شاخص داوجونز (DJI) چیست و چگونه میتوان آن را محاسبه کرد؟
شاخص داوجونز چیست؟ اگر جزو آن دسته از افراد هستید که اخبار اقتصادی و مربوط به بازار سهام دنیا رو دنبال می کنید و یا جزو آن دسته افراد هستید که در بازار فارکس مشغول معامله هستید قطعا شاخص سهام داوجونز نامی آشنا برای شما خواهد بود. اما اگر مایل به دریافت اطلاعاتی درباره نحوه محاسبه و یا نحوه معامله این شاخص هستید، این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از این شاخص داشته باشد.
میانگین صنعتی داوجونز سنجش شاخص وزنی حدود 30 شرکت برجسته آمریکایی است. از آنجایی که این شاخص در سال 1896 ایجاد شده است، یکی از قدیمی ترین شاخص ها به شمار می رود. سرمایه گذاران حرفه ای این شاخص را به عنوان بازار سنج سهام ایالات متحده در نظر می گیرند. با این وجود بعضی افراد بر این باورند که این شاخص تنها سهام 30 شرکت بزرگ امریکایی را در برمیگیرد. بنابراین برای سنجش بازار ناکافی به نظر می رسد. با این وجود می توان شاخص داوجونز را یکی از شاخص های مهم رفاه اقتصاد ایالات متحده امریکا معرفی نمود.
تاریخچه شاخص سهام داوجونز
چارلز داو که به عنوان خبرنگار وال استریت ژورنال فعالیت می کرد در سال 1896 میانگین صنعتی داوجونز را ایجاد کرد. در ابتدا این شاخص تنها 12 شرکت بزرگ صنعتی را شامل می شد. این شرکت های بزرگ در زمینه راه آهن، پارچه، گاز، شکر، تنباکو و روغن کار می کردند. در حال حاضر هیچ یک از این شرکت ها بخشی از شاخص داوجونز نیستند. با این حال ، در گذر زمان این شاخص با تحت پوشش قرار دادن شرکت های بیشتر و سنجش سلامت کل بازار سهام ایالات متحده ، عملکرد خود را ارتقا بخشید.
ازسال 1928 این شاخص، سهام 30 شرکت بزرگ آمریکایی را شامل می شود. S&P Dow Jones Indices LLC سرمایه گذاری مشترک بین S&P Global، CME Group و News Corp بود که در سال 2012 تاسیس شد. مدیران در حال برنامه ریزی برای گسترش این شاخص از طریق اضافه کردن شرکت های بیشتر هستند. این در حالیست که برخی از افراد متخصص این حوزه این کار را غیر ضروری می دانند با این وجود ممکن است شاهد افزایش آن در آینده باشیم.
شاخص داوجونز طی سالیان گذشته نوسانات بسیاری را تجربه کرده است. بدترین تجربه این سال ها مربوط به سال 1931 می باشد که تقریبا نیمی از ارزش خود را در تحلیل شاخص داوجونز (DOW) دوران رکود بزرگ از دست داد. دو سال بعد یعنی در سال 1933 در حدود 64% بهبود یافت که بهترین عملکرد شاخص تلقی می گردد. میانگین شاخص داوجونز در طی قرن 21 و همچنین سال 2008 به دلیل بحران مالی روزهای نا امید کننده ای را پشت سر گذاشت.
آموزش معامله در شاخص داوجونز
عمده ترین شاخص های بازار امریکا
شاخص های مهم دیگری نیز در بازار ایالات متحده امریکا وجود دارد. شاخص هایی مانند شاخص S&P500 و NASDAQ که به ترتیب 500 و 2500 سهم را شامل می شوند. اما معمولا زمانی که مردم درباره عملکرد بازار بورس سوال می کنند، میانگین شاخص داوجونز را مد نظر قرار می دهند. شاخص داوجونز به اندازه شاخص هایی مانند S&P500 و Wilshire5000 دقیق و کامل نیست. با این حال این شاخص قدیمی که حاوی برجسته ترین سهام شرکت های امریکایی است، جهت کلی بازار را نشان می دهد.
شاخص هایی چون S&P500 و NASDAQ شاخص های وزنی بازار تلقی می شوند. به عبارت دیگر، ارزش بزرگترین شرکت ها بر ارزش این شاخص ها تاثیر می گذارد. بر خلاف شاخص داوجونز، وزن دهی این دو شاخص معمولا به سمت شرکت های تکنولوژی بیشتر است. به عنوان مثال شرکت هایی مانند اپل (Apple)، مایکروسافت (Microsoft)، فیس بوک (Facebook)، تسلا (Tesla)، آمازون (Amazon) و آلفابت (Alphabet) دارای تاثیرات عمده ای بر شاخص S&P 500 و شاخص نزدک است.
سه شاخص عمده NASDAQ ,Dowjones و S&P500 همه با هم به عنوان مجموعه شاخص امنیت بازار(SMIS) در نظر گرفته می شوند. این سه نحوه عملکرد بازارهای خاص را در یک بازه زمانی مشخص می کنند. شاخص میانگین داوجونز مشهورترین شاخص در میان آن هاست. در ادامه لیستی از 30 شرکت با نمادهای خود را که در حال حاضر در DJIA وجود دارند، مشاهده می کنید.
- American Express Co (AXP)
- Amgen Inc (AMGN)
- Apple Inc (AAPL)
- Boeing Co (B.A.)
- Caterpillar Inc (CAT)
- Cisco Systems Inc (CSCO)
- Chevron Corp (CVX)
- Goldman Sachs Group Inc (G.S.)
- Home Depot Inc (تحلیل شاخص داوجونز (DOW) H.D.)
- Honeywell International Inc (HON)
- International Business Machines Corp (IBM)
- Intel Corp (INTC)
- Johnson & Johnson (JNJ)
- Coca-Cola Co (K.O.)
- JPMorgan Chase & Co (JPM)
- McDonald’s Corp (MCD)
- 3M Co (MMM)
- Merck & Co Inc (MRK)
- Microsoft Corp (MSFT)
- Nike Inc (NKE)
- Procter & Gamble Co (P.G.)
