حسابداری چیست و چرا برای تجارت شما اهمیت دارد
یک تعریف ساده از “حسابداری”
حسابداری یعنی چگونه کسب و کار شما اطلاعات مالی خود را ثبت ، سازماندهی و درک می کند.
شما می توانید حسابداری را به عنوان یک ماشین بزرگ در نظر بگیرید. که اطلاعات مالی خام را در آن قرار داده اید.پرونده ای از تمام معاملات تجاری، مالیات، پیش بینی ها و غیره که سپس یک داستان آسان برای درک وضعیت مالی کسب و کار شما ارائه می دهد.
حسابداری به شما می گوید که آیا سود می برید یا خیر ، جریان نقدینگی شما چقدر است ، ارزش فعلی دارایی ها و بدهی های شرکت شما چقدر است و کدام بخش از کسب و کار شما در واقع درآمد دارد.
چرخه حسابداری
حسابداری با ثبت تراکنش ها شروع می شود. معاملات تجاری((هرگونه فعالیت یا رویدادی که شامل پول کسب و کار شما می شود)) باید در دفتر کل شرکت شما ثبت شود. ثبت معاملات تجاری از این طریق بخشی از حسابداری است.
حسابداری اولین قدم از چیزی است که حسابداران آن را “چرخه حسابداری” می نامند: فرایندی که برای گرفتن داده های معاملات و تفسیر گزارش های مالی دقیق و سازگار طراحی شده است.
چرخه حسابداری دارای شش مرحله اصلی است:
- تجزیه و تحلیل و ثبت معاملات جمع آوری هر گونه فاکتور ، صورت حساب بانکی یا اعتباری و رسیدهای معاملات تجاری.
- وقت آن است که آن اسناد را بگیرید و برای معاملات خود شروع به ثبت کنید. نوشته های مجله دارای سه جزء از یک معامله است: چه موقع اتفاق افتاد ، برای چه چیزی بود و چقدر بود. برخی از مشاغل از حسابداری تک ورودی استفاده می کنند که فقط هزینه یا درآمد وارد شده است. اما رایج تر ، حسابداری دو ورودی است که هر تراکنش را در دو حساب ثبت می کند: پول از کجا می آید و به کجا می رود.
- تهیه تراز آزمایشی غیر تعدیل شده در پایان دوره گزارش ، تمام حساب های کسب و کار خود را لیست کرده و موجودی آنها را مشخص کنید.
- آماده سازی ورودی ها در پایان دوره زمانی که نیاز به به روزرسانی ورودی هایی دارید که قبلاً ایجاد کرده اید. ورودی های تنظیم کننده را آماده می کنید. به عنوان مثال ، اگر مشتری در پرداخت فاکتور تأخیر داشته باشد و شما 5 درصد تخفیف برای کمک به پرداخت آن ارائه دهید. تخفیف را بعنوان ورودی تعدیل کننده در مقابل تغییر ورودی که قبلاً ایجاد کرده اید وارد می کنید.
- تهیه تراز آزمایشی تعدیل شده پس از وارد کردن تنظیمات ورودی ، یک تراز آزمایشی تعدیل شده برای شما باقی می ماند. این اطلاعات اکنون آماده تبدیل به صورتهای مالی است.
- تهیه صورتهای مالی در نهایت ، تمام اطلاعاتی که جمع آوری کرده اید به صورتهای مالی شما تبدیل می شود. این گزارشها خلاصه ای از تمام فعالیتهای مالی کسب و کار شما است.
صورتهای مالی
صورتهای مالی گزارشی هستند که خلاصه ای از وضعیت مالی کسب و کار شما را نشان می دهد.
سه نوع اصلی صورت های مالی وجود دارد: ترازنامه ، صورت سود و زیان و صورت جریان. آنها با هم به شما می گویند پول کسب و کار شما کجاست و چگونه به آنجا رسیده است.
فرض کنید شما یک مربی موج سواری مستقل هستید که هزینه های موج سواری را به مشتریان پرداخت می کند. صورتهای مالی می تواند به شما بگوید سودآورترین ماههای شما چقدر است. چقدر پول برای تأمین هزینه کرده اید و ارزش کل تجارت شما چقدر است.
می توانید از یک حسابدار بخواهید این کار را برای شما انجام دهد.
اصول پذیرفته شده حسابداری
هر شرکت متفاوت است، اما برای مقایسه دقیق مالی بین شرکت ها، برای توصیف هر یک از آنها نیاز به یک زبان مشترک داریم. این همان اصول پذیرفته شده حسابداری است: مجموعه ای از استانداردها و رویه ها که حسابداران همه شرکت ها هنگام تهیه صورت های مالی باید از آنها پیروی کنند.
چرا حسابداری برای مشاغل کوچک شما اهمیت دارد
حسابداری به شما کمک می کند تا برای رشد برنامه ریزی کنید.
