درک بیشتر ارزش بازار


نکته مهم: برای تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، ارزش بازار معیاری است که برای چینش پرتفوی خود می توانید به آن توجه داشته باشید.

ارزش بازار چیست؟

ارزش بازار چیست؟

ارزش بازار به مجموع ارزش دلاری (یا ریالی) سهام یک شرکت در بازار بورس اشاره دارد و با ضرب تعداد کل سهام یک شرکت در قیمت فعلی آن سهم که در بازار در حال معامله است، محاسبه می شود. به عنوان مثال، یک شرکت با 10 میلیون سهم که هر کدام به قیمت 100 دلار به فروش می‌رسد، ارزش بازاری معادل 1 میلیارد دلار خواهد داشت. جامعه سرمایه گذاری از این رقم برای تعیین اندازه یا سایز شرکت در مقابل استفاده از ارقام فروش یا کل دارایی های شرکت، استفاده می کند. در برخی تحلیل ها، مانند استفاده از نسبت P/S، ارزش بازار برای ارزشگذاری یک سهم نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

درک بیشتر ارزش بازار

فرمول ارزش بازار

درک ارزش یک شرکت، یک وظیفه مهم است و اغلب تشخیص سریع و دقیق آن دشوار است. ارزش بازار یک روش سریع و آسان برای تخمین ارزش یک شرکت با برون یابی ارزشی است که بازار سرمایه برای شرکت های سهامی عام محاسبه می کند. در چنین حالتی باید به سادگی قیمت سهم را در تعداد سهام موجود ضرب کنید.

استفاده از ارزش بازار برای نشان دادن اندازه یک شرکت مهم است زیرا اندازه شرکت یک عامل تعیین کننده اساسی برای ویژگی های مختلفی است که سرمایه گذاران به آن علاقه مند هستند؛ از جمله ریسک سرمایه گذاری. محاسبه این پارامتر نیز آسان است. یک شرکت با 20 میلیون سهم که هر سهم آن 100 دلار به فروش می‌رسد، ارزش بازاری معادل 2 میلیارد دلار خواهد داشت. از طرف دیگر، یک شرکت دوم با قیمت هر سهم 1000 دلار اما تنها با 10000 سهم، ارزش بازاری معادل 10 میلیون دلار خواهد داشت. بنابراین گرانتر بودن هر سهم یک شرکت دلیل بر بزرگتر بودن آن نیست.

ارزش بازار یک شرکت ابتدا از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) ایجاد می شود. قبل از IPO، شرکتی که می خواهد سهامی عام شود، به طور معمول از یک بانک سرمایه گذاری (یا سایر سازمان های ذی صلاح در کشور مربوطه) دعوت می کند تا با تکنیک های ارزش گذاری، ارزش شرکت را تعیین کند و بر اساس آن شرکت تصمیم بگیرد که چه تعداد سهم را با چه قیمت اولیه ای عرضه کند. به عنوان مثال، شرکتی که ارزش IPO آن توسط بانک سرمایه گذاری 100 میلیون دلار تعیین شده است، ممکن است تصمیم بگیرد که 10 میلیون سهم را با قیمت 10 دلار به ازای هر سهم منتشر کند یا ممکن است به طور معادل، 20 میلیون سهم به ازای هر سهم 5 دلار منتشر کند. در هر دو مورد، ارزش اولیه بازار 100 میلیون دلار خواهد بود.

پس از اینکه یک شرکت وارد بورس شد و شروع به معامله در بورس کرد، قیمت آن بر اساس عرضه و تقاضا برای سهام آن در بازار تعیین می شود. اگر به دلیل عوامل مساعد، تقاضا برای سهام آن زیاد باشد، قیمت آن افزایش می یابد. اگر پتانسیل رشد آینده ی شرکت خوب به نظر نرسد، فروشندگان سهام می توانند قیمت آن را کاهش دهند. ارزش بازار پس از آن به یک تخمین سریع از ارزش شرکت تبدیل می‌شود.

ارزش بازار و استراتژی سرمایه گذاری

استراتژی سرمایه گذاری

با توجه به سادگی و اثربخشی آن برای ارزیابی ریسک، ارزش بازار می تواند معیار مفیدی برای تعیین سهامی که به آن علاقه دارید و نحوه تنوع بخشیدن به پرتفوی خود با شرکت هایی با اندازه های مختلف باشد.

در سطح بازارهای جهانی، شرکت‌های با ارزش بازار بالا، معمولاً دارای ارزش بازار ۱۰ میلیارد دلار یا بیشتر هستند. این شرکت‌های بزرگ معمولاً برای مدت طولانی وجود داشته‌اند و بازیگران اصلی در صنایع با سابقه هستند. سرمایه‌گذاری در شرکت‌های با سرمایه‌ی بزرگ لزوماً در یک دوره زمانی کوتاه بازدهی کلان را به همراه ندارد، اما در درازمدت، این شرکت‌ها عموماً با افزایش مداوم ارزش سهام و پرداخت سود سهام، به سرمایه‌گذاران پاداش می‌دهند. نمونه‌ای از شرکت‌های با ارزش بازار زیاد، اپل، آرامکوی عربستان و سامسونگ کره می باشند.

شرکت های با ارزش بازار متوسط به طور کلی دارای ارزش بازار بین 2 تا 10 میلیارد دلار هستند. شرکت‌های با ارزش بازار متوسط، شرکت‌هایی هستند که در صنعتی فعالیت می‌کنند که انتظار می‌رود رشد سریعی را تجربه کنند. شرکت های با سرمایه متوسط در حال گسترش هستند. آنها ذاتاً دارای ریسک بالاتری نسبت به شرکت های با ارزش بازار بالا هستند، زیرا آنها به اندازه کافی تثبیت نشده اند؛ اما به دلیل پتانسیل رشد خود جذاب هستند. نمونه ای از یک شرکت با سرمایه متوسط Eagle Materials (EXP) است.

