در این حالت موسسات می توانند تریدرهای خرد را فریب دهند، آن ها با صعود قیمت کاری کردند که معامله گران احساس کنند، قیمت قرار است مجددا بالا رود و به همین علت اوردرهای خرید خود را ست کمی کنند اما خبری از صعود نیست و به یکباره قیمت ریزش می کند و الگو بازگشتی CAPS ساخته می شود.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (تکنیکی - Technical Analysis) روشی است که برای پیش بینی روند قیمت کالا یا سهام در آینده براساس تاریخچه قیمتی و رفتاری آن در بازار استفاده می شود. این تحلیل در بازار فارکس، بایننس و. و حتی بورس ایران نیز کاربرد دارد. تجزیه و تحلیل فنی اغلب برای ایجاد سیگنال های کوتاه مدت استفاده می شود و اطلاعات مفیدی را در اختیار تحلیلگران و معامله گران قرار می دهد که بتوانند با استفاده از آن ها پیش بینی دقیق تری انجام دهند.
در واقع تحلیل تکنیکی شامل مطالعه و بررسی نمودارها و الگوها است که وضعیت سهم های مختلف در بازار را برای معامله گران و سرمایه گذاران روشن می کند. فرض کنید قیمت یک سهم در طول یک سال تغییرات زیادی دارد. برای مثال در پاییز نمودار این سهم روند صعودی پیدا میکند. با استفاده از این تحلیل می توان تمام تغییرات و عواملی که روی سهم تأثیر گذاشته اند را شناسایی و برای موفقیت بیشتر در خرید و یا فروش سهم استفاده کرد.
فلسفه تحلیل تکنیکال
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است:
به این معنا که همه عوامل سیاسی اقتصادي و. در قیمت لحاظ شده است. تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت صعودي می شود و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش می یابد. این تغییرات، اساس تمام پیش بینی هاي اقتصادي و بنیادي است. - قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند:
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است. - تاریخ تکرار می شود و آینده چیزي نیست جز گذشته:
تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل حرکات بعدی بازار استفاده می کند. در حالی که چندین سال از انواع تجزیه و تحلیل استفاده شده است، اما همچنان هم اعتقاد بر این است که از آنها استفاده شود.
آشنایی با تحلیل تکنیکال- الگوهای قیمتی (بخش پنجم)
هزاران معاملهگر و تحلیلگر در بازارهای مالی به امید کسب سود، همزمان درحال معامله هستند. ما علم و آگاهی اینکه دیگر معاملهگران با چه هدف و فکری معامله میکنند را نداریم و نمیتوانیم صدها و هزاران دلیل را بررسی کنیم که اکثریت بازار به کدام سمت خواهند رفت. در اینجاست که الگوهای قیمتی به کمک ما میآیند تا بتوانیم برتری نسبی را نسبت به سایر معاملهگران و تحلیلگران دیگر بدست آوریم. در قسمت قبلی با برخی از الگوهای قیمتی نظیر کف/سقف دوقلو و پرچمها آشنا شدیم. در ادامه آموزش الگوهای قیمتی، میخواهیم الگوهای بیشتری را باهم مورد بررسی قرار بدهیم. همچنین یاد میگیریم که چگونه با هر الگو میتوانیم وارد معامله شویم.
در این قسمت میآموزیم: الگو سر و شانه (Head And Shoulders)سر و شانه سقفچگونگی شکلگیری الگو در نمودارالگو سر و شانه سقفنحوه معامله در الگوی سر و شانهنکات مهم درباره الگو سر و شانهالگو کنج (Wedge)انواع الگو کنجنکات مهم درباره الگو کنج
مهارت در تشخیص صحیح الگوهای قیمتی و استفاده درست از آنها، موضوعی نیست که به راحتی بدست بیاید. بعضا تحلیلگران و معاملهگران به دلیل رفتارهای احساسی ناشی از ترس جاماندن از بازار و طمع برای سود بیشتر، قبل از تائید الگوها وارد معامله میشوند که در نهایت ضرر میکنند. بعد از اینکه دلیل اینکارشان را میپرسید، میگویند که فکر کردم الگوی سقف دوقلو میخواهد تشکیل دهد. و این است دلیل شکست بسیاری از افراد در تحلیل بازارهای مالی.
سعی کنید از همین حالا نگرش منطقی را بر رفتار احساسی، در تحلیل و معاملات خود جایگزین کنید و کاملا بیطرف به نمودار نگاه کنید. زیرا تنها در اینصورت است که مغز ما بهتر کار میکند. هروقت احساس کردید که در بازار هیجانی رفتار میکنید، بازار را رها کنید تا دوباره احساساتتان فروکش کند. یادتان باشد که در بازار همیشه فرصت هست.
الگو سر و شانه (Head And Shoulders)
الگو سر و شانه یکی از الگوهای قیمتی قدیمی در تحلیل تکنیکال کلاسیک بهشمار میرود. از نظر کلی این الگو جز دسته الگوهای بازگشتی است. پس انتظار داریم که بعد از تائید الگو، جهت روند تغییر کند.
انواع الگوی سر و شانه
بهطور کلی الگو سر و شانه از لحاظ رفتاری به دو نوع زیر تقسیمبندی میشوند:
- سر و شانه سقف
- سر و شانه کف
سر و شانه سقف
این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی و در سقف نمودار شکل میگیرد. الگوی سر و شانه سقف از سه قله پشت هم تشکیل شدهاند که قله وسطی از دو قله دیگر بلندتر است. به قله وسطی اصطلاحا سر و قلههای کناری را اصطلاحا شانه چپ و راست میگویند. همچنین خط روندی که کف همه این قلهها را بههم وصل میکنند را ناحیه گردن مینامند.
الگو سر و شانه سقف
این نکات را در هیچ کتابی به شما نمیگویند:
در جلسه قبل گفتیم که جهت روند در بازار به یکباره نمیتواند تغییر کنید. در شکل فوق نیز ملاحضه میکنید که بعد از اینکه یک روند صعودی به اتمام میرسد، بازار کم کم رنج میشود تا روند جدید نزولی شکل بگیرد. تفسیر این اتفاق را در چگونگی بهوجود آمدن الگو سر و شانه میتوانید بهخوبی درک کنید(نحوه پیدایش الگو سر و شانه).
چگونگی شکلگیری الگو در نمودار
تصور کنید که قیمت بعد از یک روند صعودی در اولین برخورد با ناحیه مقاومتی واکنش نشان میدهد. این واکنش حاصل سیو سود (Save Profit) معاملهگران قبلی و هم فروشنده های جدید در ناحیه مقاومتی است. در نهایت نوسان ایجاد شده از این اتفاق باعث ایجاد شانه چپ در الگو میشود.
بعد از کاهش فشار فروش به دلیل اینکه قیمت همچنان دوست دارد در مسیر قبلی خود به روند ادامه دهد، قیمت بازمیگردد و از سقف قبلی نیز عبور میکند. اما اینبار فشار بیشتری از ناحیه فروشندگان باعث میشود که قیمت پایین بیاید. حاصل این موج دوم که از موج قبل قویتر بود، دلیل تشکیل ناحیه سر است.
بعد از تشکیل ناحیه سر و تشکیل روند رنج، دیگر خریداران کمتری به ادامه روند صعودی و شکست ناحیه مقاومتی امیدوار هستند. موج سوم خریداران به دلیل امید کمتر از حالتهای قبل نمیتواند سقف قبلی را بشکند و باعث پدیدار آمدن شانه راست میشود.
حال دیگر روند رنج تکمیل شده و تنها امید قبل از ریزش شکست ناحیه حمایتی گردن است. بعد از شکست ناحیه حمایتی گردن، انتظار داریم که سهم روند نزولی جدیدی را آغاز و قیمت ریزش داشته باشد. نمونهای از الگو سر و شانه سقف را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید.
نمونه الگو سر و شانه سقف
الگو سر و شانه سقف
این الگو دقیقا نقطه مقابل الگو سر و شانه سقف است. یعنی در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و انتظار داریم بعد از آن جهت روند تغییر کند. پس این الگو نیز جز دسته الگوهای بازگشتی قرار میگیرد.