هر سفر بزرگ با یک نقشه راه آغاز می شود. وقتی برای رشد شرکت خود برنامه ریزی می کنید ، تعیین اهداف ضروری است. سود شما در یک سال آینده چگونه باید باشد؟ در پنج سال چطور؟
پیگیری حسابداری به شما کمک می کند تا در وضعیت مالی کسب و کار خود قرار بگیرید. این اطلاعات برای ارزیابی سرعت توسعه کسب و کار شما ضروری است. بدون گزارش دقیق ، تصویر کامل مالی را نخواهید داشت.
آیا هزینه کالاهای فروخته شده شما افزایش یافته است؟ آیا حاشیه ها نازک تر هستند؟ آیا اهداف رشد شما منطقی است؟ بدون صورت های مالی ، پاسخی عینی نخواهید داشت.
حسابداری برای تضمین وام ضروری است
صورتهای مالی به روز نشان دهنده موقعیت شرکت شما است. اگر می خواهید مشاغل کوچک خود را با وام تامین کنید ، ضروری هستند.
به عنوان مثال، فرض کنید می خواهید از طریق یکی از بانک های بزرگ برای وام مشاغل کوچک درخواست دهید. شما باید به طور متوسط سه سال صورت های مالی، به علاوه یک پیش بینی جریان نقدی یک ساله ارائه دهید. در صورت نداشتن سیستم حسابداری ارائه هیچ یک از این موارد عملاً غیرممکن است.
برای جذب سرمایه گذار یا فروش مشاغل خود به حسابداری نیاز دارید
ممکن است در حال حاضر قصد جلب رضایت سرمایه گذاران یا فروش مشاغل خود را نداشته باشید، اما ایده خوبی است که گزینه های خود را باز بگذارید. و بهترین راه برای انجام این کار این است که در حال حاضر یک سیستم حسابداری مناسب ایجاد کنید.
سرمایه گذاران یا خریداران احتمالی انتظار دارند که سوابق حسابداری توسط (حسابدار رسمی مجاز) بررسی شود که ثابت می کند تجارت شما سودآور است و در مسیر رشد قرار دارد.اهمیت جریان نقدینگی چیست؟
حسابداری به شما کمک می کند تا مطالبات خود را بگیرید
وقتی مشتری به شما بدهکار است ، در ترازنامه شما به عنوان حسابهای دریافتنی ظاهر می شود که به طور خودکار توسط نرم افزار حسابداری شما یا حسابدار شما ایجاد می شود.
ترازنامه به شما می گوید که چه مقدار از حسابهای دریافتنی خود را در طول ماه به دست آورده اید. و چه مقدار هنوز وصول نشده.
با مراجعه به ترازنامه خود ، می توانید موثرتر جمع آوری پرداخت را پیگیری کنید. سپس می توانید فرایندهایی مانند ضرب الاجل های سخت تر پرداخت یا پیگیری با مشتریان را اجرا کنید. تا مطمئن شوید که پول را در زمان نیاز به دست آورید.
حسابداری به شما کمک می کند
اگر کسب و کار شما به منابع مختلفی مانند کارت های اعتباری، وام ها و حسابهای پرداختنی بدهی دارد، برای بررسی آنچه به شما باقی مانده است، باید وارد چندین حساب شوید.
ترازنامه هر چیزی که بدهکار هستید را در یک مکان نشان می دهد. همچنین تمام موجودی حساب بانکی شما را نشان می دهد تا بتوانید هر دو را به طور همزمان ارجاع دهید. این یک گزارش عالی برای بررسی است تا مطمئن شوید که پول نقد موجود برای رسیدگی به بدهی های خود و برنامه ریزی پرداخت های آینده را دارید.
حسابداری به شما کمک می کند تا مقدار مناسب مالیات (و نه یک ریال بیشتر) را بپردازید
اگر صورت حساب مالیاتی خود را به طور کامل پرداخت نکنید ، اداره مالیات شما را جریمه می کند. اما آنها به خاطر پرداخت بیش از حد به شما ستاره طلا نمی دهند.
اگر کسب و کار شما به طور مداوم بازپرداخت مالیات زیادی دریافت می کند. می توانید بگویید که مالیات زیادی پرداخت می کنید.
بازپرداخت ها اغلب ناشی از محاسبه اشتباه مالیات برآورد شده سه ماهه است. برای محاسبه دقیق پرداخت های مالیاتی سه ماهه تخمین زده شده ، باید درآمد خود را پیش بینی کنید. تقریباً غیرممکن است که بدون سوابق مالی قابل اعتماد که از طریق حسابداری دقیق تهیه شده است، این کار را انجام دهید.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها میباشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان میدهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟
بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش مییابد قدرت خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند. عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ افزایش تقاضای خریداران سبب میشود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق میکند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج میشود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب میشود تا قیمتها کاهش اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ یابند.
حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار میدهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایهگذاری مورد توجه فعالان بازار قرار میگیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار میتواند شرایطی عکس را بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI میباشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده میباشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع میشود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته میشود.
در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه میگردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی میشود:
- جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
- جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایینتر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
- جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.
در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:
حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی میتوانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید میگردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.
سیگنال اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI شباهت بسیار زیادی به RSI دارد. این اندیکاتور مانند RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و دو سطح ۲۰ و ۸۰ سطوح پر اهمیت این اندیکاتور را تشکیل میدهند. ناحیه بالای ۸۰ به عنوان ناحیه اشباع ورود نقدینگی به بازار و ناحیه زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع خروج نقدینگی نامگذاری میشوند.
سیگنال فروش اندیکاتور MFI:
زمانی که جریان نقدی پول وارد بازار میشود شاخص نمودار MFI شروع به رشد میکند و پس از گذر از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی میشود. به مرور زمان و با بالا رفتن قیمت، انگیزه لازم در بین عرضهکنندگان ایجاد میشود و به مرور شاهد افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار خواهیم بود. نشانه های فروش زمانی پررنگ خواهد شد که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود و سطح ۸۰ را از بالا به پایین بشکند. در این حالت با توجه به خروج نقدینگی احتمالا شاهد شروع حرکت ریزشی قیمت خواهیم بود.
سیگنال خرید اندیکاتور MFI:
افزایش فروشهای بی امان و خروج نقدینگی از بازار به مرور زمان قیمت را کاهش میدهد. با توجه به افت قیمتها و افزایش ارزندگی، انگیزه لازم در بین سرمایهگذاران پدید خواهد آمد و به مرور زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود که این اتفاق منجر به حرکت نمودار MFI از ناحیه اشباع خروج نقدینگی به ناحیه تعادلی خواهد بود. بنابراین زمانی که سطح ۲۰ توسط خط MFI از پایین به بالا شکسته شد میتوانیم آن را به عنوان سیگنال خرید تلقی کنیم.
واگرایی و همگرایی در MFI:
یکی از ویژگیهای مثبت اندیکاتور MFI امکان بررسی ضعف در روند میباشد. این اندیکاتور همانند RSI در تشخیص واگرایی ها در کف و قلهها دقت نسبتا بالایی دارد. با توجه به اهمیت بررسی واگرایی در اندیکاتورها، MFI میتواند کمک بزرگی در زمینه تشخیص قدرت روند باشد.
cash flow چیست
cash flow چیست
جریان نقدی مقدار خالص پول نقد یا مشابههای پول نقد است که به یک کسبوکار وارد و از آن خارج میشوند. جریان نقدی مثبت نشان میدهد که داراییهای نقدی یک شرکت در حال افزایش بوده و اجازه پرداخت بدهی ها، سرمایه گذاری مجدد در شرکت، بازگرداندن پول به سهامداران، پرداخت هزینه ها و ایجاد حائلی در برابر چالشهای مالی آینده را میدهد. جریان نقدی منفی یعنی اینکه داراییهای نقدی شرکت در حال کاهش است. جریان نقدی خالص، متفاوت از درآمد خالص است، درآمد خالص شامل حسابهای دریافتنی و سایر مواردی نیز هست که پولی برای آن دریافت نشده است. جریان نقدی برای تعیین کیفیت درآمد شرکت مورداستفاده قرار میگیرد که یعنی، شرکت چه قدر نقد شونده است که میتواند نشانگر این باشد که آیا شرکت داراییهای خوبی دارد یا خیر.
روش حسابداری تعهدی به شرکتها اجازه میدهد تا با در نظر گرفتن اعتبار بهعنوان بخشی از درآمد شرکت، جوجههای خود را قبل از پاییز بشمارند. برای مثال مواردی چون «حساب های دریافتنی» میتواند در ترازنامه شرکت و در بخش دارایی به اقلام درآمدی ظاهر شوند، ولی این موارد بهعنوان معاملات تکمیل شده در نظر گرفته نمیشوند. چرا که هنوز عواید نقدی آن هنوز وارد شرکت نشده است.
نقطه مقابل این قضیه هم میتواند درست باشد. شرکتی ممکن است جریان های ورودی عظیمی از پول نقد داشته باشد، ولی فقط به این خاطر که داراییهای بلندمدتش را فروخته است. شرکتی که بخشی از داراییهایش را میفروشد ممکن است در حال ایجاد نقدینگی باشد، ولی همچنین پتانسیل خود برای رشد در بلندمدت را نیز محدود میکند و شاید هم خود را در معرض یک شکست قرار میدهد. از طرف دیگر، شرکتی ممکن است اوراق قرضه توزیع کرده و زیر بار بدهی زیادی برود. به این دلایل، ضروری است که صورتحساب جریانات نقدی شرکت، ترازنامه و صورتحساب سود و زیان را یکجا و باهم ببینیم.
