به تعبیر وارن بافت، سرمایه گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه گذار، صبر بالا است.
معاملهگر کیست؟
برای جواب به این سوال که معاملهگر کیست باید بدانیم که معاملهگر فردی است. که در خرید و فروش داراییهای مالی در هر بازار مالی، برای خود یا از طرف شخص یا موسسه دیگری فعالیت میکند. تفاوت اصلی بین معاملهگر و سرمایه گذار مدت زمانی است که شخص دارایی آن را در اختیار دارد. سرمایه گذاران تمایل دارند افق زمانی بلندمدتتری داشته باشند. در حالی که معامله گران تمایل دارند داراییها را برای مدت زمان کوتاهتری در اختیار داشته باشند تا از روندهای کوتاه مدت استفاده کنند.(الگوی اره برقی)
نکات کلیدی معاملهگر کیست ؟
معامله گران افرادی هستند که در خرید و فروش کوتاه مدت حقوق صاحبان سهام برای خود یا موسسه فعالیت میکنند.
از جمله معایب معاملات میتوان به مالیات بر عایدی سرمایه که برای معاملات قابل اعمال است و هزینههای پرداخت چند برابر کمیسیون به کارگزاران اشاره کرد.(آشنایی با کانال قیمت)
معامله گران را میتوان با سرمایه گذاران مقایسه کرد که به دنبال سود بلندمدت سرمایه هستند تا سود کوتاه مدت.
درک معاملهگر کیست ؟
یک تاجر میتواند در یک موسسه مالی کار کند. در این صورت آنها با پول و اعتبار شرکت معامله میکنند و ترکیبی از حقوق و پاداش به آنها تعلق میگیرد. از طرف دیگر، یک معاملهگر میتواند برای خود کار کند. به این معنی که آنها با پول و اعتبار خود معامله میکنند اما تمام سود را برای خود نگه میدارند.
از جمله معایب معاملات کوتاه مدت، هزینههای کمیسیون و پرداخت اسپرد پیشنهادی است. از آنجا که معامله گران برای تعقیب سود اغلب از استراتژیهای کوتاه مدت معاملاتی استفاده میکنند. میتوانند هزینههای کمیسیون زیادی را جمع آوری کنند. با این حال، تعداد فزایندهای از کارگزاریهای تخفیفی بسیار رقابتی باعث شده است. که این هزینه کمتر مورد توجه قرار گیرد، در حالی که سیستم عاملهای تجارت الکترونیکی گسترش را در بازار ارز محدود کرده اند. همچنین در مورد سود سرمایه کوتاه مدت معامله گر یا سرمایه گذار؟ در ایالات متحده رفتار مالیاتی نامطلوبی وجود دارد.
عملیات معامله گر: موسسه در مقابل حساب شخصی خود
بسیاری از موسسات مالی بزرگ دارای اتاقهای تجاری هستند. که معامله گران در آن کارمندانی هستند که طیف وسیعی از محصولات را به نمایندگی از شرکت خرید و فروش میکنند. به هر معاملهگر محدودیتی داده میشود که میتواند در چه موقعیتی قرار گیرد، حداکثر سررسید موقعیت و چه مقدار ضرر در بازار قبل از بسته شدن یک موقعیت داشته باشد. شرکت دارای ریسک اساسی است و بیشتر سود را حفظ میکند. معاملهگر حقوق و پاداش دریافت میکند.
از سوی دیگر. اکثر افرادی که با حساب شخصی خود معامله میکنند. در خانه یا در یک دفتر کوچک کار میکنند و از یک کارگزار تخفیف و پلتفرمهای تجارت الکترونیکی استفاده میکنند. محدودیتهای آنها به پول نقد و اعتبار آنها بستگی دارد، اما همه سود را حفظ میکنند.
دلالان تخفیف: یک منبع مهم برای معامله گران
شرکتهای کارگزاری با تخفیف، کمیسیونهای کمتری را در ازای هر معامله دریافت میکنند. اما مشاوره مالی اندکی ارائه میدهند یا هیچ گونه مشاورهای ندارند. افراد نمیتوانند مستقیماً در بورس سهام یا کالاها به حساب خود معامله کنند. بنابراین استفاده از کارگزار تخفیف راهی مقرون به صرفه برای دسترسی به بازارها است. بسیاری از کارگزاران با تخفیف، حسابهای حاشیهای ارائه میدهند که به معامله گران اجازه میدهد تا برای خرید سهام از کارگزار وام بگیرند. این اندازه موقعیتهایی را که میتوانند بگیرند افزایش میدهد اما ضرر احتمالی را نیز افزایش میدهد.
سکوهای معاملات ارزی با خریداران و فروشندگان ارز در بازارهای بورس، آتی و آپشن مطابقت دارد. آنها میزان اطلاعات قیمت را که برای معامله گران منفرد در دسترس است به شدت افزایش میدهند. و در نتیجه گسترش قیمتها را کاهش میدهند و کمیسیونها را کاهش میدهند.
مالیات بر سود سرمایه کوتاه مدت
از معایب سودهای کوتاه مدت معاملاتی این است که معمولاً با نرخ عادی مالیات بر درآمد معاملهگر مالیات میگیرند. سود سرمایه بلند مدت حداکثر تا ۲۰ درصد مشمول مالیات میشود، اما مستلزم نگهداری ابزار اصلی برای حداقل یک سال است.(مبادله پیش فرض اعتبار (CDS) چیست؟)
طبق قوانین فعلی، هیچ تعریف فنی از معامله گران برای مالیات وجود ندارد. در حالی که وضعیت مالیات معاملهگر (TTS) وجود دارد، انتخاب این وضعیت بر اساس حقایق و شرایط ارائه شده یک فرد است. برخی از حقایقی که IRS در هنگام ارزیابی وضعیت مالیات معامله گران در نظر میگیرد شامل دوره نگهداری اوراق بهادار، تعداد معاملات انجام شده و فراوانی و مقدار دلار معاملات است.
