانده را سایر گاز ها تشکیل میدهند که چون در حجم مشخصی از هوا بسیار ناچیز میباشد به عنوان معیاری اثر گذار در نمودار سایکرومتریک در نظر گرفته نمیشوند. در هوای اتمسفر یک جز مهم دیگر نیز وجود دارد که به آن بخار اّب میگویند.گرچه بخار آب به مقدار زیاد در اتمسفر وجود ندارد اما با این حال یک فاکتور بسیار مهم میباشد که نقش پررنگی در نمودار سایکرومتریک دارد.
در هوای اتمسفر یک جز مهم دیگر نیز وجود دارد که به آن بخار اّب میگویند.گرچه بخار آب به مقدار زیاد در اتمسفر وجود ندارد اما با این حال یک فاکتور بسیار مهم میباشد که نقش پررنگی در نمودار سایکرومتریک دارد.
هوا و بخار آب چگونه اندازه گیری میشود؟
در نگاه کلی تهویه مطبوع فرایندی است که در جهت کنترل دما،رطوبت،پاکی و توزیع هوا انجام میشود. اولین مرحله جهت کنترل دما و رطوبت اندازه گیری آن ها میباشد.پس با اندازه گیری دما و رطوبت میتوان مقدار لازم جهت اضافه کردن و یا کم کردن انها از محیط را اندازه گیری کرد.
از انجا که هوا ترکیب میباشد و تک ماده نیست میزان رطوبت در این ترکیب میتواند تغییر کند.برای داشتن معیاری از رطوبت ، مقدار آن را در هر ترکیب به نسبت هوای خشک اندازه گیری میکنیم.از این رو واحد اندازه گیری رطوبت به صورت نسبت جرم آن به واحد هوای خشک بیان میشود.
واحد دیگری که بکار برده میشود Grains می باشد که بصورت زیر تعریف شده است:
lb/lb air * 7000 = Grains
رطوبت و منابع آن
به بخار آب موجود در هوا رطوبت گفته میشود.رطوبت منابع زیادی دارد.تبخیر از سطح دریاها،دریاچه ها و رود ها بخار آب را به هوا اضافه میکند.در داخل ساختمان، آشپزی ،حمام ،فعالیت های انسانی و…موجب افزایش رطوبت موجود در هوا میشود.
اما چگونه میتوان میزان دقیق رطوبت را اندازه گیری کرد؟فرمول هایی برا انجام اینکار در دسترس است.اما نمودار سایکرومتریک روش ساده و خوبی برای اندازه گیری رطوبت در اختیار ما میگذارد.
اما چگونه میتوان میزان دقیق رطوبت را اندازه گیری کرد؟فرمول هایی برا انجام اینکار در دسترس است.اما نمودار سایکرومتریک روش ساده و خوبی برای اندازه گیری رطوبت در اختیار ما میگذارد.
دو قانون پایه و اصلی برای هوا و رطوبت در شرایط استاندارد وجود دارد که اندازه گیری انها را ممکن میسازد.
قانون گاز ایده ال: در شرایط هوایی عادی، هوا و رطوبت از این قانون پیروی میکنند.بر مبنای این قانون ، با دانستن دو پارامتر از سه پارامتر فشار دما و حجم میتوان دیگری را محاسبه کرد.
قانون فشارهای جزیی دالتون:بر مبنای این قانون فشار کلی ترکیب، برابر با مجموع فشار اجزای ترکیب به تنهایی و در حجم یکسان میباشد
شرایط هوایی استاندارد :
شرایط هوایی استاندارد برای سایکرومتریک در سطح دریا و در دمای ۵۹ درجه فارنهایت تعریف میشود.(در بسیاری از موارد مربوط به تهویه هوا داده های هوایی تا ارتفاع ۱۰۰۰ فوت از سطح دریا معتبر بوده و نیازی به ضریب اصلاح ندارد.)
آشنایی با نمودار سایکرومتریک :
نمودار سایکرومتریک روشی کارآمد برای مشخص کردن ویژگی های هوا میباشد.از آنجا که دما و رطوبت در فشار جو قابل پیشبینی هستند میتوان این ویزگی ها را به صورت گراف رسم کرد.برای شروع نمودار ابتدا باید محور های عمودی و افقی را مشخص کنیم.