نمونه الگو سر و شانه کف در نمودار دلار کانادا/فرانک سوییس تایم ۳۰ دقیقه
چگونگی شکلگیری الگو
تصور کنید که نمودار در حالت نزولی است. بعد از اینکه قیمت به یک سطح حمایتی خوب میرسد، خریداران وارد معامله میشوند. همزمان فروشندگانی که از قبل در سود بودند نیز سیو سود میکنند. این تحرکات معالهگران باعث میشود تا قیمت در آن ناحیه قیمتی دچار نوسان شده و شانه چپ در نمودار تشکیل شود.
بعد از اینکه فشار خریداران کمتر شد، به دلیل اینکه قیمت همچنان دوست دارد در مسیر قبلی خود به روند ادامه دهد، فروشندگان بیشتری وارد معامله شده و قیمت را از کف قبلی نیز پایینتر میبرند. اما به دلیل اینکه سطح حمایتی قوی داشتیم، اینبار فشار بیشتری از ناحیه خریداران باعث میشود که قیمت دوباره بالا بیاید. حاصل این موج دوم، تشکیل ناحیه سر است.
بعد از اینکه سر تشکیل شد و نمودار وارد حالت رنج شد، فروشندگان کمتری به ادامه روند نزولی و شکست ناحیه حمایتی امیدوار هستند. موج سوم خریداران را معمولا معاملهگران آماتور تشکیل میدهند. این موج قدرت کمتری از موج قبلی دارد و نمیتواند سقف قبلی را بشکند که باعث تشکیل شانه راست میشود.
حال که الگو سر و شانه کف شکل گرفته تنها گزینهای که مانع صعود قیمت میشود، ناحیه مقاومتی گردن است. انتظار داریم که بعد از شکست این ناحیه، خریداران بیشتری بازار را بهدست بگیرند و باعث رشد قیمت شوند.
نمونه الگو سر و شانه کف در نمودار
نحوه معامله در الگوی سر و شانه
بسیار واضح است که با توجه به الگو سر و شانه کف یا سقف سطح حمایتی/مقاومتی گردن نقطه عطف نمودار بین حالت نزولی و صعودی برای ما محسوب میشود. پس بعد از شکلگیری الگو صبر میکنیم تا قیمت از سطح گردن عبور نماید. بعد از آن میتوانیم وارد معامله شویم. تارگت الگوی سر و شانه به اندازه عمق سر از خط گردن لحاظ میکنیم و حد ضرر را با توجه به مدیریت سرمایه و تایم فریم مورد معامله، زیر شانه راست قرار میدهیم.
نحوه معامله در الگو سر و شانه سقف
نحوه معامله در الگو سر و شانه کف
نکات مهم درباره الگو سر و شانه
دقت کنید که ناحیه گردن یک سطح قیمتی است. پس مثل الگوهای قیمتی نظیر سقف و کف دوقلو در این الگو نیز ناحیه گردن میتواند شیبدار هم باشد. اما هرچه شیب گردن کمتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
باتوجه به اینکه گفتیم این الگو در انتهای روندها شکل میگیرد. پس انتظار داریم که واگرایی را به هنگام شکلگیری الگو سر و شانه در اندیکاتورهای مربوطه (RSI,MACDو…) ببینیم.
معمولا در کتابها و جزوات آموزشی اشاره میشود که ارتفاع شانه سمت راست نباید از ارتفاع شانه سمت چپ بلندتر باشد (معمولا شانه راست نصف شانه چپ). اما باتوجه به اینکه قیمت همواره نسبی و دارای نوسان است، پس اگر مقدار آنها خیلی بههم نزدیک بود، با رعایت حد ضرر معمولا مشکلی ایجاد نمیکند.
نکته دیگر اینکه اکثرا بعد از تشکیل سر، به دلیل اینکه جهت روند درحال تغییر است انتظار داریم که حجم معاملات شروع به افزایش کند. این مورد را هم میتوانیم برای تائید الگوی سر و شانه مدنظر داشته باشیم.
نتیجه: پس اگر شکست ناحیههای حمایت/مقاومت بدون افزایش حجم مناسب شکل بگیرد، همواره باید به آنها به دید تردید نگاه کنیم.
سعی کنید که الگوهای قیمتی را بعد از تشکیل شناسایی کنید. نه اینکه آنها را قبل از بهوجود آمدن حدس بزنید.
سوال: کدامیک از الگوهای زیر را در نمودار میبینید؟
- الگو سر و شانه کف شکل گرفته و روند صعودی است.
- الگو سر و شانه سقف شکل گرفته و روند صعودی است.
- هیچکدام.
جواب:
احتمالا شما هم در نمودار مورد نظر، الگویی شبیه به سر و شانه کف مشاهده کردید.
اما اگر اینگونه فکر میکنید، یعنی مهمترین نکتهای که در رابطه با الگوهای سر و شانه کف وجود دارد را فراموش کردهاید. همانطور که قبلا گفتیم، الگوی سر و شانه کف نوعی الگوی بازگشتی محسوب میشود که در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. اما اینجا روند درحال صعود بوده. پس اصلا نباید به دنبال سر و شانه کف بگردیم. اگر هم بخواهیم احتمال الگویی را بدهیم، باید منتظر تشکیل الگو سر و شانه سقف در انتهای روند صعودی باشیم. این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که تحلیلگران در رابطه با الگوهای سر و شانه زیاد تکرار میکنند.
نتیجه مهم: همیشه به مکان شکل گیری الگو در نمودار دقت کنیم. هر گِردی، گِردو نیست!
الگو سر و شانه کف، همیشه در انتهای روند نزولی و سر و شانه سقف نیز در همیشه انتهای روند صعودی تشکیل میشوند.
الگو کنج (Wedge)
در ادامه مبحث الگوهای قیمتی میرسیم به الگو کنج (Wedge). این الگو از نوع الگوهایی است که هم میتواند بازگشتی باشد و هم ادامه دهنده. بنابراین قاعده خاصی وجود ندارد و در کتب آموزشی نیز اشاره خاصی به این موضوع نکردهاند. بهطوریکه اگر چند کتاب و جزوه مختلف را مشاهده کنید، ممکن است با حرفهای متناقض برخی از تحلیلگران مواجه شوید. اما ما این الگو را به شکل سادهتری برای شما بیان میکنیم.
الگوی کنج درواقع از دو خط روند همگرا تشکیل شده که در نمودار بهصورت شیبدار رسم میشوند (همانند خطوط روند). اگر جهت نوک کنج به سمت بالا بود، ما بع از تشکیل الگو انتظار نزول قیمت را داریم. اما اگر جهت نوک کنج به سمت پایین بود، انتظار صعود را داریم.
بهعبارتی دیگر انتظار داریم بعد از تشکیل این الگو، قیمت در جهت عکس کنج حرکت کند.
برای اینکه یک سرمایهگذار موفق انواع الگوهای قیمتی باشید، باید از لحاظ احساسی نسبت به باخت یا برد خنثی شوید زیرا باخت و برد بخشی از این بازی است.
انواع الگو کنج
این الگو از لحاظ جهت حرکت به دو نوع کنج صعودی و نزولی تقسیم میشوند. در ادامه با این نوع الگوها بیشار آشنا خواهیم شد.
الگو کنج صعودی
در این نوع از کنجها، حرکات قیمتی در داخل کنج، یک روند صعودی را ایجاد میکنند (جهت کنج رو به بالا است). اما بعد از تکمیل شدن الگو ما انتظار داریم قیمت ریزش کند. شکل ساده کنجهای صعودی را میتوانید در شکل زیر مشاهده کنید.
منظور از تکمیل شدن الگو در کنجهای صعودی، همان شکست قیمت از ضلع پایین کنج است. این الگو را مخصوصا در تایمفریمهای ساعتی و حتی دقیقهای به وفور میتوانید در نمودارها مشاهده کنید. معمولا برای اشخاصی که بهصورت روزانه معامله میکنند، این الگو بسیار کاربردی است.
نمونهای از الگوی کنج صعودی در نمودار یورو/دلار تایم ۴ ساعته
نحوه معامله در الگو کنج صعودی
نحوه معامله در الگو کنج صعودی بسیار ساده است. بعد از خروج قیمت از ضلع پایین وارد معامله میشویم و حد ضرر را بالای سقف قیمتی کنج قرار میدهیم. تارگت نیز به اندازه ارتفاع عمودی کنج است.