راهکارهایی برای معامله گران وجود دارد تا بدهیهای مالیاتی خود را از معاملات کوتاه مدت کاهش دهند. به عنوان مثال، آنها میتوانند هزینههای مورد استفاده در تنظیمات تجاری خود را، مانند یک مستقل کار یا صاحب مشاغل کوچک، حذف کنند. اگر آنها بخش ۴۷۵ (f) را انتخاب کرده باشند، معامله گران میتوانند کل معاملات خود را برای یک سال خاص ارزشگذاری کنند. و از خسارتهایی که متحمل شدهاند کسر مطالبه کنند.
ربات معامله گر بورس چیست ؟
ربات معامله گر بورس ، برنامه ای است که توسط برنامه نویسان در برنامه MQL نوشته می شود تا معامله گران بتوانند با استفاده از نتیجه آن و تنظیماتی که در آن انجام می دهند ، انجام معاملات خود را در هر ساعت از شبانه روز بدون داشتن استرس و بدور از هیجانات بازار به صورت کاملا اتوماتیک و با خیال راحت به این ربات معامله گر بورس واگذار نمایند.
انجام معاملات در این ربات با چگونگی طراحی که توسط برنامه نویس انجام می شود رابطه مستقیم دارد. طراحی این ربات می تواند عموما با استفاده از چندین اندیکاتور ساده و یا پیچیده شکل گرفته باشد.
ربات معامله گر بورس خود به تنهایی و با توجه به داده هایی که به آن داده شده است شروع به انجام معاملات خرید و فروش می نماید. ربات معامله گر بورس در محاسبات خود از یک سری الگوریتم برای تشخیص روند و تصمیمگیری در مورد اینکه چه زمانی یک معامله باید انجام شود استفاده میکنند.
استفاده از ربات معامله گر در بورس
معمولا انسان در انجام معاملات خود در بازار های مالی بیش از اندازه دچار استرس و هیجان می شود که همین امر باعث ایجاد تصمیم گیری های معاملاتی اشتباه و خلاف جهت سود می شود. عموما افراد به این مورد توجه می نمایند که در بازار های مالی چه سهامی بیشتر خرید و فروش می شود و آن ها در همان سهم خرید و فروش خود را انجام دهند.
مورد دیگری که مطرح است این است که خیلی از افراد به این موضوع توجه می نمایند که مثلا فلان شخص در گروه ها و شبکه های اجتماعی می گوید سهام خود را در چه قیمتی خریداری و یا بفروش برسانید که به اصطلاح این اشخاص سیگنال معاملاتی می دهند که در بسیاری از موارد همراه با خطاهای معاملاتی می باشد و به حساب افراد ضرر وارد می نماید و اشتباه افراد این است که پس از افتادن به دام این چنین سودجویانی همچنان منتظر پیغام های و سیگنال های آن ها می باشند.
بنابراین ساخت ربات معامله گر به جای اینکه ذهن و جسم و روح معامله گر را درگیر معاملات زمان بر نماید و زمان زیادی را از او بگیرد و معاملات را بصورت دستی انجام دهد می تواند بیش از اندازه برای معاله گران مفید واقع شود.
بهترین ربات معامله گر برای بورس
با جستجوی در اینترنت و شبکه های اجتماعی به صدها نام مختلف از ربات معامله گر بورس خواهیم رسید. بسیاری از این رباتها رایگان هستند ، اما برخی دیگر بسته به اینکه چه میزانی از ویژگی و خصوصیات که کاربر از ربات انتظار دارد، بهصورت ماهیانه برای آنها هزینههای مختلفی و گاها قابل توجهی دارند و برخی دیگر از این ربات ها نیز با قیمت بسیار بالایی بفروش می رسند.
میزان کارآمدی ربات معامله گر بورس ، بسته به سطح تحلیلهایی که به معامله گر ها ارائه می دهد و همچنین تعداد کاربران و خریداران این ربات ها از عواملی هستند که نشان می دهنده که یک ربات معامله گر بورس ویژه و به خصوصی هستند یا خیر.
این نکته را در نظر داشته باشید که اکثر ربات معامله گر بورس که بهصورت رایگان در دسترس عموم افراد هستند ، کارایی لازم برای انجام معاملات در بازار را ندارند و بیشتر اوقات فقط باعث ضرر معامله گران میشوند. معامله گران حرفهای و که سال هاست در این بازار مشغول فعالیت هستند و تجارت هستند اغلب از ربات معامله گر بورس اختصاصی استفاده می نمایند که به دست برنامهنویسهای بسیار حرفه ای و با تجربه توسعه داده و برنامه نویسی شده باشند.
فهم ربات های معامله گر بورس در معاملات
معامله گران حرفهای در بازار ، معاملات خود را طبق تحلیل های مختلف انجام می دهند و نه بر اساس احساسات یا هیجانات بازار. در ربات های معامله گر بورس موجود براساس الگوریتمهایی که توسط برنامه نویسان و توسعه دهندگان آن ، برنامه نویسی و ساخته شده اند کار میکنند و در نتیجه ، موفقیت در انجام معاملات در این ربات ها ، وابستگی زیای به میزان درک معامله گر یا سرمایه گذار؟ و دانش سازندگان از چگونگی رفتار و کارکرد بازار است.
استفاده از ربات های معامله گر بورس ساده و معمولی ، برای معامله گران حرفهای که تحلیل های خاصی در انجام معاملات خودشان از بازار دارند ، بسیار اذیت کننده و آزار دهنده می باشد ، زیرا در طراحی این ربات ها بخشهای زیادی از آن محدودیت های زیادی برای شخصی سازی و تنظیمات دارند. رباتها نمیتوانند مانند انسانها براساس پیشبینی خریدی را انجام دهند، آنها خریدها را بر اساس شاخصهای تکنیکال انجام میدهند.
ربات های معامله گر بورس معاملات خود را بر اساس اندیکاتورهای ساده و یا حرفه ای انجام می دهند و نمی توانند ماننده انسان بر اساس پیش بینی و یا گمان ، معامله انجام دهند.