شرکت هایی که دارای ارزش بازار بین 300 میلیون دلار تا 2 میلیارد دلار هستند، عموماً به عنوان شرکت های با ارزش بازار کم طبقه بندی می شوند. این شرکت‌های کوچک می‌توانند جوان‌تر باشند و یا می‌توانند زیر مجموعه ای از بازارهای خاص و صنایع جدید باشند. این شرکت ها به دلیل قدمت کمتر و اندازه آنها، سرمایه گذاری هایی با ریسک بالاتر در نظر گرفته می شوند. شرکت های کوچکتر با منابع کمتر نسبت به بحران های اقتصادی حساس تر هستند.

در نتیجه، قیمت سهام شرکت های با ارزش بازار کم، نسبت به شرکت‌های بالغ‌تر و بزرگ‌تر، پر نوسان‌ تر بوده و سهام آنها نقدشوندگی کمتری دارد. در عین حال، شرکت های کوچک اغلب فرصت های رشد بیشتری را نسبت به شرکت های بزرگ ارائه می دهند. در بعضی تقسیم بندی ها شرکت‌های کوچک‌تر با ارزش‌های بین 50 تا 300 میلیون دلار به عنوان Micro-cap شناخته می‌شوند.

نکته مهم: برای تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، ارزش بازار معیاری است که برای چینش پرتفوی خود می توانید به آن توجه داشته باشید.

باورهای غلط در مورد ارزش بازار

باورهای اشتباه

اگرچه ارزش بازار اغلب برای توصیف یک شرکت استفاده می شود، اما ارزش بازار ارزش سهام یک شرکت را اندازه گیری نمی کند. بلکه فقط یک تجزیه و تحلیل کامل از بنیاد یک شرکت می تواند این کار را انجام دهد. همانطور که می دانید ارزش بازار یک شرکت لزوما با ارزش ذاتی آن یکسان نیست زیرا قیمت بازاری که سهم بر اساس آن معامله می شود، لزوماً نشان دهنده ارزش یک کسب و کار نمی باشد. سهام اغلب توسط بازار بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی، ارزش گذاری می شوند؛ به این معنی که قیمت بازار تنها تعیین می کند که بازار چقدر حاضر است برای آن سهام بپردازد.

اگرچه ارزش بازار هزینه خرید تمام سهام یک شرکت را اندازه گیری می کند، اما مبلغی را که باید برای خرید کل شرکت در یک معامله ی جابجایی یا ادغام پرداخت شود، تعیین نمی کند. یک روش بهتر برای محاسبه قیمت کل یک کسب و کار، ارزش تمام دارایی های آن است.

تغییرات در ارزش بازار

دو عامل اصلی می تواند ارزش بازار یک شرکت را تغییر دهد: تغییرات قابل توجه در قیمت سهام یا زمانی که یک شرکت سهام جدیدی را منتشر می کند.

نکته مهم: در بورس ایران، شرکت ها به دلایل مختلفی و از منابع مختلف، اقدام به افزایش سرمایه می کنند. افزایش سرمایه اگر از محل سود انباشته یا تجدید ارزیابی دارایی ها باشد، تغییری در ارزش بازار شرکت ایجاد نمی شود چرا که به همان نسبت که تعداد سهام شرکت زیاد می شود، از قیمت هر سهم کاسته می شود و ضرب آنها که برابر ارزش بازار شرکت است، ثابت می ماند. اما اگر افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده نقدی صورت گیرد، در واقع منابع و سرمایه جدید در حال ورود به شرکت است و در این مورد ارزش بازار شرکت پس از ثبت افزایش سرمایه و تبدیل حق تقدم ها به سهام اصلی، مقداری افزایش می یابد.

آیا سرمایه گذاری تنها روی شرکت های با ارزش بازار بالا مناسب است؟

داشتن یک ارزش بازار بالا دارای مزایا و معایبی است. از یک طرف، شرکت های بزرگتر ممکن است بتوانند شرایط تامین مالی بهتری را از بانک ها و با فروش اوراق قرضه شرکتی تامین کنند. همچنین، این شرکت‌ها ممکن است از مزیت‌های رقابتی مرتبط با اندازه‌شان، مانند شناخت گسترده برند، بهره‌مند شوند. از سوی دیگر، این شرکت ها معمولا دارای نرخ رشد آهسته تری بوده و در اکثر بورس ها، قیمت سهام آنها با سرعت کمتری رشد می کند.

به طور کلی، برای افرادی که ریسک پذیری پایینی دارند، سرمایه گذاری روی این شرکت ها استراتژی بهتری می باشد چرا که در بازارهای خرسی، سهام این شرکت ها معمولا افت کمتری را تجربه می کنند و همچنین به خاطر نقد شوندگی بالاتر، فرصت خروج نیز به سرمایه گذاران و معامله گران می دهند.

شرکت های با بیشترین ارزش بازار

بر اساس داده های وبسایت companiesmarketcap.com و در زمان نگارش این مقاله، ده شرکت برتر بر اساس ارزش بازار در بازارهای جهانی عبارتند از:

  • شرکت اپل
  • شرکت مایکروسافت
  • شرکت گوگل
  • شرکت آرامکو عربستان سعودی
  • شرکت آمازون
  • شرکت تسلا
  • شرکت متا (فیسبوک)
  • شرکت اِنویدیا
  • شرکت برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway)
  • شرکت TSMC

ارزش بازار در بورس ایران

در بورس ایران نیز ارزش بازار مطابق آنچه گفته شد، برابر ضرب تعداد سهام شرکت در قیمت هر سهم می باشد. البته معیار این محاسبه قیمت پایانی سهم در هر روز معاملاتی می باشد نه قیمت آخرین معامله.

اهمیت دیگری که ارزش بازار در بازار بورس ایران دارد، تاثیر آن در محاسبه شاخص کل بورس می باشد. به این صورت که هر چه ارزش بازار یک شرکت بیشتر باشد، تغییرات قیمت آن در شاخص کل بورس بیشتر تاثیر می گذارد. به این گونه شرکت ها اصطلاحا سهام شاخص ساز گفته می شود.