Cash Flow
تهیهشده در: مدیر مالی
cash flow چیست
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
Unter einem Cashflow [.mw-parser-output .IPA akæʃ fləʊ] (von englisch cash flow, deutsch Zahlungsstrom, Geldfluss, Kassenzufluss oder Einzahlungsüberschuss) versteht man in der Wirtschaft eine betriebswirtschaftliche Kennzahl, bei der Einzahlungen und Auszahlungen innerhalb eines bestimmten Zeitraums einander gegenübergestellt (saldiert) werden und dadurch Aussagen zur Innenfinanzierung oder Liquidität eines Wirtschaftssubjektes ermöglichen.
Der Anglizismus Cashflow ist eine Stromgröße, die in den USA entwickelt wurde. Als Wirtschaftssubjekte kommen hauptsächlich Unternehmen (Nichtbanken) in Frage, aber auch bei Privathaushalten und Staaten (sowie deren Untergliederungen) ist der Cashflow ermittelbar, jedoch von geringerer Aussagekraft. Als Zeitraum dient meist ein Jahr (Geschäftsjahr), wobei externe Analysten den Cashflow aus dem Jahresabschluss als Vergangenheitswert ermitteln; für unternehmensinterne Analysen ist jedoch auch eine Cashflow-Prognose zwecks Liquiditätsplanung möglich. Der Discounted Cash-Flow ist ein solches zukunftsorientiertes Verfahren zur Wertermittlung im Rahmen einer Unternehmensbewertung.
Betrachtet man den Cashflow als reine Einnahmen-Ausgaben-Rechnung, so kann der von der Kameralistik entwickelte öffentliche Haushalt als Ursprung der Cashflow-Rechnung angesehen werden. Denn die Kameralistik beruht auf der Abbildung von Zahlungsströmen, die durch zahlungswirksame Einnahmen und Ausgaben eine Verbuchung auslösen. Der Wirtschaftswissenschaftler Georg Heinrich Zincke gilt als erster, der die Kameralistik 1742 systematisch und umfassend erläutert hat. Die Höhe der Hofausgaben (Staatsausgaben) müsste ihm zufolge „in Ansehung der Größe des Landes, … derer Revenüs [ Staatseinnahmen, d. Verf.], derer vieler dazu nöthigen Leute, derer erforderten rohen und verbesserten Güter“, also mit Rücksicht auf die Ressourcen des Landes, kalkuliert werden.[1] Haushaltsdefizite mussten durch staatliche „Cammer-Hülfen“ (Finanzausgleich) ausgeglichen werden.
Die Ermittlung des Cashflows von Aktiengesellschaften begann 1951 in den USA als Finanzflusstabelle (englisch cash flow statement) im Rahmen der Finanz- und Aktienanalyse,[2] insbesondere für die Kennzahl des Cashflow je Aktie. Im selben Jahr erschien die erste Finanzbewegungsbilanz.[3] William J. Baumol entwickelte 1952 ein Losgrößenkonzept für das Cash Management,[4] das sich mit der Vorhersage des Cashflow (englisch cash flow forecast) im Rahmen des Bestandsmanagements befasste. Ab 1961 begann die amerikanische Fachliteratur mit der „Cash flow Analysis“ (CFA) als Instrument externer Rechnungslegung.[5] Die einfache Cashflow-Rechnung enthielt die Auflistung der flüssigen Mittel, während eine zweite „Funds-Flow-Rechnung“ die Veränderungen des Working Capital untersuchte.[6] Der Accounting Principles Board führte sie 1963 als „Statement of Source and Application of Funds“ ein; sie hieß ab 1971 „Statement of Changes in Financial Position“. Seit Juli 1988 wird sie durch das „Statement of Cash Flows“ als Pflichtbestandteil der externen Rechnungslegung amerikanischer Unternehmen ersetzt, seit 1992 ist sie auch im internationalen Rechnungslegungsstandard IFRS geregelt.
In Europa tauchte die Kennzahl des Cashflow erstmals 1959 im Geschäftsbericht der Imperial Chemical Industries London auf.[7] Erste deutsche Veröffentlichungen gab es zuvor seit 1952, als ein Autor die dem Cashflow sehr ähnliche Kennzahl des „Umsatzüberschusses“ vorstellte.[8] Weitere bedeutende Veröffentlichungen folgten ab 1962[9] und vor allem 1963 durch Günter Flohr[10] und 1964.[11] Er übte Kritik an der Berücksichtigung des Bilanzgewinnes im Cashflow, weil der Bilanzgewinn auf die ausschüttungsfähige Dividende zugeschnitten sei. Lediglich der Gewinnvortrag könne nach seiner Auffassung einbezogen werden. Deshalb ist es erforderlich, dass die Verwendungsmöglichkeit des Cashflows für Finanzierungszwecke unter dem Gesichtspunkt der zeitlichen Verfügungsmodalität beachtet wird.