بنابراین برای برنامه نویسی و توسعه و داشتن یک ربات معامله گر بورس کارآمد و مفید باید ، آن را به یک برنامه نویس حرفه ای و با تجربه که دانش لازم و کافی از بازار های مالی را داشته باشد سپرده شود.
شرکت مهد سرمایه در تولید ربات های معامله گر
شرکت مهد سرمایه با توجه به سابقه طولانی مدت خود در زمینه بازار های مالی ، مانند بورس ایران و بورس بین المللی و همچنین داشتن دانش روز دنیا از جمله معاملات الگوریتمی و هوش مصنوعی ، این توانایی را دارد که تجربیات خود را به خوبی و با بهترین کیفیت در دوره های کوچینگ مهد سرمایه در اختیار دانشجویان خود قرار دهد و همچنین علاقه مند به رشد دانش بورسی معامله گران می باشد.
شرکت مهد سرمایه پیشرو در آموزش طراحی ساخت ربات های معامله گر بورس با بهترین برنامه ها و متد روز دنیا نیز می باشد که مطابق و یا حتی خیلی بهتر از انتظار کاربر طراحی و توسعه داده می شوند که کاملا نیز در انجام معاملات کارا می باشد و می توان نتیجه بسیار خوبی از تولید ربات های معامله گر بورس در این سیستم بدست آورد.
مارک داگلاس کیست؟ معرفی کتابها و رمزهای موفقیت او
مارک داگلاس به عنوان یکی از مهمترین افراد حوزه روانشناسی بازار های مالی شناخته میشود. یکی از مهمترین اساسهای فعالیت در بازارهای مالی نحوه کنترل هیجانات ذهنی و روانشناسی معامله گری است. مارک داگلاس در کتابهای خود تلاش کرده است تا بتواند ذهن معامله گران را برای فعالیت و موفقیت در بازارهای مالی آماده کند. در این مطلب قصد داریم تا با زندگی نامه مارک داگلاس و فعالیتهای او آشنا شویم. همچنین با اصلهای مهم روانشناسی بازارهای مالی از نظر معامله گر یا سرمایه گذار؟ مارک داگلاس آشنا شده و میآموزیم چگونه با کمک ذهن خود، به موفقیت در معاملات دست یابیم.
زندگینامه مارک داگلاس
مارک داگلاس (Mark Douglas) مدیرعامل شرکت «Trading Behavior Dynamics» است. داگلاس نویسنده کتابهای "معاملهگری در ناحیه" (Trading in the Zone) و "معاملهگر منضبط " (The Disciplined Trader) میباشد. هدف او از نوشتن این کتابها، کمک به معاملهگران بازارهای مالی برای دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی معاملهگری جهت کسب موفقیتهای بیشتر در معاملات میباشد. مارک داگلاس از دانشگاه ایالتی میشیگان در رشتههای علوم سیاسی و ارتباطات اجتماعی فارغالتحصیل شده است.
علاقه مارک داگلاس به معاملهگری از انتهای دهه 70 میلادی آغاز شد و این علاقه سبب شد تا داگلاس موقعیت شغلی مناسب خود، در شرکت بیمه را رها کند. او از درآمد بسیار بالا و مزایایی که شرکت بیمه در اختیار او میگذاشت، (برای مثال هر ساله یک خودروی پورشه به او هدیه میشد) چشم پوشی کرد تا در حوزه معامله گری و بازارهای مالی فعالیت کند. پس از استعفا از کار قبلی خود، مارک داگلاس شروع به یادگیری کرد و توانست به عنوان کارگزار شرکت مریل لینچ (Merrill Lynch) در هیئت مدیره معاملات شیکاگو فعالیت کند.
پس از پیگیریهای او برای کسب مجوز جهت فعالیت به عنوان کارگزار، تلاشهای مارک داگلاس نتیجه داد و مهمترین قسمت زندگی او آغاز شد. مارک داگلاس پس از چندین سال فعالیت در حرفهی کارگزاری و مشاهده فعالیت سایر کارگزاری های فعال در بازارهای مالی، متوجه شد که بسیاری از کارگزارها هیچ گونه تصوری از جهت حرکت بازار در آینده ندارند و صرفاً تلاش میکنند تا نظر خود را تحمیل کنند. آنها به دنبال جذب مشتریهای بیشتر و ترغیب آنها به معامله و فعالیت در بازار بودند.
پس از مشاهده رفتار معامله گران و کارگزاران، سؤالات بسیاری ذهن مارک داگلاس را به خود مشغول کرد و او به این نتیجه رسید که پیش بینی جهت حرکت بازار، بسیار دشوارتر از آنچه که افراد در خصوص آن بحث میکنند، میباشد. همچنین متوجه شد بیشتر افراد صرفاً امیدوارند که بازار در جهت موردنظر آن ها حرکت کند و هیچگونه پیش بینی از جهت بازار ندارند. این تفکر او سبب شد تا مارک داگلاس با خود متعهد شود که قبل از معامله، در حین معامله و پس از خروج از معامله، اقدام به نوشتن تمام افکار و تحلیلهای خود کند. این نوشتهها، اولین جرقه برای نوشتن کتاب معاملهگر منضبط را در ذهن او زد.
شش اصل اساسی در معاملات مارک داگلاس
1. "شکاف سود" را با موارد درست پر کنید
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهای خود اغلب به چیزی اشاره میکند که آن را "شکاف سود" مینامد. آنچه او در مورد آن صحبت میکند اساساً تفاوت یا "شکاف" بین سود قابل انتظاری است که میتوانید با استفاده از روش معاملاتی خود و عملکرد خود به دست آورید. معامله گران اغلب با امیدواری بسیار زیاد، یادگیری و استفاده از یک روش معاملاتی را آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد کنند و از معاملات خود نتایج مطلوبی بگیرند.