در بورس ایران معمولا هرگاه اوضاع شاخص کل مساعد نباشد، سهام شرکت های کوچک هم حتی اگر از نظر بنیادی و تکنیکال در وضعیت خوبی باشند، معمولا رشد نمی کنند. بنابراین برای رشد سهام شرکت های کوچک، شرکت های بزرگ و شاخص ساز باید حداقل در محدوده متعادل معامله شوند و صف فروش شدن این شرکت ها از نظر روانی بر کلیت بازار حتی سهام ارزنده تاثیر می گذارد. بنابراین همواره توصیه می شود که قسمت بزرگی از پرتفوی خود را به این سهام اختصاص دهید و در صورتیکه می خواهید در سهام شرکت های کوچک سرمایه گذاری کنید، برای اطمینان از جو روانی بازار، نیم نگاهی نیز به وضعیت این نمادها داشته باشید.

در زمان نگارش این مقاله، فهرست ده شرکت برتر پذیرفته شده در بورس، از نظر ارزش بازار به شرح زیر هستند:

  • فولاد مبارکه اصفهان (فولاد)
  • صنایع پتروشیمی خلیج فارس (فارس)
  • توسعه معادن و صنایع معدنی خاور میانه (میدکو)
  • ملی صنایع مس ایران (فملی)
  • معدنی و صنعتی گل گهر (کگل)
  • سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا)
  • معدنی و صنعتی چادرملو (کچاد)
  • گروه مدیریت سرمایه گذاری امید (وامید)
  • گسترش نفت و گاز پارسیان (پارسان)
  • پتروشیمی پارس (پارس)

لازم به ذکر است که به دلیل اهمیت شرکت های با ارزش بازار بالا، شاخصی تحت عنوان شاخص 30 شرکت بزرگ نیز توسط سازمان بورس طراحی شده و هر روز آپدیت می شود. این شاخص می تواند برای مقایسه با سایر شاخص ها مانند شاخص کل یا هموزن مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال اگر در یک دوره زمانی مشخص، شاخص کل 2 برابر و شاخص 30 شرکت بزرگ 2.5 برابر رشد داشته است، می توان این گونه استنباط کرد که در این دوره شرکت های بزرگ بازدهی بهتری نسبت به سایر شرکت ها به ثبت رسانده اند. شرکت های موجود در شاخص 30 شرکت بزرگ بعد از یک دوره زمانی مشخص آپدیت می شوند. برای مشاهده فهرست شرکت های موجود در این شاخص می توانید به صفحه اصلی سایت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس tsetmc.com مراجعه کرده و با کلیک روی عبارت شاخص های منتخب، گزینه ی شاخص 30 شرکت بزرگ را مطابق شکل زیر انتخاب نمایید.

شاخص 30 شرکت بزرگ

در یکی از بخش های صفحه نمایش داده شده می توانید فهرست این شرکت ها را بر اساس حروف الفبا مشاهده نمایید. توجه داشته باشید که این فهرست تنها شرکت های پذیرفته شده در بورس را شامل می شود و شرکت های فرابورس در این فهرست قرار نمی گیرند.

نکته: در سایت tsetmc، ارزش بازار هر شرکت در صفحه مختص به نماد آن شرکت، مطابق شکل زیر قابل مشاهده می باشد.

ارزش بازار در سایت tsetmc

جمع بندی

در این مقاله به طور مفصل با ارزش بازار شرکت ها آشنا شدیم. هنگامی که شرکت ها در بورس عرضه اولیه می شوند، ارزش بازار آنها را می توان به سادگی و با ضرب تعداد سهامشان در قیمتی که معامله می شوند، به دست آورد. ارزش بازار را می توان به عنوان معیاری برای چینش یک سبد در نظر گرفت. به این صورت که اگر ریسک پذیری پایینی دارید، بخش اعظمی از سبد خود را به شرکت های با ارزش بازار بالا اختصاص دهید و به همین ترتیب اگر ریسک پذیری بالاتری دارید، می توانید به شرکت های با ارزش بازار متوسط یا کم، وزن بیشتری بدهید.

ارزشِ «ارزش بازار» را بیشتر بدانید!

ارزش بازار یا Market Capitalization برابر است با حاصل ضرب قیمت هر سهم، در تعداد سهمی که شرکت منتشر کرده است. به زبان ساده، ارزش بازار، نشان می‌دهد که یک شرکت به طور کامل چقدر قیمت دارد؟ گاهی به ارزش بازار، مارکت کپ هم می‌گویند.

اولین چیزی که با نگاه کردن به ارزش بازار برای شما روشن می‌شود این نکته است که آیا داریم در مورد یک شرکت بزرگ حرف می‌زنیم یا یک شرکت کوچک؟

برای مثال ارزش بازار پالایش نفت بندرعباس (شبندر) 67.2 هزار میلیارد تومان است. در حالی که شمواد تنها 800 میلیارد تومان ارزش دارد. یعنی مارکت کپ شبندر، 84 مرتبه از شمواد بیشتر است.

“اولین چیزی که با نگاه کردن به ارزش بازار برای شما روشن می‌شود این نکته است که آیا داریم در مورد یک شرکت بزرگ حرف می‌زنیم یا یک شرکت کوچک؟”

پس می‌فهمیم که شبندر یک شرکت بزرگ و شمواد یک شرکت کوچک است و نباید با آن‌ها برخوردی یکسان داشت.

گاهی ممکن است بجای «هزار میلیارد تومان» از مخفف آن یعنی «همت» استفاده کنند. در این حالت مثلا بجای این که بگوییم ارزش بازار پتروشیمی خلیج فارس 247 هزار میلیارد تومان است، می‌گوییم «فارس 247 همت، مارکت کپ دارد».