دمای هوای خشک(dry bulb temp) :
محور افقی نمودار سایکرومتریک بیان کننده دمای هوای خشک میباشد.این نقاط را میتوان به صورت عمودی امتداد داد.تمامی نقاطی که روی این خط قرار میگیرند همان دمای هوای خشک را نشان میدهند.محدوده این دما در نمودار،معمولا بین ۳۰ تا ۱۲۰ درجه فارنهایت میباشد.
نسبت رطوبت(humidity ratio) :
محور عمودی نمودار سایکرومتریک نشان دهنده مقدار بخار آب موجود بر واحد جرم هوای خشک میباشد.
حال با امتداد دادن نقاط مشخصی از روی محور های عمودی و افقی و تلاقی دادن آن ها به نقطه مشخصی در نمودار سایکرومتریک میرسیم که با کمک نمودار میتوانیم تمامی ویزگی های این نقطه را بدست اوریم.
دمای نقطه شبنم و رطوبت نسبی
وقتی که دمای هوا کم میشود چه اتفاقی می افتد؟چگونه در هنگام صبح قطرات آب بر روی سطح برگ ها تشکیل میشود؟
دمای هوا در طول شب کاهش پیدا کرده و بخار اب موجود در آن بر روی سطوح تقطیر میشود.وقتی دما کاهش پیدا میکند، هوا نمیتواند بخار آب را بیش از این در خود نگه دارد و بر روی سطوح مینشیند.این بدان معناست که میزان رطوبت موجود در هوا به دما وابسته است.
به عنوان مثال در دمای ۷۵ درجه فارنهایت و نسبت رطوبت ثابت(۶۰gr) با کاهش دما میزان رطوبت هوا کاهش پیدا نمیکند، تا زمانی که به ماکسیمم رطوبت خود برسد.در این مثال وقتی دما ۷۵ درجه است با کاهش دما رطوبت کم نمیشود تا زمانی که به دمای ۵۳ درجه برسد.این دما ،دمایی است که رطوبت به ماکسیمم مقدار خود میرسد و به آن دمای نقطه شبنم میگویند.این حداقل دمایی است که رطوبت در هوا باقی مانده و تقطیر نمیشود.(۶۰gr ثابت میماند.)
به خطوط انحنا دار که با رنگ مشکی مشخص شده اند خطوط رطوبت نسبی گفته میشود و آخرین خط منحنی در سمت چپ ، جاییست که رطوبت به ۱۰۰% خود میرسد.وقتی به این خط میرسیم با کاهش دما ،دیگر میزان رطوبت ثابت نمانده و تقطیر رخ میدهد و نسبت رطوبت کاهش می یابد.در این مثال اگر دما از ۵۳ درجه پایین تر برود و به ۴۸ درجه برسد نسبت رطوبت به عدد ۵۰gr میرسد.
نکته :برای رسیدن به دمای شبنم در هر شرایطی، نقطه آن روی نمودار را بصورت افقی و به سمت چپ امتداد داده و با خط رطوبت نسبی ۱۰۰% تلاقی میدهیم.با حرکت از نقطه تلاقی به سمت پایین دمای شبنم بدست می آید.
رطوبت نسبی نشان دهنده نسبت رطوبت موجود در هوا به ماکسیمم مقدار ممکن آن در هوا گفته میشود.خطوط سیاه رنگ نشان دهنده درصد های مختلف رطوبت نسبی میباشد.
برای نقاطی که روی این خطوط قرار ندارند, رطوبت نسبی به صورت روبرو تعیین میشود.
ابتدا مقدار نسبت رطوبت را از روی نمودار میخوانیم(۶۰gr)سپس در همان دمای ۷۵ درجه عدد نسبت رطوبت را در خط اشباع خوانده (۱۳۲gr) و با تقسیم این دو عدد بر هم رطوبت نسبی بدست می آید.
در مثالی دیگر برای اینکه بفهمیم ماکسیمم مقدار رطوبت نسبی در محیطی مانند اتاق چقدر باید باشد تا تقطیر بر روی سطح شیشه رخ ندهد ابتدا دمای اتاق و دمای پنجره را بدست می آوریم.با امتداد دادن دمای پنجره تا خط اشباع و تقاطع ان با دمای اتاق به نقطه ای در نمودار میرسیم که بر و روی یک خط رطوب نسبی قرار دارد.این خط نشان دهنده ماکسیمم مقدار مجاز رطوبت در اتاق برای جلوگیری از تشکیل قطرات آب بر روی سطح شیشه میباشد.که در شکل روبرو به صورت کامل مشخص شده است.