نحوه معامله در الگو کنج صعودی
الگو کنج نزولی
این الگو نقطه مقابل کنج صعودی است. یعنی نوک کنج به سمت پایین بوده و انتظار داریم بعد از تکمیل الگو، قیمت از ضلع بالای کنج خارج و به صعود خود ادامه دهد. پس بهعبارتی دیگر میتوان گفت که الگوی کنج نزولی از مجموعه نوسانهای نزولی تشکیل میشود، که قیمت بعد از آن افزایش خواهد داشت.
همانطور که گفتیم، از این الگو در بعضی از جزوات آموزشی بهعنوان الگوهای ادامه دهنده و در بعضی از جزوات نیز بهعنوان الگوی بازگشتی نام برده شده. اما با این قاعده که برایتان توضیح دادیم دیگر این مسئله را حل کردیم. درواقع الگو کنج باتوجه به اینکه در کجای روند و نمودار میتواند تشکیل شود، رفتار متفاوتی را نیز از خود نشان میدهد. پس هم میتواند از نوع بازگشتی باشد و هم از نوع ادامه دهنده. نمونه الگو کنج نزولی را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید.
الگو کنج نزولی در نمودار سهم تسلا تایمفریک ۴ ساعته
نحوه معامله در الگو کنج نزولی
نحوه معامله در الگو کنج نزولی نیز مشابه روش قبل بوده، اما جهت معامله ما معکوس قبل است. درواقع بهدلیل اینکه جهت نوک کنج به سمت پایین است، پس منتظر میمانیم تا قیمت از ضلع بالای کنج خارج شود. بعد از اینکه ضلع بالای کنج شکسته شد، وارد معامله خرید میشویم و حد ضرر را زیر نوک کنج قرار میدهیم. تارگت معامله نیز همانند قبل به اندازه ارتفاع عمودی کنج است.
نحوه معامله در الگو کنج نزولی
نکات مهم درباره الگو کنج
در ترسیم الگوهای قیمتی نظیر کنج انواع الگوهای قیمتی دقت کنید که هر خط در الگو کنج همانند یک خط روند کوتاه مدت است. پس تمامی قوانین خطوط روند را برای کشیدن خطوط الگوی کنج رعایت کنید.
بهعنوان مثال برای کشیدن خطوط حداق دو برخورد لازم است. هرچه تعداد برخوردها بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر است.
اگر کنجها در انتهای یک روند شکل بگیرند، میتواند در اندیکاتورها واگرایی هم ایجاد کنند.
لزوما کنجها برای تشخیص زمان تغییر روند بهکار نمیروند. بهتر است از این الگو برای نوسانگیری استفاده شود.
برای نقطه ورود بعد از شکست الگو کنج، ممکن است که قیمت در همان ابتدا فاصله زیادی از محل شکست بگیرد. در این مواقع میتوانیم برای اینکه ریسک به ریوارد را کاهش دهیم، منتظر بمانیم تا قیمت کمی اصلاح کند (اصطلاحا پولبک بزند). سپس میتوانیم در قیمت پایینتر وارد معامله شویم. البته این کار نیاز به تمرین و تجربه هم دارد، زیرا در بعضی از مواقع قیمت بدون اصلاح (پولبک) به مسیر خود ادامه میدهد.
اگر به نسبت ریسک به ریوارد این الگو دقت کرده باشید، متوجه میزان ریسک پایین نسبت به میزان سود آن خواهید شد. پس این مورد را هم در درجه بندی الگوهای قیمتی بخاطر بسپارید. اما بهیاد داشته باشید که همواره حد ضرر را باید رعایت کنید. زیرا همیشه بازار آنچهکه ما میخواهیم را عمل نمیکند.
جمعبندی
در این قسمت نیز با الگوهای مهم و پرکاربردی در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. تا اینجای کار با تمرین زیاد و تسلط به موضوعات بیان شده، باید بتوانید نحوه رفتار قیمتها را تا حدی شناخته و الگوهای قیمتی را در نمودار تشخیص دهید. تسلط بر تمامی مباحثی که مطرح شد، بستگی مستقیم به میزان تمرین و کسب تجربه خود شما دارد. هرروز که تمرین میکنید با مطالب جدیدتری برخورد خواهید کرد.
به یاد داشته باشید که تمامی مطالبی که عنوان میشود فقط پیشنیازهای تحلیل تکنیکل است. بعد از تسلط بر این امور میتوانید بهراحتی سبک مورد علاقه خود را در تحلیل انتخاب کرده و بدون هیچ مشکلی به یادگیری آنها بپردازید. الگوهای قیمتی در بازار بیشتر از آنچه که در این مقاله گفته شد، هستند. اما ما با توجه به درجه اهمیت و همچنین تکرار آنها در گذشته، به مهمترین آنها اشاره کردیم. در قسمت بعد نیز به تحلیل رفتاری معاملهگران و واقعیات پشت پرده قیمتی خواهیم پرداخت.
لینک سریهای قبلی آشنایی با تحلیل تکنیکال:
اگر سوالی دارید در زیر همین مقاله طرح کنید حتما به آن پاسخ خواهم داد.
درصورت مفید بودن مطلب فوق لطفا آنرا با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.
آشنایی با تحلیل تکنیکال- الگوهای قیمتی (بخش پنجم)
هزاران معاملهگر و تحلیلگر در بازارهای مالی به امید کسب سود، همزمان درحال معامله هستند. ما علم و آگاهی اینکه دیگر معاملهگران با چه هدف و فکری معامله میکنند را نداریم و نمیتوانیم صدها و هزاران دلیل را بررسی کنیم که اکثریت بازار به کدام سمت خواهند رفت. در اینجاست که الگوهای قیمتی به کمک ما میآیند تا بتوانیم برتری نسبی را نسبت به سایر معاملهگران و تحلیلگران دیگر بدست آوریم. در قسمت قبلی با برخی از الگوهای قیمتی نظیر کف/سقف دوقلو و پرچمها آشنا شدیم. در ادامه آموزش الگوهای قیمتی، میخواهیم الگوهای بیشتری را باهم مورد بررسی قرار بدهیم. همچنین یاد میگیریم که چگونه با هر الگو میتوانیم وارد معامله شویم.
در این قسمت میآموزیم: الگو سر و شانه (Head And Shoulders)سر و شانه سقفچگونگی شکلگیری الگو در نمودارالگو سر و شانه سقفنحوه معامله در الگوی سر و شانهنکات مهم درباره الگو سر و شانهالگو کنج (Wedge)انواع الگو کنجنکات مهم درباره الگو کنج
مهارت در تشخیص صحیح الگوهای قیمتی و استفاده درست از آنها، موضوعی نیست که به راحتی بدست بیاید. بعضا تحلیلگران و معاملهگران به دلیل رفتارهای احساسی ناشی از ترس جاماندن از بازار و طمع برای سود بیشتر، قبل از تائید الگوها وارد معامله میشوند که در نهایت ضرر میکنند. بعد از اینکه دلیل اینکارشان را میپرسید، میگویند که فکر کردم الگوی سقف دوقلو میخواهد تشکیل دهد. و این است دلیل شکست بسیاری از افراد در تحلیل بازارهای مالی.
سعی کنید از همین حالا نگرش منطقی را بر رفتار احساسی، در تحلیل و معاملات خود جایگزین کنید و کاملا بیطرف به نمودار نگاه کنید. زیرا تنها در اینصورت است که مغز ما بهتر کار میکند. هروقت احساس کردید که در بازار هیجانی رفتار میکنید، بازار را رها کنید تا دوباره احساساتتان فروکش کند. یادتان باشد که در بازار همیشه فرصت هست.
الگو سر و شانه (Head And Shoulders)
الگو سر و شانه یکی از الگوهای قیمتی قدیمی در تحلیل تکنیکال کلاسیک بهشمار میرود. از نظر کلی این الگو جز دسته الگوهای بازگشتی است. پس انتظار داریم که بعد از تائید الگو، جهت روند تغییر کند.
انواع الگوی سر و شانه
بهطور کلی الگو سر و شانه از لحاظ رفتاری به دو نوع زیر تقسیمبندی میشوند:
- سر و شانه سقف
- سر و شانه کف
سر و شانه سقف
این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی و در سقف نمودار شکل میگیرد. الگوی سر و شانه سقف از سه قله پشت هم تشکیل شدهاند که قله وسطی از دو قله دیگر بلندتر است. به قله وسطی اصطلاحا سر و قلههای کناری را اصطلاحا شانه چپ و راست میگویند. همچنین خط روندی که کف همه این قلهها را بههم وصل میکنند را ناحیه گردن مینامند.