ارزش بازار را از کجا ببینیم؟

کافی است اسم نماد را در گوگل سرچ کنید، به سایت TSETMC بروید و در قسمت سمت راست، عدد مقابل ارزش بازار را بخوانید. در مقابل این عدد، یک حرف B می‌بینید. این حرف مخفف billion یا میلیارد ریال است.

یعنی وقتی می‌نویسند 26،245.2 B یعنی ارزش بازار این شرکت 2 هزار و 624 میلیارد و 52 میلیون تومان خواهد بود.

دقت کنید که ارزش بازار، با تغییر قیمت سهم، به صورت مداوم تغییر می‌کند. اگر قیمت سهم دوبرابر شود، مارکت کپ آن نیز دوبرابر خواهد شد. برای همین شاید به‌خاطر سپردن تمام ارقام، کمک زیادی به شما نکند.

همین الان که این مقاله را می‌خوانید، ارزش بازار شبندر، شمواد و فارس را بررسی کنید. خیلی بعید است که عددی که شما در TSETMC می‌بینید، دقیقا مشابه اعدادی باشد که ما در مقاله نوشته‌ایم.

با این وجود اگر سهمی را خریده‌اید، خوب است که حتما ارزش بازار آن را بررسی کنید. و ببینید که این شرکت، نسبت به رقبای مشابه چه وضعیتی دارد؟

خریدن سهم، مثل خریدن سه‌تار

سهم خریدن، شبیه به ماشین خریدن نیست. شما اگر می‌خواهید قیمت سراتو را پیدا کنید، کافی است به چند آگهی فروش خودرو زنگ بزنید و متوجه شوید کدام یک دارد ارزان می‌فروشد، کدام یک گران. چرا که می‌دانید تمام سراتوها (با تقریب خوبی) شبیه به هم هستند و جز چند مورد جزئی (مثل کارکرد و رنگ‌شدگی) تفاوتی با هم ندارند.

خرید سهم مثل خرید سه‌تار است. از یک طرف تمام سازهایی که در بازار وجود دارند، شبیه به هم نیستند، حتی دو ساز که یک استاد ساخته است، ممکن است قیمت بسیار متفاوتی داشته باشد، اما شاید شما متوجه نشوید که چرا برای یک ساز قیمت 1 میلیون، و برای دیگری قیمت 10 میلیون تومان پرداخت می‌شود؟

ارزش بازار

ممکن است در اولین برخورد دلیل تفاوت قیمت‌ سازها را متوجه نشوید.

همان‌طور که نمی‌توانید درک بیشتر ارزش بازار چند آگهی را ببینید و برای یک ساز قیمت بگذارید، با دیدن قیمت سهم‌ها هم به نتیجه خاصی نمی‌رسید.

به این دو قیمت نگاه کنید:

  • فپنتا: 208988 ریال
  • فملی: 16980 ریال

چه اطلاعاتی از این دو عدد به دست می‌آید؟

بله، درست حدس زدید. هیچ اطلاعاتی!

اما به این دو عدد نگاه کنید:

  • ارزش بازار فپنتا: 1.1 هزار میلیارد تومان
  • ارزش بازار فملی: 172 هزار میلیارد تومان

حالا داریم یک چیز جدید می‌بینیم. شما می‌توانید تمام شرکت ملی مس را بدهید، درک بیشتر ارزش بازار و صد و پنجاه شرکت شبیه به فپنتا را خریداری کنید.

قیمت؟ کدام قیمت؟

برای هر نماد، چندین قیمت وجود دارد.

قیمت صفر تابلو: اگر سهم با این قیمت معامله شود، روی تابلو 0.0% تغییر قیمت دیده می‌شود. این قیمت در واقع قیمت پایانی جلسه معاملاتی قبلی است.

قیمت گشایش: در پیش‌گشایش، سهم به حراج گذاشته می‌شود، اما در این قیمت‌ها معامله‌ای رخ نمی‌دهد. محل تلاقی بهترین عرضه و بهترین تقاضا در ساعت 9 صبح، قیمت گشایش سهم است.

کم‌ترین قیمت: این عدد نشان می‌دهد که در طول جلسه معاملاتی، ارزان‌ترین معامله با چه قیمتی انجام شده است.

بیشترین قیمت: این عدد نشان می‌دهد که در طول جلسه معاملاتی، گران‌ترین معامله با چه قیمتی انجام شده است؟

قیمت آخرین معامله: پیش از بسته شدن بازار و در آخرین معامله‌ای که امروز انجام شد، سهم با چه قیمتی خریداری شد؟

قیمت پایانی: به میانگین وزن‌دار تمام معاملات روز (با توجه به حجم مبنای سهم) قیمت پایانی می‌گویند. قیمت پایانی همان قیمتی است که صفر تابلوی قیمت در جلسه معاملاتی روز بعد را نشان می‌دهد.

سوال اینجا است که ارزش بازار یک شرکت از کدام قیمت به‌دست می‌آید؟ فکر می‌کنم حدس آن خیلی سخت نباشد. از قیمت پایانی. چرا که ممکن است قیمت آخرین معامله، حجم بسیار کوچکی داشته باشد و نتوانیم تمام سهم‌های شرکت را در آن قیمت بفروشیم.

البته توجه کنید که در واقعیت این اتفاق نمی‌افتد. یک شرکت نمی‌تواند بدون آن که قیمت پایانی را تغییر دهد، همه سهم‌هایش را بفروشد. این عدد تنها تخمینی از ارزش کلی شرکت به دست می‌دهد.

درک کلی از ارزش شرکت

شرکت فولاد مبارکه را تصور کنید. این شرکت در سال 98 با تولید و فروش محصولات فولادی، 15 همت سود کرده است. امروز ارزش بازار فولاد 221 همت است.

شرکت فولاد کاوه در صنعتی نسبتا مشابه، 1.2 همت سود کسب کرده است و امروز ارزش بازار 23 همت دارد.

