اهميت بازار ثانويه
آزمون آنلاین اقتصاد دهم مدرسه شهید مصطفی خمینی (ره) مرحمت آباد | بخش 3:…
تیم مدیریت گاما
آزمون تستی بخش 1 اقتصاد دهم انسانی و معارف | فصل دوم: تولید
تیم مدیریت گاما
آزمون آنلاین اقتصاد دهم انسانی | بخش پنجم | فصل 1: اقتصاد بین الملل
تیم مدیریت گاما
آزمون نوبت دوم اقتصاد دهم دبیرستان چهارده معصوم میرجاوه | خرداد 1396
جزوۀ آموزشی اقتصاد دهم رشته ادبیات و علوم انسانی | بخش 3: توسعۀ اقتصادی (فصل اول:…
مریم یابنده جهرمی
آزمون نوبت اول اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا خواف | دیماه 1397 + پاسخ
سؤالات امتحان نوبت دوم اقتصاد دهم رشته انسانی دبیرستان فردوسی | خرداد 96
آزمون نوبت دوم اقتصاد دهم دبیرستان سيد المرسلين | خرداد 1398
گام به گام درس اقتصاد پایه دهم رشته ادبیات و علوم انسانی و معارف اسلامی | پاسخ تمامی…
ارزشیابی مستمر نوبت دوم اقتصاد پایه دهم دبیرستان شهید مفتوحی | اردیبهشت 97
سهام شناور در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
سهام شناور در بورس یا Floating Stock به آن بخش از سهام یک شرکت میگویند که امکان خرید و فروش آن در بازار معاملات خرد وجود دارد. برای اشاره به این بخش از سهام شرکت گاهی از اصطلاح «سهام شناور آزاد» هم استفاده میشود. پس آن بخشی از سهام یک شرکت که به هر دلیلی غیر قابل فروش باشد یا مالک آن تمایلی به فروش آن نداشته باشد، جزو سهام شناور محسوب نمیشود. بهطور کلی میشود سهامداران یک شرکت را به ۲ دسته تقسیم کرد؛ دسته اول سهامداران عمدهاند که صاحب بیش از ۵ درصد سهام شرکت هستند و معمولا بازه سرمایهگذاریشان بلندمدت است. دسته دوم سهامداران خردیاند که بخش کوچکی از سهام شرکت را خریداری کردهاند و اغلب در بازههای کوتاهمدت اقدام به خرید و فروش میکنند. مجموع سهام افراد حقیقی یا حقوقی دسته دوم بخش عمده سهام شناور یک شرکت را تشکیل میدهد.
نحوه محاسبه سهام شناور آزاد در بورس
برای محاسبه سهام شناور یک اهميت بازار ثانويه شرکت باید ابتدا ببینیم سهامداران عمده و راهبردی شرکت چه افرادی (حقیقی یا حقوقی) هستند و چه تعداد از سهام شرکت را در اختیار دارند. اگر این تعداد سهام را از کل سهام شرکت کم کنیم، تعداد سهام شناور آن شرکت را به دست میآوریم. سپس با یک محاسبه ساده میتوانیم ببینیم که این تعداد سهام چه درصدی از کل سهام شرکت را تشکیل میدهد.
تشخیص درصد سهام شناور
تابلو اصلی معاملات سهام یک شرکت در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران اطلاعات بسیار زیادی در اختیار تحلیلگران قرار میدهد که درصد سهام شناور یکی از این اطلاعات مهم است. برای مثال اگر به این سایت مراجعه کنید و تابلو مربوط به معاملات شرکت فولاد مبارکه (با نماد فولاد) را در آن باز کنید، میتوانید ببینید که سهام شناور شرکت فولاد مبارکه چند درصد از سهام کل شرکت را تشکیل میدهد. همانطور که در تصویر زیر میبینید، سهام شناور شرکت فولاد مبارکه ۲۶ درصد است.
مثال از نحوه محاسبه سهام شناور
فرض کنید تعداد کل سهام شرکتی ۲۰۰ میلیون برگه سهم باشد. از این تعداد ۱۴۰ میلیون سهم در اختیار موسسات مختلف است، مدیران و اعضای داخلی شرکت هم صاحب ۲۰ میلیون سهم هستند و ۸ میلیون سهم هم به طرح مالکیت سهام کارمندان اختصاص داده شده است. در این صورت تعداد سهام شناور این شرکت ۳۲ میلیون سهم است که فقط ۱۶ درصد از کل سهام این شرکت را تشکیل میدهد.
میزان سهام شناور ثابت است یا متغیر؟
میزان سهام شناور یک شرکت در بازار سرمایه مقدار مشخص و ثابتی نیست و میتواند تغییر کند. به این دلیل که ممکن است سهامداران عمده برای دسترسی به منابع مالی بیشتر، بخشی از سهام خودشان را در بازار ثانویه به سهامداران خرد بفروشند که باعث میشود شناوری سهم افزایش پیدا کند. گاهی هم ممکن است سهامداران عمده در بازار ثانویه اقدام به خرید سهام شرکتشان کنند (اصطلاحا سهامشان را جمعآوری کنند) و شناوری سهم را کاهش دهند.
اهمیت سهام شناور در بورس
میزان سهام شناور یکی از مولفههایی است که معاملهگران هنگام خرید سهام در بورس ارزیابی میکنند. بهطور کلی هرچه سهام شناور یک شرکت بیشتر باشد، تغییرات قیمت سهام آن شرکت با سرعت کمتری انجام میگیرد. این نکته بهویژه درمورد شرکتهای بزرگ که ارزش بازار بالایی دارند صدق میکند. از آن طرف سهامی که شناوری پایینی دارند، قیمتشان میتواند سریعتر رشد کند.