cash flow چیست
Die Betriebswirtschaftslehre entdeckte den Cashflow erst, als die Wirtschaftspraxis ihn längst verbreitet hatte.[12] Ab 1965 griff die deutsche Bilanzanalyse diese Kennzahl auf. Der Betriebswirt Erich Gutenberg definierte in der 8. Auflage seines Grundlagenwerks 1980, dass die cash flow-Kennziffer angibt, „wie oft das Unternehmen seinen Cash flow einsetzen müsste, wenn es seine langfristigen Schulden zurückzahlen wollte, oder: wie viele Jahre es benötigen würde, um seine langfristigen Schulden aus اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ dem Cash flow abzulösen“.[13] Der Begriff ist als „Cash flow“ im aktuellen FEE-Guide enthalten,[14] in Deutschland ist offiziell vom „Zahlungsstrom“ die Rede,[15] Frankreich übersetzte ihn als „flux de liquidités“.[16] Die DVFA griff den Cashflow erstmals 1982 auf und sorgte für eine einheitliche Definition in der Finanzanalyse.[17]
Unterscheiden lassen sich:
Die Summe dieser drei Salden ergibt die Veränderung des Bestands an liquiden Mitteln der Periode.[18]
Der operative Cashflow ist das Ergebnis aller zahlungswirksamen Geschäftsvorfälle der gewöhnlichen Geschäftstätigkeit. Insbesondere wird der operative Cashflow im Rahmen der Jahresabschlussanalyse als Indikator für das Innenfinanzierungspotenzial eines Unternehmens verwendet. Ein positiver operativer Cashflow versetzt ein Unternehmen in die Lage, aus den Umsatzprozessen heraus Kredite ordnungsgemäß zu tilgen oder neue Investitionen zu tätigen. Gegenüber dem operativen Cashflow, der auf die gewöhnliche Geschäftstätigkeit abstellt, umfasst der Cashflow der laufenden Geschäftstätigkeit insbesondere auch außerordentliche Einzahlungen und Auszahlungen.
Der Abfluss des Zahlungsstroms aus einem Unternehmen (negativer Cashflow) wird als Cash-Loss bzw. Cash-Drain [kæʃ اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ dreɪn] bezeichnet. Das Geld muss für das operative Geschäft genutzt werden und steckt zum Beispiel in Vorräten oder Forderungen. Umgangssprachlich wird ein negativer Cashflow auch als „Geldverbrennung“ bezeichnet. Passend zu dem Begriff existiert die so genannte Cash-Burn-Rate. Diese gibt entweder den noch verbleibenden Zeitraum oder die Geschwindigkeit an, mit der die liquiden Mittel aufgebraucht sein werden.
Der Cashflow-Wert kann sowohl direkt als auch indirekt ermittelt werden. Beide Vorgehensweisen müssen zum gleichen Ergebnis führen, wenn einheitliche Ermittlungs- und Abgrenzungskriterien angewendet werden.
Zur direkten Ermittlung werden alle betriebsnotwendigen, zahlungswirksamen Aufwendungen (z. B. Materialkosten, Löhne/Gehälter, Zinsaufwand, Steuern) einer Periode von den zahlungswirksamen Erträgen (z. B. Umsatzerlöse, Desinvestitionen, Zinserträge, Subventionen) subtrahiert. Dabei ist zu beachten, dass von den Umsatzerlösen die Veränderung des Forderungsbestands jeweils am Periodenende subtrahiert wird, da die Forderungen zwar Umsatz generieren, aber nicht zahlungswirksam sind.
Zahlungswirksam wird oft auch fondswirksam genannt, da sich die Zahlungen auf den Zahlungsmittelbestand oder -fonds auswirken. Die Daten erhält man aus der Gewinn- und Verlustrechnung, sofern sie nach dem Gesamtkostenverfahren aufgestellt ist. Bei einer Aufstellung der Gewinn- und Verlustrechnung nach dem Umsatzkostenverfahren ist die direkte Ermittlung des Cashflows – zumindest für den externen Analysten – nicht möglich.
Zur indirekten Ermittlung (auch „Praktikermethode“ genannt) wird der bilanzielle Erfolg, in der Regel der Jahresüberschuss nach Steuern herangezogen. Ausgabenneutrale Aufwendungen (die keine Zahlungswirkung haben und nur bilanzielle Verrechnungsposten sind), wie beispielsweise Abschreibungen oder Erhöhung der Rückstellungen, werden addiert. Einnahmenneutrale Erträge hingegen wie Zuschreibungen werden subtrahiert. Ausgabenneutral und einnahmenneutral wird auch zahlungsunwirksam und oft auch fondsunwirksam genannt, da sich diese Bewegungen nicht auf den Zahlungsmittelbestand oder -fonds auswirken.