ارزش بازار

فولاد مبارکه یک شرکت «بزرگ» است.

سود شرکت فولاد مبارکه 12.5 برابر بزرگ‌تر از کاوه است. ارزش بازار فولاد 9.5 برابر کاوه.

هنوز برای نتیجه‌گیری خیلی زود است و باید موارد متعدد دیگری در نظر گرفته شود. اما به‌نظر می‌رسد که فولاد مبارکه، در مقایسه با فولاد کاوه، شرکت سودآورتری باشد. این نتیجه از کجا آمد؟ از اینجا که فولاد مبارکه برای هر ریال که می‌پردازید، در نهایت سود عملیاتی بیشتری ایجاد می‌کند.

فولاد ایران / فولاد آمریکا

شرکت فولاد مبارکه به دلار آزاد امروز (16 هزار تومان) حدود 13.7 میلیارد دلار ارزش دارد و سالانه حدود 1.13 میلیارد دلار سود خالص کسب می‌کند. با این قیمت می‌توانید شرکت Nucor را بخرید، این شرکت 1.3 میلیارد دلار سود خالص (عملیاتی و غیرعملیاتی) دارد.

“از یکسو می‌بینیم که سود دلاری شرکت فولاد مبارکه، با شرکت مشابه در آمریکا تفاوت زیادی ندارد. اما از سوی دیگر مطمئن می‌شویم که با یک سهام بی‌اندازه ارزان طرف نیستیم.”

این مقایسه هم جالب است. از یکسو می‌بینیم که سود دلاری شرکت فولاد مبارکه، با شرکت مشابه در آمریکا تفاوت زیادی ندارد. اما از سوی دیگر مطمئن می‌شویم که با یک سهام بی‌اندازه ارزان طرف نیستیم.

البته نمی‌توانیم بگوییم که فولاد مبارکه خوش‌قیمت است. از کجا معلوم که قیمت سهم Nucor منصفانه باشد؟

ارزش بازار و ارزش منصفانه

فکر کنید که یک هوندا سیویک نو در بازار جهانی 25 هزار دلار باشد. شما می‌دانید که دلار 16 هزار تومان قیمت دارد. پیش خودتان می‌گویید اگر این ماشین (به دلیل تعرفه واردات) دوبرابر آمریکا قیمت داشته باشد، منصفانه است. با این فرمول، شما قیمت 800 را برای این ماشین معقول ارزیابی می‌کنید.

به یک آگهی هوندا نو زنگ می‌زنید و قیمت را می‌پرسید. به شما می‌گوید که ماشینش را 1.2میلیارد تومان می‌فروشد.

چند روز بعد زنگ می‌زنید و متوجه می‌شوید که ماشین در نهایت 1.1 میلیارد تومان فروخته شد.

قیمت 1.1 میلیارد تومن، ارزش بازار این خودرو است. قیمتی که برای شما منصفانه نیست.

برای سهم هم به همین شکل است. قیمت بازار سهم ضربدر تعداد سهم، مساوی می‌شود با ارزش بازار شرکت. این قیمت، می‌تواند خیلی ارزان، منصفانه یا بیش از حد گران باشد.

مواظب باشید فریب نخورید

شرکت‌ها یک سرمایه ثبتی دارند، یک ارزش ذاتی و یک ارزش بازار. بسیاری از افراد فکر می‌کنند ارزش بازار یعنی سرمایه شرکت، یا قیمتی که در آن شرکت ارزنده است. خیر. درست مانند مثال خرید هوندا سیویک، ارزش بازار آن قیمتی است که بازار دارد برای سهام شرکت می‌پردازد. این قیمت می‌تواند خیلی گران یا خیلی ارزان باشد.

فرض کنید می‌خواهید با دو نفر از دوستان خود یک خانه بخرید. این خانه 6 میلیارد قیمت دارد. هر فرد باید 2 میلیارد بپردازد.

یک خانه دیگر پیدا می‌کنید که درست شبیه به همین خانه است، اما آن را 5 میلیارد می‌فروشند. اما اگر این خانه را بخرید، یکی از دوستانتان با شما همراه نمی‌شود و باید دونفری پول را پرداخت کنید. برای همین هر فرد باید 2.5 میلیارد بپردازد.

شاید فکر کنید قیمت هر سهم از خانه دوم گران‌تر است و ارزش خرید ندارد. اما ارزش بازار به شما می‌گوید که باوجود پرداخت پول بیشتر، دارید خانه ارزان‌تری می‌خرید.

در مورد سهم هم وضعیت به همین صورت است. شاید قیمت سهم یک پالایشگاه ده برابر یک پالایشگاه دیگر باشد. در حالی که میزان تولید هر دو پالایشگاه یکسان است. اما معنی این حرف گران بودن پالایشگاه اول نیست. باید ارزش بازار را بررسی کنید تا ببینید کدام ارزان است و کدام گران.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام می‌باشد. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همان طور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری می‌کند. این به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آنها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام درک بیشتر ارزش بازار دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کرده‌اند، چه میزان به آنها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

ارزش بازار یا مارکت کپ (Market Cap) چیست؟

ارزش بازار یا مارکت کپ (Market Cap) چیست؟

اگر شما در حال یادگیری بهترین استراتژی‌های سرمایه گذاری هستید، ضروری است که چند اصل مهم در این رابطه بلد باشید تا بتوانید رابطه بین اندازه یک شرکت یا رمزارز، پتانسیل بازدهی و ریسک را تشخیص دهید. با این اطلاعات می‌توانید با آمادگی بهتری سبد سهام خود را بر اساس “ارزش بازار یا Market Cap” ایجاد کنید.