- Travelers Companies Inc (TRV)
- UnitedHealth Group Inc (UNH)
- Salesforce.Com Inc (CRM)
- Verizon Communications Inc (V.Z.)
- Visa Inc (V)
- Walgreens Boots Alliance Inc (WBA)
- Walmart Inc (WMT)
- Walt Disney Co (DIS)
- Dow Inc (DOW)
محاسبه میانگین صنعتی داوجونز
همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، میانگین شاخص داوجونز سهام 30 شرکت بزرگ را شامل می شود. به همین دلیل است که تحلیل شاخص داوجونز (DOW) تحلیل شاخص داوجونز (DOW) تنها یکی از شرکت های موجود در این شاخص در مقایسه با همان شرکت در شاخص های دیگر، تاثیر زیادی بر میانگین متوسط دارد. این شاخص برابر است با مجموع قیمت سهام تمام 30 شرکت تقسیم بر یک مقسوم علیه مشخص. در حال حاضر این مقسوم علیه برابر است با 0.152.
در ابتدا ارزش مقسوم علیه برابر با متوسط تعداد سهام بود که رفته رفته این میزان کاهش یافت. هرگاه یکی از این شرکت ها با تقسیم سهام روبرو شود مقسوم علیه متناسب با آن تغییر می یابد. هدف این فرآیند جلوگیری از تاثیر تقسیم سهام بر ارزش کل شاخص است.
در روش قیمت گذاری از طریق وزن دهی به شاخص، شرکت ها بر اساس ارزش سهام خود طبقه بندی می شوند. این روش دارای نقطه ضعف هایی است. به عنوان مثال: تغییر 10 دلار در سهام 50 دلاری از تغییر 10 دلار در سهامی ه ارزش 100 دلار بیشتر است و این یکی از مهمترین نقاط ضعف به شمار می رود. شایعاتی نیز درباره تغییر شیوه وزن دهی در آینده وجود دارد که تاکنون تایید نشده است.
چگونه سهام داوجونز را معامله کنیم؟
آنچه که مسلم است به تنهایی قادر به خریدو فروش این شاخص نخواهید بود. اولین قدم برای آغاز معاملات انتخاب بروکری معتبر است. شما می توانید از طریق ثبت نام در بروکر دلتا اف ایکس نه تنها سهام داوجونز، بلکه سهام 30 شرکتی را که در این شاخص وجود دارند نیز معامله کنید. همچنین از آنجایی که این شاخص در دوحالت قراردادهای اسپات(Spot contracts) و قراردادهای آتی(futures contracts) قابل معامله است در بروکر دلتا اف ایکس شما قادر خواهید بود هر کدام از این دو را انتخاب کرده و شروع به معامله کنید. پیشنهاد میکنیم قبل از ورود به فارکس حتما آموزش ثبت نام در فارکس را مطالعه کنید تا بتوانید بدون هیچگونه معطلی و مشکلی افتتاح حسب فارکسی خود را انجام دهید.
نتیجه گیری
میانگین صنعتی داوجونز یکی از شناخته شده ترین و سودمندترین شاخص های ایالات متحده امریکا در حدود 125 سال قدمت دارد. بیشتر درآمد شرکت هایی که در این شاخص وجود دارند از کشورهای مختلف به دست می آید. به همین دلیل به تنهایی نمی تواند بهترین شاخص برای تعیین قدرت اقتصادی ایالات متحده امریکا باشد. با این وجود، علیرغم تمام کاستی هایی که وجود دارد، میانگین شاخص داوجونز اطلاعات ارزشمندی را ارائه می دهد. این شاخص هنوز هم یکی از محبوب ترین شاخص های عملکرد بازار سهام در ایالات متحده امریکاست.
سوالات متداول
❓ شاخص بورس چیست؟
✅ شاخص بورس رقمی است که وضعیت کلی بازار و جهت رو به بالا و یا نزولی آن را نشان می دهد. با تجزیه و تحلیل شاخص ها می توانید از وضعیت گذشته و حال حاضر بازار آگاه شوید. شاخص های مختلفی در بازار وجود دارد و هر یک از جنبه ای خاص، وضعیت بازار را نشان می دهد. همچنین روش محاسبه این شاخص ها نیز متفاوت است.
نظریه داو چیست؟ راهحلی برای تحلیل بازارهای مالی
نظریه داو همیشه بخشی جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف نمودارهای شمعی (کندل استیکها) توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو استفاده میشود. میتوان گفت که تریدرها بهترین شیوهها را با کمک نظریه داو و کندل استیکها ترکیب میکنند.
نظریه داو توسط چارلز اچ داو (Charles H. Dow) که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. او در زمان حیات خود، مجموعهای از مقالات را از دهه ۱۹۰۰ نوشت که در سالهای بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته میشد. در این نظریه اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton) تعلق دارد که این مقالات را با نمونههای مرتبط در یک دوره ۲۷ ساله گردآوری کرد. از زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو این نظریه طرفداران و منتقدان زیادی دارد.
نظریه داو چیست؟
نظریه داو
اساساً، نظریه داو (DOW) چارچوبی برای تحلیل تکنیکال است که بر اساس نوشتههای چارلز داو در مورد تئوری بازار است. او به همراه ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، شرکت Dow Jones & Company را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داو جونز را در سال ۱۸۹۶ توسعه دادند.
داو بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران Dow Jones & Company بود. وی به عنوان بخشی از این شرکت، به ایجاد اولین شاخص سهام، معروف به شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) و به دنبال آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد. داو این نظریه را در مجموعهای از سرمقالههای وال استریت ژورنال بیان کرد.
داو هرگز ایدههای خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و به آنها چنین اشارهای نکرد. با این حال، بسیاری از طریق سرمقالههایش در وال استریت ژورنال از او مطالب زیادی یاد گرفتند. پس از مرگش، ویراستاران دیگری، مانند ویلیام همیلتون، این ایدهها را اصلاح کرده و از سرمقالههای او برای گردآوری آنچه که امروزه به عنوان نظریه داو شناخته میشود، استفاده کردند.