برای افزایش قیمت سهام شرکتهای کوچکی که شناوری پایینی دارند سرمایه زیادی لازم نیست و این امکان وجود دارد که افرادی با سرمایههای نه چندان زیاد بتوانند روند قیمت این سهام را در دست بگیرند و سرمایهگذاران کوچکتر را برای خرید سهام این شرکتها ترغیب کنند. روی هم رفته سهام این شرکتها میتواند برای سفتهبازان اهميت بازار ثانويه و بازیگران سودجو جذاب باشد. این دسته از افراد بعد از جمعآوری سهام شناور شرکتهای کوچک و اصطلاحا خشک کردن سهام این شرکتها، برای سهام این شرکتها صف خرید میچینند و قیمت سهامشان را در مدتی کوتاه بالا میبرند. انجام چنین کاری معمولا برای سهام شرکتهایی که ارزش بازار بالایی دارند و شناوریشان زیاد است ممکن نیست.
بهطور کلی وقتی معاملهگر عادی میخواهد سهام شرکتی را بخرد، به دنبال این است که در یک بازه زمانی معقول، قیمت سهامش افزایش پیدا کند. بنابراین با توجه به شرایط بازار، به دنبال شرکتهایی است که شناوری معقولی داشته باشند. اگر ارزش بازار شرکت بالا باشد و سهام شناور آن هم درصد زیادی از کل سهام این شرکت را تشکیل بدهد، گزینه مناسبی برای خرید نیست، زیرا تحرکات قیمتی سهام این شرکت سرعت کمی خواهد داشت. از آن طرف شرکتهای کوچکی هم که شناوری پایینی دارند، ریسک خریدشان بالاست. زیرا سهام این دسته از شرکتها ممکن است بهراحتی بازیچه سفتهبازانی باشد که قیمت سهم را به دلخواه خودشان تغییر میدهند.
نکته یک: شرکتهایی که سهام شناور بالایی دارند، معمولا نقدشوندگیشان هم بهتر و ریسک خریدشان کمتر است.
نکته ۲: در بازار ایران حداقل میزان شناوری سهام یک شرکت ۵ درصد است. اما برای حداکثر میزان سهام شناور سقفی وجود ندارد؛ سهامداران عمده میتوانند همه سهامشان را در بازار ثانیه بفروشند که باعث میشود شناوری سهم در بازار افزایش پیدا کند.
چه کسانی میتوانند سهام شناور را خریداری کنند؟
همانطور که اشاره کردیم، سهام شناور به سهامی گفته میشود که در اختیار سهامداران عمده نیست و در بازار ثانویه داد و ستد میشود. عملا این امکان وجود دارد که همه فعالان و معاملهگران بورسی (حقیقی یا حقوقی) سهام شناور شرکتها را در بورس خریداری کنند. حتی سهامداران عمده شرکتها هم این امکان را دارند که در صورت لزوم سهام شناور شرکتشان را در بازار معاملات خرد خریداری کنند.
تاثیر سهام شناور بر قیمت سهم و تصمیم سهامداران
وقتی از سهام شناور شرکتی در بورس حرف میزنیم، باید حواسمان به ارزش بازار آن هم باشد. اهمیت سهام شناور در این است که ببینیم برای تحرک قیمت سهم مورد نظرمان چه مقدار پول لازم است. اگر شناوری سهم زیاد باشد، پول زیادی برای جمعآوری سهام شناور آن لازم است و در نتیجه خرید آن برای پولهای متوسط و کوچک جذاب نیست. ولی این زیاد یا کم بودن در درصد شناوری خلاصه نمیشود. ممکن است درصد شناور سهمی کم باشد اما پول زیادی برای جمعآوری سهام شناور آن لازم باشد و برعکس.
منظور از ارزش بازار یک شرکت این است که فرضا اگر بخواهیم ۱۰۰ درصد سهام شرکتی را به قیمت روز سهام آن شرکت بخریم، چقدر باید پول بدهیم. مثلا اگر کل سهام شرکتی ۱۰۰ میلیون برگه و قیمت روز هر سهم آن ۵۰۰ تومان باشد، در این صورت ارزش بازار این شرکت ۵۰ میلیارد تومان (۵۰۰ ضرب در ۱۰۰ میلیون) خواهد بود. حالا اگر فرض کنیم شناوری این سهم ۲۰ درصد (یکپنجم کل سهام شرکت) باشد، در این صورت ارزش بازار شناوری سهم برابر با ۱۰ میلیارد تومان خواهد بود. بنابراین سفتهبازان میتوانند حداکثر با ۱۰ میلیارد تومان کل شناور سهم را جمعآوری کنند و روند قیمتیاش را کنترل کنند.
این بار فرض کنید شرکتی با ارزش بازار ۵۰۰۰ میلیارد تومان داریم که فقط ۱۰ درصد سهام شناور دارد. ارزش بازار سهام شناور این شرکت ۵۰۰ میلیارد تومان خواهد بود که بسیار بیشتر از ۱۰ میلیارد تومان مثال قبلی است. بنابراین سفتهبازان مثال قبلی نمیتوانند با ۱۰ میلیاردشان از عهده شناور چنین سهمی بر بیایند. در نتیجه دستکاری قیمت این سهام برایشان مقدور نیست.
نکته: مفهوم سهام شناور را باید در کنار مفهوم ارزش بازار در نظر بگیریم. ممکن است درصد سهام شناور شرکتی پایین باشد، اما ارزش بازار بالایی داشته باشد. در این صورت جمعآوری سهام شناور آن کار دشواری خواهد بود. روی هم رفته شرکتهای کوچک و متوسط (که ارزش بازار به مراتب کمتری دارند) در صورتی که درصد سهام شناورشان معقول باشد، میتوانند تحرکات قیمتی مناسبی داشته باشند.