اما دلیل اهمیت ارزش بازار چیست؟ از آن چه استفاده‌هایی می‌شود؟ باید بگوییم که در واقع ارزش بازار بهترین معیار برای ارزیابی کل سرمایه یک شرکت و همچنین ارزش یک ارز دیجیتال است. این عدد به شما نشان می‌دهد که چه انتظاری از سهم و رمزارزی که قصد خرید آن را دارید، داشته باشید. با ما در ارز تودی همراه باشید تا با مفهوم ارزش بازار و دسته بندی‌های مختلف آن آشنا شوید.

ارزش بازار چیست؟

ارزش بازار یا همان market capitalization، به کل سهم از سهام عام شرکت گفته می‌شود. به این مفهوم به اختصار market cap نیز گفته می‌شود، یکی از راه‌هایی که شرکت‌ها ارزش خود را ارزیابی می‌کنند، از راه شناخت ظرفیت بازار است. برای به دست آوردن market cap هر چیزی، کافیست قیمت سهام را در تعداد سهم های موجود ضرب کنید.

فرمول ارزش بازار چیست؟

برای مثال، سهام شرکتی به قیمت ۳۰۲. ۴۵ دلار و تعداد سهام باقی باقی مانده ۴۴۲. ۵۲ میلیون دلار است. در اینجا، سهام شرکت را ضربدر تعداد می‌کنیم و عدد ۱۳۳. ۵۴ میلیارد دلار به دست می‌اید که همان ارزش بازار سهام این شرکت است.

Marketcap در شرکت‌های بزرگ

شرکت های بزرگ از آنجایی که راه دشوار و پر چالشی را پشت سر گذاشته‌اند، تمایل دارند مشاغلی ثابت و پایدارتری داشته باشند تا قدرت خود را نشان دهند. اگرچه، شرکت‌های بزرگ ممکن است رشد محدودی در آینده داشته باشند زیرا از تمام فرصت‌های اولیه خود برای پیشرفت و ترقی تا به اکنون استفاده کرده‌اند.

Marketcap در شرکت‌های کوچک

این نوع شرکت‌ها معمولا فرصت بیشتری برای رشد کردن دارند، اما تازه وارد هستند و با خطرات ریسکی در مدل‌های تجاری خود رو به رو نشده‌اند و هنوز خود را ثابت نکرده‌اند. به همین خاطر ممکن است درصد شکست این شرکت‌ها نسبت به شرکت‌های بزرگتر بیشتر باشد؛ همین باعث ایجاد ریسک‌های بیشتر می‌شود.

در کل، سرمایه‌گذاران بیشتر‌ گروه زیر را برای ارزش بازار مورد بررسی قرار می‌دهند، زیرا این‌ها رایج‌ ترین دسته‌بندی است که بیشتر افراد تمایل دارند به آن وارد شوند. در این قسمت، نحوه تقسیم‌ بندی ارزش بازار در شرکت‌هایی با اندازه‌های مختلف را برای شما آورده‌ام:

انواع سهام محدوده ارزش بازار
ارزش بازار مگا بیش از ۲۰۰ بیلیون دلار
ارزش بازار بزرگ از ۱۰ میلیارد دلار تا ۲۰۰ میلیارد دلار
ارزش بازار متوسط از ۲ بیلیون تا ۱۰ بیلیون دلار
ارزش بازار کوچک از ۳۰۰ میلیون تا ۲ بیلیون دلار
ارزش بازار میکرو ۵۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون دلار

دسته‌بندی بازار‌ها بر اساس ارزش بازار


ارزش بازار بزرگ ( large-cap )

ارزش بازار بزرگ بیش از ۱۰ میلیارد دلار است. بیشتر شرکت‌های معروف و شناخته شده در جهان عضو این گروه هستند. این دسته از شرکت‌های معمولا خودشان رهبر تیم خودشان بوده‌اند. با وجود چالش‌ها و فراز و نشیب‌های زیادی که در طول صنعت خود با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند، قدرت و ثبات خود را در برابر مشکلات و تهدیدات رقبا ثابت کرده‌اند. ارزش بازار بزرگ را در جا‌هایی که بهترین سود سهام وجود دارند می‌توانید تشخیص دهید. این شرکت‌ها، بیش از نیاز خود پول در می‌آورند و این پول اضافه را در زمان پرداخت سود سهام به سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهند.

ارزش بازار متوسط ( mid-cap )

ارزش بازار متوسط بین ۲ تا ۱۰ میلیارد دلار است، این دسته بین شرکت‌های بزرگ و کوچک قرار دارد. مارک کپ‌های متوسط معمولا پیشرفت قابل توجهی در ساخت مدل‌های تجاری موفق داشته‌اند. نسبت به چالش‌هایی که شرکت‌های کوچک با آن روبرو می‌شوند، سرمایه‌گذاران خودمقاومت و پشتیبانی بیشتری می‌دهد. همه‌ی مارکت کپ‌های متوسط سهام روبه رشد ندارند؛ چرا که ممکن است شرکت‌هایی باشند که در حوزه کوچکتر بدون رشد فعالیت می‌کنند یا ارزش بازار آن‌ها وابسته به شرکت قبلی باشد که سهام خود را واگذار کرده و یا به دلیل تغییرات یا برخی اختلالات در صنعت خود شکست خورده است.

ارزش بازار کوچک ( small-cap )

ارزش بازار مارکت کپ‌های کوچک بین ۳۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد تعریف می‌شوند. گاهی شرکت‌هایی با ارزش بازار کمتر از ۳۰۰ میلیون هم در این دسته قرار می‌گیرد، اگرچه خیلی از افراد آن را در دسته مارکت کپ‌های میکرو نیز قرار می‌دهند. این دسته به طور کلی مبتدی هستند و به دنبال امتحان کردن کار‌های بزرگ برای رشد سهام خود هستند. با وجود اینکه مارکت کپ‌های کوچک میانگین بازدهی بهتری داشته‌اند، اما بسیاری از آن‌ها در راستای برآورده کردن نیاز و قول‌هایشان شکست می‌خورند. سهام در این شرکت‌ها معمولا ناپایدار است و خطر سقوط و زیان در کوتاه مدت را بیشتر دارد. اما نگهداری سهام بازار‌های کوچک برای طولانی مدت به منظور کاهش ریسک در مالکیت درک بیشتر ارزش بازار مناسب هستند.