چارلز داو در سال ۱۹۰۲ درگذشت و به این دلیل هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد، اما چند نفر از پیروان و همکاران او کارهای وی را گسترش داده و در مقالاتی منتشر کردند. برخی از مهمترین افرادی که با مقالات خود به انتشار نظریه داو کمک کردند عبارتند از:
- «فشار سنج بازار سهام»، ویلیام پی همیلتون (۱۹۲۲)
- «نظریه داو»، رابرت ریا (۱۹۳۲)
- «چگونه به بیش از ۱۰۰۰۰ سرمایهگذار برای کسب سود در سهام کمک کردم»، جورج شفر (۱۹۶۰)
- «نظریه داو امروزی»، ریچارد راسل (۱۹۶۱)
داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کلیت، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسبوکار در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار میتوان به دقت آن شرایط را ارزیابی کرده و جهت روندهای اصلی بازار و جهت احتمالی تک تک سهمها را شناسایی کرد.
این نظریه در تاریخ بیش از ۱۰۰ ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است، از جمله مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت ریا (Robert Rhea) در دهه ۱۹۳۰ و ای. جورج شفر (E. George Shaefer) و ریچارد راسل (Richard Russell) در دهه ۱۹۶۰. جنبههای این تئوری جایگاه خود را از دست دادهاند، برای مثال، تأکید آن بر بخش حملونقل، یا راهآهن، در شکل اصلیاش، اما رویکرد داو همچنان هسته تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهد.
این مقاله مقدمهای بر تئوری داو ارائه کرده و مراحل مختلف روند بازار بر اساس کار داو را مورد بحث قرار میدهد. مانند هر نظریه دیگری، اصول زیر خطاناپذیر نبوده و قابل بحث و تفسیر هستند.
۶ اصل نظریه داو
۶ اصل نظریه داو
۱. بازار گویای همه چیز است
این اصل در راستای فرضیه بازار کارآمد (EMH) است. داو معتقد بود که بازار گویای همه چیز است، به این معنی که تمام اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.
به عنوان مثال، اگر انتظار میرود شرکتی به طور گسترده سودهای بهبود یافته و مثبتی را گزارش کند، بازار قبل از وقوع آن را منعکس خواهد کرد. تقاضا برای سهام این شرکت قبل از انتشار گزارش افزایش مییابد و پس از اینکه در نهایت گزارش مثبت مورد انتظار منتشر شود، قیمت ممکن است تغییر چندانی نداشته باشد.
در برخی موارد، داو مشاهده کرد که ممکن است قیمت سهام یک شرکت پس از اخبار خوب کاهش یابد، زیرا آن اخبار آنطور که انتظار میرفت خوب نبودهاند.
هنوز بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران به این اصل اعتقاد دارند، به ویژه کسانی که از تحلیل تکنیکال زیاد استفاده میکنند. با این حال، کسانی که تحلیل فاندامنتال را ترجیح میدهند مخالف آن هستند و معتقدند ارزش بازار منعکسکننده ارزش ذاتی یک سهام نیست.
۲. روندهای بازار
برخی افراد میگویند که کار داو همان چیزی است که مفهوم روند بازار را به وجود آورد که اکنون به عنوان یک عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی میشود. نظریه داو میگوید که سه نوع اصلی از روند بازار وجود دارد:
چهار اصل مبنایی نظریۀ داو : خدمت به سرمایه گذار
تحلیل کلاسیک نمودار قیمت، بخش مهمی از معاملات روزانه است. حتی تحلیل گران بنیادی که چهارچوب های زمانی چندماهه و چند ساله را مورد بررسی قرار می دهند، از روند پایه برای سنجش ایده های شان و پوشش ریسک مناسب تحلیل شاخص داوجونز (DOW) استفادده می کنند. ویژگی های بازار سهام ساکن، بازدهی جزئی اش در دهۀ 80 قرن بیستم کشف شد. یکی از توضیحات برای توانایی بازار برای حفظ جهت حرکت در زمانیکه عوامل بنیادی در حال ضعف هستند متعلق به "جورج سوروس" است: نظریه ای دربارۀ انعطاف بازارهای سهام ("کیمیاگری مالی"). ایدۀ پایه ای ادعاهایش که رفتار فعالان بازار تحت تاثیر انتظارات برای حرکات قیمت و سکون روانی است که منجر به بقای روند می شود.
نمودار زیر (تصویر 1 را ملاحظه نمایید) نمودار شمعی هفتگی شاخص سهام DAX در آلمان را نشان می دهد. این شاخص شامل قیمت های سهام 30 شرکت در بخش های اقتصادی مختلف در آلمان می شود. وزن سهام بر اساس سرمایۀ هر یک از شرکت ها تعریف می شود. شاخص DAX توصیف کنندۀ پیش برندۀ اصلی رشد اقتصادی اتحادیۀ اروپا تحلیل شاخص داوجونز (DOW) است چراکه تولید ناخالص آلمان در بین دیگر اعضای اتحادیۀ اروپا مهمترین محسوب می شود چراکه آلمان به تنهایی 20% از تولید ناخالص داخلی منطقۀ یورو را به خود اختصاص می دهد. صندوق های سرمایه گذاری و کمک مالی اعطاء شده به دیگر اعضای مشتق شده از صندوق های اتحادیۀ اروپا اکثراً به وضعیت اقتصادی این کشور بستگی دارند.
تصویر 1. شاخص سهام DAX در آلمان (GE30). قیمت های باز/بسته شدن.