کاربرد سهام شناور
شاید مهمترین کاربرد مفهوم سهام شناور در بورس، تدوین استراتژی معاملاتی برای نوسانگیریهای کوتاهمدت و میانمدت باشد. نوسانگیران که بیش از هر کس دیگری به دنبال نوسانهای قیمتی هستند، اغلب به دنبال شرکتهایی که ارزش بازار بالا داشته باشد نمیروند (مگر در دورههای نسبتا کوتاهی که پول زیادی به سمت بورس سرازیر میشود، پولهایی که قدرت آن را دارند که قیمت هر سهمی را جابهجا کنند). این افراد بیشتر به دنبال شرکتهای کوچکند و اگر ریسکپذیری کمتری داشته باشند، سهام شرکتهای متوسطی را انتخاب میکنند که شناوری بالایی ندارند.
اما نباید این طور تصور کنیم که ارزش بازار و شناوری سهم هرچه پایینتر باشد بهتر است. یک استراتژی برای انتخاب سهام مناسب بر اساس شناوری و ارزش بازار میتواند به این صورت باشد که به دنبال سهامی باشیم که ارزش بازارشان بالای ۵۰ هزار میلیارد تومان و درصد سهام شناورشان در حدود ۲۵ درصد (نزدیک به متوسط بازار) است. تجربه و درجه ریسکپذیری معاملهگر میتواند به او کمک کند تا در شرایط مختلف بازار این معیارها را برای معاملاتش در نظر بگیرد و بر مبنایشان عمل کند.
نکته: توجه به شناوری سهام فقط یکی از معیارهای معامله است. ممکن است سهام شناور شرکتی در بازه معقولی قرار داشته باشد، ولی وضعیت بنیادی آن خوب نباشد یا اینکه قیمت آن بیش از حد گران باشد. در این صورت سهام این شرکت گزینه مطلوبی برای خرید نخواهد بود.
جمعبندی
در این مطلب با مفهوم سهام شناور آشنا شدیم و دیدیم که منظور از سهام شناور آن بخشی از سهام شرکت است که تحت مالکیت سهامداران خرد قرار دارد، سهامدارانی که معمولا به قصد خرید و فروش کوتاهمدت دست به معامله سهام میزنند و هدفشان دخالت در امور مدیریتی شرکتها نیست. دیدیم که درصد سهام شناور شرکتها در بورس ممکن است با معاملات سهامداران عمده در بازار ثانویه کم یا زیاد شود. همچنین دیدیم که بهتر است معاملهگران و سرمایهگذاران خرد به دنبال خرید سهام شرکتهایی باشند که درصد شناورشان متعادل و نزدیک به متوسط بازار باشد.
اهميت بازار ثانويه
در جست و جوی اعتماد از دست رفته به بازار
گروه اقتصادی: چند وقت بود حال بازار سرمایه ناخوش بود و سهامداران هر روز که پورتفوی خود را بررسی میکردند با افت ارزش داراییشان روبهرو میشدند. قرمزرنگ شدنهای پیاپی تابلوی بورس تهران، یکی از سیگنالهای سرمایهگذاران به دولت بود که سیاستگذار باید عزمی برای بازگشت اعتماد به بازار سرمایه داشته باشد. سرانجام 30 آذر وزیر اقتصاد برای حل مشکلات بورس اوراق بهادار یک بسته 10 مادهای ارائه کرد. از جمله بندهای این طرح، کاهش ۵ درصدی مالیات شرکتهای تولیدی و اختصاص «۳۰ هزار میلیارد تومان» به صندوق تثبیت بازار سرمایه است. این در حالی است که به دنبال افت شدید سود سهام در ماههای اخیر، بسیاری از سرمایهگذاران در بورس حالا به عنوان مالباخته شناخته میشوند. به گزارش «وطنامروز»، در هفته گذشته شاخص کل بورس تهران بعد از مدتها توانست رشد بیش از ۳ درصدی را به ثبت برساند. این پدیده کمسابقه در سال ۱۴۰۰ در پی اعلام بسته حمایتی ۱۰بندی وزارت اقتصاد رخ داد. بازار سرمایه در هفتههای اخیر سیر نزولی داشت و شکست حمایت یک میلیون و 300 هزار واحدی شاخص کل بورس موجب شد بسیاری از سهامداران از بازگشت بازار سرمایه به روند صعودی ناامید شوند اما با انتشار اخبار مثبت بودجهای، ارائه برنامههای وزیر اقتصاد به منظور حمایت از تولید و شرکتهای بورسی و اظهارنظرهای معاون اقتصادی رئیسجمهور مبنی بر حمایت از بازار سرمایه، بستر تغییر مسیر شاخص کل فراهم شد. در صورتی که در هفته پیش رو بازار سرمایه سیر صعودی خود را حفظ کند، میتوان امید داشت مشکل نقدینگی بازار سرمایه نیز با ورود مجدد سهامداران حقیقی به بازار حل شود. در واقع با حمایتهای واقعی دولت و عزم وزارت اقتصاد و سازمان بورس، اعتماد به بازار سرمایه باز خواهد گشت و همین موضوع بستر رشد سهام را فراهم میکند. در چند هفته گذشته بسیاری از کارشناسان بازار معتقد بودند دولت به وعدههای خود در زمینه بورس عمل نکرده و به عبارتی بازار سرمایه را رها کرده است اما با ارائه مصوبات ستاد اقتصادی دولت درباره بازار سرمایه، به نظر میرسد دولت به دنبال اجرایی کردن برنامههای خود جهت حمایت از بورس است. * صندوق تثبیت بازار سرمایه در ردیف لایحه بودجه برای نخستینبار، موضوع صندوق تثبیت بازار سرمایه در ردیف لایحه بودجه در نظر گرفته شد و دولت پیشبینی کرده است که درآمد مالیاتی حاصل از نقل و انتقال سهام را از طریق صندوق تثبیت به این بازار بازمیگرداند. * محاسبه روزانه صورتهای مالی شرکتها اعمال نرخ تسعیر ارز بر اساس ٩٠ درصد میانگین نرخ سامانه نیما از دیگر شفافسازیهایی است که در صورتهای مالی برخی گروههای بورسی بویژه بانکیها نشان داده