الگو سر و شانه سقف
این نکات را در هیچ کتابی به شما نمیگویند:
در جلسه قبل گفتیم که جهت روند در بازار به یکباره نمیتواند تغییر کنید. در شکل فوق نیز ملاحضه میکنید که بعد از اینکه یک روند صعودی به اتمام میرسد، بازار کم کم رنج میشود تا روند جدید نزولی شکل بگیرد. تفسیر این اتفاق را در چگونگی بهوجود آمدن الگو سر و شانه میتوانید بهخوبی درک کنید(نحوه پیدایش الگو سر و شانه).
چگونگی شکلگیری الگو در نمودار
تصور کنید که قیمت بعد از یک روند صعودی در اولین برخورد با ناحیه مقاومتی واکنش نشان میدهد. این واکنش حاصل سیو سود (Save Profit) معاملهگران قبلی و هم فروشنده های جدید در ناحیه مقاومتی است. در نهایت نوسان ایجاد شده از این اتفاق باعث ایجاد شانه چپ در الگو میشود.
بعد از کاهش فشار فروش به دلیل اینکه قیمت همچنان دوست دارد در مسیر قبلی خود به روند ادامه دهد، قیمت بازمیگردد و از سقف قبلی نیز عبور میکند. اما اینبار فشار بیشتری از ناحیه فروشندگان باعث میشود که قیمت پایین بیاید. حاصل این موج دوم که از موج قبل قویتر بود، دلیل تشکیل ناحیه سر است.
بعد از تشکیل ناحیه سر و تشکیل روند رنج، دیگر خریداران کمتری به ادامه روند صعودی و شکست ناحیه مقاومتی امیدوار هستند. موج سوم خریداران به دلیل امید کمتر از حالتهای قبل نمیتواند سقف قبلی را بشکند و باعث پدیدار آمدن شانه راست میشود.
حال دیگر روند رنج تکمیل شده و تنها امید قبل از ریزش شکست ناحیه حمایتی گردن است. بعد از شکست ناحیه حمایتی گردن، انتظار داریم که سهم روند نزولی جدیدی را آغاز و قیمت ریزش داشته باشد. نمونهای از الگو سر و شانه سقف را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید.
نمونه الگو سر و شانه سقف
الگو سر و شانه سقف
این الگو دقیقا نقطه مقابل الگو سر و شانه سقف است. یعنی در انواع الگوهای قیمتی انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و انتظار داریم بعد از آن جهت روند تغییر کند. پس این الگو نیز جز دسته الگوهای بازگشتی قرار میگیرد.
نمونه الگو سر و شانه کف در نمودار دلار کانادا/فرانک سوییس تایم ۳۰ دقیقه
چگونگی شکلگیری الگو
تصور کنید که نمودار در حالت نزولی است. بعد از اینکه قیمت به یک سطح حمایتی خوب میرسد، خریداران وارد معامله میشوند. همزمان فروشندگانی که از قبل در سود بودند نیز سیو سود میکنند. این تحرکات معالهگران باعث میشود تا قیمت در آن ناحیه قیمتی دچار نوسان شده و شانه چپ در نمودار تشکیل شود.
بعد از اینکه فشار خریداران کمتر شد، به دلیل اینکه قیمت همچنان دوست دارد در مسیر قبلی خود به روند ادامه دهد، فروشندگان بیشتری وارد معامله شده و قیمت را از کف قبلی نیز پایینتر میبرند. اما به دلیل اینکه سطح حمایتی قوی داشتیم، اینبار فشار بیشتری از ناحیه خریداران باعث میشود که قیمت دوباره بالا بیاید. حاصل این موج دوم، تشکیل ناحیه سر است.
بعد از اینکه سر تشکیل شد و نمودار وارد حالت رنج شد، فروشندگان کمتری به ادامه روند نزولی و شکست ناحیه حمایتی امیدوار هستند. موج سوم خریداران را معمولا معاملهگران آماتور تشکیل میدهند. این موج قدرت کمتری از موج قبلی دارد و نمیتواند سقف قبلی را بشکند که باعث تشکیل شانه راست میشود.
حال که الگو سر و شانه کف شکل گرفته تنها گزینهای که مانع صعود قیمت میشود، ناحیه مقاومتی گردن است. انتظار داریم که بعد از شکست این ناحیه، خریداران بیشتری بازار را بهدست بگیرند و باعث رشد قیمت شوند.
نمونه الگو سر و شانه کف در نمودار
نحوه معامله در الگوی سر و شانه
بسیار واضح است که با توجه به الگو سر و شانه کف یا سقف سطح حمایتی/مقاومتی گردن نقطه عطف نمودار بین حالت نزولی و صعودی برای ما محسوب میشود. پس بعد از شکلگیری الگو صبر میکنیم تا قیمت از سطح گردن عبور نماید. بعد از آن میتوانیم وارد معامله شویم. تارگت الگوی سر و شانه به اندازه عمق سر از خط گردن لحاظ میکنیم و حد ضرر را با توجه به مدیریت سرمایه و تایم فریم مورد معامله، زیر شانه راست قرار میدهیم.
نحوه معامله در الگو سر و شانه سقف
نحوه معامله در الگو سر و شانه کف
نکات مهم درباره الگو سر و شانه
دقت کنید که ناحیه گردن یک سطح قیمتی است. پس مثل الگوهای قیمتی نظیر سقف و کف دوقلو در این الگو نیز ناحیه گردن میتواند شیبدار هم باشد. اما هرچه شیب گردن کمتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است.
باتوجه به اینکه گفتیم این الگو در انتهای روندها شکل میگیرد. پس انتظار داریم که واگرایی را به هنگام شکلگیری الگو سر و شانه در اندیکاتورهای مربوطه (RSI,MACDو…) ببینیم.
معمولا در کتابها و جزوات آموزشی اشاره میشود که ارتفاع شانه سمت راست نباید از ارتفاع شانه سمت چپ بلندتر باشد (معمولا شانه راست نصف شانه چپ). اما باتوجه به اینکه قیمت همواره نسبی و دارای نوسان است، پس اگر مقدار آنها خیلی بههم نزدیک بود، با رعایت حد ضرر معمولا مشکلی ایجاد نمیکند.
نکته دیگر اینکه اکثرا بعد از تشکیل سر، به دلیل اینکه جهت روند درحال تغییر است انتظار داریم که حجم معاملات شروع به افزایش کند. این مورد را هم میتوانیم برای تائید الگوی سر و شانه مدنظر داشته باشیم.
نتیجه: پس اگر شکست ناحیههای حمایت/مقاومت بدون افزایش حجم مناسب شکل بگیرد، همواره باید به آنها به دید تردید نگاه کنیم.
سعی کنید که الگوهای قیمتی را بعد از تشکیل شناسایی کنید. نه اینکه آنها را قبل از بهوجود آمدن حدس بزنید.
سوال: کدامیک از الگوهای زیر را در نمودار میبینید؟
- الگو سر و شانه کف شکل گرفته و روند صعودی است.
- الگو سر و شانه سقف شکل گرفته و روند صعودی است.
- هیچکدام.
جواب:
احتمالا شما هم در نمودار مورد نظر، الگویی شبیه به سر و شانه کف مشاهده کردید.
اما اگر اینگونه فکر میکنید، یعنی مهمترین نکتهای که در رابطه با الگوهای سر و شانه کف وجود دارد را فراموش کردهاید. همانطور که قبلا گفتیم، الگوی سر و شانه کف نوعی الگوی بازگشتی محسوب میشود که در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. اما اینجا روند درحال صعود بوده. پس اصلا نباید به دنبال سر و شانه کف بگردیم. اگر هم بخواهیم احتمال الگویی را بدهیم، باید منتظر تشکیل الگو سر و شانه سقف در انتهای روند صعودی باشیم. این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که تحلیلگران در رابطه با الگوهای سر و شانه زیاد تکرار میکنند.
نتیجه مهم: همیشه به مکان شکل گیری الگو در نمودار دقت کنیم. هر گِردی، گِردو نیست!
الگو سر و شانه کف، همیشه در انتهای روند نزولی و سر و شانه سقف نیز در همیشه انتهای روند صعودی تشکیل میشوند.