با این حال، این نتایج تنها در صورتی امکانپذیر است که شما یک روش مؤثر با نظم و انعطاف را دنبال کنید که اکثر مردم به سادگی از آن چشم پوشی کرده و در نتیجه، "شکاف سود" که مارک به آن اشاره میکند را تجربه میکنند. نکته کلیدی که آقای داگلاس در مورد این شکاف سود بیان میکند، این است که معامله گران معمولاً سعی میکنند خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار، تغییر روشها، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود، پر کنند.
با این حال، آنچه که آنها واقعاً باید یاد بگیرند بیشتر در مورد روانشناسی فردی خودشان و نحوه تعامل آنها با بازار است. اساساً آنها باید "مهارتهای ذهنی مناسب" را به دست آورند تا روش خود را آنطور که باید اجرا کنند و بیشترین سود را به دست آورند تا "شکاف سود" را پر کنند.
2. برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند
هرکسی، و منظور من به معنای واقعی کلمه هر کسی، حتی یک کودک 5 ساله، میتواند خود را در یک معامله پیروز ببیند. برای پیروز شدن در یک معامله هیچ نیازی به مهارت ندارید و میتوانید با کمک شانس یک معاملهی برنده داشته باشید. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که پنل معاملاتی خود را باز کرده و چند دکمه را فشار دهید و اگر خوش شانس باشید، میتوانید در مدت زمان کوتاهی درآمد زیادی کسب کنید.
در نتیجه موارد فوق، طبیعی است که معامله گری که هنوز مهارت معاملاتی کسب نکرده است، جهش حاصل از ذهنیت "پیروزی آسان است" را به دست آورد و گمان کند "تأمین هزینههای زندگی از این طریق خیلی سختتر نخواهد بود." به همین ترتیب فعالیت بسیاری از معامله گران آغاز میشود. نیازی به گفتن نیست که این افراد با همان سرعتی که ثروت خود را به دست آوردهاند، چه بسا با سرعتی بیشتر، آن را از دست میدهند.
یک معامله گر برنده مهارتهای ذهنی برای درک و استفاده از این واقعیت را دارد که هر معاملهای که انجام میدهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی دارد. به عبارت دیگر، آنها تا زمان پایان معامله نمیتوانند نتیجه آن را بدانند. معامله گران برنده از این موضوع آگاه هستند. آنها میدانند که باید با این تفکر و دیدگاه در بازار معامله کنند و تمام وسوسهها و احساساتی را که در طی هر معاملهای ایجاد میشود، نادیده بگیرند. آنها قادر به انجام این کار هستند چون نگاه خود را بر روی تصویر بزرگتر متمرکز میکنند. تصویر بزرگتر، این واقعیت است که اگر آنها روش خود را بدون وقفه و بارها و بارها و بارها در مدت زمان طولانی در معاملات اجرا کنند، به سود بالایی دست پیدا میکنند؛ بنابراین، دیگر یک معامله برنده را با اینکه یک تاجر برنده هستید اشتباه نکنید. این موضوع تلهای بسیار آسان برای گیر افتادن در آن است.
3. الگوهای تکنیکال قیمت بهگونهای طراحی نشدهاند که به ما بگویند "در آینده" چه اتفاقی خواهد افتاد
روشهای تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این نیستند که به ما بگویند بازار در حرکت بعدی چه خواهد کرد. همانطور که داگلاس میگوید، آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیت را در یک سری معاملات به نفع خود تغییر دهیم. برخی از پیامدهای عمیق روانشناختی همراه با این واقعیت است. در نتیجه هر سیگنال خاصی، منحصر به فرد و تصادفی است. هیچ راهی برای دانستن حرکات بازار پیش از اینکه اتفاق بیفتند، وجود ندارد. به عبارت دیگر، ماهیت معاملات تصادفی است. داگلاس به توصیف چیزی میپردازد که درک آن ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد، اما اگر میخواهید در بازارهای مالی معاملات مداوم انجام دهید، درک این موضوع برای شما مهم است.
4. به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین
شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معامله گران این است که شما باید یاد بگیرید که در قالب احتمالات فکر کنید. ما کمی پیشتر در این خصوص بحث کردیم، اما بسیار مهم است که درک کنیم یک توزیع تصادفی برد و باخت در تمام معاملات وجود دارد. معامله گرانی که فکر کردن به صورت احتمالی را میآموزند، برخلاف آن دسته از معامله گرانی که یاد نگرفتهاند به صورت احتمالی فکر کنند، فشار روانی را تجربه نمیکنند. زیرا میدانند در تمام معاملات خود برنده نیستند. یادگیری فکر کردن احتمالی سبب میشود انتظارات شما از معاملات آزاد شود، زیرا شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز شدهاید، نه نتیجهی یک معاملهی خاص.
5. ذهن من باید آزاد باشد
برای انجام معاملات بدون ایجاد خطاهای ذهنی، باید از این تصور که "این معامله یک معامله برنده خواهد بود" آزاد باشید. یک معامله گر معمولی انتظار دارد "این معامله" باید یک معامله ی برنده باشد. اگر بخواهید پول ثابتی به دست آورید، نمیتوانید به این روش فکر کنید. هنگامی که انتظار دارید در هر معامله برنده شوید، از نظر عاطفی به آن وابسته میشوید. در حالی که همانطور که باید بدانید، این معامله به تنهایی مهم نیست، بلکه مجموعه معاملات و توانایی شما در نظم و انضباط نسبت به این مجموعه است که مهم میباشد.
6. من باید طرز فکرم در مورد رفتار بازار را تغییر دهم: مثل یک حرفهای فکر کنم
یک معامله گر حرفهای با خود فکر نمیکند "آیا این معامله نتیجه میدهد؟ " وقتی معاملات بالقوهای وجود دارد. زیرا آنها وجود مؤلفههای انسانی را که اساساً تصادفی است، درک میکنند (همانطور که در بالا بحث شد). آنچه که او درباره آن فکر میکند ریسک است: "تا کجا حاضر هستم اجازه دهم که این معامله بر خلاف من پیش رود؟ قبل از اینکه ببینم آیا معامله گران دیگری قصد ورود دارند"؟ فکر کردن به نتیجه معامله و سود ده بودن آن را متوقف کنید و به جای آن به فکر ریسک و جایی که از آن خارج میشوید، باشید.