سرمایه گذاری روی شاخص سهام در زمانیکه اقتصاد اتحادیۀ اروپا در حال بهبود است سرمایه گذاری جذابی محسوب می شود. به عنوان مثال، موقعیت خرید شاخص در 26 سپتامبر 2011 تا امروز (10 نوامبر 2014) بازدهی سالیانه ای معادل 30% خواهد داشت ضمن اینکه حداکثر کاهش سرمایه کمتر از 18% است. حرکت سرمایه توسط روند بلندمدت 4 ساله تعیین می شود که در تصویر بالا به عنوان کانال صعودی مشخص شده است. خط روند بر اساس لبۀ تحتانی بدنۀ شمع کشیده می شود. یک سرمایه گذار چگونه می تواند خطرات را خنثی (هج) کند؟
دریافت اولین علامت از تکمیل روند، یکی از ساده ترین راه ها است، به عبارت دیگر عبور از خط روند (که در تصویر با دایرۀ قرمز مشخص شده است). به عنوان مثال، به محض اینکه شمع هفتگی پایین تراز لبۀ تحتانی روند صعودی بسته شود، معامله را می بندیم. از آنجائیکه همۀ علائم تحلیل تکنیکی وزن آماری به دست آورده اند برداشت ما این است که این عبور قیمت از خط روند واقعی نیست. معنایش این است که قیمت بازار پس از گذشت مدتی مجدداً به درون کانال قیمت بازمی گردد و به نوسان اش ادامه می دهد.
چگونه پس از پایان روند، احتمال لغو زودهنگام دستور را کاهش دهیم؟ مطمئناً نمی خواهیم بابت ورود جدید به بازار به کارگزار کارمزد اضافه بپردازیم بخصوص اگر کارمزد ده ها درصد از درآمد باشد. در چنین شرایطی معمولی ترین کار است که اندیکاتورهای بیشتری استفاده شوند تا تعیین کنند که آیا سیگنال به دست آمده درست است یا خیر. این فیلترها دارای تعدادی پارامتر ورودی هستند که باید بر اساس ارزیابی وضعیت احساسی به روز رسانی شوند نظیر سطوح سقف خرید/کف فروش نوسانگرها. همانطوریکه همه آگاه هستند بازار از پارامترهای خودش اطلاعی ندارد و بطور غیرقابل پیش بینی تغییر می کند. بنابراین، این روش چندین مشکل دارد. روش دیگر، توانایی جذب مبانی پایۀ بازار را طلب می کند. "چارلز داو"، در اواخر دهۀ 1980 شش اصل تحلیل تکنیکی را ارائه داد. اصل چهارم عنوان می کند که شاخص های بازار باید یکدیگر را تائید کنند که معنایش این است که شاخص میانگین توزیع داوجونز (Dow Jones Transportation Average) که بطور مخفف DJTA نوشته می شود نمی تواند بدون در نظر گرفتن شاخص میانگین صنعتی داوجونز (Dow Jones Industrial Average) که بطور مخفف DJIA نوشته می شود مورد توجه قرار گیرد. در این صورت، DJIA شاخص کلان بازار است.
ما برای اطلاعات شاخص کلان از شاخص ترکیبی سهام منطقۀ یورو euro zone stock index استفاده خواهیم کرد که شامل نوسانات قیمت سبد متشکل از سه شاخص سهام متداول است. این شاخص بر اساس مدل PCI و روش GeWorko می باشد. بخش پایۀ این ابزار شامل سه قرارداد CFD روی شاخص DE 30 (مشابه شاخص DAX)، شش قرارداد CFD روی شاخص FR 40 (مشابه شاخص CAC 40) و سه قرارداد CFD روی شاخص GB 100 (مشابه شاخص FTSE 100) می شود. سبد به یورو قیمت گذاری می شود. شاخص به عنوان قراردادهای ممتد CFD روی قیمت های آتی مربوطه ارائه می شود. نمودار قیمت های هفتگی باز و بسته شدن که در پلت فرم NetTradeX ساخته شده در زیر ارائه شده است. نمودار ابزار بطور آنلاین در دسترس است یا اینکه می تواند از وب سایت دانلود شده و در پلت فرم بکار گرفته شود. می توانیم مشاهده کنیم که شاخص سهام منطقۀ یورو در دورۀ زمانی مورد نظر در توافق با شاخص DAX در آلمان قرار دارد مگر در زمان وقوع یک عبور قیمتی غیرواقعی که در ششم اکتبر رخ داد. اصل چهارم نظریۀ داو به عنوان فیلتر علامت روند مورد استفاده قرار می گیرد. در این صورت معامله فقط در زمانی بسته می شود که شمع شاخص کلان &Indices_EU پایین خط روند بسته شود (تصویر 2 را ملاحظه نمایید). این اتفاق نه در این مورد و نه در بسیار از موارد دیگر رخ نمی دهد. این معنایش این است که معامله در بازار باقی می ماند. ما حق داشتیم چراکه شاخص DAX در حال عقب نشیتی به درون کانال روند و ادامۀ نوسانات موفقیت آمیزش در جهت منطقۀ سبز است و بازدهی های سرمایه گذاران را جمع می کند. مزیت چنین روشی این است که از شاخص سهامی که بیش از پیش نیاز به سرمایۀ بیشتر دارد (&Indices_EU) به عنوان ابزار تحلیلی انحصاری استفاده می شود. برای ورود به بازار کارمزدی اخذ نمی گردد اما استراتژی پایۀ سرمایه گذاری در DAX پیشرفت کرده است.
تصویر 2. شاخص ترکیبی سهام &Stock_EUR. قیمت های باز/بسته شدن.
همینک به بررسی موردی دیگر می پردازیم: معامله درون محدوده های کانال قیمت که به عنوان یک حق انتخاب برای روش پیروی از روند مورد استفاده قرار می گیرند. سطوح مقاومت و حمایت بر اساس فراکتال های Bill Williams می باشند (تصویر 3 را ملاحظه نمایید). کانال قیمت به سه منطقه تقسیم می شود. خرید، فروش یا " منطقۀ "خارج بازار ماندن". به محض قطع کردن منطقۀ تحتانی خرید به شکل نزولی، دستور خرید فعال شده و توقف ضرر در 9081.50 قرار می گیرد.
تصویر 3. شاخص DAX در آلمان (GE30). معامله در کانال حرکتی افقی.