دمای حباب خیس (wet bulb temp)
یکی دیگر از مفاهیمی که در مورد شرایط هوا بکار رفته میشود دمای حباب خیس یا wb میباشد.برای رسیدن به این دما مطابق زیر عمل میکنیم.
فرض کنید حجمی از هوا در دمای ۷۵فارنهایت (db) و رطوبت ۶۰gr داریم.با عبور دادن این هوا از از اسپری آب مقداری از آب تبخیر میشود.به این دستگاه saturator میگویند.
با عبور هوا از اسپری آب دمای آن کاهش می یابد که علت آن جذت گرمای هوا توسط ذرات آّب است.در این مثال دمای آب از ۷۵ درجه به ۶۱.۵ درجه میرسد.در این دما رطوبت به ۸۲gr میرسد.به این دما که هوا پس از گذشتن از اسپری آب به آن میرسد دمای حباب خیس گفته میشود.در این مثال دمای ۶۱.۵ درجه فارنهایت دمای حباب خیس هوا در ۷۵ درجه دمای هوای خشک و رطوبت ۶۰gr میباشد. اندازه گیری دمای حباب خشک برای تمامی شرایط با این روند سخت است.بدین منظور از دستگاهی بنام sling psychrometer استفاده میشود که با سرعت بیشتر نتایج دقیق تری نیز به ما میدهد.
روش دیگر برا محاسبه دمای حباب خیس استفاده از نمودار سایکرومتریک است.در این نمودار خطوطی مورب وجود دارند که به آنها خطوط wb گفته میشود.این خطوط از پایین سمت راست نمودار شروع شده و تا منحنی اشباع ادامه پیدا میکند.با حرکت از شرایط مورد نظر در راستای این خطوط و امتداد تا خط اشباع به دمایی میرسیم که از محور افقی خوانده میشود.این دما همان دمای حباب خیس در شرایط اولیه ما می باشد.
حجم مخصوص
داده دیگری که نمودار سایکرومتریک به ما میدهد حجم مخصوص است.حجم مخصوص بیان کننده فوت مکعب اشغال شده به ازای هر پوند از هوا در دما و فشار معلوم می باشد.به عنوان مثال یک پوند از هوا در دمای ۷۵ درجه فارنهایت و رطوبت ۶۰gr حجمی برابر با ۱۳.۷ft ( t به توان ۳) دارد.اگر هوا تا دمای ۹۵ درجه افزایش یابد آشنایی با چارت این حجم به عدد ۱۴ft ( t به توان ۳) میرسد.هوا به عنوان گاز با افزایش حجم چگالی اش کاهش می یابد.
اگر دما را تا ۵۵ درجه کاهش دهیم حجم آن به ۱۳ft ( t به توان ۳) میرسد.حجم و چگالی رابطه معکوس دارند.از همین رو است که در دمای پایین تر چگالی هوا بیشتر میشود زیرا حجم آن کاهش می یابد.
خطوط حجم مخصوص هم راستا با خطوط حباب خیس اما با شیب بیشتر میباشند که در نمودار سایکرومتریک قابل مشاهده است.
آنتالپی
مورد دیگری که میتوان از نمودار سایکرومتریک بدست آورد آنتالپی می باشد.آنتالپی کاربرد بسیار مهمی در طراحی سیستم های تهویه دارد زیرا میتوان به کمک آن میزان گرمای گرفته جذب شده یا دفع شده از فرآیند را مشخص کند.
خطوط آنتالپی موازی خطوط wb میباشند و برای خواندن آن ها با حرکت از نقطه مورد نظر در راستای این خطوط تا خارج از نمودار میتوانیم انتالپی را بدست آوریم.به عنوان مثال در دمای ۷۵ فارنهاییت و رطوبت ۶۰gr میزان انتالپی برابر با ۲۷.۵Btu/lb میباشد که در شکل روبرو قابل مشاهده است.
اگر در یک نقطه بخواهیم تمامی مواردی که تا کنون بحث شد را نشان دهیم به دیاگرام زیر میرسیم که تمامی داده ها شامل دمای حباب خشک و تر حجم مخصوص انتالپی نسبت رطوبت دمای شبنم رطوبت نسبی را به ما میدهد.
دیدگاه شما