معرفی بهترین کتابهای مارک داگلاس
مارک داگلاس با دو کتاب خود توانست شهرت بسیاری کسب کند و حتی یکی از کتابهای او جوایز متعددی را دریافت کرد.
1-کتاب معاملهگری در ناحیه:
بازار را با اعتماد به نفس، نظم و یک ذهنیت برنده رام کنید. (Trading in the Zone: Master the Market with Confidence, Discipline, and a Winning Attitude)
مارک داگلاس در این کتاب سعی کرده است تا دلایل اساسی عدم انسجام در معاملات را کشف کند و به معامله گران کمک کند تا بر ذهنیتهای عمیق و اشتباهی که سبب زیان آنها میشود، غلبه کنند. او با استفاده از مهمترین قواعد معامله گری سعی میکند تا واقعیتهای بازار را به خوانندگان کتاب نشان دهد و به آنها آموزش دهد تا مفهوم واقعی ریسک را درک کنند. در ادامه مارک داگلاس میخواهد این ذهنیت که بازار کاملاً بر اساس احتمالات حرکت میکند واین حدس و گمانها هستند که بر بازار حاکماند را، به خوانندگان کتاب منتقل کند.
2-کتاب معاملهگر منضبط (منظم):
ایجاد نگرش برنده (The Disciplined Trader: Developing Winning Attitudes)، یکی از اولین کتابهایی که به ماهیت روانشناختی چگونگی فکر بازرگانان موفق میپردازد، معامله گر منضبط است. در این کار متفاوت که در سال 1990 منتشر شد - داگلاس به این سؤال پاسخ میدهد: چرا اکثر معامله گران نمیتوانند سهام و ثروت خود را به صورت پیوسته افزایش دهند و سپس آن را حفظ کنند؟
این کتاب خواننده را به نتیجه گیری عملی و منحصر به فرد میرساند که در خصوص تغییر هرگونه ذهنیت محدودکننده مفید است. معامله گر از طریق کتاب اقدام به طی کردن یک مسیر به صورت گام به گام میکند و شروع به درک این موضوع میکند که فکرهایش ممکن است توانایی سودآوری و موفقیت در معامله گری را محدود کنند.
کتاب معامله گر منضبط برای افرادی که تازه وارد بازار میشوند یا معامله گرانی که دوباره در بازارها بازمی گردند و حتی معامله گران باسابقهای که به نظر نمیرسد بتوانند سودآوری خود را از یک سقف معین بیشتر کنند، حیاتی است.
خواننده این کتاب متوجه خواهد شد که بازار، بر خلاف هر زمینه شغلی دیگر، بدون ساختار است. سه مرحله لازم برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را یاد میگیرد. میآموزید که چگونه افکارتان، نحوه درک بازارها را مدیریت میکنند و میآموزید که چگونه با محیطهای همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید. داگلاس به معامله گران کمک میکند تا از طریق یک رویکرد سیستماتیک برای ایجاد، القا و حفظ ذهنیت یک معامله گر موفق، ترس از باخت را خنثی کنند و به ذهنیت برنده دست یابند.
7 قانون حرفه ای شدن در بازار بورس
کسب بازدهی مطمئن در بازارهای مالی سخت تر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر می رسد. در واقع، تخمینهای غیررسمی نشان میدهد که بسیاری از معاملهگران بالقوه در نهایت شکست میخورند و دست از تلاش برمیدارند. در واقع، موفقیت در تجارت دشوار است و معامله گران دائماً سودآور دارای ویژگی های خاص کمیابی هستند. این 7 قانون نکاتی هستند که حرفه ای های بازار از آنها برای ماندن در حلقه برندگان استفاده می کنند.
راه سودآوری بلند مدت
سودآوری بلندمدت به دو مجموعه مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین مورد این است که مجموعه ای از استراتژی ها را شناسایی کنید که بیشتر از چیزی که از دست می دهید درآمد کسب می کنید و سپس از استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه معاملاتی استفاده کنید. دوم، استراتژیها هم در بازار صعودی و هم نزولی باید به خوبی عمل کنند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند چگونه در بازارهای خاص درآمد کسب کنند، مانند یک روند صعودی قوی، در دراز مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آنها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.
اگر میخواهید به یک معامله گر حرفه ای تبدیل شوید، با یک برنامه واضح و مختصر با استراتژی های اثبات شده شروع کنید و سپس از 7 قانون زیر استفاده کنید.
منضبط باشید
نظم و انضباط را نمی توان در یک سمینار آموزش داد یا در نرم افزارهای گران قیمت تجارت یافت. معامله گران مبالغ زیادی را برای جبران کمبود خودکنترلی خرج می کنند، اما تعداد کمی از آنها متوجه می شوند که نگاه طولانی در آینه همان کار را با قیمت بسیار پایین تر انجام می دهد (تنها خودشان هستند که میتوانند این کار را انجام دهند). درس مهم این است که، هنگامی که یک معامله گر به استراتژی معاملاتی خود اطمینان پیدا کرد، باید نظم و انضباط برای ادامه مسیر را داشته باشد، حتی زمانی که رگه های باخت اجتناب ناپذیر وجود دارد.
بدانید که روند دوست ما است.
همواره این جمله را مد نظر داشته باشید که روند دوست ما است و نباید با آن بجنگیم. هر چند حرکت گله ای نیز هیچگاه توصیه نمیشود و یک سرمایه گذار میبایست برای خود نقاط ورود و خروج را از زمان شروع معامله تعیین کند اما اگر تلاش کنیم که در روند نزولی کسب سود کنیم ممکن است به زیان بیشتر ما منجر شود. یا در روند صعودی یک سهم اگر با هر صف فروشی ما هم همرنگ جماعت شویم و خارج شویم ممکن است از سود بیشتر باز بمانیم.