به محض آنکه قیمت وارد منطقۀ فروش شود، معامله بسته می شود؛ به عبارت دیگر، لبۀ تحتانی منطقه را قطع می کند. این همراه فروش و غیره است. سود بالقوه تقریباً دو برابر بیشتر از ریسک موجود است. این بوسیلۀ تقسیم کانال به سه منطقه میسر می گردد. علی رغم سهولت بکار گیری این روش، این روش اجازه می دهد که دستورهای توقف ضرر سخت قرار داده شوند، در نتیجه خطرات به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش پیدا می کنند. اما حتی با این وجود ما از عبور قیمت های غیرواقعی در امان نیستیم که یکی از آنها با دایرۀ قرمز در تصویر شمارۀ 3 مشخص شده است. بار دیگر کمک از ناحیۀ اصل چهارم نظریۀ داو می رسد. از آنجائیکه کف مربوطه در شاخص کلان از سطح حمایت عبور نکرده است (تصویر 4 را ملاحظه نمایید)، این معامله حفظ می شود و توقف ضرر به سمت پایین تا سطح بعدی حرکت می کند. این سطوح را می توان با خطوط فیبوناچی ایجاد کرد. حق انتخاب دیگر، استفاده از روش "قفل کردن" است، زمانیکه عبور ریزشی قیمت تائید نشده است و یک معاملۀ خرید در جهت مخالف باز شده است. از قفل خارج شدن زمانی رخ می دهد که قیمت به بخش تحتانی کانال بازگردد. همانطوریکه در نمودار مشخص است، قیمت واقعاً قصد دارد که به محدوده های کانال بازگردد و به پیش برود. بار دیگر سود در حال افزایش است. برخی ها، روش های مبتنی بر عبور قیمت ها از لبه های کانال حرکتی افقی را ترجیح می دهند. در این صورت، خرید شاخص به محض عبور قیمت از لبۀ فوقانی کانال در 9768.92 رخ می دهد. بار دیگر فیلتر بر اساس شاخص ترکیبی سهام به تفکیک حقیقت از دروغ کمک می کند. عبور قیمت توسط شاخص ترکیبی تائید می شود و این به معنای این است که معامله می تواند باز شود. قیمت به خوبی برگشته است و بالا می رود. بار دیگر به هدف زدیم.
تصویر 4. شاخص ترکیبی سهام &Indices_EU. عبور از کانال.
البته این روش باعث نمی شود که خطرات را به صفر برسانید اما یک مکانیزم بیشتر است برای کمک به شما تا از تعداد معاملات بی فایده بکاهید و نتایج سالیانه را پیشرفت دهید. مزیت های اصلی این روند عبارتند از سهولت، سهل الوصول بودن و قوانین بنیادی بازار که درون آن گنجانده شده اند. این شاخص دارای بالاترین اولویت است؛ به عبارت دیگر، شاخص کلان سهام اروپا کمتر به انحراف های تصادفی حساس است چراکه از تنوع سرمایۀ بالاتری برخوردار می باشد. حرکت آرام اش توسط عوامل سیستم تعیین می شوند و در معرض "اغتشاش" قرار ندارد. حرکت شاخص اصلی باعث تخصیص مجدد سرمایه می شود و تحلیل شاخص داوجونز (DOW) حتی در خارج باقی مانده ها هم به جریان اصلی ملحق می شوند. در مثال ارائه داده شدن این توسط روابط تجاری نزدیک و فضای اقتصادی متداول اتحادیۀ اروپا رخ می دهد: رشد اقتصادهای پیش برنده موجب افزایش گردش مالی تجاری و جذب سرمایه (نه فقط بطور مستقیم) به منطقه می شود که برخی از آن به رشد شرکت های بی ثبات کمک می کند. ما در مثال فوق می توانیم مشاهده کنیم که به روز رسانی های شاخص & Indices_EU شاخص DAX را به حرکت واداشته است و بار دیگر می توانیم با بازار حرکت کنیم. شما می توانید این روش را در زمان سرمایه گذاری در دیگر شاخص های کلاسیک در ایالات متحده و آسیا مورد سنجش قرار دهید و اطمینان حاصل کنید که "شاخص های کلاسیک" به درستی عمل می کنند. همزمان به درک بهتری از مکانیزم بازار و جهانی سازی بازارهای سرمایه می رسید که قطعاً به شما در تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق کمک می کند.
معامله گران محترم، به شما پیشنهاد می کنیم با روش های خنثی کردن خطرات سبد (هج) بر اساس مدل PCI بیشتر آشنا شوید:
تئوری داو (Dow Theory)
تئوری داو یک تئوری اقتصادیست که عنوان میکند بازار در یک روند صعودی قرار دارد، اگر یکی از میانگینهای آن (برای مثال صنایع یا حمل و نقل) از یکی از قلههای مهم خود عبور کند. و در ادامه با همراهی عبور مشابه در سایر میانگینها همراه باشد. برای مثال، اگر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) از یک قله متوسط عبور کند، انتظار میرود که میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) نیز در برهه زمانی منطقی همین مسیر را دنبال کند.
نکات کلیدی
- تئوری داو یک چهارچوب فنی است که پیشبینی میکند که بازار روندی صعودی دارد، اگر که یکی از میانگینهای آن از قلهای مهم عبور کند. و این عبور از قله توسط سایر میانگینها نیز اتفاق بیوفتد.
- این تئوری با این فرض ایجاد شد ک همه چیز در قیمت و بازار لحاظ میباشد که این مورد با فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) همخوانی دارد.
- در این موضع فکری، شاخصهای مختلف بازار میبایست یکدیگر را با استفاده از الگوهای رفتار قیمت (Price Action) و حجم معاملات تا تغییر روند تأیید کنند.
مفهوم تئوری داو
تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, تحلیل شاخص داوجونز (DOW) Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشرشده در ژورنال وال استریت، که توسط وی و دیگران تأسیس شد، شکل داد.
چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و به دلیل فوت وی، هیچ وقت نتوانست تئوری کامل خود در ارتباط با بازارها را منتشر کند. ولی تعدادی از دنبالکنندگان و همکاران کارهای توسعه یافته بر مقالات قبلی را منتشر کردند. بعضی از مهمترین افراد و منابع مرتبط با تئوری داو شامل لیست زیر میباشند:
- ویلیام پ. همیلتون (فشارسنج بازار سهام) (William P. Hamilton’s “The Stock Market Barometer” (1922))
- رابرت رئا (تئوری داو) (Robert Rhea’s “The Dow Theory” (1932))
- ا. جورج شیفر (چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایهگذار کمک کردم تا در بازار سهام به سوددهی برسند) (E. George Schaefer’s “How I Helped More Than 10,000 Investors To Profit In Stocks” (1960))
- ریچارد راسل (تئوری داو امروز) (Richard Russel’s “The Dow Theory Today” (1961))
هسته مرکزی تئوری
داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازهگیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد میباشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد میتواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکتها به طور جداگانه را شناسائی کند.