Für den externen Betrachter (speziell im Rahmen der Bilanzanalyse) ist meist nur die indirekte Cashflow-Ermittlung anwendbar. Für die indirekte Ermittlung gibt es keine allgemein anerkannte Methode. Um methodenbedingte Missverständnisse zu vermeiden, wird empfohlen, die gesamte Rechnung zu veröffentlichen. Die Deutsche Vereinigung für Finanzanalyse und Asset Management (DVFA) und die Schmalenbach-Gesellschaft für Betriebswirtschaft (SG) empfehlen zudem eine einheitliche Berechnungsform.
Das Unternehmen kann vereinfachend als System von Zahlungsströmen betrachtet werden. Auf dem Absatzmarkt erzielt das Unternehmen Einzahlungen aus Umsätzen (EU). Auf den Faktormärkten muss das Unternehmen Auszahlungen für Löhne (AW), Material (AM) und Investitionen (AI) vornehmen. Die gesamten Zahlungsströme auf den Absatz- und Beschaffungsmärkten bezeichnet man auch als Zahlungsströme der Leistungsebene und den entsprechenden Saldo (EU – AW – AM – AI) als Zahlungssaldo der Leistungsebene. Die Zahlungsströme der Leistungsebene umfassen damit alle Zahlungsströme, die im Rahmen der betrieblichen Leistungserstellung auf den Absatz- und Faktormärkten entstehen. Die Steuerzahlungen an den Staat (AST) können separat betrachtet werden, sie werden aber in der Regel auch dem Leistungsbereich zugeordnet.[19]
Darüber hinaus hat das Unternehmen Zahlungsströme im Finanzbereich. Dem Finanzbereich werden Zahlungsströme zugeordnet, die dem Unternehmen mit seinen Eigen- und Fremdkapitalgebern entstehen. Auf der einen Seite kann das Unternehmen Einzahlungen durch die Aufnahme von Eigenkapital (EEK) oder Fremdkapital (EFK) generieren, auf der anderen Seite werden die Kapitalgeber durch Ausschüttungen (AA), Zinsen (AZ) und Tilgungen (AT) bedient. Die verschiedenen Zahlungsströme können mithin verschiedenen Quellen zugeordnet werden. Diese Darstellung macht deutlich, dass in jeder beliebigen Teilperiode folgende Finanzierungsgleichung erfüllt sein muss:
حسابداری چیست و چرا برای تجارت شما اهمیت دارد
یک تعریف ساده از “حسابداری”
حسابداری یعنی چگونه کسب و کار شما اطلاعات مالی خود را ثبت ، سازماندهی و درک می کند.
شما می توانید حسابداری را به عنوان یک ماشین بزرگ در نظر بگیرید. که اطلاعات مالی خام را در آن قرار داده اید.پرونده ای از تمام معاملات تجاری، مالیات، پیش بینی ها و غیره که سپس یک داستان آسان برای درک وضعیت مالی کسب و کار شما ارائه اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ می دهد.
حسابداری به شما می گوید که آیا سود می برید یا خیر ، جریان نقدینگی شما چقدر است ، ارزش فعلی دارایی ها و بدهی های شرکت شما چقدر است و کدام بخش از کسب و کار شما در واقع درآمد دارد.
چرخه حسابداری
حسابداری با ثبت تراکنش ها شروع می شود. معاملات تجاری((هرگونه فعالیت یا رویدادی که شامل پول کسب و کار شما می شود)) باید در دفتر کل شرکت شما ثبت شود. ثبت معاملات تجاری از این طریق بخشی از حسابداری است.
حسابداری اولین قدم از چیزی است که حسابداران آن را “چرخه حسابداری” می نامند: فرایندی که برای گرفتن داده های معاملات و تفسیر گزارش های مالی دقیق و سازگار طراحی شده است.
چرخه حسابداری دارای شش مرحله اصلی است:
- تجزیه و تحلیل و ثبت معاملات جمع آوری هر گونه فاکتور ، صورت حساب بانکی یا اعتباری و رسیدهای معاملات تجاری.
- وقت آن است که آن اسناد را بگیرید و برای معاملات خود شروع به ثبت کنید. نوشته های مجله دارای سه جزء از یک معامله است: چه موقع اتفاق افتاد ، برای چه چیزی بود و چقدر بود. برخی از مشاغل از حسابداری تک ورودی استفاده می کنند که فقط هزینه یا درآمد وارد شده است. اما رایج تر ، حسابداری دو ورودی است که هر تراکنش را در دو حساب ثبت می کند: پول از کجا می آید و به کجا می رود.
- تهیه تراز آزمایشی غیر تعدیل شده در پایان دوره گزارش ، تمام حساب های کسب و کار خود را لیست کرده و موجودی آنها را مشخص کنید.