مارکت کپ در ارزهای دیجیتال

مفهوم ارزش بازار در تمام بازارهای مالی از جمله بازار کریپتوکارنسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. تعریف مارکت کپ در ارز دیجیتال به مفهومی اشاره دارد که بزرگی و ارزش فعلی یک دارایی دیجیتال را برای مثال ارزش بیت کوین یا اتریوم نشان می‌دهد. در صنعت رمزارزها معیار دیگری هم مورد بررسی قرار می‎‎‌گیرد که به آن مارکت کپ کل یا Total Market Cap گفت می‌شود و با استفاده از آن می‌توان مجموع ارزش تمامی پروژه‌ها در صنعت ارزهای دیجیتال را فهمید.

فرمول ارزش بازار در دنیای کریپتوکارنسی

برای آشنایی با فرمول مارکت کپ در بازار ارزهای دیجیتال در ابتدا لازم است، تا با کاربرد این اصطلاح در بازار رمزارز آشنا شوید. در نظر داشته باشید که ارزهای دیجیتال گوناگون، معمولا مارکت کپ متفاوتی هم دارند و این ارزش ممکن است از چند صد دلار تا چند میلیارد هم تغییر پیدا کند.

CoinMarketCap

برای مشاهده مارکت کپ رمزارزها، پیشنهاد ما به شما استفاده از اطلاعات وبسایت coinmarketcap.com است. مارکت کپ بازار ارزهای دیجیتال زمانی افزایش پیدا خواهد کرد که تعداد رمزارز در گردش و یا قیمت ارز دیجیتال افزایش یابد، بنابراین ارزش بازار یک ارز دیجیتال از ضرب‌کردن تعداد در گردش آن ارز (Circulating Supply) بر قیمت ارز بدست می‌آید.

ارزش بازار سهام شرکت = تعداد کل سهام × قیمت کنونی هر سهم
ارزش بازار ارز دیجیتال = تعداد کل کوین های در گردش × قیمت کنونی ارز دیجیتال

محاسبه مارکت کپ رمزارزها

برای درک بهتر مفهوم ارزش بازار در دنیای کریپتوکارنسی با یک مثال این مفهوم را مجدد توضیح می‌دهیم. فرض کنید دو شبکه با نام های شبکه ۱ و ۲ داشته و قصد دارید برای این دو شبکه، مارکت کپ را محاسبه کنید. شبکه ۱ به صورت کلی ۱,۰۰۰ کوین در گردش عرض می‌کند و قیمت آن ۱۰۰ دلار است؛ شبکه ۲ با استفاده از الگوریتم اثبات کار از صد هزار کوین، حدود ۶۰ هزار کوین در گردش داشته و با قیمت ۲ دلار معامله می‌شود. برای محاسبه مارکت درک بیشتر ارزش بازار کپ این دو شبکه طبق فرمول گفته شده، شرایط زیر را داریم:

ارزش بازار = کوین های در گردش × قیمت

مارکت کپ شبکه ۱ = ۱,۰۰۰ × $۱۰۰ = $۱۰۰,۰۰۰

مارکت کپ شبکه ۲ = ۶۰,۰۰۰ × $۲ = $۱۲۰,۰۰۰

طبق محاسبات به دست آمده، متوجه می‌شویم با اینکه ارزش شبکه ۲، حدود ۵۰ برابر کمتر از شبکه ۱ بوده اما مارکت کپ شبکه ۲ از شبکه ۱ بالاتر است. بنابراین همواره به خاطر داشته باشید که مارکت کپ درک بیشتر ارزش بازار نسبت به قیمت کوین یک شبکه، ارزیابی بهتری از ارزش شبکه را به ما ارائه می‌دهد.

چگونه از مارکت کپ بازارهای مالی استفاده کنیم؟

برای ارزیابی اندازه یک رمز ارز از ارزش بازار آن استفاده می‌کنند. اما اجازه ندهید که ارزش بازار یک شرکت بزرگ یا مگا باعث شود که بازار‌های کوچک را کنار بگذارید. اقتصاد جهانی بسیار بزرگ است که با طبقه متوسط رو به رشد به بیش از ۷ میلیارد نفر خدمت می‌کند. یک شرکت ۱۰ میلیارد دلاری که چند‌تریلیون دلار به بازار خدمات می‌دهد، می‌تواند رشد قابل توجهی داشته باشد.

بعلاوه، شرکت‌ها می‌توانند بدون بزرگ بودن بازدهی قوی‌تری برای هر سهم داشته باشند. به سرمایه‌گذارانی که به طور طولانی مدت سهام خود را نگه می‌دارند پاداش‌های بزرگتری از شرکت داده می‌شود، به طوری که سود سهام را مستقیما به جیب آن‌ها بر می‌گردانند. در مجموع این دو مورد هستند که می‌توانند ارزش بازار را افزایش دهند تا سرمایه‌گذاران بازدهی بالاتری از حد میانگین داشته باشند.

چگونه از مارکت کپ بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟

بر خلاف آن، شرکت‌هایی مانند شرکت‌های کوچک که نیاز به پول دارند، ممکن است سهام‌های خود را برای بدهی‌ها و یا پیشرفت شرکت خود بفروشند. با این اتفاق، ارزش هر سهم کاهش می‌یابد. مثلا، اگر شرکتی ۱۰ میلیون سهم ارائه کرده و ۱ میلیون از سهام جدید را بفروشد، ۱۰ درصد از حقوق قبلی شما به سهامداران جدید تعلق دارد. نکته اینجا است که شما باید در هر شرایطی قبل از خرید سهام، سابقه سهام بازخرید آن شرکت را در نظر بگیرید.