این تئوری در عمر بیش از ۱۰۰ سال خود توسعه بیشتری داشته است که این توسعه شامل مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت رئا در دهه ۱۹۳۰ و ا. جورج شیفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰ میباشد. برخی از دیدگاههای این تئوری، برای مثال تأکید آن بر بخش حمل و نقل (یا در فرم اصلی آن، راه آهن)، منسوخ شدهاند. ولی رویکرد داو همچنان هسته مرکزی تحلیل تکنیکال مدرن را شکل میدهد.
نحوه کارکرد تئوری داو
تئوری داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
تئوری داو براساس فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) عمل میکند که در این فرضیه عنوان میشود قیمت دارائیها تمام اطلاعات موجود را درون خود جای دادهاند. به زبان دیگر، این رویکرد خلاف فرضیهای از اقتصاد رفتاری است.
پتانسیلهای سوددهی، برتری رقابتی، شایستگی مدیریتی، همه این پارامترها و سایر موارد در قیمت بازار لحاظ شدهاند، حتی اگر هر فرد یک بخش یا کلیت این جزئیات را نداند. در مطالعه دقیقتر این تئوری، حتی وقایع آینده نیز به فرم ریسک لحاظ شدهاند.
بخش ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.
بازارها روندهای ماژوری، مانند بازار گاوی یا خرسی، را تجربه میکنند که به مدت یک سال یا بیشتر دوام میآورند. در این روندها بزرگتر، روندهای میانمدتی تجربه میشود که معمولاً در خلاف روند اصلی، همانند یک پولبک در بازار گاوی یا یک رالی صعودی در بازار خرسی، خود را نمایش میدهند. این روندهای میان مدت از سه هفته تا سه ماه عمر میکنند. در نهایت، روندهای مینوری وجود دارند که زیر یک هفته دوام میآورند و به طور غالب نویز بازار حساب میشوند.
بخش ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.
یک روند ماژور، با توجه به تئوری داو، دارای سه فاز میباشد. در یک بازار گاوی، فاز جمعآوری، فاز مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و فاز مازاد وجود دارد. در یک بازار خرسی، این سه فاز فاز توزیع، فاز حرکت مشارکت عمومی و فاز ترس (یا ناامیدی) خواهند بود.
بخش ۴: شاخصها باید یکدیگر را تأیید کنند.
به منظور اینکه یک روند تشکیل شود، داو این فرض را در نظر داشت که شاخصها یا میانگینهای بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدین معناست که سیگنالهائی که در یک شاخص اتفاق میافتد، باید با سیگنالهای سایر شاخصها همراستا باشند. اگر یک شاخص، نظیر میانگین صنعتی داو جونز، یک روند ماژور صعودی را تأیید میکند، در حالی که شاخص دیگر در روند ماژور نزولی باقیست، معاملهگران نباید فرض را بر شروع روند جدید بگیرند.
داو از دو شاخص طراحیشده توسط خود و شریکانش، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده میکرد. استفاده از این دو شاخص با این فرض انجام میشد که در صورتی که شرایط کسب و کار، همانطور که DJIA عنوان میکند، واقعاً سالم باشد، راهآهن باید از باربری مورد نیاز این کسب و کار در حال بازدهی باشد. اگر قیمت این دارائیها در حال رشد باشد ولی راهآهن متضرر باشد، روند به احتمال قوی پایدار نمیباشد. برعکس این قضیه نیز صادق است: اگر راهآهن در حال رشد باشد ولی بازار در حال ریزش باشد، روند مشخصی وجود ندارد.
بخش ۵: حجم میبایست روند را تأیید کند.
در صورتی که قیمت در امتداد روند ماژور در حال حرکت باشد، حجم باید افزایشی باشد و در صورت حرکت خلاف روند، باید کاهش حجم مشاهده شود. حجم کم نشان دهنده ضعف روند میباشد. برای مثال، در یک بازار گاوی، حجم باید با رشد قیمت افزایش یابد و در طول پولبکهای مینور باید کاهش پیدا کند. در صورتی که در این مثال حجم در طول پولبک افزایش یابد، میتواند نشانه این باشد که روند در حال برگشت بوده و فعالان بازار رفتار خرسی از خود نشان میدهند.
بخش ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.
برگشت روندهای ماژور میتواند با روندهای مینور اشتباه گرفته شود. شناسائی این قضیه بسیار دشوار است که یک حرکت رو به بالا در بازار خرسی تغییر روند است یا یک رالی کوتاهمدت است که در ادامه با کفهای پائینتر همراه میشود و تئوری داو در این رابطه هشدار میدهد و توصیه اکید بر تأیید برگشت روند احتمالی دارد.
موارد خاص
در ادامه بر بررسی نکات اضافی در رابطه با تئوری داو میپردازیم:
قیمت Closing و بازههای خطی
چارلز داو تنها به قیمتهای Closing بسنده میکرد و توجهی به حرکات در طول روز شاخص نداشت. برای تشکیل یک سیگنال روند، قیمت Closing باید سیگنال روند را صادر کند، نه حرکات قیمت در طول روز (قیمت High یا Low).
ویژگی دیگر در تئوری داو ایده بازههای خطی (Line Ranges) میباشد که تحت عنوان بازههای معاملاتی (Trading Ranges) نیز از آنها در تحلیل تکنیکال یاد میشود. این بازههای خنثی (یا افقی) از حرکات قیمت به عنوان بازههای تثبیت در نظر گرفته میشوند و معاملهگران باید برای شکست خط روند توسط حرکات قیمتی صبر کنند تا بتوانند در رابطه با جهت حرکت بازار نتیجهگیری کنند. برای مثال، اگر که قیمت به بالای خط برود، احتمال وقوع روند صعودی میرود.