الگو کنج (Wedge)
در ادامه مبحث الگوهای قیمتی میرسیم به الگو کنج (Wedge). این الگو از نوع الگوهایی است که هم میتواند بازگشتی باشد و هم ادامه دهنده. بنابراین قاعده خاصی وجود ندارد و در کتب آموزشی نیز اشاره خاصی به این موضوع نکردهاند. بهطوریکه اگر چند کتاب و جزوه مختلف را مشاهده کنید، ممکن است با حرفهای متناقض برخی از تحلیلگران مواجه شوید. اما ما این الگو را به شکل سادهتری برای شما بیان میکنیم.
الگوی کنج درواقع از دو خط روند همگرا تشکیل شده که در نمودار بهصورت شیبدار رسم میشوند (همانند خطوط روند). اگر جهت نوک کنج به سمت بالا بود، ما بع از تشکیل الگو انتظار نزول قیمت را داریم. اما اگر جهت نوک کنج به سمت پایین بود، انتظار صعود را داریم.
بهعبارتی دیگر انتظار داریم بعد از تشکیل این الگو، قیمت در جهت عکس کنج حرکت کند.
برای اینکه یک سرمایهگذار موفق باشید، باید از لحاظ احساسی نسبت به باخت یا برد خنثی شوید زیرا باخت و برد بخشی از این بازی است.
انواع الگو کنج
این الگو از لحاظ جهت حرکت به دو نوع کنج صعودی و نزولی تقسیم میشوند. در ادامه با این نوع الگوها بیشار آشنا خواهیم شد.
الگو کنج صعودی
در این نوع از کنجها، حرکات قیمتی در داخل کنج، یک روند صعودی را ایجاد میکنند (جهت کنج رو به بالا است). اما بعد از تکمیل شدن الگو ما انتظار داریم قیمت ریزش کند. شکل ساده کنجهای صعودی را میتوانید در شکل زیر مشاهده کنید.
منظور از تکمیل شدن الگو در کنجهای صعودی، همان شکست قیمت از ضلع پایین کنج است. این الگو را مخصوصا در تایمفریمهای ساعتی و حتی دقیقهای به وفور میتوانید در نمودارها مشاهده کنید. معمولا برای اشخاصی که بهصورت روزانه معامله میکنند، این الگو بسیار کاربردی است.
نمونهای از الگوی کنج صعودی در نمودار یورو/دلار تایم ۴ ساعته
نحوه معامله در الگو کنج صعودی
نحوه معامله در الگو کنج صعودی بسیار ساده است. بعد از خروج قیمت از ضلع پایین وارد معامله میشویم و حد ضرر را بالای سقف قیمتی کنج قرار میدهیم. تارگت نیز به اندازه ارتفاع عمودی کنج است.
نحوه معامله در الگو کنج صعودی
الگو کنج نزولی
این الگو نقطه مقابل کنج صعودی است. یعنی نوک کنج به سمت پایین بوده و انتظار داریم بعد از تکمیل الگو، قیمت از ضلع بالای کنج خارج و به صعود خود ادامه دهد. پس بهعبارتی دیگر میتوان گفت که الگوی کنج نزولی از مجموعه نوسانهای نزولی تشکیل میشود، که قیمت بعد از آن افزایش خواهد داشت.
همانطور که گفتیم، از این الگو در بعضی از جزوات آموزشی بهعنوان الگوهای ادامه دهنده و در بعضی از جزوات نیز بهعنوان الگوی بازگشتی نام برده شده. اما با این قاعده که برایتان توضیح دادیم دیگر این مسئله را حل کردیم. درواقع الگو کنج باتوجه به اینکه در کجای روند و نمودار میتواند تشکیل شود، رفتار متفاوتی را نیز از خود نشان میدهد. پس هم میتواند از نوع بازگشتی باشد و هم از نوع ادامه دهنده. نمونه الگو کنج نزولی را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید.
الگو کنج نزولی در نمودار سهم تسلا تایمفریک ۴ ساعته
نحوه معامله در الگو کنج نزولی
نحوه معامله در الگو کنج نزولی نیز مشابه روش قبل بوده، اما جهت معامله ما معکوس قبل است. درواقع بهدلیل اینکه جهت نوک کنج به سمت پایین است، پس منتظر میمانیم تا قیمت از ضلع بالای کنج خارج شود. بعد از اینکه ضلع بالای کنج شکسته شد، وارد معامله خرید میشویم و حد ضرر را زیر نوک کنج قرار میدهیم. تارگت معامله نیز همانند قبل به اندازه ارتفاع عمودی کنج است.
نحوه معامله در الگو کنج نزولی
نکات مهم درباره الگو کنج
در ترسیم الگوهای قیمتی نظیر کنج دقت کنید که هر خط در الگو کنج همانند یک خط روند کوتاه مدت است. پس تمامی قوانین خطوط روند را برای کشیدن خطوط الگوی کنج رعایت کنید.
بهعنوان مثال برای کشیدن خطوط حداق دو برخورد لازم است. هرچه تعداد برخوردها بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر است.
اگر کنجها در انتهای یک روند شکل بگیرند، میتواند در اندیکاتورها واگرایی هم ایجاد کنند.
لزوما کنجها برای تشخیص زمان تغییر روند بهکار نمیروند. بهتر است از این الگو برای نوسانگیری استفاده شود.
برای نقطه ورود بعد از شکست الگو کنج، ممکن است که قیمت در همان ابتدا فاصله زیادی از محل شکست بگیرد. در این مواقع میتوانیم برای اینکه ریسک به ریوارد را کاهش دهیم، منتظر بمانیم تا قیمت کمی اصلاح کند (اصطلاحا پولبک بزند). سپس میتوانیم در قیمت پایینتر وارد معامله شویم. البته این کار نیاز به تمرین و تجربه هم دارد، زیرا در بعضی از مواقع قیمت بدون اصلاح (پولبک) به مسیر خود ادامه میدهد.
اگر به نسبت ریسک به ریوارد این الگو دقت کرده باشید، متوجه میزان ریسک پایین نسبت به میزان سود آن خواهید شد. پس این مورد را هم در درجه بندی الگوهای قیمتی بخاطر بسپارید. اما بهیاد داشته باشید که همواره حد ضرر را باید رعایت کنید. زیرا همیشه بازار آنچهکه ما میخواهیم را عمل نمیکند.
جمعبندی
در این قسمت نیز با الگوهای مهم و پرکاربردی در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. تا اینجای کار با تمرین زیاد و تسلط به موضوعات بیان شده، باید بتوانید نحوه رفتار قیمتها را تا حدی شناخته و الگوهای قیمتی را در نمودار تشخیص دهید. تسلط بر تمامی مباحثی که مطرح شد، بستگی مستقیم به میزان تمرین و کسب تجربه خود شما دارد. هرروز که تمرین میکنید با مطالب جدیدتری برخورد خواهید کرد.
به یاد داشته باشید که تمامی مطالبی که عنوان میشود فقط پیشنیازهای تحلیل تکنیکل است. بعد از تسلط بر این امور میتوانید بهراحتی سبک مورد علاقه خود را در تحلیل انتخاب کرده و بدون هیچ مشکلی به یادگیری آنها بپردازید. الگوهای قیمتی در بازار بیشتر از آنچه که در این مقاله گفته شد، هستند. اما ما با توجه به درجه اهمیت و همچنین تکرار آنها در گذشته، به مهمترین آنها اشاره کردیم. در قسمت بعد نیز به تحلیل رفتاری معاملهگران و واقعیات پشت پرده قیمتی خواهیم پرداخت.
لینک سریهای قبلی آشنایی با تحلیل تکنیکال:
اگر سوالی دارید در زیر همین مقاله طرح کنید حتما به آن پاسخ خواهم داد.
درصورت مفید بودن مطلب فوق لطفا آنرا با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.
الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM
شناخت الگوهای قیمتی در بازار مالی ارزهای دیجیتال به شما در جهت پیش بینی درست قیمت کمک شایانی می کند، پرایس اکشن بدلیل استفاده نکردن از اندیکاتورها یکی از محبوب ترین سبک ها در بازارهای مالی محسوب می شود. برای اینکه در این نوع معاملات موفقیت های خوبی بدست بیاورید نیازمند به شناخت الگوها هستید، الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM دو الگو بازگشتی در بازار ارزهای دیجیتال است که در ادامه به بررسی کامل آن می پردازیم.