از زیان ها نترسید
برای یک معامله گر خوب شدن میطلبد که شما صدها ساعت را صرف پرداختن به استراتژی خود و معامله کردن کنید. اینکه بخواهید تنها با چند بار معامله کردن با سود از بازار خارج شوید خارج از قاعده حرفه ای شدن است. تنها راه رسیدن به موفقیت بلندمدت کار سخت و انضباط است.
قوانین خود را زیر پا نگذارید
به شما توصیه میکنیم قبل از شروع معامله استراتژی درستی را برای مواقع بحران بچینید و در مواقعی که شرایط بد میشود، به آن قوانین پایبند باشید تا بتوانید از آن وضعیت با کمترین ضرر خارج شوید. اگر شما به قوانینی که آنها را در شرایط پایدار و با ثبات وضع کردید، پایبند نباشید احتمالا در شرایط بحرانی دست به اتخاذ تصمیمات احساسی میزنید و ممکن است زیان شما از آنچه که هست بیشتر شود.
با حرفه ای های بازار مشورت کنید
ما خرید و فروش بر مبنای سیگنال دهی و با چشم بسته را اکیدا توصیه نمیکنیم اما خوب است که هر روزه از تحلیل ها و نظرات کارشناسان خوب بازار آگاه باشید، تحلیل های تکنیکال و بنیادی تحلیلگران حرفه ای را مطالعه کنید و از جریان اخبار سیاسی و اقتصادی روز هم با خبر و به روز باشید تا بتوانید به مرور زمان خودتان شم اقتصادی کسب کنید و برای معامله استراتژی خوبی را بچینید.
هرگز با یک سهم ازدواج نکنید
اگر قصد سرمایه گذاری بلندمدتی ندارید و فقط میخواهید به صورت کوتاه مدت از یک سهم بازدهی کسب کنید و خارج شوید، بنابراین هیچگاه نسبت به یک سهم تعصب نداشته باشید. شاید به دلیل اینکه نتوانسته اید بازدهی مناسبی را از آن سهم بگیرید هنوز منتظر فرصت هستید که سهم رشد کند اما اگر تا مدت طولانی این اتفاق نیوفتد و همچنان در ضرر باشید، فرصت های خوب دیگر را هم از دست داده اید. بنابراین اگر تحلیل شما اشتباه از آب درآمد و لازم بود سهم را بفروشید معطل نکنید.
خرید و فروش پلکانی را فراموش نکنید
اصطلاحاتی در میان فعالین بازار وجود دارد که یکی از آنها "میانگین کم کردن" است. میانگین کم کردن زمانی استفاده میشود که سرمایه گذار در ضرر باشد اما چون مطمئن است که سهم بالا میرود اما نمیداند که کف قیمتی کی و کجا اتفاق میوفتد بنابراین به صورت پلکانی در قیمت های پایین تر باز از همان سهم میخرد تا میانگین خرید پایین بیاید و هنگام سود دهی با سرعت بیشتری از زیان سهم کاسته شود. برعکس این قضیه یعنی فروش پلکانی نیز زمانی اتفاق میوفتد که سهم در سود است اما نگرانی از ریزش آن وجود دارد. بنابراین با فروش پلکانی و مرحله به مرحله بخشی از سود به دست آمده را ذخیره میکند تا در صورت ریزش ناگهانی بخش اصلی پول خارج شده باشد.
سخن آخر
برای یک معامله گر یا به اصطلاح تریدر خوب شدن در بازار سرمایه اولین و مهم ترین نکته داشتن نظم و انضباط در معامله گری است تا با کمک آن بتوانید آموزش ببینید، تحلیل کنید، تجربه کنید و یاد بگیرید. شما باید به صورت مداوم و پیوسته معامله کنید و از تجربیات خود و دیگران درس بگیرید تا بتوانید در نهایت به شخص حرفه ای در این حوزه تبدیل شوید.
سرمایه گذاری و تریدر و تفاوتهای آنها
سرمایه گذاری عبارت است از: تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایهای و نگهداری آنها به منظور افزایش ثروت، سرمایه، در لغت به معنای سرمایه، یا سرچشمه پول است.
سرمایهگذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی بهکار میبندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند. به عبارتی سرمایه گذاری در معنای سنتی به مفهوم خرید دارایی و نگهداری آن است که در آن فرد یک دارایی را برای کسب سود به مدت طولانی بعد از خرید، حفظ میکند. سرمایه گذاری به عنوان ابزاری برای حفظ ارزش پول نقد استفاده میشود. در حالی که میتوانید پول خود را در بانک بگذارید و بهره یا سود بدست آورید، میتوان آنرا سرمایه گذاری کنید و البته تا حدودی ریسک نمایید. اگرچه سرمایه گذاری میتواند موجب ضرر شود اما از سوی دیگر میتواند درآمدی چند برابری داشته باشد.
سرمایه گذار کیست؟
مشخصا سرمایه گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام میدهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهرهمندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام میدهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا میکند. سرمایه گذاران با دیدی بلند مدت به بازار نگاه میکنند و آینده و رشد یک شرکت را طی سالها و حتی دهها بررسی میکنند. در مقابل تریدرها، برای آنکه بتوانند از نوسانات بازار سود بدست آورند، بازارهای رو به رشد و سقوط را در بازههای زمانی کوتاهتر بررسی میکنند.
به تعبیر وارن بافت، سرمایه گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه گذار، صبر بالا است.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر کسی است که اقدام به خرید و فروش داراییها در کوتاه مدت میکند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام میدهد، پس میتوان گفت که ذات عمل معاملهگری در بلندمدت نیست.
ترید و سرمایه گذاری هر دو به معنی ایجاد یک پوزیشن در بازار مالی و سودآوی از نوسان قیمت هاست. با این حال، دنبال کردن این هدف از روشهای مختلف ممکن است. در حالی که سرمایه گذاران به طور عینی دارایی مورد نظر را خریداری میکنند، تریدرها در خصوص موضع اصلی قیمت بازار، جهتگیری میکنند.