میشود و سهامداران این صنعت تا حدود زیادی میتوانند به صورت بهروز، تاثیرات حاصل از نرخ تسعیر ارز را محاسبه کنند. * کاهش نرخ مالیات بر درآمد شرکتها از ٢٥ به ٢٠ درصد کاهش نرخ مالیات بر درآمد شرکتها از ٢٥ درصد به ٢٠درصد که در چند سال گذشته بیسابقه بوده است، نهتنها نشاندهنده حمایت از تولید و بازار سرمایه است، بلکه دولت با این بند بحث حمایت از تولید را نشان داد که این موضوع میتواند با تاثیرگذاری مثبت در شرکتهای بورسی همراه باشد. * حضور رئیس سازمان بورس در جلسات دولت یکی از نکات دیگر 10 مصوبه بورسی ستاد اقتصادی، حضور رئیس سازمان بورس در جلسات ستاد اقتصادی دولت است. در واقع این اتفاق نشان میدهد که بازار سرمایه در اقتصاد کشور بیش از گذشته نقش خواهد داشت. تصمیمگیری درباره حضور رئیس سازمان بورس در این جلسات نشاندهنده اهمیت بازار سرمایه برای دولت است. * بازارگردانی سهام شرکتهای دولتی یکی از مشکلات اصلی بازار سرمایه در زمان عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس عدم بازارگردانی آن سهام در بازار بود که این امر باعث کاهش نقدشوندگی در بازار، کاهش شدید قیمت این سهام در زمان ایجاد روند اصلاحی بازار و ضرر و زیان سنگین سهامداران خرد در بازار میشد. اختصاص ١٠ درصد از مبلغ عرضه اولیه به بازارگردانی سهام آن شرکت میتواند تا حدود زیادی برطرفکننده مشکلات مربوط به سهام شرکتها باشد. * کاهش انتشار اوراق بدهی در سال ١۴٠١ یکی از چالشهایی که بازار سرمایه در نیمه دوم سال جاری و نیمه نخست سال ١۴٠٠ با آن دست و پنجه نرم میکرد بحث انتشار اوراق بدهی بود، انتشار اوراق دولتی باعث افزایش فشار به بازار اولیه و ایجاد اختلال در بازار ثانویه شده بود. کاهش مبلغ انتشار اوراق بدهی در سال ١۴٠١ نسبت به سال ١۴٠٠ توسط دولت، تا حدودی میتواند یکی از معضلات اصلی بازار سهام را که سهامداران در سالهای گذشته در این بازار با آن روبهرو بودند کاهش دهد. * جریان خروج پول متوقف میشود؟ روند خروج پول از بورس تهران در یک سال و نیم اخیر بسیار فراتر از عدم ارزندگی بازار بوده است. این آمار بخوبی از عدم اعتماد موجود نسبت به دولت و بازیگران بزرگ بازار حکایت دارد. این روند در هفتههای اخیر نیز همچنان با قدرت پیگیری شده است و عملا حجم پولهایی که از ابتدای سال ۹۹ به بورس آمده و ماندگار شده در حال صفر شدن است. با این وجود در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته، خالص جریان ورودی پول حقیقیها به میزان خروج آن چربید که اگر این اتفاق در هفته پیش رو ادامه یابد، میتوان به تثبیت روند صعودی بازار سرمایه امید داشت. * بازگشت سبزها از جمله اتفاقات قابل توجه در آمار معاملات هفته گذشته آن است که روند سبزپوشی در اکثریت بازار سهام جریان داشت و رشد شاخص به صعود تعداد محدودی از نمادها گره نخورده بود. به زبان اعداد در آخرین روز معاملاتی هفته ۶۸۸ نماد از ۸۲۴ نماد کل بازار سهام سبزپوش بودند که میتواند از تغییر یک متغیر سیستماتیک در بازار خبر دهد. * صنایع برنده هفته آخر آذر اگر نگاهی به آمارهای بازدهی صنایع مختلف بازار سرمایه بیندازیم، هفته گذشته تنها ۷ صنعت از چشیدن طعم صعود بازماندند و اکثر این صنایع نیز جزو گروههای کوچک و کمتعداد بودند. در مقابل بیشترین رشد، در گروه تک نماد محصولات چرمی رقم خورد که نماد «وملی» در آن حضور دارد. بعد از آن نیز بیشترین رشد نصیب گروه وسایل ارتباطی با حضور ۳ نماد «لپارس»، «لکما» و «لپیام» شد که مشخصا مسؤول رشد شاخص این گروه نماد «لپارس» بود. گروههای بزرگ کالایی نیز عموما رشد ملایم و منطقی را تجربه کردند.
فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد.
تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.
دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان
اهميت بازار ثانويه
اهمیت انجام تحقیقات بازار
خانه » بلاگ » اهمیت انجام تحقیقات بازار
- فاطمه منیرپور
- 12 اسفند 1399
- بدون دیدگاه
تحقیقات بازار یکی از موثرترین راهها برای پیدا کردن آگاهی و بینش نسبت به مشتریان و رقیبان در صنعت است. اطلاعاتی که از این تحقیقات به دست میآیند؛ در تصمیمگیریهای کسبوکار مهم هستند. مخصوصاً برای تصمیمات کسبوکارهای کوچک برای ورود به حوزهای جدید یا تولید محصولات جدید، تحقیقات بازار بسیار مهم و تأثیرگذار است. بنابراین برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، دلایل ضرورت و اهمیت آن و همچنین تفاوت تحقیقات بازار با تحقیقات بازاریابی و هوش بازاریابی، در ادامه این پست با ما همراه باشید. البته ناگفته نماند که مارکتینگ ریسرچ و روشها و تکنیکهای آن بحث مفصلی است؛ پس شما هم اگر نکته مهمی در این زمینه میدانید و یا سوالی اهميت بازار ثانويه دارید در قسمت نظرات میتوانید مطرح کنید.