- آماده سازی ورودی ها در پایان دوره زمانی که نیاز به به روزرسانی ورودی هایی دارید که قبلاً ایجاد کرده اید. ورودی های تنظیم کننده را آماده می کنید. به عنوان مثال ، اگر مشتری در پرداخت فاکتور تأخیر داشته باشد و شما 5 درصد تخفیف برای کمک به پرداخت آن ارائه دهید. تخفیف را بعنوان ورودی تعدیل کننده در مقابل تغییر ورودی که قبلاً ایجاد کرده اید وارد می کنید.
- تهیه تراز آزمایشی تعدیل شده پس از وارد کردن تنظیمات ورودی ، یک تراز آزمایشی تعدیل شده برای شما باقی می ماند. این اطلاعات اکنون آماده تبدیل به صورتهای مالی است.
- تهیه صورتهای مالی در نهایت ، تمام اطلاعاتی که جمع آوری کرده اید به صورتهای مالی شما تبدیل می شود. این گزارشها خلاصه ای از تمام فعالیتهای مالی کسب و کار شما است.
صورتهای مالی
صورتهای مالی گزارشی هستند که خلاصه ای از وضعیت مالی کسب و کار شما را نشان می دهد.
سه نوع اصلی صورت های مالی وجود دارد: ترازنامه ، صورت سود و زیان و صورت جریان. آنها با هم به شما می گویند پول کسب و کار شما کجاست و چگونه به آنجا رسیده است.
فرض کنید شما یک مربی موج سواری مستقل هستید که هزینه های موج سواری را به مشتریان پرداخت می کند. صورتهای مالی می تواند به شما بگوید سودآورترین ماههای شما چقدر است. چقدر پول برای تأمین هزینه کرده اید و ارزش کل تجارت شما چقدر است.
می توانید از یک حسابدار بخواهید این کار را برای شما انجام دهد.
اصول پذیرفته شده حسابداری
هر شرکت متفاوت است، اما برای مقایسه دقیق مالی بین شرکت ها، برای توصیف هر یک از آنها نیاز به یک زبان مشترک داریم. این همان اصول پذیرفته شده حسابداری است: مجموعه ای از استانداردها و رویه ها که حسابداران همه شرکت ها هنگام تهیه صورت های مالی باید از آنها پیروی کنند.
چرا حسابداری برای مشاغل کوچک شما اهمیت دارد
حسابداری به شما کمک اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ می کند تا برای رشد برنامه ریزی کنید.
هر سفر بزرگ با یک نقشه راه آغاز می شود. وقتی برای رشد شرکت خود برنامه ریزی می کنید ، تعیین اهداف ضروری است. سود شما در یک سال آینده چگونه باید باشد؟ در پنج سال چطور؟
پیگیری حسابداری به شما کمک می کند تا در وضعیت مالی کسب و کار خود قرار بگیرید. این اطلاعات برای ارزیابی سرعت توسعه کسب و کار شما ضروری است. بدون گزارش دقیق ، تصویر کامل مالی را نخواهید داشت.
آیا هزینه کالاهای فروخته شده شما افزایش یافته است؟ آیا حاشیه ها نازک تر هستند؟ آیا اهداف رشد شما منطقی است؟ بدون صورت های مالی ، پاسخی عینی نخواهید داشت.
حسابداری برای تضمین وام ضروری است
صورتهای مالی به روز نشان دهنده موقعیت شرکت شما است. اگر می خواهید مشاغل کوچک خود را با وام تامین کنید ، ضروری هستند.
به عنوان مثال، فرض کنید می خواهید از طریق یکی از بانک های بزرگ برای وام مشاغل کوچک درخواست دهید. شما باید به طور متوسط سه سال صورت های مالی، به علاوه یک پیش بینی جریان نقدی یک ساله ارائه دهید. در صورت نداشتن سیستم حسابداری ارائه هیچ یک از این موارد عملاً غیرممکن است.
برای جذب سرمایه گذار یا فروش مشاغل خود به حسابداری نیاز دارید
ممکن است در حال حاضر قصد جلب رضایت سرمایه گذاران یا فروش مشاغل خود را نداشته باشید، اما ایده خوبی است که گزینه های خود را باز بگذارید. و بهترین راه برای انجام این کار این است که در حال حاضر یک سیستم حسابداری مناسب ایجاد کنید.
سرمایه گذاران یا خریداران احتمالی انتظار دارند که سوابق حسابداری توسط (حسابدار رسمی مجاز) بررسی شود که ثابت می کند تجارت شما سودآور است و در مسیر رشد قرار دارد.
حسابداری به شما کمک می کند تا مطالبات خود را بگیرید
وقتی مشتری به شما بدهکار است ، در ترازنامه شما به عنوان حسابهای دریافتنی ظاهر می شود که به طور خودکار توسط نرم افزار حسابداری شما یا حسابدار شما ایجاد می شود.
ترازنامه به شما می گوید که چه مقدار از حسابهای دریافتنی خود را در طول ماه به دست آورده اید. و چه مقدار هنوز وصول نشده.