بازار سرمایه گذاری
متداولترین بازار برای سرمایه گذاران، بازار سهام است که در آن سهام خرید و فروش میشود. سهام به معنی مالکیت بخشی از شرکت است. بنابراین وقتی شما صاحب سهام هستید، از حقوق خاصی بهرهمند میشوند مثلا آنکه میتوانید در تصمیمان شرکت و بخشی از درآمدهای شرکت در فالب سود سهام شریک باشید.
یکی دیگر از بازارهایی که امکان سرمایه گذاری دارد، ETF است. ETF نوعی سرمایه گذاری است که در صرافی خرید و فروش میشود و بسیار مانند بازار سهام است. ETF یا همان صندوقهای قابل معامله، از داراییهای متنوع تشکیل شده و واحدهای آن در طول روز همانند سهام در بازار معامله میشود و ساختاری شبیه صندوقهای سرمایه گذاری مشترک دارند؛ یعنی شما در طول ساعات و روزهایی که بازار معاملات سهام باز است میتوانید یک یا چند واحد از یک صندوق ETF را بخرید، یا چند واحد از آن را بفروشید. (برای کسب اطالاعات بیشتر پیشنهاد میکنم به مقالهی بازارهای مالی مراجعه بفرمایید.)
سرمایه گذاران همچنین میتوانند در بازارهای داراییهای فیزیکی مانند املاک و مستغلات، فلزات گرانبها و جواهرات سرمایه گذاری کنند.
به عنوان یک قاعده کلی، سرمایه گذاران معتقدند که بایستی داراییهای خود را در منابع متعدد توزیع کنند تا خطری کلی سبد سهام آنها را تهدید نکند. همان ضرب المثل معروف که تمامی تخم مرغها را در یک سبد قرار ندهید! ایده این است که با پراکنده کردن سرمایه خود در طبقه بندیهای مختلف، اگر ارزش یک دارایی کم شود، باقی منابع همچنان میتوانند سودآور باشند.
روش سرمایه گذاری
روش ISA
سرمایه گذاری بر روی سهام و ETF با نرخ کمیسیون بسیار پایین و بدون پرداخت مالیات.
روش SIPP
در این روش کنترل سرمایه و مبلغ سرمایه گذاری شده برای دوره بازنشستگی بر عهده شخص سرمایه گذار است.
بازه زمانی سرمایه گذاری
از دیرباز سرمایه گذاری در بازههای زمانی طولانیتری انجام میشده است چرا که برای جمع شدن سود مورد نظر به زمان زیادتری نیاز بوده است. با این حال، سرمایه گذاری توسط اشخاص مختلف، بازه زمانی متفاوتی نیز خواهد داشت. این بازه زمانی با هدف و شیوه سرمایه گذاری فرد متناسب است.هرچه بازه زمانی سرمایه گذاری طولانیتر باشد، سرمایه گذار میتواند در مدیریت سبد سهام خود تهاجمیتر عمل کند. اما اگر بازه زمانی کوتاه باشد، به این معنا که سرمایه گذار قصد دارد سریعتر کسب درآمد کند، او باید در انتخاب داراییهای خود محافظه کارتر باشد.
از آنجایی که بازه زمانی سرمایه گذاری در مقایسه با ترید طولانیتر است، نیاز به بررسی روز به روز بازار نیست. علاوه بر آنکه با سرمایه گذاری بر روی سهام شرکتها، متوجه میشوید که بازارسهام، نوسان کمتری را تجربه میکند و نیازی به تمرکز بر روی حرکات در کوتاه مدت نیست.
معامله گران به طور کلی در یکی از چهار دسته قرار میگیرند:
- معاملهگر موقعیت: موقعیتها از ماهها به سالها برگزار میشود.
- معامهگر سوینگ: موقعیتها از روزها به هفتهها برگزار میشود.
- معاملهگر روز: موقعیتها در طول روز فقط بدون موقعیتهای یک شبه برگزار میشوند.
- معاملهگر Scalper: موقعیتها برای چند ثانیه تا چند دقیقه بدون موقعیت یک شبه نگه داشته میشوند.
سبک سرمایه گذاری
دو سبک سرمایه گذاری وجود دارد: Passive و Active
سرمایه گذاری فعال (Active)
به نوعی سرمایه گذاری اشاره میکند که سرمایه گذار یک رویکرد عملی را اتخاذ میکند. این گونه افراد میخواهند نهایت استفاده را از نوسانات بازار ببرند و بالاتر از حد معمول سود کنند. در این روش باید نظرات تحلیلگران را به صورت مداول مطالعه شود تا بتوان وضعیت بازار را پیش بینی کرد. برای اینکه بتوانیم یک سرمایه گذار فعال خوب باشیم، باید در اکثر موارد درست حدس بزنیم و درست تصمیم بگیریم. بسیار از افراد مدیریت پورتفولیوی خود را به شخص دیگری میسپارند تا خیالشان آسوده باشد.
سرمایه گذاری غیر فعال (Passive)
سرمایه گذاران Passive یا غیرفعال به نوسانات کوتاه مدت توجه ندارند و دیدی بلند مدت دارند. این سرمایه گذاران به افزایش و کاهشهای پورتفولیوی خود در کوتاه مدت اهمیتی نمیدهند و کمتر اقدام به خرید و فروش میکنند. آنها به خرید داراییها میپردازند و این داراییها را نگه میدارند. این امر یعنی که آنها در برابر نوسانات بازار و وسوسههایی که در این میان وجود دارد، مقاومت میکنند.
ترید (خرید و فروش)
تریدینگ شامل پیش بینی قیمت بازار در آینده است. در ترید نیازی نیست که معاملهگر حتما مالک دارایی باشد. در انواع مختلف ترید، مانند باینری آپشن، تریدر میتواند از نوسانات قیمت ارز سود بدست آورد. اگرچه یک تریدر میتواند موقعیتهای بلند مدتی مانند روش سرمایه گذاری ایجاد کند اما بازههای زمانی کوتاه مدت میتوانند سودآوی بیشتری به همراه داشته باشند.