تعریف تحقیقات بازار
مارکتینگ ریسرچ یا تحقیقات بازار مجموعه ای از فرآیندهاست که تولید کننده و مشتریان و مصرفکننده نهایی را از طریق جمع آوری اطلاعات به هم متصل می کند. این اطلاعات برای تعریف فرصتها و تهدیدهای بازاریابی، ارزیابی فعالیتهای بازاریابی و درک بهتر نسبت به فرآیند بازاریابی و بهبود آن مورد استفاده قرار میگیرد.
انواع روشهای مورداستفاده در Market Research
روشها و ابزارهای مورداستفاده در تحقیقات بازار را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
روش اول : تحقیقات پایهای
مقصود، اطلاعات اولیهای است که کارشناس بازاریابی از بازار و مشتریان کسب میکند.
شما میتوانید این نوع تحقیقات بازاریابی را به روشهای مختلف مانند focus group، پرسشنامه آنلاین، مصاحبه تلفنی و …انجام دهید. درنتیجه این نوع تحقیقات بازار میتوانید چالشهای مشتریان را در هنگام خرید محصول بدانید و میزان آگاهی جامعه هدف از برند خود را بررسی کنید.
روش دوم : تحقیقات ثانویه
در تحقیقات ثانویه اطلاعاتی که توسط منابع خارجی مانند آژانسهای دولتی و شرکتهای آماری تهیهشده استفاده میشود. این اطلاعات در روزنامهها و مجلات، کتاب و سایتها و آژانسهای مختلف دولتی و غیردولتی منتشر میشود. منابع ثانویه میتواند یکی از موارد زیر باشد:
- منابع عمومی: منابع عمومی مانند کتابخانه ازجمله بهترین منابع رایگان برای جمعآوری اطلاعات است.
- منابع تجاری: منابعی که به ازای دریافت مبلغی (بهصورت تهیه اکانت) و یا خرید مجله یا کتاب، اطلاعاتی را در اختیار شما قرار میدهد.
- مؤسسات آموزشی: با اینکه منابع محبوبی برای تهیه اطلاعات محسوب نمیشود، اما از دانشگاهها و مؤسسات آموزشی میتوان اطلاعات ارزشمند و معتبرتری نسبت به بسیاری از منابع تجاری به دست آورد.
تفاوت تحقیقات بازاریابی و تحقیقات بازار
هردوی این مفاهیم جزئی از مارکتینگ محسوب میشود و شامل فعالیتهایی است که قبل از فروش محصول انجام میشود. تعدادی از متخصصین بازاریابی تحقیقات بازار را زیرمجموعه تحقیقات بازاریابی میدانند و گروهی دیگر بر این عقیدهاند که این دو مفهوم در بعضی فعالیتها هم پوشانی دارند. یعنی فعالیتهایی مانند ترندهای بازار و سایز بازار و بررسی بازار هدف و … را جزئی از تحقیقات بازار و مستقل از تحقیقات بازاریابی میدانند.
مثالهایی از تحقیقات بازاریابی میتوان از بهینه سازی در تبلیغات، تست آ-ب، رضایت مشتریان و تغییر نگرش نسبت به برندینگ نام برد. درباره تحقیقات بازار میتوان از ترندهای بازار ، سایز بازار و بررسی بازار هدف، سگمنتیشن و … نام برد. با این حال این دو مفهوم در محدودهی موضوعاتی مانند قیمت گذاری، ویژگی های محصول و تخمین تقاضا مشترک هستند.
تحقیقات بازار به چه سوالهایی پاسخ میدهد؟
بر اساس آمارهای موجود:
- بر اساس دادههای اینستاگرام در سال 2017، 80% از کاربران اینستاگرام حداقل یک پیج بیزینسی را دنبال میکنند.
- بر اساس دادههای گوگل، 75% از کاربران تلفنهای هوشمند برای برطرف کردن نیازها و سوالاتشان ابتدا به سراغ موتورهای جستوجو میروند.
- بر اساس آمار hubspot در سال 2016، 78% از مصرفکنندگان به دلیل تعداد بالای ایمیلهای دریافتی از یک برند، عضویت خود را از خبرنامه ایمیلی آن لغو میکنند.
چگونه یک کارشناس بازاریابی میتواند مطمئن شود که مشتری در تصمیمگیری محصول او را انتخاب میکند؟ چگونه میتوان فهمید که یک مصرفکننده تصمیم خرید خود را با استفاده از چه اطلاعاتی و بر چه اساس میگیرد؟ این سؤالات دقیقاً مواردی هستند که مارکتینگ ریسرچ به آنها پاسخ میدهد.
تفاوت مارکتینگ ریسرچ و Marketing Intelligence :
مارکتینگ اینتلیجس (هوش بازاریابی) استفاده از اطلاعات موجود برای تصمیمگیریهای استراتژیک کسبوکار است. کسبوکارهای کوچک این اطلاعات را بهمرور زمان از بازار، رقبا و شرایط اقتصادی و سیاسی به دست میآورند. در واقع مارکتینگ اینتلیجنس به معنای جمعآوری داده های روزانه است که وارد سیستم می شود و از میان آن اطلاعات مهمی را می توان استخراج کرد. سپس با استفاده از آن وضعیت شرکت را تحلیل میکنند و نقاط قوت و ضعف را پیدا می کنند. اما تحقیقات بازار به مفهوم طرح یک سوال و یافتن پاسخ آن سوال است.
چرا تحقیقات بازار ضروری است؟
رقابت در صنعت چیزی فراتر از مقایسه ساده نام دوبرند است.
بر اساس بررسی business insider، 72% کسب و کارهای کوچک تمرکز اصلی خود را بر افزایش درآمد قرار میدهند. تحقیقات بازار به این کسب و کارها کمک میکند که دید مناسبی نسبت به رقیبان خود پیدا کنند.
با بررسی نقاط قوت و ضعف رقیبان، میتوانید مزیت رقابتی خود را پیدا کنید و جایگاه محصول را به درستی تعیین کنید. برای ارائه پیشنهاد بهتر به مشتریان باید بدانید رقیبان چه محصولاتی با چه ویژگیها و قیمتی به بازار عرضه میکنند.