با مراجعه به ترازنامه خود ، می توانید موثرتر جمع آوری پرداخت را پیگیری کنید. سپس می توانید فرایندهایی مانند ضرب الاجل های سخت تر پرداخت یا پیگیری با مشتریان را اجرا کنید. تا مطمئن شوید که پول را در زمان نیاز به دست آورید.
حسابداری به شما کمک می کند
اگر کسب و کار شما به منابع مختلفی مانند کارت های اعتباری، وام ها و حسابهای پرداختنی بدهی دارد، برای بررسی آنچه به شما باقی مانده است، باید وارد چندین حساب شوید.
ترازنامه هر چیزی که بدهکار هستید را در یک مکان نشان می دهد. همچنین تمام موجودی حساب بانکی شما را نشان می دهد تا بتوانید هر دو را به طور همزمان ارجاع دهید. این یک گزارش عالی برای بررسی است تا مطمئن شوید که پول نقد موجود برای رسیدگی به بدهی های خود و برنامه ریزی پرداخت های آینده را دارید.
حسابداری به شما کمک می کند تا مقدار مناسب مالیات (و نه یک ریال بیشتر) را بپردازید
اگر صورت حساب مالیاتی خود را به طور کامل پرداخت نکنید ، اداره مالیات شما را جریمه می کند. اما آنها به خاطر پرداخت بیش از حد به شما ستاره طلا نمی دهند.
اگر کسب و کار شما به طور مداوم بازپرداخت مالیات زیادی دریافت می کند. می توانید بگویید که مالیات زیادی پرداخت می کنید.
بازپرداخت ها اغلب ناشی از محاسبه اشتباه مالیات برآورد شده سه ماهه است. برای محاسبه دقیق پرداخت های مالیاتی سه ماهه تخمین زده شده ، باید درآمد خود را پیش بینی کنید. تقریباً غیرممکن است که بدون سوابق مالی قابل اعتماد که از طریق حسابداری دقیق تهیه شده است، این کار را انجام دهید.
مدیریت جریان وجوه نقد
مدیریت جریان وجوه نقد در کسب و کارها، همان فرایند نظارت، تحلیل و بهینه سازی مقدار خالص وجوه ورودی منهای وجوه خروجی می باشد. جریان خالص وجوه نقد، معیاری مهم برای سلامت مالی کسب و کارها است.
اهمیت مدیریت جریان وجوه نقد
اگر کسب و کارتان بیش تر از درآمد خود خرج می کند، شما مشکل جریان وجوه نقد دارید.
وجود نقدینگی کافی همراه با مدیریت کارامد و فعالیت اقتصادی کار و اثر بخش، زمینه ی پیشرفت و رشد را در سازمان ها بهمراه دارد. بطور کلی نقدینگی از چهار منبع عمده تامین می شود. اولین منبع، فروش سهام سازمان و دوم٬ تبدیل دارایی های نقد شونده به وجه نقد که از طریق فروش یا اجاره و سوم٬ استقراض از منابع بانکی، مالکین سازمان و چهارم سود واقعی بدست آمده حاصل از فعالیت های عملیاتی سازمان.
نکته ی مهم و کلیدی در مدیریت جریان وجوه نقد، توسعه و استفاده از استراتژی هایی است که جریان نقدینگی مناسب را برای سازمان شما حفظ می کند. یکی از کاربردی ترین استراتژی ها برای کسب و کار کوچک کردن چرخه تولید نقدینگی است. تغییر فرایند نقدشوندگی یا دوره وصول مطالبات یکی از روشهای کاربردی برای این منظور است.
نقش برنامه ریزی و بودجه بندی در مدیریت جریان وجوه نقد
کلیه سازمان ها اعم از تولیدی، بازرگانی، خدماتی و . جهت دستیابی به اهداف و آرمان های خود نیاز به برنامه ریزی دارند. برنامه ریزی سلسله اقداماتی است که سازمان را در جهت رسیدن به آینده ای که در نظر دارند نزدیک می کند و این برنامه ریزی باید بصورت اثربخش اجرا شود تا فرصت های آینده را شناسایی کرده و محدودیت ها و تهدیدها را تحت کنترل خود دراورد.
برنامه ریزی و بودجه بندی کوتاه مدت محرک فعالیت های عملیاتی هر سازمانی است. یکی از گام های برنامه ریزی کوتاه مدت، بودجه بندی است. در واقع بعد از تایید برنامه های جزیی، تخصیص منابع یکی از مهمترین مراحل محسوب می شود. در روند فرایند سازی بودجه، درامدها پیش بینی شده، اولویت ها تعیین و هزینه های اجرای هر فعالیت مشخص و در نهایت میزان مازاد یا کسری منابع برنامه ریزی می شوند.
شرکت گروه مشاوران مدیریت فرایند نگر هوشمند، با نگرش هوشمندانه و بهره مند از توان اجرایی و تخصصی، شما مدیران تصمیم گیر را در این زمینه همراهی می نماید.
دیدگاه شما