سیگنالها و شناسائی روندها
یک مورد دشوار از اعمال تئوری داو، شناسائی دقیق برگشت روند میباشد. به یاد داشته باشید که یک پیروی تئوری داو با جهت کلی بازار معامله میکند، به همین دلیل این مورد بسیار با اهمیت است که نقاط تغییر جهت بازار را شناسائی کند.
یکی از تکنیکهای اصلی مورد استفاده برای شناسائی نقاط برگشت روند در تئوری داو تحلیل قله و دره (Peak-and-Trough Analysis) میباشد. یک قله بالاترین قیمت در حرکت بازار میباشد، در حالی که یک دره تحت عنوان پائینترین قیمت برای حرکت بازار تعریف میشود. توجه داشته باشید که در تئوری داو فرض بر این است که بازار به صورت یک خط صاف حرکت نمیکند. بلکه شامل قلهها و درههائی است که به طور کلی به صورت رونددار در یک جهت در حال حرکت میباشند.
یک روند صعودی در تئوری داو، یک سری از قلهها و درههای بالاتر پشت سر هم میباشد. یک روند نزولی نیز یک سری از قلههای و درههای پائینتر پست سر هم تعریف میشود. ششمین باور تئوری داو اعلام میکند که یک روند به طور موثر وجود دارد، مگر اینکه یک نشانه واضح دال بر تغییر روند شناسائی شود. تقریباً همانند قانون اول نیوتن از قوانین سهگانه حرکت، یک شیٔ در یک جهت به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو در آن حرکت تداخل ایجاد کند.
به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت ماژور ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو، همانند تغییر در شرایط کسب و کار، به اندازهای قوی باشد تا منجر به تغییر جهت این حرکت ماژور گردد.
نقاط برگشت
یک برگشت در روند ماژور زمانی سیگنال خود را صادر میکند که بازار قادر به ایجاد یک قله و دره دیگر در راستای روند ماژور نباشد. برای یک روند رو به بالا، یک برگشت روند با عدم فتح قله قبل و در ادامه عدم ایجاد کف بالاتر ایجاد میشود. در این حالت، بازار از یک بازه قلهها و درههای بالاتر به بازه درهها و قلههای پائینتر که عوامل یک روند ماژور رو به پائین است تغییر فاز داده است.
برگشت یک روند ماژور نزولی زمانی اتفاق میافتد که بازار دیگر قادر به سقوط و تشکیل قلهها و درههای پائینتر نباشد. این اتفاق زمانی پیش میآید که بازار یک قله بالاتر از قله قبل و در ادامه یک دره بالاتر از دره قبل تشکیل دهد که پارامترهای یک روند روبه بالا و صعودی میباشند.
جمعبندی
چارلز داو و شریکانش در پی تشکیل تئوری مرتبط به شاخصهای خود، زیربنای سیستمی را تشکیل دادند که منجر به تحلیل شاخص داوجونز (DOW) شکلگیری تحلیل تکنیکال مدرن شد. موارد شش گانه عنوان شده در تئوری داو، مخصوصاً مورد ششم که تحت عنوان نمودارخوانی شناخته میشود، همچنان با قدرت در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار میگیرد.
منابع
“How to Use the Dow Theory to Analyze the Market”, Investopedia, 2022.
شاخص داوجونز (DJI) چیست؟هر آنچه باید در مورد این شاخص بدانید
شاخص داوجونز چیست و چه کاربردی دارد؟
شاخص داوجونز آمریکا، یکی از پر حجم ترین بورس های جهان، که اولین معامله خود را در سال 1986 انجام داد، شامل 30 شرکت بزرگ ایالات متحده آمریکا (مانند سیتی گروپ، آی بی ام، مک دونالد، مایکروسافت، جی پی مورگان) می شود. این شاخص با توجه به اقدامات انجام شده و اظهارات بانک مرکزی اروپا ECB یا Bank of Japan BOJ که بر شرایط جهانی تاثیرگذار است و همچنین FED بانک مرکزی آمریکا قیمت گذاری می شود.
علاوه بر شاخص های بورس آمریکا مانند S&P500 و Dow Jones که پرمعامله ترین شاخص ها در بازارهای بین المللی هستند، شاخص آلمانی Dax (GER30) یکی از شاخص های اروپایی با حجم معاملات بالا بر اساس شاخص است.
گفتیم که داوجونز، یک شاخص شناخته شده بازار سهام است که عملکرد بازار سهام 30 شرکت بزرگ آمریکایی را دنبال می کند. این شرکت در سال 1882 توسط چارلز داو، ادوارد تی جونز و چارلز برگسترسر تأسیس شد. در سال 1889، آنها وال استریت ژورنال، یکی از تأثیرگذارترین نشریات مالی جهان را تأسیس کردند.
DJIA یک بورس اوراق بهادار آمریکایی است. سرمایه گذاران از سراسر جهان می توانند به راحتی در این بازار سهام اقدام به خرید و فروش سهام کنند. سرمایه گذاران زیادی از ایران نیز شروع به معامله در این بازار سهام کرده اند. در چارچوب تعمیق بازارهای مالی همراه با BRSA و CMB، بانکها این فرصت را برای مشتریان خود فراهم کردهاند تا در بسیاری از مبادلات خارجی تجارت کنند.
تمامی شرکت های موجود در این شاخص به صورت عمومی معامله می شوند. یعنی سهام از طریق سهام انتخابی شما یا گاهی مستقیماً از شرکت ها در دسترس است.
30 شرکتی که شاخص داوجونز را تشکیل می دهند عبارتند از:
اپل، مایکروسافت، جی پی مورگان چیس، جانسون و جانسون، اکسون موبیل، ویزا، والمارت، فایزر، یونایتد هلث، هوم دیپو، شورون، سیسکو سیستمز، ورایزون، اینتل، بوئینگ، پروکتر اند گمبل، کوکا کولا، مرک اند کو، والت دیزنی، نایک، آیبیام، مکدونالدز، 3M، فناوریهای یونایتد، جنرال الکتریک، امریکن اکسپرس، کاترپیلار، گلدمن ساکس و شرکتهای مسافرتی.