آشنایی با مشتریان مرتبط با کسب و کارتان
بسیاری از کسبوکارها تصور میکنند نسبت به مشتریان خود شناخت دارند. اما بعد از مارکتینگ ریسرچ، متوجه اشتباه خود درباره مشتریان شدهاند. با انجام تحقیقات بازار، میتوانید یک پروفایل از ویژگیهای مشتریان بهصورت میانگین تهیه کنید. ویژگیهایی مثل عادات خرید، اینکه چقدر برای هر نوع محصول حاضرند هزینه کنند و چه قابلیتهایی در محصولات برای آنها مهمتر است. با این بررسی در کنار بررسی رقیبان میتوانید، مشتریان را به خرید محصول خود در مقابل محصول رقیب ترغیب کنید.
یافتن فرصتهای جدید برای معرفی محصولتان
فرصتهای موجود در بازار و نیاز برای یک محصول با ویژگی خاص با مارکت ریسرچ به دست میآید. مشتریان با گذر زمان نیاز به تغییراتی در محصولات متناسب با تغییر تکنولوژی و شرایط مختلف دارند. اگر محصولات خود را بهروزرسانی نکنید، با آمدن رقیبان جدید، مشتریان ممکن است به سمت آن محصولات کشیده شوند. همچنین نباید نسبت به فرصتهایی که در بررسی مشتریان و یافتن نیازهای جدید آنها وجود دارد بیتفاوت باشید. این فرصتها بهترین موقعیت برای تولید محصولات جدید است.
پیشبینی نیاز مشتریان
کسبوکارهای کوچک تحت تأثیر ویژگیهای مختلف محیطی و اقتصاد جامعه هستند. اگر مشتریان توانایی خرید کافی نداشته باشند و یا نسبت به مخارج خود نگران باشند، نسبت به هزینه کردن برای محصولات مختلف بیشتر دقت میکنند و راحت تصمیمگیری نمیکنند. با بررسی بازار و مشتریان میتوانید تصمیمات خودتان را با اقتصاد کشور همسو کنید. برای مثال شاید با توجه به تغییرات سیاسی و اقتصادی، این زمان برای لانچ محصول جدید شما مناسب نباشد و محصول شما شکست بخورد. در نهایت میتوانید تصمیم بگیرید که برای فروش چه محصولاتی از بازاریابی تلفنی استفاده کنید .
در ابتدای فرآیند، لازم است کارشناسان تماس با محصول/خدمت مورد نظر شما و جامعه مخاطبی که برای محصول/خدمت خود انتخاب کردهاید به خوبی آشنا شوند. پس از آن، پرسشنامه، مطابق با نیازهای اطلاعاتی و شناختی کارفرما -به صورت رفت و برگشت- طراحی میشود و در نهایت، سوالات از طریق تماس تلفنی یا سایر روشهای مورد نظر کارفرما پرسیده میشود.
مرکز تماس همکال میتواند در زمینه تحقیقات بازار خدماتی از قبیل نظرسنجی تلفنی را برای شما انجام دهد.
افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه
رئیس هیات مدیره بورس تهران گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست اما تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاشهای صورت گرفته و رشد شتابان بخشهای مختلفی از بازار سرمایه در سالهای اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاههای اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.
به گزارش تجارتنیوز، امیر تقی خان تجریشی، رئیس هیات مدیره بورس تهران به بررسی اهمیت بازار پایه و دلایل عدم توسعه آن در ایران پرداخت و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست اما تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش های مختلفی از بازار سرمایه در سال های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.
تجریشی ضمن بیان مطلب فوق به نقش و اهمیت بازارهای مالی اشاره کرد و افزود: در هر کشور، شرکتهای دولتی و خصوصی فراوانی فعالیت میکنند و بخشی از نیازهای جامعه خود و دیگر کشورها را تامین میکنند. این شرکتها برای شروع، ادامه و گسترش فعالیتهای خود به حجم بالایی از منابع مالی نیاز دارند. اغلب حجم تامین سرمایه برای بعضی از طرحهای توسعهای زیاد است، به گونهای که یک شرکت به تنهایی قادر به تامین آن نیست. در بسیاری اوقات دولتها نیز برای اجرای طرحهای مختلف نیاز به تامین سرمایه دارند لذا نقش و اهمیت بازارهای مالی در این شرایط پررنگتر میشود.
وی وجود بازارهای مالی را فرصتی با اهمیت برای شرکتها و دولتها به منظور تامین منابع مالی خود عنوان و اظهار کرد: در واقع هدف اصلی این بازارها تسهیل ارتباط بین عاملین دارای مازاد منابع و عاملین دارای کمبود منابع و کاهش هزینه های مبادلاتی می باشد. یکی از بازارهای مهم در جهان که در تأمین مالی بنگاه ها نقش موثری دارد بازار سرمایه است.
تجریشی تصریح کرد: بازارسرمایه شامل دو بخش بازار اولیه و بازار ثانویه است و تأمین مالی در بازار اولیه امکان پذیر می باشد. در بازار اولیه شرکت ها برای اولین بار با عرضه بخشی از سهام خود به عموم، منابع جهت انجام پروژه ها و طرح های خود را تأمین می کنند. لیکن در بازار ثانویه تنها سهام شرکتهای پذیرفته شده، مورد معامله و داد و ستد قرار می گیرند. رییس هیات مدیره بورس تهران به روش های تامین مالی در بازار اولیه اشاره کرد و افزود: تامین مالی در بازار اولیه به ۲ روش کلی تامین مالی مبتنی بر بدهی و تامین مالی سرمایه ای تقسیم می شود .