الگو CAPS در پرایس اکشن RTM
کپ ها نواحی هستند که در آن قیمت یک تغییر جهت بزرگ می دهد اما سوال بزرگ این است که این الگو چگونه تغییر جهت می دهد؟ هرگاه قیمت با یک مومنتوم قوی بالا می رود، موسسات تصمیم می گیرند تا بخشی از سود خود را سیو کنند لذا این امر باعث شده تا قیمت کمی پایین بیاید. بعد از این نزول، موسسات با خرید مجدد قیمت را بالاتر می برند و قیمت مجددا به صعود خود ادامه می دهند، پس از افزایش مجدد، قیمت در یک محدوده شروع به نوسان می کند.
در این حالت موسسات می توانند تریدرهای خرد را فریب دهند، آن ها با صعود قیمت کاری کردند که معامله گران احساس کنند، قیمت قرار است مجددا بالا رود و به همین علت اوردرهای خرید خود را ست کمی کنند اما خبری از صعود نیست و به یکباره قیمت ریزش می کند و الگو بازگشتی CAPS ساخته می شود.
دلیل افزایش قیمت پس از سیو سود توسط موسسات برای فریب معامله گران خرد بیشتر در سقف قیمتی است.
شایان ذکر است که این الگو قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال را می توان به الگو کندلی RBD تشبیه کرد چرا که قیمت در ابتدا با مومنتوم قوی بالا رفته و پس از آن نوسان های مشخصی در یک محدوده ساخته است و در انتها نیز قیمت با ریزش شدیدی همراه است.
یکی از پیش نیازهای مقاله الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و مقاله محدوده قیمت در RTM است که پیشنهاد می شود حتما مطالعه کنید.
مراحل تشکیل الگو قیمتی CAPS
- ابتدا قیمت با یک مومنتوم قوی صعود می کند لذا در این مکان از نمودار رمز ارزها یک Rally مشاهده می شود.
- سپس موسسات مقداری از سود خود را سیو کرده لذا همین امر باعث برگشت قیمت می شود (البته این برگشت قیمت مقدار زیادی نیست)، به بیان دیگر قیمت یک Base می سازد.
- قیمت در فاز اول حرکت خود یک ساختار RBR می سازد، تشکیل Base در این الگو می تواند برای ما یک زون باشد و شکل این زون شباهتی به پرچم در تکنیکال کلاسیک دارد، این زون باید یک زون معتبر باشد.
- در ادامه این الگو قیمت نوسان می زند، به عبارت دیگر ساختار کندل Base را تشکیل می دهد.
- در انتهای این الگو نیز با فروش سنگین موسسات و نهنگ های بازار ارزهای دیجیتال قیمت به صورت قابل توجهی می ریزد، در واقع یک Drop را تشکیل می دهد.
- در این مرحله مشاهده می کنید که قیمت در فاز دوم حرکت ساختار RBD و الگوی CAPS را می سازد.
- فروش سنگین موسسات باعث اینگلف شدن همان زون معتبری خواهد شد که در مرحله اول تشکیل شده بود.
پس از شروط تشکیل الگو CAPS باید به زون فروش اهمیت زیادی بدهید، زون CAPS همان بیسی است که قیمت در آن محدوده درجا زده است و باعث فریب معامله گران خرد شده است، با مشخص کردن آن ناحیه باید صبر کرد تا پوزیشنی هم جهت با ریزش بازار گرفت.
دلیل تاکید بر زون معتبر این است که زمانی که این زون توسط قیمت اینگلف می شود، نشان می دهد که این روند، روند بسیار قدرتمندی بوده لذا می توان این موضوع را عنوان کرد که در صورت بازگشت قیمت به این محدوده باز هم قیمت تغییر جهت می دهد.
نوع دیگری از الگو CAPS در پرایس اکشن RTM
نوع دیگر از الگو قیمتی CAPS در پرایس اکشن RTM شباهت خیلی زیادی به الگو اصلی دارد تنها تفاوت این الگو نسبت به نسخه اصلی این است که وقتی قیمت سقف خودش را می سازد با کندل های مومنتوم زون معتبر را قطع نمی کند بلکه در میانه راه Base می سازد و با تشکیل ساختار DBD یا RBR زون را می شکند.
در این حالت علاوه بر تشکیل CAPS یک زون دیگر هم به وجود می آید که همان بیسی است که در میانه راه تشکیل می شود به این زون، زون Source Of Engulf می گویند چرا که اینگلف در این محدوده پس از کندل Base اتفاق افتاده است.
وقتی CAPS به این صورت تشکیل می شود انتظار می رود قیمت ابتدا یک واکنش به Source Of Engulf بدهد و سپس با شکستن آن و رسیدن به CAPS تغییر جهت دهد، هرچند می تواند این واکنش به صورت کمی رخ بدهد و قیمت به سمت CAPS حرکت کند.
اجزاء پرچم نهایی در پرایس اکشن ال بروکس به این صورت است:
1. تشکیل روند.
2. پولبکی که افقی باشد. می تواند این پولبک فقط به اندازه یک کندل باشد.
3. روند صعودی به سطح مقاومت نزدیک باشد و روند نزولی هم به سطح حمایت نزدیک باشد.
4. نشانه های دیگری برای برگشت داشته باشد، برای مثال در روند صعودی، در نزدیکی سقف کانال فشار فروش دیده شود.
پرایس اکشن مدل ال بروکس بهینه ترین نوع پرایس اکشن است، لذا به همین دلیل باعث شده طرفداران انواع الگوهای قیمتی زیادی برای یادگیری آن اقدام کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با تحلیل نمودارهای بازار ارزهای دیجیتال می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
- دقت کنید که در این الگو تنها بر روی زون اول تاکید است که معتبر باشد و سایر زون ها اهمیت زیادی در ارتباط با معتبر بودن برای شما ندارد.
- برای CAPS تقاضا، نیز این فرآیند به همین شکل باید رخ بدهد، منتهی در این الگو یک ساختار کلی DBR ساخته می شود و زون معتبر یک زون عرضه است که به سمت بالا اینگلف خواهد شد.
الگوی SWAP در پرایس اکشن RTM
SWAP یک مفهوم است، این مفهوم به تریدر یا معامله گر در بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) می گوید در صورت توجه نکردن قیمت به وجود یک زون قدرتمند عرضه/تقاضا در نمودار و شکست آن، نقش آن زون باید بررسی شود. یعنی اگر تا قبل از شکسته شدن، زون که تشخیص داده بودید عرضه بود باید پوزیشن sell می گرفتید اما با شکست این زون، زون عرضه به زون تقاضا تبدیل شده و باید پوزیشن Buy بگیرید.
- شکسته شدن زون ها می تواند بخاطر انتشار یک خبر خیلی خوب یا یک خبر خیلی بد و ورود یا خروج سرمایه داران بزرگ و پول های قدرتمند به سهم صورت بگیرد.
- مفهوم SWAP همان مفهوم FLIP است اما FLIP برای خطوط و SWAP برای زون ها بکار گرفته می شود.
فلسفه SWAP این است که وقتی یک زون قدرتمند عرضه وجود دارد بسیاری از معامله گران در آن ناحیه پوزیشن Sell می گیرند و با رسیدن قیمت به آن ناحیه سفارش فروش را باز خواهند کرد. آن ها انتظار دارند که قیمت با رسیدن به زون عرضه ریزش کند اما قیمت در خلاف نظرشان حرکت می کند و به صعود خود ادامه می دهد. در این لحظه فروشندگان در ضرر می روند و هر چقدر که قیمت بالاتر رفته ضرر فروشندگان نیز بیشتر می شود، آن ها با تمام وجود انتظار این را می کشند که قیمت دوباره به زون شکسته شده برگردد تا آن ها بتوانند معامله خود را سر به سر ببندند یعنی با بازکردن یک سفارش خرید، سفارش فروششان بسته شود.
قبل از مطالعه مقاله الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM می توانید مقاله الگوهای FTR و PAZ در پرایس اکشن RTM را جهت کسب سود بیشتر با این الگوها مطالعه کنید.