بازارهای ترید
بازارهایی که میتوان در آنها ترید کرد:معامله گر یا سرمایه گذار؟
- بازار سهام
- شاخصها
- فارکس
- ارزهای دیجیتال
- کالاها
روشهای ترید
بیشتر تریدها از طریق محصولات مشتق شده مانند CFD ها و اسپرد، صورت میگیرد. در هر دو این روشها از لوریج استفاده میشود. همان طور که در مقاله لوریج (اهرم) چیست، به طور کامل توضیح دادیم، با استفاده از اهرم شما میتوانید با پرداخت مبلغی کم، تریدی با ارزشتر داشته باشید.در حالیکه لوریج باعث افزایش سود میشود اما از آنجایی مانند گرفتن یک وام است، میتواند سطح ضرر را نیز بالا ببرد. به همین دلیل است که هر کس که ترید را شروع میکند، در قدم اول بایستی با خطرات تجارت آشنایی داشته باشد.
بازه زمانی ترید
بازههای زمانی ترید به طور قابل توجهی کوتاهتر از بازههای زمانی سرمایه گذاری است. در حالی که سرمایه گذاران، پوزیشنی را برای چند سال حفظ میکنند، معامله گران فقط چند دقیقه، ساعت و یا نهایتا روز، در یک موقعیت باقی میمانند. چهارچوب زمانی ترید کاملا وابسته به سبک ترید شماست. در حالی که سرمایه گذاران از نوسانات کوچک بازار چشم پوشی میکنند، و بر روند طولانی مدت بازار تمرکز دارند، تریدرها سعی میکنند با استفاده از نوسانات در حوادث کلیدی و فعالیتهای روتی، پوزیشنهای بیشتری ایجاد کنند.
ریسک ترید
در استراتژی spread bet و CFD با توجه به اینکه از لوریج بسیار استفاده میشود، سطح خطرات و ریسک بالاست. برای کمک به محدود کردن ضررهای احتمالی روشهای متفاوتی وجود دارد که اجازه کنترل ریسک به شما میدهد.
متداولترین روش کنترل ریسک استفاده از استاپ و لیمیتها میباشد. با استفاده از این دو قابلیت شما میتوانید سرمایه خود را در مقابل نوسانات نامطلوب بازار حفظ کنید. برای مثال شما میتوانید مشخص کنید که اگر قیمت ارز مورد نظر شما از عدد مشخصی پایینتر آمد، ارز شما بلافاصله به طور خودکار فروخته شود.
سه نوع استاپ وجود دارد:
- پایه یا Basic: قیمت را در نزدیکترین سطحی که شما انتخاب کردهاید، میبندد. یک توقف پایهای ممکن است تحت تاثیر یک شکاف در زمان نوسانات زیاد باشد.
- تضمین شده یا Guaranteed: بدون در نظر گرفتن شکاف بازار، قیمت را در سطحی که شما میخواهید میبندد.
- متحرک یا Trailing: در این نوع استاپ، موقعیت ایجاد شده تریدر با رشد بازار در جهت مثبت حرکت میکند و زمانی که نوسان بازار منفی شود، موقعیت قفل میشود.
سبک ترید
سبک ترید به مجموعهای از اولیتها گفته میشود که مشخص میکند ترید چه زمانی صورت گیرد و در هر زمان برای چه مدت در معامله باقی ماند. وابسته به میزان سرمایه و زمانی که برای ترید صرف میکنید و البته تحمل ریسک شما متفاوت است.
چهار نوع سبک ترید وجود دارد:
ترد روزانه
در ترید روزانه، خرید و فروش فقط در یک روز انجام میشود و موقعیتها در بازه زمانی یک روز باز و بسته میشوند. در این نوع ترید، ریسک نگه داشتن سرمایه در طول شب وجود ندارد.
ترید اسکالپ
این سبک شامل خرید و فروش در بازه زمانی بسیار کوتاه، در حد چند ثانیه و دقیقه است و هدف در Scalp Trading بدست آوردن سودهای کوتاه اما مکرر است.
سوئینگ تریدینگ
هدف در این نوع ترید آن است که به جای مشخص کردن یک شروع و پایان برای یک روند، تمرکز بر روی تشخیص یک حرکت بزرگ است. برای اطلاع بیشتر در خصوص این نوع ترید این مقاله را مطالعه کنید.
ترید بر اساس موقعیت
این نوع ترید بسیار شبیه به سرمایه گذاری است زیرا مستلزم این است که یک موقعیت برای مدت طولانی تر، وابسته به روند بازار نگه داشته شود. این نوع ترید میتواند چند ماه طول بکشد.
سوالات متداول:
1-سرمایه گذاری کنیم یا معاملهگری؟
جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسانهای زیادی است، منتهی ما آن را نمیبینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت میشد، شاید خیلیها از ترس نوسانهای قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمیآمدند. پس درمییابیم که سرمایه گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.
2-هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟
اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کردهاید. حتما این جمله را شنیدهاید که میگویند بیش از ۹۰% از معاملهگران در بازارهای مالی زیانده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معاملهگری در بازاهای مالی را بهعنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازهدار است فقط برای سودش این کار را کرده؟
جواب: خیر او مغازه داری را بهعنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی میکند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشندهای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمیکند. مشکلات شغلی یک معاملهگر نیز زیاد هستند. یک معاملهگر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل میپذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری میکند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار میکند.
3-هدف از سرمایه گذاری چیست؟
هدف از سرمایه گذاری ایجاد تدریجی ثروت در مدت زمان طولانی از طریق خرید و نگهداری سبدهای سهام، صندوقهای سرمایه گذاری، اوراق معامله گر یا سرمایه گذار؟ قرضه و سایر ابزارهای سرمایه گذاری است. سرمایه گذاران اغلب سود خود را از طریق ترکیب یا سرمایه گذاری مجدد سود در سهام به سهامهای خود را افزایش میدهند.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله مالیات سبز در اقتصاد سبز را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
Warning: ltrim() expects parameter 1 to be string, object given in /home/mbainfin/public_html/wp-includes/formatting.php on line 4369
دیدگاه شما