داوجونز و میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) گاهی اوقات اشتباه گرفته می شوند.
DJIA که اغلب با نام “Dow” شناخته میشود، یکی از پربینندهترین شاخصهای سهام در جهان است که شرکتهایی مانند مایکروسافت، کوکاکولا و اکسون را نشان میدهد.
شاخص وزنی قیمت به این معنی است که سهام با قیمت بالا نسبت به سهام های با قیمت پایین تأثیر بیشتری بر عملکرد شاخص دارند.
یک شاخص خیالی از سه سهم با قیمت سهام 10، 30 و 60 دلار را در نظر بگیرید. از آنجایی که بالاترین قیمت سهام 60 درصد ارزش ترکیبی این سه را تشکیل می دهد، افزایش 10 درصدی قیمت این سهم باعث افزایش 6 درصدی شاخص می شود. در مقابل، افزایش 10 درصدی سهام با کمترین قیمت منجر به افزایش تنها 1 درصدی در شاخص می شود.
در مورد داوجونز، قیمت 30 سهم در این شاخص ترکیب شده و سپس بر آنهایی که در طول زمان به دلیل تقسیم سهام و رویدادهای دیگر تغییر کرده اند، تقسیم می شوند. ارزش شاخص از مجموع قیمت سهام بیشتر است.
شاخص داوجونز چیست؟
شاخص رکورد شکنی داوجونز به چه معناست؟
میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) هر روز رکورد جدیدی را می شکند. تنها 6 ماه پس از مشاهده رقم 20000، شاخص داو یک تغییر جزئی را تجربه کرد و به 22000 رسید. این برای پرتفوی شما تحلیل شاخص داوجونز (DOW) معنی زیادی ندارد، اما این شاخص همچنین نشان دهنده بزرگترین روند خرید از سال 2009 است.
شاخص صنعتی داوجونز چیست؟
میانگین داو شامل 30 شرکت بزرگ سهامی عام است و قدیمی ترین و بزرگترین شاخص بازار بورس نیویورک (NYSE) است. این شاخص که برای نشان دادن بخش وسیعی از بازار ایجاد شده است ، شامل شرکت های بزرگی مانند Pfizer ، Coca-Cola ، Goldman Sachs ، Walmart ، Disney می شود.
شاخص داوجونز چگونه محاسبه می شود؟
شاخص داوجونز یک شاخص “قیمت وزن” است، به این معنی که قیمت سهام 30 شرکت با هم جمع شده و بر یک عدد جادویی به نام “Dow Divisor” تقسیم می شود. تقسیمکننده Dow بهروزرسانی میشود تا مواردی را که بر قیمت سهام شرکتها در میانگین داو تأثیر میگذارند، مانند تقسیم سهام، سود سهام یا اسپینآفها در نظر بگیرد.
از آنجایی که مقسومکننده داو وزندار قیمتی است، سهام با قیمت بالاتر جایگاه بیشتری در شاخص دارند. برای مثال، یک تغییر 5 درصدی در سهام 206 دلاری (MMM) مؤثرتر از تغییر 5 درصدی در سهام 31 دلاری سیسکو (CSCO) است. به عنوان مقایسه؛ یکی دیگر از شاخص های معروف S&P 500 دارای وزن بازار است، به این معنی که صرف نظر از قیمت سهام شرکت های موجود در شاخص، تأثیر آنها بر ارزش شاخص برابر است.
شاخص داوجونز چگونه محاسبه می شود
کدام شرکت ها شاخص داو را به سمت 22000 می کشند؟
بوئینگ، رهبر فعلی این شاخص، طی 107 روز کاری پس از رسیدن شاخص به 21000، 54 درصد افزایش یافت و 370 واحد به شاخص اضافه کرد. پس از بوئینگ مک دونالد با 189 امتیاز و غول فست فود یونایتد هلث با 172 امتیاز قرار دارند. شرکتی که بیشتر از همه این شاخص را عقب کشید آی بی ام است . از ماه مارس تاکنون 37.5 درصد یا 257 واحد کاهش یافته است.
Dow این رکورد جدید را مدیون چه چیزی است؟
تعدیل مالیات و وعده بازپرداخت: وعده های انتخاباتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده و حزب جمهوری خواه شامل وعده های کاهش نرخ مالیات و مقررات سختگیرانه کمتر بود. سرمایه تحلیل شاخص داوجونز (DOW) گذاران فکر می کردند که اگر این وعده ها با موفقیت اجرا شود، درآمد افزایش می یابد.
بنیان های اقتصادی قوی: بیکاری کم، افزایش آهسته اما پیوسته در تولید ناخالص داخلی و سایر شاخص های اقتصادی به خوش بینی در سرمایه گذاری و هزینه دامن زد.
نرخ بهره پایین: فدرال رزرو ایالات متحده (فدرال رزرو) از دسامبر 3 بار نرخ بهره را افزایش داده است. این برای اقتصاد آمریکا نوید خوبی دارد. نرخهای بهره هنوز بسیار نزدیک به پایینترین ارقام تاریخ هستند، که باعث شده سرمایهگذاران به دنبال حاشیههای سود مقرونبهصرفه برای جایگزینهای خارج از ISE باشند و قیمت سهام را بالا ببرد.
شرکتهایی که سود قوی دارند: شرکتهای سودآور انتظار دارند در آینده با بهبود اقتصاد و افزایش هزینهها، سود بیشتری به دست آورند.
تضعیف دلار: اکثر شرکت های مشمول شاخص داو نیز شرکت هایی هستند که دارایی در بازار بین المللی دارند. دلار آمریکا از ابتدای سال 10 درصد نسبت به سایر ارزهای اصلی کاهش یافته است که منجر به سود بیشتر از فروش خارج از ایالات متحده و تولید ارزان تر در ایالات متحده شده است.
امیدوارم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد.
راستی! برای دریافت مطالب جدید در کانال تلگرام یا پیج اینستاگرام عضو شوید.
دیدگاه شما