در نتیجه زمانی که قیمت دوباره به زون شکسته شده بر می گردد با تعداد زیادی سفارش خرید متضررها مواجه می شود و به سمت بالا پرتاب می شود. بدین ترتیب پدیده SWAP رخ می دهد و زونی که قبلا یک زون قدرتمند عرضه بود، با شکسته شدن تبدیل به یک زون تقاضا می شود و قیمت را به سمت بالا پرتاب می کند.
- نکته مهم در ارتباط با الگو قیمتی SWAP این است که تغییر نقش زون ها همیشه اتفاق نمی افتد.
- SWAP را با SR FLIP اشتباه نگیرید.
- ترید و معاملاتی که بر اساس SWAP انجام می شود، به دلیل شکسته شدن الگو های FL, FTR, CAPS, QM و . است.
- الگوهای قیمت به دو شکل می توانند شکسته شوند و SWAP را به وجود بیاورند.
شناخت الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM می توانند به شما سیگنال های بسیار مناسبی را در جهت پیاده سازی استراتژی های معاملاتی در خصوص اهرم های معاملاتی و. بدهد.
الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال
برای فهم الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال در ابتدا لازم است بدانیم الگو چیست؟ الگوها (patterns) شکلهای متمایزِ ایجادشده توسط توالی دادهها روی یک نمودار هستند. در تحلیل تکنیکال یک الگو حاوی خطوطی است که در طی فراز و فرودهای قیمت، از اتصال نقاط تکرارشوندهی قیمت همچون قیمتهای بستهشدن یا سقف و کفها در یک دوره زمانی خاص شکل میگیرد.
الگوهای قیمت (price pattern) یا الگوهای نمودار (chart patterns)، حاصل مطالعهی توالی چندین نمودار صعودی و نزولی قیمت در یک دورهی زمانی بلندمدتتر هستند که رفتاری تکرارشونده را نشان میدهند. در معاملات بازارهای سهام و کالا، مطالعات انواع الگوی نمودار نقش زیادی در تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند قیمتها ایفا میکند. وقتی دادههای قیمت بهصورت گرافیکی روی نمودار قیمت – زمان پیادهسازی میشوند، معمولاً الگویی از حرکات آن مشاهده میشود که بهطور طبیعی رخ داده و در طول یک دوره تکرار شده است که انواع الگوهای قیمتی انواع الگوهای قیمتی بر اساس آن رفتار تکراری، میتوان روند حرکت بعدی قیمتها را پیشبینی نمود. الگوهای نمودار حاوی سیگنالهای معکوس (برگشتی) یا ادامهدهنده هستند. در ادامه با یکی از انواع الگوهای برگشتی (معکوس) که معروفترین و پرکاربردترین آنها هم هست آشنا میشویم.
الگوی سر و شانهای چیست؟
شاید شناختهشدهترین الگوی برگشتی، الگوی سر و شانه (head and shoulders pattern) باشد. از آنجا که الگوی سر و شانه بازگشت از یک روند را نشان میدهد، پس قبل از شکلگیری الگو، لازم است یک روند واضح وجود داشته باشد تا الگو بتواند برای پیشبینی برعکس شدن آن روند، اعتبار کافی حاصل کند. برای تشخیص الگوی سر و شانه، لازم است روند اولیه، یک روند صعودی باشد که پس از مدتی نوسان و توقف، به روند نزولی تبدیل شده باشد. در مقالهای دیگر، دربارهی الگوی سر و شانهای برعکس (inverse head and shoulders pattern) نیز که در آن، پیش از شکلگیری الگو، روند نزولی بوده و سپس صعودی شده است، صحبت خواهیم نمود.
الگوی سر و شانهای از سه بخش تشکیل شده است: شانهی چپ، سر و شانهی راست؛ حجم نیز یک ویژگی مهم در تفسیر این الگو محسوب میشود. نمونهی استاندارد این الگو را در شکل 1 مشاهده مینمایید.
شکل 1- نمونهای از الگوی سر و شانه از انواع الگوهای برگشتی
شانهی چپ در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
این قسمت از الگو یک رالی (rally) قوی را نشان میدهد که ابتدا شیب آن نسبت به روند صعودی پیش از شروع الگو، تندتر و حجم معاملات سنگینتر است و سپس به همان سطح قیمتی که از آنجا شروع شده بود، بازمیگردد، در نتیجه یک V برعکس (شبیه عدد 8) تشکیل میشود، اما در این قسمت حجم معاملات سبکتر است.
سر در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
سقف روند صعودی قیمتها در قسمت سر الگو، یک پله بالاتر از سقف شانهی چپ است. در ادامهی فراز و فرود شانهی اول، رالی قیمتها سهم را با تفاوت قابلتوجهی، به سطحی بالاتر از شانهی چپ میرساند تا بهوضوح سقفهای بالاتری (higher high) نسبت به سقفهای قبلی، در نمودار قیمت ظاهر شود. بااینحال، حجم معاملات معمولاً در این رالی کمتر از آن است که در نیمهی اول (روند صعودی) شانهی چپ تجربه شده بود.
وقتی رالی دوم نیز با افول مواجه شود، با کاهش قیمتها در همان نقطهی شروع شانهی چپ، پایان مییابد؛ به این سطح قیمت، گردن (neckline) میگویند. در این نقطه، کف قیمت گاه حتی پایینتر از خط کفهای روند صعودی سر و شانه خواهد بود – خطی که از اتصال کفهای قبلی روند صعودی ایجاد شده است. تشکیل قسمت سر الگو، اولین سیگنالی است که نشان میدهد احتمالاً رالی رو به پایان است و ممکن است روند بازگشتی آغاز شده باشد.
شانهی راست در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
شانهی راست تصویر آینهای (یا نزدیک به تصویر آینهای) از شانهی چپ است، اما با حجم معاملات کمتر که نشاندهندهی تمایل کمتر سرمایهگذاران برای خرید و آگاهی آنان از رو به اتمام بودن روند صعودی است. در این نقطه قیمت تقریباً تا همان سطوح سقف تجربهشده در شانهی اول افزایش مییابد، اما این رالیِ آخر، قیمتهای پایینتری (lower highs and lower lows) نسبت به رالی قبلی که قسمت سر الگو را تشکیل داده بود، تجربه خواهد نمود، در نتیجه خط حمایت شکسته شده، نهایتاً قیمت به زیر خط گردن نزول خواهد کرد؛ به این نقطه، نقطهی شکست (breakout) میگویند.
نکات تشخیص الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
یک تحلیلگر بهندرت میتواند یک الگوی سر و شانهی کاملاً شکلیافته را مشاهده نماید. حالات ناقصتر این الگو ممکن است بهجای یک سر و دو شانه در دو طرف، شامل دو قله روی شانه یا روی سر باشند؛ اما درهرحال، قسمت سر باید به سطح قیمت بالاتری نسبت به هر دو شانه برسد، درحالیکه شانهها باید تقریباً متقارن باشند تا این الگو تشخیص داده شود.
از نظر سطح قیمت خط گردن نیز، اولین رالی باید از این سطح آغاز شود و شانهی چپ (left shoulder) و سر (head) نیز باید در سیر نزولیشان، تقریباً به همین سطح بازگردند؛ اما خطوط گردن ممکن است همیشه هم خطوط کاملاً افقی را تشکیل ندهند بلکه خط گردن اندکی شیبدار باشد، یعنی کفهای تجربهشده دقیقاً مشابه هم نباشند؛ در شکل زیر نمونهای از این حالت را مشاهده مینمایید. شاید این اَشکال ناقص، کار تطبیق آن را با الگوی سر و شانه (و یا سایر الگوهای تکنیکال) برای تحلیلگران کمّی یا ابزارهای تحلیلگر دشوار سازد، اما مغز انسان میتواند این الگو را – حتی اگر ناقص شکل گرفته باشد – تشخیص دهد.
نحوهی کار با الگوی سر و شانهای در تحلیل تکنیکال
همان گونه که اشاره کردیم، حجم معاملات در تجزیهوتحلیل الگوهای سر و شانه عنصر مهمی است. تجربهی یک سقف جدید قیمت در قسمت بالای سر بدون افزایش در حجم معاملات، نشاندهندهی کاهش تعداد مشارکتکنندگان در بازار صعودی است و این یعنی بهزودی بر اساس کاهش تقاضا، قیمتها نزولی خواهد شد. هنگامی که یک شاخص (مثلاً قیمت) در حال افزایش (یا کاهش) است، اما شاخص دیگر (مثلاً حجم) آنگونه نیست، به این وضعیت واگرایی (divergence) میگویند. در وضعیت واگرایی، شانهی سمت راست (جایی که تقریباً یکسوم پایانی الگو است)، حجم معاملات کمتری خواهد داشت که نشان میدهد علاقه یا تقاضا کاهشیافته، بهزودی با افزایش عرضه، بازار شاهد کاهش قیمت و آغاز روند نزولی خواهد بود.