به طور کلی، درک بیشتر ارزش بازار اغلب سرمایه‌گذاران ایجاد سبد سهام متنوعی از انواع شرکت‌ها را بهترین راه سرمایه‌گذاری اعلام کرده‌اند.با این کار شما می‌توانید میزان بازگشت و میزان ریسک مطلوب خود را مطابق با اهداف خود تنظیم کنید. برای کسانی که به دنبال پرتفولیوی پایدار و ثابتی هستند، مارکت کپی بزرگ بهترین گزینه است. اما اگر هدف شما افزایش حجم سبد سهام تا حد ممکن به طور متوالی در طی سالیان است، بهترین گزینه برای شما مارکت کپ کوچک و یا متوسط است.

نتیجه گیری

در این مقاله اطلاعاتی درباره مارکت کپ بازارهای مالی، به ویژه بازار ارزهای دیجیتال ارائه کردیم، در نظر داشته باشید که محاسبه ارزش بازار برای هر یک از ارزهای دیجیتال یکی از مهمترین معیارها برای سنجش اعتبار رمزارز می‌باشد. همچنین تشخیص تفاوت بین آنچه در حال حاضر گزارش است و ارزش بازار برآورد شده می‌تواند مفید باشد. در نظر گرفتن این فاکتور در کنار سایر معیارهای مهم دیگر، به شما کمک خواهد کرد تا با دید بهترین به رمزارز مورد نظر خود نگاه کنید و قبل از هرگونه اقدام مالی در مورد آن‌ها به صورت کامل تحقیقات خود را انجام دهید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

مارکت کپ چیست؟

مارکت کپ یا Market Capitalization به معنی ارزش یک شرکت یا پروژه در بازار است.

مقدار Market Cap چه ارتباطی با ریسک سرمایه گذاری دارد؟

به صورت کلی هرچقدر که مقدار Market Cap بیشتر باشد، خطر سرمایه گذاری کمتر است.

ارزش بازار

ارزش بازار

تعریف ارزش بازار چیست؟

ارزش بازار قیمتی است که یک دارایی در بازار خواهد داشت و در آن قیمت خریدوفروش می‌شود. ارزش بازار معمولاً برای اشاره به اندازه یک شرکت سهامی استفاده می‌شود و با ضرب تعداد سهام در قیمت فعلی هر سهم در بازار به دست می‌آید. ارزش بازار آسان‌ترین راه برای شناسایی ابزارهای قابل معامله در بازار همچون سهام و قراردادهای آتی است، چون قیمت بازار آن‌ها در همه‌جا منتشر شده و به راحتی قابل دسترسی هستند. بزرگ‌ترین مشکل در تعیین ارزش بـازار تخمین ارزش دارایی‌هایی نظیر برند یا یک کسب‌وکار است و ممکن است ضرورت استفاده از متخصصین ارزیابی برند و کسب‌وکارها را ایجاب نماید.

توضیحات مدیر مالی در مورد ارزش بازار

ارزش بازار یک شرکت شاخص خوبی از درک سرمایه گذاران از چشم‌انداز آتی آن به دست می‌دهد. گستره ارزش در بازار بسیار وسیع بوده و از کمتر از ۱ میلیون دلار برای کوچک‌ترین شرکت‌ها تا صدها میلیارد دلار برای بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت‌های جهان را شامل می‌شود.

ارزش بـازار با شاخص‌هایی همچون قیمت به فروش، قیمت به درآمد، ارزش شرکتی به سود قبل از بهره و مالیات و چیزهایی از این دست تعیین می‌شود. هرچه نتیجه ارزیابی‌ها بزرگ‌تر باشد، ارزش بازار نیز بیشتر است.

ارزش بازار می‌تواند در طول بازه‌های زمانی نوسان کند و تحت تأثیر چرخه تجاری قرار بگیرد. به عبارتی ارزش بازار در طول دوران افت بازار که رکورد را به همراه دارد، کاهش می‌یابد و در دوره اوج بازار با شکوفایی اقتصادی افزایش پیدا می‌کنند.

ارزش بازار به عوامل دیگری نیز وابسته است، عواملی چون‌ صنعت و بخشی که شرکت در مشغول به فعالیت است، سودآوری شرکت، میزان بدهی ها و محیط و گسترده بازار. برای مثال، شرکت فرضی شناسا و شرکت فرضی آرالین ممکن است هر دو دارای فروش سالیانه ۱۰ میلیارد تومان باشند، ولی اگر شناسا یک شرکت تکنولوژی در حال رشد سریع بوده و شرکت آرالین یک خرده‌فروش گردن‌کلفت باشد، ارزش بـازار شناسا عموماً به شکل قابل‌ملاحظه‌ای از ارزش شرکت آرالین بیشتر خواهد بود.

در مثال بالا، شرکت شناسا ممکن است با نسبت فروش برابر ۵ معامله شود که ارزش بـازار ۵۰ میلیارد تومان در پی خواهد داشت، درحالی‌که شرکت آرالین ممکن است نسبت فروش برابر ۲ داشته باشد که ارزش بازار ۲۰۰ میلیارد تومانی برایش به ارمغان می‌آورد.

ارزش بـازار برای یک شرکت می‌تواند به شکل قابل‌ملاحظه‌ای از ارزش اسمی یا حقوق صاحبان سهام فاصله داشته باشد. یک سهام عموماً زمانی کم ارزش گذاری شده در نظر گرفته می‌شود که ارزش بازار آن کم‌تر از ارزش اسمی آن باشد و این یعنی سهام با یک تخفیف زیادی نسبت به ارزش اسمی آن به ازای هر سهم معامله می‌شود. نباید این‌طور برداشت شود که یک سهم وقتی بیش‌ازحد ارزش گذاری شده که با قیمتی بالاتر از ارزش اسمی معامله شود، چون این تحلیل به صنعت و مقدار هزینه به نسبت شرکت‌ها مشابه بستگی دارد.

معادل‌ انگلیسی ارزش بازار عبارت است از:

Market Value

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.