براساس اعلام روابط عمومی و امور بین الملل بورس تهران، رئیس هیات مدیره بورس تهران اظهار کرد: در تامین مالی به روش بدهی، شرکت یا سازمان تامین مالی کننده براساس یکی از انواع اوراق موجود در بازار سرمایه اقدام به انتشار اوراق بدهی میکند، در حال حاضر تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار مبتنی بر عقود اسلامی از جمله اوراق مشارکت و انواع صکوک از جمله صکوک،اجاره، مرابحه، منفعت، رهنی، خرید دین، سلف موازی و انواع اوراق خزانه امکان پذیر است. در حوزه ی تأمین مالی سرمایه ای، تأمین مالی از طریق تأسیس یا عرضه بخشی از سهام شرکت یا پروژه و یا افزایش سرمایه صورت می گیرد . در حال حاضر، تاسیس شرکت سهامی عام با هدف سرمایه گذاری در بازار اولیه تعداد بسیار محدودی دارد.
وی بازار اولیه را دارای پتانسیل رشد در تامین مالی بنگاه های اقتصادی دانست و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست، اما با تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش های مختلفی از بازار سرمایه در سال های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.
رئیس هیات مدیره بورس تهران افزود: با این حال بررسی و آمار و اطلاعات منتشر شده نشان دهنده آن است که کارکرد اصلی این بازار یعنی تأمین و کمک به تخصیص بهینه منابع مالی و کاهش هزینه تأمین مالی، تحت تأثیر رشد بازار ثانویه قرار گرفته است و نقش بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه بسیار کمتر از انتظار بوده است.
تجریشی معتقد است در سالهای گذشته علیرغم رشد بازار سرمایه این رشد صرفًا در بخش بازار ثانویه اتفاق افتاده است و اظهارداشت: براساس آمارها، حجم اوراق و منابعی که در بازار اولیه بورس مورد معامله قرارگرفته از ۲۲هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به ۳۸ هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیده، یعنی چیزی حدود ۳۰ درصد رشد داشته است. این در صورتی است که طی همین مدت حجم بازار ثانویه از حدود ۶۸ هزار میلیارد تومان به ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و رشدی ۱۳۰۰ درصدی داشته است.
وی ادامه داد: بدین ترتیب در دورهای که بازار ثانویه با رشد قابل ملاحظه ای مواجه بوده است، شرکتهای پذیرفته شده در بورس نتوانسته اند در سطح بالایی نسبت به تأمین مالی از بازار اقدام نمایند و ارزش بازار بورس تهران از ارزش اسمی خود فاصله معناداری گرفته است. در واقع عملکرد بازار سرمایه در حوزه تأمین مالی به عنوان اصلی ترین کارکرد آن، کاملا تحت تأثیر تحولات بخش معاملات ثانویه قرار گرفته است.
تجریشی فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است را کمرنگ دانست و گفت: در یک بازار مالی توسعه یافته رشد بازار ثانویه در اثر رشد عوامل مرتبط اقتصادی عموماً تبعات مثبتی برای بنگاه های اقتصادی در جهت تأمین مالی از این بازار را دارد، اما به نظر میرسد در ایران ارتباط متناسبی بین بازار اولیه و بازار ثانویه برقرار نیست و همه تلاش ها معطوف به رشد بازار ثانویه شده است و فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است کمرنگ تر بوده است.
وی به برخی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه های اقتصادی پرداخت و گفت: یکی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه های اقتصادی، تعدد قوانین و نهادهای تصمیم گیر قوانین است. عدم آشنایی مسئولین هر بخش با وظایف و ظرفیت های سایر بخشها ، اغلب منجر به تعدد نهادهای تصمیم گیر و تعارض قوانین و به تبع آن پیچیده شدن مسائل و ناکار آمد شدن قوانین شده است. همچنین، خلاء وجود یک قانون اصلی در این حوزه که جامع موضوعات موجود در زمینه تأمین مالی و تبیین کننده روش های طراحی و به کارگیری انواع روش های تامین مالی در آینده باشد محسوس است.
رئیس هیات مدیره بورس تهران به عدم تناسب قانون تجارت با شرایط روز بنگاه ها اشاره کرد و افزود: قانون تجارت که ساختار حقوقی فعالیت بنگاههای اقتصادی را مشخص میکند مربوط به سال های دور پیش از انقلاب می باشد. این در حالی است که فضای کسب و کار در این دوره بسیار تغییر یافته و این قوانین اغلب متناسب با شرایط روز بنگاه ها نیست . وجود این قوانین دست و پاگیر و قدیمی، فرایند پذیرش شرکت ها را زمان بر و دشوار کرده است به طوریکه فرایند پذیرش، علیرغم تلاش بورس ها ممکن است چندین ماه زمان ببرد. همچنین آشنا نبودن و کمبود ابزار و شیوه های تأمین مالی متنوع در این بازار متناسب با شرایط هر یک از بنگاه ها، جذابیت این بازار برای بنگاه ها و سرمایه گذاران را کاهش داده است.
وی از جمله این موارد را کمبود ابزارهای مالی تأمین مالی با سررسیدهای مختلف ذکر کرد و گفت: با توجه به اینکه هر یک از بنگاهها منابع مالی را برای نیازهای مختلفی میگیرند، لازم است ابزارهای مالی نیز متناسب با هریک از این نیازها تغییر کنند. در حال حاضر گرچه برخی از ابزارها در بازار تعریف شده اند لیکن هنوز نتوانسته اند به طور گسترده مورداستفاده قرار گیرند. همچنین توسعه ابزارها برای پوشش ریسک این امکان را برای موسسات تجاری فراهم میکندکه با استفاده از آنها، خود در مقابل تغییرات اقتصادی مصون بمانند.
تجریشی افزود: به عنوان مثال نوسانات نرخ ارز و نبود ابزاری برای پوشش آن فعالیت تولیدی را با مشکل مواجه میکند. از طرفی در حال حاضر فعالیت های سوداگرانه روی خود کالاها و دارایی ها صورت میگیرد در حالیکه این امر میبایست بر روی ابزارهای مالی مبتنی برآنها انجام شود. به عبارت دیگر مردم برای تقاضای سوداگرانه روی ارز به جای نگهداری ارز خارجی بایداوراق مبتنی بر این ارز را مبادله و نگهداری کنند.