هنگامی که الگوی سر و شانه شکل گرفت و کامل شد، انتظار میرود که قیمت سهم از سطح خط گردن پایینتر آید. در اینجا تحلیلگران تکنیکال تمایل دارند از قواعد فیلترینگ استفاده کنند تا مطمئن شوند آیا شکست واضحی در خط گردن رخ داده است یا خیر.
این فیلترینگ ممکن است به شکل توقف معامله تا زمانی باشد که قیمت به سطح معنیداری به زیر خط گردن سقوط کند (معمولاً بین 3 تا 5 درصد) یا به شکل درنظرگرفتن یک محدودهی زمانی برای باقیماندن قیمت زیر خط گردن پیش از اقدام به معاملهی مجدد؛ وقتی از نمودار قیمت روزانه استفاده میشود، این قاعده ممکن است شامل چند روز تا یک هفته باشد. قیمتها اغلب طی انواع الگوهای قیمتی جهشی به سطح خط گردن بازمیگردند، حتی اگر از سطوح فیلتر (3 تا 5 درصد پایینتر) هم بیشتر کاهش یافته باشند؛ بااینحال، قیمتها معمولاً روی خط گردن یا اطراف آن متوقف میشوند. خط گردن یک سطح حمایتی (support level) است که تحتتأثیر اصل قطبیت (polarity principle) اگر یک سطح حمایت شکسته شد (breakout)، همان سطح قیمت، از آن پس به یک سطح مقاومت (resistance level) تبدیل میشود.
تعیین قیمت هدف (Price target) با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
مانند همه الگوهای تکنیکال، الگوی سر و شانه باید از منظر روند بلندمدت قیمت اوراق بهادار تحلیل شود. رالیای که قبل از شکلگیری الگو اتفاق افتاده، باید آنقدر بزرگ باشد که چیزی برای معکوس شدن و تشکیل یک قله وجود داشته باشد. هرچه این رالی قویتر و قلهی شکلگرفته بارزتر باشد، احتمال بازگشت شدیدتر و چشمگیرتر نیز وجود خواهد داشت. هنگامی که خط گردن شکسته شد (یعنی پس از نزول قیمت در پایان شانه ی راست)، این احتمال وجود دارد در این فراز و فرود رالیوار، قیمت سهم به همان میزان که از خط گردن (neckline) تا بالای سر (top of the head) افزایش داشته است (مثلاً از 350 تومان تا 650 تومان)، به همان میزان هم افت داشته باشد (یعنی از 350 تومان 50 تومان).
با این حال، اگر رالی ابتدایی (پیش از شروع الگو) با قیمتی بالاتر از خط گردن شروع شده باشد، بعید است که اصلاح، قیمت را از همان سطح قیمتِ آغازین پایینتر بیاورد. از آنجایی که شکلگیری الگوی سر و شانه یک الگوی نزولی (bearish indicator) است (یعنی طی این الگو تحلیلگر انتظار دارد روند صعودیِ ایجاد شدهی قبلی پایان یابد و یک روند نزولی آغاز شود)، تحلیلگر تکنیکال به دنبال کسب سود کوتاهمدت از سهم مورد تحلیل است.
کسب سود از الگوی سر و شانه
هنگام تلاش برای کسب سود از الگوی سر و شانه، تحلیلگر تکنیکال برای تعیین قیمت هدف اغلب از تفاوت بالاترین قیمت تجربه شده در سر و پایینترین قیمت تجربه شده در خط گردن استفاده میکند؛ بدین ترتیب این حدفاصل، میزانی است که تحلیلگر تکنیکال پیشبینی میکند قیمت به میزان مشابه کاهش یابد، پس عدد بهدستآمده بهعنوان قیمت هدف، موقعیتی است که سرمایهگذاری باید در آن بسته شود. قیمت هدف در الگوی سر و شانه بهصورت زیر محاسبه میشود:
قیمت هدف = قیمت روی خط گردن – (بالاترین قیمت در قسمت سر – پایینترین قیمت در خط گردن)
شکل 3- محاسبهی قیمت هدف در الگوی سر و شانه
در شکل 3 میبینیم بالاترین قیمت در قسمت سر 37 دلار و پایینترین قیمت روی خط گردن 27 دلار است و اختلاف این دو 10 دلار.
بنابراین تحلیلگر تکنیکال انتظار دارد پس از پایان الگو، قیمت به میزان 10 دلار زیر خط گردن یعنی به 17 دلار کاهش یابد، پس قیمت هدف برای بستن معامله عبارت است از: 27 دلار – (37 – 27 دلار) = 17 دلار
یک تمرین برای تعیین قیمت هدف با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
فرض کنید یک تحلیلگر تکنیکال قصد دارد به وسیلهی تفسیر الگوی سر و شانه پایینترین قیمت سهام شرکتی را تخمین بزند تا آن را مبنای خرید آن سهم در کف قیمت قرار دهد. وی معتقد است که نمودار قیمت سهام این شرکت در شش ماه گذشته الگوی کلاسیک سر و شانه را نشان میدهد. در این الگو قیمت سهم در قسمت سر به اوج خود یعنی 108 دلار رسید؛ وی با توجه به نوسانات قیمت و نقطهی آغاز روند صعودی اولیه، خط گردن را روی 79 دلار تشخیص میدهد. امروز، سهام به قیمت 78 دلار بسته شده است. به نظر شما بر اساس الگوی سر و شانه، این تحلیلگر چه قیمتی را بهعنوان قیمت هدف برای خرید مجدد در کف قیمت برآورد میکند؟
پاسخ: این تحلیلگر قیمت خط گردن را 79 دلار آمریکا تخمین زده است، پس 108 دلار (higher high) منهای 79 دلار (lower low) برابر است با 29 دلار؛ بنابراین قیمت هدف او 79 دلار منهای 29 دلار یعنی روی 50 دلار برآورد میشود. این تحلیلگر تلاش میکند سهم را به قیمت امروز 78 دلار بفروشد و پیشبینی میکند که اگر در محدودهی 50 دلار (قیمت هدف) در موقعیت خرید (closing the position) باشد، بهازای هر سهم (بدون احتساب هزینههای معامله) سود 28 دلاری به دست خواهد آورد.
همچنین اگر مایل هستید تا این مفهوم را به زبان مرجع مطالعه کنید، میتوانید از سایت investopedia دیدن انواع الگوهای قیمتی کنید.
جمعبندی آکادمی دانایان از الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
در تشخیص الگوها به دنبال مشاهدهی شکلی ایدهآل از الگوی مد نظر خود نباشید. الگوها صرفاً جهت تخمین رفتار بازار هستند و تنها ابزاری برای حدس زدن؛ نتایج حاصل از تفسیر الگوها را نمیتوان قطعی و تضمین شده فرض کرد حتی گاه ممکن است از دادههای بعدی متوجه شوید الگو را به اشتباه تشخیص دادهاید. هنگام تفسیر الگوها نیمنگاهی نیز به تجربیات قبلی خود و اطلاعات بنیادی داشته باشید و تنها معیار تصمیمگیری خود را مبتنی بر تفسیر الگوها قرار ندهید.
در تفسیر الگوها برای تعیین قیمت هدف خرید یا فروش، باید این نکته را مد نظر قرار داد که افراد زیادی چون شما در حال تشخیص و تفسیر الگو هستند و همین رفتار دستهجمعی یکسان و همزمان میتواند بر عرضه و تقاضا و رفتار قیمت تأثیرات پیشبینی نشدهای داشته باشد که روند کلاسیک الگو را تغییر دهد؛ بنابراین بهتر است فارغ از ترس و طمع، اندکی پیش از رسیدن بازار به قیمت هدف واکنش نشان داده، معاملات خود را ببندید تا دچار نوسانات هیجانی بازار نگردید.
دیدگاه شما