رییس هیات مدیره بورس تهران بر تغییر نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری ها تاکید کرد و تصریح کرد: علاوه بر این کنترل دولتها بر بانک ها و نبود شیوه جایگزین برای سرمایه گذاری ریسک گریز ، شاید از طریق کنترل نرخ بهره (در شرایط تورمی) تداوم فعالیت بانکی را امکان پذیر کند، ولی در بازار سرمایه که اعمال چنین کنترل هایی سختتر است این عمل منجربه ناکارآمد شدن تأمین مالی از طریق انتشار اوراق می گردد.
لذا ضروری است نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری ها تغییر یابد. از طرفی در بحث تأمین مالی از طریق انتشار اوراق، بنگاه های اقتصادی یکسان تلقی شده اند و یک بنگاه از لحاظ نرخ تأمین مالی با یک بنگاه کم ریسک تفاوت چندانی ندارد.
وی در ادامه نقش موسسات رتبه بندی را با اهمیت ارزیابی کرد و توضیح داد: نقش کمرنگ موسسات رتبه بندی منجر به عدم درک سرمایه گذاران از میزان ریسکی که می پذیرند گردیده و گاهاً سرمایه گذاران در حالیکه برای برخی از شرکت ها ریسک زیادی قبول کرده اند ، نرخ بازده متناسب دریافت نمی کنند. حقیقت آن است که همه شرکت ها و پروژه ها دارای نرخ بازدهی و بهره وری یکسان نیستند و به طبع می توانند سرمایه گذاران خود را از بازده های متفاوتی برخوردار سازند.
همچنین یکی از نکات قابل تامل در این خصوص آن است که متداول ترین ابزار تامین مالی در این حوزه اوراق مشارکت است که بر اساس مبانی انتشار ، قرار است منافع حاصل از مشارکت را میان سرمایه گذار و سرمایه پذیر تقسیم کند، اما در سال های اخیر سود نهایی تمامی طرح های مبنای این اوراق دقیقا معادل سود علی الحساب و برابر با هر پروژه دیگری بوده است. شناورسازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ هایبازدهی متفاوت شرکت ها و پروژه ها می تواند به پویایی بازار تامین مالی کمک کند و از همبستگی شدید نرخ اوراق و تسهیلات بکاهد.
وی افزود: علیرغم وجود اختیارات قانونی انتشار و صدور سهام به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی در قانون تجارت (ماده ۱۶۰) و قانون مالیات های مستقیم، تقریباً تمامی افزایش سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس از طریق صدور سهام به قیمت اسمی انجام میشود، این امر باعث شده تا در ورود سرمایه گذاران جدید به شرکت، عمده مبالغ پرداختی توسط ایشان ( در خرید حق تقدم خرید سهام)، به سهامدارانی که از حق تقدم خود در افزایش سرمایه ها استفاده نکرده اند، داده شده و تنها بخش اندکی ( به قیمت اسمی ) به شرکت وارد شود ؛ این رویه قطعا در جذب منابع چندان موفق نبوده و به شرکت ها امکان جذب منابع در زمان افزایش قیمت سهام را نخواهد داد .
تجریشی به عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه به منظور تأمین مالی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مشکلات، عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه در جهت تأمین مالی است و اغلب تأمین مالی در بازار سرمایه از طریق افزایش سرمایه و انتشار سهام که گرانترین شیوه تأمین مالی است به عنوان مطلوبترین روش مد نظر بنگاه ها قرار گرفته است. لذا فرهنگ سازی و آشنا کردن فعالان اقتصادی به موضوع تأمین مالی به صورت عام و از طریق روش ها و ابزارهای نوین بازار سرمایه به صورت خاص و تشویق استفاده از ظرفیت های قانونی موجود در تأمین مالی از بازار سرمایه می تواند راهگشا باشد.
وی برخی چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی را برشمرد و اظهار داشت: در نهایت با توجه به چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی ، به نظرمی رسد راهکارهایی از قبیل تجمیع تمام قوانین مرتبط با انواع تامین مالی در یک قانون جامع تحت عنوان قانون تامین مالی ، شناور سازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ های بازدهی متفاوت شرکت ها و پروژ ها ، تأسیس و گسترش موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق با قابلیت رتبه بندی انواع اوراق بهادار مالی، تعیین شرکت های برتر جهت انتشار اوراق بدون رکن ضامن، توسعه ابزارهای مبتنی برسرمایه در کنار انتشار طیف وسیعی از اوراق بدهی (مانند اوراق وکالت، جعاله، منفعت، مرابحه، استصناع و…) ، تأسیس شرکت های سهامی عام پروژه و تقویت صندوق های سرمایه گذاری بتواند به پویایی نظام تامین مالی کمک کند و در عین حال منجر به افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه شود.
رئیس هیات مدیره بورس تهران در پایان هدف از ایجاد بازار اولیه را تامین مالی بنگاه ها عنوان کرد و گفت: باید توجه کرد عدم توجه به بازار اولیه و عدم هدایت منابع به سمت بازار سرمایه، منجر به افزایش قیمت محصولات مالی در بازار ثانویه در صورت ورود بیش از حد نقدینگی میگردد. باید توجه کرد که بازار ثانویه به تنهایی مولد نیست و درصورتی که رونق بازار سرمایه به بازار اولیه منتقل شود می تواند منجر به جذب سرمایه، تولید و اشتغال گردد. در واقع هدف از این بازار ایجاد رونق برای هدف اصلی بازار سرمایه که تأمین مالی بنگاه هاست و نباید تحت تأثیر بازار ثانویه مورد غفلت قرار گیرد.
دیدگاه شما